نام پژوهشگر: حیدر فراهانی

مقایسه سنجش قند خون با روشهای مختلف و سنجش شاخص کنترل دیابت در بیماران دیابتی تیپ 2 با و بدون مصرف اپیوم مراجعه کننده به بیمارستان امیرالمومنین (ع) اراک در سال 89-88
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مرکزی 1389
  سعید کابلی   حیدر فراهانی

دیابت شیرین، بیماری مزمنی است که به علت افزایش قند خون، باعث عوارض و ناتوانیهای گوناگون ماندگار در بیماران دیابتی می گردد و اگر به خوبی کنترل نگردد باعث عوارض و صدمات متعدد به ارگانهای مختلف و در نتیجه افت شیوه ی زندگی (lifestyle) و ناتوانی فرد و نهایتاً کاهش طول عمر بیمار می شود. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر مصرف اپیوم بر قند خون بیماران دیابتی که با روشهای مختلف اندازه گیری شدند صورت گرفت. روش کار : در این مطالعه case - control، 88 بیمار دیابتی تیپ 2 که اپیوم مصرف می کردند بعنوان گروه مورد و 144 بیمار دیابتی تیپ 2 که اپیوم مصرف نمی کردند بعنوان گروه کنترل انتخاب شدند. بعد از تکمیل اطلاعات دموگرافیک و ثبت در پرسشنامه ها، نمونه خون بطور ناشتا از بیماران اخذ گردید و بعد از جدا کردن سرم تا زمان اندازه گیری قند خون و لیپیدها در دمای ْ20- نگهداری گردید. یک نمونه خون هم جهت اندازه گیری hba1c بطور مجزا به آزمایشگاه ارسال گردید. داده های بدست آمده در پرسشنامه ثبت گردید و توسط نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : افراد با قندخون ناشتای mg/dl ?125 و 7 hba1c < ، در گروه مورد، فراوانی بیشتر داشتند. تری گلیسرید کمتر از mg/dl 150 در افراد گروه مورد و کلسترول کمتر از mg/dl 200، ldl کمتر از mg/dl 100 ، در افراد گروه شاهد فراوانتر است. نتیجه گیری : نتایج این مطالعه نشان می دهد که در گروه بیماران با مصرف اوپیوم، قند خون در هر سه روش آزمایشگاهی انجام شده پایین تر است ولی تأثیر آن در جلوگیری از عوارض دراز مدت نامشخص است و ضمناً بعلت وجود عوارض زیاد و اثرات اعتیاد آور که در اثر مصرف این مواد بوجود می آید، نمی توان آن را بعنوان یک روش درمانی برای دیابت توصیه نمود. واژگان کلیدی : دیابت، fbs ، hba1c ، اپیوم

بررسی میزان روی و سلنیوم در بیماران مبتلا به صرع
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مرکزی 1391
  محر سرداری مسیحی   حیدر فراهانی

مقدمه: اختلالات رفتاری یا انواع صرع یک مشکل سلامتی در انسان ها می باشند و بعد از انواع سکته های قلبی و مغزی، صرع که یک اختلال نورولوژیک شایع در انسان است، بیشترین فراوانی را دارد. گزارشات مختلف نشان می دهند که تغییر سطح برخی الکترولیت ها و عناصر کمیاب در بدن نقش حیاتی در شرایط پدید آورنده صرع دارند. کاهش منابع روی و سلنیوم در بدن جانداران موجب کاهش در فعالیت آنزیم های وابسته به این عناصر و در نتیجه تخریب سلولی می گردد. روش کار: این پژوهش مشاهده ای مورد-شاهدی بر روی 40 بیمارصرعی در سنین 18 تا 50 سال مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی ولیعصر(عج) و همچنین کلینیک تخصصی پزشکان که طبق نظر پزشک متخصص مغز و اعصاب مبتلا به صرع نوع ژنرالیزه بودند و اولین بار صرعشان تشخیص داده شده است صورت گرفته است. گروه شاهد نیز از بین همراهان سالم با سن و جنس و شرایط اقتصادی مساوی با گروه مورد، که تا زمان انجام مطالعه بیماری خاصی در آنها گزارش نشده بود، انتخاب شدند. عنصر روی موجود در سرم، به روش کالریمتری، با استفاده از کیت راندوکس(randox) و عنصر سلنیوم توسط دستگاه طیف سنج جذب اتمی اندازه گیری شد. نتایج: در مقایسه کلی بیماران صرعی با افراد سالم میزان روی در گروه بیمار µg/dl29.75 ± 151.2 و در گروه شاهد µg/dl60.19±181.63 بود که از نظر آماری این اختلاف معنی دار است (p=0.006). همچنین میانگین سلنیوم در گروه بیمار µg/l13.31±73.37 بوده است که در مقایسه میانگین سلنیوم گروه شاهد µg/l19.39±85.55 بوده و دارای اختلاف معنی داری می باشد(p=0.002). اختلاف معنی داری در میزان روی در بین گروه مردان و زنان مشاهده نگردید. لیکن اثر متقابل معنی داری بین مقادیر سلنیوم بر حسب جنس بین دو گروه مشاهده شد(p=0.03). بحث ونتیجه گیری: تحقیق حاضر نشان می دهد که تغییرات قابل ملاحظه ای در میزان روی و سلنیوم بیماران صرعی بزرگسال در مقایسه با افراد سالم بزرگسال وجود دارد ، به نحوی که تغییرات هر دو پارامتر کاملاً معنی دار بوده است. در بررسی جنسیت فقط میزان سلنیوم در بین دو جنس از نظر آماری تغییرات قابل ملاحظه ای را نشان داده است. نظر به اینکه روی و سلنیوم هر دو به عنوان آنتی اکسیدان های خیلی قوی در واکنش های سلولی مورد استفاده قرار می گیرند، تغییر در این دو پارامتر می تواند منجر به تغییرات آنزیمی و افزایش رادیکال های آزاد و نهایتاً اختلالات عصبی گردد.

بررسی عوامل دخیل در متابولیسم کلسیم در بیماران ضربه مغزی
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی اراک - دانشکده پزشکی اراک 1393
  حسین صفدری   محسن دالوندی

مقدمه: ضربه های مغزی ناشی از تروماهای گوناگون، از علل شایع و رو به افزایش ناتوانی و مرگ و میر در جوامع امروزی می باشد. گزارشات مختلف نشان می دهد که ضربه های مغزی و بخصوص ضربه هایی که با کاهش سطح هوشیاری فرد همراه است، می تواند باعث تغییراتی در بدن و فعالیتهای فیزیولوژیک شود و همچنین بر روی بیومارکرهای بدن و میزان و عملکرد آنها نیز تاثیرگذار باشد. یکی از فاکتورهای مهم در بدن که می تواند در سیر بهبود بیماران تاثیرگذار باشد، کلسیم و عوامل دخیل در متابولیسم آن است. روش کار: این پژوهش مشاهده ای مورد – شاهدی بر روی بیماران دچار آسیب ضربه ای مغر با معیار کمای گلاسگو کمتر از 12 که به بیمارستان ولیعصر (عج) اراک مراجعه کردند صورت گرفته است. در این تحقیق 49 بیمار در سنین 18 تا 60 سال مورد بررسی قرار گرفتند و در هر یک از آنها در بدو ورود و در یک هفته پس از بستری، میزان کلسیم و هورمون پاراتیرویید و ویتامین دی و آلکالن فسفاتاز اندازه گیری شد. گروه شاهد نیز از بین همراهان سالم، که از نظر سن و جنس و وضعیت اقتصادی، شرایط مشابهی با گروه مورد داشتند و تا زمان انجام مطالعه، بیماری خاصی در آنها گزارش نشده بود، انتخاب شدند. روش اندازه گیری پاراتیرویید هورمون و ویتامین دی به روش الایزا انجام گرفت که روش الایزا در این روش، رقابتی بوده است. میزان کلسیم نیز در محیط خنثی و با معرف ایجاد کننده رنگ سنجیده شد. سنجش آلکالن فسفاتاز نیز به روش کالریمتریک با استفاده از کیت پارس آزمون انجام گرفت. نتایج:. نتایج این مطالعه نشان می دهد که میانگین کل کلسیم در زنان و مردان بیمار، در بدو ورود برابر با 10/0 ± 59/8 می باشد. این مقدار در مردان برابر با 13/0 ± 49/8 و در زنان 15/0 ± 86/8 است. میانگین کلسیم در یک هفته پس از بستری در مردان14/0 ± 38/8 و در زنان 15/0 ± 80/8 بوده است. همچنین میانگین کلسیم در گروه مردان شاهد7/0 ± 54/9 و در زنان گروه شاهد 12/0 ± 37/9 بوده است. این نتایج از نظر آماری اختلاف معناداری را در میانگین کلسیم مردان و زنان در بدو ورود و همچنین در یک هفته پس از بستری با گروه شاهد نشان می دهد. میانگین کل آلکالن فسفاتاز در زنان و مردان بیمار، در بدو ورود برابر با 91/21 ± 30/225 می باشد. این مقدار در مردان برابر با 94/27 ± 55/232 و در زنان 77/29 ± 23/205 است. میانگین آلکالن فسفاتاز در یک هفته پس از بستری در مردان 82/44 ± 80/305 و در زنان 46/32 ± 46/220 بوده است. همچنین میانگین آلکالن فسفاتاز در گروه مردان شاهد 89/6 ± 94/209 و در زنان گروه شاهد 29/9 ± 37/158 بوده است. از نظر آماری، این نتایج نشان می دهد که تنها در یک هفته پس از بستری مردان شاهد اختلاف آماری معناداری با گروه شاهد هستیم. میانگین کل هورمون پاراتیرویید در زنان و مردان بیمار، در بدو ورود برابر با 11/2 ± 81/28 می باشد. این مقدار در مردان برابر با 29/2 ± 15/27 و در زنان 76/4 ± 42/33 است. میانگین هورمون پاراتیرویید در یک هفته پس از بستری در مردان 23/4 ± 29/34 و در زنان 95/4 ± 23/30 بوده است. همچنین میانگین پاراتورمون در گروه مردان شاهد59/1 ± 36/33 و در زنان گروه شاهد 63/2 ± 70/30 بوده است. محاسبات آماری نشان می دهد که تنها در میانگین پاراتورمون بدو ورود بیماران مرد شاهد اختلاف آماری معناداری با گروه شاهد هستیم. همچنین بر پایه این تحقیق میانگین کل ویتامین دی در زنان و مردان بیمار، در بدو ورود برابر با 47/1 ± 00/21 می باشد. این مقدار در مردان برابر با 53/1 ± 84/23 و در زنان 56/2 ± 13/13 است. میانگین ویتامین دی در یک هفته پس از بستری در مردان 44/1 ± 91/20 و در زنان 97/1 ± 62/11بوده است. همچنین میانگین ویتامین دی در گروه مردان شاهد 22/1 ± 07/22 و در زنان گروه شاهد 93/3 ± 60/19 بوده است. محاسبات آماری نشان می دهد که در زنان، هم در بدو ورود و هم در یک هفته پس از بستری میزان میانگین ویتامین دی با گروه شاهد دارای اختلاف معناداری است. مردان در بدو ورود و یک هفته پس از بستری با گروه شاهد اختلاف معناداری ندارند. همچنین در این مطالعه مشخص شد که تصادفات رانندگی و واژگونی خودرو عامل 7/83 درصد از آسیبهای ضربه ای مغز در بیماران با gcs کمتر از 12 می باشد بحث و نتیجه گیری: در این مطالعه مشاهده می شود که آلکالن فسفاتاز افزایش یافته که این افزایش ناشی از ترمیم استخوانی و کلسیفیکاسیون در بیماران آسیب ضربه ای مغز است و به همین دلیل نیز شاهد کاهش در میزان کلسیم در پلاسمای بیماران هستیم. همچنین دلیل دیگر کاهش کلسیم را می توان کمبود ویتامین دی بخصوص در زنان دانست که نقش بسزایی در جذب کلسیم ایفا می کند. کاهش کلسیم باعث افزایش در میزان پاراتورمون نیز شده است. یکی دیگر از دلایل کاهش کلسیم می تواند ورود کلسیم به داخل سلولها برای فانکشن طبیعی و از طرف دیگر ورود زیاد کلسیم به داخل سلولهای نورونال آسیب دیده برای مرگ سلولی و آپوپتوز باشد.

بررسی ارتباط هورمونهای پروژسترون، کلسیتونین و پارامترهای بیوشیمیایی گلوکز، سدیم، پتاسیم و ضربه مغزی در شهر اراک در سال 1393
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی اراک - دانشکده پزشکی اراک 1393
  محسن غلامی   محسن دالوندی

اختلالات هورمونی پس از ترومای سر دارای علایم بالینی چندانی نمی باشند. در حقیقت تشخیص داده نمی شوند و علایم به سایر مشکلات بعد از تروما نسبت داده می شوند.لذا هیچگونه درمانی نیز صورت نمی گیرد.این درحالیست که برخی مطالعات تغییرات بیو مارکرهای بیوشیمیایی را در آسیب مغزی نشان داده اند.لذا هدف از این تحقیق بررسی میزان هورمونهای پروژسترون ،کلسیتونین وپارامترهای بیوشیمیایی گلوکز، سدیم، پتاسیم در بیماران بالغ دچار ضربه مغزی می باشد . مواد و روشها : در یک مطالعه مورد شاهدی، 49 نفر از بیماران دچار ترومای به سر مراجعه کننده به بیمارستان ولیعصر(عج) در بازه ی زمانی 6 ماهه ی مطالعه در شش ماه نخست سال 1393 به عنوان گروه مورد وارد مطالعه شدند. به عنوان گروه کنترل 51 نفر از افراد سالم همسان از نظر سن و جنس با موارد انتخاب شدند و هورمونهای پروژسترون ،کلسیتونین وپارامترهای بیوشیمیایی گلوکز، سدیم و پتاسیم در بیماران بالغ ضربه مغزی در بدو مراجعه و هنگام ترخیص وهمچنین در افراد سالم بررسی شد. نتایج : در این مطالعه تعداد 49 نفر در گروه مورد و 51 نفر در گروه کنترل بررسی شدند که 29 درصد زن و 71درصد مرد بودند میانگین سن شرکت کنندگان در مطالعه 30/13±03/37 سال بود و دو گروه از نظر سن و جنس همسان بودند. مقایسه میانگین کلسیتونین و پروژسترون اولیه در بیماران و گروه شاهد نشان داد اختلاف آماری معنی داری بین دو گروه وجود نداشته(میانگین ± انحراف معیار 32/10 ± 22/6 گروه مورد در برابر 52/0 ± 65/5 گروه شاهد برای کلسیتونین و 35/1 ± 68/1 گروه مورد در برابر 06/3 ± 1 گروه شاهد برای پروژسترون (p>0.05)) درحالیکه میانگین سدیم،پتاسیم و گلوکز به صورت معنی داری در گروه مورد بالاتر بود(p<0.05) مقایسه میانگین متغیر های کلسیتونین ،پروژسترون ، گلوکز، سدیم و پتاسیم بیماران هنگام ترخیص با مقادیر نظیر در گروه شاهد نشان داد که بجز در مورد پروژسترون در رابطه با سایر موارد اختلاف آماری معنی داری بین گروه مورد و کنترل وجود داشته و افراد گروه بیماران میانگین بالاتری داشتند.در مقایسه بدو ورود و هنگام ترخیص مقادیر متغیر های کلسیتونین،پروژسترون ،گلوکز، سدیم و پتاسیم در گروه مورد نیز اختلاف آماری معنی داری در میانگین متغیرها مشاهده نشد(p>0.05). بحث و نتیجه گیری: در مطالعه ی کنونی مشخص گردید عملکرد هیپوفیز قدامی در بیماران دچار ترومای مغزی دچار تغییراتی شده که خود را به صورت افزایش گلوکز،سدیم و پتاسیم در قیاس با گروه شاهد از بدو مراجعه تا هنگام ترخیص و بالاتربودن کلسیتونین هنگام ترخیص در قیاس با افراد سالم نشان دهد.لذا توجه به محتمل بودن اختلال عملکرد هیپوفیز ، انجام تست های آزمایشگاهی و درمان به موقع ضروری می نماید.اگرچه جهت اثبات ، نیازمند مطالعات بیش تری است.

مقایسه سطح آگاهی پزشکان عمومی و کارورزان پزشکی از تغییرات بیوشیمیایی حین بارداری
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی اراک - دانشکده پزشکی اراک 1393
  آرزو اعظمی   حیدر فراهانی

میزان مرگ مادران باردار بر اثر عوارض بارداری و زایمان نشان دهنده وضعیت سلامت زنان در جامعه، دسترسی، کفایت و کیفیت مراقبت های سلامتی و ظرفیت سیستم ارائه خدمات در پاسخ گویی به نیاز های جامعه زنان می باشد. در این مقوله پزشکان عمومی نقش ویژه ای دارند.حقوق باروری جزئی از حقوق بشر بوده که همه کشورها آن را به رسمیت شناخته اند و در اسناد حقوق بشر بین المللی به آن اشاره شده است. حقوق باروری در سراسر جهان با شاخص های بهداشت باروری ارزشیابی می شود. این شاخص ها بهترین نوع سنجش برای تعیین موفقیت نظام سلامت در رسیدن به این حقوق بوده و در واقع تبدیل آنها به نمایه های قابل ارزشیابی و پایش برای بررسی رفاه باروری جمعیت انجام شده است. میزان مرگ مادران باردار تحت تاثیر علل متعددی می باشد و یکی از این علل، میزان دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی و کمیت و کیفیت برخورداری از این خدمات می باشد.در طول بارداری تغیرات وسیع فیزیولوژیک و پاتولوژیک به وقوع می پیوندد که شناخت و مدیریت آن در پیامد بارداری سهم به سزایی دارد.تعیین علل مستقیم و غیرمستقیم مرگ مادران باردار به منظور برنامه ریزی و مداخله برای رسیدن به هدف قانون برنامه پنجم توسعه کشور ضرورت دارد. تاکنون سهم علل غیرمستقیم منتهی به این واقعه نظیر آگاهی و توانمندی پزشکان در مدیریت تغیرات فیزیولوژیک و پاتولوژیک نظیر تغییرات بیوشیمیایی خون و نحوه مدیریت آن توسط کادر پزشکی در کشور مورد ارزیابی قرار نگرفته است، این مطالعه با هدف تعیین آگاهی از تغییرات بیوشیمیایی خون در کارورزان، که در آینده بسیار نزدیکی به عنوان پزشک مشغول خدمت خواهند شد و پزشکان عمومی، که اولین سطح مراجعه با مادر باردار به ویژه در منا طق روستایی می باشد، به عنوان یکی از علل غیرمستقیم مرگ مادران باردار انجام گرفت. مطالعه مقطعی در سال 2014 بر 250 پزشک عمومی و دانشجوی پزشکی کارورز در سه گروه (گروه کارورزان 90 نفر، پزشکان عمومی با سابقه خدمت کمتر از 5 سال 80 نفر و پزشکان عمومی با سابقه خدمت بیش از 5 سال 80 نفر) در شهر اراک انجام شد. ابزار پژوهش پرسشنامه ای 50 سوالی در خصوص آگاهی از زمان مناسب نمونه گیری جهت بررسی پارامترهای بیوشیمیایی و تغیرات بیوشیمیایی و هورمونی دوران بارداری بود. نتایج این تحقیق بر نیاز به تغییر در سبک آموزشی و تغییر آن از آموزش بیمارستان محور به آموزش بر مبنای حل مسئله و جامعه محور و علاوه بر آن هماهنگی و تعامل بیشتر گروه های تخصصی دانشکده پزشکی و برگزاری دوره های آموزشی برای پزشکان عمومی تأکید دارد.

بررسی آزمایشگاهی تغییرات گلوکز، لیپیدها، اسید اوریک، سدیم و پتاسیم سرم و آنالیز ادرار در بیماران مبتلا به افزایش فشار خون
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مرکزی 1380
  حسین یوسفی   کامران مشفقی

چکیده ندارد.

بررسی تاثیر جریان الکتریسیته در تصفیه اب آشامیدنی از وجود سالمونلا شیگلا و اشرشیاکلی و مقایسه آن با سیستم کلریناسیون کنونی
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مرکزی 1380
  اسماعیل رضاییان   حیدر فراهانی

چکیده ندارد.

بررسی فراوانی هیپرلیپدمی و نمایه توده بدنی در دانشجویان مذکر دانشگاه علوم پزشکی استان مرکزی (اراک)
thesis وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی - دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی استان مرکزی 1389
  مجید غلامی   حیدر فراهانی

چکیده ندارد.