نام پژوهشگر: نادر مظلومی
مهناز اکبری نادر مظلومی
ظهور شرکت های سهامی عام در جهان صنعتی یکی از بزرگترین تحولات اقتصادی و شاید مهمترین عامل پیشرفت صنعتی به شمار می آید. شرکت ها، به عنوان پایه های اصلی اقتصاد، نقش بسیار مهمی را در توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها ایفا می کنند. موضوع محوری تحقیق حاضر مبتنی بر موضوع حاکمیت شرکتی است. حاکمیت شرکتی، یک محیط اخلاقی است که کلیه فعالیتهای کسب و کار، در آن محیط انجام می شوند و استانداردها و قوانین وضع شده در سراسر کسب و کار نفوذ می کند و طبیعتاً باید از رده های بالای مدیریت شرکت، یعنی از هیأت مدیره، سرچشمه بگیرد. هیأت مدیره، نهادی مهم در شرکت است که رابط بین سهامداران و مدیران است و بنابراین نقش مهمی در حاکمیت شرکتی ایفا می کند. یکی از مهمترین ویژگی های هیأت مدیره، استقلال (درصد مدیران غیرموظف) آن است. نظریه نمایندگی، اصلی ترین رویکرد غالب در بررسی رابطه بین استقلال هیأت مدیره و عملکرد شرکت بوده است. طبق نظریه نمایندگی، شرکت ها می توانند با ایجاد سامانه های نظارتی مناسب و استفاده از هیأت مدیره برای نظارت موثر بر مدیران، هزینه های نمایندگی را به حداقل برسانند. اکثر مطالعات گذشته در زمینه تأثیر متغیرهای حاکمیت شرکتی بر عملکرد یک رویکرد کلی را به کار برده اند، که عبارتست از مطالعه تأثیر مستقیم متغیرهای حاکمیت شرکتی بر عملکرد به صورت مستقل از سایر متغیرها، اما این رویکرد نتوانسته به الگویی مناسب درباره اثر غیرموظف بودن هیأت مدیره بر عملکرد دست یابد. بنابراین، لزوم بررسی اثر متغیرهای حاکمیت شرکتی بر عملکرد با توجه به متغیرهای زمینه ای مناسب بیش از پیش آشکار می شود. بر این اساس، راهبرد رقابتی شرکت یکی از متغیرهایی است که مربوط به زمینه کاری شرکت است و می تواند بر رابطه بین غیرموظف بودن هیأت مدیره و عملکرد اثر بگذارد. با توجه به نظریه پورتر، در این تحقیق راهبرد رقابتی شرکتهای تولیدی به دو نوع راهبرد کاهش هزینه و راهبرد تمایز تقسیم بندی شده است. برای آزمودن فرضیه های این تحقیق، از روش تحلیل رگرسیون استفاده شده است و داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزارهای spss و excel تحلیل شده و نتایج مورد نظر بدست آمده است. نتایج تحقیق حاکی از این امر است که از میان دو سنجه بازده دارایی (roa) و بازده حقوق صاحبان سهام (roe) به عنوان شاخص عملکرد شرکت، بازده دارایی فرضیه اصلی تحقیق را به طور کامل و دقیق تأیید کرد. بازده حقوق صاحبان سهام نیز بخشی از فرضیه اصلی تحقیق را تأیید کرد اما با توجه به معنی دار نبودن نتایج تکمیلی، نمی توان فرضیه تحقیق درباره بازده حقوق صاحبان سهام را به صورت معنی دار تأیید کرد. به این ترتیب، مشخص شد که استقلال هیأت مدیره (درصد اعضای غیرموظف) با عملکرد شرکت های تولیدی به تنهایی رابطه ندارد، مگر آنکه اثر آن در ترکیب با سایر متغیرهای زمینه ای مربوط به شرکت سنجیده شود. بر این اساس راهبرد رقابتی شرکت یکی از مهمترین عواملی است که بر چگونگی ارتباط بین تعداد اعضای غیرموظف هیأت مدیره و عملکرد شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران اثر دارد. نتیجه اصلی این تحقیق آن است که اثر تعداد اعضای غیرموظف هیأت مدیره بر عملکرد، در شرکت هایی که راهبرد کاهش هزینه را دنبال می کنند نسبت به شرکت هایی که راهبرد نوآوری را دنبال می کنند مثبت تر است. درباره متغیرهای کنترلی این پژوهش نیز مشخص شد که اهرم های مالی با بازده دارایی رابطه منفی و سهامداران عمده با بازده دارایی رابطه مثبت دارند. در رابطه با متغیرهای کنترلی اندازه شرکت، اندازه هیأت مدیره و جدایی پست مدیرعاملی از ریاست هیأت مدیره ارتباط معنی داری با عملکرد وجود ندارد.
الهام وثوقی کیا نادر مظلومی
در ایران, خصوصی سازی صنعت بیمه منجر به خارج شدن آن از شرکتهای با مالکیت صرفا" «دولتی» و تاسیس شرکتهای بیمه خصوصی با سهامداران گوناگون گردید. شرکتهای بیمه به عنوان موسسات بزرگ مالی علاوه بر سهامداران خود, ذینفعان بسیاری نیز دارند. حاکمیت شرکتی مناسب در شرکتهای بیمه مستلزم استفاده و اعمال شیوه هایی است که سنجش, تحلیل و کنترل ریسکهای شرکت از جمله آن بوده و اعتبار شرکتهای بیمه را تحت تاثیر قرار می دهند. لذا به نظر می رسد که موفقیت فرآیند خصوصی سازی و تداوم عملکرد شرکتهای بیمه در گرو راهبری شرکتی مناسب و استفاده از مکانیسمهای مدیریت ریسک جامع است. این پژوهش از نظر طبقه بندی به لحاظ هدف, پژوهشی کاربردی و بر حسب روش و نحوه گردآوری داده ها, پژوهشی توصیفی- پیمایشی است که در آن همه شرکتهای بیمه (دارای حداقل سه سال سابقه فعالیت در داخل ایران) اعم از دولتی و خصوصی مورد مطالعه قرار گرفته اند. مهمترین روشهای گردآوری داده ها و اطلاعات بررسی و مطالعات کتابخانه ای و جستجو در اینترنت و پرسشنامه (روش میدانی) بوده است. پرسشنامه با طرح 33 سوال و با استفاده از طیف لیکرت 5 گزینه ای, میزان اهمیتِ به کارگیریِ فاکتورها, شاخصها و استانداردهای حاکمیت شرکتی و مدیریت ریسک جامع در هدایت و کنترلِ شرکتهای بیمه (وضعیت موجود) مورد پرسش قرار داد. افراد مورد پرسش مدیران عامل, اعضاء هیات مدیره به خصوص اعضاء موظف, معاون مالی و مدیر حسابرسی داخلی در شرکتهای بیمه بودند که در نهایت 52 پرسشنامه از 13 شرکت جمع آوری گردید. نرمال بودن توزیع متغیرهای مستقل پژوهش (نوسان سود, حاشیه سود و ضریب خسارت) با استفاده از آزمون کولموگورف-اسمیرنف و برابری واریانسهای دو گروه با استفاده از آزمون لون مشخص گردید. سپس آزمون تی استیودنت دو نمونه ای برای دو نمونه مستقل با سطح اطمینان 95 درصد به کار برده شد. نتایج بدست آمده حاکی از عدم تایید سه فرضیه فرعی و در نهایت فرضیه اصلی بود. بنابراین در ایران, حاکمیت شرکتی و مدیریت ریسک جامع به طور موثر به کارگرفته نمی شوند و تاثیری در بهبود عملکرد شرکتهای بیمه شامل کاهش نوسان سود, افزایش حاشیه سود و ضریب خسارت ندارند. لذا مطالعه, تدوین و اجرای قوانین حاکمیت شرکتی برای صنعت و بازار بیمه ایران, آموزش و فرهنگ سازی آن و استقرار کمیته مدیریت ریسک امری ضروری در جهت بهبود عملکرد شرکتهای بیمه به نظر می رسد.
صنم اله قلی مهدی حقیقی کفاش
این پایان نامه با هدف بررسی نقش مدل تلفیقی ارزیابی متوازن و هوشین کانری به عنوان قابلیت های مکمل در فرایند مدیریت استراتژیک صورت گرفته است. نقطه قوت مدل ارزیابی متوازن در قابلیت شفاف سازی بیانیه های بلند مدت اهداف کلان شرکت است. از سوی دیگر هوشین کانری یک سیستم مدیریت برای پیاده سازی و اجرای اهداف در قالب اهداف کوتاه مدت است. این که چگونگه این دو رویکرد می توانند یکدیگر را در یک سیستم مدیریت استراتژیک تکمیل کنند به تازگی مطرح شده است. در این تحقیق ابتدا نقش مدل هوشین کانری در برطرف ساختن مشکلات مدل ارزیابی متوازن و سپس نقش دو مدل در تدوین، اجرا و کنترل و ارزیابی استراتژی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق مشاوران، مدیران ارشد و میانی و کارشناسان ارشدی هستند که در شرکت آنها هر دو مدل پیاده شده است. در این تحقیق 90 پرسشنامه پخش و تعداد 80 پرسشنامه تکمیل و جمع آوری شد. پس از اطمینان از نرمال بودن داده ها، با استفاده از روشهای آماری ویلکاکسون و تی استیودنت، فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرار گرفت. نتیجه تحقیق نشان می دهد که با تلفیق دو مدل ارزیابی متوازن و هوشین کانری نقاط ضعف و مشکلات مربوط به مدل ارزیابی متوازن برطرف می شود. از طرفی با مقایسه دو مدل در مراحل تدوین، اجرا، ارزیابی و کنترل استراتژی، این نتیجه حاصل می شود که دو مدل ارزیابی متوازن و هوشین کانری در اثربخشی مدیریت استراتژیک نقشی مکمل یکدیگر دارند.
طیبه جلیلی سعید صحت
تغییر شرایط اقتصادی، رویکردهای جامعه شناسانه به نیروی کار، تغییر در بافت و شاخص های جمعیتی، تغییر در نحو? زندگی و الگوی مصرف، موجب بروز تغییر و به چالش کشیده شدن طرح های بازنشستگی در جهان شده اند. عمده چالش این نظام ها بروز این تفکر در میان مردم بود که آیا طرح های تأمین اجتماعی تا چه حد و با چه ضریب اطمینان می توانند ضامن رفاه و تأمین معاش آنها در دوران کهولت، بیماری و ناتوانی باشند؟ این ضریب اطمینان بستگی تام به قدرت و توان مالی طرح دارد؛ زیرا در صورت وجود منابع لازم در یک صندوق، کمتر شک و تردیدی از عدم تأمین معاش افراد در اذهان متبادر خواهد شد. اما نکته مهم این جاست که عمر جوان ترین طرح های تأمین اجتماعی و بازنشستگی در جهان و کشور ما از 30 سال گذشته است و با عنایت به تحولات جهانی و عدم تحقق فرض های زمان تأسیس این صندوق ها، اکنون مخاطرات و مشکلات زیادی فراروی این طرح ها قرار دارد. تقریباً تمامی صندوق های بازنشستگی کشور ما و از جمله صندوق بازنشستگی کشوری، در وضعیت بحرانی به سر می برند و اگر اصلاحات در سیستم بازنشستگی کشور به تأخیر بیفتند، عواقب بسیار خطرناکی برای چندین نسل به دنبال خواهد داشت. در این تحقیق، ضمن بیان راهکارهای اصلاح این سیستم ها، نظام بازنشستگی چندلایه به عنوان رویکرد پیشنهادی مطرح شده است. سپس، با مطالع? پژوهش های داخلی و خارجی و مصاحبه با برخی از صاحبنظران، پیش نیازها و عوامل موثر در تسهیل پیاده سازی و اجرای این سیستم به جای سیستم ناکارای فعلی شناسایی شده اند. این عوامل که به دو دست? عوامل برون زا (شرایط خاص کشور، شرایط اقتصاد کلان، آمادگی نهادهای مالی، تقویت رویه های نظارتی، تقویت رویه های قانونگذاری) و درون زا (ثبات مالی سیستم جدید، وجود ضمانت و اطمینان، شفافیت و افشای اطلاعات، تقویت حاکمیت، تقویت فرایند سرمایه گذاری و توان اداری و اجرایی) تقسیم شده اند، به همراه شاخص های مربوط به هر یک از آن ها، سوالات پرسشنامه را تشکیل داده اند. این پرسشنامه در میان جامعه آماری که 32 نفر ازکارشناسان و مدیران سازمان بازنشستگی کشوریِ آشنا به موضوع تحقیق بوده اند توزیع و از آزمون دوجمله ای جهت معناداری رابط? میان این متغیرها با تسهیل اجرای سیستم چندلایه و از آزمون فریدمن برای اولویت بندی این عوامل استفاده گردیده است. در نهایت اولویت بندی خاصی بین عوامل برون زا مشاهده نشد، اما از میان عوامل درون زا، ثبات مالی سیستم جدید، تقویت حاکمیت، وجود ضمانت و اطمینان، توان اداری و اجرایی، تقویت فرایند سرمایه گذاری و شفافیت و افشای اطلاعات در رتبه های اول تا ششم اهمیت قرار گرفتند. در کل، مجموعه عوامل درون زا و برون زا اولویت خاصی نسبت به یکدیگر نداشته اند.
محمدرضا نیرومند الانکش محمود محمدیان
افزایش و تنوع نیازهای مالی افراد و شرکتها موجب دگرگونی و افزایش پیچیدگی بازارهای مالی شده است. سیستمهای مالی جدیدی همچون سیستم بانک-بیمه در کشورهای مختلف توانسته اند پاسخگوی بخشی از این نیازهای مالی باشند. با توجه به نوظهور بودن این سیستم در جهان(در حدود 20 سال) و نیز در ایران ( در حدود 4 سال) نیاز به بررسی شناسایی دقیقتر این سیستم احساس شد. در واقع این تحقیق پاسخی به این سوال می باشد که عوامل موثر بر موفقیت سیستمهای بانک-بیمه ای در ایران کدامند؟ جهت پاسخ به این سوال محقق ابتدا توسط مطالعات کتابخانه ای اقدام به تعیین شاخصهای موفقیت سیستمهای مالی نمود که پس از کسب راهنمایی از اساتید راهنما و مشاور از شاخص افزایش فروش به عنوان شاخص سنجش موفقیت استفاده نموده است. در ادامه محقق از مدل آمیخته بازاریابی خدمات جهت تعیین عوامل موثر بر موفقیت سیستم های بانک-بیمه ای استفاده نموده که پس از طراحی فرضیه های متناسب با آمیخته بازاریابی خدمات اقدام به طراحی پرسشنامه و سپس توزیع و تحلیل پاسخها نموده است. از آنجا که تعداد شرکتهای ارائه دهنده خدمات بانک-بیمه در ایران محدود بوده و نیز تنها شرکت بیمه سامان حاضر به همکاری بوده است، افراد جامعه مورد بررسی تمامی متصدیان و مدیران فروش حاضر در شعب بانک-بیمه سامان در شهر تهران بوده اند که تعداد آنها به 30 نفر می رسد و تمامی این جامعه مورد پرسش قرار گرفته اند و از روشهای نمونه گیری استفاده نشده است. پس از تحلیل های آماری انجام شده دو عامل ویژگیهای محصول و نحوه توزیع(مکان) از میان عوامل هفتگانه آمیخته بازاریابی بر موفقیت سیستم بانک-بیمه بدون تاثیر شناخته شدند. همچنین ترتیب اولویت تاثیر عوامل آمیخته بازاریابی بر روی موفقیت سیستم بانک-بیمه از دید کارشناسان به صورت زیر است: 1- قیمت،2- محصول،3- امکانات فیزیکی،4- فرآیندها، 5- آمیخته ترفیع و بازارافزایی،6- کارکنان، 7- نحوه توزیع.
محمدرضا طبیبی نادر مظلومی
امروزه انتظار می رود حداقل مدیران، کارآفرینان و دست اندرکاران کسب و کارهای بزرگ فعال در کشاورزی از ساختاری علمی برای مدیریت و تصمیم گیری های مربوط به کسب و کار خویش استفاده کنند. در تحقیق حاضر این ساختار علمی مدیریتی با دو ویژگی بارز و عمده زنجیره تامین و مدیریت راهبردی تحت عنوان مدیریت راهبردی زنجیره تامین از ساختار سنتی تبیین می شود. بدین منظور متغیرهای مدل مدیریت راهبردی و روابط میان آن ها از دیدگاه جامعه آماری یعنی مدیران کسب و کارهای کشاورزی فعال در بورس کالایی کشاورزی تهران، شناسایی، غربال سازی و با روش معادلات ساختاری تحلیل می شوند. بر اساس نتایج مشخص می شود، با این که مدیران به بیشتر متغیرهای شناسایی و تبیین شده مدیریت راهبردی توجه دارند، و لیکن از رابطه میان آن ها و نحوه استفاده از آن آگاه نیستند. در نهایت مدل مدیریت راهبردی ارائه شده در این مقاله راه گشای آنان خواهد بود.
سعید علوی سعید صحت
بالابودن تعداد تصادفات رانندگی در کشور موجب گردیده تا در صنعت بیمه کشور، بیمه شخص ثالث اتومبیل دارای بالاترین میزان خسارت پرداختی در بین رشته های بیمه ای باشد. فرهنگ حاکم بر افراد به عنوان یکی از دلایل بروز رفتارهای پرخطر در هنگام رانندگی می باشد و رابطه مستقیمی را با تعداد تصادفات رانندگی دارد. هدف از پایان نامه حاضر بررسی تاثیر فرهنگ حاکم بر بیمه گزاران بیمه شخص ثالث شرکت بیمه ایران بر تعداد تصادفات رانندگی با استفاده از مدل فرهنگی آقای گیرت هافستد می باشد که شامل 4 متغیر فرهنگی مردگرایی/ زن گرایی ، فردگرایی/ جمع گرایی ، ابهام گریزی و فاصله قدرت می باشد. تحقیق حاضر، از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه آماری آن را بیمه گزاران بیمه شخص ثالث شرکت بیمه ایران تشکیل داده است. به منظور برای نمونه گیری، روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد استفاده قرار گرفت و تعداد 120 پرسشنامه استاندارد در بین هر یک از دو گروه از بیمه گزاران کم ریسک و پرریسک ( منظور از ریسک، احتمال ورشکستگی ناشی از خسارات پرداختی مربوط به تصادفات بیمه گزاران بیمه شخص ثالث برای شرکت های بیمه است) توزیع شد. در تحقیق حاضر علاوه بر استفاده از آمار توصیفی، برای تعیین نرمال بودن داده ها از آزمون کولموگروف- اسمیرنوف و برای آزمون فرضیات تحقیق از آزمون مقایسه میانگین t و آزمون u مان - ویتنی استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق در سطح اطمینان 95% نشان می دهد که بین بیمه گزاران پرریسک و کم ریسک بیمه شخص ثالث شرکت بیمه ایران از نظر ابعاد فرهنگی هافستد تفاوت معنی داری وجود دارد. بر طبق نتایج حاصله ابعاد فرهنگی مردگرایی، ابهام گریزی و فاصله قدرت در بین بیمه گزاران پرریسک از شدت بیشتری نسبت به بیمه گزاران کم ریسک برخوردار است.
لیلا مهرابی مهدی حقیقی کفاش
در قرن بیست و یکم تغییر سازمانی جزئی از ماهیت سازمان¬ها گردیده به این معنا که در محیط پیچیده و رقابتی امروز، سازمان¬ها برای بقا و پویایی خود، ناگریز از تغییر مداوم در ساختارها، وظایف و روش¬های کاری خود هستند. در این میان منابع انسانی به عنوان مهم¬ترین سرمایه هر سازمان به شدت تحت تأثیرات این تغییرات قرار دارند. تاکنون تحقیقات مفصلی در ارتباط با جنبه¬های مختلف تغییر سازمانی از جمله مقاومت در برابر تغییر سازمانی و ... انجام شده اما در مقابل مطالعات اندکی در ارتباط با تجربه کارکنان در مسیر تغییرات، نگرش¬ها و باورهای ایشان نسبت به تغییر و اداره محیط جدید پس از تغییر جهت انجام وظایف و مسئولیت¬ها صورت پذیرفته است. به بیان دیگر تاکنون محققان کمی" چگونگی یادگیری کارکنان از تغییر سازمانی" را بررسی نموده¬اند. همچنین طبق مطالعات انجام شده عمده یادگیری کارکنان در محل کار به روش¬های غیررسمی صورت می¬گیرد. در این تحقیق محقق بر آن بوده تا با توجه به مطالب ذکر شده به مطالعه "چگونگی یادگیری کارکنان از تغییر سازمانی" در محیط شرکت¬های ایرانی بپردازد. سؤالات اصلی این تحقیق به این ترتیب بوده¬اند: "ماهیت یادگیری که بین کارکنان سازمان پس از یک سازمان¬دهی مجدد و تغییر ساختار صورت می¬پذیرد چیست؟ موانع و محدودیت¬های این یادگیری از تغییر چیست؟ چه مواردی تسهیل¬کننده فرایند یادگیری از تغییر است؟" استراتژی تحقیق، کیفی با رویکرد مطالعه موردی بوده است. از مطالعات کتابخانه¬ای و اینترنتی برای بررسی پیشینه تحقیق و از مصاحبه و گزارش وقایع حساس به عنوان ابزار اصلی و از بررسی اسناد و مدارک و مشاهده غیر مستقیم به عنوان ابزار فرعی جهت جمع¬آوری داده¬ها استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق را کارکنان شرکت "کانون تفکر آینده" تشکیل¬ داده¬اند که سال گذشته در معرض یک سازمان¬دهی مجدد و تغییر ساختار و وظایف قرار گرفته¬اند و از نمونه¬گیری هدفمند برای انتخاب افراد استفاده شده است. کلیه داده¬های حاصله به روش کدگذاری تجزیه و تحلیل شده¬اند و در نهایت شش موضوع اصلی به عنوان یافته¬های این تحقیق استخراج گردیده است. نتایج این مطالعه نشان می¬دهد که وظایف کارکنان در سطوح مختلف سازمانی به طرق مختلف دستخوش تغییر شده است و کلیه کارکنان به روش-های غیررسمی موفق به یادگیری وظایف و مسئولیت¬های جدید خود گردیده¬اند. همچنین پیامدهای تفکری و احساسی نسبت به تغییر در سطوح مختلف سازمان متفاوت بوده است. نقاط قوت و ضعف سازمانی که باعث تسهیل¬گری یا مانع یادگیری افراد در محیط جدید بوده¬اند شناسایی شده و مشخص گردید که برخی مشکلات موجود، بنیادی بوده و از بدو تأسیس سازمان تاکنون رفع نگردیده¬اند.
اکبر محمدلو حسن قاسمی
در شرایط متحول امروزین، اساسا موفقیت هر بنگاه به تسلط آن بر ریسک ها و نوع مدیریتی است که بر انواع ریسک ها اعمال می کند. تحقیق حاضر با عنوان « اولویت بندی ریسک های تهدید کننده مبادلات تجاری و استفاده از استراتژی های مدیریت ریسک جهت مقابله با عدم اطمینان های محیطی شرکتهای صادراتی » در پی آن بوده است تا زمینه را برای توجه مدیران و متولیان صادرات ، به این ریسک ها و مدیریت موثر آن ها مهیاکند. با توجه به ریسک هایی که در مبادلات تجاری وجود دارند و همچنین موانع موجود در تجارت و تحریمهای تجاری که در حال حاضر مانع از عملکرد مناسب شرکتها و همچنین بهبود مبادلات تجاری می شود ، وجود اقداماتی جهت مدیریت مسایل ذکر شده و مدیریت عدم اطمینان های ناشی از آن ضرورت می یابد. این تحقیق که بر مبنای مدل مدل آقای میلر صورت گرفته است، با طرح 3 سئوال در پی شناسایی ریسک های تاثیر گذار بر مبادلات تجاری شرکت های ایرانی, اولویت بندی این عوامل و بررسی موثر ترین استراتژی و راه کار بوده است. پرسشنامه و مصاحبه با خبرگان افزارهای اصلی تحقیق بوده و در تجزیه و تحلیل نتایج، به ترتیب از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای سنجش نرمال بودن داده ها، آزمون میانگین برای سنجش موثر بودن متغیرها و در نهایت آزمون فریدمن برای اولویت بندی نتایج حاصله از پرسشنامه استفاده شده است. بر اساس نتایج این تحقیق، شانزده ریسک بر مبادلات تجاری شرکت های صادراتی در ایران بسیار حائز اهمیت تشخیص داده شدند و موثر ترین استراتژی های مدیریت ریسک به ترتیب عبارت است از: کنترل و انتقال.همچنین استراتژی های پذیرش و اجتناب استراتژی های موثری شناخته نشدند.
اکبر شمس الدینی علیرضا شیرانی
مدیریت اصلی ترین، حیاتی ترین و اثرگذارترین مولفه در اداره هر مجموعه است. سازمان ها به منظور دستیابی به موفقیت و نیل به اهداف سازمانی توسط مدیران ارشد سازمان هدایت و رهبری می شوند، بنابراین عملکرد یک سازمان و میزان توفیق آن در دستیابی به اهدافش به عملکرد مدیریت بستگی دارد. عوامل بسیاری بر عملکرد مدیریت تأثیر می گذارد که تحقیق حاضر در پی آن است تا به بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با ریسک پذیری مدیران ارشد و تأثیر آن بر عملکرد شرکت های بیمه خصوصی بپردازد. به این منظور جامعه آماری، شرکت های بیمه خصوصی فعال در بازار بیمه ایران تعیین شد که تعداد این شرکت ها 10 شرکت و اعضای هیئت مدیره شرکت ها 54 نفر است. به دلیل این که تعداد افراد جامعه آماری محدود می باشد، تمام اعضای جامعه مورد بررسی قرار داده می شوند. جهت بررسی عملکرد مالی شرکت ها بازه زمانی سال های 86-84 درنظر گرفته شد و از آمارهای عملکرد سالانه شرکت ها که توسط بیمه مرکزی منتشر می شود استفاده شد. محاسبه عملکرد مالی شرکت ها برمبنای دو شاخص بازده مجموع دارایی ها و رشد فروش صورت گرفت. برای تعیین نوع فرهنگ سازمانی و اندازه گیری ریسک پذیری اعضای هیئت مدیره از پرسش نامه استفاده شد که پرسشنامه ها برمبنای طیف لیکرت طراحی شده است. نتایج حاصل، نشان دهنده رابطه مثبت بین فرهنگ ارگانیک و ریسک پذیری اعضای هیئت مدیره و بازده مجموع دارایی ها می باشد. براساس نتایج، ضریب همبستگی بین فرهنگ ارگانیک و ریسک پذیری برابر با 0.350 و ضریب همبستگی بین ریسک پذیری و بازده مجموع دارایی ها برابر با 0.339 است که در سطح اطمینان 95% مورد تأیید است.
مصطفی فانی نادر مظلومی
این تحقیق به دنبال بررسی و مداقه در وجود و کیفیت شکاف مفروض میان دانشگاه و صنعت در زمینه دیدگاههای استراتژیکی است. برای این منظور میبایست پیش فرض های آنها در این حوزه با یکدیگر مقایسه شود. در این تحقیق تلاش شده است که مقایسه این دو حوزه از طریق تحلیل پیش فرض های خبرگانِ این دو حوزه در زمینه استراتژی صورت بگیرد. محقق در این تحقیق بر این باور بوده است که شناسایی جایگاه پارادایمی این دو گروه می تواند بستری برای مقایسه آنها فراهم آورد. به همین دلیل با تکیه بر مدل ریچارد وایتینگتون (1993) که ادبیات استراتژی را با چهار پارادایم کلاسیک، فرایندی، تکاملی و سیستمی تقسیم بندی کرده است، جایگاه پارادایمی خبرگان دانشگاه و صنعت تعیین شده است. نتیجه به دست آمده بیانگر این است که خبرگان دانشگاهی- که شامل اساتید دانشگاهی که در حوزه استراتژی صاحبنظر بوده اند می شود- جایگاه کلاسیک انتقادی را به دست آورده اند، و خبرگان صنعت- که شامل مدیران موفق سازمان های رهبر در صنایع مختلف می شوند- جایگاه فرایندی را به دست آورده اند. مسئله دیگری که این تحقیق به دنبال یافتن پاسخی برای آن بوده است، مربوط می شود به مقایسه شکاف مفروض میان دانشگاه و صنعت در ایران با شکاف هایی که ادبیات مدیریت استراتژیک در طول دوره حیات فکری اش با آنها مواجه شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهند که ادبیات استراتژیک در دهه 1980 دچار شکافی عظیم می شود و شکاف موجود میان دیدگاههای استراتژیک دانشگاهیان و اهالی صنعت در ایران نیز با این گسست نظری تطابق دارد. نکته شگفت انگیز این که بر خلاف انتظارات، نه دانشگاه، بلکه صنعت است که در ایران از این شکاف نظری عبور کرده است و از پیش فرض های متأخرترِ فلسفی در اندیشه ورزی استراتژیک تبعیت می کند.
محبوبه قربانی نادر مظلومی
وجود آب برای زندگی حیاتی است و تامین آب کافی یک پیش نیاز بنیادی برای توسعه جوامع انسانی محسوب می شود. مدیریت این منبع در قرن حاضر یکی از بزرگترین چالش های بشری است که می تواند سرمنشاء بسیاری از تغییرات مثبت یا منفی در جهان باشد. آب و نحوه مدیریت آن به عنوان یک موضوع مهم در کانون مباحثات و مذاکرات بین المللی قرار گرفته و هیچ نشست بین المللی را که در خصوص آینده جهان در هزاره سوم است نمی توان سراغ گرفت که در آن آب و مدیریت آن از اصلی ترین عوامل و عناصر در دستور کار قرار نداشته باشد. بحران آب کشورهای جهان را وادار کرده تا دیدگاههای خود را در مورد نحوه مدیریت این منبع تغییر دهند.در نتیجه سیستم مدیریت منابع آب در معرض یک تغییر اساسی قرار گرفته است.دیدگاه نوینی که کشورها تلاش می کنند به منظور مدیریت مطلوب منابع آب به سوی آن حرکت کنند، مدیریت به هم پیوسته منابع آب است. اجرای این دیدگاه مستلزم تغییرات و تحولاتی در زمینه های مختلف و از جمله ایجاد ساختارها و ترتیبات نهادی مناسب است. در ایران محدودیت آب قابل دسترس، توزیع غیر یکنواخت آن در سطح کشور و الگوی نامناسب شهرنشینی و مراکز سکونت گاهی و نوع و شیوه تولید محصولات زراعی از منظر سازگاری با اقلیم، تامین آب مورد نیاز را در بسیاری از مناطق کشور مشکل ساخته و به تدریج بر ابعاد آن افزوده است. از طرفی بروز خشکسالی های پی درپی در سال های اخیر دسترسی به آب را با بحران شدیدتری مواجه کرده است، به طوری که تأمین آب قابل دسترس و مطمئن برای مصارف مختلف یکی از چالش های مهم برای دولت محسوب می شود. از این رو اجرای مدیریت به هم پیوسته منابع آب مورد توجه سیاستمداران و برنامه ریزان بخش آب قرار گرفته است و بر آن تاکید شده و تلاش می شود زمینه های استقرار این رویکرد در کشور ایجاد گردد. در تحقیق حاضر محقق بر آن است تا بر اساس مدل مدیریت به هم پیوسته منابع آب به بررسی ساختار موجود مدیریت منابع آب کشور بپردازد و الگوی ساختاری مطلوبی ارایه کند.در این تحقیق چهار بعد ساختاری تمرکز و عدم تمرکز، وجود تشکیلات هماهنگ کننده، سازماندهی بر اساس حوضه های آبریز و تقسیم کار نهاد اصلی مدیریت منابع آب مورد بررسی قرار گرفته است. تحقیق حاضر از نظر نتایج تحقیق، تحقیق است کاربردی، از نظر روش تحقیق تحقیقی پیمایشی و توصیفی است و با رویکرد تطبیقی انجام شده است.منابع کتابخانه ای، سایت های اینترنتی و پرسشنامه محقق ساخته منابعی هستند که جمع آوری اطلاعات از طریق آنها انجام شده است.روایی پرسشنامه از طریق نظر اساتید محترم راهنما و مشاور تایید شده است.پایایی پرسشنامه نیز با توجه به آماره الفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق مدیران و کارشناسان صنعت آب کشور هستند که به با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند و به منظور بررسی نظرات و دیدگاههای آنها در مورد ساختار مدیریت منابع آب ایران، پرسشنامه ای با 16 سوال طراحی و توسط آنها تکمیل شده است. علاوه بر این سه کشور ترکیه، چین و هند به دلیل تشابه شرایط آبی آنها با ایران و بر مبنای شاخص اصلی سرانه منابع آب تجدیدپذیر و ملاحظات دیگری مانند در دسترس بودن اطلاعات به عنوان کشورهای منتخب انتخاب شده و در بررسی تطبیقی ساختار منابع آب آنها مورد مطالعه قرار می گیرد در تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. علاوه بر آزمون نسبت، آزمون تحلیل واریانس فریدمن جهت اولویت بندی ابعاد مدل تحقیق انجام شده است. بر اساس یافته های تحقیق ساختار مدیریت منابع آب کشور به طور کلی و با در نظر گرفتن کلیه ابعاد در شرایط مطلوبی قرار ندارد. لازم است این ساختار در جهت افزایش میزان تمرکز افقی اصلاح گردد.سازمان های منطبق با حوضه های آبریز و نیز تشکیلات هماهنگ کننده در سطح منطقه ای ایجاد شده و این تشکیلات در سطح ملی تقویت گردد. با توجه به نتایج تحقیق شرایط موجود مدیریت آب و برق کشور در یک وزارتخانه مطلوب است و باید حفظ گردد. در پایان تحقیق نیز با توجه به یافته ها و نتایج و نیز اولویت بندی ابعاد مدل تحقیق پیشنهاداتی جهت اصلاح ساختار مدیریت منابع آب ایران ارایه شده است.
علی رضا سلیمی نادر مظلومی
یکی از عوامل اصلی بهبود کارائی اقتصادی در هر کشوری حاکمیت شرکتی در آن کشور است که در برگیرنده مجموعه ای از روابط میان هیات مدیره، مدیریت شرکت، سهامداران و سایر گروه های ذینفع است. حاکمیت شرکتی ساختاری را فراهم می کند که از طریق آن تدوین اهداف و وسایل دستیابی به آن ها و نظارت بر عملکرد شرکت تعیین می شود. با توجه به نقش تعیین کننده مکانیزم های حاکمیت شرکتی در عملکرد شرکت ها، در این تحقیق، رابطه بین مکانیزم داخلی هیات مدیره و نحوه تاثیر آن بر عملکرد مالی شرکت ها از طریق طراحی مدیریت راهبردی، مورد بررسی قرار گرفته است. نقش های هیات مدیره در مدیریت راهبردی بر اساس میزان مشارکت هیات مدیره در مرحله تدوین استراتژی تعیین شده است. برای مشخص کردن نقش هیات مدیره در مدیریت راهبردی، پرسشنامه ای را که بر اساس مدل ویلن و هانگر و نادلر طراحی شده بود را بین 92 عضو هیات مدیره، شرکت های بورس اوراق بهادار تهران توزیع گردید که از این بین 75 عضو از اعضا هیات مدیره به پرسشنامه پاسخ دادند. عملکرد مالی (q توبین) نیز با استفاده از اطلاعات ترازنامه شرکت محاسبه شده است. فرضیه های تحقیق به کمک ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی چند گانه مورد تحلیل قرار گرفته و نتایج تحقیق حاکی از آن است که رابطه معناداری بین نقش هیات مدیره در مدیریت راهبردی و عملکرد مالی شرکت ها وجود دارد. به عبارت دیگر هیات مدیره های که نقش های تسریع کننده، مشارکت فعال، مشارکت تشریفاتی را در مدیریت راهبردی داشتند، اثر مثبتی بر عملکرد مالی شرکت دارند. و هیات مدیره های که نقش های حداقل نظارت، مهر لاستیکی، و شبح را در مدیریت راهبردی داشتند، اثر منفی بر عملکرد مالی شرکت دارند. بنابراین پیشنهاد می شود که هیات مدیره ها مشارکت بیشتری در مدیریت راهبردی داشته باشند.
بهروز نعمتی شریف زهره دهدشتی شاهرخ
پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل بازاریابی ارتباطی موثر بر موفقیت سالن های تئاتر و سپس اولویت بندی این عوامل صورت پذیرفته است. این پژوهش کاربردی، توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعه آماری آن شامل تماشاگران سالن های تئاتر مستقر در شهر تهران می باشد. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده و با استفاده از فرمول ککران برای جامعه نا محدود، حجم نمونه384 نفر تعیین و ابزار سنجش پرسشنامه انتخاب شد. برای این منظور، ادبیات مربوط به بازاریابی ارتباطی و بازاریابی هنر مورد مطالعه قرار گرفت و از میان مدل های مختلف، مدل ارائه شده توسط "هانت، آرنت و مدهاوارام" به دلیل جامع بودن نسبت به سایر مدل ها به عنوان چارچوب نظری پژوهشمورد استفاده قرار گرفت. برپایه این مدل، دو فرضیه« مجموعه عوامل بازاریابی ارتباطی، بر موفقیت سالن های تئاتر، تاثیر موثر دارد» و « هر یک از عوامل اصلی بازاریابی ارتباطی، به طور معناداری، بر موفقیت سالن های تئاتر موثرند» مورد بررسی قرار گرفت. داده های حاصل از پرسشنامه توسط آمار توصیفی و آمار استنباطی شامل آزمون پایایی پرسشنامه براساس ضریب آلفای کرنباخ، آزمون سکولموگروف-سمیرنوف برای تعیین نرمال بودن داده ها، آزمون تی استیودنت تک نمونه ای جهت بررسی قبول یا رد فرضیات و از آزمون فریدمن جهت اولویت بندی عوامل اصلی و فرعی بازاریابی ارتباطی استفاده شد.در نهایت، پس از تجریه وتحلیل داده ها، کلیه فرضیه های پژوهش تأیید شد. یافته ها و نتایج پژوهش حاکی از آن بود که به ترتیبدر بین 8 عامل اصلی بازاریابی ارتباطی، عامل«سیاست عمومی» در رتبه اول, عامل «تاریخی» در رتبه دوم, عامل«عرضه به بازار» در رتبه سوم، عامل «بازاریابی داخلی»در رتبه چهارم، عامل «منابع» در رتبه پنجم،عامل «ارتباطی» در رتبه ششم، عامل «شایستگی» در رتبه هفتم، عامل «فناوری اطلاعات»در رتبه هشتم قرار دارد. در پایان، پیشنهادهایی با توجه به مفاهیم بازاریابی ارتباطی، به مراکز هنرهای نمایشی، جهت بهبود و ارتقاء هرچه بیشتر وضعیت این مراکز ارائه گردید.
مرضیه محمدپور دوستکوهی سعید صحت
چکیده نوآوری در بنگاه های خدماتی و از جمله ی آن صنعت بیمه، مقوله ی نسبتا جدیدی است که طی دو دهه ی گذشته مطرح شده و ادبیات وسیعی پیرامون آن در حال شکل گیری است. تحقیق حاضر به شناسایی و رتبه بندی مولفه های نوآوری در صنعت بیمه می پردازد. ده مولفه ی نوآوری سازمانی که عبارتند از، رهبری، ساختار سازمانی مناسب، افراد کلیدی، آموزش و توسعه ی مستمر کارکنان، درگیری همه جانبه و مستمر با نوآوری، تیم سازی، جو خلاق، تمرکز خارجی، ارتباطات گسترده، سازمان یادگیرنده، پس از تایید اولیه ی مدل توسط خبرگان صنعت بیمه در بین مدیران عالی شرکت های بیمه ی ایران، آسیا، دانا، البرز، پارسیان، پاسارگاد، دی، ملت، معلم، نوین، سامان، توسعه، سینا، رازی و کارآفرین مورد بررسی قرار گرفته و به این سوال ها که، مولفه های نوآوری سازمانی در صنعت بیمه ایران کدامند و رتبه بندی آنها چگونه می باشد، پاسخ داده شده است. روش تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بوده و نمونه ی آماری شامل 64 نفر از مدیران عالی صنعت بیمه است. داده های بدست آمده پس از بررسی توصیفی با استفاده از آزمون های آماری از جمله آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده ها، آزمون تی استیودنت یک نمونه ای برای تایید مولفه ها و تی زوجی برای رتبه بندی متغیرها، مورد ارزیابی قرار گرفتند که در نهایت تمامی مولفه های مدل مورد تائید قرار گرفته و رتبه بندی شدند که به ترتیب عبارتند از: 1. آموزش و توسعه ی مستمر کارکنان، تمرکز خارجی 2. رهبری، جو خلاق 3. سازمان یادگیرنده 4. افراد کلیدی، درگیری همه جانبه با نوآوری 5. ساختار سازمانی مناسب، تیم سازی، ارتباطات گسترده. کلمات کلیدی : نوآوری، سازمان، خدمات، صنعت بیمه
محمد حسین شاکری مهدی حقیقی کفاش
اهمیت مدیریت دانش به عنوان یکی از سرمایه های اصلی و از مهم ترین مزیت های رقابتی سازمان ها، توجه روزافزون صاحبان کسب وکارها و صنایع و سیاست گزاران و دولت مردان را در جوامع مختلف، به دنبال داشته است. این اهمیت، خصوصاً طی دو دهه گذشته، سیر بسیار قابل توجهی داشته و توجهات زیادی را به خود متوجه کرده است. انجمن های تجربه، یکی از مهم ترین ابزارهای دانش محور هستند که در آنها، اعضا دانش و تجربه هایشان را به اشتراک می گذارند. هدف از این تحقیق، اولویت بندی عوامل کلیدی موفقیت انجمن های تجربه است. انجام این تحقیق، از دی ماه سال 1388 آغاز شده و تا تیر 89 ادامه داشته است. با بررسی مقالات و متون تخصصی و مصاحبه با خبرگان این حوزه، عوامل اصلی موفقیت انجمن های تجربه از دیدگاه صاحب نظران مختلف منعکس شد و با اتکای بر آنها، مدل نظری تحقیق نیز به دست آمد که شامل 21 عامل اصلی بود. روش تحقیق حاضر بر حسب هدف، از نوع کاربردی و بر حسب نحوه گردآوری داده ها، تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی بوده است. همچنین روش تحقیق این پژوهش، از نوع روش تحقیق کمّی بوده است. برای گردآوری داده ها، از پرسش نامه استفاده شده است و سوالات پرسش نامه، از نوع بسته است. جامعه آماری تحقیق حاضر، اساتید، خبرگان و صاحب نظرانی بودند که در زمینه مدیریت دانش و ترجیحاً انجمن های تجربه، صاحب دانش، شناخت و تجربه قابل ملاحظه ای بودند. در این تحقیق از روش نمونه گیری "گلوله برفی" استفاده شده است. در تحقیق حاضر، از آمار ناپارامتریک برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده و برای بررسی سوالات تحقیق، از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. از جداول و نمودارها برای نشان دادن توزیع فراوانی در جامعه مورد نظر، بهره برده شده و از آزمون فریدمن و آزمون t، برای رتبه بندی عوامل موثر، و برای بررسی نرمال بودن و یکنواختی توزیع نمرات، از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف استفاده شده است. پس از جمع آوری پرسش نامه ها و انجام تجزیه و تحلیل آماری بر روی آنها، 16 عامل از بین 21 عامل ذکر شده در پرسش نامه، حائز اولویت تشخیص داده شدند که از مهم ترین آنها، می توان به وجود مکانیزم های اعتماد سازی در انجمن، وجود سیستم های تشویقی و انگیزشی مناسب، وجود ارتباطات عرضی مناسب در سازمان، پشتیبانی رسمی سازمان از انجمن تجربه و وجود قرابت فرهنگی مناسب بین اعضا اشاره کرد. در پایان هم پیشنهاداتی بر مبنای یافته های پژوهش، پیشنهاداتی بر مبنای نظر محقق و پیشنهاداتی برای پژوهش های آینده ارائه شده است.
رضا هادیلو مقصود امیری
روش به کار رفته در این تحقیق از نظر هدف تحقیق، کاربردی و از نظر روش تحقیق، توصیفی است. این تحقیق در دو مرحله انجام گرفته است؛ مرحله اول که شامل شناسایی وضع موجود می باشد، به روش مطالعه کتابخانه ای و بررسی پیشینه تاریخی و همچنین مصاحبه با خبرگان صنعت صورت گرفته است. در مرحله دوم به منظور تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده، ترکیبی از مدل موازنه منابع و مصارف گاز با تکنیک ها و ایده های موجود در زمینه مدیریت ریسک به کار گرفته شده است. مدل ارائه شده در قالب یک مسئله به صورت برنامه ریزی سازشی خطی فرموله شده است. الگوریتم حل مسئله مطرح شده در ازای هر سناریو تعریف شده، مسئله را به روش دقیق حل کرده و یک سری از خروجی ها را به عنوان جواب بهینه ارائه می دهد. نتایج حاصله و به تصویر کشیده شده از مدل می توانند به عنوان شاخص هایی از روندها و حدود محتمل پیامدهای ناشی از مفروضات صورت گرفته استفاده شود. نتایج مدل به طور خاص نشانگر تأثیرات محتمل ناشی از سیاست های کلی و خط مشی های شرکت ملی گاز بر تعادل منابع و مصارف گاز طبیعی می باشند.
سارا دادوند نادر مظلومی
این تحقیق به منظور شناسایی عواملی که می تواند به کسب مزیت رقابتی در شرکت های بیمه کمک کنند صورت گرفته است. علاوه بر این به منظور مشخص شدن اینکه کدام عوامل اولویت بیشتری برای کسب، توسط شرکت های بیمه دارند، به رتبه بندی آنها نیز پرداخته شده است. بدین منظور مولفه های کارایی، کیفیت، نوآوری، پاسخ گویی به مشتری که برحسب مدل هیل و جونزبر برکسب مزیت رقابتی موثرند مورد بررسی قرار گرفته اند. به منظور شناسایی شاخص های هر از ابعاد به مطالعه ادبیات تحقیق پرداخته شد که در نهایت با استفاده از نظر خبرگان صنعت، 13 شاخص به عنوان اثرگذارترین شاخص ها شناسایی شدند. در مرحله دوم با استفاده از نظر مدیران ارشد شرکت های بیمه، به رتبه بندی ابعاد و شاخص ها با استفاده از روش anp (از روش های تصمیم گیری چندمعیاره) پرداخته شده است. بر اساس نظر مدیران ارشد پاسخگویی به مشتری بالاترین اولویت، کیفیت ، کارایی و نوآوری به ترتیب اولویت های بعدی در کسب مزیت رقابتی هستند .
فاطمه سادات شیرازی سعید صحت
امروزه پویایی های اقتصاد جهانی، در بسیاری از صنایع، سازمان ها را ناگزیر از رقابتی اجتناب ناپذیر در عرصه ی بازارهای داخلی و خارجی نموده، اما فقط سازمان های معدودی، منابع مالی، فنی، انسانی و سازمانی مورد نیاز را برای حضور در بازارها در اختیار دارند. در واقع عصر حاضر، عصر شراکت است زیرا تنها از طریق شراکت امکان تامین منابع مورد نیاز برای حضور در بازار وجود دارد. در سال های اخیر نوع خاصی از شراکت به نام شراکت راهبردی، در اقتصاد جهانی برجسته و ممتاز شده است. شراکت راهبردی، هرگونه قرارداد همکاری بین سازمان ها برای دستیابی به هدف های بنیادی راهبردی است. هدف این پژوهش، بررسی رابطه ی شراکت راهبردی با مزیت رقابتی پایدار، در صنعت بیمه کشور است. با تکیه بر دیدگاه مبتنی بر منابع، سازمان های امروزی به دلیل ناهمگونی منابع و محدودیت در جابجایی منابع، ناگزیر از تشکیل شراکت راهبردی با سایر سازمان ها برای کسب منابع مورد نیازشان هستند. در این میان، تنها منابعی با ویژگی های خاص (ارزشمند، کمیاب، غیرقابل تقلید و غیرقابل جایگزین) قابلیت خلق مزیت رقابتی پایدار را دارا هستند و نکته جالب توجه این است که دانش در دنیای امروز، یکی از منابع مهم سازمان به شمار می رود به طوری که فعالیت های مبتنی بر دانش نیز، منبع مزیت رقابتی پایدار، در عصر حاضر است. به علاوه، با توجه به این که این پژوهش درون صنعت بیمه کشور انجام شده است، مسئله ی کاهش، کنترل و مدیریت ریسک ، اساساً موضوع فعالیت شرکت های بیمه را تشکیل می دهد و در واقع شرکت هایی که به هر نحو در امر کاهش ریسک موفق تر باشند به مزیت رقابتی پایدار در این صنعت دست یافته اند. این پژوهش به بررسی این موضوع پرداخته که آیا شکل گیری شراکت های راهبردی در صنعت بیمه، بر کسب مزیت رقابتی پایدار، انتقال دانش (به عنوان منبع حیاتی سازمان در عصر حاضر) و کاهش ریسک، در شرکت های بیمه، موثر است یا خیر. در این پژوهش، از روش پژوهش توصیفی از نوع روش بررسی موردی استفاده شد. جامعه ی آماری این پژوهش مدیران و کارشناسان شرکت های بیمه ی ایران و پارسیان در شهر تهران، که دارای تجربه ی شراکت با یکدیگر هستند، درنظرگرفته شد. در این پژوهش، برای جمع آوری داده ها و اطلاعات مورد نیاز، از روش کتابخانه ای و روش پرسشنامه بهره گرفته شد. طی فرآیند تجزیه و تحلیل داده ها، سه فرضیه ی پژوهش تایید شدند بدین صورت که شراکت های راهبردی بر کسب مزیت رقابتی پایدار، انتقال دانش و کاهش ریسک موثر است. بر این اساس، تشکیل شراکت های راهبردی در صنعت بیمه کشور، به عنوان یک راهبرد برای موفقیت در کسب و کار و دستیابی به مزیت رقابتی پایدار، پیشنهاد شد.
شروین جمالی حسن قاسمی
در برون سپاری از دیدگاه شایستگی محوری دو مساله مهم می تواند مدنظر قرار گیرد. مساله اول شناسایی فعالیتهای محوری در زنجیره ارزش شرکت و مساله دیگر شناسایی عوامل موثر بر تصمیم گیری برونسپاری فعالیتهای شرکت می باشد. هدف اصلی تحقیق حاضر شناسایی عوامل و متغیرهای موثر بر تصمیم گیری برونسپاری خدمات در شرکتهای مشاور معماری کوچک و متوسط و اولویت بندی این عوامل و متغیرها می باشد. هدف فرعی تحقیق شناسایی فعالیت های محوری در زنجیره ارزش شرکت های مشاور معماری کوچک و متوسط از دیدگاه خبرگان و اولویت بندی این فعالیتها می باشد. شرکتهای مشاور معماری همواره با شرح وظایف و خدمات گسترده ای که از سوی معاونت راهبردی ریاست جمهوری تدوین شده است مواجهند, لذا شرکتهای مشاور معماری کوچک و متوسط با دلایل و انگیزه هایی چون تمرکز بر تخصص اصلی, نداشتن مهارت فعالیت مربوطه, حفظ اندازه و انعطاف و یا فقدان ظرفیت کافی به استراتژی برونسپاری خدمات معماری روی می آورند. هدف اصلی معماری ساخت ساختمان با عملکرد مشخص اسکان است. تلقی شرکت های مشاورمعماری و نیز منتقدان معماری از موفقیت, به شدت بر تاثیرگذاری آن شرکت در بعد فرهنگی معماری استوار است که در این بعد, ساختمان از عملکرد اولیه خود فاصله گرفته و به عنوان یک اثر هنری مطرح می شود. این امر بصورت ناخودآگاه بر ادراک این شرکتها از محوریت هر یک از فعالیت زنجیره ارزش, همچنین تصمیم گیری این شرکتها در برونسپاری خدمات خود تاثیرگذار است. روش این تحقیق توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری این تحقیق شرکتهای مشاور معماری کوچک و متوسط مستقر در تهران می باشند. در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده می شود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخصهای آمارتوصیفی نظیر فراوانی، درصد، جداول توزیع فراوانی و از آزمونهای آمار استنباطی چون آزمون صوری جهت تعیین روایی پرسشنامه, آزمون آلفای کرونباخ جهت تعیین پایایی پرسشنامه, آزمون کولوموگروف – اسمیرنوف برای سنجش نرمال بودن داده ها, آزمون میانگین تی-استیودنت برای بررسی تاثیر عوامل و متغیرها, آزمون فریدمن برای اولویت بندی عوامل و متغیرها و آزمون همبستگی اسپیرمن برای سنجش میزان همبستگی بین متغیرهای اضافه شده به مدل استفاده شده است. در این تحقیق متغیرها بر پایه مدل تصمیم گیری تولید/خرید ارائه شده توسط پروبرت و همکاران (2000) مورد بررسی قرار گرفته اند. مدل پروبرت چهار عامل را برای دسته بندی عوامل موثر در تصمیم خرید/ساخت مطرح می نماید: فناوری و فرایند تولید, هزینه ها, مدیریت زنجیره تامین و لجستیک و سیستمهای پشتیبانی. شش متغیر عامل فناوری و فرایند تولید عبارتند از فناوری و تجهیزات, مهارت در اجرای فرایند, مهارتهای فنی (پشتیبانی), مالکیت فرایند, مطابقت با تغییرات حجم کار, مطابقت با تغییرات حجم کار. متغیرهای عامل هزینه عبارتند از هزینه تولید و هزینه تملک فرایند. متغیرهای عامل مدیریت زنجیره تامین و لجستیک عبارتند از انتخاب تامین کننده, فعالیت های کاهش هزینه با تامین کننده, ائتلاف با تامین کنندگان, تحویل و کنترل موجودی. شش متغیر عامل سیستمهای پشتیبانی نیز عبارتند از سیستمهای کیفیتی, سیستمهای اطلاعاتی, سیستمهای اطلاعاتی, برنامه های کارآموزی, برنامه بهبود مستمرو پشتیبانی فنی. در این تحقیق پیرو مطالعات انجام شده در مدلهای تصمیم گیری برون سپاری 5 متغیر تمرکز بر فعالیت محوری, اعتماد به تامین کننده, کنترل تامین کننده, هزینه معامله و ریسک عملیاتی نیز به پرسشنامه اضافه گردید.. نتیجه تحقیق حاضر نشان می دهد که 11 متغیر تمرکز بر فعالیت محوری, مهارت در اجرای فرایند, اعتماد به تامین کننده, مطابقت با تغییرات حجم کار, کنترل تامین کننده, مهارتهای فنی(پشتیبانی), پشتیبانی فنی, کیفیت, تحویل, برنامه بهبود مستمر و انتخاب تامین کننده به ترتیب نزولی بر تصمیم گیری برون سپاری شرکتهای مشاور معماری کوچک و متوسط موثرند.
فاطمه محمدی علی نبی فیضی چکاب
چکیده حقوق بازرگانی یکی از سرفصل های موجود در زمینه بازرگانی است، که در این تحقیق بخش حمل ونقل کالا از طریق دریا مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این کار رسیدن به شناخت از ساختار دو کنوانسیون هامبورگ 1978 و کنوانسیون بروکسل 1924 بوده است زیرا که قانون دریایی ایران مصوب 1344 برگرفته از کنوانسیون بروکسل بوده ولیکن با توجه پیشرفت دنیای بازرگانی نیاز به روزآمد شدن ساختار حقوقی کشور احساس می شود. سعی بر آن بود تا بتوان پیامد این تغییر در نظام حقوقی حمل دریایی را در حیطه مسئولیت متصدیان حمل و بازرگانان بررسی کنیم. در این کار تحقیقاتی ابتدا چهار چوب نظری و تعاریف مورد نظر در حیطه مسئولیت بررسی و در ادامه با استفاده از مطلعین موجود در زمینه حقوق حمل و نقل دریایی کالا مولفه های عملیاتی تاثیرپذیر در این تغییر ساختار حقـوقی شناسایی شد و در ادامه با استـفاده از پرسشنامه اطلاعات لازم جمع آوری شد. با بررسـی داده های بدست آمده با استفاده از آزمون های آماری مناسب به این نتیجه رسیدیم که با الحاق به کنوانسیون هامبورگ زمینه های تجاری مرتبط با زمینه روابط متصدی حمل دریایی کالا و صاحبان کالا دچار تحول و تغییراتی می شود. البته در هنگام اجرایی کردن این ساختار جدید بایستی توجه به عوامل عملیاتی که دچار تغییر می شوند وجود داشته باشد تا با ایجاد زیر ساخت های اجتماعی و اقتصادی مناسب امکان اجرایی کردن ساختار جدید فراهم شود. به خصوص توجه به این نکته بسیار ضروری است که در کنوانسیون هامبورگ توجه مناسب تری به صاحبان کالا وجود دارد و این مورد دلیلی بر آن است که در ابتدا بایستی زمینه های لازم برای اجرای سیستم حقوقی جدید فراهم شود.
ناصر رشیدی نادر مظلومی
مدیریت فرآیند کسب وکار در زنجیره ارزش شرکت ها از موضوعاتی است که همواره توجه سازمان ها و محققان را به خود جلب کرده است.برون سپاری فرآیندهای کسب وکار، یکی از ابزارهای مفید برای مدیریت فرآیندها است که عملکرد سازمانها را، هم در فرآیندهای کسب و کار اساسی و هم غیراساسی بهبود می دهد. عوامل مختلفی منجر به موفقیت در اجرای برون سپاری در شرکت ها می گردد. یکی از این عوامل مربوط به محیط داخلی سازمان ها برای واگذاری امور به شرکت های بیرونی است. هدف اصلی این پژوهش سنجش میزان آمادگی سازمانی شرکت های بیمه برای انجام برون سپاری فرآیندهای کسب وکار بود. داده های تحقیق حاضر از طریق پخش پرسشنامه در جامعه آماری به تعداد 83 نفر جمع آوری گردید، پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت (مقدار بدست آمده برابر 79.3% است که حاکی از پایایی پرسشنامه است). آزمون دوجمله ای برای بررسی آمادگی ابعاد مختلف سازمانی و برای ارزیابی تفاوت بین ویژگی های جمعیتی شرکت کنندگان در ادراک آنان از آمادگی سازمان از آزمون کروسکال – والیس استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد شرکت بیمه البرز در مورد ابعاد فرآیندها، فن آوری اطلاعات و مقاومت در برابر تغییر دارای آمادگی است و در دو بعد دیگر مدیریت و حمایت مدیران عالی فاقد آمادگی است. آنووای یک راهه، نشان داد که ادراک شرکت کنندگان با مدارک تحصیلی و سوابق مختلف، از میزان آمادگی سازمانی متفاوت است
نسیم کردستانی یحیی حساس یگانه
امروزه بحث حاکمیت شرکتی و نحوه اداره شرکت ها مورد توجه بسیاری از محققین و مدیران قرار گرفته است. در برخی موارد تصمیماتی که مدیر یک شرکت می گیرد، ممکن است به نفع سهامداران نباشد و سهامداران از تصمیمات مدیر متضرر گردند زیرا در این شرایط مدیران و مالکان اهداف و انگیزه های متفاوتی را دنبال می کنند. در این میان حضور سرمایه گذاران نهادی که شامل شرکت ها و موسسات مالی و سرمایه گذاری مانند بانک ها، صندوق های بازنشستگی، شرکت های بیمه و سایر نهادهای مالی می شود، می تواند در عملکرد شرکت ها تاثیر گذار باشد. خصوصی سازی صنعت بیمه و وارد شدن شرکت های بیمه به بورس اوراق بهادار در سال های اخیر و تغییر ساختار مالکیت آنها، منجر به خارج شدن آن از شرکتهای با مالکیت صرفا دولتی و تاسیس شرکتهای بیمه خصوصی با سهامداران گوناگون شده است. شرکت های بیمه از موسساتی هستند که لزوم حاکمیت شرکتی و اعمال ساختار مالکیتی مناسب در آنها انکار ناپذیر است. از این رو در این تحقیق سعی بر آن بوده که ساختار مالکیتی شرکت های بیمه مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل از آن در عملکرد مناسب شرکت های بیمه بکار گرفته شود. قالب پژوهش مبتنی بر تئوری های حاکمیت شرکتی از جمله تئوری نمایندگی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل 11 شرکت بیمه خصوصی در ایران می شود و به دلیل محدود بودن جامعه آماری، کل جامعه مورد بررسی قرار گرفته و حجم نمونه در این پژوهش کاربردی ندارد. برای بررسی فرضیات از آمار استنباطی استفاده شده است. نتیجه تحقیقات نشان می دهد که بین سرمایه گذاران نهادی و عملکرد مالی شرکت های بیمه رابطه وجود دارد. سپس شرکت های بیمه در این تحقیق به دو گروه تقسیم شدند. شرکت های بیمه ای که در ساختار مالکیت آنها سهامداران نهادی بیشتر از 50 درصد مالکیت را در اختیار دارند و شرکت هایی که سهامداران نهادی کمتر از 50 درصد مالکیت را در اختیار دارند. در کل با توجه به نتایج بدست آمده از تجزیه و تحلیل فرضیه ها می توان استدلال کرد که شرکت های بیمه ای که سرمایه گذاران نهادی آن ها سهم بیشتری از ساختار مالکیت را در اختیار دارند در مقایسه با شرکت هایی که این سهم کمتر است، عملکرد مالی بهتری دارند. عملکرد مالی در این تحقیق با سنجه های نرخ بازده حقوق صاحبان سهام، نرخ بازده دارایی ها و درصد رشد سود، سنجیده شد. نتایج نشان می دهد که سهم مالکیت بیشتر سرمایه گذاران نهادی در شرکت های بیمه، می تواند منجر به اخذ تصمیمات مناسب برای شرکت و در نتیجه عملکرد بهتر شرکت شود.
هادی فرهی سید مهدی سید مطهری
در سالهای اخیر تغییر پارادایمی در شیوه نگرش به مدیریت ریسک به وجود آمده است به طوری که به جای بررسی مدیریت ریسک از یک دیدگاه جزیره ای ، نگرشی کل گرا به مدیریت ریسک اتخاذ می شود. این رویکرد برای مدیریت ریسک های یک سازمان ، عمدتا به مفهوم مدیریت ریسک بنگاه اشاره دارد. هدف از این تحقیق این است که رابطه بین استفاده از فنون مدیریت ریسک بنگاه و عملکرد سازمان های شاغل در صنایع غذایی که بیشتر از یک سال از درج انها در سازمان بورس گذشته بررسی نماید . نوع داده های استفاده شده در این تحقیق کمی و کاربردی هستند.در این تحقیق برای کمی کردن میزان استفاده از فنون مدیریت ریسک بنگاه از مدل ارائه شده در کتاب کوزو استفاده شده ، که اهداف مدیریت ریسک های استراتژیک ، مدیریت ریسک های عملیاتی ، مدیریت ریسک های گزارشگری و مدیریت ریسک های عدم رعایت قوانین و مقررات را برای erm تعریف کرده و با استفاده از این اهداف مفهوم erm کمی شده است . .تمامی فاکتور های مورد استفاده در این مدل فاکتور های مالی و حسابداری هستند که به راحتی می توان از اطلاعات بازار بورس تهیه نمود .شاخص ارزیابی عملکرد در این تحقیق نرخ بازده حقوق صاحبان سهام می باشد و برای بررسی رابطه متغیر مستقل ( میزان استفاده از فنون مدیریت ریسک بنگاه ) و متغیر وابسته ( عملکرد بنگاه )پس از استاندارد سازی داده ها ، از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است . نتایج این تحقیق نشان دهنده این است که استفاده از فنون مدیریت ریسک بنگاه رابطه معنی دار و مثبتی با عملکرد سازمان ها دارد، بررسی فرضیه های فرعی تحقیق نشانگر این است که مدیریت ریسک های عملیاتی ، مدیریت ریسک گزارشگری و مدیریت ریسک عدم رعایت قوانین و مقررات رابطه معنی دار و مثبتی با عملکرد سازمان دارند ولی مدیریت ریسک های استراتژیک هیچ گونه رابطه معنی داری با عملکرد سازمان ندارد .در نهایت با توجه به نتایج حاصل از تحقیق ، پیشنهاد می شود سازمانها به دنبال اجرای فنون مدیریت ریسک بنگاه باشند و به این نکته مهم توجه نمایند که دستیابی به تمامی اهداف مدیریت ریسک بنگاه (مدیریت ریسک های استراتژیک، مدیریت ریسک های عملیاتی ،مدیریت ریسک های گزارشگری و ومدیریت ریسک های عدم رعایت قوانین و مقررات ) در یک سطح و به طور متناسب بیشترین تاثیر را بر عملکرد سازمان هایشان خواهد گذاشت .
مجتبی خسروی نادر مظلومی
یکی از مراکز فعالیتهای اقتصادی و بازارهای مدرن مالی، بیمه و شرکت های بیمه هستند. این سازمان ها با انجام فعالیت های خود به شکل کارا و صحیح، کمک شایانی به رشد اقتصاد و مدیریت ریسک های اجتماع می کنند. در ایران نیز صنعت بیمه در چند سال اخیر، با تحولات ساختاری بزرگی، نظیر خصوصی سازی و آزادسازی روبرو بوده است. این موارد موجب شده تا درک بهتر از صنعت و نحوه عمل شرکت های بیمه ضروری بنظر برسد. این تحقیق نیز در جستجوی شناختی بهتر و بیشتر از شرکت ها و صنعت بیمه، بویژه در حوزه استراتژی های صنعت و شرکت ها می باشد. هدف این تحقیق شناخت استراتژی هایی است که از سوی شرکت های بیمه بکار گرفته می شود. و در ادامه، شناخت گروه استراتژیکی که عملکرد بهتری در طول سال های 1386 تا 1388 داشته است. جامعه آماری این تحقیق 15 شرکت خصوصی فعال در صنعت بیمه ایران می باشد. مبنای این تحقیق برای شناسائی استراتژی های مورد استفاده این شرکت ها، استراتژی های عمومی پورتر بوده است. دوره زمانی مورد بررسی سال های 1386 تا 1388 می باشد. بنابراین برای شناسائی استراتژی ها، با توزیع پرسشنامه بین مدیران ارشد کلیه شرکت ها، استراتژی های مورد استفاده هر شرکت شناخته شد. سپس با استفاده از ابزار تحلیل کلاستر چند میانگینی ، 15 شرکت بیمه را بر مبنای سه استراتژی عمومی پورتر گروهبندی نمودیم. نتیجه این عمل، شناسائی سه گروه استراتژیک: "ماندگان در میانه " ، "رهبران هزینه " و "متمایزان " در بین شرکت های بیمه غیردولتی بازار ایران بود. ماندگان در میانه، که شامل 3 شرکت بودند، تمرکز خاصی در استفاده از هیچکدام از استراتژی های پورتر نداشتند. رهبران هزینه به تعداد 9 شرکت، تاکید اصلی را بر استفاده از استراتژی رهبری هزینه داشتند. و در نهایت متمایران به تعداد 3 شرکت تاکید اصلی خود را بر استفاده از استراتژی تمایز داستند. پس از شناسائی گروه های استراتژیک، عملکرئ هر گروه بر اساس 3 شاخص سهم از بازار، رشد فروش و بازده سرمایه گذاری، در طول 3 سال 1386 تا 1388 مشخص و مقایسه شد. با انجام اینکار این نتایج حاصل شد: در مورد شاخص سهم بازار، گروه متمایزان با میانگین 5.58% سهم از بازار بهترین عملکرد را داشتند، ماندگان در میانه دارای میانگین 3.35% سهم بازار و رهبران هرینه نیز دارای میانگین 2.87% از سهم بازار بودند. درمورد شاخص رشد فروش رهبران هزینه با میانگین رشد فروش 89.62% بهترین عملکرد را داشته، و ماندگان در میانه دارای میانگین رشد فروش 31.12% و متمایزان دارای میانگین رشد فروش 28.27% بودند. در نهایت درمورد شاخص بازده سرمایه گذاری، رهبران هزینه با میانگین بازده سرمایه گذاری 14.59% بهترین عملکرد را داشته ماندگان در میانه میانگین بازده سرمایه گذاری 11.89% و متمایزان نیز میانگین بازده سرمایه گذاری 10.56% را داشته اند
هوشنگ عاشقی اسکویی نادر مظلومی
مطالعه ی کارآفرینی و حاکمیت شرکتی به علت تاثیر آن بر عملکرد شرکت ها، طی چند دهه ی گذشته از اهمیت فراوانی برخوردار بوده. این تحقیق به بررسی رابطه ی میان کارآفرینی استراتژیک، حاکمیت شرکتی و عملکرد در کسب و کارهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. تعداد 80 شرکت از صنایع مختلف مورد بررسی قرار گرفت. برای تحلیل اطلاعات از مدل یابی معادلات ساختاری به روش حداقل مربعات جزئی استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که هرچه تعداد اعضای موظف هیئت مدیره و میزان سهام شخصی آنان بیشتر، میزان سهام سرمایه گذاران نهادی کمتر و افق زمانی پاداش هیئت مدیره بلند مدت باشد، شدت کارآفرینی استراتژیک بیشتر است و بین شدت کـارآفرینی استراتژیک و عملکرد شرکت نیز رابطه ی مستقیم و معنادار وجود دارد. همچنین، سه متغیر تعدیل کننده ی عمر، اندازه و عملکرد گذشته ی شرکت دارای اثر قوی بر روابط میان حاکمیت شرکتی و کارآفرینی استراتژیک هستند.
محبوبه موحدی نیا نادر مظلومی
نام تجاری نقشی کلیدی در شرکت های خدماتی بازی می کند زیرا نام و نشان تجاری قوی اعتماد مشتریان را در ارتباط با خرید محصولات ناملموس افزایش می دهد. نام و نشان تجاری، مشتریان را قادر می سازد تا بهتر بتوانند محصولات ناملموس را تجسم کرده و درک کنند. نام و نشان تجاری در مقایسه و ارزیابی اولیه خرید خدمات نقش مهمی را ایفا می کند. مدیریت و حفظ مشتری از اولویت های مهم مدیران در صنایع خدماتی به ویژه شرکت های بیمه است. در شرکت های بیمه اموری مانند ارزیابی ریسک مورد بیمه، هزینه های فروش و بازاریابی و به طور کلی هزینه های استحصال بیمه نامه که در زمان انعقاد قرار داد بیمه مطرح می شود، پرهزینه بوده و با حفظ مشتریان و افزایش وفاداری بیمه گذاران، شرکت های بیمه تا حد زیادی می توانند هزینه های مربوطه را کاهش دهند. در این تحقیق برای بررسی رابطه اعتبار نام تجاری شرکت بیمه ایران بر وفاداری بیمه گذاران از مدل sweeney & swait (2008) استفاده شد. بر اساس این مدل نه فرضیه مطرح شد. هدف از تحقیق حاضر، تحقیق کاربردی، و از نظر ماهیت و روش از نوع توصیفی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل بیمه گذاران فعلی رشته بیمه اتومبیل شرکت بیمه ایران در شهر تهران است. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای می باشد. حجم نمونه از طریق فرمول ککران به تعداد 385 نفر تعیین شد. برای جمع آوری اطلاعات پیرامون شناسایی تاثیرات اعتبار نام و نشان تجاری شرکت بیمه ایران بر وفاداری بیمه گذاران از منابع ثانویه مانند مطالعات کتابخانه ای استفاده شد. در این تحقیق ابزار اصلی سنجش، پرسشنامه استاندارد است. چارچوب کلی سوالات پرسشنامه این تحقیق، بر اساس الگو و مدل sweeney & swait (2008) است. در تهیه این پرسشنامه برای سنجش اعتبار نام و نشان تجاری بیمه ایران 6 سوال، رضایت بیمه گذاران 5 سوال، تعهد به وفادار باقی ماندن بیمه گذاران 6 سوال، تعهد مستمر 3 سوال، تمایل به عدم تغییر نام و نشان تجاری 3 سوال و تبلیغات دهان به دهان مثبت 3 سوال طراحی شده است. سوالات بر مبنای مقیاس لیکرت می باشند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل معادلات ساختاری استفاده شده است. از میان فرضیات تحقیق هشت فرضیه مورد تایید قرار گرفت. نتایج حاکی از وجود ارتباط معنادار میان اعتبار نام و نشان تجاری شرکت بیمه ایران با رضایت و تعهد به وفادار باقی ماندن بیمه گذاران داشت. همچنین ارتباط معناداری میان رضایت با تعهد به وفادار باقی ماندن بیمه گذاران، توصیه دهان به دهان مثبت و تمایل به عدم تغییر نام و نشان تجاری دیده شد. تعهد به وفادار باقی ماندن بیمه گذاران نیز با توصیه های دهان به دهان مثبت و تمایل به عدم تغییر نام تجاری رابطه دارد. با توجه به نتایج حاصله راهکارهایی در فصل پنجم ارائه گردیده است.
سید احمد حسینی وحید ناصحی فر
این تحقیق تلاشی است برای اولویت بندی ابزارهای ارتباطات بازاریابی در بیمه ملت. پژوهش حاضر کاربردی توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. جامعه مورد بررسی، کلیه کارشناسان بازاریابی و نمایندگان صدور بیمه ملت می باشند. در این تحقیق ابتدا نظرات کلیه کارشناسان بازاریابی بیمه ملت جمع آوری و سپس 172 پرسشنامه از طریق نظر سنجی الکترونیک از نمایندگان صدور اخذ گردید. مدل تحقیق از هفت متغیر مستقل و یک متغیر وابسته تشکیل شده است که متغیر های مستقل عبارتند از ابزارهای ارتباطات بازاریابی و متغیر مستقل تصمیم خریدار می باشد. مدل تحقیق با استفاده از متودولوژی معادلات ساختاری آزمون گردید و پس از تایید برای تحلیل داده ها از آزمون t زوجی استفاده شد.نتایج تحقیق حاکی از تایید کلیه فرضیات می باشد.
سید حسین جلالی فریزهندی نادر مظلومی
پژوهش در زمینه ی پیاده سازی استراتژی های سازمانی به واسطه ی افزایش بکارگیری برنامه های استراتژیک و نیاز مدیران برای هدایت موفقیت آمیز فرایند اجرا اهمیت فراوانی یافته است. پژوهش حاضر با درک ضرورت یاد شده، در قالب یک پژوهش پیمایشی و کاربردی به بررسی مسائل و موانع موجود در پیاده سازی استراتژی در صنعت داروی ایران اختصاص یافته است. بدین منظور در وهله ی نخست تلاش شد تا پاسخی برای این پرسش که چه عواملی به عنوان موانع اجرای استراتژی می توانند فرایند پیاده سازی استراتژی در صنعت دارو را دچار چالش نمایند، داده شود و سپس عوامل شناسایی شده بر حسب میزان اهمیت و تاثیرگذاری اولویت بندی شوند. به منظور بررسی های آماری از نمونه ای به حجم 112 نفر از مدیران و کارشناسان ارشد شرکت های تولیدکننده ی دارو که در سندیکای صاحبان صنایع داروهای انسانی ایران عضویت دارند، استفاده گردید. نتایج حاصل از بررسی های آماری نشان می دهد که 9 عامل تدوین استراتژی، رابطه ی میان واحدهای سازمانی و گونه های استراتژی، مجریان استراتژی، ارتباطات، تاکتیک های عملیاتی، اجماع، تعهد، ساختار سازمانی و سیستم های اداری در صورت ناکارآمدی می توانند به عنوان مهمترین موانع پیاده سازی استراتژی در صنعت دارو معرفی بگردند. از میان عوامل یاد شده بیشترین تاثیر متعلق به ناکارآمدی در تدوین استراتژی است و پس از آن متغیرهای ساختار سازمان، مجریان استراتژی، رابطه میان واحدهای سازمانی و گونه های استراتژی، سیستم های اداری، ارتباطات، تعهد و تاکتیک های عملیاتی در جایگاه های بعد قرار گرفتند و کمترین میزان تاثیرگذاری نیز به متغیر اجماع نسبت داده شد. بدین ترتیب نتایج این پژوهش می تواند مدیران صنعت دارو را در هدایت فرایند اجرا و فایق آمدن بر موانع موجود در حین پیاده سازی استراتژی یاری نماید.
فرزانه میرزامحمدی مهدی حقیقی کفاش
تحقیقات متعددی نشان داده اند که بین بدبینی سازمانی و بسیاری از متغیرها مثل رضایت شغلی، تعهد سازمانی، بیگانگی از سازمان، رفتار شهروندی سازمانی و بسیاری از متغیرهای دیگر ارتباط وجود دارد. همانطور که تحقیقات مختلف نشان داده اند بدبینی با پیامدهای منفی مختلفی برای کارکنان مرتبط است. کارکنانی که به سازمانشان بدبین هستند احساسات منفی متنوعی شامل اضطراب، نفرت، و حتی احساس شرمندگی هنگام فکر کردن به سازمان را تجربه می کنند. این عواطف و باورهای منفی منجر به فرسودگی عاطفی کارکنان و افسردگی آنان می شوددر این تحقیق تلاش شده است تا به بررسی پیش زمینه ها و پیامدهای بدبینی سازمانی کارکنان شرکت تجارت الکترونیک پارسیان پرداخته شود. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- پیمایشی است. جهت آزمون فرضیه های تحقیق و بدست آوردن نتایج از نرم افزار لیزرل و آزمون مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج بدست آمده از آزمون فرضیات این پژوهش نشان داد که انحراف از قرارداد روانشناختی، عدالت سازمانی و حمایت سازمانی درک شده بر بدبینی سازمانی کارکنان تاثیر می گذارند. همچنین، بدبینی سازمانی بر تعهد سازمانی، رفتارهای شهروندی سازمانی و رفتار کاری مخرب کارکنان تاثیر می گذارد.
سیده ایما اخوی راد مهدی حقیقی کفاش
سازمان ها برای بقا و حضور پر قدرت در میدان رقابت، ناگزیر به استفاده از تازه ترین دستاوردهای فناوری برای دستیابی به بالاترین سطح بهبود، کارایی و توانایی خود هستند. شرکت های بیمه نیز به منظور حفظ بقا و ارتقاء کارایی خود از این قاعده مستثنی نبوده و صنعت بیمه همانند دیگر صنایع برای پیشبرد اهداف خود ناچار به استفاده از تکنولوژی روز جهت ارائه خدمات نوین و طرح های مختلف بیمه ای است. در این صنعت کاربرد اینترنت و فناوری اطلاعات به منظور تولید و توزیع خدمات بیمه ای، همان بیمه الکترونیکی است که نه تنها برقراری آن باعث کسب مزیت رقابتی برای شرکت های بیمه می شود، بلکه استفاده از آن این امکان را برای شرکت های بیمه بوجود می آورد که با برقراری ارتباط با تعداد بیشتری از افراد بتوانند مشتریان بیشتری را نیز برای خود جذب نمایند. اما در صورتی مشتریان از ظهور این پدیده جدید استقبال خواهند کرد و آن را خواهند پذیرفت که بتوانند با آن ارتباط برقرار کرده و آن را قابل اعتماد بیابند. در پژوهش حاضر سعی بر این است که ابتدا عوامل تأثیر گذار بر اعتمادی که افراد به صورت آنلاین در مراجعه به وب سایت شرکت های بیمه درک می کنند با استفاده از مدل کوربیت شناسایی شوند و در نهایت بررسی شود که آیا این اعتماد می تواند باعث شود که بیمه گذاران و مشتریان از خدمات الکترونیکی شرکت های بیمه استفاده کنند یا خیر. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش بیمه گذارانی از شرکت های بیمه ایران، البرز، پارسیان و ملت درسطح شهر تهران در نظر گرفته شده اند که تجربه مراجعه به وب سایت این شرکت های بیمه را دارا می باشند. برای نمونه گیری از جامعه آماری فوق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد و از شعب چهار شرکت فوق توسط روش قرعه کشی، نمونه گیری به عمل آمد و سپس پرسشنامه بین مشتریان در دسترس شعبه که تجربه مراجعه به وب سایت شرکت را داشته اند، توزیع گردید. تعداد نمونه 196 نفر با استفاده از فرمول کوکران بدست آمد. ابزار مورد استفاده جهت آوری اطلاعات پرسشنامه بوده و 198 پرسشنامه از 240 پرسشنامه توزیع شده، برگشت داده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از 198 پرسشنامه با استفاده از آمار توصیفی مانند جداول فراوانی و نمودارها داده های جمعیت شناختی مورد بررسی قرار گرفتند و از روش های تحلیل عاملی تأییدی و تحلیل معادلات ساختاری برای داده تخصصی استفاده شده است. با توجه به نتایج بدست آمده فرضیات مربوط به تأثیر گذار بودن ادراک از قابلیت اعتماد فنی، بازارگرایی، ادراک از کیفیت وب سایت و ریسک درک شده بر اعتماد ادراک شده مورد تأیید قرار گرفت و فرضیه مربوط به تأثیرگذار بودن تجربه کاربر از وب رد شد. همین طور مشخص شد که اعتماد درک شده از سوی بیمه گذاران بر استفاده آن ها از خدمات الکترونیک شرکت های بیمه تأثیرگذار است.
بهرام احمدی نادر مظلومی
رشد روزافزون تکنولوژی باعث دگرگونی شکل تجارت شده است. روش های سنتی تجارت جای خود را به روش های تازه و نو داده اند. این قابلیت در صنعت بیمه، به شکل بیمه الکترونیک خود را برای شرکت های بیمه ای نمایان می کند. بیمه الکترونیک باعث کسب مزیت رقابتی از طریق دسترسی آن لاین، برقراری ارتباط با تعداد زیادی از مشتریان و کاهش هرینه های اداری و پرسنلی می شود. این پدیده هم مانند هر پدیده نوظهوری باید مورد استقبال و اعتماد مشتریان قرار گیرد. پژوهشگران و محققان حوزه فناوری یکی از چالش های عمده بر سر راه این فناوری را اعتماد یا اطمینان مشتریان می دانند. از این رو در این مدل سعی شده ابتدا رابطه کیفیت ادراکی وب سایت های ارائه دهنده بیمه الکترونیک با اعتماد بررسی و سپس رابطه بین اعتماد ادراک شده و قصد(تصمیم) خرید مشتریان بررسی شود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری در این پژوهش بیمه گذارانی از شرکت های بیمه البرز، پارسیان، ملت و سامان در سطح شهر تهران هستند که تجربه مراجعه به وب سایت شرکت را داشته اند . برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است، و از شعب 4 شرکت فوق توسط روش قرعی کشی نمونه گیری به عمل آمد و سپس پرسشنامه بین مشتریان در دسترس شعب که تجربه کار با وب سایت شرکت را داشته اند توزیع گردید. تعداد نمونه 196 نفر با استفاده از فرمول کوکران بدست آمد و ابزار مورد استفاده برای گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود، که برای تجزیه و تحلیل این اطلاعات از آمار توصیفی و از آزمون های همبستگی اسپیرمن و کولموگروف- اسمیرنوف استفاده شده است. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که اعتماد مشتریان رابطه مثبت و معناداری با قصد خرید مشتریان در بیمه اینترنتی دارد. در بین ابعاد اعتماد، اعتماد به شرکت با ضریب همبستگی 378. بیشترین ارتباط و اعتماد به خدمت با ضریب همبستگی292. کمترین ارتباط را با قصد خرید بیمه اینترنتی دارند. بنابراین نتیجه می گیریم که اعتماد مشتریان به خدمات و محصولات بیمه اینترنتی نقشی اساسی با قصد خرید آنان دارد.
مهدی زارعی فتاح میکاییلی
چکیده ندارد.
گلشن احسان فر نادر مظلومی
در پژوهش حاضر، رابطه رهبری تحول آفرین با خلاقیت و نوآوری سازمانی در شرکتهای خصوصی بیمه بررسی شده است تا بدین وسیله امکان بهبود نوآوری وخلاقیت درشرکتهای بیمه فراهم آید. برای درک چنین رابطه ای مدل ارائه شده توسط گوموسلواغلو و ایلسو (2009) به عنوان مدل مفهومی تحقیق انتخاب شد. دو نمونه آماری مشتمل بر 138 نفر از مدیران ارشد و 300 نفر از کارمندان شرکتهای خصوصی بیمه به روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده انتخاب شدند. با استفاده از دو پرسشنامه طراحی شده، به جمع آوری داده ها اقدام بعمل آمد. روایی پرسشنامه ها با استفاده از روش روایی محتوایی مورد بررسی و تأیید قرار گرفت، پایایی آن ها نیز با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ محاسبه شد که مقدار بدست آمده، قابل اتکا بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روشهای آماری توصیفی جهت تلخیص و طبقه بندی اطلاعات جمع آوری شده و از روش تحلیل عاملی تأییدی (cfa) و مدل معادلات ساختاری (sem) بر پایه نرم افزار لیزرل برای ارزیابی مدل ساختاری استفاده شد. یافته هاحاکی از آن است که رهبری تحول آفرین با نوآوری سازمانی رابطه دارد و متغیر خلاقیت سازمانی در این میان نقش میانجی را ایفا می کند. مدل ارزیابی شده تحقیق نیز از شاخص های برازندگی خوبی برخوردار است. با توجه به نتایج این تحقیق، وجود رهبران تحول آفرین در شرکت های بیمه با ویژگی هایی چون نفوذ آرمانی، انگیزش الهام بخش، ترغیب ذهنی و توجه و ملاحظات فردی می تواند فضای مناسبی برای خلاقیت فراهم نموده و به نوبه خود در ارتقاء نوآوری سازمانی صنعت نقش داشته باشد.
سعید صفری تجن نادر مظلومی
قرن بیست و یکم با سازمان های پیچیده، پویا و متحول همراه خواهد بود که عدم اطمینان محیطی از ویژگی های برجسته آن است. این قرن سازمان هایی را به دنیا معرفی خواهد کرد که جهت موفقیت، اثر بخشی و برتری و حفظ بقا به رقابت جهانی می پردازند. پیچیدگی و پویایی محیطی و در یک کلام عدم اطمینان محیطی، سازمان ها را مجبور خواهد کرد تا به جای الگوریتم های ریاضی و خطی و قضاوت های ماشینی از نظریه های عدم قطعیت و عدم اطمینان نظیر نظریه های فازی و آشوب بهره گیرند. محیط شامل همه عواملی است که نیاز به توجه دارند (عوامل فنی، اجتماعی، سیاسی، بومی) و این محیط در برگیرندهی آینده می باشد، و عدم قطعیت شامل تمام مسائلی است که مربوط به آینده می باشد. عدم قطعیت محیطی بدین معنا است که تصمیم گیرندگان درباره عوامل محیطی اطلاعات کافی ندارند و برای پیش بینی تغییرات خارجی با مشکل روبرو می شوند. تصمیم گیری امروزه عموماً در محیط هایی صورت می گیرد که ناپایدار و پیچیده بوده و ابهام در مورد محیط کاملاً نمایان است. در این راستا با مطالعه ی مبانی نظری و نتایج حاصل از تحقیقات پیشین و با توجه به مدل نظری تحقیق، تأثیر متغیر مستقل عدم قطعیت محیطی بر روی 3 متغیر اصلی عوامل ساختار سازمانی شامل تمرکز، رسمیت و استراتژی های کلی، مورد ارزیابی قرار گرفت. بر این اساس و با توجه به مدل مفهومی تحقیق، 3 فرضیه مطرح شد. که در این فرضیه ها به بررسی رابطه میان عدم قطعیت محیطی و عوامل ساختار سازمانی (تمرکز، رسمیت و استراتژی کلی) شرکت مادر تخصصی بازرگانی دولتی ایران پرداخته شد. جامعه آماری این تحقیق، مدیران و متخصصان شرکت مادر تخصصی بازرگانی دولتی ایران و شرکت های تابعه ی آن می باشد. در این تحقیق برای نمونه گیری از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی استفاد شد. بر این اساس حجم نمونه با توجه به این که جامعه شامل 194 نفر می باشد؛ حداقل 113 نفر برآورد شد. در این تحقیق برای جمع آوری داده های اولیه از پرسشنامه 7 ارزشی استفاده شده است. و تعداد 135 پرسشنامه از مدیران جمع آوری شد. برای آزمون فرضیه ها نیز با توجه به داده های پرسشنامه از ضریب همبستگی و آزمون معادلات ساختاری و از نرم افزارهای spss18 و lisrel8.7 استفاده شده است. یافته ها با توجه به نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها حاکی از این است که عدم قطعیت محیطی تأثیر مستقیم و مثبتی بر روی تمرکز، رسمیت و استراتژی های کلی سازمان دارد.
آسیه نظرمند وحید ناصحی فر
امروزه با رشد و گسترش تکنولوژی و نوآوری در محصولات و خدمات، سطح توقعات و انتظارات مشتریان بالا رفته به طوری که گاهی رشد این انتظارات بیش از میزان رشد در صنایع بوده است. سازمان هایی که به نیازهای مشتریان بی اعتنایی می کنند و رویکرد محصول محوری را پیشه خود می سازند، از صحنه رقابت حذف می شوند. از این رو مشتری مداری به عنوان سنگ بنای نظریه های مدیریت بازاریابی نوین شناسایی شده است. از آنجایی که مشتری مداری برون سازمانی بدون احساس رضایت کارکنان از سازمان میسر نمی شود ، پس مشتری مداری درون سازمانی از اهمیت بسیاری برخوردار خواهد بود. بنابراین هر سازمانی باید ابتدا اقداماتی در جهت جلب رضایت کارکنان انجام دهد تا زمینه لازم برای رفتار مشتری مدارانه کارکنان فراهم شود ، لذا مشتری مداری باید از کارکنان آغاز شود. باید در شرکت های ما فضایی حاکم شود که کارمندان ما بتوانند و بخواهند رفتار مشتری مدارانه خود را توسعه دهند ، و لذا ما برآنیم تلاش های خود را در قالب تحقیقات و پژوهشها انجام داده و نتایج آن را برای توسعه رفتار مشتری مداری در شرکت های بیمه پیاده کنیم. به خاطر همین موضوع عواملی را که در توسعه رفتار مشتری مدارانه کارمندان ( عوامل فردی ، عوامل گروهی و عوامل سازمانی ) نقش دارند را بیان می کنیم و تاثیر هرکدام از این عوامل را بررسی می کنیم. متغیرهای این تحقیق شامل : رفتار فردی، رفتار گروهی و رفتار سازمانی می باشند. در راستای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را مدیران شرکت های خصوصی بیمه در سطح شهر تهران تشکیل داده اند. پژوهش حاضر بر اساس نوع هدف تحقیق، کاربردی بوده و از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی – پیمایشی می باشد. در این تحقیق، جهت بررسی فرضیه های تحقیق که عبارتند از : مولفه های رفتار فردی مانند انگیزش ، ادراک ، یادگیری و توانایی بر رفتار مشتری مداری کارمندان تاثیری مثبت دارد 2 - مولفه های رفتار گروهی مانند هنجارها ، سبک رهبری و تعارض بر رفتار مشتری مداری کارمندان تاثیری مثبت دارد 3- مولفه های رفتار سازمان مانند فرهنگ ، ساختار ، برنامه های مدیریت منابع انسانی و ماهیت محصول ( اجباری بودن بعضی از بیمه نامه ها ) بر رفتار مشتری مداری کارمندان تاثیری مثبت دارد ، پرسشنامه ای متشکل از 38 سوال بر مبنای طیف 7 گزینه ای لیکرت تدوین گردید و پس از آزمون روایی و پایایی آن، بین 141نفر از مدیران شرکت های خصوصی بیمه در سطح شهر تهران که به صورت طبقه ای تصادفی انتخاب شده بودند توزیع گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، روش هایی چون آزمون کولوموگوروف- اسمیرنوف، آزمون فریدمن و مدل سازی معادلات ساختاری مورد استفاده قرار گرفت. پس از آزمون فرضیه های تحقیق نتیجه به دست آمده حاکی از این بود که رفتار فردی ، رفتار سازمانی و رفتار گروهی بر رفتار مشتری مداری کارمندان تاثیر مثبت دارد. نتیجه حاصله از آزمون فرضیه های تحقیق قابل تعمیم به کل جامعه است. کلید واژه ها : رفتار مشتری مداری ، رفتار فردی ، رفتار گروهی ، رفتار سازمان
مریم بزرگ حداد نادر مظلومی
در محیط رقابتی کنونی، بهبود کیفیت خدمات یک استراتژی حیاتی برای موفقیت و بقاء سازمان های خدماتی به شمار می رود. چالش هایی از قبیل تشدید رقابت در صنایع خدماتی و نیز افزایش تقاضاها و انتظارات مشتریان سبب شده تا سازمان های خدماتی برای باقی ماندن در صحنه رقابت و موفق شدن، راهبرد ارائه خدمات با کیفیت برتر را انتخاب نمایند. تا چند سال اخیر صنعت بیمه کشورمان تحت سلطه کامل بخش دولتی بوده است و شرکتهای بیمه در یک محیط غیررقابتی و با ثبات فعالیت می کردند و لزومی برای توجه به کیفیت خدمات نمی دیدند، اما در سالهای اخیر ظهور شرکتهای بیمه خصوصی فضای صنعت بیمه را دگرگون کرده و رقابت در این بخش به شدت افزایش یافته است. مروری بر ادبیات موضوع نشان دهنده این است که نگرشها و پاسخهای رفتاری متفاوت کارکنان می تواند دارای تأثیری مثبت یا منفی بر ادراک مشتریان از کیفیت خدمات سازمان داشته باشد. این نگرشها و رفتارها می تواند شامل هوش عاطفی، تعهد سازمانی و رضایت کارمندان باشد.با توجه به شرایط کنونی صنعت بیمه در کشور ما،این عوامل نقش مهمی را میتواند در موفقیت شرکت های بیمه ای ایفا کند. این تحقیق از طریق تکمیل دو نوع پرسشنامه به ارزیابی رابطه بین هوش عاطفی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی با کیفیت خدمات بیمه ای و همچنین رابطه بین هوش عاطفی با تعهد سازمانی و رضایت شغلی، با استفاده از ضرایب همبستگی بین این متغیرها و همچنین روش مدل سازی معادلات ساختاری پرداخته است.این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهییت و روش جزء پژوهش های توصیفی- همبستگی است.نمونه پژوهش شامل 173 نفر از دو جامعه کارمندان و مشتریان می باشد که از روش نمونه گیری خوشه ای جمع آوری شده است.نتایج این تحقیق حاکی از این است که کیفیت خدمات با هوش عاطفی، تعهد سازمانی و رضایت شغلی با ضریب همبستگی616/0 در ارتباط معناداری می باشند و همچنین هوش عاطفی بر تعهد سازمانی با ضریب همبستگی459/0و بر رضایت شغلی با ضریب همبستگی 485/0 تاثیر گذار است.
عادله گراوند نادر مظلومی
مفهوم بازاریابی داخلی که در بخش خدمات بکار برده می شود، برای ارائه خدمات بهتر به مشتریان بیرونی و موفقیت بازاریابی بیرونی، حائز اهمیت می باشد. هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط میان بازاریابی داخلی، فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی با عملکرد سازمانی در شرکت های بیمه می باشد. پژوهش از یک فرضیه اصلی، " میان بازاریابی داخلی، فرهنگ سازمانی و رضایت شغلی با عملکرد سازمانی در شرکت های بیمه ارتباط وجود دارد". و پنج فرضیه فرعی تشکیل شده است. در این پژوهش از روش کاربردی و توصیفی از نوع پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری را شرکت های بیمه خصوصی در سطح شهرتهران که پنچ سال از فعالیت رسمی آنان می گذرد تشکیل می دهد، در این پژوهش از روش نمونه گیری طبقه بندی استفاده شده و حجم نمونه آن 268 نفر می باشد. جهت بررسی فرضیات تحقیق، آزمون همبستگی، رگرسیون ونرم افزار spss مورد استفاده قرار گرفته است. براساس نتایج به دست آمده فرضیات مورد پذیرش قرار گرفتند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که میان بازاریابی داخلی، فرهنگ سازمانی ، رضایت شغلی و عملکرد سازمانی در شرکت های بیمه ارتباط وجود دارد. بازاریابی داخلی بواسطه رضایت شغلی با عملکرد سازمانی ارتباط دارد.
سید سجاد حسینی وحید ناصحی فر
با تغییرات و تحولات جهانی و تغییر اقتصاد صنعتی به اقتصاد خدماتی و توسعه سریع سازمانها و موسسات خدماتی در سطح جهان، رشته جدیدی از بازاریابی به نام بازاریابی خدمات به مرور شکل گرفته و شاخه های تخصصی آن نظیر بازاریابی خدمات بیمه در موسسات بیمه و واسطه گریهای بیمه ای بکار گرفته میشود. همچنین، با توجه به طرح تحول صنعت بیمه که منجر به خصوصی سازی گسترده شرکتهای فعال در این صنعت و همچنین آزادسازی نرخ های بیمه و نتیجتا هر چه رقابتی تر شدن فضای صنعت بیمه شده لزوم ایجاد روشهایی، که بدان وسیله هر شرکت و یا سازمان بیمه ای بتواند بقای خود را در این بازار تضمین کند، کاملا احساس میشود. در این تحقیق با توجه به اهمیت و کاربرد بازاریابی خدمات بیمه در توسعه فروش بیمه به بررسی این موضوع و تکنیکهای فروش بیمه پرداخته شده است. این پژوهش مطالعه ای پیمایشی، در مورد کاربرد مفاهیم، روشها، استراتژیها و مدلهای بازاریابی و فروش بیمه در شرکتهای بیمه استان تهران است .با توجه به ادبیات تحقیق، الگوی بازاریابی خدمات و فروش بیمه شامل 1) آمیخته بازاریابی 2)تحقیقات بازاریابی در زمینه شناخت خود، رقبا، مشتریان 3) درک مفهوم فروش 4) آشنایی با مفهوم فروش 5) استراتژیهای فروش 6) وظایف مدیران و نیروهای فروش 7) عوامل موثر بر موفقیت نیروهای فروش و 8) مذاکره و فنون آن می باشد. در این پژوهش به منظور شناسایی عوامل موثر بر موفقیت نیروی انسانی فروش، با استفاده از ابزار پرسشنامه، به جمع آوری اطلاعات مورد نیاز از طریق نمایندگان و فروشندگان بیمه گردید. در پایان این پژوهش پیشنهاداتی کاربردی در جهت ارتقا و بهبود سیستمهای فروش و بازاریابی شرکتهای بیمه ارائه گردیده است.
مسعود منطقی پور احمد جعفر نژاد
در این پژوهش تلاش شده است تا تصویری کلی نسبت به فرایند خلق ارزش شرکت های بیمه از دیدگاه مشتریان در اختیار خوانندگان محترم قرار گرفته و در نهایت با بررسی عملکرد شرکتهای مورد ارزیابی پژوهش،نحوه اثر گذاری استراتژی های رقابتی اتخاذ شده (تمایز و رهبری بهای تمام شده)بر ارزش ارائه شده از سوی شرکتها و همینطور بر عملکرد آنها مورد بررسی قرار بگیرد. برای رسیدن به این هدف با استفاده از اطلاعات بدست آمده از صورت های مالی وگزارشات آماری تهیه شده(سالنامه آماری بیمه مرکزی ج.ا.ا)و منطق فازی، وضعیت جهت گیری استراتژیک 5 شرکت بیمه فعال در صنعت بیمه کشور با بیش تر از 70% سهم بازار (ایران،آسیا،البرز،پارسیان وملت)مورد بررسی قرار گرفته است و سپس با استفاده از اطلاعات بدست آمده از 1963پرسشنامه پرشده به وسیله مشتریان این شرکت ها و کار برد این اطلاعات بدست آمده در چارچوب مدل سازی معادلات ساختاری semمدلی برای بررسی ارتباط و تاثیر گذاری استراتژی های انتخاب شده سازمانی و ارزش ارائه شده ارائه گردد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که از میان اجزای ارزش ارائه شده ،تاثیر ارزش تبادلی بر عملکرد بازار بسیار بالا می باشد و علاوه بر این از مهمترین عواملی که موجب بالا رفتن این نوع ارزش از دید مشتریان شرکت می شود ایجاد تعامل شرکت با مشتریان می باشد.علاوه بر این شرکت های بیمه ای که در این تحقیق به لحاظ ابعاد جهت گیری استراتژیک جهت گیری مناسب تری در جهت هر یک از این ابعاد داشته اند در زمینه عملکرد مالی وضعیت بهتری از خود نشان دادند.نکته جالب توجه در این پژوهش تاثیر منفی عملکرد بازار بر عملکرد مالی می باشد که این امر می تواند نشان دهنده عدم استفاده مناسب شرکت های بیمه از موقعیت های به وجود آمده در جهت سرمایه گذاری وجوه نقد حاصل از حق بیمه دریافتی در طی سال باشد. علاوه بر این نتایج به دست آمده نشان می دهد که ارزش ایجاد تعامل شرکت های بیمه در فرایند خلق ارزش برای مشتریان شرکتهای بیمه برای از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.به علاوه دراین پژوهش با توجه به تساوی برخی از شاخص های محاسبه شده برای شرکت ها وهمینطور نظر به استفاده از اطلاعات 5 ساله اخیر شرکت های بیمه پژوهش گر به این نتیجه رسید که استفاده از منطق فازی موجب خواهد شد که تفاوت های میان شرکت ها به شکلی مناسبتر و ملموس تر قابل بررسی ومقایسه باشد به همین علت از منطق فازی برای انجام مقایسات این پژوهش استفاده شده است.همینطور به منظور وزن دهی به شاخص های مربوط به جهت گیری استراتژیک شرکت ها با استفاده از نظر خبرگان صنعت بیمه نیز از منطق فازی و روش تصمیم گیری چند معیاره فازی استفاده شد.
آرش ولی پور مهدی حقیقی کفاش
محیط رقابتی بازارها، شرکت ها را به سوی مدیریت استراتژیک سوق داده است. کسب مزیت رقابتی حاصل از مدیریت استراتژیک مستلزم اجرای هر سه مرحله برنامه ریزی، اجرا و کنترل به صورت موثر می-باشد. مشارکت کارکنان در اجرای استراتژی پیش نیاز اجرای موفق در مدیریت استراتژیک است. ساختار مالکیت یا ترکیب سهامداران نیز همواره به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار در عملکرد سازمان به شمار می-رود. هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه بین ساختار مالکیت با مشارکت کارکنان در اجرای استراتژی های کسب و کارها می باشد. ساختار مالکیت در این پژوهش، اشاره به میزان ورود سرمایه گذاران نهادی به ترکیب سهامداران شرکت دارد. این پژوهش که از نوع توصیفی-کاربردی بوده به صورت کل شماری می باشد و کارشناسان و مدیران میانی تمامی شرکت های بیمه خصوصی کشور جمهوری اسلامی ایران را شامل می شود. جهت گردآوری اطلاعات و داده های مورد نیاز به منظور بررسی فرضیات تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است. روایی پرسشنامه به تایید نظر خبرگان دانشگاهی قرار گرفت. آلفای کرونباخ نیز به منظور تایید پایایی پرسشنامه محاسبه شد که عدد 0.758 نشان دهنده پایایی قابل قبول پرسشنامه می باشد. یافته های پژوهش به وجود رابطه معکوس بین ساختار مالکیت و مشارکت کارکنان در اجرای استراتژی های کسب و کار اشاره دارد. مدیریت اثربخش تغییر نیز به عنوان متغیر دیگر این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت که نتایج، بر وجود رابطه معکوس آن با ساختار مالکیت و نیز رابطه مثبت آن با مشارکت کارکنان در اجرای استراتژی های کسب و کارها صحه می گذارد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها ابتدا فرضیات با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت معادله رگرسیونی چندگانه تشکیل داده شد.
محمدعلی قنادها نادر مظلومی
دانش، ایستا نیست ولی اغلب به گونه ای مدیریت می شود که گویی ایستا است. سازمان ها و شرکت هایی که می خواهند دانش تولید کنند و آن را به سودمندترین وجه به کار گیرند؛ باید با توجه به چرخه حیات دانش در هر مرحله با آن برخورد متفاوتی داشته باشند. تکامل دانش، طی چهار مرحله صورت می گیرد که این مراحل عبارتند از: خلق، آماده سازی، انتشار و تجاری سازی. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر استراتژی های مدیریت دانش بر عملکرد سازمان با توجه به نقش چرخه حیات دانش است. به منظور دسترسی به این هدف از طبقه بندی استراتژی مدیریت دانش کدگذاری در مقابل استراتژی مدیریت دانش شخصی سازی بهره گرفتیم. در این تحقیق اثر استراتژی کدگذاری و شخصی سازی بر عملکرد صرفاً در مرحله تجاری سازی بررسی شده است. تحقیق مذکور از نظر نتیجه کاربردی است و از نظر روش جمع آوری اطلاعات، توصیفی و به طور مشخص از نوع مدل معادلات ساختاری است. برای تجزیه تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری و از نرم افزار lisrel برای برقراری روابط علی متغیرهای مستقل با متغیرهای وابسته، استفاده شد. این تحقیق در هولدینگ «شرکت سرمایه گذاری دارویی تأمین» انجام شد. با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی ساده، 194 پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مجموع نتایج تحقیق مبین این امر می باشد که اثر استراتژی شخصی سازی در مرحله تجاری سازی به مراتب بیشتر از استراتژی کدگذاری می باشد.
حسین جمشیدی مهدی حقیقی کفاش
هدف از انجام این پژوهش شناسایی و اولویت بندی موانع پیاده سازی مدیریت کیفیت جامع بر اساس استاندارد ایزو 9001 در صنایع غذایی ایران و شناساندن آن ها به مدیران صنایع غذایی می باشد. در راستای دست یابی به این هدف مطالعه گسترده ای در زمینه مبانی موضوع و پژوهش های پیشین انجام و به دنبال آن پژوهش از نوع توصیفی ـ پیمایشی و از شاخه کاربردی و با بکار گیری پرسشنامه به عمل آمد. جامعه آماری پژوهش را مدیران کیفیت شرکت های صنایع غذایی دارنده گواهینامه ایزو 9001 تشکیل می دهد. از میان 150 پرسشنامه توزیع شده تعداد 60 عدد تکمیل و دریافت شد که نرخ بازگشت 40 درصدی پرسشنامه را نشان می دهد. فرضیات تحقیق با استفاده از آزمون کولموگروف ـ اسمیرنوف، آزمون میانگین t و فریدمن مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. یافته های این پژوهش نشان دهنده اینست که مهمترین موانع پیاده سازی مدیریت کیفیت جامع بر مبنای استاندارد ایزو 9001 و از دیدگاه مدیران کیفیت صنایع غذایی ایران به ترتیب عبارتند از: 1- عدم تعهد مدیریت به کیفیت، 2- تلقی نشدن کیفیت به عنوان مسئولیت همه افراد، 3- عدم اندازه گیری کیفیت به نحو اثربخش، 4- مقاومت کارکنان به تغییر و 5- عدم آموزش کارکنان در زمینه مهارت های بهبود کیفیت. نتایج این تحقیق تجربی می تواند به عنوان راه کاری برای موانع پیش روی مدیران در زمان پیاده سازی و نیز استمرار مدیریت کیفیت جامع مورد استفاده قرار گیرد.
مریم خلیلی نادر مظلومی
. با انجام تحلیل بر روی داده های جمع آوری شده، مشخص گردید که در نتیجه تحلیل عاملی مرتبه اول و دوم، تمامی عوامل، در اندازه گیری سرمایه ساختاری سهم معناداری داشته اند و همچنین مشخص گردید که با عدم رد فرضیه صفر، تمامی عوامل سرمایه ساختاری در وضعیت موجود صنایع غذایی استان تهران، از وضعیت مناسبی برخوردار نیست.
عبدالله قره داغی صابر شعری
خصوصی سازی صنعت بیمه در ایران، منجر به خارج شدن آن از شرکتهای با مالکیت صرفا «دولتی» و تاسیس شرکتهای بیمه خصوصی با سهامداران گوناگون گردیده است. شرکتهای بیمه به عنوان موسسات بزرگ مالی علاوه بر سهامداران خود، ذینفعان بسیاری دارند که لزوم اعمال حاکمیت شرکتی مناسب در این شرکتها را انکار ناپذیر می نماید. با توجه به ماهیت شرکتهای بیمه که پذیرش ریسک از سایر صنایع است، هرگونه رویکرد منفی می تواند بر کل صنعت تاثیر نامطلوبی بگذارد، بنابراین موفقیت فرآیند خصوصی سازی و تداوم عملکرد شرکتهای بیمه در گرو راهبری شرکتی مناسب با استقرار و اعمال سیستم کنترل داخلی موثر می باشد. این تحقیق سعی در بیان اصول حاکمیت شرکتی با تاکید بر بسط نظارت و کنترل داخلی برای پیشگیری از کژگزینی در شرکتهای بیمه دارد. بدین منظور ابتدا مفهوم حاکمیت شرکتی، تئوریهای مربوط به آن و قوانین مختلف حاکمیت شرکتی و همچنین نظام آیین راهبری شرکتی عنوان می شود. سپس به کنترل داخلی به عنوان یکی از اصول حاکمیت شرکتی و ابزار پیاده سازی آن پرداخته و در انتها مدل ورشکستگی ii برای شرکتهای بیمه و جایگاه و اهمیت حاکمیت شرکتی و کنترل داخلی بیان می گردد. سپس با تاکید بر مفاهیم ارائه شده در رکن دوم این مدل و با ابزار پرسش نامه و با استفاده از تحلیل رگرسیون به بررسی فرضیات تحقیق پرداخته شد که نتایج حاصل بر تایید فرضیات تحقیق دلالت دارد.
علی متولی نادر مظلومی
تدوین ، اجرا وکنترل استراتژی سه بخش بهم وابسته الگوی جامع مدیریت استراتژیک هستند که ترکیب آنها موجب اثربخشی خواهد شد. اما مطالعات مختلف نشان می دهند که بسیاری از طرح های تدوین شده به مرحله اجرایی شدن نرسیده اند و یا آنکه فقدان الگو و دید جامع به اجرایی شدن باعث راکد ماندن آنها شده است. از این رو نیاز به بسترسازی و مقدمه سازی برای انتقال استراتژی ها از مرحله تدوین به مرحله عملیات در برنامه ها و طرح های استراتژیک احساس می گردد که مساله اصلی این تحقیق است. در واقع این تحقیق به دنبال شناسایی الگویی است که واسطه بین تدوین استراتژی سازمان و کسب و کار و عملیات و شرایط اجرایی سازی طرح ها و برنامه های استراتژیک را در سازمان ها تعیین نماید. اجرایی سازی به معنای بسترسازی و مقدمه سازی برای انتقال از مرحله تدوین به مرحله عملیات است. در این تحقیق برای نظریه پردازی از روش تئوری بنیادی و برای طراحی الگو از چارچوب مدل پارادایم تئوری بنیادی اشتراس و کوربین استفاده شده است. در جایی که مبانی نظری کافی وجود نداشته باشد استفاده از این روش توصیه شده است و از آنجا که اجرایی شدن برنامه های استراتژیک فاقد مبانی نظری کافی می باشد لذا روش تئوری بنیادی برای این تحقیق انتخاب گردید. مشارکت کنندگان در این تحقیق از سه سازمانی که دارای برنامه استراتژیک مدون بوده و آن را اجرایی کرده بودند انتخاب گردیده اند. مشارکت کنندگان 23 نفر از مدیران، معاونان و مشاوران تدوین کننده هستند که با آنها مصاحبه شده است و بر اساس آن نظریه و الگوی اجرایی سازی طرح های استراتژیک تدوین و طراحی گردیده است. الگوی طراحی شده نیز در نهایت به تایید مشارکت کنندگان و ناظرین (تعدادی از اساتید دانشگاه ) رسیده است. نظریه اجرایی شدن طرح های استراتژیک چرایی و علت اجرایی سازی را نشان می دهد. اجرایی سازی طرح ها و برنامه های استراتژیک تابعی از تدوین مشارکتی، تعهد اجرایی مدیران، فضای سازمانی و عوامل درونی است. تدوین مشارکتی شرط علی برای ایجاد تعهد اجرایی مدیران است. تعهد اجرایی مقوله محوری و مهمترین عامل در اجرایی کردن برنامه های استراتژیک است. فضای سازمانی به عنوان بسترحاکم به همراه عوامل درونی به عنوان شرایط مداخله گر به همراه تعهد اجرایی با تاثیر همزمان، شرایط را برای اعمال مدیریت تغییر ( تغییرات ساختاری و فرایندی ) مهیا می کنند. پیامد مدیریت تغییر، اجرایی شدن برنامه های استراتژیک است. نتیجه اجرایی کردن برنامه های استراتژیک، تعریف پروژه های عملیاتی، ترسیم نقشه های استراتژیک و یا اولویت بندی پروژه ها می باشد. سازمان ها با اجرای گام به گام این الگو می توانند برنامه های استراتژیک را به مرحله عملیات منتقل نموده و فاصله بین تدوین و عملیات را تکمیل کنند.
زهرا دانش فر وحید ناصحی فر
امروزه با رقابتی تر شدن بازارها و تغییرات پیوسته محیط، سازمان ها به این واقعیت پی برده اند که دیگر مانند گذشته با یک نظام اقتصادی رو به گسترش و بازارهای در حال رشد روبرو نیستند . لذا هر مشتری ارزش ویژه خود را دارد و برای به دست آوردن سهم بیشتری از بازار باید مبارزه کرد . بر اساس این موضوع بنگاه ها برای به دست آوردن سهم بیشتر، ملزم به یافتن جایگاه منحصر به فرد برای خود هستند. در عصر کنونی که پیوند دانش و دانایی است، رقابت و چالش برای ماندگاری به امری جدی تبدیل شده است و سازمان های ناکام به سرعت حذف می گردند. در چنین شرایطی بهینه سازی تصویر ذهنی یا اعتبار سازمان از ضروری ترین ابزار پیشبرد برنامه های آن به شمار می رود. محققان بر این باورند که درک مثبتی از شهرت یک سازمان، ارتباط مستقیمی با رضایت مشتری، اعتماد ، وفاداری و تبلیغ دهان به دهان مشتری دارد(walsh et al.,2009). لازم به ذکر است امروزه مشتریان برای سازمان ها بسیار مهم هستند و شناسایی رفتارهایی از مشتریان که موجب کمک به سازمان در بهبود ارائه خدمات آن باشد همانند رفتار شهروندی مشتری و عوامل موثر بر آن و اولویت بندی آنها حائز اهمیت است. در این تحقیق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. جامعه آماری مشتریان بیمه نامه اتومبیل شرکت خدمات بیمه ایران خودرو در شش ماهه نخست سال 1391 و نمونه شامل 365 مشتری می باشد. یافته های حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که شهرت سازمانی با وفاداری رفتاری ، وفاداری نگرشی و تعهد مشتریان ارتباط مثبت و معناداری دارد. همچنین تعهد، وفاداری رفتاری و وفاداری نگرشی مشتریان با رفتارهای شهروندی مشتری از بعد کمک به شرکت و کمک به سایر مشتریان ارتباط مثبت و معناداری دارند. یافته های این پژوهش ارتباط مستقیم شهرت و رفتار های شهروندی مشتریان در دو بعد کمک به شرکت و کمک به سایر مشتریان را مورد تایید قرار نداد و ارتباط غیر مستقیم این متغیرها را نشان می دهد.
فهیمه ملااحمدی مهدی حقیقی کفاش
امروزه فناوری اطلاعات علاوه بر تسهیل امور عملیاتی، نقشی استراتژیک در تحقق اهداف کسب و کار سازمان ها دارد به طوری که سازمان ها به منظور تحقق نقش استراتژیک فناوری اطلاعات، ملزم به تدوین برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعات هستند. برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعات ابزار اساسی برای مدیریت استراتژیک سیستم های اطلاعات می باشد. با وجود مزایای بالقوه برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعاتی سازمانها در بکارگیری و اجرای آن با مشکلات متعددی روبرو هستند. عدم تعهد مدیران ارشد در فرایند برنامه ریزی و اجرا به عنوان یکی از مهمترین عوامل شکست این برنامه ریزی عنوان شده است. حمایت مدیران ارشد از این برنامه ریزی همواره ناچیز و ضعیف بوده است. درک رابطه این حمایت و مدیریت استراتژیک سیستم های اطلاعات از آن جهت اهمیت دارد که به فهم نقش مدیران ارشد در شناسایی ابزار استراتژیک کمک می کند. تحقیق حاضر سعی دارد با استفاده از تکنیک های آماری مدل معادلات ساختاری، رابطه حمایت مدیران ارشد از برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعات را با مدیریت استراتژیک سیستم های اطلاعات مورد بررسی قرار دهد. تحقیق مذکور از نظر نتیجه کاربردی است و از نظر روش جمع آوری اطلاعات، توصیفی و به طور مشخص از نوع معادلات ساختاری است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل عاملی تأییدی (cfa ) و مدل معادلات ساختاری (sem ) بر پایه نرم افزار smartpls برای ارزیابی مدل ساختاری استفاده شده است. این تحقیق در موسسات مالی انجام شد. با بهره گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده،32 پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در مجموع نتایج تحقیق مبین این امر می باشدکه حمایت مدیران ارشد از برنامه ریزی استراتژیک سیستم های اطلاعات بر اعمال مدیریت استراتژیک سیستم های اطلاعات نقشی مثبت و موثر دارد.
حمید فخیمی محمدپور سعید صحت
به علت وجود تحولات اخیر در صنعت بیمه و گرایش بازار به سوی رقابت پذیری، نوآوری سازمانی در شرکت های بیمه برای کسب مزیت رقابتی، بیش از پیش اهمیت می یابد. با توجه به این که از نوآوری به عنوان مهمترین عامل موثر بر کسب مزیت رقابتی در سازمان ها یاد می شود، هدف پژوهش حاضر تبیین رابطه بین نوآوری سازمانی و مزیت رقابتی در شرکت های بیمه می باشد. همچنین، در این پژوهش به عنوان یک هدف فرعی به بررسی وضع موجود نوآوری سازمانی در شرکت های بیمه پرداخته شده است. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی بوده و با توجه به نحوه گردآوری داده ها توصیفی و از نوع پیمایشی است. نوآوری سازمانی در این پژوهش شامل نوآوری در محصول، نوآوری فرآیندی و نوآوری اداری می باشد. جامعه آماری این پژوهش را مدیران ارشد شرکت های بیمه خصوصی در شهر تهران تشکیل می دهند که 130 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده است. برای آزمون فرضیه ها با توجه به داده های پرسشنامه از ضریب همبستگی پیرسون، مدل سازی معادلات ساختاری و آزمون تی یک نمونه ای استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که رابطه مثبت و معنا داری میان نوآوری سازمانی به طور کلی و انواع آن با مزیت رقابتی در شرکت های بیمه وجود دارد. و در میان انواع نوآوری، نوآوری در محصول بیشترین رابطه را با مزیت رقابتی در شرکت های بیمه دارد. همچنین، نتایج تجزیه و تحلیل آزمون تی یک نمونه ای نشان داد که شرکت های بیمه تنها از لحاظ نوآوری فرآیندی در وضعیت مطلوبی قرار دارند.
زهرا جعفری سید محمد تقی تقوی فرد
تقلب در صنعت بیمه بسیار متنوع است و به صورت روزانه حتی بیش از آنچه که فکرش را بکنیم در اطراف ما اتفاق می افتد. مثلا افرادی که در یک تصادف کوچک ادعای خسارت مالی و بدنی زیادی می کنند یا با صحنه سازی و ایجاد تصادفات ساختگی غرامت های مالی دریافت می کنند، کلاهبردار و متقلب به شمار می آیند. مبارزه بیمه گران با تقلب و کلاهبرداری مستلزم مشارکت مردم، بهره گیری از فناوری و داشتن اطلاعات برای شناسایی و مقابله با مجرمان و متقلبان است. صاحب نظران صنعت بیمه معتقدند تقلب بلای خانمانسوز این صنعت خواهد بود. بنابراین ضرورت شناسایی تقلب در صنعت بیمه توجیه می یابد. روش های مختلفی طی سالیان در ادبیات موضوع برای کشف تقلب بکار گرفته شده اند که یکی از تکنیک های کشف تقلب، سیستم خبره می باشد. سیستم های خبره کشف تقلب با تکیه بر پایگاه دانشی که مستخرج از خبرگان این حوزه می باشد به شناسایی تقلب در پرونده مورد بررسی می پردازد. سیستم های خبره فازی در مقایسه با ارزیابان خسارت در شناسایی تقلب، بی غرضانه و بدون هرگونه سوگیری تصمیم میگیرند و از سرعت و دقت بالاتری نیز برخوردار می باشند. قضاوت خبرگان مبتنی بر شواهد، مدارک، اطلاعات کیفی می باشدکه اغلب واژه های کلامی را برای توصیف رفتار متقلبانه بکار می برند. از اهداف کلی این پژوهش ارائه یک سیستم هوشمند با اتکا بر روش های علمی و مبتنی بر دانش خبرگان به منظور بررسی کم هزینه و دقیق تر تقلب در پرونده ها است.61 معیار کمی و کیفی مرتبط با شناسایی تقلب در بیمه بدنه اتومبیل در قالب 8 مولفه شناسایی شدند و سپس طبق نظر خبرگان معیارها اولویت بندی و در نهایت تعداد 17 معیار که از اولویت بالایی در هر مولفه برخوردار بودند؛ انتخاب شدند. در سیستم طراحی شده برای استنتاج فازی الگوریتم ممدانی بکار گرفته شده است. در آخر سیستم مورد نظر در بیمه ملت طراحی و پیاده سازی گردیده و اعتبار آن بوسیله پرسشنامه سنجیده شد. نتایج موید این نکته است که مدل پیشنهادی قابلیت شناسایی تقلب را به میزان قابل توجهی دارا می باشد.
فاطمه بابائی رودی نادر مظلومی
چکیده: در سالهای اخیر محققان، مفهوم ارزش ویژه مشتری را به عنوان معیار کلی موفقیت در بازاریابی، پیشنهاد نموده اند. صنعت بیمه نیز از این رابطه مستثنا نمی باشد. مدلهای مختلفی در زمینه ارزش ویژه مشتری وجود دارد، که ارزش ویژه برند، ارزش ویژه ادراک از مطلوبیت و ارزش ویژه ارتباطی ، سه محرک اصلی آن می باشند. هدف این پژوهش بررسی رابطه ارزش ویژه مشتری با وفاداری مشتریان در شرکت بیمه ایران می باشد. جامعه آماری مورد بررسی این پژوهش مشتریان شرکت بیمه ایران در حوزه بیمه شخص ثالث اتومبیل در شهر تهران می باشد و با استفاده از جدول مورگان، نمونه ای معادل 384 نفر جهت مطالعه انتخاب شد. این پژوهش از نوع مطالعات پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده ها نیز از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها و تأیید مدل نیز از روش مدل سازی معادلات ساختاری و تحلیل عاملی تأییدی استفاده شده است. نتایج برآمده از فرضیات تحقیق نشان می دهد که ارزش ویژه مشتری ، ارزش ویژه برند و ارزش ویژه ارتباطی با وفاداری مشتریان رابطه مثبت دارند. همچنین دو متغیر ارزش ویژه ارتباطی و ارزش ویژه ادراک از مطلوبیت به واسطه ارزش ویژه برند، با وفاداری مشتریان رابطه مثبت دارند . همچنین مشخص شد که متغیر ارزش ویژه ادراک از مطلوبیت رابطه مستقیمی با وفاداری مشتریان ندارد. واژگان کلیدی: ارزش ویژه مشتری، ارزش ویژه برند، ارزش ویژه ادراک از مطلوبیت، ارزش ویژه ارتباطی، وفاداری مشتریان.
ندا رضائی نادر مظلومی
این تحقیق با هدف بررسی شناسایی عوامل موثر بر ارتقای مسئولیت های اجتماعی سازمانی و تاکید بر اهمیت و جایگاه آنها در سازمانها و شرکت های بیمه ای صورت پذیرفته است . به منظور تهیه مطالب نظری از طریق کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی اقدام به تهیه مطالب و منابع مورد نیاز گردیده و با استفاده از اطلاعات بدست آمده و مطالعه عملی و بهره گیری از مطالعات نظری اقدام به طراحی پرسشنامه شده است. جامعه پاسخگویان عبارت بودند از مدیران ارشد و میانی شرکتهای بیمه بازرگانی وابسته به بانکها در سطح شهر تهران . روش انجام تحقیق روش توصیفی پیمایشی و همبستگی بوده و تجزیه تحلیل داده ها از هر دو روش توصیفی و استنباطی (و به کمک نرم افزار آماری spss) استفاده شده است .نتایج تحقیق حاکی از وجود ارتباط مستقیم و معنادار میان مسئولیت های اجتماعی سازمانی و نرخ سودآوری در شرکت های بیمه ای وابسته به بانکها بوده است.در اغلب تحقیقات انجام شده ، تنها به بررسی وضعیت کلی مسئولیت های اجتماعی سازمانی و ارتباط آن با عملکرد پرداخته شده است . در حالی که در این تحقیق ، مسئولیت اجتماعی سازمانی به 4 پارامتر تفکیک شده و هر پارامتر به طور جداگانه در مقابله با اثربخشی ، مورد بررسی قرار گرفته است .ضمن این که انجام این تحقیق در شرکتهای بیمه ای وابسته به بانکها ، کمتر در کشور صورت گرفته است. واژگان کلیدی : مسئولیت اجتماعی سازمانی – اثربخشی سازمانی- شرکت های بیمه بازرگانی وابسته به بانکها
آرمان لامعی سعید صحت
هدف تحقیق : رقابتی شدن بازارها در دهه های اخیر تغییرات زیادی را در بازاریابی و فروش ایجاد نموده است . به گونه ای که روز به روز مشتری ، نیازها و خواسته ها و علایق و در یک کلام تکریم مشتری بیشتر در مرکز توجهات بنگاهها قرار می گیرد و یکی از ابزارهای کلیدی در این زمینه مشتری مداری است . بنابرین ارتقای رفتار مشتری مدار در فروشندگان بیمه عمر که باید در بین مردم نقش شناساندن محصول و فروش آن را هم زمان ایفا کنند می تواند در بهبود عملکرد آنان بسیار مفید واقع گردد. تاکنون عوامل مختلقی در قالب مدلهای گوناگون برای رفتار مشتری مدار ارائه شده است. هدف تحقیق حاضر ارائه مدلی است که عوامل آن طیف گسترده ای از عوامل شناخته شده در تحقیقات پیشین را در قالب 3 عامل جدید و جامع توصیف کند. با توجه به مطالب فوق هدف تحقیق پیش رو بررسی عوامل موثر بر رفتار مشتری مدار فروشندگان بیمه عمر است . جامعه آماری تحقیق : جامعه آماری تحقیق 180 نفر از فروشندگان برتر بیمه عمر در 6 شرکت خصوصی بیمه در شهر تهران هستند .به طوری که بین 30 فروشنده برتر هر شرکت از لحاظ پرتفوی عمر پرسشنامه توزیع شد . در نهایت 123 پرسشنامه بازگشت که 3 عدد به علت مخدوشی حذف شد و نمونه مورد استفاده شامل 120 پرسشنامه می باشد. مدل پژوهش : مدل تحقیق حاضر با اقتباس از مدل پیمپاکورن و پاترسون(2010) تهیه شده است . این مدل شامل 3 عامل درگیر شدن با شغل ، جو خدمت رسانی و خوداتکایی است . کاربرد این عوامل در تحقیقات پیشین فارسی کمتر به چشم می خورد . از طرفی با نگاهی به ادبیات تحقیق حاضر مشخص می شود که عوامل یاد شده مبتنی بر نگرشی است که از یک منظر جدید بسیاری از مباحث منابع انسانی چون انگیزش ، آموزش ، جبران خدمت ، کارمندیابی و محیط سازمانی را در بر می گیرد و از این لحاظ قابل توجه است . آزمون های پژوهش : برای بررسی نرمال بودن توزیع هر یک از عوامل تحقیق از آزمون کولمگروف-اسمیرنوف استفاده شده است . آزمون آلفای کرونباخ برای سنجش پایایی پرسشنامه ، آزمون ضریب همبستگی پیرسون برای نشان دادن ارتباط مثبت و معنادار بین متغیرها به کار رفته است . در نهایت برای ارزیابی مدل از روش مدلسازی معادلات ساختاری (sem) استفاده می کنیم و با به کارگیری نرم افزار لیزرل مجموعه ای از شاخص های برازش مدل را به کار می بندیم و با استفاده از تحلیل عامل تاییدی روابط علت و معلولی بین متغیرها را بررسی می کنیم . در نهایت با به کارگیری آماره t فرضیات تحقیق را آزمون می کنیم . نتایج تحقیق : تحقیق پیش رو شامل 3 متغیر درگیر شدن با شغل ، خود اتکایی و جو خدمت رسانی است که در قالب مدلی با 6 فرضیه بررسی شد. در نهایت 3 فرضیه اول که نشان دهنده اثر مثبت و مستقیم عوامل بر رفتار مشتری مدار بود تایید شد و از 3 فرضیه دیگر که رابطه غیر مستقیم عوامل را نشان می داد 2 فرضیه تایید و تنها یک فرضیه رد شد که نشان دهنده قوت مدل می باشد.
شهرام خلیل نژاد حسن دانایی فرد
چکیده مطالعه ی زبان، متن و گفتمان در قلمروهای خُرد، بومی و موضعی یکی از جریانات پژوهشی تأکید شده از سوی جدیدترین پارادایم استراتژی پژوهی یعنی «استراتژی به منزله ی عمل» است. مطالعه انتقادی پیش رو با استفاده از پژوهش کیفی و با اتکا بر فلسفه ی ساخت گرایی اجتماعی به دنبال استخراج «چیستی» و «چرایی» الگوی حاکم بر تصمیمات مدیران ورزش ایران از درون متن مدیریت ورزش ایران است. در این راستا، با کمک نرم افزار تحلیل اکتشافی اطلس.تی از روش تحلیل داده بنیاد و کدگذاری های مبتنی بر رویکرد استقرایی بهره گرفته می شود. نتایج از درون 12 مصاحبه ی میدانی نیمه ساختاریافته و 19 سند دست دوم به دست می آیند و نمونه ها از ترکیبی از نمونه گیری های هدف مند، گلوله برفی، در دسترس و نظری حاصل می شوند. در نهایت، مشخص می شود که شرایط علّیِ «عدم اطمینان مدیریتی، عدم اطمینان اقتصادی، عدم اطمینان ناشی از ابهام در جهت گیری ها و عدم اطمینان ناشی از سیاست زدگی مدیریت» در کنار شرایط مداخله گرِ «موفقیت های گذشته مدیران، سابقه مدیریتی آن ها، میزان اضطراب گریزی شخصیتی شان، ساختار قدرت، و نقش رسانه» پدیدارِ «گفتمان اطمینان طلبی» را در بستر «نزدیک بینی ذی نفعان و عدم استقلال طلبی» شکل می دهند. عناصر فوق، در کنار هم، «استراتژی مشروعیت بخشی» و پیامدهای تصمیماتی گرایش به «علم، ائتلاف ، اخلاق، ترویج و انطباق» را می سازند.
محسن فلاحی نادر مظلومی
رفتار شهروندی سازمانی رفتاری است که از روی میل و اراده فردی بوده و به طور مستقیم یا صریح از طریق سیستم پاداش رسمی سازمانی موردتقدیر قرار نمیگیرد، ولی موجب ارتقای عملکرد اثربخش سازمان میشود و مشتری گرایی درک کافی از مشتری هدف در جهت ایجاد ارزش برتر و مستمر که موجب تغیر ارزشها، باورها ، مفروضات و تعهدات سازمان به سمت وسوی روابط دوجانبه بین مشتریان و سازمان میشود،تعریف می گردد. در پژوهش حاضر تأثیر رفتار شهروندی سازمانی بر مشتری گرایی در شرکت های بیمه بررسی می شود روش اجرای پژوهش حاضر توصیفی و طرح پژوهش همبستگی از نوع الگوی معادلات ساختاری است. بر مبنای روش نمونه گیری تصادفی ساده 296 نفر از کارکنان شرکت های بیمه خصوصی آسیا، البرز، دانا، پارسیان و پاسارگاد و 388 نفر از مشتریان مورد آزمون قرار گرفت. پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی برگرفته از کار نت مایر(1997) و پرسش نامه مشتری گرایی برگرفته از کار بلوار و همکاران(1999) بین مشتریان شعب این شرکت ها توزیع گردیده است. این دو پرسشنامه به همراه منابع کتابخانه ای و اینترنتی ، ابزار پژوهش بودند. نتایج نشان داد مولفه رفتار شهروندی سازمانی(نوع دوستی ،وجدان کاری،گذشت و وفاداری، رفتارهای مدنی) اثر مستقیم مثبت بر روی مشتری گرایی دارد. نتایج مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که داده های گردآوری شده با مدل مفهومی پژوهش حاضر نیز برازش مناسبی دارد.
مرضیه اسماعیل زاده وحید خاشعی
کسب برتری رقابتی در دنیای پرتلاطم امروز از مهمترین چالشهای پیش روی مدیران سازمانها است که برای غلبه بر آن نظریهها و دیدگاههای جدیدی مطرح شده است. قابلیتهای پویا یکی از دیدگاههایی است که طی حدود یک دهه اخیر به عنوان مکمل نظریههای استراتژی در رویکرد منبع محور ارائه شده است. با توجه به تحولات در بستر اقتصاد جهانی، لزوم ایجاد نوعی یکپارچگی و انعطافپذیری در فعالیتهای بنگاههای اقتصادی امری ضروری به نظر میرسد. در این محیط جهانی شده و به شدت در حال تغییر، که یکی از ویژگی های آن گستردگی جغرافیایی و سازمانی منابع نوآوری و تولید است، مزیت پایدار نیازمند چیزی بیش از مالکیت دارایی های به سختی قابل تقلید است. این مزیت نیازمند مالکیت نوعی توانمندیهای پویایی است که به سختی قابل تقلید است. هدف این تحقیق نگاهی به این مفهوم و تاثیر آن بر منابع سازمانی و عملکرد می باشد. این تحقیق با نگاهی به انواع منابع سازمانی و دیدگاه منبع محور شروع شده و در ادامه دیدگاه قابلیتهای پویا به عنوان مکمل دیدگاه منبع محور بیان میگردد و رابطه آن با مزیت رقابتی بررسی خواهد شد. سپس با بررسی دیدگاه های مختلف، الگویی که برای چگونگی کسب برتری رقابتی با استفاده از این دیدگاه توسعه یافته، ارائه میگردد. روش این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی است. جامعهی آماری مدیرعامل، اعضای هیئت مدیره، مدیران، معاونین و کارشناسان خبره شرکتهای زیرمجموعه صنایع مخابرات ایران بوده است،که برای سنجش متغیرهای تحقیق تعداد 66 پرسشنامه بین جامعه آماری توزیع شد. روایی پرسشنامه با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی و پایایی آن با آلفای کرونباخ تعیین شد. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیههای تحقیق از روش کمترین توان دوم جزیی استفاده شده است و جهت و شدت روابط میان سازههای منابع کلیدی و منابع غیرکلیدی، قابلیتهای پویا و عملکرد در این بنگاه ها مورد بررسی قرار گرفت . نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان میدهد که وجود منابع کلیدی در سازمان، عملکرد شرکتهای دانش بنیان را افزایش میدهد، همچنین قابلیتهای پویا به عنوان متغیر میانجی، بین منابع و عملکرد سازمان باعث بهبود عملکرد سازمان میگردد. بنابراین شرکتهای دانش بنیان می توانند از طریق جمع آوری منابع کلیدی و توسعهی قابلیتهای پویا، مزیت رقابتی خود را افزایش دهند و در نتیجه عملکرد آنها بهبود یابد.
رضا شکری پرگو نادر مظلومی
در سال های اخیر شیوه نگاه به مدیریت ریسک سازمان تغییراتی اساسی داشته است. بجای نگاهی تک بعدی به این مساله روند هایی همه جانبه و کل نگر در پیش گرفته شده اند. یکی از بهترین مراجع در روند های مدیریت ریسک این گونه استاندارد مدریت ریسک ایزو 333 است. از طرفی دیگر نتیجه منطقی نپرداختن به مدیریت ) ریسک وقوع خسارات است. این مقاله دو هدف کلی دارد: 0( سنجش اجرای مدیریت ریسک بر مینای یک الگو و 2 اندازه گیری ارتباط بین اجرای مدیریت ریسک و خسارات مورد ادعای بیمه گذاران در نمونه بیمه گذاران صنعتی شرکت بیمه آسیا. ما در این تحقیق از چهارچوب ذهنی)الگوی ایزو 333 ( که دارای سه مولفه جداگانه فرآیند، چهارچوب و اصول مبنایی می باشد بهره گرفته ایم . شواهد در این تحقیق رابطه همبستگی مثبت ما بین مدیریت ریسک و خسارات را در دو جنبه مورد حمایت قرار داده است: فرآیند و اصول مبنایی. مدیران می توانند با استفاده از این تحقیق دست به اجرای مدیریت ریسک در سازمان های خود بزنند.
پریا غفوری مهدی حقیقی
اندیشه برقراری تامین از راه بیمه ریشه درگذشته های دور دارد. یکی از ارزشمندترین دستاوردهای بشر برای رویارویی با حوادث و تامین برخی نیازهای اقتصادی، اجتماعی و روانی پدیده بیمه است. بیمه های عمر یکی از مهمترین انواع بیمه های اشخاص است و بیمه های عمر و پس انداز یکی از ابزارهای مهم پساندازهای مالی به شمار می آیند. با توجه به ماهیت کار بیمه ای، جلب اعتماد مردم ضامن بقای یک شرکت بیمه و سودآوری آن در بلند مدت است .با در نظر گرفتن مدت طولانی بیمه نامه های عمر و تعهداتی که بیمه گر تقبل نموده، یکی از مباحثی که بیان آن بسیار مهم میباشد مسئله مربوط به اعتماد مردم به شرکت های بیمه است و این که با توجه به طولانی مدت بودن بیمه نامه ها، افراد تا چه میزان حاضرند به شرکت های بیمه اعتماد کنند و این که منابع مالی خود را به صورت پرداخت حق بیمه در اختیار شرکت های بیمه قرار دهند. شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر بر اعتماد مردم به بیمه ها ی عمر موضوع مورد بررسی در پژوهش حاضر می باشد. پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش بیمه گذارانی از شرکت بیمه عمر کارآفرین بوده اند. برای نمونه گیری از جامعه آماری فوق از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده و از نمایندگی های شرکت فوق نمونه گیری به عمل آمد و سپس پرسشنامه بین مشتریان در دسترس توزیع گردید. تعداد نمونه 196 نفر با استفاده از فرمول کوکران بدست آمد.لازم به ذکر است که در هرپنج فرضیه موجود دراین پژوهش، منظور از تاثیرگذار بودن تاثیر مثبت و مستقیم میباشد. نتایج این تحقیق نشان داد که از بین دو متغیر عوامل مربوط به بیمهگذار( ویژگیهای اعتمادکننده) و عوامل مربوط به شرکت بیمه (ویژگیهای اعتمادشونده)، عوامل مرتبط با شرکت بیمه تاثیر بیشتری روی اعتماد مشتری دارد.
راحله سادات جلوه حسینی نادر مظلومی
هدف این پژوهش بررسی ارتباط ساختار سازمان، استراتژی کسب و کار و به دنبال آن تاثیر آن ها بر ارتقاء و بهبود عملکرد شرکت های صنعت غذایی استان تهران با استفاده از تئوری مبتنی بر منابع است. ساختار سازمانی در برگیرنده طرح سیستم هایی است که به وسیله آن ها همه واحدها هماهنگ و یکپارچه می شوند و در نتیجه ارتباط موثر در سازمان تضمین خواهد شد. از سوی دیگر استراتژی نشان دهنده یک طرح، چگونگی و نحوه رسیدن از یک نقطه به نقطه دیگر می باشد و الگو و چارچوبی برای تصمیم گیری و عمل را پیش روی سازمان قرار می دهد. از آنجایی که ارتقاء مداوم عملکرد سازمانی از شاخص های مطلوب و مورد نظر مدیران است شناخت نسبت به چگونگی روابط بین این دو عامل تأثیرگذار بر کسب برتری سازمانی با بهکار گیری دیدگاه مبتنی بر منابع مهم و اهمیت دارد. در این پژوهش تاثیر ساختار سازمانی به عنوان یک منبع داخلی از طریق استراتژی رقابتی بر عملکرد شرکت مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش شامل مدیران (سرپرستان، مدیران میانی و مدیران عامل) شرکتهای صنعت غذایی مستقر در استان تهران می باشد. تعداد 60 شرکت که تولیدکننده محصولات لبنی در سطح شهر تهران می باشند شناسایی شده اند. از میان شرکتهای شناسایی شده، شرکتهایی با تعداد کارکنان بیش از 150 نفر و با سابقه بیش از 10 سال به عنوان جامعه هدف در نظر گرفته شدند. روش این تحقیق از نظر هدف از نوع تحقیق کاربردی می باشد. طرح تحقیق در این پژوهش، تحقیق توصیفی از نوع همبستگی می باشد. روش نمونه گیری در تحقیق حاضر نمونه گیری طبقه ای است؛ همبستگی میان ابعاد متغیرهای تحقیق در جامعه مورد نظر نشان دهنده رابطه مثبت و معنی داری این ابعاد متغیرها می باشد. نتایج آزمون میانگین نشان دهنده این است که ساختار سازمانی، استراتژی رقابتی و عملکرد در شرکت های تولید کننده محصولات لبنی استان تهران در وضعیت مطلوبی قرار دارند. همچنین نتایج مدل معادلات ساختاری نشان دهنده رابطه ی علی مثبت و معنی داری میان «ساختار سازمانی» و «عملکرد سازمانی» از طریق «استراتژی سازمانی» است.
حمید تاجیک باغخواص مهدی حقیقی کفاش
بیان مساله هدف از انجام این پژوهش طراحی الگوی ژنریک شراکت استراتژیک در صنعت بانک و بیمه مبتنی بر فرایند خلق و تخصیص ارزش بوده است. مساله اصلی در این انجام این تحقیق نیز وجود تشدید روز افزون در فضای رقابتی و اعمال تحریم های بین المللی بوده که در نهایت توجه به شراکت های استراتژیک بین موسسات خدمات مالی بویژه در حوزه صنعت بیمه و بانکداری آنهم با استفاده از روش ها، فناوری ها و ابتکارات جدید را لازم و مفید نموده است. روش تحقیق با در نظر گرفتن موارد فوق الذکر این تحقیق با بهره گیری از رویکرد توسعه ای کاربردی، استراتژی های همبستگی و پیمایشی را دنبال نموده و با جهت گیری آزمون فرضیه، هم از جنبه توصیفی و هم از دیدگاه استنباطی به تحلیل یافته های حاصل از پرسشنامه می پردازد. در این مقاله ضمن مرور بسترهای نظری و متدولوژی های نوین در عرصه مطالعه شراکت استراتژیک در حوزه بانک و بیمه، زوایای دستیابی به عملکرد سازمانی برتر نیز مورد بررسی و تجزیه و تحلیل دقیق قرار گرفته و در نهایت الگوی ژنریک شراکت استراتژیک مبتنی بر فرایند خلق و تخصیص ارزش ارائه گردید. نتایج تحقیق با بهره گیری از تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر و تحلیل فرضیه های پژوهش، نتایج بدست آمده حاکی از عدم ارتباط میان متغیرهای مداخله گر بر روی رابطه میان شراکت استراتژیک و تخصیص ارزش است. این در حالی است که مولفه های قالب در بحث شراکت استراتژیک اثرات مثبت و معنی داری بر عملکرد سازمان ها داشته اند.
محبوبه حبیبی بدرآبادی حسین رحمان سرشت
تغییرات عمیق و ناگهانی محیط که از آن با عنوان "گسست محیطی" یاد می شود، از ویژگی های محیط است که می تواند دوام و بقاء سازمان ها با چالشی جدی روبرو سازد.وقوع گسست های محیطی با تشدید پویایی های محیطی و تغییر منابعِ در دسترس، عدم اطمینان محیطی را به نحو چشمگیری افزایش می دهد و قواعد رقابتی حاکم بر عملکرد سازمان را دستخوش دگرگونی می سازد. با توجه به آثار عمیق گسست های محیطی بر عملکرد و بقاء سازمان ها، شناخت الگوی پاسخگویی سازمان ها به این تغییرات بنیادین محیطی از اهمیتی خاص برخوردار است. چنین الگویی به سازمان ها امکان می دهد تا با استفاده از ابزار و مکانیزم های مناسب به نحوی کارساز با دگرگونی های محیط هماهنگ شوند. تحقیق حاضر با هدف تبیین چنین الگویی به اجرا درآمده است. به این منظور ابتدا مفاهیم گسست محیط و تطابق با محیط بررسی شده است. سپس نقش ادراک سازمان از محیط در هدایت فرایند تطابق با محیط، مطالعه و تلاش شده است تا با تکیه بر پیشینه نظری، ابزاری اثربخش برای شناخت و ادراک محیط شناسایی و نحوه ارتباط آن ها در چارچوب سیستم کنترل راهبردی تبیین شود. برای آزمون الگوی فوق از طرح تحقیق ترکیبی– اکتشافی (ترکیبی از روش های کمی و کیفی) استفاده شده است. به این منظور، دیدگاه های خبرگان صنعت گردآوری و جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، در مرحله کیفی از روش تحلیل محتوا و در مرحله کمی از دو روش dematel و آی- اس- ام بهره گیری شده است. بر پایه یافته های "تحلیل محتوای کیفی" در مجموع (21) مولفه به عنوان عوامل موثر بر تطابق سازمان ها با گسست محیط شناسایی شده اند. با توجه به نتایج روش dematel، مولفه "رهبری دوگانه هیات مدیره" به عنوان عامل اصلی علی و مولفه " اتخاذ راهبرد اثربخش" به عنوان عامل اصلی اثرپذیر، شناسایی و بر پایه نتایج روش ism عناصر الگو از نظر شدت نفوذ بر دیگر عناصر در شش سطح دسته بندی شده اند. در این سطح بندی ترتیب عناصر سطوح اول تا سوم با الگوی نظری (انتظارات برآمده از تحقیقات قبلی) تطابق و سطوح چهارم و پنجم با الگوی پیش بینی شده تفاوت دارد. بر اساس الگوی نظری، ادراکات سازمان از محیط و مفروضات سازمان در مورد محیط تحت تاثیر ابزار کنترل راهبردی قرار می گیرند. بنابراین انتظار می رفت تمامی ابزار کنترل راهبردی در گروه عوامل موثر بر شکل گیری اداراکات و مفروضات سازمان جای بگیرند. در حالیکه در الگوی نهایی روند مورد انتظار معکوس شده است و اقدام سازمان ها برای ایجاد ابزار یادگیری و گسترش دانش تحت تاثیر ادراک سازمان از "میزان منابع در دسترس" و مفروضات سازمان در مورد "امکان نفوذ در محیط" و "امکان پیش بینی محیط" قرار گرفته اند. این امر نشانگر وجود شکاف میان فکر و عمل مدیران است. وجود چنین شکافی به وجود فرهنگ شعارزدگی در جامعه و تعلل در اجرایی ساختن ایده ها و باورها بازمی گیرد. بر این اساس ویژگی سازمان های موفق در برخورد با گسست محیطی آن است که علی رغم تعلل موقتی، سرانجام پیش از طرح ریزی راهبردهای خود نسبت به ایجاد سامانه ها و ابزار مورد نیاز اقدام کرده اند.
فاطمه رضوی نادر مظلومی
مدیریت ریسک بالینی به گروه متنوعی از اقدامات اطلاق می شود که برای بهبود کیفیت و تضمین ایمنی خدمات برای بیماران انجام می شود. در سیستم های بهداشتی درمانی بخصوص بیمارستان ها، مسائل و مشکلات ناشی از سهل انگاری و عملکرد نامناسب کارکنان همواره دامنگیر مدیریت بوده است. به دلیل اهمیت ایمنی بیمار و نیز سیر صعودی ادعاها و شکایت های قانونی، توجه مدیریت بیمارستان ها و جامعه پزشکی به جایگاه مدیریت ریسک بالینی برای توسعه کیفی درمان و کاهش دعوی خسارات پزشکی ضروری است. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی جایگاه و نقش مدیریت ریسک بالینی در کاهش دعوی خسارات پزشکی به انجام رسید که شاخص ها و الزامات استاندارد nhs qis را در رابطه با استقرار مدیریت ریسک بالینی در بیمارستان ها مورد توجه قرار می دهد.
فاطمه همتی سبزوار نادر مظلومی
با جایگزین شدن اقتصاد تولیدی به اقتصاد خدمت محور، اهمیت سرمایه انسانی به عنوان عامل کلیدی بازار با قدرت فزاینده ای آشکار شده است. شرکت ها به این نتیجه رسیده اند که اگر بخواهند خود را متمایز از دیگران بدانند و در بازار به رقابت بپردازند ملزم به استخدام، آموزش و پرورش و نگهداری نیروی انسانی با استعدادهای برجسته هستند.
نادر مظلومی جمشید صالحی صدقیانی
چکیده ندارد.
هیوا آسایی فریبا لطیفی
چکیده ندارد.
حمید تاجیک قاسم انصاری رنانی
چکیده ندارد.
حسین سرمد نادر مظلومی
چکیده ندارد.
محمد بالغ قراملکی حسین رحمان سرشت
چکیده ندارد.
هانیه آرزمجو نادر مظلومی
چکیده ندارد.
شروین جمالی حسن قاسمی
چکیده ندارد.
امیر صرافی نادر مظلومی
چکیده ندارد.
طیبه بختیاریان حسین رحمان سرشت
چکیده ندارد.
اکبر شمس الدینی علیرضا شیرانی
چکیده ندارد.
نرگس برادران خسروشاهی نادر مظلومی
چکیده ندارد.
مرتضی بابایی نژاد پیروز زهره دهدشتی شاهرخ
چکیده ندارد.
یعقوب سبحانی نادر مظلومی
چکیده ندارد.
زهرا عمرانی مهدی حقیقی
کارآفرینی اجتماعی به معنای انجام فعالیتی نوآورانه و خلق کننده ارزش اجتماعی است که می تواند در بخش های غیرانتفاعی و تجاری صورت پذیرد. تحقیق حاضر با عنوان «اولویت بندی عوامل موثر بر کارآفرینی اجتماعی در ایران از دیدگاه فعالان اجتماعی» در پی آن بوده است تا زمینه را برای توجه مدیران و بنیانگذاران کسب و کارهای اجتماعی، به این عوامل مهیاکند.باتوجه به اینکه امروزه کارآفرینی اجتماعی به عنوان راه کاری موثر و پایدار در راه توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورها شناخته می شود و هر روزه توجه بخش های گسترده تری از جامعه را به خود جلب می نماید، توجه به این مفهوم در فضای کشور ایران نیز ضرورت دارد. این تحقیق که بر مبنای مدل مفهومی آستین صورت گرفته است، با طرح دو سئوال در پی بررسی نگرش فعالان اجتماعی نسبت به عوامل عوامل موثر در توسعه کارآفرینی اجتماعی در ایران و نیز اولویت بندی این عوامل بوده است. جامعه آماری تحقیق 108 نفر از فعالان اجتماعی شامل مدیران یا بنیانگذاران، کارمندان، داوطلبان و حامیان فعال در کسب و کارهای اجتماعی در بخش های انتفاعی و غیرانتفاعی بوده اند. پرسشنامه افزار اصلی تحقیق بوده و در تجزیه و تحلیل نتایج، به ترتیب از آزمون کولموگروف اسمیرنوف برای سنجش نرمال بودن داده ها، آزمون میانگین برای سنجش موثر بودن متغیرها و در نهایت آزمون فریدمن برای اولویت بندی نتایج حاصله از پرسشنامه استفاده شده است. بر اساس نتایج این تحقیق، هر پنج عامل معرفی شده در مدل مفهومی، در توسعه کارآفرینی اجتماعی در ایران بسیار حائز اهمیت تشخیص داده شدند و اولویت آن ها به ترتیب عبارت است از: افراد، ماموریت، عوامل زمینه ای، فرصت و سرمایه در حوزه افراد، نتایج نشان می دهد که کارمندان فعال در کسب و کارهای اجتماعی مهمترین نقش را ایفا می کنند. و در مورد ویژگی های شخصیتی کارآفرین اجتماعی، عواملی چون قدرت تصمیم گیری و انگیزه اولیه اهمیت بیشتری از رویاپردازی و داشتن چشم انداز بلند مدت دارا هستند. در حوزه ماموریت، ملموس و عینی بودن ماموریت اجتماعی سازمان برای کلیه ذی نفعان داای اهمیت بالایی بوده است. در حوزه عوامل زمینه ای، فعالین اجتماعی به اهمیت برخی متغیرها از جمله ثبات سیاسی، شکاف بین نسلی و وضعیت جغرافیایی کشور اشاره کرده اند که بر متغیرهای اولیه افزوده شد. در حوزه سرمایه نیز درآمدزایی و پویایی مالی کسب و کار اجتماعی بسیار حائز اهمست تشخیص داده شده است.
نرگس برادران خسروشاهی نادر مظلومی
موضوع محوری تحقیق حاضر بر مبنای نظریه حاکمیت شرکتی است. از تعامل ساختار مالکیت با قدرت کنترل کننده شرکت، نظامی شکل می گیرد که نوعاً بر سازمان حکم می راند و حاکمیت شرکتی نامیده می شود. در اغلب تحقیقات مختلف پیچیدگی ساختار مالکیت به چند متغیر ساده خلاصه شده است. در این تحقیق ساختار مالکیت از نظر تراکم مالکیت مورد بررسی قرار گرفته است و رابطه آن با عملکرد سازمان سنجیده شده است و در نهایت سعی شده است به این سوال پاسخ داده شود که آیا ساختار مالکیت و حاکمیت شرکتی متناظر با آن توان توجیه عملکردهای متفاوت در سازمان ها را دارد؟ قالب نظری تحقیق مبتنی بر اقتصاد سازمانی با رویکرد نظریه شرکت، تئوری نمایندگی و حاکمیت شرکتی است. جامعه آماری مورد پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که به دو گروه شرکت های با ساختار مالکیت متمرکز سهام و شرکت هایی با ساختار مالکیت پراکنده سهام طبقه بندی شده اند. داده های مربوط به هشت متغیر از 83 شرکت برای یک دوره سه ساله استخراج و مبنای تحلیل آماری قرار گرفته اند. داده ها شامل یک متغیر مستقل ساختار مالکیت، شش متغیر وابسته عملکرد شامل چهار متغیر q توبین، فرصتهای سرمایه گذاری، ساختار سرمایه، بهره وری سرمایه (بازده دارایی) به عنوان سنجه عملکرد مالی، دو متغیر بازدهی نیروی کار و کیفیت به عنوان سنجه عملکرد غیرمالی و یک متغیر اندازه شرکت به عنوان متغیر تعدیل گر است. تحلیل آماری داده ها از طریق تحلیل کوواریانس انجام گرفته است. یافته ها نشان داد که ساختار مالکیت متمرکز سهام اثر مثبتی بر عملکرد از نظر سنجه های ساختار سرمایه و بهره وری نیروی کار دارد. در مورد دیگر سنجه های عملکردی اثر معنی داری یافت نشد. اگر به یافته های تحقیق بر اساس دو سنجه عملکردی اکتفا شود می توان گفت ساختار مالکیت متمرکز نسبت به ساختار مالکیت پراکنده عملکرد بهتری را متصور می شود.
عیسی پریزادی فرخ برزیده
طراحی سیستمی که قادر به پیش بینی ناتوانی مالی شرکت های بیمه باشد از اهم وظایف نهاد نظارت بیمه ای هر کشوری می باشد اما با وجودی که در سطح جهان مدل ها و سیستم های فراوانی بدین منظور طراحی شده اند به دلیل محدودیت های خاص مربوط به صنعت بیمه ایران امکان به کارگیری چنین مدل هایی در صنعت بیمه ایران وجود ندارد . با این حال وجود سیستمی که حداقل بتواند سلامت مالی یا توانایی مالی شرکت ها را ارزیابی کرده و به اطلاع نهاد قانونگذار برساند ضروری می باشد. پیش شرط ارائه چنین مدل و سیستمی در وهله اول شناسایی عوامل موثر بر سلامت و ثبات مالی شرکت های بیمه می باشد. در این تحقیق تعداد 24 متغیر مالی موثر برسلامت مالی استخراج شده از ادبیات موضوع در قالب پنج عامل نسبت های کفایت سرمایه، نسبت های سودآوری، نسبت های نقدینگی، نسبت های عملیاتی و ریسک پذیری و سایر عوامل اساسی شناسایی و معناداری رابطه آنها با متغیر وابسته سلامت مالی آزمون می شود و آنگاه بر مبنای نسبت هایی که معنادار شناخته شده اند شرکت های بیمه دولتی در ایران بر مینای سلامت مالی در دو سال مالی 1385 و 1386 و از طریق تکنیک تاپ سیس رتبه بندی شدند.
ساره ایزدپناهی نادر مظلومی
ارزش افزایی در کسب کار بیمه به عنوان پذیرنده ریسک های جامعه به نحوه رویارویی شرکت های بیمه با ریسک ها بستگی دارد، همچنین صنعت بیمه ایران در حال گذر از مسیر تحول است و این تحول تغییرات اساسی برای صنعت بیمه کشور به همراه دارد و وضعیت رقابت را در صنعت بیمه کشور دگرگون می کند. بدین ترتیب با توجه به اهمیت مدیریت ریسک در شرکت های بیمه و رابطه انکار ناپذیر آن با ایجاد ارزش، در تحقیق حاضر به بررسی رابطه فنون مدیریت ریسک بنگاه در حوزه ریسک های مالی و عملیاتی با خلق ارزش پرداخته می شود. ادبیات تحقیق حاضر ضمن بررسی مفاهیمی همچون دلایل پیدایش، منافع و بسترهای پیاده سازی مدیریت ریسک بنگاه؛ یک چارچوب عملیاتی برای مدیریت ریسک بنگاه در شرکت های بیمه تعریف می کند، سپس مدلی برای مطالعه موضوع تحقیق ارائه می شود که در آن چهار متغیر وجود فلسفه مدیریت ریسک، شناسایی و تحلیل ریسک ها، کنترل و تامین مالی آن ها و به کارگیری ضروریات اجرای مدیریت ریسک بنگاه به عنوان اجزای مدیریت ریسک بنگاه هستند و ارزش افزوده اقتصادی به عنوان معیار سنجش عملکرد در شرکت های بیمه تعریف می شود. در این تحقیق مدیریت ریسک بنگاه و اجزای آن متغیرهای مستقل و ارزش افزوده اقتصادی متغیر وابسته تحقیق هستند. برای گردآوری داده های تحقیق از پرسشنامه و صورت های مالی شرکت های بیمه استفاده می شود. بدین ترتیب با استفاده از پرسشنامه اهمیت ریسک ها و میزان به کارگیری فنون مدیریت ریسک بنگاه و براساس داده های مالی ارزش شرکت های بیمه سنجیده می شوند. در این تحقیق 15 شرکت بیمه خصوصی و دولتی در سال 1386 مورد آزمون قرار می گیرند و جهت تحقق اهداف تحقیق و تعیین اهمیت ریسک ها و بررسی رابطه فنون مدیریت ریسک بنگاه و ارزش افزوده اقتصادی به ترتیب از آزمون های فریدمن و رگرسیون استفاده می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد ریسک توانگری و سرمایه گذاری مهم ترین و ریسک خسارت کم اهمیت ترین، ریسک های شرکت های بیمه هستند. از بین اجزای مورد مطالعه مدیریت ریسک بنگاه در این تحقیق، تنها بین فنون تامین مالی و ارزش افزوده اقتصادی رابطه وجود دارد و نتیجه نهایی تحقیق نشان می دهد مدیریت ریسک بنگاه به نحو موثر و نظام مند در حوزه ریسک های مالی وعملیاتی شرکت های بیمه استفاده نمی شود. بنابراین به نظر می رسد وجود مکانیزمی در صنعت بیمه کشور که بر نحوه مدیریت ریسک ها در شرکت های بیمه نظارت داشته باشد و افشاگری مناسبی از ریسک ها به عمل آورد می تواند مهم باشد.