نام پژوهشگر: علی شیروانی

بررسی رابطه عزت نفس و انگیزش شغلی با فرسودگی شغلی در بین کارکنان اداره کل پست استان فارس
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1388
  علی شیروانی   محمود ساعتچی

پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین عزت نفس، انگیزش شغلی و فرسودگی شغلی کارکنان اداره کل پست استان فارس انجام پذیرفته است. به این منظور تعداد 200 نفر از کارکنان به صورت تصادفی ساده انتخاب و به آنها پرسشنامه های عزت نفس، انگیزش شغلی و فرسودگی شغلی ارائه شده است، اما به دلیل اینکه 178 عدد از پرسشنامه ها تحویل محقق گردید محاسبات آماری بر اساس نمونه 178 نفری انجام شد. به منظور بررسی رابطه میان عزت نفس و انگیزش شغلی با فرسودگی شغلی چون قصد پیش بینی یک متغیر را از دو متغیر دیگر داشتیم از رگرسیون چند متغیره استفاده شد که نتایج نشان داد: انگیزش شغلی به همراه عزت نفس، ضریب همبستگی0/061 با فرسودگی شغلی دارندوf بدست آمده که0/323 می باشد در سطح 0/725 معنی دار می باشد. بنابراین دو متغیر قادر ند 0/04 درصد از تغییرات فرسودگی شغلی را توجیه نمایند. نمره منفی به دست آمده برای t نشانگر رابطه معکوس بین متغیرها با فرسودگی شغلی می باشد، بدین معنی که با افزایش عزت نفس و انگیزش شغلی فرسودگی شغلی کارکنان کاهش می یابد. نتایج همچنین نشان داد که ابعاد انگیزش شغلی ضریب همبستگی 0/232 با عزت نفس دارند و با توجه به f بدست آمده که 4/794 می باشد و در سطح 0/003 معنی دار می باشد، این سه بعد قادرند 0/054 درصد از تغییرات عزت نفس را توجیه نمایند. همچنین مشخص شد که بین همه مولفه های انگیزش شغلی وشدت عوامل فرسودگی شغلی رابطه وجود دارد. بین مولفه های انگیزش شغلی با فراوانی عوامل فرسودگی شغلی نیز رابطه وجود دارد. بین خستگی عاطفی با جو سازمانی و ویژگی های فردی رابطه معنی دار و منفی وجود دارد و بین مسخ شخصیت با جو سازمانی و ویژگی های فردی همبستگی منفی و معنی دار وجود دارد. همچنین، این نتایج نشان می دهد که هر چه مسخ شخصیت بالاتر باشد، انگیزش شغلی کاهش می یابد. بین عزت نفس و فرسودگی شغلی همبستگی منفی وجود دارد و در سطح p<0/05 معنادار می باشد. بررسی ها نشان داد بین سن کارکنان با انگیزش شغلی و فرسودگی شغلی نیز رابطه وجود ندارد. همچنین نتایج نشان داد که رابطه معنی داری بین تحصیلات با عزت نفس ، فرسودگی شغلی و انگیزش شغلی وجود ندارد.

یکسان سازی حقوق تجارت دراتحادیه اروپا و تأثیرات آن بر آینده روابط تجاری خارجی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم انسانی 1389
  علی شیروانی   محمود جلالی

چکیده یکسان سازی حقوق روندی است که در ذات حقوق و بویژه حقوق بین الملل نهفته است. روندی که ناشی از نیاز جامعه بین المللی برای برقراری و تنظیم ارتباط است؛ در همین راستا تدوین و توسعه حقوق بین الملل به عنوان یکی از وظایف سازمان ملل بر دوش کمیسیون حقوق بین الملل قرار گرفته است. یکی از زمینه های بسیار مهم ارتباطات بین المللی تجارت بین الملل است و سازمان ملل نیز به لحاظ اهمیت این موضوع، کمیسیون حقوق تجارت بین الملل را برای هماهنگ سازی حقوق تجارت بین المللی میان کشورها مامور به انجام وظیفه نموده است. موسسه یکسان سازی حقوق خصوصی با استفاده از نظرات حقوقدانان برجسته بین المللی به تهیه و تدوین اصول قراردادهای تجاری بین المللی و اصول آیین دادرسی فراملی پرداخته و این اصول راهنمای بسیار مهمی برای تدوین قوانین داخلی کشورها در این زمینه می باشد. رویه های تجاری اتاق بازرگانی بین المللی نیز نزدیک به یکصد سال است که راهنمای اعمال تجاری بین الملل و بانکداری محسوب می شود. این اصول و رویه ها در طول سالها اصلاح و بروز گشته و تکمیل می گردند.از طرفی اتحادیه اروپا در روند همگرایی و نیل به هدف وحدت در عین کثرت و همچنین چالش های حقوق بین الملل (زندگی جهانی، حقوق داخلی) اقدامات و دست آوردهای قابل توجهی را در این زمینه داشته است. تهیه اصول اروپایی حقوق قراردادها و دیگر اقدامات در راستای یکسان سازی و اروپایی سازی حقوق تجارت در سطح اتحادیه و تعمیم آن به سطح جامعه بین المللی در همین راستا ارزیابی می گردد. این اتحادیه در سال های اخیر بزرگترین شریک تجاری ایران محسوب می شده است. لذا با توجه به اهمیت ارتباطات تجاری ایران و اتحادیه اروپا لازم است تا ضمن توجه به روند یکسان سازی حقوق تجارت بین الملل و آشنایی با تفاوت های آن با اروپایی سازی حقوق تجارت و همچنین با توجه به دست آوردهای اتحادیه اروپا در این زمینه، جمهوری اسلامی ایران نیز به تهیه قوانین داخلی هماهنگ و منطبق با اصول خود بپردازد. از این دست می توان به مذاکرات توافقنامه همکاری میان ایران و این اتحادیه که در سال 2005 از طرف اتحادیه متوقف گردیده است را نام برد که به آن نیز در این پایان نامه پرداخته شده است. لزوم توجه به اصول کلی قراردادهای بین المللی و بهره گیری از آنها در جهت تسهیل کلیه قراردادها و همچنین اصول کلی آیین دادرسی ملی در این ارتباط مورد نیاز و شایان توجه است که این پایان نامه با استفاده از نظرات رسمی سازمان های مرتبط با روند یکسان سازی حقوق تجارت و بررسی آن در اتحادیه اروپا و با توجه به پیمان لیسبون، تاثیرات آن بر روابط تجاری ایران و همچنین به لزوم بحث و بررسی تدوین اصول کلی قراردادها در ایران و روزآمدشدن برخی قوانین می پردازد. واژگان کلیدی: یکسان سازی، حقوق تجارت بین الملل، اتحادیه اروپا، اصول قراردادها

برهان تجربه دینی با تأکید بر آراء سویین برن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  محمد جواد اصغری   علی شیروانی

«برهان تجربه دینی» یکی از براهین مهم بر اثبات وجود خدا در مغرب زمین در میان فیلسوفان خداباور می باشد. در این پژوهش سعی کرده ایم برهان مزبور را مورد بررسی قرار دهیم. و از آنجا که سویین برن روایت ویژه ای از این برهان دارد که تا کنون در زبان فارسی تحقیق مستقل و خاصی از آن صورت نگرفته است، در این پژوهش برهان تجربه دینی را با تأکید بر روایت وی بررسی نمودیم. سویین برن هم در بحث تعریف و دسته بندی انواع تجربه دینی و هم در موضوع واقع نمایی تجربه دینی مبانی و آراء مهمی دارد که توجه فیلسوفان معاصر خود را نیز به خود جلب کرده است. در این نوشتار هم تلاش شده است مبانی و آراء مزبور را به خوبی تبیین نماییم و هم در حد توان کوشش کرده ایم بر اساس مبانی فلسفه اسلامی آنها را مورد بررسی و نقد قرار دهیم. همچنین در حد امکان و در حد ارتباط با موضوع از آراء سایر فلاسفه و سایر تقریرهایی که از برهان تجربه دینی شده است، نیز بهره برده ایم. روش گردآوری اطلاعات نیز در این پژوهش، روش کتابخانه ای بوده است و البته در چند مورد از جناب سویین برن نیز در خصوص محتوای بعضی از نظریاتش توضیحات و راهنمایی هایی خواسته شد که ایشان نیز مطالبی را در پاسخ ذکر کردند که از آنها در غنی سازی هر چه بیشتر این تحقیق استفاده گردید. به هر حال امید است که این اثر در بررسی برهان مزبور بر اساس آراء و نظریات جدید کمکی به جامعه علمی کشورمان کرده باشد.

مبانی فلسفی و کلامی حکومت دینی از منظر آیت الله مصباح یزدی و آیت الله جوادی آملی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات 1391
  راضیه خانی   علی شیروانی

حکومت دینی به عنوان مدلی برای اداره امور جامعه انسانی برای نیل به سعادت واقعی از دیر باز مورد بحث ها و چالش های جدی قرار گرفته است. اندیشمندان مسلمان به لحاظ مبانی متقن و منطقی،همواره در طول تاریخ به دفاع از آن پرداخته اند.دراین نوشتار نیز مبانی فلسفی و کلامی این نوع حکومت به تفکیک، از دیدگاه دو فیلسوف و متکلم معاصر ،علامه جوادی آملی و علامه مصباح یزدی(حفظهما الله )مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است .در ابتدا به مباحث مقدماتی حکومت دینی از جمله ضرورت حکومت و پیوند دین و حکومت پرداخته شده است. پس از آن مبانی فلسفی حکومت دینی از اصول حکمت متعالیه استخراج شده و دیدگاه های هر دو بزرگوار در این زمینه به این نحو منعکس شده است :همه موجودات معلول خداوند هستی بخش هستند، از این رو عین ربط و تعلق به او می باشند. از آنجا که هدف از آفرینش مخلوقات رسیدن به کمال نهایی خود یا به بیان فلسفی مجرد شدن از ماده و پیوستن به معقولات،می باشد و انسانها نه می توانند حقیقت این نحوه از وجود را دریابند و نه راه رسیدن به آن را می دانند،لازم است توسط کسانی که این راه را پیموده اند و به درک این حقایق نائل شده اند،یعنی معصومین،ارشاد و هدایت شوند. درزمان عدم درک حضور مستقیم معصوم نیز شبیه ترین و نزدیکترین فرد به معصوم یعنی ولی فقیه عهده دار این مسئولیت می باشد.و در نهایت نیز مبانی کلامی حکومت دینی از دیدگاه آنها به طور خلاصه اینچنین مورد بررسی قرار گرفته است:حق حاکمیت اصالتا و بالذات منحصر به خداوند است .اما این حق به جهت حکمت و مصالحی از طرف خداوند و به اذن او ،به معصوم به جهت عصمتش در علم و عمل، عطا شده است. در زمان غیبت معصوم نیز این منصب به نزدیکترین فرد به معصوم در عدالت و فقاهت و کارآمدی یعنی ولی فقیه سپرده شده است.در این نوشتار می کوشیم تا به تبیین تفصیلی این مبانی از دیدگاه دو فیلسوف معاصر و به بیان نقاط اشتراک و اختلاف این دید گاه ها بپردازیم.علاوه براینکه به شبهات موجود در این حوزه پاسخ مناسبی خواهیم داد. کلید واژه ها: حکومت دینی،مبانی حکومت،جوادی آملی،مصباح یزدی،ولایت فقیه

نقش متقابل بینش ها، گرایش ها و رفتارها با تأکید بر دیدگاه علامه طباطبایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات 1391
  محسن کهتری   علی شیروانی

هدف از این پژوهش، بررسی و کشف چگونگی و ساختار ارتباط بین شناخت ها، هیجانات و رفتارهای انسانی از دیدگاه علامه طباطبایی (رحمه الله علیه) می باشد. در یک نگاه سیستمی و کلان، می توان انسان را دارای اجزاء مرتبط به هم دانست که هدفی برای آن در نظر گرفته شده است و لازمه رسیدن به آن هدف، ارتباط مناسب و متناسب این اجزاء می باشد. در ابتدا می باید به ارتباطات موجود در ساحت نفس و مقدمات ایجاد این ارتباطات و نتایج حاصل از آن، توجه و اشاره نمود. در مرحله بعد می بایست به بررسی این موضوع پرداخت که چه عوامل و موانعی باعث پدید آمدن چرخه ای معیوب و رسیدن انسان و نظام نفسانی او به عملی باطل و سرنوشتی ناپسند می گردد و در نهایت به این بحث توجه نمود که چه مقدماتی می توانند به بهبود چرخه ساحت های نفس و رسیدن بهتر به اهداف کمالی و رفع موانع ارتقاء و ثمردهی نفس کمک نمایند. در این رساله با استفاده از آثار علامه طباطبایی خصوصا تفسیر قویم المیزان و با روش کتابخانه ای و تحلیلی، به تبیین این رابطه ها و عوامل تاثیر گذار بر بهبود یا تخریب آنها پرداخته شده است و در نوع خود تحقیقی پایه ای و بنیادین محسوب می شود. این پژوهش، که با نگاهی میان رشته ای در بین مباحث اخلاقی، روانشناسی و فلسفی، به تبیین نظام اخلاقی اسلام و جایگاه مفاهیم مختلف اخلاقی در این نظام پرداخته است، کوشیده تا مقدمه ای علمی برای رسیدن فرد و اجتماع به نظام و الگوی صحیح و هدفمند اخلاق اسلامی فراهم نماید. نتیجه عمده و حاصله از این پژوهش، نشان دادن نوعی الگو و هندسه منظم از ارتباطات مختلف قوای نفس و نظام کار آمد، برای نیل به اخلاق حسنه اسلامی با استفاده از آراء و اندیشه های علامه طباطبایی است که در فصل سوم به تبیین آن پرداخته شده است.

بررسی و حل تزاحم های اخلاقی از دیدگاه راس ، هر، آیت الله مطهری و آیت الله مصباح
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه معارف اسلامی قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  افضل بلوکی   مسعود آذربایجانی

موضوع تحقیق، بررسی و حل تزاحم‎های اخلاقی از دیدگاه راس، هِر، آیت‎الله مطهری و آیت‎الله مصباح است. تزاحم اخلاقی موقعیتی است که هم زمان، دو یا چند وظیفه‎ی اخلاقی متوجه فاعل است و به دلیل محدودیّت ظرفیّت‎ها، توان امتثال همه‎ی آن‎ها را ندارد و ناچار به گزینش است. تزاحم، گاه در مصادیق یک قاعده‎ی اخلاقی ایجاد می‎شود، مانند لزوم نجات جان دو نفر که در حال غرق شدن هستند و نمی‎دانیم کدام یک مقدم است و گاه در مصادیق چند حکم اخلاقی، مانند وقتی که نجات جان انسانی منوط به تصرف غصبی از ملک دیگری باشد. در این پژوهش که روش آن توصیفی ـ تحلیلی و نقادی است، معیارها و چگونگی حلّ تزاحم را از دید‎گاه چهار متفکر مذکور مورد تحلیل و نقادی قرار داده و سرانجام با تمسک به متون دینی و قواعد اصولی و ذکر معیارهای ترجیح در متزاحمان، نظر خود را تبیین نمودیم. نکات ذیل از جمله نتایج حاصل از این تحقیق است: 1- وجه مشترک اندیش‎مندان مذکور توجه به قاعده‎ی اهمّ و مهمّ است. 2- مهم‎ترین نقص راه‎حل‎های مطرح شده از سوی چهار متفکّر مذکور، عدم ارائه معیاری جامع در حلّ تزاحم است. 3- برای حلّ تزاحم، باید شرایط پیش از انجام فعل(انگیزه) و پس از آن(نتیجه و هدف) و هنگام عمل و مطلوبیت نفس‎الأمری را مدّ نظر داشته باشیم. 4- توجه به قواعد اصولی و ظرفیت‎های فرا اخلاقی، به عنوان مبانی حل تزاحم اهمّیّتی ویژه دارد. 5- توجه به هدف نهایی انسان که همان تقرب الهی است، در رهایی از تزاحم نقشی ‎اساسی دارد.

مبانی هرمنوتیکی نظریه قرائت های مختلف از دین با نگاه انتقادی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1384
  قربانعلی هادی   علی شیروانی

این پژوهش در موضوع، مبانی هرمنوتیکی نظریه قرائت های مختلف از دین با نگاه انتقادی، با ذکر چکیده در یک مقدمه و چهار فصل و یک نتیجه تدوین و تنظیم شده است؛ پس از بیان مقدمه در فصل اول؛ طرح تحقیق آمده، در آن سوالهای اصلی، فرضیه ها و پیشینه موضوع بیان شده؛ و نیز واژه های کلیدی چون: دین، هرمنوتیک، تعدد قرائت ها، تفسیر، نقد، معرفت شناسی و...توضیح داده شده است. فصل دوم؛ به تبیین و نقد آراء و دیدگاههای شلایرماخر، هایدگر، گادامر و... در باب هرمنوتیک و تأویل اختصاص دارد. شلایرماخر با دوری دانستن پدیده ی فهم تاحدودی دسترسی به مقصد مولف را ممکن می داند. دیلتای در امر تفسیر دستیابی به نیت مولف را مهم می شمارد، اما هایدگر و گادامر با دخالت دادن پیش فرضهای مفسر در عمل تفسیر و حلقوی دانستن تفسیر، دست یابی به نیت مولف را مهم ندانسته بلکه غیر مستقیم، امکان فهم های گوناگون را از یک متن و یا هر اثر دیگر را که همه پذیرفتنی است، پیشنهاد می کنند. در نقد این دیدگاهها دخالت تام و تمام پیش فرضها پذیرفته نشده و نکات دیگری از اندیشه های آنان نیز مورد نقد قرار گرفته است. در فصل سوم؛ نظرات اندیشمندان مسلمان در باب نواندیشی دینی، تعدد قرائت ها و هرمنوتیک دین بررسی شده است. اقبال لاهوری و شریعتی در قرائت دین دیدگاه معتدل دارند. سید قطب و رشید رضا بنیادگرا هستند و ابوزید، سروش و شبستری دیدگاهی افراطی دارند و مانند گادامر پیش فرضهای مفسر را در امر قرائت و تفسیر متون دینی و آموزه های دین موثر می دانند. این دیدگاه تکثر فهم از یک اثر را در پی دارد، که مورد نقد قرار گرفته است. در فصل چهارم؛ نقد و بررسی دیدگاههای مطرح شده در فصل های دوم و سوم بر مبنای دین شناسی سنتی و اجتهاد حوزوی ارائه شده است و در نهایت با ذکر نتیجه این اثر پایان یافته است.

بررسی تطبیقی خودشناسی در اندیشه ی فلسفی ملاصدرا، آیات و روایات
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  رضوانه نجفی سواد رودباری   علی شیروانی

انسان موجودی است، مرکب از نفس (روح) و بدن که عنصر اصلی وجود او را نفس تشکیل می دهد. شناخت نفس (خودشناسی) ملازم با شناخت خدا است. مراد از خودشناسی در این رساله عبارت است از شناخت حقیقت و مرتبه و جایگاه خود انسانی در نظام هستی است. این جایگاه که عالی ترین مرتبه ی انسان هست با شناخت سابقه و مقصد نهائی نفس و نحوه ی تحول و چگونگی سیر آن از مبدأ تکون تا رسیدن به شهود جمال و جلال حق بدست می آید، نفس انسان از خزائن الهی به عالم ماده تنزل نموده و دو باره از ماده ی محض حرکت کرده تا رسیدن به مقصد اولی در تکاپو می-باشد تا نهایت به بدایتش بر گردد. هدف اصلی آفرینش انسان حصول یقین است و این هدف محقق نمی شود؛ مگر با طی مراحل سیر و سلوک و مجاهده با نفس و تعبد به شرع و جلوگیری از شهوات و شب زنده داری که زمینه ساز شناخت حقیقت خود و مشاهده ی ذلت و خواری خویش و رسیدن به قرب الهی و شهود جمال و جلال خداوندی است. انسان با عبادت خداوند به این هدف نائل می گردد. پس عبادت، غایت متوسط و یقین، غایت بالذات است. از نظر ملاصدرا رسیدن به این مقصد در سیر صعودی نفس، با دو بال علم و عمل محقق می گردد. وی معتقد است، حرکت نفس از ماده ی بی جان شروع شده و در مراحل مختلف خود از جمادی تا انسانی و تقویت قوای نفسانی به ویژه قوه ی عقل ادامه می یابد و در جنبه ی نظری مراحل مختلف را از عقل بالقوه تا اتصال و اتحاد به عقل فعال و شهود صور موجودات در آینه ی نفس خود طی می کند و در جنبه ی عملی از تهذیب ظاهر شروع شده و تخلیه و تحلیه ی باطن با ایجاد تعادل بین قوای نفس و سلطه ی نفس بر بدن تا رسیدن به مقام فناء ادامه می یابد. از نظر او انسان با تمرین فکری، تطهیر باطن، تبعیت از شرع و طهارت قوه ی خیال در این مسیر، به مقام فناء می رسد. از نظر قرآن کریم، انسان مسافری است که مبداء و مقصد او حق تعالی است و مسیر حرکت او همان نفس انسانی است. انسان برای رسیدن به این مقصد باید مراحل و منازلی را طی کند و حقیقت خود را بسازد تا آن را بشناسد و بتواند به بارگاه حق نائل شود. در این سفر نیازمند شرایط و مقدماتی است تا نفس از مقام حیوانی عبور کرده و با طی مراحلی به مقام شهود حق نایل شود. اولین مقام سیر نفس، بیداری است و پس از آن منازلی را یکی پس از دیگری طی می کند تا به مرتبه ی اخلاص و مقام مخلَصین نائل آید. در این سلوک معنوی، انسان مراتب نفس خود را کشف نموده از شناخت خود به شناخت و شهود حق که هدف آفرینش اوست نائل می شود. از نظر روایات اسلامی بهترین راه برای سیر انسان از مبداء تا مقصد؛ یعنی رسیدن به شناخت خود که ملازم با شناخت خدا می باشد محبت حق است که با براق محبت می توان خود را یافت و به حقیقت خود پی برد و نفس را از آلودگی ها تخلیه نمود و به صور زیبا تزئین کرد تا از خود به خدا رسید. نتیجه ی به دست آمده از این تحقیق با روش توصیفی و تحلیلی آن است که نظر ملاصدرا در باره ی خودشناسی، سابقه ی نفس و مقصد نهائی آن و نیز در راهکارها و نحوه ی سیر نفس از ماده تا رسیدن به مقصد نهائی بر گرفته از متون دینی است که با زبان فلسفی ارائه شده است.

مبانی عقلی تناسخ ملکوتی در حکمت متعالیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  معصومه شیخ الاسلامی   علی شیروانی

چکیده تناسخ اصطلاحی در فلسفه ، کلام و عرفان به معنای انتقال نفس از بدنی به بدن دیگر است که به دو نوع ملکی و ملکوتی تقسیم می شود.تناسخ ملکوتی عبارتند از؛ انتقال نفس از بدن دنیوی به بدن اخروی که متناسب با ملکاتی است که نفس در دنیا کسب کرده است . رساله ی حاضر در صدد بررسی و تبیین مبانی عقلانی این نوع تناسخ از دیدگاه حکمت متعالیه است. چنانکه از تعریف بر می آید در بحث تناسخ ملکوتی دو مسئله اساسی مطرح است؛ اول، کیفیت انتقال نفس از بدن دنیوی به بدن اخروی یا همان کیفیت تحقق تناسخ ملکوتی . مسئله ی دوم کیفیت شکل گیری بدن مثالی است که نفس به آن منتقل می شود درباره ی مسئله ی اول باید گفت مقصود از انتقال، در حقیقت، تحول جوهری نفس در مرتبه ی مثالی خود است، نه جدایی از بدن دنیوی و پیوستن به بدن اخروی. اصول عقلانی در تبیین این مسئله اصالت وجود ، تشکیک وجود، حرکت جوهری و قیام صدوری صور ادراکی به نفس است که در نتیجه آن می توان گفت؛ آن بدن مثالی در برزخ یا در آخرت که نفس به آن تعلق می گیرد ساخته ی خود نفس و از منشآت نفس و قائم به اوست همانند قیام فعل به فاعلش و نیز چون تصرف در بدن ، تمام حقیقت و ماهیت نفس است ، نفسی که با بدن مادی ارتباطی تصرفی و تدبیری داشته با بدن مثالی، ارتباط ایجادی خواهد داشت. اما اینکه این بدن مثالی چگونه مطابق اعمال، نیات و مکتسبات وجودی فرد شکل می گیرد، مسئله ای است که با اصولی چون تجرد نفس در مرتبه خیال ، توانایی آن بر ساخت صور و ابدان ، اتحاد عاقل و معقول و امکان سیر نفس در عوالم سه گانه. قابل تبیین است . بر اساس اصل اتحاد عاقل و معقول ، تمامی مکتسبات انسان در زندگی دنیا اعم از علوم، نیات، عقاید، اعمال و ملکات با نفس او اتحاد یافته و موجب قبض، بسط یا اشتداد وجودی نفس می گردد و نحوه وجود آن را تعیین می کند.در دیدگاه صدرا همانگونه که وجود ذو مراتب است،نفس نیز سه مرتبه مادی ، مثالی و عقلی دارد که باتوجه به ترفع و تنزل خود با اختیار و عملکردش، در آن صقع وجودی حضور می یابد و احکام خاص آن رتبه را می پذیرد. تمامی قوایی که در مرتبه ی مادی نفس است در مراتب مثالی و عقلی با وجود جمعی و بسیط موجود است در نتیجه انسان در مرتبه مثالی و عقلی خود، دارای تمامی قوای جسمانی است که با صورت گری قوه ی خیال مطابق اعمال، ملکات و نیات خود در دار دنیا ساخته می شود و تغییر می یابد. این تغییر یا همان انتقال پیوسته و متصل نفس از نوعی به نوع دیگر همان تناسخ است که بارها در زندگی انسان اتفاق می افتد . کلید واژه گان : تناسخ ، تناسخ ملکی، تناسخ ملکوتی، نفس، حکمت متعالیه، ملاصدرا

نظریه قرب الهی و دلالتهای تربیتی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1394
  فاطمه افراخته   محمد بهشتی

بررسی محتوایی منابع و مصادر اخلاقی اسلام به ضمیمه تأملات خاص در مبانی فلسفی آن اثبات می کند که آنچه به عنوان اخلاق اسلامی مطرح شده است را می توان در قالب یک نظریه منسجم با ویژگیهای خاص یک نظریه ارائه داد. هدف این پژوهش آن است که مبانی، غایات و قواعد کلی اخلاق را با استناد به منابع اولیه دین- آیات وروایات- استخراج کند و با روش تلفیق میان تحلیل های عقلی و داده های نقلی به یک نظریه منسجم اخلاقی دست یابد. در راستای تحقق این آرمان، یافته های نهایی پژوهش حاضر این است که مطلوب و هدف نهایی انسان، کاملترین چیزی است که روح که حقیقت وجودی انسان است بدان گرایش داشته، می تواند در میان مراتب مختلف نفس، به آن توجه نموده، آن را انتخاب کند و به انگیزه وصول به آن، افعال متناسب با آن را انجام دهد. از آنجا که گرایش انسان به سمت کمالات بی نهایت است و وجود بی نهایت کامل، وجود خداوند می باشد، گرایش انسان به سمت خداوند می باشد. تقرب انسان به خداوند، حرکت تکاملی در طول مراتب هستی است برای رسیدن به مبدأ عالم که خداوند است. انسان با ویژگیهای خاص خود، عملا توانایی دارد مراحل کمال را از ضعیفترین حد تا عالی-ترین درجه آن بپیماید. در سیر صعودی خود با مراتب هستی متحد شده و عین آن مراتب می گردد تا برسد به وجود کمال مطلق که کاملترین مرتبه هستی است. در این راستا تمام صفات و افعال اختیاری که از انسان صادر می شود به میزانی که وی را به این مقام نزدیک کند ارزشمند خواهد بود. چنین رابطه ای را به طور مستقیم تنها از طریق توجهات قلبی(نیت) با اعمال می توان برقرار کرد. حسن فعلی و حسن فاعلی هردو در ارزش گذاری عمل انسان سهیم اند. نظام تعلیم و تربیت نیز بر مبنای نظریه قرب الهی در عرصه اهداف، اصول، روشها، محتوای تربیتی و شیوه ارزشیابی متفاوت خواهد بود که از جمله اصول تربیتی که به آن اشاره شده توجه ویژه به معرفت و بینش-دهی به متربی، نقش مهم عمل و رفتار در رسیدن به قرب الهی، اصل تربیت الهی برای نیل به مقام قرب الهی و نقش انسان کامل در سیر تقرب الی الله است که در پایان نظریه به آن ها اشاره شده است.

حقیقت دینداری از منظر شهید مطهری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  ناصر جعفری پور   علی شیروانی

چکیده حقیقت و گوهر دینداری چیست؟ چه نحوه ای از سلوک در مسیر دین لازم است تا هدف از ابلاغ دین تأمین گردد؟ این پرسش یکی از مهم ترین و کاربردی ترین سوالات پیش روی انسان است. در پاسخ به این سوال و نحوه مواجهه با حقیقت قدسی دین، شیوه های مختلفی اتخاذ شده است: برخی، صرفِ دلِ پاک را (و لو بدون عمل نیک) برای دیندار شدن انسان کافی دانسته اند. برخی تکیه افراطی بر عقل انسانی کرده و گوهر وجود انسان را در تعقل او دانسته اند. گاهی نیز عقل و ادراک، به بهانه پرداختن به دل و تزکیه نفس، مورد نکوهش واقع می شود. برخی نیز، تجربه شخصی افراد از دین و «گوهر» و« صدف »آن را مطرح می کنند. این نوشتار،با معیار قرار دادن نظر شهید مطهری در این زمینه به بررسی این نظرات می پردازد و در نهایت؛ «توحید» به عنوان گوهر همه اعتقادات معرفی می گردد تا جایی که حتی دو مرحله بعدی که اخلاق و احکام هستند نیز، وام دار این اعتقاد کلیدی و اساسی خواهند بود. چرا که در بخش اخلاق ،ریشه همه ملکات و فضایل، خدا خواهی و موحد بودن است و در بخش احکام نیز، فقه و رفتار فقهی، سلوک در راهی است که خداوند متعال به ما نشان داده است و هدف از فقه، بنده محض خدا شدن است. در بخش اخلاق، «نیت خالص» به عنوان مهم ترین و کلیدی ترین امر مطرح می شود و بالاخره در بحث احکام (رفتار) «عمل صالح»، اصلی ترین مولفه وجودی انسان دیندار معرفی می گردد. کلید واژه ها: تجربه دینی ـ دینداری ـ گوهر و صدف ـ توحید ـ ایمان-شهید مطهری.

بررسی ارزش معرفت شناختی کشف و شهود از منظر ابن عربی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  حسن غروی   محمدمهدی گرجیان

ابن عربی به عنوان موسس عرفان نظری منسجم و مدّون، دارای آراء بکر و مهمی پیرامون معرفت شناسی عرفانی و ارائه سنجه و میزان برای حجیت آن است. براستی مکاشفه از منظر ابن عربی دارای چه ارزش معرفت شناختی است و چگونه ارزیابی می شود؟ فرضیه این نوشته که بر اساس روش تحلیلی توصیفی و بر پایه حکمت متعالیه صورت می گیرد آن است که وجود منبع عرفانی مستقل مورد تائید بوده، مکاشفه حداقل در برخی از مصادیق خود دارای حجیت ذاتی است، هر چند نتوان قاعده ای عام برای آن در نظر گرفت یا تمام اقسام آن را حجت دانست. به نظر می رسد که مکاشفات در سه سطح مورد ارزیابی واقع می شوند. در سطح اول مکاشفاتی است که دارای حجیت ذاتی بوده، نیازمند اعتبار خارجی و میزان سنجی نیستند. سطح دوم مکاشفات اموری هستند که غیر قابل قبول بوده، و از منظر معرفتی ارزش ندارند. سطح سوم که حجیت آن به نحو مشروط و غیری بوده، طیف گسترده مکاشفات را در بر گرفته، برای اعتبار سنجی تحت موازین مطروحه قرار می گیرند. مکاشفه مشروط، نیازمند بررسی موارد بروز آسیب است که می توان آنها را به شیوه ای مختلف تقسیم نمود که تقسیم مورد استفاده در این نوشته نسبتا جامع بوده، بر حسب بروز آسیب از ناحیه «مکاشف، مخاطب، منشا،معارف، ابزار» صورت گرفته است.

خلاصه سازی خودکار متن انگلیسی
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده فنی 1392
  علی شیروانی   منوچهر کلارستاقی

خلاصه سازی یک فرآیند تصمیم گیری است که در آن برای هر جمله چندین معیار در نظر گرفته می شود و ارزش هر جمله در معیارها سنجیده می شود. سپس با سبک و سنگین کردن نتایج ارزیابی ها جملات برای حضور در خلاصه انتخاب می شوند. در این پایان نامه معماری جدیدی برای سیستم های خلاصه ساز ارائه شده است. در این معماری یک لایه ی تصمیم گیرنده به عنوان آخرین لایه در سیستم، مسئولیت امتیازدهی به جملات بر اساس امتیاز هر جمله در ویژگی های مجزا را بر عهده دارد. در واقع این لایه، عمل سبک و سنگین کردن جملات را انجام می دهد. وجود این لایه ی تصمیم گیر نیاز به داده های آموزشی برای محاسبه ی وزن های هر کدام از ویژگی های مورد بررسی را مرتفع می سازد. گرچه می توان دقت این لایه را بر اساس داده های آموزشی افزایش داد و یا اینکه با آموزش آن، سیستم های خلاصه ساز شخصی ساخت. ماتریس تصمیم به عنوان جز اصلی در تصمیم گیری چندمعیاره مورد استفاده قرار می گیرد. در ساخت ماتریس تصمیم هر جمله به عنوان یک سطر و هر یک از ویژگی های مورد بررسی نیز به عنوان یک ستون در نظر گرفته می شوند. در این پایان نامه روش آماری-زبان شناسی جدیدی نیز برای خلاصه سازی خودکار متن ارائه شده است. در این روش بر اساس ماتریس ارتباط، موضوعات مختلف در متن کشف و جملات متن در هر یک از این موضوعات کلاس بندی می شوند. سپس به روشی که در قسمت مربوطه آورده شده است امتیاز هر کدام از جملات و موضوعات تعیین می شوند. با توجه به امتیازها و روند به روز کردن امتیازها در چند گام خلاصه تولید می شود. در این پایان نامه تولید خلاصه های از نوع گزینشی تک سندی مد نظر بوده است. واحد خلاصه سازی، جمله در نظر گرفته شده است و تولید خلاصه های عمومی از مقالات علمی به زبان انگلیسی مورد بررسی قرار گرفته اند. روش های پیشنهادی نیز بر اساس همین پارامترها ایجاد شده اند.

بررسی مقایسه ای بُعد معرفتی تجربه عرفانی از دیدگاه ذات گرایان و ساخت گرایان با دیدگاه ابن عربی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  زهرا شریف   یدالله یزدان پناه

تجربه عرفانی از منظر ذات¬گرایان و ساخت¬گرایان غربی و ابن¬عربی چه سنخ معرفتی بوده، دارای چه هویتی است و دیدگاه این دو گروه، چه تشابهات و تفاوت¬هایی با دیدگاه ابن¬عربی دارد؟ دیدگاه¬ها و نظریات صاحب¬نظران غربی در این زمینه، عبارت¬اند از: الف) ذات¬گرایی: ذات¬گرایان معتقدند تجربه عرفانی خالص و قابل تفکیک از تفسیر وجود دارد و این تجربه، حائز ویژگیهایی مشترک در همه فرهنگها و سراسر جهان است. ذات¬گرایی، به سه گروه از نظریات تقسیم می¬شود: 1) احساسی و عاطفی بودنِ تجربه عرفانی (احساس¬گرایی)؛ این احساس و عاطفه در متن خود حاوی نوعی آگاهی بی-واسطه است. در این نظر، احساسهای مختلفی به عنوان ماهیت تجربه عرفانی بیان شده است: احساس وابستگی مطلق، احساس ارتباط با فوق طبیعت، احساس وحدت با واقعیت متعالی و احساس اتحادی حضور؛ 2) متناظر بودن تجربه عرفانی و تجربه حسی: ساختار و ماهیت معرفت¬شناختی تجربه عرفانی و حسی، همسان است و بر اساس نظریه ادراک می¬توان اعتبار معرفت و تجربه عرفانی را اثبات نمود؛ 3) نظریه یافت مستقیم و اتحادی: ماهیت و سرشت اساسی تجربه عرفانی، نوعی آگاهی یا شناختِ وحدت¬نگر و اتحادی است. ب) ساخت¬گرایی: تجربه و معرفت عرفانی، بسان دیگر تجارب و شناختها از سوی پیش¬زمینه¬ها، ساخت¬یافته تلقی می¬شود و این ساخت¬یافته¬بودن در مورد تجربه عرفانی، شدید¬تر است و به علت اختلاف پیش¬زمینه¬ها در فرهنگهای مختلف، باید از تفاوت ماهیت تجارب عرفانی در سراسر جهان سخن گفت نه اشتراک آنها. دیدگاه ابن¬عربی و اتباع وی در مورد ماهیت تجربه و معرفت عرفانی، فراحسی و فراعقلی بودن، نوری و وجودی بودن، بی¬واسطه بودن و اتحادی بودن معرفت عرفانی است که ساختار معرفت عرفانی را در یک طیف تشکیکی، از دو وجهی تا تک¬وجهی ترسیم می¬کند. در مقام مقایسه این نظریات، به طور خلاصه باید گفت در ذات¬گرایی، احساس¬گرایان، ماهیت تجربه عرفانی را نسبت به دیگر شناختها دگرسان می¬دانند و ساختار آن را بی¬واسطه و دو وجهی می¬شمرند و به ارزش معرفت¬شناختی آن اعتقاد دارند؛ نظریه تناظر معرفت عرفانی با معرفت حسی، ماهیت معرفت¬شناختی تجربه و شناخت عرفانی را سه¬وجهی ترسیم می¬کند و از ارزش معرفتی تجربه عرفانی دفاع می¬کند. نظریه یافت مستقیم، تجربه و شناخت عرفانی را کاملاً دگرسان و تک¬وجهی می¬شمرد ولی از داوری نهایی در باب ارزش و اعتبار معرفت-شناختی¬ِ تجربه عرفانی، خودداری می¬ورزد. اما در ساخت¬گرایی، ماهیت تجربه و شناخت عرفانی، ساخت¬یافته و دارای ساختار سه¬وجهی معرفت تلقی می¬گردد و ارزش آن نیز به دلیل ساخت¬یافتگی، مورد انکار است. از دیدگاه ابن¬عربی، معرفت عرفانی نسبت به دیگر شناختها، دگرسان است و از ساختار دو وجهی تا تک¬وجهی را شامل می¬شود و به دلیل نبود هیچ¬گونه واسطه در آن، ارزش و اعتبار مطلق دارد. هریک از این دیدگاه¬ها دارای نقاط قوت و ضعفی است که به¬تفصیل به آنها پرداخته شده است. در نهایت، حل این مسأله، با اتخاذ رهیافت متافیزیکی متفکران مسلمان، در عینِ توجه به قرائن انضمامی (روش اندیشمندان غربی) ممکن است و به¬هیچ¬وجه رویکرد غیرمتافیزیکیِ غربیان در این خصوص، کارساز نیست و از ارائه تحلیل زیربنایی از موضوع، عاجز است.

بررسی رابطه عالم ذر و تناسخ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1390
  معصومه اعتصامی نژاد   محمدتقی یوسفی

بر اساس آیه 172-174 سوره اعراف که اصطلاحاً به آیه ذر معروف است، قرآن کریم به طور غیر صریح، به یک موطن و نشئه ای قبل از دنیا و تعلق نفس به بدن، اشاره می کند، که درآن موطن، خداوند از ذریه بنی آدم بر پرستش خود پیمان گرفته، تا در قیامت از ربوبیت خدا اظهار بی اطلاعی نکند، که درباره این عالم، نظرات مختلفی مطرح شده است. ائمه نیز در روایات به تبیین و توضیح این آیه پرداخته اند و برخی ویژگی های آن عالم را معرفی کرده اند. با توجه به شواهد ارائه شده وقوع عالم ذر به واقعیت نزدیک تر است و مطابقت داشتن آن با ظاهر لفظی آیه و وجود روایات فراوان، موید این نظر است. اما به دلیل صعوبت درک جزئیات این مسأله، بهتر است که اصل وجود آن را پذیرفته، و جزئییات آن را به راسخین در علم واگذاریم، اختلاف ظاهری هم که در روایات مرتبط با این مسأله مشاهده می شود، هیچ گاه اصل جریان عالم ذر را مخدوش نساخته و لطمه ای به آن نمی زند. به علاوه توجه به شرایط نقل و تدوین حدیث در آن زمان، بروز چنین اختلافی را توجیه می نماید. مسأله تناسخ نیز به عنوان یکی از آموزها ی مطرح در بسیاری از ادیان، نظام های فلسفی و باور اندیشمندان است، و ادله ای بر اثبات ضرورت، امتناع و امکان آن اقامه گردیده است که گروهی از فیلسوفان ما به جهت اینکه تناسخ را محال می دانند، عالم ذر را به آن شکلی که در ظاهر آیات و روایات آمده، نمی-پذیرند و به توجیه آیه و حمل آن برخلاف معنای ظاهری اش روی آوردند و دلایل مختلفی را ارائه کردند که بر این اساس اعتقاد به عالم ذر، مستلزم تناسخ باوری است. اما با توجه به عدم استحاله عقلی عالم ذر و با اعتقاد به امکان عقلی تناسخ که به خودی خود امری محال و ذاتاً ممتنع نیست، عالم ذر به معنای ظاهری اش گونه ای از تناسخ است و امکان چنین تناسخی وجود دارد و دیگر مشکلی در تحقق عالم ذر به وجود نمی آید. واژگان کلیدی: عالم ذر، ذر، تناسخ

معاد جسمانی به روایت ملاصدرا و بررسی شبهات وارد بر آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه معارف اسلامی قم 1393
  مریم جعفری   علی شیروانی

در میان مسائل مربوط به معاد ، معاد جسمانی به طور خاص مورد توجه زیاد متفکران بوده و همیشه برای اثبات آن کوشیده اند. ملاصدرا در این مسیر با تزکیة عقل از عیوب تفکر و داشتن دغدغه شریعت و اعتماد به واقع گویی شریعت و نفی تعارض در آن در جهت فهم و سپس استدلال عقلی این آموزه ها ، می کوشد نظریه ای ارائه دهد؛ که قرآن و برهان و عرفان در آن هماهنگ باشند. ایشان برای گذر از دیدگاه متکلمان که ریشه در نگاهی اصالت ماهیتی به حقیقت انسان دارد ، اصالت وجود و فروع آن را به منزلة یکی از اصول ثابت در تبیین معاد جسمانی در همة آثار خودش قرار می دهد . ملاصدرا جنبة جسمانی نفس و رابطه اش را با بدن مادی با محور قرار دادن هویت وجودی انسان تبیین می کند. همچنین مرتبة تجرد نفس پس از مرگ و حدوث آن را به صورت جسمانی ، با تحلیلی از قدم نفس که کمال آن را در مرتبة علت مندمج می داند ، جمع می کند. حقیقت انسان در وجود وحدتی دارد که می تواند با حرکت جوهری به مراتب تجرد برزخی و عقلی برسد؛ ضمن اینکه مراتب مادون را با وجود جمعی در خود دارد و از آنجا که شیئیت شیء به صورت آن است نه به مادة متعین آن ؛ لذا در عالم آخرت که نفس بدون مادة قابلی است ، هویتش محفوظ می ماند. مرتبة مثالی انسان ، در آخرت آغاز مراحل آخرت است و حشر و نشر و بعث بر آن متوقف است. رسالة حاضر تلاش کرده است با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای ، ضمن روش شناختی حکمت متعالیه ؛ مبانی فلسفی ملاصدرا و ارتباط آن مبانی با معاد جسمانی را تبیین کرده ؛ سازگاری آن را با آیات قرآن کریم به اثبات رسانده و شبهات وارد بر آن را پاسخ دهد.

انتظار بشر از دین از دیدگاه علامه طباطبائی و شهید مطهری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه جامعه المصطفی العالمیه - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1384
  تقی موسوی   عبدالحسین خسروپناه

انتظار بشر از دین، به معنای میزان توانایی دین برای پاسخ گویی به نیازهای بشر و سامان بخشی به حیات اوست. دین در حقیقت، عبارت است از مجموعه معارف اعتقادی و برنامه های عملی، که از طریق عقل و وحی به بشر ابلاغ شده است. اقتضای حکمت و فیاض بودن خداوند و اتمام حجت بر بندگان، عمده ترین دلایل ضرورت بعثت انبیا است. علامه طباطبایی برای اثبات ضرورت بعثت، به جنبه اجتماعی بودن انسان توجه نموده، و شهید مطهری در این زمینه، ناکافی بودن عقل و علم برای درک همه حقایق، سامان دهی زندگی اجتماعی، هدایت، سعادت و نجات مردم را مطرح می نماید. بنا بر این، آنچه از ارسال پیامبران انتظار می رود این است که ارزش های معنوی را استوار ساخته و عدل و قسط را برپا نماید. علامه و شهید مطهری قائل به پیوستگی و ارتباط متقابل عقل و دین هستند. در این باره، علامه می گوید ما ناگزیریم علومی که محصول عقل می باشد را در فهم دین اعمال کنیم، همچنان که دین ما را به تعقل فرامی خواند. وی معتقد است که هیچ گونه تعارضی بین حکم عقل و دین وجود ندارد. شهید مطهری نیز عقل را یکی از مبانی استنباط حکم شرعی می داند، و تعارض بین عقل و دین را نمی پذیرد. قوانین اسلام به دو دسته ثابت و متغیر تقسیم می-شود، که گروه اول در ارتباط با عناصر ثابت زندگی بشر وضع شده، و گروه دوم بر تأمین نیازهای متغیر، دلالت دارد. علامه اسلام را یک دین اجتماعی معرفی می کند که در تمام شئون فردی و اجتماعی بشر مداخله می کند، و برای اصلاح فرد و جامعه علاوه بر اعتقاد به دین، به کار بستن دستورات دینی را نیز لازم می شمرد؛ و شهید مطهری، بهجت و انبساط، بهبود روابط اجتماعی و کاهش ناراحتی ها را از آثار دین و ایمان می شمرد. بدین ترتیب، دین از طریق کنترل غریزه استخدام که موجب ظلم، تجاوز به حقوق دیگران و از هم پاشیدگی جامعه می شود، جامعه را سالم و پویا نگه می دارد. منبع

مقایسه غایت شناسی در اخلاق فلسفی و اخلاق عرفانی با تاکید بر آراء بوعلی و ابن عربی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  محمد رسول روزبه   علی شیروانی

این پژوهش به بررسی غایت اخلاق در دو رویکرد فلسفی و عرفانی در مکتب اخلاق اسلامی و با تاکید بر دیدگاه دو اندیشمند بزرگ فلسفه و عرفان یعنی ابن سینا و ابن عربی می پردازد و درصدد مقایسه دو دیدگاه و جستجوی نقاط مشترک و نقاط اختلافی دو دیدگاه و تعیین نقاط ضعف هر دیدگاه و نسبت آن ها با دیدگاه اسلامی است . در این پژوهش به آراء سایر اندیشمندان فلسفه و عرفان نیز اشاره شده است ولی ساختار کلی رساله بدنبال بررسی آراء دو اندیشمند فوق الذکر است .

سعادت از منظر فارابی و ابن سینا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1384
  اصغر مسعودی   محسن جوادی

چکیده ندارد.

علم غیب امام (ع) از منظر نقل و عقل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم انسانی 1385
  محبوبه ابراهیمی   حمید پارسانیا

چکیده ندارد.

وحی و تجربه دینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1385
  محمد حاجی اسماعیلی   علی ربانی گلپایگانی

چکیده ندارد.

هدف بعثت پیامبران (بررسی و نقد رویکردهای مختلف)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1383
  محمد خردمند   عبدالحسین خسروپناه

چکیده ندارد.

انسان شناسی از دیدگاه مرتضی مطهری و اریک فروم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده علوم انسانی 1385
  انسیه سعادت فر   علی شیروانی

چکیده ندارد.

رابطه نفس و بدن از نظر ملاصدرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام - دانشکده الهیات 1385
  احمد پهلوانیان   محمد مهدی گرجیان

چکیده ندارد.

بررسی رابطه عزت نفس وانگیزش شغلی با فرسودگی شغلی در بین کارکنان اداره کل پست استان فارس
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  علی شیروانی   محمود ساعتچی

چکیده ندارد.

رابطه عقل و دین از دیدگاه غزالی و ابن رشد
thesis 0 1380
  امیر ابراهیمی   علی شیروانی

در این نوشتار سعی شده تا بعد از بیان کلیاتی در باب مساله رابطه عقل و دین و تاریخچه مختصری از ارتباط آندو در نزد فیلسوفان و اندیشمندان اسلامی به بررسی نحوه ارتباط عقل و دین یا به عبارت دیگر دین و فلسفه از منظر غزالی به عنوان بزرگترین و موثرترین مخالف سرسخت فکر فلسفی از یکسو و از دیدگاه ابوالولید محمدبن رشد معروف به شارح به عنوان یکی از مهمترین و جدی ترین طرفداران معرفت عقلانی و فلسفی از سوی دیگر پرداخته و به سوالات مطروحه در این باب با توجه به نظرات این دو متفکر و دانشمند بزرگ تمدن اسلامی پاسخی روشن داده شود.