نام پژوهشگر: محمد حجتی
محمد حجتی یدالله یمینی
چکیده دو روش پیشتغلیظ پرکاربرد یعنی میکرو استخراج برپایه استفاده از فیبر توخالی و پخش حلال برای اندازهگیری آلایندههای زیست محیطی در این رساله استفاده شده است. روش میکرواستخراج با حلال به کمک فیبر توخالی روشی نو، سریع و آسان از لحاظ تکنیک در استخراج ترکیبات آلی گوگرددار از نمونههای آبی میباشد. با بهینه کردن شرایط، این روش تنها به 8 میلیلیتر نمونه و 3/3 میکرولیتر حلال آلی(تولوئن) نیاز دارد. حد تشخیص پایین (کمتر از µg/l 7/8 برای gc-fpd و کمتر از µg/l 4/99 برای gc-ms) و تکرار پذیری بالا نشان داد که روش فوق توانایی بالایی به خصوص در آنالیز نمونههای حقیقی دارد. روش پیشنهادی تکرارپذیری خوبی برای تعیین مقدار کمی ترکیبات گوگردی در نمونههای آبی در حد ?g/l10 با مقادیر rsd در گستره %9/4 تا %6/8 برای تکرارپذیری و rsd بین %9/4 تا %7/9 برای تکثیرپذیری را نشان داد. ضریب همبستگی منحنی کالیبراسیون (r2) از 986/0 تا 999/0 برای gc-fpd و از گستره 996/0 تا 999/0 برای gc-ms و نیز فاکتور تغلیظ برای این ترکیبات در گستره 43 تا 254 قرار داشت. تعیین سریع، با دقت و حساسیت بالا از دیگر مزایای میکرواستخراج کمی ترکیبات آلی گوگرددار با استفاده از فیبر توخالی و کروماتوگرافی گازی است. در تحقیق دیگری با استفاده از میکرواستخراج مایع – مایع پخشی با حلال استخراجی کلروفرم و حلال پخش کننده اتانول، اندازهگیری سورفکتانتهای آنیونی در حد µg/l در آب دریا مورد بررسی قرار گرفت. حد تشخیص µg/l 3، زمان آنالیز 5 دقیقه، راندمان استخراج بالاتر از 95% با rsd کمتر از 5% بعد از انجام بهینهسازیها، نشان از موفقیت این روش درتعیین مقادیر ناچیز سورفکتانتهای آنیونی بر پایه اندازهگیری جذب زوج یون متیلن بلو – دودسیل سولفات در فاز آلی میباشد. در مطالعه دیگر اندازهگیری همزمان کاتیونهای جیوه، مس، نقره، پالادیم و طلا و آنالیز با دستگاه پلاسمای جفت شده القایی – اسپکترومتری نشر اتمی مورد مطالعه واقع شد. در این کار روش میکرواستخراج مایع – مایع پخشی توسعه یافت و از آندکانول به عنوان حلال استخراجی استفاده گردید. این حلال با داشتن دانسیته کمتر از آب و نقطه ذوب پایین oc19 به راحتی از آب جدا میشود. انتخاب پارامترهای موثر بر استخراج با طراحی غربالگری و پیداکردن شرایط بهینه به کمک طراحی همنهاده مرکزی چرخشپذیر انجام گرفت. در انتها تحت شرایط بهینه، اندازهگیری این عناصر در نمونههای آب چاه، شهر، چشمه و دریا با بازیافت 110-88 و انحراف استاندارد نسبی بین 5/0 تا 8/6 درصد صورت گرفت. در تحقیقی دیگر به مطالعه توانمندی سیال فوق بحرانی کربن دی اکسید در استخراج برخی داروها از دسته ضد کلسترول (استاتینها) و ضد سرطان و نیز برخی رنگدانهها از دسته آزو پرداخته شد. در این مطالعات همبستگی دادههای حلالیت سه رنگدانه با استفاده از مدل chrastil بررسی شد. و برای داروهای دسته استاتین ها از 4 مدل تجربی و برای داروهای ضد سرطان از 6 مدل تجربی استفاده شد. انحراف نسبی میانگین مطلق (aard) برای تمامی مدلها محاسبه شد. کسر مولی حلالیت استاتینها، به ترتیب بین 5-10×10/1 تا 4-10×14/1، 3-10×45/1 تا 6-10×12/1، 4-10×44/2 تا 6-10×0/3، 6-10×0/2 تا 4-10×35/5 و 6-10×0/5 تا 4-10×0/6 برای lv، av، rv، sv و fv تغییر کرد به طوری که روند حلالیت برای استاتینها در دما و فشار متناظر به صورتlv<rv<sv<fv<av بود. گستره کسر مولی رنگ دانهها 6-10×(4/11-5/1) برای dey1، 6-10×(7/5-01/0) برای dey2 و 6-10×(7/20-1/0) برای dey2 و برای داروهای ضد سرطان به صورت 7-10×00/3 تا 3-10×87/1 تغییر کرد در پایان با استفاده از نتایج دادههای حلالیت 20 ترکیب سه حلقهای جمعآوری شده از مراجع مختلف مدلی بر پایه شبکه عصبی برای پیشگویی حلالیت ارائه شد. مقایسه کارایی شبکههای عصبی بر پایه توابع شعاعی (rbf)، پرسپترون (mlp) و المن (elman) با مقایسه خطای استاندارد شده آنها صورت گرفت. نتایج این تحقیق نشان داد که شبکه rbf توانایی بهتری در پیشگویی حلالیت ترکیبات سه حلقهای فوق در سری تیمار، اعتبار و آزمایش دارد.
محمد حجتی محمدحسین شفیعی میم
به کارگیری سیستم تولید همزمان توان، گرما و برودت سبب کاهش در مصرف سوخت های فسیلی و در نتیجه کاهش آلاینده های زیست محیطی و صرفه جویی اقتصادی می گردد. ملاحظات اقتصادی به سبب افزایش روزافزون قیمت سوخت های فسیلی و محدودیت منابع تجدیدناپذیر دلیلی برای به کارگیری انرژی نو و همچنین استفاده از سیستم تولید همزمان می باشد. به همین سبب در کار حاضر بررسی برروی یک سیستم تولیدهمزمان توان، گرما و برودت با استفاده از انرژی های نو انجام می گیرد. برای این منظور مدل سازی و شبیه سازی یک سیستم تولید همزمان توان، گرما و برودت با استفاده از نرم افزار مناسب trnsys انجام شده است. این سیستم شامل گردآورنده خورشیدی صفحه تخت به عنوان پیش گرم کن آب ورودی، گرم کن گرمایی به عنوان جبران کننده گرمای مورد نیاز، منبع ذخیره آب گرم، توربین باد برای تامین انرژی الکتریکی موردنیاز ساختمان و یک چیلرجذبی از نوع لیتیوم-بروماید می باشد. پارامترهای مختلف جوی موثر بر سیستم همچون شدت تابش خورشید، شدت وزش باد و دمای محیط در طول یک سال با استفاده از t.m.y استخراج و به نرم افزار معرفی شده است. سپس با توجه به مساحت گردآورنده خورشیدی، میزان انرژی مورد نیاز برای مخزن ذخیره، دبی عبوری بهینه از گردآورنده و حجم مخزن مناسب برای سیستم تعیین می گردد. همچنین میزان انرژی تولیدشده توسط توربین بادی در طول یک سال نیز تعیین شده است. بدیهی است که افزایش مساحت گردآورنده سبب تولید حرارت بیشتری شده، که این موضوع نیاز سیستم را به گرم کن کمکی کاهش می دهد. همچنین با اعمال داده های هواشناسی به نرم افزار روند تغییرات جریان جرمی محاسبه شده، که دبی جرمی بهینه kg/hr2000 به دست آمده است. لازم به ذکر است که با توجه به مقدار انرژی حرارتی مورد نیاز برای مخزن ذخیره در ساعات مختلف شبانه روز، میزان انرژی تولیدی توسط گرم کن کمکی و همچنین با تغییرات دبی در یک سهم خورشیدی مشخص برای هر دو دبی بهترین حجم مخزن به دست آورده شد. هزینه کلیه تجهیزات موردنیاز برای کار حاضر حدود 600.000.000ریال برآورد شده، همچنین انرژی تولید شده توسط توربین باد در طول یک سال حدودkwhr 5/924 و کسر خورشیدی نیز حدود 2/105 تعیین گردیده است.
بهروز حسن زاده محمدرضا پورمجیدیان
یکی از ویژگی های مهم جنگل های شمال تنوع و غنای بالای گونه های گیاهی آن می باشد. ولی متأسفانه بوم شناسی این جنگل ها تحت تأثیر عوامل مختلف تخریب نظیر آتش سوزی قرار دارند. این تحقیق با هدف بررسی اثر آتش سوزی طبیعی بر زادآوری، تنوع زیستی گیاهی و خصوصیات خاک انجام شده است. مناطق مورد مطالعه در طرح جنگلداری لوه واقع در شرق استان گلستان قرار داشته و در سال های 80 و 85 دچار آتش سوزی سطحی و در سال 89 دچار آتش سوزی شدید شده است. به منظور مقایسه تأثیر آتش سوزی، عرصه هایی که در آن آتش سوزی اتفاق نیفتاده است به عنوان شاهد در کنار آن با شرایط یکسان انتخاب شد. جمع آوری اطلاعات میدانی این تحقیق در تابستان 1391 با در نظر داشتن تأثیر آتش سوزی بر تنوع زیستی، زادآوری و ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک صورت پذیرفت. در هر عرصه شش نقطه برای نمونه برداری خاک انتخاب گردید. در هر نقطه سه نمونه در عمق های 30-20، 20-10 و 10-0 سانتی متر به روش استوانه فلزی (قطر 8 سانتی متر) نمونه برداری شد. نتایج داده های میدانی نشان داد که آتش سوزی باعث کاهش درصد تاج پوشش و افزایش درصد پوشش علفی و زادآوری شده و همچنین باعث افزایش تراکم زادآوری گونه هایی نظیر ولیک، ازگیل و پیشگام در منطقه سوخته شده است. نتایج نشان داد که بیشترین مقدار شاخص های تنوع زیستی گیاهان چوبی در منطقه آتش سوزی شده در سال 1385 بوده است. همچنین بیشترین شاخص های غنا و تنوع در گونه های علفی در منطقه آتش سوزی شده در سال 1380 و شاخص یکنواختی در منطقه آتش سوزی شده در سال 1389 مشاهده شد. خصوصیات شیمیایی خاک در منطقه آتش سوزی شده شامل پتاسیم و فسفر از سال 1380 تا 1389 در هر سه عمق کاهش یافته است. درصد کربن آلی در عمق سطحی خاک افزایش و در دو عمق دیگر کاهش یافته است. خصوصیات فیزیکی خاک در منطقه آتش سوزی شده شامل درصد رطوبت و سیلت خاک از سال 1380 تا 1389 در هر سه عمق کاهش یافته و مقدار وزن مخصوص ظاهری، هدایت الکتریکی و ph خاک نیز افزایش یافته است. نتایج حاصل حاکی از اثرات معنی دار بر برخی از ویژگی های خاک از جمله وزن مخصوص ظاهری، درصد رطوبت، هدایت الکتریکی، ph، ماده آلی، کربن آلی، نیتروژن کل، نسبت کربن به نیتروژن، فسفر و پتاسیم قابل جذب می باشند در حالی که بر میزان آهک تأثیر معنی داری نداشت.
علی اصغر عرب گلو محمد حسینی نصر
گونه ممرز هم اکنون حدود 30 تا 40 درصد از جنگلهای شمال کشور را پو شش می دهد؛ اما به دلایلی همانند نشانه گذاری، قطع و مصرف بیش از حد این گونه در طرح های جنگل داری و صنایع چوب کشور اخیرا یکی از گونه های در خطر انقراض محسوب می شود. از دلایل دیگر در خطر انقراض قرار گرفتن این گونه، داشتن ریشه های سطحی و عدم رقابت با گونه های نورپسند در دراز مدت است.هدف از این تحقیق دستیابی به تولید قابل قبول نهال، حفظ و توسعه این گونه در شرایط بحرانی است. این پژوهش در جهت ایجاد یک پروتکل اجرایی، در پی کشف فرمول بهترین نتیجه ریشه دار نمودن قلمه های این گونه است.به این منظور یک درخت ممرز 44 ساله با صفات ژنتیکی مطلوب، در ارتفاع 750 متری از سطح دریا، در پارسل 314 طرح جنگلداری لوه انتخاب شد. سپس قلمه هایی از چهار قسمت ارتفاعی درخت (5،10،15 و 20 متری)، در تیمارهای طول قلمه بلند (21 سانتی متری) و تیمارهای طول قلمه کوتاه (15 سانتی متری) تهیه گردید، و آزمایشات لازم جهت تعیین قابلیت ریشه زایی این قلمه ها در اکسین iba(تیمار هورمون) و آب مقطر (تیمار شاهد) و طی چهار مدت زمان مطالعه (30، 60، 90 و 120 روز) و بستر کاشت مخلوط ماسه بادی و خاکبرگ، انجام پذیرفت.نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که دربین شاخص های ذکر شده، بطور کلی 42/29 درصد از قلمه ها در تمامی تیمارها ریشه دار شدند که قلمه های طول بلند جمع آوری شده از ارتفاع 5 متری مربوط به تیمار هورمون اکسین ibaبعد از مدت زمان 90 روز با 63/33 درصد، بیشترین ریشه زایی را داشته است.
روجا ملازاده گنجی محمد حجتی
این تحقیق به منظور بررسی تأثیر حضور دام بر تنوع پوشش گونه های علفی و برخی از خصوصیات فیزیکی، شیمیایی، زیست شناختی خاک در بخشی از چشم اندازهای جنگل های بندپی شرقی بابل در سری 18 افرابن انجام شد. برای انجام این تحقیق پس از جنگل گردشی، عرصه های با حضور متمرکز و نیمه متمرکز دام مشخص شد. جهت بررسی متغیرهای خاک، شبکه ای به ابعاد 50 ×50 متر به صورت تصادفی- سیستماتیک و قطعه نمونه ای به ابعاد 10 ×10 متر جهت اندازه گیری پوشش علفی کف جنگل در هر منطقه مورد مطالعه پیاده شدند. در مجموع 139 قطعه نمونه برداشت شد. سپس برای تعیین مشخصات فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک، به نمونه برداری از خاک از عمق (10-0) سانتی متری اقدام شد. نتایج نشان داد که بین میزان رطوبت نسبی و چگالی ظاهری خاک در مناطق مورد مطالعه اختلاف معنی داری (0/50p<) وجود دارد. غیر از ازت کل، میزان کربن آلی، ph، آهک، نسبت کربن به نیتروژن، پتاسیم و فسفر در منطقه جنگلی با حضور متمرکز دام دارای مقادیر بیش تری از منطقه جنگلی با حضور نیمه متمرکز دام می باشد. نتایج بررسی شاخص زیستی خاک نشان داد که معدنی شدن خالص ازت، تولید خالص آمونیوم و نیترات در هر دو منطقه جنگلی رخ داده است در صورتی که تنها مقدار نیترات (نیتریفیکیشن) در منطقه جنگلی با حضور متمرکز دام بیشتر از منطقه جنگلی با حضور نیمه متمرکز دام بوده است. شاخص غنای منهینیک و مارگالف در منطقه جنگلی با حضور نیمه متمرکز دام بیشتر از منطقه جنگلی با حضور متمرکز دام می باشد. همچنین شاخص های یکنواختی هیل دو و هیل یک نتیجه ای عکس نتیجه غنای گونه ای را نشان دادند. بررسی های زمین آماری متغیرهای خاک و شاخص های تنوع زیستی نشان داد که بررسی وضعیت تغییرات اسیدیته، نیتروژن و چگالی-ظاهری خاک در منطقه جنگلی با حضور متمرکز دام، و چگالی ظاهری و نیتروژن خاک، در منطقه جنگلی با حضور نیمه متمرکز دام در جهات مختلف همسان است و می توان از شبکه مربعی برای مطالعه آن ها استفاده نمود. آنالیز واریوگرافی ثابت نمود که هر پنج متغیر خاک دارای ساختار مکانی می باشند که برای اسیدیته و نیتروژن در منطقه جنگلی با حضور متمرکز دام و نیتروژن در منطقه جنگلی با حضور نیمه متمرکز دام و چگالی ظاهری در هر دو منطقه مورد مطالعه، با توجه به نسبت سقف به اثر قطعه ای به ترتیب ساختار قوی و متوسط به دست آمد. همه ی پنج متغیر از مدل نمایی تبعیت می کنند. به منظور تعیین دقت تخمین های انجام شده از میانگین مطلق خطا و انحراف معیار خطا استفاده شد که نتایج حاکی از دقت بالای مقادیر تخمین این پنج متغیر خاک بود. از شش متغیر مورد بررسی تنوع زیستی در مناطق مورد بررسی، متغیر یکنواختی از مدل کروی تبعیت کرده و دارای ساختار مکانی متوسط می باشد و سایر متغیرها از مدل خطی تبعیت کرده و دارای ساختار مکانی ضعیف می باشند. درحالیکه در منطقه با حضور نیمه متمرکز دام متغیرهای غنای مارگالف و یکنواختی (هیل یک) ساختار مکانی قوی را نشان می دهند. طبق یافته های این تحقیق حضور متمرکز دام باعث به وجود آمدن وضعیت نامطلوب در خصوصیات خاک نسبت به منطقه با حضور نیمه متمرکز دام شده است. در مجموع با توجه به نتایج این تحقیق حضور متمرکز دام نابودی تدریجی خاک و تغییرات در تنوع گونه های علفی را در این عرصه های جنگلی درپی خواهد داشت.
عزت اله خطیب نیا محمدرضا پورمجیدیان
گردو جزء درختان جنگلی نادر می باشد و در اثر بهره برداری بی رویه از میوه، چوب و تجدید حیات ضعیف آن احتمال انقراض این گونه در آینده نه چندان دور در جنگلهای شمال وجود دارد. بدین منظور، برخی از ویژگی های رویشگاهی و جنگل شناسی، از جمله زادآوری، پوشش علفی کف و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک رویشگاه گردو به مساحت 34/5 هکتار در دامنه های غربی، پارسل های 30، 29و 27 از سری 4 و دامنه شرقی، پارسل 12 از سری6 در حوزه آبخیز 48 گلندرود از توابع شهر رویان مورد بررسی قرار گرفت ویژگی های کمی و کیفی درختان گردو که قطر برابر سینه آنها بیشتر از 12/5 سانتیمتر بود و همچنین زادآوری گردو در سه رویشگاه فوق، از روش آمار برداری صددرصد مورد بررسی قرار گرفت. تعداد زادآوری و فاصله آنها تا نزدیکترین پایه مادری گردو بر حسب کلاسه قطری شمارش شد. برای بررسی پوشش علفی کف و ویژگی های فیزیکی و شیمیایی خاک، در زیر تاج پوشش درختان گردو و توده های فاقد درختان گردو درهمان محدوده و ارتفاع از سطح دریا ، قطعات نمونه، به روش انتخابی برداشت شدند. در مورد پوشش علفی برای هر سه وضعیت گروهی، انفرادی و فاقد 10 قطعه نمونه در هر دامنه و برای هر قطعه نمونه 5 نقطه (مرکز و چهار جهت اصلی ) در ابعاد 1×1 (میکروپلات ) درنظرگرفته شد. در ارتباط با خصوصیات خاک 96 قطعه نمونه و برای هر قطعه نمونه 5 نقطه (مرکز و چهار جهت اصلی ) در دو عمق 10-0 و 20-10 نمونه خاک برداشت شد، افق های مشابه به هر قطعه نمونه با هم ترکیب و در نهایت یک نمونه خاک بدست آمد و جهت تعیین ویژگی های مختلف فیزیکی و شیمیایی به آزمایشگاه انتقال داده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که درختان گردو به صورت گروههای کوچک ظاهر شده و رویشگاه دارای شیب کم تا متوسط ا-ست. توده دو اشکوبه و گردو همراه باگونه هایی مثل افرا، ممرز، توسکا و بلوط اشکوب فوقانی قرار دارد. اشکوب تحتانی شامل درختچه های ازگیل، آلوچه، ولیک و ال می باشد. از تعداد 453 اصله درختان گردو شمارش شده، دامنه های غربی1، شرقی و غربی2 به ترتیب با مساحت های 17،14و3/5دارای 267، 112 و 74 اصله می باشند. میانگین قطر برابر سینه در دامنه غربی1 و دامنه شرقی 56 سانتیمتر و در دامنه غربی2، 37/5سانتی متر بوده، از نظر میانگین ارتفاع کل (22 متر)، در سه دامنه تفاوتی وجود نداشت. تعداد زادآوری شمارش شده در سه رویشگاه 473 اصله می باشد که دامنه شرقی 56 % از کل زادآوری (267 اصله) را به خود اختصاص داده است. بیشترین زادآوری در کلاسه 1/30>، و در دامنه شرقی بیشتر از سایر دامنه ها می باشد اما کلاسه های 2/5-0 و 12/5- 7/5 در دامنه غربی بیشتر از دامنه شرقی بوده است.تعداد پوشش علفی کف در زیر درختان گردو و توده فاقد گردو تفاوت معنی دار وجود ندارد ولی تنوع گونه های علفی در زیر درختان گردو نسبت به توده فاقد درختان گردو اختلاف معنی دار می باشند. شاخص تنوع هیل2 در زیر درختان گردو بیشتر از توده فاقد درختان گردو می باشد. در ارتباط با خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، میزان فسفر، پتاسیم، رس، کربن، ازت و اسیدیته در زیر درختان گردو بیشتر از توده فاقد گردو بوده ولی میزان شن و سیلت در توده فاقد گردو بیشتر می باشد.
زهرا نادری حمید جلیلوند
تاج¬پوشش جنگل یکی از عوامل اصلی تعیین کننده شرایط زیستگاه جنگل می¬باشد و در بارخیزی خاک جنگل تأثیر فراوانی دارد. به منظور بررسی وضعیت تغذیه¬ای گونه بلوط ایرانی با توجه به نقشه تراکم تاج پوشش منطقه و پلات¬های اندازه¬گیری شده، دو توده با تراکم تاج پوشش متوسط و کم در سامانه عرفی چم¬حاجی جنگل¬های کاکارضا واقع در استان لرستان انتخاب شدند. برای تهیه نمونه ¬برگی جهت بررسی وضعیت تغذیه¬ای در اواسط تابستان و بازجذب عناصر در فصل پاییز از یک سوم بالایی و چهار جهت تاج، تعداد 40 برگ از هر درخت (60 درخت در دو رویشگاه) به طور تصادفی برداشت شد همچنین تعداد 66 نمونه خاک از عمق سطحی (10-0) سانتی¬متری برای بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی در دو توده برداشت شد. از روش¬های دو گانه نسبتی دریس و دریس اصلاح شده به منظور بررسی تعادل وضعیت تغذیه¬ای توده¬ی مورد نظر استفاده شد. نتایج نشان داد از بین رفتن تاج پوشش سبب کاهش نیتروژن، رطوبت و درصد کربن خاک شده است؛ در صورتی که عوامل تخریب جنگل از جمله چرای دام و آتش سوزی سطحی در توده¬ی جنگلی با تاج پوشش کم سبب افزایش فسفر و پتاسیم خاک این توده شده¬اند. نتایج حاصل از مقایسه درصد بازجذب و مقدار عناصر غذایی در دو توده¬ی مورد مطالعه، نشان می¬دهد تنش¬های محیطی ایجاد شده مقدار نیتروژن برگ درختان در توده¬ی با تاج پوشش کم را افزایش و تفاوت معنی¬داری در مقدار فسفر و پتاسیم برگ دو توده¬ی جنگلی ایجاد نکرده است. آنالیز روش تجزیه برگی دریس نشان داد شاخص فسفر و پتاسیم گونه¬ی بلوط ایرانی در توده¬ی با تاج پوشش کم به ترتیب (4/679-) و (8/378-) نسبت به استاندارد وجود دارد. نتایج روش دریس اصلاح شده نیز کمبود فسفر (3/18-) و پتاسیم (6/028-) را نشان می دهد، همچنین شاخص تعادل غذایی در روش دریس و دریس اصلاح شده، وضعیت تغذیه¬ای رویشگاه فقیر را نامتعادل نشان داد. به نظر می¬رسد از روش¬های دریس و دریس اصلاح شده می¬توان به عنوان معیاری برای بررسی وضعیت تغذیه¬ای و تخریب جنگل¬های زاگرس استفاده کرد؛ اما قبل از پیشنهاد اصلاحی بهتر است برای عملکرد بهتر در این جنگل¬ها خاک منطقه نیز مورد آزمایش قرار گیرد.
احمد هاشمی محمد حجتی
مطالعه حاضر به منظور بررسی تاثیر جنگل کاری های پلت، ون، بلندمازو، بروسیا بر خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک و مقایسه آن ها با توده طبیعی بلوط – ممرز (شاهد) ، در سری 1 (پارسل 39) طرح جنگلداری دارابکلا (جنگل آموزشی- پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری) انجام گردیده است. برای اندازه گیری خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک ، از عمق 10-0 سانتی متری بصورت تصادفی تعداد 10 نقطه در هر توده انتخاب و نمونه های خاک بوسیله استوانه فلزی (قطر 8 سانتی متر) برداشت شد. (جمعا 50 نمونه) . اندازه گیری نرخ خالص معدنی شدن نیتروژن در یک پروسه 2 ماهه و با استفاده از از روش کیسه مدفون انجام شد. بدین صورت که در هریک از 5 توده، بطور تصادفی تعداد 5 نقطه انتخاب و در هر نقطه سه نمونه خاک در مجاورت یکدیگر، از عمق 5-0 سانتی متر تهیه شد. یک نمونه در همان زمان به آزمایشگاه منتقل شد و دو نمونه دیگر در داخل نایلون فریزر قرار داده شد و در همان عمق ، مدفون گردید. در نهایت پس از طی دو دوره زمانی معین (30 روز و 60 روز پس از نصب در عرصه) این نمونه ها نیز برداشت شده و به آزمایشگاه منتقل گردید. همچنین تنفس خاک در هریک از توده های مورد بررسی در 6 نقطه و در عمق 10-0 سانتی متر توسط دستگاه co2 port اندازه گیری شد. درنهایت درصد رطوبت، چگالی ظاهری، واکنش خاک، هدایت الکتریکی، کربن آلی، نیتروژن کل، پتاسیم و فسفر قابل جذب، غلظت آمونیوم و نیترات خاک در آزمایشگاه اندازه گیری و شاخص های نرخ خالص معدنی شدن نیتروژن، نرخ تولید خالص آمونیوم (آمونیفیکیشن)، نرخ تولید خالص نیترات (نیتریفیکیشن) و تنفس خاک محاسبه گردید. نتایج مقایسه خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و زیستی خاک اختلاف معنی داری (05/0p<) را در بین توده-های مختلف نشان داد. بطوریکه بین توده های جنگل کاری بیشترین مقدار مشخصه های واکنش خاک، هدایت الکتریکی، کربن آلی، نسبت کربن به نیتروژن، پتاسیم، فسفر، آمونیم و نیترات در توده پلت و کمترین میزان درصد رطوبت، واکنش خاک، هدایت الکتریکی، کربن آلی و نسبت کربن به نیتروژن در جنگل کاری کاج بروسیا مشاهده شده است. همچنین معدنی شدن خالص نیتروژن و نیتریفیکیشن در کل دوره مورد مطالعه (60 روز) در توده های دست کاشت پلت، ون و در توده ی طبیعی رخ داده است، ولی آمونیفیکیشن در هیچ یک از توده های مورد مطالعه رخ نداده است. نتایج این بررسی نشان داد که بیشترین و کمترین میزان تنفس خاک به ترتیب در توده های پلت و کاج بروسیا مشاهده شد.
زهرا هاشمی محمد حجتی
هدف از این مطالعه استخراج و شناسایی ترکیبات اسانس برگ نارنج و ارزیابی فعالیت آنتی رادیکالی و آنتی اکسیدانی آن بود. شناسایی ترکیبات اسانس با روش کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی و محاسبه میزان فنول کل اسانس با استفاده از روش فولین- سیوکالتو انجام و فعالیت آنتی رادیکالی اسانس با استفاده از روش های dpph و abts بررسی شد. فعالیت آنتی اکسیدانی اسانس در روغن مخصوص سرخ کردنی در شرایط اکسیداسیون تسریع شده در طی هفت روز، با اندازه گیری اعداد پراکسید، دی ان های مزدوج، تیوباربیتوریک اسید، p- آنیزیدین و اندیس توتوکس تعیین و با آنتی اکسیدان سنتزی tbhq مقایسه شد. لینالول (41/32%)، آلفا ترپینئول (51/16%)، نرول (49/16%) و ژرانیل استات (31/8%) عمده ترین ترکیبات موجود در اسانس برگ نارنج بودند. اسانس برگ نارنج دارای 1/7 میلی گرم ترکیبات فنولی در هر گرم ماده خشک بود. در آزمون dpph مقدار ec50 اسانس 961/0 میلی گرم بر میلی لیتر به دست آمد و آزمون abts نشان داد که بیشترین فعالیت آنتی رادیکالی مربوط به غلظت10 میلی گرم بر میلی لیتر اسانس برگ نارنج (بازدارندگی 13/64 درصد، معادل غلظت 098/0میلی گرم بر میلی لیتر آسکوربیک اسید) بود. نتایج نشان داد که اسانس برگ نارنج در غلظت 800 پی پی ام اثر آنتی اکسیدانی معادل با 100 پی پی ام آنتی-اکسیدان tbhq داشت. اسانس برگ نارنج می تواند به عنوان یک آنتی اکسیدان طبیعی در روغن استفاده شود.
مرضیه کمالی حمید جلیلوند
برای رسیدن به جنگلی پویا و حفظ گونه های اصلی در جنگل و کمک به تجدید حیات طبیعی، روش بهره برداری نزدیک به طبیعت می تواند اصلی ترین راهکار نگهداری از جنگلهای شمال کشور باشد. در این مطالعه تنوع گونه های درختی، علفی و خصوصیات خاک در حفرههای ایجادشده ناشی از برش تک گزینی و مقایسه ی آن با توده ی مجاور در پارسل 22 سری یک جنگل آموزشی و پژوهشی دارابکلا مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از تعداد 20 حفره و 10 منطقه شاهد برداشتها صورت پذیرفت. ابعاد حفرهها شامل چهار کلاسه¬ی کوچک (200-50 مترمربع)، متوسط (400-200 مترمربع)، بزرگ (600-400 مترمربع) و خیلی بزرگ (>600 مترمربع) بود. تنوع زیستی در هر حفره با استفاده از میکروپلاتهای1×1 متر از مرکز و چهار جهت هر حفره برداشت شد. زادآوری گونه های درختی در سطح حفرهها نشان داد که کلاسه ارتفاعی زیر 1/30متری در سطح حفرهای کوچک بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده اند و در حفرههای شاهد نهالهای بلندتر از 1/30 متری بیشتر بود. نتایج آزمون آماری نشان داد که شاخص تنوع و غنای گونه ای برای زادآوری درختی با افزایش اندازه ی حفرهها کاهش می یابد. ولی شاخصهای تنوع و غنای گونه ای برای گونه های علفی در سطح کلاسه بندی حفره با افزایش سطح حفره افزایش یافته است. خصوصیات خاک شامل: اسیدیته، درصد رطوبت، درصد کربن آلی، هدایت الکتریکی، نیتروژن کل، فسفر، پتاسیم قابل جذب و آهک در عمق 10-0 سانتیمتری در چهار جهت و مرکز حفره ها با استفاده از روش استوانه فلزی مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج نشان داد که خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک اختلاف معنی داری را در سطح کلاسه بندی حفرهها با مناطق شاهد ندارند. ولی با افزایش سطح حفره ها رطوبت خاک، کربن، نیتروژن، فسفر و آهک خاک کاهش می یابد.
معصومه فتح الهی اصغر فلاح
جنگل¬ها بزرگ¬ترین منبع ذخایر کربن در اکوسیستم¬های زمینی هستند. با این حال، به دلیل ساختار پیچیده و وسعت جنگل¬ها، برآورد دقیقی از ذخایر کربن جنگل¬ها در دست نیست. نظارت بر جنگل¬ها با استفاده از تصاویر ماهواره¬ای در چند دهه¬ی اخیر، به¬جایی رسیده است که این مجموعه داده¬ها به¬عنوان اطلاعات جهت سیاستگذاری¬های بین¬المللی، به¬طور قابل توجهی در ارتباط با میزان انتشار دی¬اکسید کربن موجود در اتمسفر ناشی از جنگل¬زدایی و سایر تغییرات کاربری اراضی زمین مورد استفاده قرار می¬گیرند. هدف از این مطالعه، تعیین قابلیت داده¬های سنجنده spot-hrg در برآورد ذخیره کربن روی زمینی جنگل در سری یک جنگل آموزشی پژوهشی دارابکلا می¬باشد. پیش¬پردازش و پردازش¬های مختلف، جهت حذف و یا کاهش خطای هندسی و اتمسفری بر روی تصاویر انجام شد. با استفاده از آماربرداری خوشه¬ای، تعداد 165 قطعه نمونه مربعی شکل با ابعاد 30×30 متر برداشت گردید. در مجموع 165 قطعه نمونه برداشت شده که تعداد 81 قطعه نمونه در رویشگاه طبیعی و 84 قطعه نمونه در قسمت جنگل¬کاری قرار داشت. پس از برداشت داده¬های زمینی، میزان زی¬توده و ذخیره کربن در سطح پلات و در هکتار محاسبه گردید. برای مدلسازی از روش ناپارامتری رگرسیون بردار پشتیبان (svr) با کرنل¬های مختلف شامل خطی، سیگموئید، چندجمله¬ای و rbf استفاده شد. با استفاده از رگرسیون بردار پشتیبان (svr) بهترین مدل¬های رگرسیونی تولید و با در نظر گرفتن معیارهای اعتبار سنجی بهترین مدل از بین چهار کرنل محاسبه شده انتخاب شد. برای کل منطقه مورد مطالعه مدل چند جمله¬ای درجه سوم با درصد rmse و درصد اریبی و صحت به ترتیب 41/38 %، 31/5 % و 2/62 % و برای جنگل طبیعی نیز مدل چند جمله¬ای به¬ترتیب با 77/42 %، 58/16 % و 3/57 % و برای محدوده جنگل¬کاری به¬ترتیب با 71/44 %، 31/2 % و 3/64 % به¬عنوان بهترین مدل¬ها انتخاب گردید. در مجموع، نتایج این مطالعه نشان داد که سنجنده spot-hrg و الگوریتم ماشین¬های بردار پشتیبان دارای قابلیت مناسبی جهت برآورد میزان ذخیره کربن روی زمینی می¬باشد.
شهره کاظمی محمد حجتی
این تحقیق به منظور بررسی نقش مدیریت جنگل بر مشخصه¬های ساختاری، تنوع پوشش گیاهی زیر آشکوب و خصوصیات خاک در تیپ راش – ممرز در قطعات 10 و 12 (شاهد و مدیریت¬شده) از جنگل¬های تحت مدیریت طرح جنگلداری خلیل محله بهشر انجام شد. پس از بازدید و شناسایی منطقه، با استفاده از روش تصادفی سیستماتیک، تعداد 15 پلات 10 آری انتخاب شد. در هر کدام از پلات¬ها، تعداد و قطر برابر سینه همه درختان، تعداد زادآوری در پلات متوسط (1 آری) و درصد و نوع پوشش علفی در ریز¬پلات¬ها با ابعاد یک متر مربع (چهار تا در گوشه و یکی در وسط) اندازه¬گیری شد. برای تعیین مشخصات فیزیکی و شیمیایی خاک، 10 پلات از 15 پلات برای نمونه¬برداری خاک در هر قطعه، انتخاب شد. سپس برای تعیین مشخصات فیزیکی، شیمیایی و زیست¬شناختی خاک، نمونه¬های خاک از پنج ریزپلاتی که برای بررسی پوشش علفی کف جنگل در نظر گرفته شده بود برداشت شد، پس از آمیختن نمونه¬ها با هم یک نمونه در هر عمق 10-0 و 20-10 سانتی¬متر برای پلات مورد نظر تهیه شد. نتایج نشان داد که تعداد در هکتار درختان در قطعه مدیریت شده به طور معنی-داری بیشتر از قطعه شاهد بود، ولی مشخصه¬های حجم در هکتار و سطح مقطع درختان در هکتار در دو قطعه تفاوت معنی-داری نداشت. شاخص¬های تنوع، غنا و یکنواختی زادآوری گونه¬های درختی و همچنین پوشش علفی کف جنگل، در قطعه مدیریت شده به طور معنی¬داری بیشتر از قطعه شاهد بود. درصد رطوبت، ph ، ec، موادآلی، کربن، نیتروژن، فسفر و پتاسیم در قطعه مدیریت شده بیشتر از قطعه شاهد بوده است. نتایج بررسی شاخص زیست¬شناختی خاک نشان داد که نرخ خالص معدنی شدن نیتروژن در هر دو قطعه شاهد و مدیریت شده رخ داده است، ولی این مقدار در قطعه مدیریت شده به طور معنی¬داری در سطح 95 درصد بیشتر از قطعه شاهد بود. نرخ خالص تولید آمونیم، فقط در قطعه مدیریت شده رخ داده است و در قطعه شاهد، مصرف امونیم مشاهده شد. نرخ خالص تولید نیترات در هر دو قطعه مدیریت شده و شاهد مشاهده شد. بطور کل نتایج این تحقیق موید آن است که مدیریت جنگل به شیوه تک گزینی طی دو دوره عملکرد نسبتا خوبی داشته است.
زهرا یوسفی زینب جعفریان
بررسی عناصر موجود در اندام¬های هوایی و لاشبرگ گونه¬های مرتعی از لحاظ کیفیت علوفه و حفاظت خاک و مقایسه سرعت تجزیه¬پذیری گونه¬های گیاهی نقش مهمی در معرفی گونه¬های گیاهی مناسب برای اصلاح مراتع دارد. در این مطالعه نرخ تجزیه¬ی برگ و ساقه¬ی جاشیر (prangos ferulaceae) در حالت انفرادی و ترکیبی، نرخ تجزیه¬ی برگ و ساقه¬ی بروموس(bromus tomentellus) در حالت انفرادی و ترکیبی و نرخ تجزیه¬ی برگ و ساقه¬ی بروموس و جاشیر در حالت انفرادی و ترکیبی مورد مقایسه قرار گرفت. منطقه مورد مطالعه قرق و ایستگاه آموزشی- پژوهشی حسین آباد در 25 کیلومتری غرب شیراز-کازرون واقع گردیده است. در این تحقیق لاشبرگ تازه ریخته شده (شامل برگ و ساقه) گونه¬های بروموس و جاشیردر تابستان1391، بلافاصله بعد از افتادن به صورت تصادفی و دستی از کف منطقه جمع¬ آوری شد. در این مطالعه از تکنیک کیسه لاشبرگ با ابعاد 20×20 سانتی¬متر و با منافذ 2 میلی¬متر استفاده شده است. هر کیسه با حدود 5 گرم نمونه گیاه خشک شده پر گردید. کیسه¬های لاشبرگ در شبکه¬ای متشکل از 7 ردیف (تیمارها) که هر ردیف شامل 6 ستون ( زمان جمع آوری نمونه¬ها) بود، در 3 منطقه (تکرار) نصب گردیدند. در زمان نصب و همچنین برداشت کیسه¬ها، دمای هوا، دما درسطح لاشبرگ و داخل خاک (عمق 5 سانتی-متری) با استفاده از دماسنج دیجیتال ثبت شد. تیمارها شامل برگ بروموس، برگ جاشیر، ساقه بروموس، ساقه جاشیر، ترکیب برگ و ساقه بروموس، ترکیب برگ و ساقه جاشیر و حالت ترکیبی برگ و ساقه جاشیر و بروموس بودند. تجزیه و تحلیل داده¬ها با استفاده از آزمون¬های تجزیه واریانس، آزمون t و دانکن انجام شد. تمامی آزمون¬های آماری با استفاده از نرم¬افزار spss v.20 و رسم نمودارها با استفاده از نرم¬افزار sigma plot v.12 انجام گرفت. پس از گذشت یک سال از فرایند تجزیه غلظت کربن، فسفر، پتاسیم و نسبت c/n در برگ و ساقه و حالت آمیخته هر دو گونه کاهش یافت. غلظت ازت در اندام¬های هر دو گونه افزایش یافت. غلظت نیتروژن و فسفر در برگ هر دو گونه در مقایسه با ساقه بیشتر بوده و غلظت پتاسیم در ساقه¬ی هر دو گونه در مقایسه با برگ بیشتر می¬باشد. برگ و ساقه¬ی جاشیر و همچنین حالت ترکیبی برگ و ساقه¬ی این گیاه در مقایسه با بروموس دارای غلظت نیتروژن بیشتر و دارای نسبت c/n کمتر می¬باشد، بنابراین انتظار تجزیه سریعتر آن می¬رود. شاخصه¬های فیزیکی و شیمیایی خاک در دو عمق 15-0 و 30- 15 مورد بررسی قرار گرفت. غلظت فسفر، پتاسیم و ازت خاک در دو عمق با یکدیگر تفاوت معنی¬دار نشان دادند، اما سایر پارامترهای خاک در دو عمق اختلاف معنی¬دار نداشتند. در این مطالعه همچنین کاهش وزن، ثابت تجزیه سالانه، درصد آزادسازی عناصر غذایی و پویایی عناصر غذایی در اندام¬های گیاهی در طی یک سال مورد بررسی قرار گرفت.
فاطمه مهدیانی علی صالحی
این تحقیق با هدف بررسی بازجذب و بازگشت عناصر غذایی در درختان صنوبر از یک گونه و یک کلن و با دو سن مختلف و گونه توسکا و هم چنین تأثیر این درختان بر خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در ذخیره گاه جنگلی گیسوم واقع در غرب استان گیلان انجام شد. روش نمونه برداری بر اساس طرح تصادفی سیستماتیک با پنج تکرار و سه تیمار با فاصله کاشت 3×4 متر شامل صنوبر دلتوئیدس (populus deltoids) 12 ساله، صنوبر دلتوئیدس 27 ساله و توسکای قشلاقی (alnus glutinosa)27 ساله صورت گرفت. در هر قطعه نمونه، هم زمان با برداشت خاک از عمق 20-0 سانتی متری، قطر برابر سینه و ارتفاع کلیه درختان موجود در طرح مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی بازجذب عناصر غذایی در هر توده، در هر یک از قطعات نمونه در مرداد ماه برگ¬های سبز درخت از یک سوم پایینی تاج برداشت شد و برای بررسی بازگشت عناصر غذایی، در آبان ماه از برگ¬های پیر جمع شده نمونه برداری صورت گرفت. مقایسه و بررسی آماری خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و مشخصه های کمی درختان با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس یک طرفه صورت گرفت. نتایج حاصل از بررسی خصوصیات کمی درختان نشان دهنده بیشتر بودن میزان قطر برابر سینه تیمار صنوبر 27 ساله و بیشتر بودن ارتفاع تیمار توسکا و معنی دار بودن تفاوت آن ها در میان تیمارها بوده است.نتایج این تحقیق نشان داد که از بین خصوصیات فیزیکی خاک در بین تیمارهای مورد مطالعه درصد رطوبت اشباع و درصد سیلت، در سطح 5 درصد دارای اختلاف معنی-دارمی ¬باشند، همچنین نتایج نشان داد که از میان خصوصیات شیمیایی اندازه¬گیری شده درصد کربن آلی، درصد ازت کل، پتاسیم تبادلی و فسفر قابل جذب اختلاف معنی¬داری را بین تیمارها نشان می¬دهد، به طوریکه خاک تیمار توسکا دارای عناصر غذایی بیشتری می باشد. در خصوص بازجذب و بازگشت عناصر تنها در مقدار فسفر اختلاف معنی¬دار مشاهده شد به طوری که تیمار صنوبر 12 ساله کمترین بازجذب و تیمار توسکا کمترین بازگشت را نشان دادند. در مجموع می¬توان بیان کرد که توسکای قشلاقی به عنوان یک گونه سریع¬الرشد، علاوه بر تولید چوب مناسب، قادر خواهد بود زمینه استمرار تولید را فراهم آورد و مراحل توالی را تسریع بخشد.
فاطمه تقی پور چپی حمید جلیلوند
این تحقیق جهت بررسی تأثیر عملیات پرورشی تنک کردن روی رویش شعاعی،مشخصه های کمی درختان و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک در قسمت های تنک شده و تنک نشده توده جنگل کاری شده گونه کاج بادامی در 30 سالگی در نهال ستان زاغمرز استان مازندران شهرستان بهشهر انجام شد. مساحت توده مورد بررسی 4 هکتار، روش آمار برداری در قالب تقسیم سطح به قطعات 100 متر مربعی با ابعاد 10×10 می باشد. سپس تعداد 20 قطعه از قسمت های تنک شده و 15 قطعه از قسمت های تنک نشده به صورت تصادفی انتخاب و در هر قطعه نمونه پارامترهای کمی درخت شامل قطر برابر سینه، ارتفاع تمام درختان اندازه گیری و سپس حجم، سطح مقطع، ضریب پایداری برای هر کدام از قسمت های تنک شده و تنک نشده محاسبه شد.جهت بررسی رویش شعاعی با استفاده از مته سال سنج تعداد بیست اصله درخت سالم از قسمت-های تنک شده و تعداد پانزده اصله درخت سالم از قسمت های تنک نشده از توده مورد مطالعه انتخاب و از هر درخت دو نمونه رویشی یکی در جهت شرقی و دیگری در جهت غربی، در مجموع 70 نمونه رویشی تهیه شد و همچنین جهت بررسی خصوصیات خاک از عمق 10-0 سانتی متری از هر کدام از قسمت های تنک شده و تنک نشده 7 نمونه و از منطقه شاهد (فاقد جنگل کاری) 6 نمونه، در مجموع 20 نمونه خاک برداشت شد. نتایج نشان داد مشخصه های قطر، حجم در هکتار و سطح مقطع در هکتار در قسمت های تنک شده در سطح 99 درصد به طور معنی داری بیشتر از قسمت های تنک نشده است. ولی بین مشخصه ارتفاع در قسمت های تنک شده و تنک نشده تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بین متوسط رویش شعاعی هفت سال قبل و هفت سال بعد از تنک کردن در هر دو جهت شرقی و غربی از قسمت های تنک شده اختلاف معنی داری مشاهده نشد. ولی متوسط رویش شعاعی هفت سال بعد از تنک کردن در هر دو جهت شرقی و غربی از قسمت های تنک شده در سطح 95 درصد بطور معنی داری بیشتر از متوسط رویش شعاعی در قسمت های تنک نشده بود. نتایج بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک نشان داد مقدار درصد رطوبت، ph، ec، مواد آلی، کربن آلی، آهک، نیتروژن و پتاسیم در بین قسمت های تنک شده و تنک نشده اختلاف معنی داری وجود ندارد ولی با منطقه شاهد اختلاف معنی داری در سطح 99 درصد داشت. همچنین مقدار فسفر قابل جذب در بین قسمت های تنک شده، تنک نشده و منطقه شاهد (فاقدجنگل کاری) اختلاف معنی داری وجود نداشت. نتایج این پژوهش آشکار ساخت که عملیات پرورشی تنک کردن قادر به ایجاد تغییرات مثبت در خصوصیات کمی، رویش شعاعی و میزان تولید چوب می باشد.
جواد جانی نیا حمید جلیلوند
درخت سرخدار از معدود سوزنی¬برگان بومی جنگل¬های شمال ایران است که به دلیل نادر بودن و ارزشمندی به لحاظ دیرینه¬شناسی و دیرزیستی بالا، بسیار اهمیت دارد. این تحقیق با هدف بررسی برخی از ویژگی های تیپی و خصوصیات جنگل شناسی تیپ ی سرخدار به صورت انفرادی و ترکیبی با سایر گونه های موجود در جنگل¬های منطقه شیرگاه (جنگل گزو ) اجرا می¬شود. بدین منظور درختان آمیخته با سرخدار در تیپ¬های راش- سرخدار، ممرز- سرخدار، توسکا- سرخدار و توده¬هایی از سرخدار بصورت گروهی با مساحت 4 آر به عنوان قطعات نمونه انتخاب شدند. نتایج آزمون¬های آماری نشان داد که بین قطر درختان موجود در چهار تیپ اختلاف معنی¬دار مشاهده شده است ولی از نظر ارتفاع درختان، اختلاف معنی¬داری مشاهده نشده است و همچنین مقدار میانگین قطر و ارتفاع در شیب 45- 30 درصد بیشتر بوده است و میانگین قطر در ارتفاع 720- 650 و در ارتفاع 790- 720 میانگین ارتفاع سرخدار مقدار بیشتری دارد. از نظر جهت دامنه، مقدار میانگین قطر در جهت شمال شرق و همچنین مقدار میانگین ارتفاعی در جهت جنوب شرق ، مقدار بیشتری نسبت به سایر جهات دارند. تنوع زیستی زادآوری در تیپ توسکا- سرخدار بیشتر از سایر تیپ¬ها می¬باشد و همچنین فراوانی زادآوری سرخدار در تیپ سرخدار خالص بیشتر از تیپ سرخدار آمیخته با سایر گونه¬های درختی است. در بررسی پوشش علفی کف جنگل، تنوع و غنای گونه¬ها¬ی علفی ابتدا در تیپ رویشگاهی توسکا- سرخدار و بعد در تیپ راش- سرخدار و سرخدار خالص زیاد می¬باشد و همچنین یکنواختی در تیپ راش- سرخدار بیشتر می¬باشد. بین چهار تیپ مورد بررسی از نظر عوامل خاکی مانند رس، رطوبت، مواد خنثی شونده، پتاسیم و وزن مخصوص ظاهری اختلاف معنی¬دار دیده شد. و خاک تیپ سرخدار خالص دارای رطوبت و مواد خنثی¬شونده بالاتری نسبت به سایر تیپ¬ها بوده است. و بین دو عمق نمونه¬برداری شده از نظر کربن آلی، هدایت الکتریکی، ازت، پتاسیم و مواد خنثی¬شونده (tnv) تفاوت معنی¬دار مشاهده شد.
مریم سلیمی سید عطاالله حسینی
جادههای جنگلی از الزامات مدیریت واحد جنگل محسوب می شوند.توسکای ییلاقی (alnus subcordata) یکی از گونه هایی است که معمولاً گونه پیشگام آغاز کننده توالی ثانویه در اطراف جاده ها است و از طریق تثبیت ازت بتدریج شرایط را برای حضور سایر گونه-ها فراهم می سازد. این تحقیق در جنگل های سری دارابکلا انجام شد.مشخصه های نظیر قطر، ارتفاع، محل شروع شاخه دوانی، تقارن تاج و دوایر سالیانه در دو طرف رو و پشت جاده (برای درختان توسکای حاشیه جاده)، و مشخصه های خاک اندازه گیری شدند. آنالیز داده-ها در نرم افزار sasانجام گرفت. با توجه به نتایج بدست آمده می توان بیان داشت که به علت تراکم رویش در حاشیه جاده درختان توسکایی که در حاشیه رشد کرده اند بطور معنی داری از ارتفاع بیشتری برخوردارند.
محمد حجتی احمد آقازاده
آموزش بزرگسالان تاریخچه ای بیسار طولانی در سطح جهان دارد و انبوه شواهد بدست آمده مبین این حقیقت است که آموزش سازمان یافته و منظم افراد بالغ سابقه ای بسیار طولانی تر از تشکیل رسمی مدارس برای کودکان و جوانان داشته است. اهمیت آموزش بزرگسالان در کشورهای مختلف کاملاً شناخته شده و تلاشهای بسیار زیادی برای تأمین آموزش بزرگسالان منطبق بر نیازهای جامعه در راستای استفاده از حداکثر پتانسیل نیروی انسانی، انجام شده است. در این تحقیق تلاش شده است تجربیات کشورهای مالزی و هندوستان در عرصه آموزش بزرگسالان و در مواردی چون اهداف، سیاست ها، راهبردها و روشهای نوین مورد بررسی قرار گیرد. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش عبارت بود از جنبه های مختلف آموزش بزرگسالان در کشورهای ایران، مالزی و هندوستان. داده های پژوهش با مطالعه کتب مربوط به این موضوع، پایان نامه های فارغ التحصیلان تحصیلات تکمیلی و دیگر تحقیقات انجام شده، مقالات مندرج در مجلات موجود، سایت های مختلف اینترنتی و همچنین تعامل با متخصصین آموزشی جمع آوری و با استفاده از روش فرانک هیکلر تحلیل گردید. نتایج بدست آمده در این پژوهش نشان می دهد که با توجه به تعاریف ارائه شده برای آموزش بزرگسالان، کشور ایران فاقد ساختار مناسبی برای آموزش بزرگسالان است و برای تأمین نیازهای جامعه روبه رشد ایران تدوین چهارچوب جدیدی برای آموزش بزرگسالان ضروری بوده و در این راه استفاده از تجربیات دیگر کشورها می تواند مفید واقع شود.
حسن کلانتری اصغر فلاح
با توجه به رشد اقتصادی کشور و نیاز روز افزون جامعه و صنایع سلولزی به مواد چوبی که باعث افزایش فشار بر روی جنگلهای تجاری شمال کشور و حتی جنگلهای بلوط غرب گردیده است، رویکرد درون سازمانی و برون سازمانی سازمان جنگلها و مراتع به عنوان متولی اصلی منابع طبیعی در کشور اولاً باید در راستای حفظ و احیاء و توسعه پایدار جنگلها باشد ثانیا در جهت تامین نیاز جامعه به مواد چوبی و سلولزی باشد. در همین راستا، از جمله برنامه¬هایی که در چند ده گذشته به اجرا در¬آمده، می¬توان به جنگل¬کاری¬های سوزنی برگ مناطق مختلف کشور من جمله در شمال کشور اشاره نمود. این جنگل¬کاری¬ها که عمدتا با گونه¬های سوزنی برگ سریع الرشد بومی و غیر بومی از جمله زربین، کاج الداریکا (کاج تهران)، کاج بروسیا، کاج تدا، کاج بادامی، نراد و... جهت نیاز¬های سلولزی صنایع چوبی کشور انجام شد. در حدود 35% از چوب مورد نیاز جهان از منابع جنگل¬کاری تأمین می¬شود که تنها حدود 3% از کل سطح جنگل¬های جهان را به خود اختصاص داده است و انتظار می¬رود که جنگل¬کاری¬ها بتوانند پاسخگوی 46% از تقاضای چوب جهان تا سال 2040 باشند (بوت و همکاران ، 2002). هم¬چنین نیاز فزاینده به چوب و کاهش موجودیت منابع چوبی باعث ایجاد و تشدید یک تمایل جدید به انجام جنگلکاری های سریع الرشد شده است (سوامی ، 2006) در کشورهای در حال توسعه، امروزه تأکید زیادی بر جنگلکاری به منظور بهبود قابلیت تولید چوب و حفظ تعادل اکولوژیکی می¬ گردد. جنگل¬ های طبیعی خصوصاً در کشور¬های حاره ای در گذشته به منظور تأمین نیازهای چوبی، سوختی و کاغذ مورد بهره برداری بی رویه قرار گرفتند (سیدهو ، 2007). در بین گونه¬های سوزنی¬برگ بومی تنها درخت زربین است که توان بالقوه تولید چوب را داشته و این واریته بومی در مقایسه با سایر گونه¬های سوزنی برگ از سرعت رشد و قدرت تولید چوب بیشتری برخوردار است، اما متاسفانه بنا به دلایلی و از سال¬ها پیش به جنگل¬کاری و توسعه یک جانبه و تک کشتی آن در جنگل¬های مخروبه اقدام شده که به جهت ناهمگونی با ساختار طبیعی جنگل¬های مرطوب و توان بالقوه بالای رویشگاه¬های جنگلی شمال برای توسعه گونه¬های بومی تند رشد، از جنگل¬کاری¬های آن موفقیت¬های چندانی حاصل نشده و حتی موجب بدبینی افکار عمومی و طرفداران محیط زیست نسبت به سوزنی برگان شده است، در این میان زربین یکی از گونه¬های سوزنی برگ بومی ایران است و در مناطقی از کشور با آب و هوای مدیترانه¬ای پراکنده شده است که ویژگی¬های اکولوژیکی آن به طور جامع شناخته شده نیست.
محمد حجتی پریوش نعیمی برغانی
چکیده ندارد.
محمد حجتی یدالله یمینی
روشهای تجزیه ای شامل مراحل نمونه برداری، آماده سازی، جداسازی، اندازه گیری و برآورد آماری هستند. علیرغم پیشرفتهای وسیع در تکنیکهای اندازه گیری، عملیات آماده سازی و جداسازی نمونه اغلب بر مبنای تکنولوژی قرن نوزدهم مانند سوکسله و استخراج با حلال صورت می گیرد. این روشهای قدیمی اغلب پر هزینه و وقتگیر بوده و شامل مراحل متعددی می باشند که باعث هدر رفتن نمونه می شود. به علاوه این روشها از مقادیر زیادی حلالهای آلی استفاده می کنند که برای محیط زیست مضر بوده و مصرف آنها طی قراردادهای بین المللی ممنوع اعلام شده است.همچنین کوچک سازی و اتوماتیک کردن این روشها مشکل بوده و لذا حدود 80 درصد از زمان هر آنالیز صرف آماده سازی نمونه می شود. تکنیکهای امروزه به عنوان جایگزین روشهای کلاسیک ابداع شده اند که یا عاری از حلال برای آماده سازی نمونه هستند و یا حجم حلال مصرفی آنقدر کوچک است که می توان آنها را جز روشهای solvent-less محسوب کرد.در کار حاضر از این تکنیکها بهره گرفته شد. در اولین کار توسعه روش نوپای میکرو استخراج با حلال منظور نظر بود و خوشبختانه با موفقیت به پایان رسید و برای اولین بار روش میکرو استخراج با حلال در فضای بالای محلول به کار گرفته و روش میکرو استخراج از فضای فوقانی محلول ابداع گردید. در این روش از یک میکروقطره به عنوان حلال استخراجی استفاده شد که در فضای فوقانی محلول قرار گرفت. با این روش استخراج 2- بوتوکسی اتانل بداخل 3 l بنزیل الکل صورت گرفت. برای شناسایی و تشخیص کمی از gc استفاده شد. پارامترهای موثر بر این روش عبارت بودند از زمان استخراج، اندازه قطره، نوع حلال آلی، حجم محلول، دمای محلول، دمای قطره، افزایش درصد های مختلف حلال به محلول، بعد از بهینه سازی شرایط فوق استخراج از نمونه رنگی محتوی آنالیت صورت گرفت.کار دوم توسعه تکنیک spe برای جداسازی آنیونها بود. کاتیونهای فراوانی با روش کارآمد spe استخراج شده اند. شیوه کار استفاده از فاز جامد با پایه نگهدارنده و یک لیگاند ماکرو سیکل گزینش پذیر است. جداسازی آنیونها اغلب رزینهای تعویضگر آنیونی و با استفاده از کروماتوگرافی یونی انجام می شود. ولی در این روشها گروهی از آنیونها جداسازی می شوند. و ایجاد شرایط بهینه برای جداسازی آنیون مورد نظر مقدور نیست. اما در تکنیک استخراج با فاز جامد و استفاده از یک لیگاند مناسب شرایط برای استخراج صددرصد آنیون مهیا است. در این شیوه نمونه حاوی یدید با 5mg ستیل پیریدینیوم کلراید از داخل کارتریج (اکتادسیل با سلیکای پیوندی) عبور داده شد. شستشو با 3ml از naclo4 (1m) صورت گرفت. کارایی استخراج و تاثیر سرعت جریان محلول نمونه، ph، مقدار لیگاند، نوع و حجم محلول شوینده و حجم حد بدست آمد. همچنین تاثیر یونهای متفاوت بر بازیافت یدید مورد مطالعه قرار گرفت. کارایی بالای 99% در شستشو با کمترین میزان شوینده به دست آمد و مشخص گردید کارایی استخراج در محدوده (4-6) ph، مستقل از ph بوده و نیز سرعت جریانهای 1-5 ml/min تاثیری بر آن ندارد. با یک فاکتور پیش تغلیظ 66، حد تشخیص 150 ppb (برای 200 ml از محلول نمونه) روش پیشنهادی قابل کاربرد برای استخراج یدید از نمونه های واقعی (مثلا 131 از پسابهای مواد رادیواکتیو) می باشد.
محمد حجتی محمدحسین عزیزی
میزان فعالیت آلفا آمیلازی آرد گندم از ویژگیهای مهم آرد ستاره در تعیین کیفیت نان باگت می باشد. آلفا آمیلاز با شکستن نشاسته ، قند کافی برای مخمر جهت تولید گاز و عطر و طعم و واکنشهای مطلوب را فراهم می کند. میزان فعالیت آمیلازی آرد را با عدد فالینگ بیان می کنند. اگر این عدد از 250 ثانیه خیلی کمتر باشد یعنی فعالیت آمیلازی آرد زیاد است و تولید نان با رنگی تیره و بافتی چسبنده می کند و اگر فعالیت آلفاآمیلازی آرد خیلی کم باشد این عدد از 250ثانیه بیشتر خواهد بود و نان تولیدی رنگی روشن و بافتی ترد و شکننده خواهد داشت.دراین تحقیق از شش کارخانه در شش استان، آرد ستاره تهیه گردید و پنج صفت پ هاش ، رطوبت ، خاکستر، گلوتن مرطوب و فعالیت آلفاآمیلازی مورد ارزیابی قرار گرفت و مشاهده شد که فعالیت آمیلازی آردها بسیار کم است.با اضافه نمودن مقادیر مناسبی از آرد مالت جو دیاستیک به آردها، عدد فالینگ آنها به حدود 250رسانده شد و فعالیت آلفاآمیلازی آنها در حد مطلوبی قرار گرفت.سپس از آردهای اولیه و آردهای حاوی آرد مالت جو تحت شرایط یکسان نان باگت تهیه گردید.و نتیجه تحقیق بیانگر این است که در چنین شرایطی تهیه نان باگت با کیفیت بهتری ارائه می شود.