نام پژوهشگر: حمید بلالی
حمید بلالی صادق خلیلیان
در شرایط کنونی که افزایش جمعیت و افزایش تقاضا برای محصولات کشاورزی موجب گسترش سطح زیر کشت آبی و پیشی گرفتن عوامل تقاضا بر عرضه منابع آب در بسیاری از مناطق دنیا از جمله در کشور ایران گشته، مدیریت تقاضای آب شامل بهره گیری از ابزارهای همسو نظیر سیاست قیمت گذاری آب و سیاستهای کشاورزی مرتبط با عامل آب به عنوان بهترین راهکار برای کنترل و مدیریت بهره برداری منابع آب مورد توجه قرار گرفته است. بطوریکه برخی از اقتصاد دانان معتقدند در حدود نیمی از ظرفیت ذخیره و حفظ منابع آب از طریق سیاستها و ابزارهای مدیریت منابع آب حاصل می گردد. در این تحقیق تلاش گردیده تا آثار سیاست های مدیریت تقاضای آب شامل سیاست قیمت گذاری آب، سیاست تعدیل پرداخت یارانه انرژی و سیاست تعدیل قیمت محصولات زراعی با نیاز آبی بالا بر بهره برداری و حفظ منابع آب زیر زمینی در بخش کشاورزی به عنوان بزرگترین بخش مصرف کننده آب در دشت همدان- بهار مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. متدلوژی بکاررفته در این تحقیق بر پایه روش برنامه ریزی ریاضی دینامیک استوار بوده و شامل مجموعه معادلات مدل رفتار تعادلی بخش کشاورزی، مدل تعادل منابع آب زیر زمینی و مجموعه معادلات تعیین کننده ارتباط بین این دو مدل است که در قالب یک مدل کلی برنامه ریزی دینامیک در محیط نرم افزاری gams 22.9 و با هدف حداکثر سازی بازده ناخالص حاصل از فعالیت های زراعی آبی تشکیل شده است. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر این موضوع می باشد که دلیل اصلی بهره برداری بی رویه از منابع آب زیر زمینی، هزینه پایین استفاده از این منبع و ارزان بودن آن برای بهره برداران بوده و سیاست قیمت گذاری آب آبیاری در سطوح مختلف، تاثیر معنی داری در کاهش تقاضا برای منابع آب زیر زمینی در بخش کشاورزی منطقه مورد مطالعه دارد. همچنین سیاست تعدیل یارانه انرژی و در واقع افزایش محدود قیمت این نهاده در بخش کشاورزی بعنوان نهاده مکمل آب که بصورت قابل توجه در فرآیندهای استخراج آب زیر زمینی و پمپاژ آن در سیستم های آبیاری تحت فشار مورد استفاده قرار می گیرد، هزینه استفاده از منابع آب زیر زمینی را افزایش داده و از این طریق باعث کاهش تقاضای آب زیر زمینی می گردد.
امید زمانی دادانه سید ابوالقاسم مرتضوی
در دو دهه اخیر و به ویژه در سالهای پایانی قرن بیستم، آب و مدیریت آن به یک دغدغه بزرگ بینالمللی تبدیل شدهاست. کشور ما نیز از جمله مناطقی است که با کمبود آب مواجه است. بطوریکه از مقایسه میانگین بارندگی سالانه کشور (240 میلیمتر) با میانگین بارندگی سالانه در سطح کرهزمین(850 میلیمتر) ملاحضه میشود که بارندگی در ایران کمتر از یک سوم متوسط بارندگی در سطح دنیاست. با وجود کمبودهای اشاره شده، کشاورزی ایران به شدت به آب آبیاری وابسته است. بطوریکه آب به عنوان مهمترین و محدودکنندهترین نهاده تولید کشاورزی در ایران به شمار میرود. در کشور ما به دلیل پراکنش نامناسب مکانی و زمانی بارندگی، بیشتر بار تولید موادغذایی بر دوش زراعتهای فاریاب است. دشت بهار-همدان هم از جمله مناطق کشور است که با بحران آب مواجه است. درصد بالایی از منابع آب مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصادی این دشت توسط منابع آب زیرزمینی تامین میگردد. کمیابی آب به عنوان مهمترین عامل محدود کننده فعالیتهای کشاورزی در این منطقه است. بدلیل گسترش سطح زیر کشت محصولات با نیاز آبی بالا و برداشتهای بیرویه، منابع آبزیرزمینی این دشت با خطر نابودی مواجه شدهاست. بطوریکه بدلیل منفی شدن بیلان آب از سال 1371 به عنوان دشت ممنوعه اعلام گردیده است. بر اساس آنچه ذکر شد و همچنین با توجه به اینکه یکی از راهکارهای توصیه شده جهت مقابله با کمبود آب، پیادهسازی نظام بهرهوریآب کشاورزی در ساختار مدیریت آب کشور میباشد، در این مطالعه افزایش بهرهوریآب در نتیجه سیاست قیمتگذاری آب به عنوان راهکاری برای حل مشکل آب منطقه مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور از روش برنامهریزیریاضی اثباتی و ماکزیمم آنتروپی در دو روش آبیاری نوین و سنتی استفاده شد. نتایج اعمال سیاست قیمت آب بر الگوی کشت نشان داد که با اعمال سیاست مذکور، سطح زیر کشت محصولات با نیاز آبی پایین و مجهز به روشهای نوین آبیاری افزایش مییابد. همچنین نتایج بررسی شاخصهای بهرهوری آب نشان داد که اعمال سیاست قیمت آب باعث افزایش بهرهوری آب خواهد شد، با این تفاوت که در روش آبیاری نوین رشد افزایش بهرهوری بیشتر از روش سنتی است.
زهرا غروی نوری حشمت اله سعدی
در عصر حاضر، فناوری اطلاعات و ارتباطات (ict)، درحال گسترش جهانی است و تأثیر به کارگیری این فناوری در حوزه های مختلف به ویژه کسب و کارهای کوچک بیش از پیش نمایان گردیده است. به کارگیری این نوآوری جدیدتوسط شرکت ها و بنگاه های کوچک و متوسط مزایا و کارکردهای متعددی به همراه دارد. آگاهی از مزایا و کارکردها در بنگاه های کوچک و متوسط به ویژه بنگاه های واقع در مناطق روستایی می تواند به مدیران و برنامه ریزان در جهت بهبود وضعیت و شرایط این بنگاه ها یاری رساند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی کارکردهای فناوری اطلاعات و ارتباطات (ict) در واحدهای صنعتی واقع در نواحی روستایی شهرستان همدان به شیوه پیمایشی- توصیفی انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان و کارشناسان واحدهای صنعتی مذکور که هر یک به نوعی در این شرکت ها با ict سر و کار دارند بوده است. انتخاب نمونه ها بر پایه فرمول کوکران صورت گرفت و تعداد 125 پاسخگو محاسبه شد. مهمترین ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن توسط متخصصان تأیید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 98/0 برآورد شد. نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از ict در واحدهای صنعتی روستایی شهرستان همدان کارکردهای مختلفی در زمینه-های اقتصادی، اجتماعی، آموزشی –مهارتی و نیز رضامندی مشتری و بازاریابی داشت. همچنین نتایج حاکی از آن بود که بین کارکردهای مختلف ict و انواع صنایع ( غیرفلزی، فلزی، غذایی، نساجی، شیمیایی، برق و سلولزی) تفاوت معنی داری وجود نداشت. علاوه بر آن بین متغیرهای میزان آشنایی کارکنان با ict و میزان استفاده آنها از ict در این واحدها رابطه معنی دار مشاهده شد. همچنین بین میزان استفاده کارکنان از ict در واحدهای صنعتی و شرکت آنها در دوره های آموزشی رابطه معنی دار مشاهده شد، اما بین برخی متغیرهای مستقل تحقیق مانند سن، سابقه فعالیت، رشته تحصیلی، میزان تحصیلات کارکنان و میزان استفاده آنها از ict رابطه معنی دار مشاهده نشد.
اژدر کتابی حمید بلالی
یارانه عبارت است از پرداخت های انتقالی بلاعوض نقدی و غیر نقدی دولت که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم برای افزایش قدرت خرید واقعی مصرف کنندگان، افزایش قدرت فروش تولید کنندگان، عادلانه تر کردن توزیع درآمد، ثبات اقتصادی و جبران آثار ناشی از سیاست های دولت به منظور حفظ یا ارتقای رفاه اجتماعی اعطاء می شود. با توجه به اجرای فاز اول هدفمندی یارانه ها و گذشت دو سال از زمان اجرای آن، پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه کشاورزان درباره اثرات اجتماعی و اقتصادی هدفمندی یارانه ها به شیوه پیمایش - توصیفی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را کشاورزان شهرستان بهار استان همدان تشکیل می دهند که بر پایه فرمول کوکران 374 نفر از آنها به عنوان نمونه جامعه آماری انتخاب شدند و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، با توجه به تعداد خانوارها، از هر روستا به طور تصادفی با تعدادی از سرپرستان خانوار مصاحبه انجام شد. مهمترین ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بود که روایی آن توسط متخصصان تایید و پایایی آن با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، 93/0 برآورد شد. با توجه به دیدگاه پاسخگویان نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای نشان داد در سطح معنی داری 1 درصد هدفمندی یارانه ها باعث بهبود بهره وری، مدیریت مصرف و مشارکت و فرصت های شغلی شده است. همچنین در سطح معنی داری 1 درصد از دیدگاه کشاورزان هزینه نهاده های تولید و هزینه خانوار افزایش داشته و میزان گرایش و نیاز به بیمه محصولات، رضایت از ارائه خدمات ، درآمد خانوار، اعتماد نهادی، عدالت اجتماعی و کیفیت بهداشت و آموزش کاهش داشته است. از دیدگاه کشاورزان جامعه آماری و با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت هدفمندی یارانه ها در فاز اول تنها در برخی از موارد مانند مدیریت مصرف و بهره وری به اهداف از پیش تعیین شده رسیده است و در اهدافی از قبیل عدالت اجتماعی، اشتغال، ارائه خدمات، بهداشت و آموزش و اعتماد نهادی موفقیت چندانی کسب ننموده است، بنابراین پیشنهاد می شود دولت در اجرای فازهای بعدی با دقت بیشتری اقدام نماید و با شناسایی گروه های هدف به درستی، هدفمندی یارانه ها را با اثربخشی بیشتری در گام های بعدی انجام دهد و با اعمال شیوه های کارآمدتر به جای پرداخت نقدی یارانه ها، هر چه بیشتر در تحقق اهداف هدفمندی یارانه ها تلاش نماید.
مسعود سامیان کریم نادری مهدیی
هدف اصلی این پژوهش بررسی عوامل موثر بر مدیریت پایدار آب کشاورزی در شهرستان همدان می باشد. مدیریت پایدار آب، به طور ساده اداره کردن منابع آبی است، به طوری که نیازهای حال و آینده استفاده کنندگان را برآورده نماید. جامعه آماری تحقیق که به صورت پیمایشی انجام شده است عبارتند از مجموعه گندمکاران آبی که در شهرستان همدان به کشاورزی اشتغال دارند که تعداد آنها 1800 نفر می باشد و از این تعداد 317 نفر از طریق نمونه گیری (تصادفی چندمرحله ای) انتخاب شده اند. پرسشنامه مهمترین ابزار جمع آوری اطلاعات در تحقیق حاضر است اما در کنار پرسشنامه از تکنیک مصاحبه نیز استفاده شده است. دقت شاخص ها و گویه ها در پرسشنامه یا روایی صوری توسط متخصصان فن مورد تائید قرار گرفته است. برای بررسی پایایی ابزار تحقیق پرسشنامه در اختیار 30 نفر از کشاورزان قرار گرفت و نتایج آن بررسی و آلفای کرونباخ آن محاسبه گردید و رقم 92 درصد به دست آمده که رقم قابل قبولی است. در تحلیل داده از روش های مختلفی آماری به ویژه رگرسیون چندگانه و نیز روش سطح بندی پایداری مزارع مورد مطالعه به روش پیشنهادی باسل استفاده شده است. نتایج حاصل از رگرسیون چند متغیره نشان داد که متغیرهای عوامل زراعی و عوامل سیاستگذاری و نهادی توانایی تبیین 34% (340/. =r2)تغییرات متغیر مدیریت پایدار آب کشاورزی را دارا می-باشند. همچنین نتایج تحقیق نشان داد که 3/95 درصد کشاورزان در گروه ناپایدار، 1/4 درصد کشاورزان در گروه نیمه پایدار و تنها 6/. درصد کشاورزان در گروه پایدار جای گرفتند.
حسین یاری موسی اعظمی
طرح تجهیزو نوسازی اراضی کشاورزی یکی از طرحهای اساسی و راهبردی بخش کشاورزی بوده که هدف از اجرای آن کاهش هزینه های تولید و افزایش در آمد کشاورزان در اراضی کشاورزی می باشداین تحقیق با هدف، ارزیابی عملکرد طرح تجهیز و نوسازی اراضی کشاورزی از نظر شاخصهای اقتصادی ، اجتماعی ،فنی و عملکردی و زیست محیطی در اراضی کشاورزی روستای خردمند از توابع شهرستان ملایر واقع در استان همدان انجام گرفته است. روش پژوهش توصیفی ¬ تحلیلی است که برای گردآوری داده ها از روش های میدانی و اسنادی استفاده شد.جامعه آماری تحقیق شامل 73 نفرازکشاورزان روستای خردمند مجری طرح به صورت تمام شماری انتخاب گردیدند. دقت شاخص¬ها و گویه¬ها یا روایی صوری پرسشنامه توسط متخصصان فن مورد تائید قرار گرفته و برای بررسی پایایی ابزار تحقیق پرسشنامه در اختیار 30 نفر از کشاورزان در روستای مورد نظر قرار گرفته و نتایج آن بررسی و مقدار آلفای کرونباخ آن 84 در صد محاسبه گردید که رقم قابل قبولی است. یافته های پژوهش نشان داد کشاورزان عموما" مردان متاهل میانسالی می باشند که دارای سواد کمتر از دیپلم بوده و به لحاظ سطح زیر کشت بین 10-5 و به لحاظ تعداد قطعات دارای 4-2 قطعه اراضی می باشند همچنین نتایج حاصل از اجرای طرح تجهیز و نوسازی اراضی در مورد چهار شاخص به کار رفته در این پژوهش یعنی شاخص اقتصادی، اجتماعی، فنی و عملکردی و شاخص زیست محیطی دارای رابطه مثبت و معنی¬داری بوده ولی بین وضعیت اقتصادی کشاورزان و اثر شاخص-های¬ ذکر شده تاثیر معنی داری مشخص نشد.
امید زمانی دادانه ابوالقاسم مرتضوی
در دو دهه اخیر و به ویژه در سالهای پایانی قرن بیستم، آب و مدیریت آن به یک دغدغه بزرگ بینالمللی تبدیل شدهاست. کشور ما نیز از جمله مناطقی است که با کمبود آب مواجه است. بطوریکه از مقایسه میانگین بارندگی سالانه کشور (240 میلیمتر) با میانگین بارندگی سالانه در سطح کرهزمین(850 میلیمتر) ملاحضه میشود که بارندگی در ایران کمتر از یک سوم متوسط بارندگی در سطح دنیاست. با وجود کمبودهای اشاره شده، کشاورزی ایران به شدت به آب آبیاری وابسته است. بطوریکه آب به عنوان مهمترین و محدودکنندهترین نهاده تولید کشاورزی در ایران به شمار میرود. در کشور ما به دلیل پراکنش نامناسب مکانی و زمانی بارندگی، بیشتر بار تولید موادغذایی بر دوش زراعتهای فاریاب است. دشت بهار-همدان هم از جمله مناطق کشور است که با بحران آب مواجه است. درصد بالایی از منابع آب مورد نیاز بخشهای مختلف اقتصادی این دشت توسط منابع آب زیرزمینی تامین میگردد. کمیابی آب به عنوان مهمترین عامل محدود کننده فعالیتهای کشاورزی در این منطقه است. بدلیل گسترش سطح زیر کشت محصولات با نیاز آبی بالا و برداشتهای بیرویه، منابع آبزیرزمینی این دشت با خطر نابودی مواجه شدهاست. بطوریکه بدلیل منفی شدن بیلان آب از سال 1371 به عنوان دشت ممنوعه اعلام گردیده است. بر اساس آنچه ذکر شد و همچنین با توجه به اینکه یکی از راهکارهای توصیه شده جهت مقابله با کمبود آب، پیادهسازی نظام بهرهوریآب کشاورزی در ساختار مدیریت آب کشور میباشد، در این مطالعه افزایش بهرهوریآب در نتیجه سیاست قیمتگذاری آب به عنوان راهکاری برای حل مشکل آب منطقه مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور از روش برنامهریزیریاضی اثباتی و ماکزیمم آنتروپی در دو روش آبیاری نوین و سنتی استفاده شد. نتایج اعمال سیاست قیمت آب بر الگوی کشت نشان داد که با اعمال سیاست مذکور، سطح زیر کشت محصولات با نیاز آبی پایین و مجهز به روشهای نوین آبیاری افزایش مییابد. همچنین نتایج بررسی شاخصهای بهرهوری آب نشان داد که اعمال سیاست قیمت آب باعث افزایش بهرهوری آب خواهد شد، با این تفاوت که در روش آبیاری نوین رشد افزایش بهرهوری بیشتر از روش سنتی است.
جلال نظری کمرودی حمید بلالی
شرکت های تعاونی روستایی برای بوجود آوردن زمینه ای که اعضاء سرنوشت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود را بر عهده گیرند و توسعه پایدار مناطق روستایی را به ظهور برسانند تشکیل شده اند. با توجه به نقش تعاونی روستایی در روستاها انجام مطالعه و بررسی عملکرد و راه های توفیق و توسعه این شرکت های تعاونی ضروری به نظر می رسد. لذا هدف از این تحقیق بررسی عملکرد شرکت های تعاونی روستایی شهرستان سوادکوه در استان مازندران است. این تحقیق بر اساس هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری داده ها، پیمایشی- توصیفی است. برای جمع آوری اطلاعات از ابزار پرسشنامه مشتمل بر دو نوع پرسشنامه که شامل پرسشنامه اعضا و ارکان مدیریتی شرکت های تعاونی روستایی و پرسشنامه عمومی شرکت های تعاونی روستایی استفاده شده است. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه با انجام پیش آزمون 30 پرسشنامه تکمیل و ضریب آلفای کرونباخ برای بخش های مختلف محاسبه شد که میزان آلفای کرونباخ به طور متوسط 0/87 بدست آمد. جامعه آماری و واحدهای تحلیل، شرکت های تعاونی روستایی شهرستان سوادکوه در استان مازندران بوده که بعد از تعیین حجم نمونه، داده های مورد نظر گردآوری گردید. در بررسی عملکرد شرکت های تعاونی روستایی شهرستان از آزمون های تحلیل همبستگی با توجه به نوع داده ها استفاده شد تا رابطه متغیرهای مستقل و متغیر وابسته مشخص شود برای بررسی عوامل موثر در عملکرد از روش رگرسیون چند متغیره به روش گام به گام استفاده شده است که بر اساس یافته ها، شناخت وظایف و اهداف تعاونی، همدلی بین اعضا و ارکان مدیریتی تعاونی روستایی، حمایت ها و مساعدت های اداره تعاون استان، ارتباط تعاونی روستایی با سازمان های مرتبط، اتحادیه های قوی تعاونی روستایی در منطقه، مشارکت پذیری بین اعضا و حمایت های قانونی دولت دارای اثر گذاری مثبت بر عملکرد تعاونی های روستایی شهرستان سوادکوه استان مازندران می باشند. نتایج این پژوهش می تواند با معرفی عوامل موثر عملکردی در شرکت های تعاونی روستایی شهرسستان باعث بهبود عملکرد تعاونی ها در منطقه شود.
سارا قزوینه حمید بلالی
صنعتی سازی روستایی راهبردی است که ابزارهای مناسب برای متنوع سازی اقتصاد روستایی را فراهم می آورد که با ایجاد اشتغال و افزایش و توزیع متعادل تر درآمدها، سطح زندگی روستاییان را بهبود بخشیده، زمینه دستیابی به توسعه پایدار روستایی را فراهم می سازد. با توجه به نیاز شدید جوامع بشری به مواد غذایی باید ضمن بالا بردن عملکرد مواد، از اتلاف آن جلوگیری نمود که ایجاد و توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی می تواند راه کاری مناسب برای جلوگیری از ضایعات و افزایش ارزش افزوده محصولات کشاورزی باشد. اولویت بندی سرمایه گذاری در صنایع تبدیلی کشاورزی علاوه بر اینکه امکان تخصیص بهینه منابع را فراهم می آورد، از زمان و هزینه های مراحل پیش سرمایه گذاری و تهیه مطالعه توجیهی طرح می کاهد. بنابراین هدف اصلی این تحقیق شناسایی اولویت های سرمایه گذاری برای توسعه صنایع تبدیلی کشاورزی و برآورد بازده اقتصادی سرمایه گذاری در صنایع تبدیلی زراعی و باغی شهرستان همدان می باشد. جهت بررسی و تعیین اولویت سرمایه گذاری در طرح های صنعت کشاورزی، معیارهای متفاوتی تعریف و شناسایی گردیده تا بتوان وضعیت نسبی طرح ها را نسبت به یکدیگر مورد سنجش قرار داد. براین اساس با استفاده از روش دلفی طبق نظرات 39 نفر از کارشناسان و صاحب نظران صنایع تبدیلی (به صورت تمام شماری)، در دور اول به شناسایی و وزن دهی به معیارهای اثرگذار از قبیل؛ سرمایه اولیه مورد نیاز، تاثیر در ایجاد ارزش افزوده در کل منطقه، اشتغال، نرخ بازگشت اقتصادی، مدت زمان بازگشت سرمایه، قابلیت صادرات غیرنفتی، کمک به کاهش ضایعات، مناسب با مزیت های نسبی منطقه و ارتباط با بخش های دیگر پرداخته، و در دور دوم با توجه به نتایج دور اول و با پیشنهاد صنایعی در زمینه محصولات زراعی و باغی که براساس مطالعاتی در خصوص انواع محصولات کشت شده و سطح زیر کشت آن ها به دست آمده، به اولویت بندی طرح های صنایع کشاورزی شهرستان همدان پرداخته است. شهرستان همدان با توجه به محدودیت های مالی و سرمایه گذاری، با طرح های متفاوت صنایع تبدیلی کشاورزی روبرو است که جهت انتخاب طرح های بهینه و با توجیه بیشتر مستلزم مطالعه دقیق طرح ها و بررسی معیارهای اقتصاد مهندسی از قبیل نرخ بازگشت سرمایه، دوره بازگشت سرمایه، ارزش فعلی خالص، میزان اشتغال زایی و ... می باشد. در حال حاضر صنایعی از قبیل بسته بندی حبوبات و خشکبار، تولید و بسته بندی کشمش، کنسرو غیرگوشتی، فرآوری الیاف، صنایع تبدیل سیب زمینی، خوراک دام و طیور،کارخانه آرد و محصولات خبازی که در بخش کشاورزی شهرستان همدان وجود دارد. ارزیابی اقتصادی در خصوص ده طرح اولیه انتخاب شده در روش دلفی، با استفاده از رهیافت اقتصاد مهندسی صورت گرفته است. یافته های تحقیق در نتایج به دست آمده از بخش دلفی این تحقیق، حاکی از آن است که در منطقه مورد مطالعه معیار سرمایه اولیه مورد نیاز به منظور ایجاد انگیزه و جذب اولیه سرمایه گذار، معیار مدت زمان بازگشت سرمایه و نرخ بازگشت اقتصادی از اهمیت بسیار بالایی برای تشویق سرمایه گذاری برخوردارند. لذا در برنامه ریزی برای سرمایه گذاری در صنایع تبدیلی و فرآوری محصولات کشاورزی توجه به این سه معیار در معرفی گزینه های سرمایه گذاری حایز اهمیت می باشد. براساس نتایج به دست آمده، از میان گزینه های مختلف موجود برای سرمایه گذاری و با در نظر گرفتن همه معیارها و با توجه به اهمیت هر یک از معیارهای مطرح شده، چه در بخش روش دلفی و چه در بخش رهیافت اقتصاد مهندسی، سرمایه گذاری در زمینه صنایع فرآوری و تبدیلی محصولاتی چون سیب زمینی، سیر، گوجه فرنگی، انگور و سایر میوه جات و ... از اولویت بسیار بالایی برخوردار است. لذا در ارایه هر گونه برنامه جهت گسترش و توسعه سرمایه گذاری در مورد فرآوری محصولات کشاورزی در منطقه مورد مطالعه توجه و در نظر گرفتن صنایع مرتبط با این محصولات می تواند باعث رشد و شکوفایی سرمایه گذاری و جذب سرمایه در زمینه تبدیل و فرآوری محصولات کشاورزی گردد.
مجید نصیری کریم نادری مهدیی
امروزه توسعه پایدار توجه بسیاری از دانشمندان را به خود جلب کرده است متخصصان بخش کشاورزی نیز راهبرد کشاورزی پایدار را به عنوان یکی ازجنبه های مهم دستیابی به توسعه پایدار پیشنهاد میکنند اما نتایج اکثر تحقیقات گواه برپایداری پایین این بخش می باشد ازسویی دیگر ازآنجا که پایداری و کارآیی رابطه نزدیکی با هم دارند این تحقیق برآن است که به میزان پایداری وکارآیی مزارع سیب زمینی کاران شهرستان بهار بپردازد. این تحقیق براساس هدف کاربردی ،براساس نحوه گردآوری داده هاپیمایشی وبراساس زمان مقطعی است. جامعه آماری این تحقیق مشتمل برکشاورزان سیب زمینی کارشهرستان بهارمیباشد،که تعدادآنهاحدود 1200 نفرمی باشندکه ازبین آنها 210 نفربه صورت نمونه گیری انتخاب شدند. ابزارگردآوری این تحقیق پرسشنامه می باشد که بااستفاده ازروش تحلیل وباز تحلیل (محقق ساخته ) پایایی آن احرازگردید. دادهای جمع آوری شده توسط نرم افزارآماریspssوdeapموردتحلیل قرارگرفت. نتایج حاصل ازسطح پایداری مزارع مورد مطالعه نشان میدهد که 27 مزرعه دارای سطح نسبتاپایدار (13 درصد)، 71 مزرعه دارای سطح نسبتا ناپایدار (34 درصد)، 112 مزرعه دارای سطح کاملاناپایدار (53 درصد) میباشند ،همچنین دربررسی کارایی ازاین تعدادمزارع ازنظرکارایی فنی،تعداد 21 مزرعه درحالت بازدهی نزولی نسبت به مقیاس، 98 مزرعه درحالت بازدهی صعودی نسبت به مقیاس و 91 مزرعه درمرزکارایی فنی قرار دارند وازنظرکارایی تخصیصی نیز، 98 مزرعه درحالت بازدهی صعودی نسبت به مقیاس و 112 مزرعه درمرزکارایی تخصیصی قراردارند. درکارایی تخصیصی تعداد 98 مزرعه درمرزغیرکاراقرارداشته که میانگین کارایی اقتصادی این مزارع 76/0 میباشدکه این نشاندهنده عدم کارایی تخصیصی مزارع به میزان 24/0 میباشد .درکارایی فنی نیز تعداد 119 مزرعه درمرز غیرکاراقرارداشته که میانگین کارایی اقتصادی این مزارع 75/0 میباشد که این گواه برعدم کارایی فنی مزارع به میزان 25/0 میباشد . درکارایی اقتصادی نیز تعداد 94 مزرعه درمرزغیرکارا قرارداشته که میانگین کارایی اقتصادی این مزارع 65/0 می باشدکه این شاهد برهدررفت نهادههای مصرفی به میزان 35/0 میباشد .ودرنهایت بین پایداری و کارایی فنی، تخصیصی واقتصادی هیچ رابطه معنی داری وجودنداشت .
یوسف ابراهیمی نادر مهرگان
هدف این تحقیق اندازه گیری کارایی فنی، مدیریتی و مقیاس شیلات کشور و بررسی امکان افزایش تولید از طریق افزایش کارایی است. بدین منظور کارایی های مذکور در طول سال های 1368 تا 1392 با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها و الگوی نهاده محور محاسبه شده و روند مربوط به هر یک از این اجزا مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان می دهد که روند کلی کارایی فنی و مقیاس در زیر بخش شیلات ایران نزولی است. در بخش شیلات فعالیت ها اکثراً به صورت سنتی و در مقیاس کوچک است و توان استفاده از ذخایر آبزیان در آب-های دور و بین المللی که به وسیله سایر کشورها در حال برداشت است در کشور ما پایین می باشد. در مرحله بعد زیر بخش شیلات کشور در حوزه های مختلف شامل آب های جنوب، آب های شمال، آب های داخلی و آبزی پروری، بخش های مختلف آبزی پروری و همچنین بر اساس استان های واقع در محدوده آب های جنوب و شمال را بررسی نموده و با استفاده از مدل تحلیل پنجره ای بر اساس انواع کارایی آن ها را رتبه بندی نموده ایم. جهت ارزیابی مدل ها از نرم افزار win4deap 1.1 استفاده شده است
حمید بلالی صادق خلیلیان
هدف از این تحقیق تعیین تاثیر سرمایه گذاری بر ایجاد اشتغال در بخش کشاورزی به تفکیک زیربخشها و تعیین مزیت نسبی آنها از بعد اشتغالزایی است. تحقیق بر اساس ( رهیافت تقاضای نیروی کار) استوار است و در آن فرض می شود که اشتغال بخاطر نامحدود بودن عرضه نیروی کار معادل با تقاضای نیروی کار می باشد. برای انجام تحقیق الگوی تجربی تعیین گردید که در آن اشتغال تابعی است از سرمایه گذاری ،ارزش افزوده ، شاخص دستمزد نیروی کار و برحسب شرایط خاص زیر بخشها متغیری نظیر سطح زیر کشت . برای انجام این تحقیق از تحلیل سری زمانی استفاده گردید. برای بررسی ایستایی متغیرها ، آزمونهای ریشه واحد و شکست ساختاری و برای بررسی همگرایی متغیرها آزمون همگرایی یوهانس بکار گرفته شد. نتایج حاصل از این دو آزمون نشان دادند که متغیرها در کلیه زیر بخشها شرایط آزمون همگرایی را دارا هستند و در همه آنها وجود یک بردار همگرایی یا رابطه تعادلی بلند مدت به اثبات رسید. برای بررسی پویاییهای کوتاه مدت و ارتباط آن با روابط بلند مدت از الگوی تصحیح خطای برداری (vec) استفاده شد. نتایج حاصل از بررسیها نشان دادند که سرمایه گذاری در بخش کشاورزی و زیر بخشهای زراعت و باغبانی ، شیلات و آبزیان و جنگل و مرتع رابطه مثبتی با اشتغال دارد. اما در زیر بخش های دامپروری و طیور به خاطر جانشین بودن دو عامل سرمایه و نیروی کار در دوره مورد مطالعه (1352-138) رابطه بین آنها منفی است. نتایج همچنین نشان دادند که زیر بخش زراعت و باغبانی از بعد اشتغالزایی دارای مزیت نسبی ، نسبت به سایر زیربخشهای کشاورزی بوده و توجه به افزایش سطح زیر کشت در سیاستگذاری کوتاه مدت می تواند بیکاری را تا حد قابل توجهی کاهش دهد.