نام پژوهشگر: زهرا محمدعلی میرزایی
زهرا محمدعلی میرزایی یداله یزدان پناه
تمامی مباحث عرفان نظری، بر وحدت شخصیه وجود بنا شده است و تقریباً سخن تمامی عرفا در این امر یکی است؛ بدین بیان که یک وجود بیش نیست و کثرات، تجلّیات او هستند زیرا عدم تناهی اش، جایی برای غیر نمی گذارد. بنابراین، اگر عرفا از چینش مراتب هستی سخن می گویند که پس از ذات، تعیّنات علمی عالم إله و تعیّنات خلقی عالم کون را دربرمی گیرد، منافاتی با وحدت وجود نداشته بلکه این کثرات، شئون حق هستند. ارتباط حق تعالی با کثرات، از دو راه سلسله ترتیب و وجه خاص می باشد. مراد از سلسله ترتیب، وسائط فیض الهی بوده و وجه خاص که اوّلین بار، محیی الدین بر آن تصریح نموده، ارتباط بی واسطه با حق است. اساس تحلیل عرفا از این رابطه، وحدت وجود و خاصیت اطلاقش است که حق، به تبع این اطلاق و عدم تناهی، در تمامی کثرات که مظاهر مقیّد او هستند، حضور وجودی دارد. بر اساس وجه خاص، حق تعالی با هر شیء البته به میزان حصه وجودی اش مرتبط است؛ با این حال، از جهت اکثر افراد به دلیل غلبه احکام امکانی، این باب به طور طبیعی بسته است که با کسب طهارت روحی و تلاش در جهت افزایش احکام وحدت، گشوده می گردد. با وجه خاص، حق تعالی از خود انسان به او نزدیک تر بوده و به جهت غلبه احکام وجوبی، حقیقت بیشتری از وی را نسبت به خودش داراست حتی اگر انسان این امر را درک نکند. وجه خاص با عین ثابت اشیاء که سهم شیء را از حصه وجود حقّانی معیّن می کند، پیوند داشته به علاوه، با انسان کامل نیز در ارتباط است چرا که وی، واسطه اصلی فیض الهی بوده و از آنجا که اسم جامع حق در او پیاده شده، به سریان او در تمامی مظاهر، سریان دارد. وجه خاص در توجیه بسیاری از مسائل عرفانی و شرعی مانند علم حق به جزئیات و توحید أفعالی نیز، بسیار کارگشاست. پژوهش حاضر، در صدد بررسی چگونگی رابطه انسان با حق بر اساس مبانی هستی شناختی عرفانی است که با توجه به قدمت این بحث، اکثر منابع این اثر، کتب دست اوّل در عرفان نظری می باشد. با نظر به اهمّیت وجه خاص، در این نوشتار، سعی شده با نگاهی نسبتاً جامع، احکام آن مورد بررسی قرارگیرد.