نام پژوهشگر: اسماعیل شیعه
افشین اصولی فرح حبیب
نظر به رشد روزافزون شهرها ولزوم برنامه ریزی های مدون درراستای کاهش معضلات گریبانگرشهرنشینی ورفاه بیشتر شهروندان مبحث یافتن روشهای مناسب درحل وفصل مشکلات شهری ومدیریت بهینه آن در تطبیق با واقعیات حاکم بر شهرها بسیار حایز اهمیت می باشد . توجه بیش از پیش به پارامترهای دخیل در تحلیل وضعیت موجود وبرنامه ریزی شهرها و یا پرداختن به مباحث کنترل یا ساماندهی درتوسعه آنها، نیاز به ابزار و توانائیهای با قابلیت های جدید و بالاتر را القا می نماید. از این روست که هدف اصلی این پژوهش ضمن معرفی این قابلیتها مبتنی بر منطق فراکتال، تبیین توانائیهای این تئوری در تحلیل و طراحی الگوهای توسعه شهری و پرداختن به نمونه های کاربردی مرتبط می باشد. بنا بر تعریف متخصصان، شهر زیبا، شهری است که در آن بین سه عنصر انسان، طبیعت و کالبد شهر تعادل ایجادشود. این تعادل امروزه کمتردر فضاهای شهری به خصوص در ایران دیده می شود.لذا با دیدی کلی نگر به جنبه های موضوع نگریسته شده که در آن ضمن استحصال و استخراج موضوعات مرتبط از منابع گوناگون با روش قیاسی از کل به جزء پرداخته شده است و روش کلی در نهایت روش توصیفی - تحلیلی برگرفته شده است. از این روست که هدف اصلی این پژوهش ضمن معرفی این قابلیتها مبتنی بر منطق فراکتال، تبیین توانائیهای این تئوری در تحلیل و طراحی الگوهای توسعه شهری و پرداختن به نمونه های کاربردی مرتبط می باشد.
فرشته بهمنی فرح حبیب
در جایگاه تحلیل وضعیت موجود شهرها و هم در راستای پیش بینی توسعه های آتی و از طرف دیگر بعنوان ابزاری قدرتمند در دست طراحان شهری بنابر خواص ویژه ای که ابزار فراکتال در اختیار دارد می تواند مثمر باشد. این پایان نامه در واقع گذاری است بر خصوصیات مشروحه فوق و برتری هائی که ابزار فراکتال می تواند در دستان طراحان و برنامه ریزان شهری باشد بنابر این تحلیل و تشریح پدیده رشد و توسعه شهرها با استفاده از منطق فراکتال و همچنین جستاری بر کاربرد این شاخه از ریاضیات کاربردی در طراحی شهری می تواند به جدّ مدنظر قرار گیرد..
مریم میرلو اسماعیل شیعه
فراغت یکی از پایه های حیات اجتماعی در دوران جدید است که با فعالیت دلخواه و آزادانه فرد فرد انسانها معنا می یابد.فراغت عرصه ای است که اختیار و آزادی انسان ها در آن عرصه بیشتر قابل اعمال است. یکی از جنبه های جدایی ناپذیر مفهوم فراغت نیز ، بعد مکانی و فضایی آن است و هریک از انواع فراغت، نیازمند فضاها، تسهیلات، خدمات، مدیریت و برنامه ریزی ویژه است. لذا ایجاد فضاهای فراغتی مناسب و مطلوب برای تمامی گروه های سنی و جنسی بخشی از وظایف برنامه های توسعه شهری قلمداد می شود. با این وجود، هنوز فراغت زنان بسیار محدود است. سه عامل کلیدی در فراغت عبارت اند از: زمان، فعالیت و فضا. و زنان در هر سه مورد وضعیت نامساعدی برای فراغت دارند. وقت آنها برای اوقات و فعالیت های فراغتی محدود است وترسیم خط میان کار و فراغت برای زنان دشوار است ، فضاهای فیزیکی و اجتماعی که زنان می توانند در آنجا به فعالیت های فراغتی بپردازند، محدود است و در واقع گزینه های اوقات فراغت آنها دچار محدودیت، خصوصی و خانه محور است. از طرف دیگر با افتادن مسئولیت خرید اقلام مصرفی خانواده بر دوش زن و به طور کلی با گسترش فرهنگ مصرفی، خرید تفننی به عنوان فعالیتی فراغتی، مطلوب زنان میشود. زیرا فرصتی برای خروج از خانه و حضور در مکانهای امن عمومی در اختیار آنها میگذارد. در مورد زنان شاغل نیز اضافه شدن کار بیرون خانه، در اوقات فراغت زنان محدودیتهای آشکاری ایجاد میکند. با این همه در دهه های اخیر برخی دگرگونیهای های فرهنگی و اجتماعی سبب شده که زنان بیشتر وارد فضای عمومی شوند. سه عامل کلیدی: تحصیل، تغییر الگوی مصرف و سبک زندگی در خانهها و اشتغال، سبب ورود بیشتر زنان ایرانی در دهههای اخیر به مکانهای عمومی شده است. یکی از نیازهای زنان شهری که اکنون دیگر در خانهها محصور نیستند نیازهای فراغتی است. این امر به خصوص باتغییر تدریجی سبک زندگی و کاسته شدن از تعداد فرزندان و اهمیتی که زنان برای سلامت، سرگرمی و فعالیتهای فراغتی برون خانگی قائل میشوند، اهمیت می یابد. با این اوصاف، غالب آنها نه تنها به وقت آزاد بلکه به فضا و تسهیلات مناسب و وسیله نقلیه ایمن و درآمد قابل مصرف برای پرداختن به اوقات فراغت دسترسی ندارند. بنابراین لازم است برنامهریزان به نیازهای آنان توجه نموده و در جهت گسترش فضاهای فراغتی عمومی نظیر ورزشگاهها، فرهنگسراها و مراکز تفریحی مناسب با علایق زنان اقدام کنند.سوالی که در این جا مطرح می شود این است که معیارهای زنان برای مطلوبیت این فضا چیست و برنامه ریزی شهری چگونه می تواند این معیارها را در فضاهای فراغتی به کار گرفته و زنان را به حضور در این فضاها تشویق کند. در این تحقیق با تاکید بر ضرورت حضور موثر زنان در فضاهای فراغتی ، تلاش خواهد شد با بررسی یک فضای نمونه (مجموعه ائل داغی زنجان ) عوامل موثر در مطلوبیت فضاهای فراغتی شناسایی و با بکار بردن این عوامل در برنامه ریزی و طراحی آن ، میزان حضور زنان را در چنین فضاهایی افزایش داد. اجتماع پذیر بودن فضا و نظارت اجتماعی ، امنیت فضا و سهو لت دسترسی به فضاهای فراغتی مواردی است در معیارهای کالبدی فضا مورد بررسی قرار خواهد گرفت. از طرفی نیازهای فعالیتی زنان متنوع بوده و مکانهای مختلفی از قبیل محل کار ، محل نگهداری و یا آموزش فرزندان ، خرید ، تهیه مایحتاج روزمره ، مراکز بهداشتی درمانی ( به ویژه برای کودکان ) مراکز تفریحی و ... را در برمی گیرد. در این تحقیق همچنین مطلوبیت کارکردی فضاهای فراغتی با توجه به تنوع نیازهای فعالیتی زنان تحلیل شده و نحوه ارتباط عملکردی فضاهای فراغتی با کاربری های مختلف بررسی خواهد شد. همچنین در روند تحقیق سایر موارد موثر در مطلوبیت فضاهای فراغتی شناسایی شده و در نمونه موردی مورد تحلیل قرار خواهد گرفت و شاخص های حاصل از نتایج تحلیل در نمونه موردی به کار برده خواهد شد. مجموعه ائل داغی زنجان به عنوان نمونه موردی با در برگرفتن سالن های نمایشگاهی دائمی، رستوران و کافی شاپ و فضاهای سبز، فضای فراغتی مناسبی را در خارج از محدوده و در عین حال چسبیده به خط محدوده شمالی را در اختیار خانواده ها قرار داده است. بررسی میزان رضایتمندی زنان شهر زنجان در استفاده از چنین فضای شهری با امکانات تفریحی - فراغتی کم نظیر در سطح شهر ، و به کارگیری عوامل کالبدی – کارکردی موثر در افزایش حضوراین نیمه از جمعیت شهر، در جهت گسترش عدالت اجتماعی و بهره مندی تمامی شهروندان از امکانات رفاهی شهر ضروری به نظر می رسد. از طرفی امروزه با رشد جمعیت شهرها و افزایش تراکم مسکونی در محدوده قانونی شهرها دامنه فضاهای فراغتی در خارج از این محدوده گسترده شده است . ایجاد چنین فضاهایی خارج از بافت شهری ، امکان نظارت اجتماعی که لازمه فضاهای امن شهری به خصوص برای زنان است را کاهش می دهد . از طرفی دسترسی به این گونه فضاها محدودتر شده و این محدودیت گروههای استفاده کننده از حمل و نقل عمومی از جمله زنان را بیشتر تحت تاثیر قرار می دهد. از طرفی نحوه ارتباط عملکردی چنین فضاهای فراغتی خارج از شهر با نیازهایی فعالیتی متنوع زنان نیز نیازمند برنامه ریزی ویژه است
نگین افشار اسماعیل شیعه
امروزه مراکز اغلب شهرهای بزرگ کشورتحت تاثیر فشارهای ناشی از افزایش جمعیتی و در نتیجه گسترش کالبدی آنها به سوی نواحی اطراف قرار گرفته است وغالبا مراکز شهری با مشکلات فراوانی چون تعدد کاربری ها،نحوه پراکنش خدمات اصلی،کهنگی وفرسودگی معابرومشکلات ترافیکی وغیره دست به گریبان می باشد . این تحقیق قصد داشته است مشکلات موجود در بافت مرکزی شهر اراک را با بررسی سه شاخصه کاربری زمین،نحوه پراکنش خدمات اصلی ووضعیت عبور و مرور سواره و پیاده مورد ارزیا بی قرار دادو در صورت اثبات عدم کارایی این بافت پیشنهاداتی در جهت بهبود وضعیت این بافت ارائه دهد. بررسی های این تحقیق نشان می دهد که مرکز شهر اراک با در نظرگیری شاخصه های مذکور متنوع ترین وبرترین فعالیت شهر را در خود جای داده است ودر نتیجه مهمترین و پر کارآمد ترین بافت شهری محسوب می گرددو با توجه به مهاجر پذیری و گسترش کالبدی روز افزون شهر اراک بافت مرکزی شهربه دلیل کم عرضی وکهنگی معابرپیاده وسواره ،فرسودگی وتعدد بیش از اندازه کاربری های اصلی درمقایسه با فضایی فیزیکی و..... مشکلاتی را در جهت ارائه خدمات برای شهروندان ایجاد نموده است. به طور کلی اصلی ترین پرسش های تحقیق نیز این بوده و به این نتیجه رسیده است که بافت مرکزی شهر اراک برای شهروندان از کارایی لازم برخوردار نیست ودر جهت افزایش کارایی این بافت باید اقداماتی در عرصه های برنامه ای و کالبدی و ساختار فضایی شهر انجام گیرد.
مهدی ابراهیمی بوزانی اسماعیل علی اکبری
وضعیت فضایی-کالبدی شهرهای کشور ایران به واسطه ی بارگذاری های بدون برنامه در زمینه های جمعیت و فعالیت دچار مشکلاتی است که مقدمه ی بهبود آن انجام مطالعات و تهیه طرح های توسعه شهری است. برای این منظور بررسی «چارچوب نظری و محتوایی» طرح های شهری در ایران که وسیله ی قانونی و اجرایی تعادل بخشی و توسعه فضاهای شهری است، ضروری است. هدف کلان این مطالعه، بررسی و تحلیل چارچوب نظری و محتوایی و انتخاب بهترین روش در تهیه طرح های توسعه شهری در ایران به منظور مدیریت و زندگی مطلوب شهری است. این رساله با بهره گیری از روش کیفی و شیوه ی تحلیل محتوا نشان می دهد طرح های توسعه شهری در ایران براساس روش شناسی پوزیتیویستی(اثبات گرایی)تهیه می شوند. الگوی سنتی تهیه طرح در این روش شناسی، الگوی جامع-تفصیلی است. این الگو یک مدل خطی است که از شناخت شروع شده و بعد از انجام استنتاج به ارائه طرح ختم می شود. در این الگو، وضعیت کالبدی و کاربری زمین در شهرها در قالب نقشه هایی به صورت کامل و قطعی تصویر و پیشنهاد می شود. طرح های تهیه شده با این روش عمدتاً تحقق نیافته و لذا در این خصوص باید مطالعات لازم انجام تا ضمن شناخت آسیب های این روش شناسی، تغییرات لازم برای رفع آسیب ها و افزایش تحقق پذیری طرح های توسعه شهری ایجاد شود. طرح های شهری در ایران موفق نبوده که علت عمده ی آن بی توجهی به واقعیت های شهرها و عدم توجه کافی به توان اجرایی شهرداری و دیگر نهادهای دولتی، عدم توجه به مشارکت های مردمی و تحمیل پروژه ها و وظایفی خارج از توان آن ها است. این نحوه ی برنامه ریزی شهروندان و مدیریت شهری را با مشکلات زیادی مواجه نموده است. در این رساله ضمن بررسی روش شناسی تهیه طرح های توسعه شهری، روش مشخص در تهیه این طرح ها به منظور افزایش تحقق پذیری و کاهش مشکلات مردم و مدیریت شهری بیان شده است که تلفیقی از رویکردهای شناخته شده و پیشنهادی و مبتنی بر طراحی دقیق شبکه معابر شهری، جانمایی قطعی کاربری ها ی فضای سبز و آموزشی با عملکرد محله ای؛ پهنه بندی سایر کاربری ها به ویژه با عملکرد فرامحله ای، و تهیه طرح های موضعی و موضوعی به ترتیب برای بافت های ویژه و موضوعات خاص و یا نیازمند جامع نگری است. علاوه بر تغییر در روش شناسی طرح های توسعه شهری لازم است اقدامات دیگری به شرح زیر در روند کلی برنامه ریزی شهری و تهیه طرح ها در کشور صورت پذیرد: 1. تهیه قانون جامع شهرسازی در راستای پرداختن شورای عالی شهرسازی و معماری کشور به طرح های ملی و منطقه ای و واگذاری کلیه مراحل تهیه، بررسی و تصویب طرح های محلی به نهادهای محلی و استانی در راستای تحقق مدیریت واحد شهری و افزایش مشارکت های محلی و مردمی. 2. تهیه قانون جامع زمین در راستای حل تعارضات منافع عمومی و حقوق اختصاصی و تحقق طرح های توسعه شهری.
بهنام ولی پور اسماعیل شیعه
استقرارنامناسب فضاهای آموزشی، به کارگیری روش های علمی را در استقرار منطقی ومناسب این مکان ها امری ضروری و اجتناب ناپذیر کرده است. قلمرو زمانی تحقیق سال 1389 می باشد وروش پژوهش در این تحقیق تحلیلی – توصیفی می باشد که در سطح 109 مرکز آموزش ابتدایی و راهنمایی و دبیرستانی واقع در104روستای شهرستان انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که فضاهای آموزشی واقع در مناطق روستایی شهرستان تکاب در هرسه مقطع به ویژه در مراکز دبیرستان از نظر اصول مکان یابی در شرایط مناسبی نیستند. .با توجه به تجزیه وتحلیل های انجام شده در محیط gis در قالب سه نقشه،مدل پیشنهادی جهت استقرار مراکز آموزشی در سه مقطع ابتدایی و راهنمایی و دبیرستان ، ارائه گردید.
بهزاد قربانی اسماعیل شیعه
بافتهای فرسوده شهری که تحت تأثیر مدرنیزاسیون شتابزده، جمعیت غیربومیِ بلاتکلیف و ناهماهنگ با زندگی شهری را به جای جمعیت بومی نشانده است، علاوه بر ایجاد محیط فیزیکی ناخوشایند، فضای اجتماعی ناپایداری نیز بوجود آورده است. فضایی که مستعد وقوع ناهنجاریهای اجتماعی است، که ابتدا ساکنین محدوده و سپس سایر مناطق شهر در معرض خطر آن قرار دارند. به همین دلیل و دلایل متعدد دیگر، نوسازی بافت های فرسوده شهری یکی از مسائل اساسی در حوزه شهرسازی می باشد. پایان نامه حاضر در پی آن است تا بافت های فرسوده واقع در ناحیه 2 از منطقه 9 شهرداری تهران را با بهره گیری از بازشناسی و به کارگیری قابلیت های اجتماعی و فضایی- کالبدی آن مورد ساماندهی و سازماندهی قرار دهد وبا ارائه راهبردهای منطقی و برگرفته از قابلیت های موجود در بافت فرسوده مورد مطالعه، تسریع در امر نوسازی را موجب شود . نظام کالبدی محدوده مورد مطالعه برگرفته از شهرسازی معاصر است و نظام اجتماعی آن از جوامعی مهاجر با خرده فرهنگ های متفاوت اما همبسته، به ودیعه گرفته شده است که در ترکیب های طایفه ای- زباتی ، انسجام اجتماعی شان را به طور نسبی تا به امروز حفظ کرده اند. چنین امری موجب شده تا علیرغم فرسودگی بافت، ارزش زیست و سکونت آن به طور نسبی حفظ شود. از سوی دیگر فضا ( کالبد) بافت ، بر اساس معیارها وشاخص ها ، دارای ضعف در انسجام فضایی-کالبدی می باشد. یافته های تحقیق حاضر که به روش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از قضاوت کارشناسانه (روش دلفی ) و بهره گیری از شیوه پیمایش میدانی (مشاهده و پرسشنامه) به دست آمده است، نشان می دهد که ضعف همبستگی بین اجتماع و کالبد(فضا) ، موجبات تضعیف و فرسودگی ساختار اجتماعی- کالبدی را فراهم می آورد. بازشناسی قابلیت های اجتماعی و فضایی- کالبدی موجود در بافت و به کارگیری آنها در تدوین راهبردها و طرح ساماندهی پیشنهادی دراین تحقیق، موجبات برخورد منطقی جهت مداخله در بافت فرسوده حاضر و تسریع در روند نوسازی را فراهم می آورد . وازگان کلیدی : بافت فرسوده شهری، ساماندهی، انسجام اجتماعی، انسجام فضایی- کالبدی
فرهاد افتخاری فر اسماعیل شیعه
از میان مشکلات فراوان شهر تهران یکی از آنها استقرار راه آهن در میان بافت جنوب شهر است. خطوط راه آهن در ابتدا در خارج از بافت شهری قرار داشته است اما با مرور زمان به علت رشد و توسعه شهرها به تدریج این خطوط در داخل بافت شهری قرار گرفته است و این موضوع در تهران به علت گسترش روز افزون شهر و افزایش جمعیت در جهت سکونت در نواحی اطراف مشکلی پیچیده تر به خود گرفته است. بررسی خطوط راه آهن در تهران و مسیر عبور آن از داخل محله ها معضلات و مشکلاتی را به وجود آورده است. که مهمترین آنها عبارتند از: گسیختگی بافت شهری، مشکل رفت و آمد بین دو خط راه آهن در ساعات مختلف روز و ایجاد ارتعاش و صدا. بنابراین موضوع مورد بحث در این پایان نامه بررسی قسمتی از بافتهای به وجود آمده در مسیر این خطوط و ساماندهی این بافت میباشد که به پیشنهاد بهبود نحوه استفاده از اراضی و بهسازی آن منجر خواهد گردید.
محمدتقی شهاب اسماعیل شیعه
ساماندهی و برنامه ریزی برای بافت قدیم شهرها، به مفهوم تجدید حیات هسته اصلی و مرکز شهر است که فاقد استانداردهای لازم بوده و با مسایلی از قبیل کمبود مسکن قابل سکونت، راه ها و گذرهای کم عرض، کمبود خدمات و تاسیسات و تجهیزات شهری، تراکم ترافیک و ... مواجه هستند. این بافت ها زمانی به بهترین نحو با مقاصد خود هماهنگ بودند ولی باگذشت زمان و گسترش شهر، هر روز پیش از گذشته با شکل اولیه خود ناهمساز می شوند. هدف عمده از ساماندهی بافت قدیم در این مطالعه، ساماندهی و انتظام معقول بافت قدیم، توزیع متوازن جمعیت و خدمات در ارتباط با عملکردها برای دستیابی به ساختار کالبدی و سازمان فضایی مطلوب برای ایجاد محیطی مناسب برای زندگی در چارچوب ارزش های فرهنگی و اجتماعی جامعه ساکن در بافت می باشد. در این پژوهش بافت قدیمی شهر کاشان به عنوان نمونه مورد مطالعه مد نظر بوده که باتوجه به تعاریف و اهداف مورد نظر، چارچوب نظری تحقیق، مطالعه و مصادیق و سوابق در چند شهر داخلی و خارجی انجام و سپس با توجه به مطالعات میدانی و اسنادی مطالعه وضع موجود در زمینه تاریخی، طبیعی و اقلیمی ، اقتصادی، احتماعی و کالبدی رسیده است. به رغم اهمیت این بافت و همچنین وجود توان های نهفته ای چون امکانات تاریخی و وجود آثار و ابنیه تاریخی، امکانات عملکردی (مراکز اداری، فرهنگی، آموزشی و تجاری) ، امکانات فضایی (فضاهای خالی) و امکانات اقتصادی (قرار گیری در مرکز فعالیت های اقتصادی شهر و همچنین عبور محور اصلی تهران –اصفهان)، نارسایی ها و کاستی هایی در زمینه اجتماعی، اقتصادی، عملکردی و کالبدی وجود دارد. عمده مشکلات عبارتند از: کاهش جمعیت وافت هویتی-اجتماعی بافت، مهاجرت قشر جوان، پایین بودن سطح فرهنگ عمومی، نبودن دسترسی های مناسب، کمبود خدمات و امکانات رفاهی، بالا بودن سطح سن متوسط ساختمان ها، پایین بودن تعداد ساختمان های با دوام، وجود خلل در انسجام و یکپارچگی بافت به وسیله خیابان های تازه بنیاد، پایین بودن قیمت زمین و نبودن شغل مناسب که با توجه به تهدید ها و مشکلات و همچنین امکانات و فرصت های موجود. تحلیل اطلاعات با استفاده از جدول (تکنیک) swot انجام شده و راهبردهای کلی برای مداخله در بافت بدست آمده است. پس از تدوین اصول نظری پیشنهادی، نیازمندی های بافت از نظر کاربری زمین به همراه سلسله مراتب شهری و همچنین همجواری های مناسب کاربری ها آورده شده و در نهایت برنامه پیشنهادی برای ساماندهی بافت قدیم شهر کاشان، در دو حوزه عملکردی و برنامه ریزی ارایه شده است.
فاطمه موسوی اسماعیل شیعه
زلزله یکی از خطرناک ترین سوانح طبیعی عصر حاضر می باشد که هر ساله در گوشه و کنار جهان جان هزاران انسان را تهدید و خسارتهای اجتماعی و اقتصادی زیادی به بار می آورد. زلزله یک پدیده طبیعی است به خودی خود نتایج نامطلوبی ندارد. آنچه از زلزله یک فاجعه می سازد عدم پیشگیری از آثار سوء، عدم آمادگی در مواجهه با آن و عدم سازگاری عوامل انسان ساخت با پدیده زلزله است. در مناطق شهری اثرات زیانبار معمول در اثر وقوع سوانح طبیعی، شامل تلفیقی از ویرانیهای کالبدی و اخلال عملکردی عناصر شهری است و ویرانی سازه ها و ساختمانهای مسکونی، شبکه راهها و دسترسیها و... از آن جمله هستند که به تبع خود تلفات انسانی را نیز دربر دارند. یکی از مهمترین عوامل در کاهش ضایعات ناشی از زلزله پیشگیری، وجود آمادگی قبلی و برنامه ریزی برای برخورد با پدیده زلزله می باشد. پیشگیری از اثرات سوء و آمادگی برای برخورد با زلزله جنبه های گوناگونی دارد. در این تحقیق اعتقاد بر این است که می توان با اندیشیدن به روشها و تمهیدات شهرسازی، آسیب پذیری کالبدی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از زلزله را کاهش داد. هدف اصلی پایان نامه حاضر ایجاد شهر ایمن در برابر زلزله و نمونه مورد مطالعه شهر چالوس است.
مهدی صباغی اسماعیل شیعه
پژوهش حاضر که به بررسی جایگاه فضاهای فرهنگی در برنامه ریزی شهری تهران می پردازد به این منظور تدوین گشته که وضعیت شهر تهران به لحاظ فضاهای فرهنگی را بررسی نموده مشکلات و کمبودها را در صورت وجود شناسایی کرده و راهکارهایی جهت رسیدن به وضعیت مطلوب ارایه نماید. بدین منظور در مرحله مطالعات پایه و مبانی نظری از روش مطالعات اسنادی و در مرحله بررسی و شناخته نمونه موردی علاوه بر مطالعات اسنادی و استفاده از آمار موجود، به منظور به روز نمودن اطلاعات، از طریق مراجعه به سازمان های ذیربط و انجام مصاحبه و همچنین استفاده از مطالعات میدانی، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. پژوهش حاضر در قالب شش فصل ارایه گردیده است. در فصل اول که شامل مقدمه است، به طرح مساله، ضرورت و اهمیت موضوع، هدف پژوهش و روش تحقیق پرداخته شده است. بررسی مبانی نظری عنوان فصل دوم می باشد. در این فصل به ارایه تعاریف مربوطه، شناخت برنامه ریزی فرهنگی و سابقه آن ومطالبی پیرامون اقتصاد ، فرهنگ و هنر پرداخته شده است. در این فصل ضمن طرح نظریات شهرسازی در مورد موضوع مورد تحقیق، فضاهای فرهنگی مورد مطالعه در این پژوهش نیز معرفی گردیده است. در فصل سوم با عنوان بررسی و تحلیل برنامه های توسعه بخش فرهنگ و هنر، ضمن بررسی نظام سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی، با کنکاش در محتوای برنامه های توسعه، مشکلات مربوط به نظام تصمیم گیری و همچنین مشکلات مربوط به روند اجرای برنامه های فرهنگی مورد بررسی و تحلیل قرار می گیرد. در فصل چهارم ضرورت های مربویط به ایجاد و یاگسترش فضاهای فرهنگی در شهر تهران ارایه می گردد به منظور ارزیابی دقیق تر موضوع مورد تحقیق، در فصل ششم، به بررسی و مطالعه نمونه موردی-که پس از بررس هایاولیه ناحیه سه منطقه پنج تهران تعیین گردید- پرداخته می شود. در این فصل پس از انجام مطالعات اجتماعی در سطح منطقه پنج و ناحیه سه و بررسی این ناحیه از نظر برخورداری از فضاهای فرهنگی منطقه پنج، با استفاده از روش برنامه ریزی راهبردی (strategic planning) و تکنیک swot ، ارایه شده است.
عباس توکلی مصطفی عباس زادگان
در این پایان نامه تقاضای مسکن شهری کشور در سال 1384 با استفاده از اطلاعات عوامل موثر بر تقاضای مسکن در طی 25 سال گذشته که به صورت سریهای زمانی می باشند، برآورد شده است. برای برآورد تقاضای مسکن سه روش اصلی وجود دارد که یکی مسکن را کالای همگن فرض می کند، دیگری آنرا یک کالای چندجنبه ای تلقی می کند و آخری کالای مسکن را دارای شقوق متمایز در نظر می گیرد. دراین تحقیق از روش اول استفاده شده است و برای همگن سازی کالای مسکن نیز از روش استاندارد سازی براساس قیمت کمک گرفته شده است. در این روش ابتدا یک واحد مسکونی با مشخصات و قیمت معین ، به عنوان واحد مسکونی استاندارد تعریف می شود و سپس تعداد واحدهای مسکونی موجود براساس این واحد استاندارد ، اندازه گیری می شوند. تخمین تقاضا نیز بر مبنای همین واحد استاندارد انجام می شود. در مدل مور استفاده تقاضا نیز بر مبنای همین واحد استاندارد انجام می شود. در مدل مورد استفاده ، تقاضا برای مسکن تابعی از قیمت ساختمانهای مسکونی ، درآمد خانوار، موجودی مسکن دوره قبل ، نسبت شهرنشینی ، تفاوت نرخ تورم در قیمت مسکن و قیمت سایر کالاها، هزینه اجاره و نرخ بهره وامهای بانکی بخش مسکن فرض شده است. با اندازه گیری تاثیر این متغیرها بر تقاضای مسکن شهری کشور طی سالهای 1356 تا 1378 به وسیله رگرسیون چند متغیره استاندارد ، این تقاضا در سال 1384 تخمین زده است . این تقاضا در بخش موجودی مسکن برابر 4166651واحد مسکونی استاندارد می باشد، همچنین دامنه کشش قیمتی تقاضای مسکن در کوتاه مدت بین 05/0 الی 078/0 و در بلند مدت بین 14درصد الی 21درصد می باشد. دامنه کشش درآمدی تقاضای مسکن نیز در کوتاه مدت بین 145/0 تا 159/0 و در بلند مدت بین 36/0 تا 394/0 محاسبه شده است. در پایان با توجه به کششهای قیمتی و درآمدی و تحلیل ضرایب رگرسیون ، پیشنهاداتی جهت کنترل تقاضا در سالهای آتی و پاسخگویی مناسب به آن ارائه شده است.
غلامرضا سعیدی اسماعیل شیعه
در این پایان نامه سیاست مسکن اجتماعی در طی برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور 78-1374 مورد ارزیابی واقع می گردد. معیارهای ارزیابی در این تحقیق شامل دو گروه از معیارهای کیفی و معیارهای کمی مسکن مناسب می باشد. بدین منظور ابتدا ابعاد اقتصادی مسکن از دیدگاه اقتصاد خرد و اقتصاد کلان تشریح گردیده و در ادامه آثار عرضه مسکن اجتماعی بر بازار مسکن خصوصی تحلیل شده است. به منظور شناخت سیر شکل گیری مشکل مسکن در کشور ضمن بیان سابقه برنامه های بخش مسکن در کشور، اهداف و عملکرد برنامه دوم توسعه اقتصادی ، اجتماعی و فرهنگی کشور در بخش مسکن و بویژه مسکن اجتماعی با تفصیل بیشتری مورد توجه واقع گردیده است. همچنین به منظور تشریح میزان موفقیت برنامه دوم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور در دستیابی به اهداف آن در زمینه مسکن اجتماعی، به بررسی یک نمونه مورد مطالعه پرداخته شده است، در این ارزیابی ، از میان معیارهای کمی و کیفی مسکن مناسب ، معیارهای :سرانه مسکونی، تراکم ناخالص مسکونی ، برخورداری از تاسیسات و تجهیزات شهری و تعداد واحدهای مسکن اجتماعی احداث شده طی سه سال اول اجرای برنامه دوم توسعه، انتخاب و مورد آزمون واقع شده اند. با توجه به نتایج حاصل از بررسی نمونه مورد مطالعه و سیر مطالعات صورت گرفته ، اقدام به نتیجه گیری و ارائه پیشنهادهایی جهت بهبود عملکرد مسکن اجتماعی در برنامه های بخش مسکن کشور شده است.
جواد افتخاری اسماعیل شیعه
محله به عنوان یک بخش از نظام سلسله مراتبی شهر همواره در طول تاریخ وجود داشته و با دگرگونی ساختار جوامع شهری تحولاتی پذیرفته است. عواملی چون جمعیت، ساختار اجتماعی و فرهنگی (مذهب و آداب و رسوم)، اقتصاد، طبیعت و دانش فنی زمان از مهمترین عواملی هستند که در دگرگونی محلات نقش داشته اند. به وجود آمدن محلات جدید شهری براساس طراحی های از پیش تعیین شده و یا محلاتی که صرفا توسط عوامل دسترسی تعریف می شوند به عنوان یکی از تقسیمات شهری امروز قابل بحث می باشد. ساکنین محله ها صاحبان اصلی آنها می باشند و آنها بخش اعظم زندگی خود را در آن سپری می نمایند. اگر آنها احساس کنند که محله متعلق به آنهاست از آن مواظبت می کنند و در سالم نگه داشتن محیط مسکونی خود سرمایه گذاری کرده و آن را ارتقا می دهند. احساس تعلق مهمترین محرک افزایش کیفیت فیزیکی و اجتماعی محله ها و به تبع آن شهر می باشد. منظور از احساس تعلق، برقراری ارتباط مناسب بین محیط فیزیکی محله و ساکنین آن است. حال سوالاتی در این مورد پیش می آید که چگونه می توان احساس تعلق را در بین ساکنین محله ها به وجود آورد. تقویت احساس تعلق از چه راههایی ممکن می گردد؟ چه شرایطی باید وجود داشته باشد که مردم از زندگی در محل سکونت خود احساس رضایت نمایند؟ و سوالاتی دیگر از این قبیل. عناوین مطالعاتی پژوهش حاضر شامل بررسی سیر تاریخ تکوین محله، کاربری زمین، معیارهای یک محله خوب، شناخت وضع موجود محله قلهک، تجزیه و تحلیل وضع موجود، سیاستها و ضوابط ساماندهی و برنامه ریزی می باشد. در نهایت این نتیجه حاصل شده است که به انتظام درآوردن کاربری زمین یکی از عوامل اساسی ارتقا زندگی ساکنین و بالطبع آن افزایش حس تعلق به محل زندگی می باشد.
اسماعیل شیعه ایرج اعتصام
این رساله، با نگرش علمی که بر مبنای روش پژوهشی و طرح فرضیه قرار دارد، به سنجش تاثیرات ناشی از اجرای برنامه های صنعتی سنگین ایران بر ساختار کالبدی - فضایی شهرهای تحت اجرا در خلال سال های 1340-1375 می پردازد. نحوه تصمیم گیری، مکان یابی و کیفیت اجرایی برنامه های صنعتی و تاثیرگذاری آن بر شهرها، از طریق نمونه مورد بررسی، در نقطه تمرکز مطالعه قرار دارد. همچنین، با بررسی نمونه های تاریخی، اسنادی و مقایسه ای در شهرها و کشورهای صنعتی نمونه جهان و با بهره گیری از مبانی و متون شهرسازی، کیفیت اجرایی این برنامه ها را در مطابقت قرار می دهد.حاصل کار بر مبنای آزمون شاخصه ها در نمونه مورد مطالعه، به اثبات این فرضیه می پردازد که در برنامه گذاری های صنعتی سنگین ایران، در دوره تحت بررسی، انتخاب مکانی شهرهها به درستی صورت نگرفته و شهرهای انتخاب شده برای اجرای این برنامه ها دارای تمهیدات و قابلیت های لازم نبوده اند. از سوی دیگر، نحوه اجرای برنامه ها نیز نارسا بوده و در اینگونه شهرها، بافت هایی متراکم، نامتناسب و به دور از قواعد و قانونمندی های شهرسازی را همراه با ساختار کالبدی - فضایی پریشان نتیجه داده است.