نام پژوهشگر: رقیه رحیمی
رقیه رحیمی علی سرباز جانفدا
در این پایان نامه ویژگی هایی از خم های بیضوی تعریف شده روی میدان های متناهی fq ،که دارای زیرگروه گویا از مرتبه ی سه می باشند را معرفی می کنیم. بسته به گویا بودن نقاط واقع در این گروه ها، دو حالت وجود دارد. نشان می دهیم که برای میدان های fq که (به پیمانه ی 3) q ? 1، تمام خم های بیضوی که یک نقطه از مرتبه ی سه دارند، زیرگروه های دیگری دارند که نقاط شان روی میدان متناهی تعریف نشده اند. اگر (به پیمانه ی 3) q ? 1، این مطلب درست نیست؛ اما یک تناظر یک به یک مابین خم هایی که نقاط از مرتبه ی سه و خم هایی که زیرگروه هایی با نقاط غیرگویا دارند، وجود دارد.
رقیه رحیمی داریوش فرد دهکردی
نگارگران مکتب اول هرات در معراج نامه شاهرخی (قرن نهم) ماجرای سیر و سلوک معنوی پیامبر (ص) در آسمان ها را در صفحاتی رنگین به تصویر کشیده اند. پیامبر به همراهی ملک مقرب- جبرییل- سوار بر مرکبی ترکیبی و نادر- براق- از پیامبران، فرشتگان، بهشت و جهنم دیدار می کند. در طول تاریخ برای توصیف معراج و درک مفاهیم آن، تفاسیر بسیاری آمده که هر کدام بر پایه ی تفکرات معنوی، معراج را جسمانی، روحانی و یا توأمان می دانند. ویژگی های انسانی و حیوانی در نظرگرفته شده برای عناصر شگفت انگیز به کار رفته در نگاره ها، در این پژوهش، شناسایی و مورد بررسی قرار می گیرند، تا اصل و ریشه ی چنین شخصیت پردازی هایی را دریابیم. هنرمندان برای ارائه ی تصویری معراج و انتقال مفاهیم آن برای افراد با سطوحِ مختلف از درک و آگاهی، به ناچار می بایست از زبانی آشنا و شناخته شده استفاده می کردند. خارق العادگی سفر و مشاهدات پیامبر(ص) بهترین زمینه برای ظهور موجودات ترکیبی بود که می توان اصل و ریشه ی ویژگی های آن ها را در تفکر اسطوره ساز انسان؛ نمادها و اسطوره ها پِی گرفت. ویژگی هایی از موجودات مختلف، انسان، حیوان و مانند آن، با هم ترکیب شده تا هرچه بهتر تجربه ای ماورایی و فوق طبیعی به تصویر کشیده شود. با توجه به اینکه موضوع معراج، نوظهور نبوده و پیشینه ی آن به گذشته ای دور برمی گردد، هنرمندان با در نظر داشتن روایات و تفاسیر، آثار ادبی، تحت تأثیر سنت های تصویرگری شرق دور، بین النهرین، هرات و نیز خلاقیت خود به ترسیم معراج و عناصر موجود در آن پرداخته اند.
رقیه رحیمی محمد حسین مشهدی زاده
در بخش اول این پایان نامه، الکترود خمیر کربنی با نانولوله های کربنی چند دیواره و لیگاند جدید 5،?5- فنیل متیلن، بیس سولفاندیل، بیس متیلن، بیس 4 آمینو- 4h – 1، 2، 4 تری آزول – 3– تیول اصلاح و برای اندازه گیری یون مس به روش پتانسیومتری مورد استفاده قرار گرفت. پاسخ این الکترود در گستره غلظتی 1-10´1/5-8-10´2/5 مولار خطی با شیب نرنستی (0/01±)mv/dec 30/41 و حد تشخیص 9-10 ´ 8/0 مولار می باشد. این الکترود زمان پاسخی برابر با 5 ثانیه داشته و پتانسیل آن در محدوده 6/5-3/0=ph مستقل از ph محلول نمونه است. در بخش دوم این پایان نامه، الکترود خمیر کربنی با نانولوله های کربنی چند دیواره و لیگاند جدید 2،?2- 1e، 1e?- 5، ?5 فنیل متیلن، بیس سولفاندیل، بیس متیلن، بیس 3- مرکاپتو- 4h- 1، 2، 4- تری آزول- 4، 5 دیل، بیس اتن- 1، 2- دیل دی فنول اصلاح و برای اندازه گیری یون جیوه به روش پتانسیومتری مورد استفاده قرار گرفت. پاسخ الکترود در گستره غلظتی 3-10´1/7-8-10´1/8 مولار خطی با شیب نرنستی (0/03±)mv/dec 29/91 و حد تشخیص 8-10 ´ 1/4 مولار می باشد. این الکترود زمان پاسخی برابر با 5 ثانیه داشته و پتانسیل آن در محدوده 3/5-1/5=ph مستقل از ph محلول نمونه است. همچنین برهمکنش بین لیگاند (pmmt) با یون جیوه به روش اسپکتروفتومتری مورد مطالعه قرار گرفت. در بخش سوم پایان نامه ساخت الکترود خمیر کربنی یون گزین بر پایه ی نانولوله های کربنی و لیگاند 2،? 2- فنیل متیلن، بیس سولفاندیل، دی استیک اسید برای اندازه گیری یون نقره مورد بررسی قرار گرفته است. پاسخ این الکترود در گستره غلظتی 3-10´2/0 -8-10´3/7 مولار خطی با شیب نرنستی (0/02±) mv/dec 60/23 و حد تشخیص 9-10´8/6مولار می باشد. زمان پاسخ الکترود 10 ثانیه و پتانسیل آن در محدوده 10/0-1/0=ph مستقل از ph محلول نمونه می باشد.
رقیه رحیمی مهدی مهدوی
زمینه و هدف: تحویل مستقیم آنتی¬ژن به سلول های دندریتیک موجب تقویت پاسخ های ایمنی می شود و راهکاری مناسب در مبارزه علیه پاتوژن¬هایی نظیر hiv می¬یاشد. هدف این مطالعه بررسی پاسخ های ایمنی حاصل از تحویل مستقیم پروتئین نوترکیب چنداپی توپی tat/pol/gag/env ویروس 1-hiv در مرحله تزریق یادآور با کمک آنتی بادی منوکلونال علیه 205-dec موجود در سطح سلول های دندریتیک موش جهت تقویت پاسخ های ایمنی است. مواد و روش¬ها: در این مطالعه، به دنبال تحریک (priming) موش های balb/c با dna vaccine حاوی سکانس 20-1tat، 610-577env، 190-150pol، 323-296env، 186-158gag و 61-44tat، به منظور به¬کارگیری ویژگی¬های سلول های دندریتیک در روند ایمنی زایی، پروتئین نوترکیب به روش شیمیایی به آنتی بادی علیه گیرنده 205-dec کونژوگه گردید. در مرحله تزریق یادآور موش های balb/c به صورت داخل پوستی با فرم کونژوگه یا غیرکونژوگه (کنترل) پپتید hivtop4 به همراه poly i:c به عنوان عامل بلوغ سلول های دندریتیک، ایمونیزه شدند و پاسخ های ایمنی حاصل از این واکسیناسیون با پاسخ های ایمنی گروهی از موش ها که واکسن پپتیدی مورد نظر را بدون اتصال به آنتی بادی مذکور دریافت کرده¬اند، مورد مقایسه قرار ¬گرفتند. تکثیر سلولی به روش برومو دی یوریدین، پاسخ سیتوتوکسیسیتی با اندازه گیری گرآنزیم b، سایتوکاین¬های 4-il، 17-il، ? ifn-و آنتی بادی توتال به ترتیب با روش الیزای مستقیم و غیر مستقیم سنجیده شدند. یافته¬ها: ایمونیزاسیون با پپتید متصل به آنتی بادی علیه 205-dec در مقایسه با گروه¬های کنترل موجب افزایش در پاسخ های تکثیری، تولید گرآنزیم b، تیتر آنتی بادی توتال و همچنین موجب افزایش سطح تولید سایتوکاین ? ifn-در مقایسه با 4-il و سطح آنتی بادی igg2a به igg1 می گردد. نتیجه¬گیری: تحویل مستقیم آنتی ژن پروتئینی مورد نظر به سلول های دندریتیک + 205-dec، در مقایسه با گروه¬های کنترل موجب افزایش سطح پاسخ های ایمنی با تمایل به سمت پاسخ های سلولی می شود.
رقیه رحیمی کامران مهدیان
زیست شناسی و کارایی کفشدوزک coccinula elegantula روی چند رژیم غذایی مختلف در دو دمای 1±25 و 1±30 درجه سلسیوس در شرایط آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت. تمام آزمایشهای انجام شده در دوره روشنایی به تاریکی 16:8 و رطوبت نسبی 5±65 درصد انجام گرفت. میانگین طول دوره های رشدی تخم تا حشره کامل روی رژیم های غذایی شته جالیز، تخم پروانه آرد، تخم پروانه آرد مخلوط با گرده، پسیل معمولی پسته، تخم بید غلات و شته انار در دمای 1±25 درجه سلسیوس به ترتیب 14/0±50/19، 18/0±33/19، 29/0±43/19، 27/0±21/21، 34/0±07/24 و 47/0±80/18 روز و در دمای 1±30 درجه سلسیوس به ترتیب 16/0±57/14، 14/0±82/13، 18/0±89/12، 19/0±45/15، 31/0±86/16 و 34/0±56/13 روز بود. بیشترین بقا کفشدوزک روی رژیم غذایی شته جالیز و در دمای 1±30 درجه سلسیوس بود. نتایج نشان داد که بین اثر دما و رژیم های غذایی مختلف بر طول دوره های رشدی اختلاف معنی داری وجود دارد. هم چنین تاثیر رژیم های غذایی شته جالیز، تخم پروانه آرد، تخم پروانه آرد مخلوط با گرده و پسیل معمولی پسته در دو دمای 1±25 و 1±30 درجه سلسیوس بر پارامترهای جدول زندگی کفشدوزک مورد بررسی قرار گرفت. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) این شکارگر با تغذیه از جیره های غذایی شته جالیز، تخم پروانه آرد، تخم پروانه آرد مخلوط با گرده و پسیل معمولی پسته در دمای 1±25 درجه سلسیوس به ترتیب 00/0±10/0، 10/0±12/0، 00/0±11/0 و 00/0±10/0 ماده/ماده/روز و در دمای 1±30 درجه سلسیوس نیز به ترتیب 00/0±13/0، 01/0±16/0، 01/0±16/0، 00/0±13/0 ماده/ماده/روز به دست آمد و نرخ خالص تولیدمثل (r0) این شکارگر با تغذیه از جیره های غذایی شته جالیز، تخم پروانه آرد، تخم پروانه آرد مخلوط با گرده و پسیل معمولی پسته در دمای 1±25 به ترتیب 32/0±08/69، 17/1±26/74، 41/0±17/76 و 33/0±48/86 ماده/ماده/نسل بود و در دمای 1±30 درجه سلسیوس نیز به ترتیب 12/1±54/97، 59/1±78/106، 24/1±18/104 و 50/0±66/108 ماده/ماده/نسل بود. نوع واکنش تابعی به وسیله رگرسیون لجستیک و پارامترهای قدرت جستجو با استفاده از رگرسیون غیرخطی تعیین شد. نتایج نشان داد که نوع واکنش تابعی حشرات کامل کفشدوزک در سه دمای 1±18، 1±25 و 1±32 درجه سلسیوس نسبت به تراکم های مختلف پوره های سن چهارم شته جالیز از نوع دوم بود و قدرت جستجوگری با افزایش دما افزایش یافت و هم چنین زمان دست یابی، از 118/0±667/1 به 067/0±223/0 ساعت کاهش یافت.
رقیه رحیمی ابوالقاسم خوش کنش
چکیده ندارد.
رقیه رحیمی فاطمه یاری
hla-g یکی از مولکول های غیر کلاسیک hla-i است که اولین بار با تشخیص بیان آن در سطح سلول های تروفوبلاست، به وجود آن پی برده شد. تاکنون 28 الل از ژن این مولکول شناسایی شده که ناشی از تغییراتی در نواحی کد کننده و غیر کد کننده آن می باشد. عمده این پلی مورفیسم در جایگاه اگزون 2، 3 و 4 این ژن می باشد. از بین افراد کاندید اهدای مغز استخوان که جهت hla typing به سازمان انتقال خون ایران مراجعه کرده بودند، 102 فرد سالم غیر خویشاوند به عنوان نمونه به طور تصادفی انتخاب شدند. از نمونه خون کامل حاوی edta 5% حاصل از این بیماران، dna با روش salting-out استخراج شد. سپس به کمک روش pcr-rflp و با استفاده از آنزیم های محدودالاثر، hla typing انجام شد. در این مطالعه میزان شیوع 9 الل hla-g با فراوانی شامل 01011g* (4%)، 01012g* (86/29%)، 01013g* (8/10%)، 01015g* (47/1%)، 01017g* (96/1%)، 01018g* (45/2%)، 01041g* (4/29%)، 01043g* (96/1%)، n0105g* (1/18%) به دست آمد. مطابق با این مطالعه ، در جمعیت ایران الل 01012g* و 01041g* بیشترین میزان شیوع را دارند. میزان شیوع این دو الل در جمعیت ایرانی، به ترتیب با جمعیت قفقاز (3/36%) و ژاپن (45%) تشابه دارد.