نام پژوهشگر: سارا درهمی
سارا درهمی محمدرضا اصلانی
ضایعات کبدی ناشی از عوامل سمی به علت افزایش روز افزون این عوامل در محیط زندگی انسان و دام ها روز به روز اهمیت بیشتری پیدا می کند. کبد بزرگترین ارگان بدن است که در متابولیسم مواد مختلف دخالت دارد. متابولیت های سمی حاصل از روندهای آنزیماتیک کبد، بیشترین بیماری زایی را در بافت کبد اعمال می کنند. دستگاه های بدن و به ویژه کبد عوامل حفاظتی در مقابل این متابولیت های سمی را دارا هستند ولی زمانی که مقدار ترکیبات سمی از ظرفیت ضد سمی کردن در بدن فراتر رفت، ضایعات متنوع بافتی بر اساس طبیعت ماده سمی شکل می گیرد که می تواند روند مزمن و یا حاد داشته باشد. استامینوفن یک داروی رایج مصرفی ضددرد و ضدتب است . این دارو وقتی در دزهای درمانی مصرف می شود ، بی خطر است . هرچند که دزهای بالای آن می تواند سبب سمیت کبدی شدید و حتی کشنده شود. اتفاقات اولیه متابولیکی و زیستی – شیمیایی که سبب سمیت می شود به خوبی تشریح شده است اما مکانیزم دقیق ایجاد جراحت و مرگ سلولی ، ناشناخته است. در این مطالعه تاثیر پیشگیری کننده ترکیب سولفوره فعال سیر، در کاهش ضایعات و جراحات بافتی ناشی از استامینوفن در موش سوری بررسی شده است. بدین منظور، 32 سر موش سوری نر تهیه شده و به 4 گروه 8 تایی تقسیم شدند، و عملیات زیر به مدت 7 روز روی هر گروه انجام گرفت: -گروه 1: موش های این گروه فقط استامینوفن را با دز mg/kg 400 به روش داخل صفاقی در روز 6 دریافت کردند (wang et al. 1996) - گروه 2: موش های این گروه ابتدا به مدت 5 روز آلیسین را همراه با آب آشامیدنی با غلظت 4000 ppm دریافت نموده و سپس در روز 6 استامینوفن را با دز mg/kg 400 به روش داخل دریافت نمودند. - گروه 3: موش های این گروه ابتدا به مدت 5 روز آلیسین را همراه با آب آشامیدنی با غلظت 2000 ppm دریافت نموده و سپس در روز 6 استامینوفن را با دز mg/kg 400 به روش داخل صفاقی دریافت کردند. - گروه4: موش های این گروه تنها آب آشامیدنی و غذای معمول رادریافت می کردند (شاهد منفی). 24 ساعت بعد از تزریق استامینوفن، موش ها پس از مرگ با ترحم به صورت سیستماتیک کالبدگشایی شدند. پس از مشاهده و ثبت تغییرات احتمالی در کبد هر یک از موشها، نمونه هایی از بافت کبد برداشت گردیده و درفرمالین بافر 10% قرار داده شد. پس ازانجام مراحل آماده سازی بافت در آزمایشگاه آسیب شناسی دانشکده و تهیه بلوکهای پارافینی، مقاطع بافتی 5 میکرونی تهیه گردید و به روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شده و از نظر هیستوپاتولوژیک بررسی شدند. در کبد موش های گروه اول، شدیدترین ضایعات نسبت به سایر گروه ها مشاهده گردید. این ضایعات شامل پرخونی متوسط تا شدید، خون ریزی متوسط تا شدید، تغییرات دژنراتیو متوسط تا شدید در هپاتوسیت ها و نکروز هپاتوسیت های اطراف ورید مرکز لوبولی بود. هم چنین در تعدادی از موش های این گروه نکروز کبد با الگوی bridging و massiveبا درجه متوسط و شدید مشاهده شد. نفوذ سلول های آماسی در اطراف ناحیه نکروز به صورت مختصر مشاهده گردید. که کلیه ضایعات بافتی در گروه های مصرف کننده آلیسین، با افزایش میزان آلیسین به صورت معنا داری کاهش یافته بود. در مجموع می توان نتیجه گرفت، استفاده از آلیسین به منظور تخفیف ضایعات بافتی در کبد ناشی از دز های بالای استامینوفن مفید به نظر می رسد. در این مطالعه تاثیر پیشگیری کننده ترکیب سولفوره فعال سیر، در کاهش ضایعات و جراحات بافتی ناشی از استامینوفن در موش سوری بررسی شده است. بدین منظور، 32 سر موش سوری نر تهیه شده و به 4 گروه 8 تایی تقسیم شدند، و عملیات زیر به مدت 7 روز روی هر گروه انجام گرفت: -گروه 1: موش های این گروه فقط استامینوفن را با دز mg/kg 400 به روش داخل صفاقی در روز 6 دریافت کردند (wang et al. 1996) - گروه 2: موش های این گروه ابتدا به مدت 5 روز آلیسین را همراه با آب آشامیدنی با غلظت 4000 ppm دریافت نموده و سپس در روز 6 استامینوفن را با دز mg/kg 400 به روش داخل دریافت نمودند. - گروه 3: موش های این گروه ابتدا به مدت 5 روز آلیسین را همراه با آب آشامیدنی با غلظت 2000 ppm دریافت نموده و سپس در روز 6 استامینوفن را با دز mg/kg 400 به روش داخل صفاقی دریافت کردند. - گروه4: موش های این گروه تنها آب آشامیدنی و غذای معمول رادریافت می کردند (شاهد منفی). 24 ساعت بعد از تزریق استامینوفن، موش ها پس از مرگ با ترحم به صورت سیستماتیک کالبدگشایی شدند. پس از مشاهده و ثبت تغییرات احتمالی در کبد هر یک از موشها، نمونه هایی از بافت کبد برداشت گردیده و درفرمالین بافر 10% قرار داده شد. پس ازانجام مراحل آماده سازی بافت در آزمایشگاه آسیب شناسی دانشکده و تهیه بلوکهای پارافینی، مقاطع بافتی 5 میکرونی تهیه گردید و به روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شده و از نظر هیستوپاتولوژیک بررسی شدند. در کبد موش های گروه اول، شدیدترین ضایعات نسبت به سایر گروه ها مشاهده گردید. این ضایعات شامل پرخونی متوسط تا شدید، خون ریزی متوسط تا شدید، تغییرات دژنراتیو متوسط تا شدید در هپاتوسیت ها و نکروز هپاتوسیت های اطراف ورید مرکز لوبولی بود. هم چنین در تعدادی از موش های این گروه نکروز کبد با الگوی bridging و massiveبا درجه متوسط و شدید مشاهده شد. نفوذ سلول های آماسی در اطراف ناحیه نکروز به صورت مختصر مشاهده گردید. که کلیه ضایعات بافتی در گروه های مصرف کننده آلیسین، با افزایش میزان آلیسین به صورت معنا داری کاهش یافته بود. در مجموع می توان نتیجه گرفت، استفاده از آلیسین به منظور تخفیف ضایعات بافتی در کبد ناشی از دز های بالای استامینوفن مفید به نظر می رسد.