نام پژوهشگر: مریم شیرانی

بررسی تغییرات میزان آنتی اکسیدانهای برگ و ارتباط آنها با عملکرد گلرنگ تحت رژیم های مختلف رطوبتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1388
  مریم شیرانی   پرویز احسان زاده

کمبود روز افزون منابع آب جهت تولید محصولات کشاورزی، هرساله اثرات زیانباری را بر تولید محصولات زراعی کشورمان تحمیل می کند. ازاین رو این تحقیق با هدف مطالعه تأثیر شرایط مختلف رطوبتی بر میزان آنتی اکسیدانهای آنزیمی در برگ، شاخص پایداری غشاء، محتوای آب نسبی برگ، عملکرد و اجزاء عملکرد ژنوتیپ های مختلف گلرنگ در سال زراعی 1387 به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کاملاً تصادفی با چهار تکرار در مزرعه پژوهشی دانشکده کشاورزی دانشگاه صنعتی اصفهان انجام شد. سطوح تیمار آبیاری بر اساس تبخیر تجمعی از طشت تبخیر کلاس a شامل i1 ( 75 میلی متر)، i2 (115 میلی متر) و i3 (155 میلی متر) به عنوان فاکتور اصلی و شش ژنوتیپ گلرنگ شامل اراک2811، s149، کوسه، نبراسکا10، k12 و c111 به عنوان فاکتور فرعی بود. پارامترهای شاخص سطح برگ (lai)، میزان آنتی اکسیدان های آنزیمی، شاخص پایداری غشا (msi) و محتوای نسبی آب گیاه (rwc) در مرحله گلدهی و صفات دیگر در مرحله رسیدگی کامل اندازه گیری شدند. میانگین میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز در سطح i2 نسبت به سطح i1 به ترتیب به میزان 19 و 8/5 درصد افزایش یافت اما در سطح i3 به میزان 33/8 و 45 درصد نسبت به سطح i1 کاهش نشان داد. محدودیت رطوبت خاک در گلرنگ به ترتیب منجر به کاهش 64/9، 33/8 و 34/9 درصدی میانگین lai، msi و rwc شد. در سطح آبیاری i3 میانگین تعداد طبق در بوته، دانه در طبق، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک و درصد روغن به ترتیب 27، 15/6، 35/6، 33/9 و 11/4درصد نسبت به سطح آبیاری i1 کمتر بود اما درصد پروتئین 17 درصد نسبت به سطح i1 افزایش یافت. با افزایش محدودیت رطوبت، در ژنوتیپ های مقاوم تر به کم آبی فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان افزایش یافت. این در حالیست که در ژنوتیپ های حساس تر به کم آبی کاهش این آنزیم ها مشاهده شد. بیشترین کاهش msi، lai و rwc تحت شرایط تنش خشکی مربوط به ژنوتیپ های s149، کوسه، نبراسکا و اراک بوده که با کاهش آنزیم های آنتی اکسیدان و در نتیجه حساسیت بیشتر این ژنوتیپ ها به تنش خشکی همراه بود. در ژنوتیپ های k12 و c111 نیز افزایش فعالیت cat و apx و حفظ بیشتر msi و rwc موجب مقاومت بیشتر به شرایط تنش خشکی گردید. می توان چنین نتیجه گرفت که فعال شدن سیستم های آنزیمی آنتی اکسیدان در گیاه گلرنگ نقش کلیدی در افزایش مقاومت به تنش در این گیاه دانه روغنی مهم بر عهده دارد. اما وجود اثر متقابل ژنوتیپ در آبیاری برای صفات میزان فعالیت آنزیم ها، lai، msi و rwc نشان دهنده آن است که تنها افزایش یا کاهش میزان آنزیم های cat و apx عامل تعیین کننده مقاومت یا حساسیت یک ژنوتیپ به تنش خشکی محسوب نمی شود و عوامل دیگری نظیر توانایی گیاه در حفظ محتوای آب، مقاومت در برابر عوامل مخرب غشا، حفظ سطح برگ و افزایش آنتی اکسیدانهای دیگر در تعیین مقاومت به تنش موثر می باشند.

ارزیابی شوری و پوشش گیاهی در منطقه آق قلا و گمیشان، با استفاده از فناوری rsو gis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  مریم شیرانی   عباس پاشایی اول

شور شدن خاکها، فرایند غالب تخریب خاک در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد که، موجب کاهش میزان عملکرد محصولات زراعی ، افزایش فرسایش و تشدید بیابانزایی می گردد. امروزه، تهیه نقشه از خصوصیات مختلف خاک و همچنین پوشش گیاهی این مناطق با استفاده از داده های ماهواره ای و فناوری سنجش از دور امکان پذیر می باشد. استفاده از این داده ها در مقایسه با روشهای سنتی و معمول، نقشه هایی با هزینه کمتر، مدت زمان کوتاهتر، به هنگام و با دقت بالاتر را تولید می نماید، و به خصوص جهت قرار گرفتن در gis به عنوان لایه های اطلاعاتی، مناسب هستند. بسیاری معتقدند تلفیق سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی پتانسیل استفاده از داده های سنجش از دور را به بهترین نحو افزایش می دهد لذا با تلفیق آنهاامکان تهیه آسانتر و سریعتر نقشه های کمی در مورد فاکتورهای خاک وجود دارد. در مطالعه حاضرامکان تهیه نقشه تغییرات مکانی شوری و پوشش گیاهی نوار مرزی( آق قلا و گمیشان) استان گلستان با کمک تصاویرماهواره ایaster، etm+و سیستم اطلاعات جغرافیای مورد بررسی قرار گرفت. منطقه مورد مطالعه در استان گلستان در عرضهای جغرافیایی36:45و 37:7شمالی و طولهای 45:3 و 55 شرقی واقع شده وحداقل ارتفاع از سطح دریای آزاد 33- مترگزارش میشود. جهت ارزیابی شوری، برداشت میدانی با روش نمونه برداری تصادفی انجام گرفت؛ نمونه های خاک سطحی به عمق تقریبی10-0 سانتی مترو با استفاده از مکان یاب جغرافیایی ‏‎(gps)‎‏، برداشت شدو پارامترهای مورد نیازنظیر هدایت الکتریکی (ece) ، اندازه گیری گردید. در این مطالعه با استفاده از نرم افزارهای ermapper7/1 ،erdas imagine9/1 ،arc view3/2a، پس از تصحیح هندسی تصاویر؛ برای بارزسازی، تکنیکهای مختلفی نظیر ترکیب باندی، نسبتهای باندی، تلفیق داده ها و شاخص پوشش گیاهیndvi استفاده گردید. سپس جهت استخراج کلاسهای شوری؛ استخراج ارزشهای رقومی پیکسلها، مدل آماری رگرسیون چندمتغییره، طبقه بندی نظارت شده والگوریتم حداکثر احتمال؛ و برای استخراج کلاسهای پوشش گیاهی طبقه بندی نظارت نشده بکار گرفته شد. در پایان نقشه شوری به ترتیب برای تصاویرetm+وaster با ضریب همبستگی(r2) و8/97%و 7/99درصد، در5 کلاس شوری ونقشه پوشش گیاهی در 6 کلاس بدست آمد.

مقایسه ساختاری و محتوایی « سوانح» احمد غزالی و« لمعات» فخرالدین عراقی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  مریم شیرانی   علی اصغر میرباقری فرد

چکیده عشق از همان اوایل شکل گیری تصوف اسلامی در کنار زهد جای گرفت و باعث گرمی و روشنی هرچه بیشتر سلوک عارفانه شد.سالکان در طی منازل طریقت با گذر از این منزل پر خوف و خطر می آموزند که باید از خودی خود بگذرند تا به حقیقت وجودی برتر به نام «معشوق» معرفت یابند.از این رو، در متون عرفانی از عشق به عنوان یکی از ارکان اصلی تصوف اسلامی یاد شده و نویسندگان مکتب تصوف کوشیده اند تا علی رغم تعریف ناپذیری عشق، به تبیین خصایص عشق و احوال عاشق و معشوق بپردازند. اولین اثر مستقل فارسی که درباره موضوع عشق تألیف شده، «سوانح» احمد غزالی (م520ه) است.غزالی با جملاتی ساده، موجز و موثر به شرح و بیان عشق مطلق پرداخته و احوال عاشق و معشوق را به دقت بررسی و توصیف کرده است.او با نوشتن این اثر بدیع و ماندگار باب تازه ای را در تفسیر عشق گشود به طوری که پس از او نویسندگان مختلفی موضوع عشق را به طور مستقل مورد توجه قرار دادند و رسالات متعددی در ای باره تألیف شد.مهمترین این رسالات، «لمعات» فخرالدین عراقی(م688ه)است.عراقی نیز با زبانی روان، شیوا و شاعرانه به شرح و توصیف عشق پرداخته است، اما آنچه درباره این دو اثر ارزشمند اهمیت دارد این است که عراقی تا چه اندازه در نگارش لمعات تحت تأثیر سوانح بوده و رساله او«بر سنن سوانح» غزالی نوشته شده یا «لبّ فصوص» ابن عربی است. این رساله بر آن است تا با تحلیل و مقایسه ساختار و محتوای این دو متن، پاسخ مناسبی برای این پرسش ارائه کند.از این رو، دو متن براساس سطوح سبک شناسی ابتدا در دو سطح زبانی(آوایی، لغوی، نحوی) و ادبی به طور دقیق وجداگانه بررسی شد تا سبک شخصی احمد غزالی وشیخ عراقی در نگارش این دو اثر معلوم شود. در ادامه دیدگاههای عرفانی آنها در سطح فکری ومحتوایی نیز تحلیل شد.در فصل آخر نتایج به دست آمده باهم مقایسه شد و میزان تأثیر پذیری عراقی از سوانح غزالی ونیز از فصوص الحکم ابن عربی آشکار شد. کلیدواژه ها: سوانح، لمعات، احمد غزالی، فخرالدین عراقی،ساختار، محتوا.