نام پژوهشگر: فریده عصاره

بررسی روند و مقایسهء تولید اطلاعات علمی توسط اعضای هیأت علمی دانشکده های کشاورزی و مهندسی علوم آب دانشگاه شهید چمران طی سال های 1378-1387
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  اکرم احمدیان   فریده عصاره

هدف اصلی این پژوهش، بررسی روند و مقایسه تولید اطلاعات علمی توسط اعضای هیأت علمی دانشکده های کشاورزی و مهندسی علوم آب دانشگاه شهید چمران طی سال های 1378-1387 است. در این پژوهش، میزان اطلاعات علمی تولید شده توسط اعضای هیأت علمی دانشکده های کشاورزی و مهندسی علوم آب و روند رشد آنها به تفکیک چهار مدرک علمی (کتاب، مقاله، پایان نامه و گزارش طرح تحقیقاتی) در دو بازه زمانی 5 ساله بررسی شده است. روش پژوهش توصیفی- مقایسه ای و نیز با استفاده از شاخص های علم سنجی می باشد. ابزار گردآوری داده ها، کارنامه پژوهشی دانشگاه شهید چمران اهواز، فهرست انتشارات اعضای هیأت علمی این دانشگاه، پایگاه وب آو ساینس و پرسشنامه می باشد. جامعه مورد پژوهش شامل مجموع فعالیت های پژوهشی 70 نفر عضو هیأت علمی با مرتبه های استادی، دانشیاری، استادیاری و مربی شاغل در دانشکده های کشاورزی و مهندسی علوم آب است. تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشکده های کشاورزی و مهندسی علوم آب در قالب 8 گروه آموزشی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج پژوهش نشان می-دهد که از مجموع 2108 مدرک علمی تولید شده در طول ده سال، 1408 عنوان مقاله (66/79 درصد)، 498 عنوان پایان نامه (23/62 درصد)، 155 عنوان طرح تحقیقاتی (7/35 درصد) و 47 عنوان کتاب (2/22 درصد) می باشد. روند رشد تولید اطلاعات علمی در طی سال های مورد مطالعه، روندی افزایشی بوده، اگر چه از نوساناتی نیز برخوردار بوده است. مقایسه روند رشد و تولید اطلاعات علمی در دو بازه زمانی 5 ساله نشان می دهد که از مجموع 2108 عنوان مدرک علمی تولید شده، 767 عنوان در بازه زمانی 5 ساله اول 1378-1382 و 1341 عنوان در بازه زمانی 5 ساله دوم 1383-1387 تولید شده است. این نتیجه نشان می دهد که تولید اطلاعات علمی در 5 ساله دوم به بیش از 1/5 برابر تولید اطلاعات در 5 ساله اول رسیده است. یکی از دلایل این امر می تواند تفکیک گروه آبیاری و آبادانی از دانشکده کشاورزی و تشکیل دانشکده مهندسی علوم آب و ایجاد رقابت در افزایش فعالیت های آموزشی و پژوهشی بین اعضای هیأت علمی این دو دانشکده باشد. دلیل دیگر می تواند مربوط به افزایش تعداد اعضای هیأت در بازه زمانی 5 ساله دوم باشد به طوری که، مجموع تعداد اعضای هیأت علمی در بازه زمانی 5 ساله اول برابر با 52 نفر بود که از این تعداد، 34 نفر در دانشکده کشاورزی و 18 نفر در گروه آبیاری و آبادانی خدمت می کردند. حال آنکه مجموع تعداد اعضای هیأت علمی در بازه زمانی 5 ساله دوم برابر با 67 نفر بود که از این تعداد 49 نفر در دانشکده کشاورزی و 18 نفر در دانشکده مهندسی علوم آب به کار اشتغال دارند. بررسی تولیدات علمی گروه ها نشان می دهد که گروه های سازه های هیدرولیکی، گیاهپزشکی و آبیاری و زهکشی هر کدام به ترتیب با تولید 503، 466 و 312 عنوان مدرک، بیشترین میزان تولید اطلاعات علمی را طی سال های مورد مطالعه به خود اختصاص داده اند. همچنین عملکرد علمی دانشکده مهندسی علوم آب در بازه زمانی 5 ساله دوم، با 679 عنوان مدرک علمی، بهتر از عملکرد علمی دانشکده کشاورزی با 662 عنوان مدرک علمی بوده است. نتیجه این مقایسه به طور نسبی نیز نشان می دهد که نسبت اطلاعات علمی تولید شده به تعداد اعضای هیأت علمی در دانشکده مهندسی علوم آب برابر با 37/72 است و در دانشکده کشاورزی برابر با 13/51 بوده است، که این نیز بیانگر عملکرد پژوهشی بهتر اعضای هیأت علمی گروه های آموزشی دانشکده مهندسی علوم آب نسبت به دانشکده کشاورزی در طول سال های مورد مطالعه می باشد.

تحلیل مبانی و جایگاه معرفت شناختی مفاهیم، اندیشه ها و نظریه های حوزه علم سنجی در عصر حاضر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  غلامرضا حیدری   فریده عصاره

علم سنجی یکی از مقوله های پژوهشی نسبتاً نوظهور است که امروزه در تمام حوزه های علمی و در سطوح ملی و بین المللی مورد توجه قرار گرفته و از رایج ترین روش های ارزیابی فعالیت های علمی است. اید? علم سنجی در طول زمان شکل گرفته و توسعه یافته است. این اندیشه دستاوردهای زیادی برای افراد، گروه ها، سازمان ها، دولت ها و به طور کلی در سطح جهان داشته است. در تقابل با این دستاوردها، استفاده از روش ها، شاخص ها و فنون علم سنجی در ارزیابی فعالیت های علمی، امروزه با سوالات و انتقادهای زیادی روبه رو شده ، به طوری که باعث تردید در مبانی و چارچوب نظری آن گردیده است. از این رو بازنگری و بازسازی نظری و معرفت شناختی علم سنجی ضروری به نظر می رسد. این در حالی است که بررسی پیشینه ها بیانگر آن است که علم سنجی تاکنون با رویکرد معرفت شناختی مورد مطالعه قرار نگرفته است. مسئله این جاست که نوع معرفت در علم سنجی با رویکردهای گذشت? معرفت شناسی که تا حدودی سنتی و تک بُعدی است، پیوند دارد، در حالی که جامعیت بخشیدن به ارزیابی های علم سنجی در عصر حاضر، مستلزم استفاده از تمام رویکردها و به خصوص رویکردهای نوین معرفت شناسی است. این پژوهش با هدف تحلیل تاریخی و معرفت شناختی مبانی و خاستگاه های مفاهیم، اندیشه ها و نظریه های حوز? علم سنجی و تبیین جایگاه آن در میان دیگر حوزه های دانش در عصر حاضر صورت گرفته است. روش پژوهش در این رساله تحلیلی- انتقادی و اکتشافی و مبتنی بر گردآوری داده ها از طریق متون و منابع کتابخانه ای بوده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که رابط? تنگاتنگی بین معرفت شناسی و علم سنجی وجود دارد. علم سنجی در واقع برگرفته از رویکردهای پوزیتیویستی و عملگرایانه در معرفت شناسی و به خصوص مفهوم «علمِ علم» است. «علمِ علم» و توصیف های برنال، نالیموف و پرایس از این مفهوم، جامعه شناسی کمّی مرتون و فعالیت های عملگرایان? گارفیلد، راه را برای مدیریت و سنجش علم باز کرد. تلاش های این دانشمندان در آن دوران با دغدغ? کنترل، استفاده و به طور کلی مدیریت اطلاعات علمی و دانش مدون و مضبوط همراه بوده است. بررسی عناصر تأثیرگذار در روند پیدایش و گسترش علم سنجی هم این موضوع را تأیید می کند. از این رو علم سنجی از یک طرف با مطالعات علم که در زمان ظهور علم سنجی بیشتر رویکرد کمّی و جامعه شناختی داشته و از طرف دیگر با نظریه های اطلاعات و ارتباطات که آن هم همان مطالعات علم در قالب فرایندها و محمل-های اطلاعاتی است، مرتبط است. این دو در واقع یکی هستند، به این دلیل مبنای نظری علم سنجی را با نظریه های اطلاعات نیز می-توان تحلیل، تبیین و بازسازی کرد. پیرو این دو بُعد، علم سنجی با دو نوع محدودیت یعنی کمّی بودن و کتاب شناختی بودن همراه است که در عین حال وجوه مشخصّ? آن نیز به حساب می آیند. به منظور رهایی از این محدودیت ها، پاسخگویی به سوالات بنیادین و بازسازی نظری علم سنجی، باید به معرفت شناسی و به خصوص روایت تاز? آن در عصر حاضر یعنی مطالعات علم رجوع کرد. زیرا هرچند رویکرد عمد? این گونه مطالعات کمّی است، اما نباید کمّی صِرف باقی بماند، بلکه علم سنجی باید مبتنی بر اصول متنوع و بنیادین معرفت شناسی صورت بگیرد. از این رو علم سنجی باید در پیوند با مطالعات علم بازنگری و بازسازی شود و هرگونه نظریه-پردازی دربار? علم سنجی مستلزم توجه به آن در این چارچوب است. علم سنجی چنانچه بخواهد به عنوان یک حوز? تخصصی باقی بماند، باید در تبیین های مطالعات علم نقش آفرینی کند. چنین مشارکتی تنها در صورتی میسر می شود که این حوزه به خودآگاهی برسد و از ریشه های روش شناختی خود در مطالعات علم استفاده کند. پژوهش حاضر در این راستا راهکارهایی برای غلبه بر موانع معرفت شناختی علم سنجی و الگویی برای چگونگی ارتباط کارآمد این حوزه با دیگر حوزه های دانش ارائه نموده است.

بررسی تحلیلی انتشارات علمی تولید شده در حوزه های کتاب سنجی، علم سنجی و اطلاع سنجی در پایگاه dialog به منظور یافتن تمایزات و تشابهات بین این سه حوزه و مرزبندی آن ها در ارزیابی تولیدات علمی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  رباب برایرپور   فریده عصاره

در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از تحلیل محتوای مدارک حوزه های کتاب سنجی، علم سنجی و اطلاع سنجی، تعاریف، شاخص ها و کاربردهای هر یک از این سه حوزه شناسایی، تفاوت ها و تشابهات آن ها، روشن و حدود و دامنه هر سه حوزه مشخص تر شود تا تمایز حوزه ها از یکدیگر امکان پذیر گردد. به منظور افزایش کارآیی این حوزه ها در ارزیابی تولیدات علمی نسبت به شفاف سازی و مرزبندی دامنه کتاب سنجی، علم سنجی و اطلاع سنجی از طریق روش های تحلیل محتوا و تحلیل عوامل دسته بندی های لازم صورت پذیرد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش تعیین وجوه تشابه و تمایز در نوشته های مربوط به حوزه های کتاب سنجی، علم سنجی و اطلاع سنجی نمایه شده در پایگاه دایالوگ (dialog) طی سال های 1973-2009 می باشد. طبق نتایج حاصل از تحلیل عوامل به ترتیب 8، 5 و 6 عامل برای حوزه های کتاب سنجی، علم سنجی و اطلاع سنجی استخراج گردید. تفاوت های به دست آمده برای این حوزه ها مربوط به مطالب خاص این حوزه ها می باشد که فقط در آن حوزه مطرح می شود. در بررسی تشابهات حوزه های یاد شده این نتیجه به دست آمد که حوزه کتاب سنجی عوامل مشترک بیشتری با دو حوزه دیگر دارد، از تنوع موضوعی بیشتری برخوردار است و همپوشانی نسبتاً بالایی با دو حوزه اطلاع سنجی و علم سنجی دارا می باشد. از بررسی موضوعات منحصر به فرد سه حوزه این نتیجه حاصل آمد که تأکید حوزه کتاب سنجی، بر موضوعات و اطلاعات علمی و حوزه کتابداری است و دو حوزه دیگر بر اطلاعات به طور کلی و کل حوزه ها تأکید دارند. نتیجه حاصل از بررسی موضوعات مشترک این بود که حوزه کتاب سنجی و پس از آن علم سنجی از مقوله های مشترک بیشتری با حوزه های دیگر برخوردار هستند. در کل این نتیجه حاصل آمد که حوزه کتاب سنجی به دلیل قدمت و سابقه طولانی نسبت به دو حوزه علم سنجی و اطلاع سنجی از تعاملات و داد و ستدهای بیشتری با این دو حوزه برخوردار می باشد و مباحث بیشتر و متنوع تری در آن مطرح است.

ترسیم نقشه علمی تحقیقات مهندسی ایران در پایگاه اطلاعاتی دایالوگ طی سال های 1990- 2008
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  نفیسه دهقانپور   فریده عصاره

پژوهش حاضر با هدف ترسیم نقشه علمی تحقیقات مهندسی ایران در پایگاه اطلاعاتی دایالوگ طی سال های 1990-2008 انجام شده است. در این پژوهش ابتدا تمامی تولیدات علمی مهندسی ایران در این محدوده زمانی در نمایه استنادی علوم از طریق سای سرچ (فایل 34 دایالوگ) بازیابی شد. سپس مدارک بازیابی شده که مشتمل بر 8396 مورد بود، از نظر نرخ رشد، نویسندگان، موضوعات، مجلات منتشر کننده مدارک، زبان و قالب مدارک مورد بررسی قرار گرفتند. نرخ رشد تولیدات مهندسی ایران طی سال های 1990-2008 در پایگاه مذکور 24 درصد بوده است. پرتولید ترین نویسنده، کاوه با 82 مدرک و پراستنادترین نویسنده، گروه نویسندگان astm با 120 استناد بود. بیشترین حجم مدارک ایرانی نمایه شده در پایگاه اطلاعاتی دایالوگ مربوط به موضوع مهندسی شیمی و مهندسی برق بوده است. مجله iranian journal of chemistry & chemical engineering با 348 مدرک بیشترین تعداد تولیدات را منتشر کرده است. مقالات با 24/97 درصد و زبان انگلیسی با 8/99 درصد، به ترتیب نوع و زبان عمده مدارک منتشر شده را تشکیل دادند. بیشترین میزان مشارکت نویسندگان ایرانی در زمینه انتشار مدارک نیز با کشور های آمریکا و کانادا بوده است. سپس 100 نفر از پر استناد ترین نویسندگان در این مدارک، انتخاب و با استفاده از تکنیک هم استنادی نویسندگان که یکی از روش های علم سنجی است، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، رسم نمودارها وانتقال داده ها از نرم افزارهای مایکروسافت اکسل و مایکروسافت وُرد استفاده شد و برای ترسیم نقشه علمی تولیدات مهندسی ایران طی سال های 1990-2008 از نرم افزار پث فایندر ویرایش 2/6 بهره جویی شده است. به این صورت که هم استنادی هر نویسنده با سایر نویسندگان استخراج و یک ماتریس متقارن از این نویسندگان تشکیل شد. در مرحله آخر ماتریس در نرم افزار پث فایندر فراخوانی شد. پنج خوشه اصلی در نقشه، مشخص شد که به ترتیب اولویت عبارت بودند از شیمی و بیوشیمی، مهندسی شیمی، مهندسی مکانیک و کاربرد کامپیوتر در آن، هوش مصنوعی، مهندسی پزشکی.

ترسیم ساختار علمی بروندادهای نویسندگان حوزه ی نفت با تأکیدی بر تعیین جایگاه ایران و کشورهای اُپک، در پایگاه نمایه استنادی علوم، در سال های 1990 تا 2009
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1389
  روح اله خادمی   فریده عصاره

هدف از پژوهش حاضر ترسیم نقشه علم نگاری (ساختار علم) تولیدات علمی حوزه نفت در نمایه استنادی علوم طی سال-های 1990 تا 2009 و تعیین جایگاه کشورهای اُپک و ایران در این میان است. این پژوهش با استفاده از روش تاریخ نگاری و تحلیل استنادی که از روش های علم سنجی است، صورت پذیرفته است. جامعه مورد پژوهش را تمامی مدارک حوزه نفت نمایه شده در نمایه استنادی علوم که از طریق پایگاه "وب آو ساینس" قابل دسترسی است تشکیل می دهد. داده ها با استفاده از پایگاه "وب آو ساینس" و وارد کردن واژه petroleum در فیلد جستجوی موضوع و انتخاب نمایه استنادی علوم و اعمال محدوده زمانی 1990 تا 2009 جمع آوری شده است. سپس داده ها در فایل های 500 رکوردی ذخیره و به منظور انجام تحلیل های لازم به نرم افزار "هیست سایت" افزوده شد و نقشه علم نگاری هم بر اساس نمره استنادی محلی (lcs) و هم بر اساس نمره استنادی جهانی (gcs) توسط این نرم افزار ترسیم و خروجی های لازم در نرم افزار صفحه گسترده اکسل ذخیره شد. مجموع مدارک حوزه نفت نمایه شده در نمایه استنادی علوم، طی سال های 1990 تا 2009 برابر با 22226 مدرک بود. در این بین کشور آمریکا با 6296 مدرک (32/28%) پرتولیدترین کشور در میان کشورهای جهان بود. در میان کشورهای اُپک نیز نیجریه با 286 مدرک در رتبه اول کشورهای اُپک و رتبه 18 جهانی از نظر میزان تولید مدارک علمی این حوزه قرار دارد. ایران با 169 مدرک (76/0% از کل مدارک جهان و 15% از مدارک کشورهای اُپک) در رتبه 25 جهانی و رتبه 3 کشورهای اُپک قرار دارد. نتایج نشان داد که هرچند ایران به لحاظ تولید جایگاه نسبتاً مناسبی دارد اما به لحاظ استناد از جایگاه مناسبی برخوردار نیست. larter از کشور کانادا با 81 مدرک در رتبه اول پرتولیدترین نویسندگان حوزه نفت معرفی شد. در سطح کشورهای اُپک "ریاضی" دانشمند ایرانی الاصل ساکن کشور کویت با 28 مدرک در رتبه نخست قرار دارد. در سطح ایران نیز "مدرس" از دانشگاه صنعتی امیرکبیر و "موسوی دهقانی" از پژوهشگاه صنعت نفت هرکدام با 5 مدرک پرتولیدترین نویسندگان در سطح ایران در حوزه نفت بوده اند. در میان موسسات و دانشگاه ها، russian academy of science با 321 مدرک در رتبه اول قرار دارد. در میان موسسات و دانشگاه های کشورهای عضو اُپک، kuwait university با 81 مدرک در رتبه اول و در رتبه 21 جهانی قرار دارد. در میان موسسات و دانشگاه ها در سطح ملی، دانشگاه صنعتی امیرکبیر با 19 مدرک در رتبه اول قرار دارد. این دانشگاه در میان موسسات و دانشگاه های کشورهای اُپک رتبه 9 را در اختیار دارد. به طور کلی دانشگاه ها و موسسات ایران از جایگاه مناسبی برخوردار نیستند. سه مجله organic geochemistry، energy & fuels وbulletin of the american association of petroleum geologists هم از لحاظ میزان تولید و هم نمره استناد محلی و جهانی از مهمترین مجله های این حوزه می-باشند. مجله petroleum science and technology با منتشر کردن 58 مدرک از نویسندگان حوزه نفت کشورهای عضو اُپک در رتبه اول قرار دارد و نویسندگان ایرانی بیشترین مدارک خود را در مجله fluid phase equilibria (11مدرک) به چاپ رسانده اند که این مجله از جایگاه مناسبی به لحاظ تولید و استناد قرار ندارد. همچنین نقشه علم نگاری 6 خوشه موضوعی را نشان داد. خوشه اول در سال های 1990 تا 2000 شکل گرفته است. مدارک این خوشه به موضوع "تجزیه و بررسی ترکیبات و ساختمان مولکولی عناصر نفت " می پردازند. خوشه 2 که از خوشه 1 منشعب شده از سال 2000 شروع شده و تا سال 2004 ادامه یافته است. مدارک این خوشه به "بررسی خواص و عناصر ترکیبات نفتی با استفاده از روش طیف سنجی جرمی" پرداخته اند. خوشه 3 طی سال های 1990 تا 1997 شکل گرفته و به موضوع "بررسی و مدل سازی شرایط تولید و تشکیل نفت از سنگ منشاء" پرداخته است. خوشه 4 که بیشترین مدارک را در خود دارد از سال 1990 شروع شده و تا سال 2003 ادامه یافته است. این خوشه به موضوع "بررسی تجزیه زیستی نفت و ترکیبات آن توسط باکتری ها و جلبک ها" اختصاص دارد. خوشه 5 از سال 1991 شروع و تا 1997 ادامه یافته است. مدارک این خوشه به "بررسی ویژگی ها و تاریخچه مخزنی نفت" پرداخته اند. خوشه 6 که کوچکترین خوشه این نقشه علم نگاری است، طی سال های 1998 تا 2003 شکل گرفته است و به موضوع "بررسی هیدروکربن های آروماتیک چندحلقه ای" اختصاص دارد.

بررسی تطبیقی قواعد لوتکا و پائو با تعداد نویسندگان و مقالات آنان در حوزه های علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی در پایگاه استنادی وب آو ساینس طیّ سال های 1986 تا 2009 و مقایسه انطباق ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1389
  اسمعیل مصطفوی   فریده عصاره

پژوهش حاضر به بررسی میران انطباق قواعد لوتکا و پائو با تعداد نویسندگان و مقالات آنان در حوزه های علوم رایانه و هوش مصنوعی در پایگاه استنادی وب آو ساینس طی سال های 1986 تا 2009 و مقایسه نتایج این دو حوزه با یکدیگر پرداخته است. هدف دیگری که سعی می شود به آن دست یافت عبارت است تعیین معیارهای بررسی قواعد لوتکا و پائو. پژوهش حاضر از نوع تحلیل استنادی بوده و با استفاده از قواعد و شاخص های علم سنجی انجام شده است. جامعه پژوهش شامل مقالات تولید شده توسط پژوهش گران در حوزه های علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی در پایگاه استنادی وب آو ساینس طیّ سال های 1986 تا 2009 است. همچنین تمایل نویسندگان به انجام پژوهش های گروهی در هر دو حوزه موضوعی در طول دوره مورد بررسی رو به افزایش است. یافته ها حاکی از این است که تعداد نویسندگان و تعداد مقالات آنان در حوزه های علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی مطابق قاعده پائو است؛ همچنین تعداد نویسندگان و تعداد مقالات آنان در این حوزه های علمی مطابق قاعده لوتکا نیست. در ادامه رابط? بین تعداد نویسندگان و تعداد «همکاری در تألیف» آنان در حوزه های علوم کامپیوتر و هوش مصنوعی، با قاعده پائو مورد بررسی قرار گرفت. نتیجه این بود که به هیچ وجه رابط? بین تعداد نویسندگان و تعداد «همکاری در تألیف» آنان در این دو حوزه از علوم با قاعده پائو انطباق ندارد. بررسی مطالعات موجود با موضوع قاعده لوتکا و قاعده پائو نشان می دهد که هر یک از پژوهشگران برای انجام این مطالعات از روش های مختلفی استفاده کرده اند. مهم ترین برآیند کلّی یافته های تحقیق ارائ? معیارهای بررسی قواعد لوتکا و پائو است؛ چرا که برای مقایسه پذیر ساختن نتایج و یافته های پژوهش های مختلف، هماهنگ ساختن روش های بررسی این قواعد امری ضروری است. تفاوت های موجود در معیارهای مطالع? این قواعد از قبیل انتخاب روش لوتکا یا پائو، روش شمارش نویسندگان تولیدات علمی اعم از شمارش نویسنده اول یا شمارش همه نویسندگان یک اثر، دامن? حوزه موضوعی مورد مطالعه، و همچنین باز? زمانی و آزمون آماری مورد استفاده می باشد. انتظار می رود که با یکسان سازی روش شناسی بررسی قواعد لوتکا و پائو در مطالعات علم سنجی، بتوان نتایج و یافته های حاصل از این گونه مطالعات در سطوح ملّی و بین المللی (با استفاده از پایگاههای اطلاعاتی پیوسته) را تا حدود زیادی مقایسه پذیر ساخت، و در مسیر انجام پژوهش هایی یکدست گام برداشت.

تحلیل استنادی مقالات نشریّات علمی و پژوهشی زمین شناسی مورد تایید کمیسیون بررسی نشریّات علمی وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری از سال 1383 تا سال 1388 با تکیه بر همکاری علمی بین نویسندگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بیرجند 1389
  مصطفی رضی   محمد جواد هاشم زاده

چکیده: هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیّت مقاله ها و پدیدآورندگان سه عنوان مجلّه علمی-پژوهشی مورد تأیید وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری در رشته زمین شناسی در فاصله سال های 1383- 1388 است. مقاله ها با توجّه به متغیرهای نویسنده، استنادها، چگونگی همکاری علمی و اعتباریابی قاعده لوتکا مورد برّرسی قرار گرفته است. پژوهش از نوع کاربردی و با استفاده از روش علم سنجی انجام گرفته است. روش های آماری این پژوهش، از نوع توصیفی(جداول و درصد فراوانی) و استنباطی(کولموگراف اسمیرنوف) می باشد. بررسی مجموع 604 مقاله چاپ شده در این دوران نشان داد که77/9 درصد از مقاله ها به صورت کار فردی و 23/90 درصد از آن ها در قالب کار گروهی انجام گرفته است. بررسی ها نشان داد که زبان غالب استنادها به ترتیب، 5/66 درصد انگلیسی و 6/21 درصد فارسی هستند و نیم عمر مجلّات مورد استناد به طور متوسط حدود 13 سال و کتاب ها 10 سال است. محمّد حسن کریم پور، سیّد رضا موسوی حرمی و محسن موذّن هر کدام با 17 مقاله نویسندگان پرتولید این حوزه هستند. مانوئل بربریان، علی درویش زاده و سید احمد علوی از نویسندگان پراستناد ایرانی و جی. استاکلین ، جی. ای. جکسون و جی. پیرس از نویسندگان پراستناد خارجی هستند. نتایج نشان داد که بیش از 70 درصد نویسندگان، هرکدام یک مقاله تولید کرده اند و حدود 29 درصد نویسندگان، بیش از یک مقاله داشته اند. میانگین ضریب همکاری به دست آمده برابر با 56/0 است. نتایج نشان داد که توزیع نویسندگان مقالات علمی در حوزه زمین شناسی با قاعده لوتکا مطابقت دارد. از بررسی 14675 استناد مشخّص گردید که میانگین تعداد استنادها برای هر مقاله حدود 25 مدرک است و نویسندگان مقالات بیشترین استناد را به مجلّات(27/64 درصد) و بعد به کتاب ها(75/15 درصد) داشته اند. میزان استناد به منابع الکترونیکی بسیار پایین است. 89/54 درصد از مقاله های مورد بررسی، دارای خود استنادی بوده اند. مجلّات journal of structural geology، economic geology، canadian journal of earth science و contribution to mineralogy and petrology با بیش از 150 استناد، پراستنادترین نشریّات هستند. دانشگاه های شهید بهشتی، تربیت مدرّس و تهران پرتولیدترین موسسات در این زمینه هستند. تعداد نویسندگان و مقالات در دوره زمانی مورد بررسی، روند رو به رشدی را نشان می دهد.

بررسی وضعیت میزان همنویسندگی، و ترسیم نقشهی تاریخنگاشتی در برون دادهای علمی نویسندگان ایران حوزهی زمین شناسی در پایگاه وبآوساینس طی سالهای 1990 تا 2010
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  فهیمه منصوری   فریده عصاره

در پژوهش حاضر به ترسیم نقشه ی علم نگاشتی بروندادهای علمی حوزه ی زمین شناسی در پایگاه وبآوساینس طی سال های 1990 تا 2010 پرداخته شده است. پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از شاخص های علمسنجی انجام شده است. داده ها به کمک پایگاه "وب آوساینس" با اعمال محدوده زمانی 1990 تا 2010، و پس از مشورت با متخصص موضوعی و انتخاب دو حوزه ی مرتبط تر "geosciences, multidisciplinary" و "geology"، استخراج شدند. مجموع مدارک حوزه ی زمین شناسی در این دو حوزه برابر با 25064 مدرک بود که از این تعداد، 125 مدرک توسط نویسندگان ایران به نگارش درآمده اند. سپس به کمک پنجره فرمان cmd در ویندوز، داده ها ترکیب و با استفاده از نرمافزار "isi.exe" تجزیه و تحلیل، و با استفاده از برنامه صفحه گستر اکسل شمارش، تنظیم و آماده بررسی های نهایی شدند. در نهایت داده ها به منظور ترسیم نقشه-ی علمنگاشتی، وارد نرم افزار "هیست سایت" شدند و نقشه ی علمنگاشتی بر اساس نمره استنادهای محلی (lcs) و نمره استنادهای جهانی (gcs) ترسیم شد. در نقشه ی علم نگاشتی بر اساس نمره استنادهای محلی که از 7 خوشه تشکیل شده، خوشه 4 با موضوع "تکتونیک ها و دیرینه شناسی" به عنوان مهم ترین خوشه شناسایی شد. همچنین در نقشه ی علم نگاشتی بر اساس نمره استنادهای جهانی (متشکل از 6 خوشه)، موضوع "تکتونیک و سن-سنجی" موجب تشکیل بزرگ ترین خوشه (خوشه 2) شده است. نرخ رشد بروندادهای علمی رشته ی زمین شناسی در سطح ایران 32/30% و در سطح جهان 19/20% است. به طور کلی روند رشد بروندادهای علمی این حوزه، در هر دو سطح ایران و جهان، روندی افزایشی است. ضریب مشارکت نویسندگان ایران در این حوزه، 45/0% محاسبه شد. به طور کلی بررسی ضریب مشارکت نویسندگان ایران در دوره ی مورد نظر، روندی صعودی را نشان می-دهد. پرتولیدترین نویسنده در پایگاه وبآوساینس، در سطح جهان، مائو از کشور چین با 36 مدرک و پرتولیدترین نویسنده در این پایگاه در سطح ایران، رئیسی و زارع، هر کدام با 5 رکورد می-باشند. در میان کشورهای مشارکت کننده با ایران، کشور آمریکا با 03/72%، بالاترین میزان مشارکت را دارد. قاعده لوتکا و قاعده برادفورد در مورد داده ها بررسی شدند و قاعده لوتکا در مورد بروندادهای علمی نویسندگان ایران و جهان رد و قاعده برادفورد، در هر دو مورد تأیید شد. نرم افزار لوتکا نیز صادق نبودن قاعده لوتکا را تأیید کرد. گرایش های زمینشناسی ساختمانی و تکتونیک، مهندسی زمین شناسی و زمینشناسی اقتصادی و زمین شناسی زیستمحیطی به عنوان موضوعات مورد توجه نویسندگان ایران شناسایی شدند. همچنین 33 موضوع به عنوان اولویتهای موضوعی کشور شناسایی شدند.

تدوین الگوی شایستگی های کانونی و سنجش آن در میان دانشجویان دوره ی کارشناسی کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه های تهران، شهید چمران، و فردوسی مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1390
  احسان گرایی   عبدالحسین فرج پهلو

هدف پژوهش حاضر تدوین الگوی شایستگی های کانونی دانشجویان کتابداری و علم اطلاعات در سطح پایه، و سنجش میزان شایستگی های کانونی آن ها می باشد. این پژوهش از نوع نظری – کاربردی است، که به روش سندی – تحلیلی و پیمایشی انجام شده است. جامعه ی پژوهش شامل 207 نفر از دانشجویان دوره ی کارشناسی کتابداری و علم اطلاعات دانشگاه های تهران، شهید چمران، و فردوسی مشهد مشغول به تحصیل در سال تحصیلی 90- 1389 بود. پس از مرور گسترده ی متون الگوی شایستگی های کانونی دانشجویان در سطح عمومی، متشکل از 12 شایستگی کانونی تدوین شد. سپس بر اساس الگوی تدوین شده، پرسشنامه ای طراحی و بین افراد جامعه توزیع گردید. نتایج نشان داد که بیش تر دانشجویان، آموزش شایستگی های کانونی دوازده گانه در دوره ی کارشناسی را مهم ارزیابی کردند. میانگین شایستگی های کانونی جامعه ی پژوهش، به استثنای زبان انگلیسی و مدیریت، بالاتر از حد متوسط می باشد. میانگین شایستگی های کانونی کسب شده توسط دانشجویان نیمسال هشتم در تمامی موارد نسبت به دانشجویان نیمسال دوم بالاتر بود. نتایج حاصل از آزمون تعقیبی شفه نیز معناداری این اختلاف را تأیید کرد. دانشجویان دانشگاه تهران در شایستگی های کانونی فن آوری اطلاعات، سواد رایانه ای، تعهد و اخلاق حرفه ای، و اصول نگارش و پژوهش نسبت به دو دانشگاه دیگر از وضعیت بهتری برخوردارند. هم چنین میانگین کسب شده توسط دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در شایستگی های کانونی زبان انگلیسی، مدیریت، دانش و مهارت های ارتباطی، فلسفه ی علم و آینده نگری، کار گروهی، سواد اطلاعاتی، و تفکر انتقادی نسبت به دو دانشگاه دیگر بالاتر است. در بررسی طولی شایستگی های کانونی طی نیمسال های مختلف تحصیلی، نتایج حاکی از اثرگذاری آموزش های ارائه شده بر ارتقای سطح شایستگی های کانونی دانشجویان بود. در پایان، تدوین برنامه ی درسی دوره ی کارشناسی کتابداری و علم اطلاعات بر اساس شایستگی های کانونی در دو سطح عمومی و تخصصی به عنوان مبنایی برای برنامه ریزی دروس پیشنهاد شد.

بررسی ساختار، کمیت و کیفیت پیوندهای وبی موجود در میان مدارک پزشکی و پیشنهاد طرحی برای بهینه سازی آن ها در راستای تحقق ایده مغز جهانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  علی حمیدی   فریده عصاره

حجم عظیم دانش و اطلاعاتی که هر روزه در جهان تولید و منتشر می شود، دستیابی به ابزاری برای دسترسی به این اطلاعات را به امری حیاتی مبدل کرده است. در همین راستا، ولز در سال 1937پیشنهاد ایجاد پایگاهی را مطرح کرد که مشابه مغز انسان و به عنوان یک دایره المعارف جهانی عمل کند. تا قبل از ظهور اینترنت و بالاخص وب، بستر مناسبی برای شکل گیری این مغز جهانی فراهم نبود. با ابداع وب نیز با وجود در اختیار بودن ابزاری که دارای توان مناسب برای ایجاد مغز جهانی بود، علی رغم تلاش های صورت گرفته و پیشرفت های حاصل شده، این ایده نتوانست به طور کامل تحقق یابد. با توجه به این نکته، در این پژوهش ساختار، کمیت و کیفیت پیوندهای وبی در میان مدارک پزشکی با هدف پیشنهاد طرحی در راستای تحقق مغز جهانی بررسی شده است. هدف این پژوهش، امکان سنجی ایجاد شرایط استفاده بهینه از توان وب بر پایه ساختار مغز انسان و پیشنهاد طرحی در مورد نحوه ایجاد پیوند میان مدارک وبی به منظور افزایش کارایی این پیوندها بوده است. بنابراین نظریات مربوط به یکپارچه سازی اطلاعات شامل گایا، ذهن سپهر، مغز جهانی، نظریه عمومی نظام ها، مغز مجتمع و اکولوژی اطلاعات مطرح شده است. در همین راستا، چهار موضوع سرطان، ایدز، سلول های بنیادی و ریزفناوری در پزشکی به عنوان جامعه پژوهش انتخاب شد. سپس با انتخاب تعداد 500 مقاله از پراستنادترین مقاله های هر یک از موضوع های چهارگانه در پایگاه رایگان و تمام متن پی. ام. سی. به کمک پایگاه آی. اس. آی. از مجرای وب آو ساینس، نهایتاً در مجموع 606 مقاله در چهار موضوع فوق که به صورت تمام متن و رایگان از طریق سایت ناشر در دسترس بود به عنوان نمونه نهایی تحقیق انتخاب شد. پیوندهای میان نمونه پژوهش و سایر مدارک مرتبط با آن توسط خزنده سوسای بات شناسایی شد. یافته های این تشخیص، با استفاده از نرم افزار تحلیل شبکه پایِک مورد بررسی قرار گرفت و شبکه های پیوندی آن ها رسم شد. با مشخص کردن رأس های گیرنده و دهنده پیوند، ویژگی های اصلی این رأس ها مشخص شد. بر اساس این ویژگی ها، پیشنهاد شد که پیوندهای میان مدارک در وب بر اساس میزان استفاده از این مدارک توسط کاربران نهایی وزن دهی شوند و پیوندهایی در راستای افزایش ارتباط میان مدارک موجود در وب ایجاد شود.

بررسی میزان و چگونگی استفاده از فیلدهای رابطه ای بلوک های 3--، 4--، و 5-- یونی مارک و مارک ایران در پیشینه های کتابشناختی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران برای نمایش روابط کتابشناختی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1390
  رقیه حجازی   مرتضی کوکبی

هدف از انجام این پژوهش دستیابی به میزان و چگونگی استفاده از فیلدهای رابطه ای یونی مارک در نمایش روابط کتابشناختی موجود در پیشینه های کتابشناختی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران است. برای انجام این پژوهش، در مرحل? اول به تطبیق فیلدهای رابطه ای یونی مارک با روابط کتابشناختی موجود در طبقه بندی های تیلت، اسمیراگلیا، و الگوی اف.آر.بی.آر. پرداخته شد. در مرحل? دوم شناسایی انواع روابط کتابشناختی موجود در پیشینه های کتابشناختی شاهنامه و نهج البلاغه، تعیین فیلدهای رابطه ای مورد نیاز جهت نمایش روابط شناسایی شده، و بررسی میزان کاربرد فیلدهای رابطه ای مورد نیاز در پیشینه های کتابشناختی مورد مطالعه انجام شد. در مرحله سوم به ارزیابی روش های پیشنهادی یونی مارک برای فیلدهای بلوک 4-- جهت شناسایی روش مناسب برای پیشینه های کتابشناختی فارسی پرداخته شد. روش پژوهش در مرحل? اول مطالعه تطبیقی، در مرحل? دوم پیمایشی و از طریق سیاهه های وارسی محقق ساخته، و در مرحل? سوم مطالع? اسنادی و مصاحبه بود. یافته های حاصل از مرحل? اول نشان داد که فیلدهای رابطه ای توانایی نمایش انواع روابط کتابشناختی را دارند. در مرحل? دوم، بررسی پیشینه های کتابشناختی مورد مطالعه نشان از گستر? انواع روابط کتابشناختی در میان پیشینه های کتابشناختی فارسی داشت. همچنین، توانایی فیلدهای رابطه ای در نمایش روابط شناسایی شده، و عدم استفاده از فیلدهای رابطه ای مورد نیاز در پیشینه های کتابشناختی فارسی از نتایج حاصل از مرحل? دوم است. در مرحل? سوم، یافته ها نشان داد که روش فیلدهای فرعی استاندارد جهت استفاده برای پیشینه های کتابشناختی فارسی مناسب تر است. در نهایت پیشنهادهایی جهت دستیابی به نظام های رابطه ای به ویژه برای نرم افزار رسا با کمک فیلدهای رابطه ای یونی مارک ارائه شده است.

بررسی رابطه عامل همرنگی استنادی درسه سطح هنجاری، اطلاعاتی و همانندسازی با الگوهای رفتار استنادی نویسندگان حوزه های علوم انسانی و علوم اجتماعی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  سعیده ابراهیمی   فریده عصاره

این پژوهش به منظور سنجش میزان تأثیرپذیری الگوهای رفتار استنادی نویسندگان حوزه های علوم انسانی و علوم اجتماعی ایران از عامل همرنگی استنادی در سه سطح هنجاری، اطلاعاتی و همانندسازی انجام گرفته است. پژوهش از نوع بنیادی است و طی دو مرحله، به دو روش پیمایشی و تحلیل استنادی انجام شده است. هدف از انجام بخش اول پژوهش، سنجش میزان همرنگی استنادی جامعه مورد بررسی در پژوهش در سه سطح هنجاری، اطلاعاتی و همانندسازی بوده است. ابزار این سنجش توسط محقق در همین پژوهش ساخته و به روش تحلیل عوامل و آزمون ضریب آلفای کرونباخ اعتباریابی شده است. هدف از انجام بخش دوم پژوهش، استخراج 6 متغیر مرتبط با الگوهای رفتار استنادی نویسندگانی است که در مرحله اول مورد بررسی قرار گرفته اند. این مرحله به روش تحلیل استنادی انجام گرفته است. جامعه ی مورد بررسی در مرحله اول پژوهش، نویسندگان ایرانی بوده اند که در بازه زمانی 2010-2001 در دو پایگاه نمایه استنادی علوم اجتماعی (ssci) و نمایه استنادی هنر و علوم انسانی (ahci) حداقل دو مقاله علمی داشته اند. تعداد 150 نفر به طور تصادفی از فهرست جامعه پژوهش انتخاب شدند و از نظر سطح همرنگی استنادی مورد بررسی قرار گرفتند. 78 درصد از پرسشنامه های ارسال شده در این مرحله عودت داده شد (117 عدد). جامعه ی مرحله دوم پژوهش، مقالات نویسندگان مورد بررسی در مرحله اول بوده است و به ازای هر نویسنده دو مقاله مورد بررسی قرار گرفت. با توجه به اینکه در مرحله ی دوم پژوهش دسترسی به مقالات برخی از نویسندگان ممکن نبود، در این مرحله 214 مقاله مربوط به 107 پاسخگو بررسی شد. مقالات مورد بررسی جمعأ دارای 5380 ارجاع بودند که کلیه ارجاعات به منظور استخراج 6 متغیر مرتبط با الگوهای رفتار استنادی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. به منظور بررسی میزان قدرت پیش بینی سه متغیر همرنگی استنادی هنجاری، همرنگی استنادی اطلاعاتی و همرنگی استنادی همانندسازی، برای 6 الگوی رفتار استنادی مورد بررسی در تحقیق، 12 آزمون رگرسیون چندگانه با دو متد enter و stepwise انجام شد. یافته های پژوهش بیانگر این بود که الگوهای رفتار استنادی نویسندگان به گونه ای متفاوت از سه عامل همرنگی استنادی هنجاری، همرنگی استنادی اطلاعاتی و همرنگی استنادی همانندسازی تأثیر می پذیرند. برخی از الگوها مثل الگوی کل ارجاعات، تحت تأثیر هیچ یک از سه متغیر همرنگی استنادی قرار ندارند، در حالی که برخی دیگر، از یک یا دو متغیر همرنگی استنادی متأثر می شوند. یافته های پژوهش بیانگر این است که سه الگوی خوداستنادی نویسنده، استناد به مجله هدف و استناد به مقالات دارای تعدد استناد تحت تأثیر متغیر همرنگی استنادی هنجاری قرار دارند. الگوهای استناد به مقالات با تعدد نویسنده، استناد به مقالات با تعدد استناد و استناد به همکاران نیز تحت تأثیر متغیر همرنگی استنادی اطلاعاتی قرار دارند. همرنگی استنادی همانندسازی تنها متغیری است که فقط بر الگوی استناد به همکاران تأثیرگذار است. یافته های پژوهش مدلی مفهومی از روابط این متغیرها ارائه می دهد که از دو بعد نظری و کاربردی قابل تأمل است. از بعد نظری این یافته ها علاوه بر تبیین برخی از الگوهای رفتار استنادی نویسندگان، تأییدی مجدد بر نظریه ساختار اجتماعی رفتار استنادی فراهم می نمایند. از نقطه نظر کاربردی، این یافته ها این مسئله را متذکر می شوند که متغیرهای همرنگی استنادی هنجاری، اطلاعاتی و همانندسازی می توانند نوعی تورش یا انحراف در شاخص استناد و شاخص های مبتنی بر آن به وجود آورند و این مسئله در مورد همرنگی استنادی هنجاری و همانندسازی برجسته تر است. هرچند کل همرنگی استنادی از رفتارهای استنادی نویسندگان قابل حذف نیست، اما با سیاست گذاری هایی همچون در نظر گرفتن فاصله اطمینان در محاسبات شاخص استناد و شاخص های مرتبط بر آن و یا ارزش گذاری استنادات، این امکان وجود دارد که بخشی از تأثیرات این متغیرها را در ارزیابی های علم سنجی کنترل نمود.

بررسی کمی و محتوایی مقالات تألیفی فارسی در مجلات علمی-پژوهشی و علمی-ترویجی حوزه ی کتابداری و اطلاع رسانی با تأکیدی بر گرایش های موضوعی، روش شناسی، و ابزارهای گردآوری داده ها در این مقالات طی سال های 1384-1388
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  صبا سیامکی   فریده عصاره

هدف پژوهش حاضر تحلیل محتوای مقالات تألیفی فارسی مجلات کتابداری و اطلاع رسانی طی سال های 1384-1388 می باشد. این پژوهش به روش تحلیل محتوا انجام شده است. جامعه ی پژوهش شامل 942 مقاله است. روش گردآوری داده ها سیاهه ی وارسی و مشاهده ی اسنادی بود. نتایج نشان داد که پراکندگی موضوعی مقالات یکسان نبود و موضوع "کتاب سنجی، علم سنجی، و وب سنجی" با 30/17 درصد و موضوعات "پیشینه های کتابشناختی" و "دانش و آموزش" با 21/0 درصد به ترتیب بیش ترین و کم ترین گرایش ها را بین مقالات تألیفی فارسی داشتند. ازمیان روش های به کار رفته روش "مروری" با 71/42 درصد جایگاه اول و روش "میدانی" با 2/0 درصد آخرین جایگاه را به خود اختصاص داده اند. پراستفاده ترین ابزار گردآوری داده ها، ابزار "مشاهده اسنادی" با فراوانی 44/50 درصد بود و "آزمایش با 48/0 درصد کم تر از سایر ابزارها به کار گرفته شده است. همچنین یافته ها نشان داد که 72/53 درصد مقالات توسط یک نویسنده تألیف شده بودند و ضریب همکاری نویسندگان 23/0 است. سهم مردان در تألیف مقالات فارسی 32/59 درصد بود و زنان مشارکتی 68/40 درصدی داشتند. نتایج آزمون کای اسکوئر تفاوت معنی داری را در "گرایش های موضوعی"، "روش های پژوهش" و "ابزار گردآوری داده ها" در بین مجلات علمی- پژوهشی و علمی- ترویجی نشان داد. در پایان، تخصصی شدن مقالات حوزه ی کتابداری و اطلاع رسانی و تهیه ی اولویت ها موضوعی این حوزه پیشنهاد شد.

ترسیم نقشه ی علم نگاشتی حوزه ی جراحی در پایگاه وب آو ساینس در بازه ی زمانی 2000 تا 2010
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  سعید شیرشاهی   فریده عصاره

هدف از این پژوهش ترسیم نقشه ی علم نگاشتی حوزه ی جراحی در پایگاه "وب آوساینس" در بازه-ی زمانی 2000 تا 2010 می باشد. پژوهش حاضر با استفاده از شاخص های علم سنجی انجام شده و مطالعه ای توصیفی-تحلیلی است. داده ها که از نوع الکترونیکی بوده اند با استفاده از نمایه ی استنادی علوم قابل دسترسی در پایگاه "وب آوساینس" گردآوری شدند، همچنین ابزار گردآوری و استخراج داده ها بخش تحلیل در پایگاه تامسون رویترز بوده است. نرم افزارهای استفاده شده جهت ترسیم نقشـه ی علم نگاشتی، نرم افزارهای هیست سایت، پاژک و ووس ویور می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که پلدرمنس با تولید 24/0 درصد از کل تولیدات علمی حوزه ی جراحی در بازه ی زمانی 2000 تا 2010، دارای رتبه ی اول در بین اسامی حقیقی و رتبه ی سوم در کل می باشد. در بین کشورهای تولید کننده ی مقالات علمی این حوزه، ایالات متحده امریکا با تولید 41/29 درصد مدارک علمی از کل مدارک تولید شده در حوزه ی جراحی در بازه ی ذکر شده، مقام اول را به خود اختصاص داده است. کشور ایران هم با تولید 34/0 درصد از کل مدارک تولید شده، دارای رتبه ی 33 در جهان و سوم در خاورمیانه می باشد. مطالعه حاضر نشان داد بیشترین همکاری نویسندگان ایران به ترتیب با کشورهای ایالات متحده، بریتانیا، هلند و چین می باشد. در نقشه gcs مهمترین مدرک مقاله ای است که توسط بوچوالد و همکارانش در 2004 تهیه شده است. نقشه ی علم نگاشتی با شاخص lcs از سه خوشه تشکیل شده است که موضوع خوشه یک راهنمایی برای بیماران قلبی در قبل و بعد از عمل جراحی؛ موضوع خوشه 2 در زمینه عمل جراحی کولون و موضوع خوشه سه لاپاراسکوپی می باشد. نتایج این پژوهش نشان داد که حوزه ی جدید لاپاراسکوپی در سال های اخیر در حوزه ی جراحی ظهور کرده است و دانشمندان در حال تحقیق در این زمینه می باشند.

بررسی تحلیلی و استنادی رفتارهای نویسندگان مقالات تألیفی حوزه ی علم اطلاعات و دانش شناسی در مجلات معتبر فارسی طی سال های 1384- 1389 و مقایسه ی آن ها با نتایج یک پژوهش قبلی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  زهرا حیدری پناه   فریده عصاره

: هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی رفتارهای استنادی نویسندگان مقالات تألیفی حوزه ی علم اطّلاعات و دانش شناسی ایران طی سال های 1384-1389 و مقایسه ی نتایج این پژوهش با یافته های پژوهشی مشابه در این زمینه، طی سال های 1379-1383، و هم چنین تعیین موضوعات مقالات، ضریب هم نویسندگی، و آزمایش قانون لوتکا و برادفورد است. روش پژوهش حاضر اسنادی و تحلیل استنادی است. گردآوری داده ها از طریق فیش برداری از مآخذ مقالات صورت گرفته است. جامعه ی آماری برای بخش اسنادی شامل 1257 مقاله ی تألیفی حوزه ی علم اطّلاعات و دانش شناسی در مجلات معتبر فارسی است، و از این بین 297 مقاله برای بخش تحلیل استنادی به روش نمونه‏گیری تصادفی طبقه‏ای متناسب انتخاب شد. نتایج نشان داد که از مجموع 297 مقاله ی تألیفی مورد بررسی، 2 عنوان فاقد مأخذ و 295 مقاله دارای مأخذ بودند، که در مجموع با 5202 استناد مستخرج از آ ن ها، متوسط تعداد استنادها برای هر مقاله 63/17 استناد است. قانون برادفورد در مورد مجلات غیرفارسی مورد استناد در مقالات تألیفی مورد بررسی صادق است و 3 مجله ی هسته تعیین شد، اما این قانون در مورد مجلات فارسی صادق نبود. بر حسب نوع منابع مورد استناد، مجلات با 76/45 درصد بیش ترین، و کم ترین میزان استفاده با 46/3 درصد مربوط به «سایر منابع» است. در مطالعه حاضر نیم عمر منابع مورد استناد به طور متوسط برابر با 10 سال و 9 ماه برآورد شده است. نیم عمر منابع فارسی برای کتاب ها 4/8، مجلات 4/9، پایان نامه ها 8/11، مقالات همایش ها 8/7، و سایر منابع 9/7 سال برآورد شده است؛ هم چنین نیم عمر منابع غیرفارسی برای کتاب ها 6/19، مجلات 4/11، پایان نامه ها و مقالات همایش ها 5/11، منابع الکترونیکی و سایر منابع غیرفارسی برابر با 9/11 سال برآورد شد. از نظر زبان منابع مورد استناد، زبان انگلیسی با 42/59 درصد بیش ترین میزان استفاده را داشته است. ضریب هم نویسندگی در میان نویسندگان مقالات تألیفی به طور متوسط برابر با 28/0 درصد بود. موضوع «کتاب سنجی، اطلاع سنجی، و علم سنجی» بیش ترین میزان استفاده را داشته است. الگوی نویسندگی در بین نویسندگان مقالات تألیفی حوزه ی علم اطّلاعات و دانش شناسی با قانون لوتکا انطباق دارد. در پژوهش حاضر یافته‏ها، با نتایج پژوهش قبلی مقایسه گردید. یافته ها نشان داد که تعداد مقالات تألیفی و استنادها برای هر مقاله بیشتر از پژوهش قبلی است. نیم عمر منابع فارسی و غیرفارسی محاسبه شده به طور کلی در مقایسه با قبل افزایش یافته است. مقایسه ی موضوعات مقاله‏ها نشان داد که موضوعات مورد استفاده در دو پژوهش با هم متفاوت هستند. یافته‏ها هم چنین حاکی از این است که ضریب هم نویسندگی نسبت به پژوهش قبلی افزایش یافته است. مقایسه ی یافته های دو پژوهش در رابطه با تعیین مجلات هسته غیر فارسی نشان داد که دو عنوان از مجلات هسته ی غیر‏فارسی در پژوهش حاضر و پژوهش قبلی یکسان است، اما قانون برادفورد در هر دو پژوهش برای مجلات فارسی صادق نبود. مطالعه رفتارهای استنادی نویسندگان مقالات مورد بررسی در استفاده از انواع منابع اطلاعاتی نشان داد که این رفتار در دو دوره ی زمانی تغییری نیافته است؛ و نویسندگان بیشترین میزان استناد را به مقالات مجلات داشته اند. هم چنین مقایسه رفتار استنادی آن‏ها بر حسب زبان در دو دوره ی زمانی نشان داد که استناد به منابع علمی از زبان فارسی به انگلیسی تغییر یافته است.

شناسایی و تحلیل عوامل ترغیب کننده و بازدارنده ی همکاری علمی اعضای هیأت علمی در سطوح محلی، ملی و بین المللی در دو دانشگاه شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  الهام احمدی   فریده عصاره

هدف از پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل ترغیب کننده و بازدارنده ی همکاری علمی اعضای هیأت علمی در سطوح محلی، ملی و بین المللی در دو دانشگاه شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز است. نوع پژوهش کاربردی و روش آن پیمایشی است و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه ای محقق ساخته می باشد. جامعه ی پژوهش 292 نفر از اعضای هیأت علمی دو دانشگاه شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بوده است. نتایج پژوهش نشان داد که مهم ترین عامل ترغیب کننده ی سیاسی و علمی- پژوهشی، "انعقاد تفاهم نامه ها با پشتیبانی های اجرایی". مهم ترین عامل ترغیب کننده ی فردی، "کسب تجربه ی کار گروهی و وجود انگیزه ی یادگیری از همکاران". مهم ترین عامل ترغیب کننده ی مهارتی، "ارائه ی آموزش های لازم به پژوهشگران برای انجام کار گروهی". مهم ترین عامل ترغیب کننده ی ارتباطی، "آگاهی، دانش و تسلط به زبان انگلیسی یا سایر زبان ها". مهم ترین عامل ترغیب کننده ی فرهنگی، "نزدیکی مکانی پژوهشگران به یکدیگر". مهم ترین عامل ترغیب کننده ی انگیزشی، "تمایل گروه همکار علمی برای ارتقای کیفیت اثر علمی" است. مهم ترین عوامل بازدارنده ی سیاسی و علمی- پژوهشی، "دشواری شرایط اعزام پژوهشگران ایرانی به خارج از کشور جهت ادامه ی تحصیلات یا گذراندن فرصت های مطالعاتی و مشکلات صدور ویزا برای طرفین در همکاری علمی بین المللی". مهم ترین عوامل بازدارنده ی فرهنگی، "تفاوت دیدگاه ها با پژوهشگران خارجی در رابطه با شیوه ی کار". مهم ترین عوامل بازدارنده ی فردی، "وجود احساس حسادت و خود خواهی میان افراد". مهم ترین عوامل بازدارنده ی مسائل بین المللی، "عدم اعتماد به نفس نسبت به همکاری در سطح بین المللی". مهم ترین عوامل بازدارنده ی ارتباطی، "نبود آشنایی و تسلط ناکافی بر فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطی". مهم ترین عوامل بازدارنده ی فردگرایی، "عدم اعتماد فرد برای به اشتراک گذاری دانش و ایده های جدید خود" و مهم ترین عوامل بازدارنده ی انگیزشی، "تفاوت های دینی و مذهبی در همکاری علمی با محققان خارجی" است. بالاترین میانگین 09/74 مربوط به عوامل ترغیب کننده ی سیاسی و علمی- پژوهشی و پایین ترین میانگین 19/7 مربوط به عوامل بازدارنده ی انگیزشی است. نتایج نشان می دهد که عوامل ترغیب کننده ی سیاسی و علمی- پژوهشی مهم ترین عامل ترغیب کننده است و عوامل بازدارنده ی انگیزشی کم اهمیت ترین مانع همکاری علمی اعضای هیأت علمی است. پژوهش حاضر ضمن معرفی مهم ترین عوامل ترغیب کننده و بازدارنده ی همکاری علمی، راهکارهایی برای بهبود و توسعه ی همکاری های علمی میان پژوهشگران و رفع موانع موجود ارائه می دهد.

شناسایی عوامل تأثیرگذار بر پذیرش پایگاه های اطلاعاتی مبتنی بر وب توسط کاربران دانشگاهی: بسط و توسعه مدل پذیرش فناوری (tam)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  بی بی فاطمه مکی زاده تفتی   عبدالحسین فرج پهلو

در این رساله، عوامل تأثیرگذار بر پذیرش پایگاه های اطلاعاتی مبتنی بر وب توسط کاربران دانشگاهی دانشگاه های شهید چمران اهواز و یزد شناسایی می شوند. در این پژوهش ابتدا، رویکرد کیفـی گراندد تئوری برای اکتشاف و رسیدن به عوامل موثر در پذیرش پایگاه های اطلاعاتی به کارگرفته شد. در این رابطه، ابتدا داده ها از 20 مصاحب? نیمه ساختار یافته با اعضای هیأت علمی، دانشجویان تحصیلات تکمیلی و مسئولین دانشگاه گردآوری، و با روش های کدگذاری باز، محوری و انتخابی، با استفاده از رویکرد موسوم به گراندد تئوری تحلیل و عوامل موثر بر پذیرش پایگاه های اطلاعاتی تعیین گردیدند. در گام بعدی، ابزاری برای سنجش اعتبار این عوامل با در نظر گرفتن چارچوب مفهومی پژوهش، یعنی مدل پذیرش فناوری ساخته شد. این ابزار روی نمونه ای منتخب در دانشگاه شهید چمران اهواز اجرا شد و با استفاده از تحلیل عاملی مورد تأیید قرار گرفت. سپس، روابط علّی میان عوامل پذیرش پایگاه های اطلاعاتی از طریق تحلیل مسیر ارزیابی گردید. بر اساس یافته های پژوهش، مفهوم مرکزی با عنوان "تصمیم به استفاده" شکل گرفت و عوامل موثر بر پذیرش پایگاه های اطلاعاتی در چهار طبقه کلی دسته بندی شدند که عبارتند از «هدف استفاده»، «زمین? کاربر»، «ویژگی سازمانی» و «ویژگی سیستم». در زیر این چهار طبقه کلّی، ده طبقه فرعی مشخص شد که عبارتند از: ویژگی مهارتی/ دانش، ویژگی فردی/ حرفه ای، نگرش، سودمندی، سهولت استفاده، انجام وظایف شخصی، افزایش دانش، دانشگاه، تصمیم به استفاده و کتابخانه. این عوامل در یک مدل آرایش داده شدند و روابط بین آنها با استفاده از تحلیل مسیر تبیین شد. در پایان مدل نهایی پژوهش ترسیم گردید.

بررسی و مقایسه چکیده های فارسی پایان نامه های دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده های علوم انسانی و علوم اجتماعی دانشگاه شهید چمران با استاندارد بین المللی چکیده نویسی ایزو 214 در سال های 1386-1390: به منظور ارائه دستورالعملی کاربردی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  معصومه پیروزفر   فریده عصاره

هدف پژوهش حاضر تعیین کیفیّت مندرجات چکیده های فارسی پایان نامه های کارشناسی ارشد دانشکده های علوم انسانی و علوم اجتماعی دانشگاه شهید چمران از طریق بررسی و مقایسه آن ها با استاندارد بین المللی چکیده نویسی ایزو 214، به منظور ارائه دستورالعملی کاربردی است. در این پژوهش از روش های سندی، تحلیل محتوا و پیمایشی استفاده شده است. جامعه مورد مطالعه در این پژوهش را، چکیده های فارسی پایان نامه های کارشناسی ارشد در پنج دانشکده ی ادبیات و علوم انسانی، اقتصاد و علوم اجتماعی، الهیات و معارف اسلامی، تربیت بدنی و علوم ورزشی و علوم تربیتی و روان شناسی در دانشگاه شهید چمران که در سال های 1386-1390 ارائه شده اند، تشکیل می دهد. تعداد کل پایان نامه ها جمعاً 970 مورد است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی، 276 مورد چکیده پایان نامه به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. گردآوری داده ها نیز با استفاده از یک سیاهه وارسی و از طریق مشاهده ی مستقیم صورت گرفته است . برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و همچنین آزمون مجذور کای استفاده گردید. یافته ها نشان داد که چکیده های مورد بررسی از مجموع 62 مولفه ی جزئی استاندارد بین المللی ایزو 214، حدود نیمی از آن ها یعنی 30 مولفه را با درصد فراوانی بالای 50 درصد رعایت کرده اند که از این میان تنها 10 مولفه دارای درصد فراوانی بالای90 درصد می باشند (12/16 درصد). هم چنین، از میان عناصر استاندارد بین المللی ایزو 214 مولفه های جزئی عناصر بیان یافته ها، نتایج پژوهش و اطلاعات جانبی کمترین درصدهای فراوانی میزان رعایت را داشته اند. در سال های تحصیلی 1386 تا 1390 بیش‎ترین میزان رعایت مولفه های استاندارد بین المللی ایزو 214 مربوط به سال 1390 و کم ترین میزان رعایت مربوط به سال 1387 محاسبه شد. هم‏چنین، یافته های پژوهش نشان داد که میان دانشکده های علوم انسانی و علوم اجتماعی دانشگاه شهید چمران از نظر میزان رعایت عناصر استاندارد بین المللی ایزو 214 تفاوت معناداری وجود دارد. از میان دانشکده های مورد بررسی دانشکده ی تربیت بدنی و علوم ورزشی بیش‎ترین درصدهای فراوانی میزان رعایت این استاندارد را از هر دو لحاظ محتوا و نحوه ی ارائه و سبک داشته و در رتبه ی نخست قرار دارد. از میان 19 رشته ی مورد بررسی نیز چکیده ها ی فارسی پایان نامه های رشته ی کتابداری و اطلاع رسانی نسبت به سایر رشته ها هماهنگی بیش تری با استاندارد بین المللی ایزو 214 داشته و در رتبه ی نخست قرار داشتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که براساس استاندارد بین المللی ایزو 214 نقاط ضعف چکیده های مورد بررسی نسبت به نقاط قوّت آن ها بیش تر است. به طوری که می توان گفت در نوشتن چکیده پایان نامه ها در سطح کارشناسی ارشد در دانشکده های علوم انسانی و علوم اجتماعی دانشگاه شهید چمران، توجه کافی نشده است و در این چکیده ها معیارهای استاندارد بین المللی چکیده نویسی ایزو 214 به طور کامل رعایت نشده و چکیده ها در بسیاری جهات با این استاندارد ناهماهنگ هستند. در نهایت، پژوهشگر به عنوان یک نتیجه از این مطالعه، دستورالعملی کاربردی به صورت دستنامه، جهت بهبود و هماهنگ سازی چکیده های فارسی پایان نامه ها با معیارهای استاندارد بین المللی ایزو 214 ارائه داده است.

بررسی الکوی شبکه جریان دانش میان مخترعان بر اساس تحلیل شبکه استنادی شکل گرفته میان پروانه های ثبت اختراع
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  علی منصوری   فریده عصاره

هدف از پژوهش حاضر تحلیل ساختار جریان دانش میان شبکه مخترعان حوزه برق و الکترونیک و نیز سنجش و شناسایی چگونگی الگوی جریان دانش، تعاملات میان مخترعان و اهمیت و تأثیر پروانه های ثبت اختراع در توسعه فناوری است. روش پژوهش حاضر تحلیل شبکه اجتماعی و تحلیل استنادی است. جامعه پژوهش حاضر کلیه پروانه های ثبت اختراعی است که در بازه زمانی 1987-2006 در حوزه موضوعی برق و الکترونیک در پایگاه اداره ثبت اختراع آمریکا دخیره شده اند، است. نتایج حاصل از تحلیل شبکه اجتماعی جریان دانش میان مخترعان بر اساس ارتباطات کشورها نشان داد که تفاوت بالایی میان جایگاه کشورها بر اساس نمره مرکزیت وجود دارد و نحوه دسترسی کشورها به دانش موجود در شبکه هم بر همین اساس متفاوت است. نتایج پژوهش نشان داد که دانش برای کشورهای با نمره مرکزیت بالا بدون واسطه قابل دسترسی است، ضمن اینکه این کشورها از قدرت کنترل جریان دانش نیز برخوردار هستند. همچنین نتایج نشان داد که به واسطه عدم حضور فعال اغلب کشورهای حاضر در شبکه، انسجام شبکه ضعیف و ارتباطات پایینی بین اعضاء شبکه حاکم است. در خصوص ارتباطات بین موضوعی، نتایج نشان داد که پروانه های ثبت اختراع این حوزه بیشترین ارتباط را با موضوعات هم گروه خود داشته و بعد از آن با حوزه های "پزشکی"، "شیمی" و " رایانه" دارند. نتایج در خصوص مقایسه الگوی شبکه جریان دانش با انواع شبکه ها نشان داد که ارتباطات میان کشورهای دارای نمره مرکزیت بالا از الگوی شبکه ستاره ای تبعیت می کند، الگوی کشورهای در حال توسعه الگوی ستاره ای و خطی است و کشورهای ایزوله شده الگوی شبکه خطی مستقیم را دارا هستند. نتایج بررسی الگوی جریان دانش در میان کشورهای حاضر نشان داد که سه گروه کشورها با مرکزیت بالا، متوسط و ایزوله شده در چگونگی جریان دانش دخیل هستند. بیشترین انتقال و کنترل جریان دانش در اختیار کشورهای با مرکزیت بالا است. کمترین سهم جریان دانش مربوط به کشورهای ایزوله شده است. نتایج بررسی وقفه زمانی نشان داد که بین وقفه زمانی و جریان دانش رابطه معنی دار وجود داشته و با بالا رفتن وقفه زمانی، جریان دانش ضعیف تر می شود. نتایج پژوهش نشان داد که 50 درصد از جریان دانش میان پروانه های ثبت اختراع زمانی اتفاق می افتد که حداکثر 5 سال از تاریخ کسب اعتبار پروانه های ثبت اختراع مورد استناد واقع شده در پایگاه مذکور سپری شده باشد. نتایج بررسی اهمیت پروانه های ثبت اختراع در فرایند جریان دانش و تأثیر گذشته و آینده پروانه های ثبت اختراع در توسعه فناوری نشان داد که حداقل 10 سال از زمان انتشار این منابع بایستی سپری شده باشد تا تأثیر واقعی آنها در فناوری مشخص شود. میانگین نمره کلیت برای تعیین میزان تأثیر و کاربرد پروانه های ثبت اختراع در حوزه های موضوعی نشان داد که علاوه بر تأثیر پروانه های ثبت اختراع در حوزه خود، گرایش زیادی به برقراری ارتباط با سایر حوزه های موضوعی دیگر است. نتایج پژوهش نشان داد که بین سنجه های نگاه به آینده و گذشته رابطه معنی دار وجود دارد و این نشان از وابستگی تأثیر آینده یک پروانه ثبت اختراع به گذشته استنادی آن دارد.

تحلیل محتوایی و استنادی کتاب های تالیفی فارسی موجود در جدیدترین سرفصل کارشناسی کتابداری و اطلاع رسانی (مصوب 1388) کشور براساس استنادهای درون متنی این کتاب ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  فاطمه نیک زاد   فریده عصاره

پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل استنادی و تحلیل محتوایی و با هدف تعیین اعتبار نویسندگان و منابع مورد استناد به بررسی وضعیت استنادهای درون‏متنی در کتاب‏های تألیفی فارسی موجود در سرفصل جدید کتابداری و اطلاع‏رسانی (مصوب 1388) پرداخته است. بدین منظور از 103 عنوان کتاب‏ تألیفی موجود در سرفصل مورد مطالعه، تعداد 4994 استناد درون‏متنی استخراج شد. نتایج حاصل نشان داد که 72/53 درصد استنادها را منابع خارجی و 68/38 درصد را منابع فارسی تشکیل داده است. از مجموع استنادها، کتاب‎ها با 3073 (53/61 درصد)، بیش‏ترین تعداد استناد را به خود اختصاص داده‎اند، و سپس مجله‎ها با 1240 (82/24 درصد) مورد استناد، قرار دارند. نیم‎عمر منابع فارسی مورد استناد 16 سال و 9 ماه و نیم‏عمر منابع انگلیسی 17 سال و 6 ماه برآورد شد. کتاب‏های "اصطلاحنامه کتابداری و اطلاع‏رسانی" با 80 و "children’s literature in the elementary school" با 46 مورد استناد، به ترتیب پربسامدترین کتاب‏های فارسی و انگلیسی، و نشریات "فصل‎نامه کتاب" با 76 و academy management" "journal با 28 مورد استناد، پربسامدترین نشریات فارسی و انگلیسی بوده‎اند. "پوری سلطانی" با 107 استناد و "چارلز ساماران" با 56 استناد نیز به عنوان پراستنادترین نویسندگان فارسی و انگلیسی تعیین شدند. نتایج پژوهش، هم‏چنین نشان داد که موضوع "رکوردهای کتاب‏شناختی" با 78/7 درصد بیش‏ترین استفاده را داشته است.

سنجش برون دادهای علمی پژوهشگران دانشگاه شهید چمران در پایگاه وب آوساینس بین سال های 1990 تا 2011 بر اساس شاخص های علم سنجی و با تأکید برترسیم و تحلیل شبکه های هم نویسندگی آن ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  صدیقه جعفرزاده   غلام رضا حیدری

هدف: پژوهش حاضر با هدف سنجش برون دادهای علمی پژوهشگران دانشگاه شهید چمران در نمایه های استنادی از طریق پایگاه وب آوساینس طی سال‏های 1990 تا 2011 بر اساس شاخص های علم سنجی و بررسی هم نویسندگی این پژوهشگران با رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی انجام شد. روش و جامعه: روش پژوهش علم سنجی است؛ همچنین از رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی به منظور مصوّرسازی و تحلیل شبکه های هم نویسندگی استفاده شده است. در دوره ی مورد بررسی 1168 مدرک علمی توسط پژوهشگران این دانشگاه در وب آوساینس نمایه شده است. یافته های پژوهش: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که نرخ رشد تولیدات علمی پژوهشگران دانشگاه شهید چمران نیز 55/22 می باشد. حوزه ی موضوعی شیمی با فراوانی 236 مدرک بیش از سایر موضوعات توسط پژوهشگران این دانشگاه کار شده است. همچنین پرتولیدترین پژوهشگر دانشگاه در پایگاهوب آوساینس با مشارکت در تولید 65 مدرک مربوط به علی رضا کیاست از گروه شیمی می باشد.یافته ها حاکی از آن است که توزیع مقالات توسط نویسندگان از توزیع لوتکا تبعیت کرده است. از نظر همکاری ملّی بیشترین همکاری با دانشگاه های تهران و آزاد اسلامی و از نظر همکاری بین المللی بیشترین میزان با پژوهشگران کشورهای انگلیس و آمریکا انجام شده است. مطالعه ی روند همکاری علمی پژوهشگران نشان دادکه مدارک علمی هم نویسند ه ای 75/90 درصد از انتشارات و مدارک تک نویسنده ای 25/9 درصد آن ها را شامل می شوند. ضریب همکاری پژوهشگران 49/0، میانگین تعداد نویسندگان 46/2 و نسبت مقالات هم نویسنده ای به مقالات تک نویسنده ای نیز 80/0 محاسبه شد. ترسیم و تحلیل شبکه ی اجتماعی هم نویسندگی پژوهشگران از 7 مولفه ی اصلی توسط دانشکده های دامپزشکی، علوم پایه، فنی- مهندسی و مهندسی آب تشکیل شده است. مولفه های نوپایی نیز توسط دانشکده های کشاورزی، علوم ریاضی و کامپیوتر و علوم تربیتی و روان شناسی ایجاد شده اند. یافته ها نشان داد که شبکه ی حاضر شامل 52 گره و 1988 پیوند بین آن ها می باشد که چگالی و ضریب خوشه بندی آن به ترتیب برابر با 73/0 و 75/3 است. محاسبه ی سنجه های مرکزیت این شبکه نشان داد که تقریباً افراد خاصی از دانشکده های دامپزشکی و علوم پایه بر جریان اطلاعات و روند همکاری در شبکه تسلّط دارند. بررسی وابستگی سازمانی پژوهشگران شبکهحاکی از آن بود که 71/71 درصد پژوهشگران متعلق به دانشگاه شهید چمران و 29/28 درصد آن ها متعلق به سایر دانشگاه ها و موسسات پژوهشی داخلی و خارجی می باشد. نتیجه گیری: از یافته های پژوهش حاضر چنین می توان نتیجه گرفت که پژوهشگران به اهمیّت تولیدات علمی و همکاری های علمی پی برده و در سال های پایانی علاوه بر تولیدات علمی بالا تمایل زیادی به هم نویسندگی داشته اند. این هم نویسندگی نه تنها در سطح دانشگاه چمران بوده، بلکه در سطوح ملّی و بین المللی نیز میزان قابل توجّهی را به خود اختصاص داده است.در پایان انتظار می رود با توجّه به مشابهت هایی که در مولفه های مختلف شبکه ی هم نویسندگی دانشگاه شهید چمران وجود دارد، در آینده با انجام مطالعات میان رشته ای و هم نویسندگی بیشتر این مولفه ها به هم متصل شده و تشکیل یک شبکه ی جهان کوچک دهند.

بررسی تأثیر شیوه های نمایه سازی بر بهسازی بازیابی تصاویر با استفاده از موتور جستجوی گوگل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  صالح رحیمی   مرتضی کوکبی

هدف از این پژوهش بررسی تأثیر شیوه‏های نمایه‏سازی بر بهینه‏سازی بازیابی تصاویر با استفاده از موتور جستجوی گوگل می‏باشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش کاربردی است. روش پژوهش مورد استفاده، از نوع پژوهش مبتنی بر فناوری و شبه تجربی است. نمونه پژوهش این مطالعه شامل 100 تصویر می‏باشد. هر تصویر 9 بار بر روی سایت اختصاصی با نشانی iiproject.ir بارنهاده شد. سایت اختصاص یافته شامل 9 پیوند (صفحه) با کدهای «عنوان تصویر»، «متن جایگزین تصویر»، «شرح حاشیه تصاویر به زبان فارسی»، «شرح حاشیه تصاویر به زبان انگلیسی»، «زبان مهارشده»، «زبان آزاد»، «اطلاعات قالب تصویر»، «اسم فایل» و «تصاویری که هیچ تغییری روی آن‏ها اعمال نشده» می باشد. برای هر گروه از تصاویر ویژگی‏های خاص مفهومی منظور گردید. تحلیل شامل دو بخش و هر بخش شامل 9 پرسش پژوهش است: بخش نخست شامل بررسی تصاویر نمونه مورد پژوهش از طریق عملگرسایت (site:) و بخش دوم از طریق موتور جستجوی گوگل می‏باشد. تعداد تصاویر بازیابی شده بر اساس عملگر سایت 151 تصویر از کل تصاویر به کار رفته در پژوهش که تعداد 900 تصویر بوده است، می‏باشد. آماره خی‏دو جهت بررسی تفاوت فراوانی تعداد تصاویر بازیابی شده بر اساس کدهای مختلف معنی دار بوده است و نشان می‏دهد که تعداد تصاویر بازیابی شده در کدهای مختلف، متفاوت بوده است. تخصیص عنوان و شرح حاشیه تصویر به زبان فارسی به ترتیب باعت افزایش رتبه و تعداد بازیابی تصاویر در مرحله بازیابی از طریق عملگر سایت می شود. آزمون کروسکال‏والیس برای سنجش تفاوت میانگین رتبه‏های بازیابی تصاویر در 9 گروه معنی دار و از این‏رو میانگین رتبه بازیابی تصاویر در گروه‏های نه‏گانه متفاوت است. در بخش دوم تحلیل، از 9 کد بازیابی در 4 کد که شامل: عنوان تصویر، متن جایگزین تصویر، اطلاعات قالب تصویر و تصاویری که هیچ تغییری روی آن‏ها اعمال نشده، هیچ‏گونه تصویری بازیابی نشده و بنابراین تحلیل روی 5 کد باقیمانده شامل: شرح حاشیه تصویر به زبان انگلیسی، شرح حاشیه تصویر به زبان فارسی، اسم فایل، زبان نمایه سازی آزاد و زبان نمایه سازی مهارشده صورت گرفته است. تعداد تصاویر بازیابی شده در این بخش شامل 417 تصویر است. از بین 5 کدی که تصاویر آن ها بازیابی شده تخصیص شرح حاشیه تصویر بیشترین تأثیر را در بازیابی تصاویر از نظر تعداد داشته است. بنابراین در بارنهادن تصاویر به وبگاه-های مختلف توجه به این نکته باعث بازیابی بیشتر تصاویر از طریق موتور جستجوی گوگل می گردد. آزمون خی‏دو برای سنجش تفاوت فراوانی تصاویر بازیابی شده در 5 کد مذکور معنی دار است و نشان می‏دهد که در کدهای مختلف به طور معنی داری تعداد متفاوتی تصویر بازیابی شده است. تخصیص شرح حاشیه تصویر به زبان انگلیسی بیشترین و تخصیص اسم فایل به تصاویر کمترین تأثیر را در رتبه بازیابی تصاویر در نمونه پژوهش دارد. آزمون کروسکال والیس برای سنجش تفاوت رتبه‏های گروه‏های پنج‏گانه، معنی دار است. پیشنهاد می شود نمایه سازان و مدیران وبگاه ها در استفاده از تصاویر متغیرهای تأثیرگذار را مد نظر قرار دهند.

بررسی میزان انطباق فهرستبرگه های فیپای سازمان اسناد و کتابخانه ی ملی جمهوری اسلامی ایران با قواعد فهرست نویسی انگلوامریکن و پیشینه های فیپای مندرج در نرم افزار رسا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1391
  سمیه علمدار راوری   مرتضی کوکبی

نتایج نشان داد که به طور متوسّط میزان مطابقت فهرست توصیفی فهرستبرگه های فیپا با قواعد فهرست نویسی انگلوامریکن بدون مراجعه به اصل کتاب 12/87% و با مراجعه به اصل کتاب91/77% است. به طور متوسّط میزان مطابقت فهرست تحلیلی فهرستبرگه های فیپای کتابخانه ملی با فهرست مستند اسامی مشاهیر و مولفان، سرعنوان های موضوعی فارسی، و رده بندی های کتابخانه ی کنگره و دهدهی دیویی بدون مراجعه به اصل کتاب 38/94% و با مراجعه به اصل کتاب 86/88% است. از 228 فهرستبرگه، فهرستبرگه های 86 کتاب با 71/37% دارای اشتباهات نشانه گذاری و 126 کتاب با 26/55% دارای اشتباهات مربوط به عدم رعایت فاصله های قبل و بعد از نشانه ها بودند

بررسی رابطه ی بین مولفه های مدیریت دانش و هوش فرهنگی با عملکرد شغلی کتابداران کتابخانه های عمومی استان خوزستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  مریم حسینی   فریده عصاره

چکیده: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه ی بین مدیریت دانش و هوش فرهنگی و هم چنین مولفه های هر کدام از این متغیرها با عملکرد شغلی کتابداران کتابخانه های عمومی استان خوزستان است. جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی کتابداران شاغل در کتابخانه های عمومی استان خوزستان (جمعاً 230 نفر) است که از این تعداد، بر اساس جدول کرجسی- مورگان نمونه ای 145 نفری به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. برای سنجش هر کدام از متغیرهای پژوهش از پرسشنامه ی جداگانه ای استفاده شد. ابزار اندازه گیری مدیریت دانش پرسشنامه ای است که سوالات آن از پرسشنامه ی موجود در پژوهش خرقانی و سلسله (1385) با تغییراتی به منظور برآورده کردن اهداف این پژوهش استخراج شده است. هم چنین به منظور سنجش هوش فرهنگی و عملکرد شغلی به ترتیب پرسشنامه ها ی ون داین و انگ (2004) و فرج پهلو، نوشین فرد و حسن زاده (1391) مورد استفاده قرار گرفته است. روایی پرسشنامه ها به دو طریق روایی محتوایی (صوری) و تحلیل عامل تأییدی و پایایی آن ها به روش تنصیف و آلفای کرونباخ تعیین گردید. پایایی هر یک از پرسشنامه ها در پژوهش حاضر به روش آلفای کرونباخ برای پرسشنامه ی مدیریت دانش 90/0، برای پرسشنامه ی هوش فرهنگی 93/0 و برای پرسشنامه ی عملکرد شغلی 97/0 به دست آمد. پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است و برای آزمون فرضیه های پژوهش روش رگرسیون چندگانه ی گام به گام مورد استفاده قرار گرفته است. هم چنین داده های به دست آمده به وسیله ی نرم افزارspss20 تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که از بین دو متغیر مدیریت دانش و هوش فرهنگی، تنها متغیر مدیریت دانش با عملکرد شغلی کتابداران رابطه ی مثبت و معنی داری دارد. هم چنین از بین مولفه های مدیریت دانش (خلق دانش، ذخیره ی دانش، نشر دانش و به کارگیری دانش) دو مولفه ی به کارگیری دانش و ذخیره ی دانش و از میان مولفه های هوش فرهنگی (فراشناختی، شناختی، انگیزشی و رفتاری) تنها مولفه ی شناختی هوش فرهنگی با عملکرد شغلی کتابداران رابطه ی مثبت و معنی داری دارند. علاوه بر این، نتایج نشان داد که از نظر مدیریت دانش 3/63% از کتابداران در وضعیت خوب، به لحاظ هوش فرهنگی 2/60% در وضعیت متوسط و از نظر عملکرد شغلی 3/88% ازآن ها در وضعیت خوبی قرار دارند. در پایان نیز راهکارهایی جهت ارتقای عملکرد شغلی کتابداران مورد بررسی ارائه شده است.

مقایسه ی رفتار های مطالعاتی دانشجویان ورودی 1391-92 تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز در استفاده از منابع چاپی و دیجیتالی بر اساس دیدگاه اوهارا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1392
  زهرا نجفی   فریده عصاره

هدف اصلی پژوهش حاضر، مقایسه رفتار های مطالعاتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز ورودی سال 92-1391 در استفاده از منابع چاپی و دیجیتالی بر اساس دیدگاه اوهاراست. روش پژوهش حاضر پیمایشی از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز است که از آن، نمونه ای بر اساس جدول کرجسی مورگان به تعداد 354 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای است که روایی آن را اساتید گروه علم اطلاعات و دانش شناسی دانشگاه شهید چمران اهواز تأیید کردند و به منظور سنجش میزان پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده و ضریب آلفای کرونباخ این پرسشنامه 89/0 محاسبه شد. در این پژوهش، از دو سطح آمار توصیفی (شامل جدول های توزیع فراوانی، درصدها و میانگین) و آمار استنباطی (تحلیل واریانس یک راهه و چند راهه) استفاده شده است. نتایج نشان داد که دانشجویان تحصیلات تکمیلی از منابع چاپی و دیجیتالی بیش تر برای انجام تحقیقات علمی استفاده می کنند تا مطالعه ی آزاد. با توجه به دیدگاه اوهارا این دانشجویان منابع چاپی را بیش تر همراه با تفکر به منظور درک و یادگیری مطالب مطالعه می کنند. برعکس، منابع دیجیتالی را بیش تر به صورت سطحی و اجمالی برای انجام پژوهش و جستجوی سریع مطالعه می کنند. با توجه به دیدگاه اوهارا، این دانشجویان فعالیت های پشتیبان خواندن (مانند: خط کشیدن زیر مطالب، یادداشت برداری، رنگی کردن ) را بیش تر برای منابع چاپی به کار می برند. همچنین، میزان یادگیری و رضایتشان از منابع چاپی نسبت به منابع دیجیتالی بیش تر است و به طور کلی استفاده از منابع چاپی را به منابع دیجیتالی ترجیح می دهند. با مقابسه ی متغیرهای جمعیت شناختی با رفتارهای مطالعاتی، نتایج نشان داد که رابطه ی معناداری به این شرح بین متغیرها وجود دارد: جنسیت با رفتار مطالعاتی منابع چاپی، مقطع تحصیلی با رفتار مطالعاتی منابع چاپی و دیجیتالی، سن با رفتار مطالعاتی منابع دیجیتالی و دانشکده با رفتار مطالعاتی منابع چاپی. در پایان پیشنهاد هایی جهت بهبود وضعیت ارائه شده است.

بررسی رابطه بین مدیریت دانش و خلاقیت در میان کتابداران کتابخانه های دانشگاه های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  جمال نیک مهر   فریده عصاره

هدف اصلی پژوهش حاضر، تعیین وجود رابطه بین مولفه¬های مدیریت دانش و خلاقیت، در میان کتابداران کتابخانه¬های دانشگاه¬های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز است. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی و روش به کار رفته در آن پیمایشی است. جامعه¬ی پژوهش شامل کلیه کتابدارن شاغل در کتابخانه-های این دو دانشگاه است و از بین 65 پرسشنامه¬ توزیع شده تعداد 55 پرسشنامه معادل(61/84%)جمع¬آوری شد، با توجه به پایین بودن تعداد جامعه، نمونه¬گیری به عمل نیامد و از روش سرشماری استفاده شده است. از پرسش نامه مدیریت دانش توسلی نوقابی(1388) و پرسشنامه خلاقیت رندسیپ(1998)، استفاده شده است. پایایی با آلفای کرونباخ پرسشنامه مدیریت دانش برابر با 82/0 و پرسشنامه خلاقیت برابر با 83/0 بدست آمد. سپس نسخه¬های اصلاح شده در بین جامعه ¬پژوهش توزیع و جمع آوری شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده¬ها، ابتدا با استفاده از آمار توصیفی شامل فراوانی و درصد فراوانی، ویژگی¬های جمعیت¬شناختی جامعه¬ی مورد مطالعه ارائه شده¬ است. سپس به منظور بررسی میزان مدیریت دانش و خلاقیت کتابداران از میانگین، انحراف معیار، کمترین و بیشترین مقدار داده¬ها استفاده شد. همچنین جهت بررسی رابطه¬ی بین مولفه های مدیریت دانش و خلاقیت از آزمون همبستگی ساده پیرسون و برای مقایسه¬ گروه¬های مختلف از نظر ابعاد مدیریت دانش و خلاقیت از آزمون تحلیل واریانس تک متغیری (آنووا) و آزمون تی برای دو نمونه مستقل استفاده شده است. یافته¬های پژوهش نشان می¬دهد که مدیریت دانش در جامعه مورد بررسی در سطح متوسطی قرار دارد، ولی بین تمام مولفه¬های مدیریت دانش شامل: هدف¬های دانش، شناسایی دانش، کسب دانش، توسعه دانش، تسهیم دانش، نگهداری دانش، استفاده از دانش و ارزیابی دانش با خلاقیت، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در پایان پیشنهادهایی نیز ارائه شد.

بررسی رابطه ی جو سازمانی با فرسودگی شغلی و رضایت شغلی کتابداران دانشگاهی اهواز به منظور ارائه پیشنهادهایی جهت کاهش فرسودگی شغلی و بهبود رضایت شغلی کتابداران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  افتخار مومنی   زاهد بیگدلی

هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی وضعیت جو سازمانی در کتابخانه های دانشگاهی شهر اهواز و میزان فرسودگی شغلی و رضایت شغلی کتابداران و همچنین رابطه ی بین متغیر جو سازمانی با دو متغیر دیگر است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه پژوهش حاضر متشکل از کلیه¬ی کتابداران دانشگاهی شهر اهواز است که با سمت کتابدار مشغول به فعالیت می¬باشند. تعداد کل جامعه¬ی مورد نظر 125 نفر می¬باشد و پرسشنامه میان کل جامعه پژوهش توزیع گردید که از این میان تعداد 110 نفر (88%) پاسخ¬گو بودند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه ¬ای شامل پرسش های مربوط به ویژگی های جمعیت شناختی و پرسش هایی با مقیاس 5 درجه¬ای لیکرت برای جو سازمانی( هالپین و کرافت، 1963)، فرسودگی شغلی( مسلاچ، 1981) و رضایت شغلی (حریری و اشرفی¬ریزی، 1381) استفاده شده است. در این پژوهش برای تحلیل داده¬های جمعیت¬شناختی ازآمارتوصیفی (فراوانی،درصدفراوانی،میانگین) استفاده شده است و در بخش آمار استنباطی برای تعیین رابطه¬ی جو سازمانی با فرسودگی شغلی و رضایت شغلی کتابداران از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. همچنین برای بررسی وضعیت جو سازمانی کتابخانه¬های دانشگاهی شهر اهواز و بررسی وضعیت فرسودگی شغلی و رضایت شغلی کتابداران از آزمون تی تک نمونه¬ای و برای تعیین وجود یا عدم وجود تفاوت معنادار در میان کتابداران در هر یک از سه متغیّر اصلی با توجه به ویژگی¬های جمعیت شناختی آنان، از آزمون تی دو نمونه مستقل و تحلیل واریانس یک راهه( آنووا) استفاده شده است. یافته¬ها نشان داد که جو سازمانی کتابخانه های دانشگاهی شهر اهواز در سطح مطلوبی قرار دارد. همچنین، بین جو سازمانی با فرسودگی شغلی و رضایت شغلی کتابداران دانشگاهی شهر اهواز رابطه وجود دارد. در ارتباط با فرسودگی شغلی کتابداران، یافته ها نشان داد که فرسودگی شغلی کتابداران در سطح بالائی است و آنان از شغل خود رضایت ندارند. در پایان پیشنهادهایی درجهت کاهش فرسودگی شغلی و بهبود رضایت شغلی کتابداران ارائه گردیده است.

تحلیل هم رخدادی واژگان حوزه مدیریت دانش در پایگاه وب آو ساینس در سال های 1993 لغایت 2012 به منظور دیداری سازی واژگان تشکیل دهنده ی زیرساخت این حوزه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  فاطمه کاتبی   فریده عصاره

هدف از پژوهش حاضر، تحلیل هم¬رخدادی واژگان شکل¬دهنده¬ی زیرساخت مدیریت دانش در پایگاه وب آو ساینس در بازه¬ی زمانی 1993-2012 به منظور دیداری¬سازی واژگان تشکیل¬دهنده¬ی زیرساخت این حوزه و تحلیل ارتباط شکل¬گرفته میان این واژگان است. این پژوهش با استفاده از روش تحلیل هم¬رخدادی که از روش-های علم¬سنجی است، صورت پذیرفته است. هم¬چنین، از رویکرد تحلیل شبکه¬ی اجتماعی به منظور مصور¬سازی و تحلیل شبکه¬ی هم¬رخدادی واژگان حوزه¬ی مدیریت دانش استفاده شده است. جامعه¬ی مورد پژوهش را تمامی مدارک حوزه¬ی مدیریت دانش نمایه¬¬شده در نمایه¬ی استنادی علوم و علوم اجتماعی که از طریق پایگاه وب آو ساینس قابل دسترس است، تشکیل می¬دهد. داده¬ها با استفاده از پایگاه وب آو ساینس و وارد کردن واژه "knowledge management" در فیلد جستجو و انتخاب نمایه¬ی استنادی علوم و علوم اجتماعی و اعمال محدوده¬ی زمانی 1993-2012 جمع¬آوری شده است. داده¬های به دست¬آمده از پایگاه وب آو ساینس در حیطه-های موضوع، کشور، نویسنده، سال انتشار، مجله و نوع مدرک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. سپس تمام پیشینه¬های استخراج شده به منظور انجام تحلیل¬های لازم به نرم افزارهای بیبل اکسل، وس ویور و یوسی نت وارد شدند. یافته¬های پژوهش نشان داد، مقدار متوسط نرخ رشد سالانه¬ی انتشارات حوزه¬ی مدیریت دانش 44/24 درصد است. حوزه¬ی موضوعی کامپیوتر و نظام های اطلاعاتی، مدیریت و علم اطلاعات و دانش¬شناسی بیشترین مدارک تولید شده در حوزه¬ی مدیریت دانش را به خود اختصاص داده¬اند و قالب مقاله¬ی اصیل، برترین قالب نوع مدارک تولید شده در این حوزه می¬باشد. نتایج پژوهش حاضر هم¬چنین نشان داد که زیرساخت مدیریت دانش بر پایه و اساس هفت خوشه واژگان شکل گرفته است که متعلق به هفت حوزه¬ی موضوعی قابلیت¬های دانش انسانی، تعاملات متقابل انسانی، عملکرد فکری، مدیریت فکری، تفکر سیستمی، همکاری و پشتیبانی است. مهم¬ترین واژگان تشکیل¬دهنده¬ی حوزه¬ی مدیریت دانش از لحاظ بسامد تکرار، واژگان مدیریت دانش، اشتراک دانش و هستی¬شناسی می¬باشد. و واژگان قابلیت¬های پویایی، دانش آشکار و نظام¬های مبتنی بر دانش از بیشترین هم-جواری و پیوند با سایر واژگان این حوزه برخوردارند. و نیز سه واژه¬ی قابلیت¬های پویایی، دانش آشکار و هوش مصنوعی بالاترین میزان سنجه¬های مرکزیت را به خود اختصاص داده¬اند. نتایج پژوهش حاضر هم¬چنین مشخص ساخت کهشبکه¬ی هم¬رخدادی واژگان حوزه¬ی مدیریت دانش، با چگالی 33/.0 و ضریب خوشه¬بندی 60/2 از ساختاری پیوسته و منسجم برخوردار است.

بررسی وضعیت و مقایسه سطح به کارگیری، نتایج و اثربخشی کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بر اساس الگوی پذیرش مبتنی بر علاقه و عناصر سازمانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  فرزانه خدابخشی   فریده عصاره

نظام¬های آموزشی در سراسر جهان، فشار فزاینده¬ای را در جهت استفاده از فناوری¬ اطلاعات و ارتباطات در آموزش عالی تجربه می کنند، لذا دانشگاه¬های ایران هم از این قاعده مستثنی نیستند. به همین منظور پژوهش حاضر به بررسی و مقایسه سطح به¬کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات بر اساس الگوی پذیرش مبتنی بر علاقه و نیز بررسی نتایج و اثربخشی کاربست فناوری اطلاعات بر مبنای الگوی عناصر سازمانی در میان اعضای هیأت علمی دانشگاه¬های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز پرداخته است. این پژوهش از نوع پژوهش¬های پیمایشی- توصیفی محسوب می¬شود و برای جمع¬آوری داده¬ها از دو پرسشنامه سنجش سطوح کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات گریفن و کریستنسن و پرسشنامه پایان¬نامه کارشناسی ارشد کریمی (1386) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش را 1132 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه¬های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز تشکیل می دهد که با روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای، 302 نفر از آن¬ها انتخاب شدند. برای تجزیه و تحلیل داده¬های این پژوهش از آزمون-های ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون مجذور خی و آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است. یافته-های پژوهش نشان داده که اکثریت اعضای هیأت علمی دو دانشگاه مورد بررسی (6/61 درصد) در دو سطح 5 و 6 (استفاده عادی و بهبود) به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات قرار دارند و 83 درصد از اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران و 6/75 درصد اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور در سطوح 5 تا 8 (استفاده عادی، بهبود، یکپارچه سازی و تجدید و نوسازی) به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات قرار دارند. یافته¬های پژوهش همچنین نشان داد که مولفه¬های درونداد و فرایند کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات در وضعیتی نامطلوب و مولفه¬های نتایج فردی و نتایج سازمانی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. نتایج پژوهش همچنین حاکی از این است که بین اعضای هیأت علمی دو دانشگاه مورد بررسی در سطوح به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات بر اساس جنسیت، سن و رشته تحصیلی تفاوت معناداری وجود ندارد ولی از نظر سابقه خدمت و رتبه علمی وجود دارد. همچنین بین دیدگاه اعضای هیأت علمی دو دانشگاه مورد بررسی در خصوص تأثیر مولفه فرایند در کاربست فناوری اطلاعات و ارتباطات تفاوت معناداری وجود دارد ولی از نظر تأثیر مولفه¬های درونداد، نتایج سازمانی و نتایج فردی تفاوت معناداری مشاهده نشده است.

شناسایی و بررسی عوامل موثر بر افزایش ربط در نظام های بازیابی برخی نرم افزارهای کتابخانه ای فارسی با تأکید بر منطق فازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  فاطمه خدایی   عبدالحسین فرج پهلو

هدف اصلی هر نظام بازیابی اطلاعات، بازیابی اطلاعات مرتبط است. اساساً ربط به عنوان هسته ی اصلی نظام های بازیابی اطلاعات به دلیل نامشخص و نسبی بودنش، یک مفهوم فازی است، بنابراین دو مبحث ربط و منطق فازی در تعامل با یکدیگر در امر بازیابی اطلاعات هستند. مفهوم ربط به دلیل عدم قطعی بودنش می تواند به وسیله ی مدل های مجموعه فازی مدل سازی شود. این پژوهش ضمن شناسایی عواملی که در یک نظام بازیابی منجر به بازیابی نتایجی مرتبط با درخواست کاربر می گردند، امکان و چگونگی به کارگیری منطق فازی را در جهت بهبود عملکرد این عوامل در نرم افزارهای کتابخانه ای فارسی پارس آذرخش و سیمرغ مورد بررسی قرار می دهد. در پژوهش حاضر از روش پیمایشی – توصیفی استفاده شده است. برای انجام پژوهش از سیاهه ی وارسی محقق ساخته ای شامل 70 معیار برای شناسایی و بررسی عوامل موثر در افزایش ربط و شناسایی قابلیت های موجود در نرم افزارهای مورد بررسی به منظور بررسی امکان به کارگیری منطق فازی جهت بهبود بازیابی اطلاعات استفاده شده است. به منظور تحلیل اطلاعات آماری از نرم افزار spss، و برای تجزیه ی داده ها از آمار توصیفی و برای مقایسه ی نتایج بین دو نرم افزار از آمار استنباطی (آزمون(t استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که نرم افزار پارس آذرخش با میانگین 69/9، از میانگین کل امتیازات نسبت به نرم افزار سیمرغ از قابلیت ها و امکانات بیشتری برای افزایش ربط و همچنین با میانگین 86/5 بیشترین قابلیت به کارگیری منطق فازی را دارا می باشد. بازیابی فازی این نرم افزار به صورت کلیدواژه ای و نه مفهومی بوده و با انجام تغییراتی قابلیت بازیابی فازی به صورت مفهومی را خواهد داشت.

بررسی مقایسه ای رفتار اطلاع یابی دانشجویان کارشناسی ارشد رشته‏های پرستاری و مامایی دانشگاه های علوم پزشکی تیپ یک در استفاده از منابع الکترونیکی پیوسته و رابطه ی آن با ویژگی های فردی آنان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  سودابه حاجت پور   زاهد بیگدلی

هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای رفتار اطلاع یابی دانشجویان کارشناسی ارشد رشته‏های پرستاری و مامایی دانشگاه های علوم پزشکی تیپ یک در استفاده از منابع الکترونیکی پیوسته و رابطه ی آن با ویژگی های فردی آنان می باشد. روش پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی- تحلیلی، و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بود. جامعه ی آماری پژوهش دانشجویان کارشناسی ارشد رشته های پرستاری و مامایی دانشگاه های علوم پزشکی تیپ یک در سال تحصیلی 93-1392 بودند. روایی پرسشنامه با استفاده از روایی صوری و همچنین روش روایی سازه ای مورد تأیید قرار گرفت. به منظور سنجش میزان پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی کلی آن برابر با 9/0 بود، و تک تک عوامل نیز از پایایی مطلوبی برخوردار بودند. از نسخه 20 نرم افزار spss برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بیش از نیمی از دانشجویان میزان آشنایی خود را با محیط و منابع الکترونیکی در حد متوسط اعلام کرده اند. مهم ترین هدف دانشجویان از جستجو در منابع الکترونیکی پیوسته، نگارش پایان نامه بوده است. از میان موتورهای جستجو، موتور جستجوی googleدر اولویت استفاده قرار داشت. دانشجویان از پایگاه اطلاعاتی pubmed بیشترین میزان استفاده را جهت جستجوی اطلاعات داشتند و همچنین این پایگاه بالاترین میزان پاسخ گویی به نیاز دانشجویان را به خود اختصاص داده بود. دانشجویان به ترتیب از روش جستجوی واژه ای ساده و بعد از آن روش جستجوی واژه ای ترکیبی با استفاده از عملگرهای بولی برای جستجوی اطلاعات در منابع الکترونیکی پیوسته استفاده می کردند. دانشجویان مهم ترین مانع و مشکل در مسیر دستیابی به اطلاعات را فیلتر شدن بعضی پایگاه ها و سپس عدم اشتراک بعضی پایگاه ها عنوان کردند. بین رفتار اطلاع یابی دانشجویان از لحاظ متغیرهای جمعیت شناختی (سن، جنس، رشته ی تحصیلی، و دانشگاه) رابطه ی معنی داری وجود نداشت.

بررسی میزان آمادگی الکترونیکی کتابخانه های دانشگاهی شیراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  زهرا نعمت الهی   فریده عصاره

استفاده از فناوری اطلاعات در کتابخانه ها به ویژه کتابخانه های تحقیقاتی و دانشگاهی سبب ارتقاء سواد اطلاعاتی کاربران، کارکرد کتابخانه ها و قابلیت اطلاع رسانی و ارائه خدمت آن ها گشته است. به همین منظور هدف پژوهش حاضر، سنجش میزان آمادگی الکترونیکی کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز به منظور اطلاع از وضعیت به کارگیری و بهره مندی این کتابخانه ها از فاوا (فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی) بر اساس مدل طراحی شده برای ارزیابی آمادگی الکترونیکی کتابخانه های دانشگاهی توسط نورافروز، حریری و حنفی زاده (1389) و ارائه رهنمودهایی جهت ارتقاء موقعیت این کتابخانه ها بود. پژوهش حاضر کاربردی و از نوع توصیفی-تحلیلی و روش مورد استفاده در این پژوهش پیمایشی بوده است. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه ارزیابی آمادگی الکترونیکی کتابخانه های دانشگاهی طراحی شده در سال 1389 توسط افراد ذکر شده در بالا ، استفاده شد. جامعه آماری 50 نفر از مدیران کتابخانه های دانشگاهی شیراز بودند و این پژوهش در 8 دانشگاه شیراز انجام شد. این 8 دانشگاه شامل دانشگاه علوم پزشکی شیراز، دانشگاه شیراز، دانشگاه آزاد شیراز، دانشگاه های غیرانتفاعی شیراز، دانشگاه های جامع علمی کاربردی شیراز، دانشگاه پیام نور شیراز، دانشگاه صنعتی شیراز و دانشگاه علوم قرآنی شیراز بودند. در این پژوهش از روش های آمار توصیفی شامل توزیع فراوانی، محاسبه میانگین و انحراف معیار با رسم جدول و نمودار، با استفاده از نرم افزار excel و spss استفاده شد. بدین منظور ابتدا ارزش های کیفی، به منظور ایجاد قابلیت تجمیع با شاخص های کمی، از طریق مقیاس دوقطبی فاصله ای به مقادیر کمی تبدیل شدند و سپس با استفاده از فرمول نرمال سازی، ارزش های کیفی و مقادیر کمی یکسان سازی شده و با در نظر گرفتن وزن هر شاخص، مولفه و بعد، امتیازهای هر کتابخانه محاسبه شده است. یافته های پژوهش نقاط قوت و ضعف کلیه کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز را با توصیف وضعیت شاخص ها، مولفه ها و ابعاد نشان می دهد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که کتابخانه دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی شیراز با امتیاز 86/0 بیشترین میزان آمادگی الکترونیکی را بین کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز دارد و کتابخانه دانشکده پزشکی با امتیاز 79/0 در رتبه دوم قرار دارد، اما در مقابل کتابخانه دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد با امتیاز 09/1- پایین ترین میزان آمادگی الکترونیکی را دارد و پس از آن نیز کتابخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد با امتیاز 73/0- در وضعیت ضعیف تری نسبت به سایر کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز است. بیشترین ضعف در مولفه سرمایه گذاری در امور توسعه فناوری های اطلاعاتی است و مولفه نگرش کارکنان به مسائل فناوری اطلاعات نسبت به دیگر مولفه ها وضعیت بهتری دارد. در بین 4 بُعد نیز، ضعیف ترین وضعیت مربوط به بُعد برنامه ها و خدمات شبکه ای و بیشترین امتیاز را بُعد منابع انسانی کسب کرده است، اما در مجموع یافته های پژوهش نشان می دهند که اکثر کتابخانه های دانشگاهی شهر شیراز آمادگی الکترونیکی در سطح متوسط به پایین دارند که نشان از این است که این کتابخانه ها آمادگی الکترونیکی اندکی دارند.

ترسیم شبکه ی اجتماعی هم نویسندگی به منظور مقایسه ی بهره وری پژوهشی پژوهشگران حوزه ی مدیریت دانش با توجه به راهبردهای مختلف هم نویسندگی در پایگاه وب آو ساینس طی سال های 2000 تا 2014
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم انسانی 1394
  نرگس شاه کرمی   فریده عصاره

هدف از انجام پژوهش حاضر ترسیم و تحلیل ساختار شبکه ی هم نویسندگی پژوهشگران مدیریت دانش و شناسایی روابط، تعاملات و راهبردهای هم نویسندگی میان آنان، و هم چنین بررسی معناداری تفاوت بین بهره وری پژوهشی پژوهشگران گروه های مختلف راهبردهای هم نویسندگی در این حوزه، از طریق مقالات منتشر شده ی این پژوهشگران است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی و کاربردی است که با رویکرد علم سنجی و به روش تحلیل شبکه اجتماعی هم نویسندگی انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل کلیه مقالاتی است که در 60 مجله ی نمایه شده در پایگاه web of science (wos) درج شده اند و هر مجله حداقل دارای 20 مقاله با موضوع مدیریت دانش بوده است، و مقالات در طول سال های2000 تا 2014، منتشر شده اند. یافته ها نشان می دهد که 3067 مقاله در حوزه مدیریت دانش، توسط 7774 نویسنده و هم نویسنده در پایگاهwos منتشر شده اند، که از این تعداد، 1047 مقاله دارای الگوی دو نویسنده ای، 841 مقاله دارای الگوی سه نویسنده ای، 637 مقاله دارای الگوی تک نویسنده ای و 542 مقاله دارای الگوی هم نویسندگی چهارنویسنده و بیش از چهارنویسنده ای بوده اند. بررسی راهبردهای هم نویسندگی پژوهشگران که بر اساس شاخص های محدودیت و کارآمدی انجام گرفت، نشان داد که از 147 نویسنده ای که ماتریس روابط هم نویسندگی آنان توسط نرم افزار coauth.exe ترسیم شد، بیش-تر نویسندگان، یعنی 56 نویسنده، راهبرد هم نویسندگی ایزوله را استفاده کرده، 32 نویسنده، راهبرد منسجم؛ 28 نویسنده، راهبرد دوتایی؛ 10 نویسنده، راهبرد مستقل؛ 10 نویسنده، راهبرد پیچیده؛ 7 نویسنده، راهبرد میانه و تنها 4 نویسنده، راهبرد حفره ساختاری را ترجیح داده اند. مطالعه ی ساختار و پیکربندی شبکه هم نویسندگی مدیریت دانش از طریق شاخص های کلان تحلیل شبکه، مشخص ساخت که شبکه مورد نظر با دارا بودن چگالی معادل 038/0، ضریب خوشه بندی برابر 56/0، میانگین فاصله ی معادل 46/1 و اندازه قطر شبکه برابر 1، اگرچه از انسجام مطلوبی برخوردار نیست و شبکه ای سست و پراکنده است که اکثر گره های آن به طور مستقیم به هم متصل نیستند، ولی از طریق زنجیره ای از هم نویسندگی ها و با طی مسیری کوتاه قابل دسترسی هستند. بر اساس بررسی شاخص های مرکزیت می توان گفت که، پژوهشگرانی از جمله: rocha, ar؛ santos, g؛travassos, gh. ؛ mafra, s.؛ montoni, m.؛ miranda, r.، و lin, b.، بیش ترین تأثیر را در شبکه ی هم نویسندگی پژوهشگران مدیریت دانش داشته-اند. نتایج تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که بین پژوهشگران گروه های مختلف هم نویسندگی از نظر بهره وری پژوهشی تفاوت معناداری وجود دارد (017/0p= ). یافته ها هم چنین نشان داد که انتخاب راهبرد هم نویسندگی در میزان بهره وری پژوهشی پژوهشگران نقش دارد و پژوهشگران گروه حفره ساختاری با میانگین 7 و گروه میانه با میانگین 29/6 بالاترین میزان بهره وری پژوهشی را به خود اختصاص داده اند.

بررسی نیازهای اطلاعاتی دانشجویان دوره های تحصیلات تکمیلی دانشگاه بوعلی سینای همدان با تأکید بر پایگاه های اطلاعاتی در دسترس در این دانشگاه
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان - دانشکده علوم انسانی 1388
  معصومه لطیفی   فریده عصاره

چکیده ندارد.

بررسی میزان مشارکت علمی نویسندگان ایران در نمایه های استنادی علوم، علوم اجتماعی، و هنر و علوم انسانی درپایگاه web of science با تأکید بر نقشه علم نگاشتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  مریم کشوری   فریده عصاره

این پژوهش به تعیین سهم تولیدات علمی ایران در نمایه های استنادی علوم، علوم اجتماعی، و هنر و علوم انسانی در پایگاه دابلیو.اُو.اس در سال های 2000-2006 پرداخته است. پژوهش از نوع کاربردی بوده و با استفاده از شاخص های علم سنجی انجام شده است. داده ها با کمک پایگاه دابلیو.اُو.اس در قالب فایل های plain text استخراج، سپس با استفاده از نرم افزار isi.exe تجزیه و تحلیل، و با استفاده از برنامه صفحه گستر اکسل شمارش، تنظیم و آماده بررسی های نهایی شدند. تعداد کل مدارک نمایه شده توسط نویسندگان ایران در نمایه استنادی علوم 24.480 مدرک، نمایه استنادی علوم اجتماعی 783 مدرک، و نمایه استنادی هنر و علوم انسانی 57 مدرک و مجموعاً با 25.320 مدرک جامعه مورد مطالعه را تشکیل داده اند. نتایج پژوهش نشان داد که به طور کلی بررسی ضریب مشارکت نویسندگان در دور? مورد بررسی روندی صعودی را نشان داده که حاکی از افزایش تمایل نویسندگان به تولید مدارکِ مشارکتی در طول این دوره می باشد. بیشترین مشارکت، در تولید مدارک 2 نویسنده ای و 3 نویسنده ای بوده و ضریب مشارکت کلی نویسندگان 59/0 بوده است. سال 2006 با ضریب مشارکت 62/0 بالاترین ضریب مشارکت و سال 2000 با ضریب مشارکت 55/0 کمترین ضریب مشارکت را داشته است. قاعده برادفورد و قاعده لوتکا در مورد داده ها بررسی شدند و قاعده لوتکا در حوزه نمایه استنادی علوم اجتماعی و هنر و علوم انسانی رد و حال آنکه قاعده برادفورد در هر سه حوزه تأیید شد. نشریه phosphorus sulfur and silicon and the related elements با انتشار 388 مدرک (58/1 درصد) از کل تولیدات علمی ایران و با ضریب تأثیر 669/0، بیشترین تولیدات علمی ایران را منتشر کرده است. کشور امریکا، در هر سه حوزه نمایه های استنادی، با مشارکت در تولید 1865 مدرک (37/7 درصد) بیشترین مشارکت را در تولید مدارک علمی ایران داشته و دانشگاه تهران با مشارکت در تولید 3.104 مدرک (26/12 درصد) در هر سه نمایه استنادی، پرتولیدترین دانشگاه بوده است. موضوع شیمی با اختصاص 7.191 مدرک (38/29 درصد) پرتولیدترین موضوع بوده است. مهمترین خوشه تشکیل شده از تولیدات علمی ایران مربوط به موضوع الکترود غشا بوده و موثرترین مدرک، مقاله شمسی پور با 102 استناد جهانی و66 استناد محلی بوده است.

بررسی و مقایسه کمّی وضعیت تولید اطلاعات علمی توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سطوح ملی و بین المللی طی سالهای 1385-1365
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1388
  سمانه برتینا   فریده عصاره

هدف اصلی این پژوهش عبارت است از تعیین وضعیت تولید اطلاعات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در سطوح ملی و بین المللی طی سالهای 1385-1365. در این پژوهش، میزان تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور به تفکیک نوع مدرک (کتاب، مقاله، پایان نامه و طرحهای تحقیقاتی) و روند رشد آنها مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش پیمایشی از نوع توصیفی و نیز با استفاده از شاخصهای علم سنجی می باشد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه، کارنامه پژوهشی و پایگاه web of science می باشد. جامعه مورد پژوهش شامل 445 نفر عضو هیأت علمی شاغل در دانشگاه است. تولیدات علمی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور در قالب 56 گروه و 8 دانشکده مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از مجموع 6546 مدرک علمی تولید شده، 2865 عنوان به صورت پایان نامه (43/7 درصد)، 2807 عنوان مقاله (42/9 درصد)، 731 عنوان طرح تحقیقاتی (11/1 درصد) و 143 عنوان کتاب (2/2 درصد) می باشد. تعداد مدارک منتشر شده از دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز که در پایگاه web of science به ثبت رسیده 128 مورد است که از این میان بیشترین تعداد مدارک مربوط مقالات است. روند رشد و تولید اطلاعات علمی در طی سالهای مورد مطالعه از نوساناتی برخوردار بوده و با وجود اینکه در برخی سالها کاهشی در رشد تولیدات علمی مشاهده می شود، اما در نهایت رشد تولیدات علمی سیر صعودی داشته به طوری که بیش از نیمی از مدارک طی سالهای 1385-1381 تولید شده است. دانشکده های پزشکی، داروسازی و بهداشت، هرکدام به ترتیب با تولید 4268، 854 و45 مدرک بیشـترین میزان تولید اطلاعـات علمی را طی سالهای مورد پژوهش به خود اختصـاص داده اند.