نام پژوهشگر: رحمت الله فتاحی
محمدرضا بدیع زادگان رحمت الله فتاحی
کودکان نسبت به بزرگسالان رفتارهای اطلاع یابی متفاوتی از خود نشان می دهند. از طرفی رشد کتابخانه ها و رشد فن آوری های نوین در کتابخانه ها ضرورت وجود الگویی مناسب جهت فهرست های پیوسته کودکان ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش ویژگی های فهرست پیوسته کودکان از دیدگاه های مختلف بررسی و براساس آن فهرست پیوسته نمونه طراحی و مورد آزمون قرار گرفته است.
معصومه جعفری محمد حسین دیانی
پژوهش حاضر به بررسی میزان و چگونگی استفاده از اینترنت در بین دانشجویان دانشگاه کابل و عوامل موثر بر استفاده و نیز موانع و مشکلات دسترسی و استفاده از اینترنت به عنوان عوامل بازدارنده می پردازد. جامعه آماری این پژوهش 325 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه کابل است. یافته ها نشان داد که 72% از دانشجویان از اینترنت استفاده می کنند. این افراد به میزان 65% به منظور جستجوی اطلاعات تخصصی و علمی از طریق موتورهای کاوش، 59 % یافتن مطالبی که در منابع دیگر یافت نمی شوند و به میزان 58% به منظور انجام تکالیف درسی از شبکه استفاده می کنند. بطور متوسط کاربران 1.62 ساعت را صرف انجام امور ، 1.50 ساعت برای انجام امور آموزشی و 1.27 ساعت را برای انجام امور ارتباطی از طریق اینترنت صرف می کنند. نتایج نشان داد که بین میزان استفاده و مهارتهای اینترنتی دانشجویان و تجربه استفاده از اینترنت تفاوت معنا دار وجود دارد اما بین میزان استفاده و داشتن رایانه شخصی، نوع سکونت دانشجویان، میزان رضایت و جنسیت تفاوت معنا دار وجود ندارد. عمده ترین (50.50%) دلیل عدم استفاده از شبکه اینترنت توسط غیر کاربران " عدم دسترسی" می باشد. پس از آن عدم آشنایی با مهارتهای اینترنت، عدم وجود برق دائمی ، نداشتن رایانه شخصی، هزینه زیاد دسترسی، خرابی خطوط مخابراتی و سرعت کم، عدم نیاز به استفاده، عواملی است که غیر کاربران از آن به عنوان دلایل عدم استفاده از اینترنت ذکر کرده اند. از نظر کاربران" کمبود تعداد رایانه به نسبت دانشجویان"، مهمترین مانع استفاده از اینترنت در دانشگاه کابل است. " عدم دسترسی به اینترنت در همه دانشکده ها" ، " سرعت کم اتصال به اینترنت " ، " عدم دسترسی رایگان به اینترنت در خوابگاههای دانشجویی" و " عدم اهمیت دادن مسئوین دانشگاه و دانشکده ها به توسعه خدمات اینترنت در دانشگاه کابل" و " خرابی رایانه ها " از مشکلات دیگر دانشجویان در استفاده از اینترنت می باشد. 65% از کاربران اعتقاد دارند که " آگاهی به دانشجویان درباره مزایای استفاده از اینترنت" باعث می شود که آنها بیشتر از اینترنت استفاده نمایند. کاهش قیمت دسترسی به اینترنت در کشور"(44%)، " تشویق و یا اجبار دانشجویان به استفاده از اینترنت توسط اساتید"(46.60%) از جمله عواملی است که بر استفاده بیشتر تاثیر می گذارد.
شعله ارسطوپور رحمت الله فتاحی
هدف اصلی این پژوهش، بررسی همخوانی میان الگوی ملزومات کارکردی پیشینههای کتابشناختی با فهرستهای رایانهای کنونی از دو رویکرد نظامگرا و نیز کاربرگرا است. در این راستا، موجودیتها و کارکردهای الگوی ملزومات کارکردی بر فیلدهای اصلی و فرعی مارک ایران (مورد استفاده در نرم افزار رسا)، و نیز دیدگاه کاربران بالقوه فهرستهای رایانهای نسبت به موجودیتهای مختلف الگو و خانوادههای کتابشناختی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، ابتدا یک ماتریس تطابقی برای تعیین فصل مشترک میان فیلدهای مختلف مارک و موجودیتها و کارکردهای تعریف شده در الگو تدوین گردیده و با رجوع به اسناد و پژوهشهای مشابه در مورد مارک 21، تکمیل گردید. نتایج این بخش حاکی از آن است که در پیوند با 4 کارکرد بازیابی، شناسایی، انتخاب و دسترسی، کارکرد شناسایی با 473 فیلد فرعی پشتیبان در درجه اول، کارکرد دسترسی با 310 فیلد فرعی پشتیبان در درجه دوم و پس از آن کارکرد بازیابی با 222 فیلد فرعی پشتیبان و کارکرد انتخاب با 152 فیلد فرعی پشتیبان به ترتیب در درجه های سوم و چهارم قرار میگیرند. در پیوند با 4 موجودیت اثر، بیان، قالب و مدرک، نتایج حاکی از آن است که موجودیت قالب با 317 فیلد فرعی پشتیبان، موجودیت اثر با 129 فیلد فرعی پشتیبان، موجودیت بیان با 99 فیلد فرعی پشتیبان و موجودیت مدرک با 23 فیلد فرعی پشتیبان به ترتیب در اولویتهای اول تا چهارم قرار دارند. در بخش دوم پژوهش حاضر، نگاه کاربران به خانوادههای کتابشناختی مورد بررسی قرار گرفته است. بدین منظور، خانواده های دو اثر اصلی شاهنامه فردوسی و نیز قرآن به منزله نمونه انتخاب شده و دو مجموعه 40 کارتی در پیوند با هریک از این خانوادهها در اختیار دو گروه 30 نفری از افراد صاحب نظر و متخصص در دو حوزه شاهنامهپژوهی و قرآنپژوهی قرار گرفت. طی نشستهای صورت گرفته با این افراد، نگاه و دستهبندی کلی آنها نسبت به هر خانواده کتابشناختی، همخوانی دیدگاه آنها با موجودیتهای الگوی ملزومات کارکردی و اصطلاحشناسی آنها در زمینه انواع موجودیتهای شناسایی شده مورد بررسی قرار گرفت. در پیوند با خانواده کتابشناختی شاهنامه، 11 خوشه و در پیوند با خانواده کتابشناختی قرآن 9 خوشه توسط مصاحبهشوندگان شناسایی گردید. نتایج حاکی از آن است که با توجه به موجودیتهای الگو، ودر پیوند با دستهبندی اعضای خانواده کتابشناختی به صورت کلی، رویکرد کاربران بالقوه رویکردی از بالا به پایین است و آنها در مواجهه با اعضای خانواده کتابشناختی، ابتدا اثر اصلی، سپس بیانها، قالبها و در نهایت مدارک را شناسایی میکند. این درحالی است که در پیوند با یک نیاز اطلاعاتی خاص، کاربران رویکردی پایین به بالا دارند و ابتدا مدرک مورد نظر، و سپس قالب مورد نظر از سوی آنها انتخاب شده و در صورت عدم وجود، به بیانها و اثرهای دیگر مراجعه میکنند. از دستاوردهای این پژوهش، پیشنهاد دو درختواره برای دو خانواده کتابشناختی شاهنامه و قرآن و نیز الگویی مفهومی در زمینه پیادهسازی دستاوردهای این پژوهش در فهرستهای رایانهای است.
منوچهر آراسته اسدالله آزاد
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی ویژگیهای کتابهای چاپ سنگی دوره محمد شاه تا اواسط دوره ناصری بین سالهای 1250 -1290ق موجود در کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی صورت گرفت. روش این پژوهش سندی کتابخانه ای است. ابزار گردآوری اطلاعات کاربرگه ای است که براساس ویژگیهای کتابشناسی و نسخه شناسی کتابها طراحی گردید. جامعه آماری این پژوهش شامل 1092 مورد از کتابهایی که در سالهای 1250-1290ق چاپ شده، می باشد.یافته های پژوهش وضعیت این کتابها را به لحاظ عنوان، تالیف، ترجمه، شرح، حاشیه، مولف، حوزه موضوعی، زبان، محل نشر، مهر، خط، جلد، حواشی، تاریخ نشر، کاتب، ناشر، قطع، آرایش، کاغذ و...نشان می دهد. یافته ها همچنین بیانگر آن است که برای اکثر عناصر کتابشناختی مرتبط با کتابهای چاپ سنگی قواعد فهرستنویسی انگلوامریکن مربوطه وجود دارد، اما از 107عنصر شناسایی شده برای31 عنصر قواعدی موجود نیست. فرمت مارک ایران می تواند تا اندازه زیاد مناسب ذخیره و مبادله اطلاعات نسخه های چاپ سنگی به لحاظ محتوا و اطلاعات کتابشناسی و نسخه شناسی باشد. با افزودن برخی فیلدها یا فیلدهای فرعی به مارک ایران و همخوان تر کردن آن با ملزومات ذخیره و مبادله اطلاعات کتابهای چاپ سنگی، می توان شرایط را برای سازماندهی این منابع ارزشمند فراهم کرد. کلید واژه ها: کتابهای چاپ سنگی، اطلاعات کتابشناسی، اطلاعات نسخه شناسی، قواعد فهرستنویسی انگلوامریکن، مارک ایران، ذخیره و بازیابی اطلاعات
نیره دادخواه محمد رضا داورپناه
هدف پژوهش حاضر ارزیابی میزان استفاده، تعیین میزان نفوذ و بررسی هزینه ـ سودمندی منابع الکترونیکی کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد در سال2009 می باشد. استفاده از روشهای علمی تثبیت شده در زمینه ارزشیابی منابع اطلاعاتی الکترونیکی و شناسایی مناسبترین آنها، گامی موثر جهت برآوردن نیازهای اطلاعاتی مراجعان و استفاده کنندگان از کتابخانه هاست. جامعه آماری پژوهش، منابع اطلاعاتی الکترونیکی اشتراکی کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد، شامل مجلات الکترونیکی و پایگاههای اطلاعاتی دسترس پذیر از طریق سرورهای مرکزی شش پایگاه اطلاعاتی ابسکو، الزویر، پروکوئست، امرالد، آکسفورد و اشپرینگر در سال 2009 می باشد. برای گردآوری اطلاعات از دو شیوه بسامد استفاده و تحلیل هزینه ـ سودمندی که دو شیوه علمی در ارزیابی منابع می باشند، استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که فراوانی میزان استفاده بر اساس شاخصهای ایی متریک(تعداد دانلود مقاله با فرمت اچ.تی.ام.ال و پی. دی.اف، تعداد دانلود چکیده، تعداد انجام جستجو و نشست) در پایگاه های مختلف اختلاف معناداری دارد بطوریکه در بین شش پایگاه مورد مطالعه؛ پایگاه الزویر دارای بالاترین میزان استفاده و پایگاه آکسفورد دارای پایین ترین میزان استفاده بود. یافته ها نشان داد که گزارشات سرور با گزارشات ناشران در گزارش تعداد دانلود مقاله با فرمت اچ.تی.ام.ال و پی. دی.اف در پایگاه های منتخب با یکدیگر تفاوت معنی داری داشتند. پایگاه الزویر، نسبت به سایر پایگاه ها با 3/72 درصد کل جلسات جستجو، بیشترین جلسات جستجو را در سال 2009 به خود اختصاص داده است. میزان استفاده در حوزه های مختلف موضوعی نیز با یکدیگر تفاوت معناداری داشتند. هزینه-سودمندی پایگاههای مورد مطالعه در حوزه های مختلف موضوعی نیز با یکدیگر تفاوت داشتند و مشخص شد که هزینه سودمندی حوزه کشاورزی از همه بالاتر می باشد. بین ضریب تأثیر و میزان استفاد از مجلات حوزه علوم و علوم انسانی، رابطه ای مشاهده نشد. میزان استفاده دو گروه کاربران (اعضای هیأت علمی و کارکنان، دانشجویان)، از پایگاه های مورد بررسی تقریباً یکسان بود. با توجه به مدت زمان حدود یک ساعت و نیم، استفاده کاربران دانشگاه فردوسی مشهد از منابع اطلاعاتی الکترونیکی مورد بررسی در طول سال 2009 می توان نتیجه گرفت که میزان استفاده کاربران جامعه مورد مطالعه پایین بوده است. ویژگی داده های آماری استفاده از منابع الکترونیکی کتابخانه ایجاب می کند تا تجزیه و تحلیل داده ها به صورت مستمر و پیگیر صورت پذیرد. در غیر این صورت، اطلاعات به دست آمده از تحلیل گزارش تراکنش، به صورت الگوی استفاده در طول سالیان متمادی قابل نتیجه گیری نخواهد بود و روند استفاده از منابع الکترونیکی، سنجیده نخواهد شد.
مهدی زاهدی نوقابی مهری پریرخ
یکی از وظایف مهم دانشگاه ها انجام پژوهش و تولید دانش است. مخازن سازمانی سیستمهای مناسبی برای سازماندهی به این دانش و دروازه اصلی برای نمایاندن سرمایه فکری دانشگاه و دسترس پذیر ساختن آن هستند. از سال 1385، دانشگاه فردوسی مشهد اقدام به طراحی مخزن سازمانی خود، یعنی "سیستم مدیریت منابع علمی دانشگاه فردوسی مشهد" (سیماد) برای گردآوری و سازماندهی اطلاعات علمی تولید شده توسط اعضاء هیأت علمی کرده است. افزون بر مزایای یاد شده از یک مخزن سازمانی، "سیماد" برای ارائه خدمات پژوهشی به اعضاء هیأت علمی، یعنی طرح پژوهه، ترفیع، مأموریت فرصت مطالعاتی و ... مورد استفاده قرار می گیرد. تا زمان انجام این پژوهش، حداقل 434 نفر از اعضاء آثار خود را در آن ثبت کردند. مطالعه اولیه نشان می دهد که ثبت آثار در "سیماد" با مشکلاتی روبرو بوده است. هدف عمده این پژوهش شناسایی ویژگی های یک مخزن سازمانی و بررسی میزان همخوانی وضعیت کنونی مخزن سازمانی موجود (سیماد) با آن ویژگی ها می باشد. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و با روش پیمایشی و مطالعه موردی انجام پذیرفت. برای اینکه بتوان از همه جنبه ها، اطلاعاتی در رابطه با موضوع مورد پژوهش به دست آورد، در گردآوری اطلاعات از چند دیدگاه، یعنی سازمان، سیستم و کاربران وضعیت بررسی شد و در هر مورد شیوه و ابزار گردآوری مناسب بکار رفت. به بیانی نظر مسئولان در باره سازمان از طریق مصاحبه، نظر متخصصان نرم افزار در مورد سیستم از طریق سیاهه وارسی و نظر کاربران (واگذار کنندگان اطلاعات) از طریق نظرسنجی و پرسشنامه گردآوری شد. به طور کلی 8 نفر که با روش گلوله برفی انتخاب شدند در مصاحبه؛ یک گروه سه نفره که با روش تعمدی انتخاب شدند در تکمیل سیاهه و 208 نفر از 434 نفر که پرسشنامه ها را تکمیل کردند در نظر سنجی شرکت نمودند. مشخصات یک مخزن سازمانی مطلوب به 6 گروه و یا معیار دسته بندی شدند. این دسته بندی زیر ساخت ابزارهای گردآوری اطلاعات و نیز ساختار تحلیل اطلاعات بدست آمده را تشکیل داد. اطلاعات بدست آمده نشان داد که در مورد خط مشی ها، مستندات و استفاده از سیستم، ضروریست به بازنگری و تغییر در مخزن سازمانی دانشگاه پرداخته شود. از نظر مدیریت/ اداره، "سیماد" در وضعیت متوسط و در رابطه با چشم اندازها، سیاست ها و ویژگی های فنی وضعیت مناسبی دارد. نتیجه آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که در مقایسه با معیارهای یک مخزن سازمانی مطلوب، به طور تقریب، ویژگیهای مخزن سازمانی دانشگاه فردوسی مشهد در حد متوسط قرار دارد. استفاده از متخصصین کتابداری و اطلاع سانی، که به امور مدیریت اطلاعات و نیز رتبه بندی سازمانها آشنا هستند، از توصیه های عمده این پژوهش در بازنگری در سیستم می باشد. از مهمترین دستاوردهای این پژوهش معرفی ویژگی های یک مخزن سازمانی مطلوب می باشد که می تواند در بهینه سازی "سیماد" و تحقق اهداف آن و نیز طراحی سیستم های دیگر از جمله سامانه ملی مدیریت اطلاعات علم و فناوری کاربرد داشته باشد.
فاطمه ملک آبادی زاده محسن نوکاریزی
هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی مولفه های خلاقیت در وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به منظور ارتقای این مولفه ها در وب سایت های کتابخانه های دانشگاهی است. پژوهش حاضر به روش ارزیابانه انجام گرفت. جامعه پژوهش شامل 35 وب سایت کتابخانه مرکزی دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است که دارای صفحه مجزا کتابخانه مرکزی در وب سایت دانشگاه بودند. ابزار گردآوری داده ها سیاهه وارسی محقق ساخته بود که در نتیجه مطالعه متون و منابع معتبر علمی در زمینه خلاقیت وب سایت ها تهیه گردید. سیاهه شامل 30 مولفه خلاقیت بود که در 4 بعد کلی اصالت (بدیع بودن و منحصر به فرد بودن)، شکل (طراحی و زیبایی شناختی)، کارکرد (جالب بودن، سودمندی، قابلیت استفاده، شخصی سازی) و منبع (انگیزاننده و مهارت های خلاق) طبقه بندی و تنظیم شده است. برای سنجش روایی سیاهه وارسی، از روش اعتبار محتوا استفاده شد. تحلیل یافته های این پژوهش مبین آن است که وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های زنجان و مازندران با دارا بودن 90 درصد مولفه های خلاقیت به اشتراک حائز رتبه نخست شدند و وب سایت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های تهران، بین المللی امام خمینی (ره)، فردوسی، صنعتی اصفهان، سیستان و بلوچستان، تبریز و اراک بیش از 75 درصد مولفه های خلاقیت را داشتند و رتبه های 3 تا 9 را کسب نمودند. همچنین وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های ایلام، ارومیه، نوشیروانی بابل، تربیت معلم آذربایجان و بیرجند، در پایین ترین رده های جدول رتبه بندی دانشگاه ها قرار گرفتند. همچنین از 35 وب سایت مورد بررسی در این پژوهش، تنها وب سایت کتابخانه مرکزی 9 دانشگاه (زنجان، مازندران، تهران، بین المللی امام خمینی (ره)، فردوسی، صنعتی اصفهان، سیستان و بلوچستان، تبریز و اراک) از نظر دارا بودن مولفه های خلاقیت در وضعیت مطلوب قرار داشتند. نتایج حاصل از بررسی 4 بعد اصلی خلاقیت (اصالت، شکل، کارکرد و منبع) در وب سایت های مورد بررسی نشان داد مولفه های مرتبط با بعد منبع با 71/65 درصد بیش تر از سایر مولفه ها و مولفه های مرتبط با بعد کارکرد با 40 درصد، کم تر از سایر مولفه ها در طراحی وب سایت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های مورد بررسی موجود بود. همچنین نتایج آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن نشان داد در سطح 05/0 = ? رابطه معناداری بین رتبه های وب سایت های کتابخانه های مرکزی دانشگاه های وابسته به وزارت علوم، تحقیقات و فناوری از نظر دارا بودن مولفه های خلاقیت با رتبه های وب سایت های آن دانشگاه ها از نظر پیوندهای دریافتی وجود داشت.
سارا شمس آرا رحمت الله فتاحی
این پژوهش با استفاده از روش پیمایشی به بررسی میزان استفاده و اعتبار منابع وبی در پایان نامه های کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد، در چهار حوزه علوم، علوم انسانی، کشاورزی و مهندسی پرداخته است.جامعه آماری پژوهش را پایان نامه های دانشجویان فارغ التحصیل در مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه فردوسی مشهد بین سالهای 1385-1381 تشکیل می دهد. تعداد 313 پایان نامه از مجموع 1738 مورد با استفاده از نمونه گیری طبقه ای یا سهمیه ای و تصادفی منظم انتخاب شد. یافته ها حاکی از آن است که بطور کلی میزان استفاده از منابع وبی در پایان نامه های چهار حوزه تحصیلی 33/1% می باشد. و میانگین نمره اعتبار سنجی در چهار حوزه تحصیلی (288/9) بوده است. بیشترین درصد منابع وبی مورد استناد حوزه های علوم انسانی و علوم پایه مربوط به مقالات بوده و در حوزه های تحصیلی کشاورزی و مهندسی بیشترین درصد منابع وبی مورد استناد مربوط به سایر منابع (وب سایتهای دانشگاهی، خبری، گزارش گردهمایی ها و...) می باشد. روند استناد دهی به منابع وبی در طول پنج سال مورد مطالعه، به استثنای حوزه علوم انسانی ، صعودی نبوده و یک روند تقریبا ثابتی را طی می کند و در همه حوزه های تحصیلی منابع وبی خارجی بیشترین درصد استناد دهی را به خود اختصاص می دهند. استناددهی به منابع وبی داخلی در مقام دوم قرار دارد. در همه حوزه های تحصیلی نسبت استناددهی به منابع چاپی در برابر استناددهی به منابع وبی 98 به 2 می باشد.
فرشته نوروزی روشناوند محمدحسین دیانی
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و مقایسه کارایی جستجوی موضوعی سرعنوانی و کلیدواژه ای در نرم افزارهای کتابخانه ای سیمرغ و افق با استفاده از معیارهای اصلی بازیافت و دقت انجام گرفته است. جامعه مورد مطالعه، از نوع جامعه محدود بوده و متشکل از دو پایگاه اطلاعاتی ایجاد شده در نرم افزارهای سیمرغ و افق است. نمونه ای شامل 100 عنوان کتاب انتخاب شد که همه آنها در دو پایگاه مبتنی بر نرم افزارهای موردنظر وجود داشتند و قواعد فهرست نویسی یکسانی در مورد آنها به کار گرفته شده بود. در قسمت جستجوی موضوعی سرعنوانی، موضوع سرعنوانی 100 عنوان کتاب که به عنوان نمونه انتخاب شده بودند و شامل 194 موضوع استخراج شده از اطلاعات فهرست نویسی پیش از انتشار این کتاب ها بودند در فیلد موضوع دو نرم افزار مورد جستجو قرار گرفت. در قسمت مربوط به جستجوی موضوعی کلیدواژه ای از این 194 موضوع سرعنوانی، 425 کلیدواژه یا عبارت که دارای بار معنایی بودند به دست آمد که این کلیدواژه های موضوعی نیز در فیلد موضوع دو نرم افزار مورد جستجو قرار گرفت. یافته ها نشان داد: 1. دو نرم افزار از نظر جستجوی موضوعی سرعنوانی تفاوت آماری معنی داری ندارند، یعنی جستجوی موضوعی سرعنوانی در دو نرم افزار به نتایج نسبتاً یکسانی می انجامد. 2. نرم افزار افق در جستجوی موضوعی کلیدواژه ای بهتر از نرم افزار سیمرغ عمل می کند. 3. بین دو روش جستجوی موضوعی سرعنوانی و کلیدواژه ای در نرم افزار افق تفاوت معنی داری وجود ندارد، یعنی با هر یک از دو شیوه متفاوت جستجوی موضوعی نتایج یکسانی به دست می آید. 4. دو نوع روش جستجوی موضوعی کلیدواژه ای و سرعنوانی در نرم افزار سیمرغ دارای اختلاف معنی-داری می باشند، به عبارتی در نرم افزار سیمرغ جستجوی موضوعی سرعنوانی بهتر از جستجوی موضوعی کلیدواژه ای عمل می کند.
امیر نیک زمان رحمت الله فتاحی
ارتباط میان کاربران و منابع اطلاعاتی موجود در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی مستلزم برقراری ارتباط میان واژگان کاربر (عبارت هایی که کاربران به منظور جستجو در نظام بازیابی اطلاعات استفاده می کنند) و واژگان نظام (اصطلاح هایی که نظام به منظور نمایه سازی منابع استفاده می کند) از جمله سرعنوان های موضوعی می باشد. از این رو، هدف پژوهش حاضر این است تا زبان جستجوی موضوعی کاربران (دانشجویان) را به لحاظ همخوانی با سرعنوان های موضوعی فارسی مورد بررسی قرار دهد. همچنین، هدف دیگر، پی بردن به چگونگی بسط عبارت جستجوی موضوعی و میزان همخوانی عبارت های بسط داده شده با سرعنوان های موضوعی فارسی و نیز، مقایسه الگوهای جستجوی موضوعی در دو حوزه علوم کاربردی (کشاورزی) و علوم انسانی (علوم تربیتی و روانشناسی، کتابداری) است. به این منظور، جامعه این پژوهش را دانشجویان دو دانشکده کشاورزی و علوم تربیتی و روانشناسی تشکیل دادند که رفتار جستجوی موضوعی آن ها در فهرست رایانه ای کتابخانه های دو دانشکده طی مدت حدود دو ماه مورد مشاهده، ثبت و تحلیل قرار گرفت. از این رو، از دو روش مشاهده و تحلیل محتوا به منظور گردآوری اطلاعات لازم استفاده شد. در یک تحلیل کلی، یافته ها نشان می دهد که در جستجوهای موضوعی انجام گرفته در دانشکده کشاورزی میزان همخوانی کامل 9/30 درصد، میزان همخوانی نسبی 5/19 درصد و میزان عدم همخوانی 6/49 درصد می باشد؛ در جستجوهای موضوعی انجام گرفته در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی نیز میزان همخوانی کامل 7/37 درصد، میزان همخوانی نسبی 1/21 درصد و میزان عدم همخوانی 2/41 درصد می باشد. در جستجوهای موضوعی انجام گرفته در دانشکده های مذکور، 4/98 درصد از شکل های عبارت های جستجوی موضوعی با آن دسته از انواع شکل های سرعنوان های موضوعی فارسی همخوانی دارند که احتمالاً در زبان طبیعی بیشتر مورد استفاده قرار می گیرند؛ آن شکل ها عبارتند از: عبارت های جستجوی موضوعی متشکل از بیش از یک واژه، عبارت های جستجوی موضوعی ساده و عبارت های جستجوی موضوعی متشکل از چند اسم همراه با حرف ربط یا اضافه. در مورد چگونگی بسط جستجو، در یک تحلیل کلی می توان به سه نکته اشاره کرد: 1) کاربران در دانشکده کشاورزی و دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، هنگام بسط جستجو از متغیر زبان شناختی بیشتر از متغیر زمینه ای استفاده می کنند؛ 2) کاربران در دانشکده های مذکور، در بیشتر اوقات بسط جستجوی خود را با استفاده از یک تغییر به انجام می رسانند؛ و 3) تغییر در نوع فیلد جستجو هنگام بسط جستجو بیشتر در مورد فیلدهای عمومی، عنوان و موضوع رخ می دهد. میان زبان جستجوی دانشجویان دانشکده های مورد نظر در مورد اکثر انواع همخوانی های عبارت جستجوی موضوعی با سرعنوان های موضوعی فارسی، تفاوت معناداری وجود ندارد. میان دو دانشکده در مورد هر یک از انواع همخوانی شکلی عبارت های جستجوی موضوعی دانشجویان با سرعنوان های موضوعی فارسی تفاوت معناداری وجود ندارد. میان رفتار بسط جستجوی دانشجویان دو دانشکده به لحاظ انواع حالت های بسط جستجو با استفاده از انواع متغیرهای زمینه ای و زبان شناختی و همچنین، تعداد تغییرهای انجام شده در هر بسط جستجو در بیشتر موارد تفاوت معناداری وجود ندارد. میان زبان جستجوی دانشجویان دو دانشکده نیز به لحاظ میزان همخوانی واژگانی با سرعنوان های موضوعی فارسی، در جستجوی موضوعی اول، بسط اول و بسط دوم در بیشتر موارد تفاوت معناداری مشاهده نمی شود.
زهرا ناصری رحمت الله فتاحی
هدف اصلی این پژوهش، بررسی چگونگی سازماندهی مقوله های اطلاعاتی (منوها) در وب سایت کتابخانه های دانشگاهی ایران از رویکرد کاربرمدار است. در این راستا، 10 وب سایت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های ایران توسط 30 نفر دانشجوی ارشد و دکتری از جنبه میزان منطقی بودن سازماندهی مقوله های اطلاعاتی، همچنین قابلیت درک کاربر و پیش بینی پذیری برچسب های بکار رفته برای بازنمون این مقوله ها، میزان تأثیر عمق منو (تعداد مراحل یا لایه-های منو) بر کاهش پیش بینی پذیری، بر افزایش گم شدگی و صرف زمان بیشتر کاربر برای پیدا کردن اقلام اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور از چهار روش مختلف (مکاشفه ای، تحلیل ساختار، مرتب سازی کارت ها و مصاحبه نیمه ساختار یافته) برای گردآوری اطلاعات استفاده شد. نتایج حاکی از آن است که وب سایت کتابخانه-های دانشگاهی ایران از جنبه های مورد بررسی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. مصاحبه با کاربران نیز این یافته ها را تأیید کرد. همچنین مشخص شد که عمق منو زمانی بر کاهش پیش بینی پذیری اقلام تحت منو و افزایش زمان برای پیدا کردن اقلام تحت منو تأثیرگذار است که افزون بر استفاده از لایه های زیاد، اقلام نیز به درستی دسته بندی نشده باشند و از برچسب های خود توصیف و قابل درک برخوردار نباشند. با استفاده از روش مرتب سازی کارتها، نگاه کاربران به دسته بندی اقلام اطلاعاتی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بخش نشان داد که کاربران در انتخاب مقوله برای قرار دادن اقلام، دیدگاه متفاوتی از طراحان سایت دارند و برخی از اقلام را در دسته های متفاوت از طراحان قرار می دهند. از دیگر روش های بکار رفته تحلیل ساختار وب سایت ها از نظر الگوهای بکار رفته برای دسته بندی اقلام بود، دستاوردهای این بررسی نشان داد از میان پنج الگوی موجود (کاهشی، افزایشی، محدب، مقعر و ثابت)، ساختار مقوله های وب سایت کتابخانه های دانشگاهی ایران بیشتر از الگوی کاهشی و مقعری استفاده می کنند. استفاده از الگوی مقعری برخلاف دیگر الگوها باعث کاهش بروز خطای انتخاب می شود و استفاده از الگوی کاهشی عدم قطعیت در منو را افزایش می دهد. در پایان، الگوی پیشنهادی توسط پژوهشگر برای درک بهتر و بیشتر سازماندهی اطلاعات (مقوله ها و منوهای) وب سایت کتابخانه های دانشگاهی ارائه شده است.
نگار فاضلی دهکردی مهری پریرخ
سواد اطلاعاتی یکی از مفاهیم اصلی عصر اطلاعات است. برخورداری از سواد اطلاعاتی، افراد را برای زندگی در دورانی توانمند می سازد که دستیابی به موقع به اطلاعات با کیفیت امتیازی رقابتی در عرصه های علمی، اقتصادی، اجتماعی و ... محسوب می شود. آغاز کسب توانمندی های سواد اطلاعاتی از دوران مدرسه، تاثیر بیشتری بر نهادینه شدن این توانمندی ها در فرد دارد. از این رو، امروزه در بسیاری از کشورهای پیشرفته، نظامهای آموزش و پرورش می کوشند تا با تلفیق برنامه های آموزش سواد اطلاعاتی در بافت برنامه های آموزشی خود، دانش آموزان را در این زمینه توانمند کنند. در این کشورها، کتابداران آموزشگاهی به دلیل ماهیت حرفه ای خود به عنوان نیروی انسانی آموزش دهنده و توسعه دهنده سواد اطلاعاتی در مدارس محسوب می شوند و برای پذیرش چنین نقشی، آموزشهای لازم و مورد نیاز را دریافت می کنند. در ایران پژوهش های اندکی در زمینه سواد اطلاعاتی در مدرسه و همچنین تربیت کتابدار آموزشگاهی باسواد اطلاعاتی انجام شده است. در این پژوهش با هدف سنجش نیازهای آموزشی کتابداران آموزشگاهی شهر اصفهان در زمینه سواد اطلاعاتی، فرایند نیازسنجی آموزشی در 5 مرحله و به شیوه پیمایش در متون، اسناد، نظر مسئولان و متخصصان، و همچنین نظرسنجی از کتابداران آموزشگاهی انجام گرفت. در مرحله اول ابتدا استانداردهای سواد اطلاعاتی و نیز استانداردها و متون پژوهشی مربوط به صلاحیت های کتابداران آموزشگاهی تحلیل محتوا شدند. بر اساس آنها، در مرحله دوم نیازسنجی توانمندی های مورد نیاز کتابداران آموزشگاهی در 8 بخش و با استفاده از الگوی طبقه بندی بلوم، در سه دسته دانش، مهارت و نگرش تدوین شدند. نتیجه تحلیل اسناد آموزش و پرورش و نیز مصاحبه با دو نفر از مسئولان آموزش و پرورش و دو نفر از متخصصان سواد اطلاعاتی کشور نشان داد که گرچه مفهوم سواد اطلاعاتی به اندازه کافی در اسناد آموزش و پرورش ایران مورد توجه قرار نگرفته است، اما هدفهایی در این اسناد وجود دارد که با هدفهای سواد اطلاعاتی همراستا هستند. برای تحقق این هدفها نیز راهکارهایی در اسناد آموزش و پرورش پیشنهاد شده که با فعالیت های کتابخانه همراستا هستند. گرچه در این اسناد به کتابداران آموزشگاهی برای انجام این راهکارها توجهی نشده است اما نتایج مصاحبه های انجام گرفته و مقایسه این نتایج با بخشهای هشتگانه شناسایی شده پیشین نشان داد که بین این توانمندی ها و توانمندی های به دست آمده از تحلیل اسناد ومصاحبه، شباهت و همسویی زیادی وجود دارد. در مرحله سوم نیازسنجی، با استفاده از توانمندی های تعیین شده، هدفهای کلی آموزش سواد اطلاعاتی به کتابداران آموزشگاهی تدوین شدند. پس از اعتبارسنجی توانمندی ها و هدفهای کلی آموزش توسط 4 نفر از پژوهشگران سواد اطلاعاتی، بر پایه هدفهای کلی آموزش پرسشنامه ای برای سنجش وضعیت موجود و وضعیت مطلوب توانمندی های سواد اطلاعاتی کتابداران آموزشگاهی شهر اصفهان از دیدگاه آنها تهیه شد. تحلیل اطلاعات به دست آمده از این طریق نشان داد که دو قلمرو دانش و مهارت تفاوت زیادی بین وضعیت موجود و مطلوب وجود دارد و این کتابداران در زمینه دانش و مهارت سواد اطلاعاتی به آموزش نیاز دارند. در قلمرو نگرش نیز گرچه کتابداران آموزشگاهی باور دارند که توانمندی های سواد اطلاعاتی برای آنها ضروریست، با این حال کمبود برخی امکانات ممکن است انگیزه کتابداران را برای فعالیت بر پایه این باور کم کند. از این رو با ارائه برخی آموزشها می توان به تقویت انگیزه های درونی آنها برای برای حل مشکلات و بسط سواد اطلاعاتی کمک کرد. در نهایت در مرحله پنجم نیازسنجی، هدفهای ویژه آموزش سواد اطلاعاتی تدوین شدند. نتایج به دست آمده می تواند به مسئولان وزارت آموزش و پرورش، انجمن کتابداری ایران و سایر نهادهای آموزشی مرتبط، برای برگزاری دوره های آموزشی موثر کمک کند.
ملیحه سلیمیان ریزی عاصفه عاصمی
با ایجاد سیستم های اطلاعاتی مبتنی بر وب و گسترش سیستم های اطلاعاتی مدیریت، این سیستم ها، در کنترل و هدایت نشر الکترونیکی مورد استفاده قرار گرفت و تحول عظیمی در چاپ مجلات علمی توسط ناشرین بین المللی ایجاد شد. هدف سیستم های فوق کمک به رشد و توسعه فعالیت های پژوهشی در عرصه های علمی و فرهنگی و فراهم کردن زمینه لازم برای تبادل افکار و اطلاعات است. از دیگر اهداف این سیستم ها، ایجاد امکانات تعاملی به منظور مدیریت کامل فرایند چاپ یک نشریه، از قبیل امور مربوط به نویسندگان و داوران ، ارسال مقاله، اصلاح مقاله، بررسی و تایید نهایی مقاله و... است. هدف اصلی پژوهش حاضر، شناسایی و بررسی امکانات و قابلیت های سامانه های مدیریت محتوای پایگاه نشریات ادواری ملی و بین المللی است. برای بررسی امکانات و قابلیت های سامانه های مدیریت محتوای پایگاه نشریات، از روش تحلیل سیستم(پیمایش مبتنی بر وب)، مصاحبه شفاهی(مصاحبه با چند تن از متخصصان، از جمله نویسندگان و داوران مقالات بین المللی، سردبیران مجلات، مدیران سامانه های پایگاه نشریات و استادان رشته کتابداری)، مشاهده وب سایت مجلات و بخش های متعدد سامانه ها، فیلم ها و اسلایدهای موجود، روش اسنادی و مطالعات کتابخانه ای که شامل مطالعه راهنماها، منوهای آموزشی و کلیه مستندات موجود، بررسی تجربی و عملی و در نهایت برای بررسی میزان حضور امکانات در نمونه های انتخابی و مقایسه آنها از روش توصیفی(آمار توصیفی، جدول فراوانی، نمودارهای رادار و ستونی با استفاده از نرم افزار اکسل ویرایش 2007) استفاده شده است. جامعه پژوهش، سامانه های مدیریت پایگاه نشریات داخلی و خارجی می باشد. نمونه های پژوهش شامل سه سامانه مدیریت محتوای نشریات داخلی (شرکت یکتاوب افزار شرق، گروه شرکت های توسعه انفورماتیک ایران، شرکت پژوهشگران سلامت) و سه سامانه خارجی (ای.ای.اس ، ای.ام ، ا.جی.اس ) می باشد. یافته های پژوهش حاضر امکانات و قابلیت های سامانه های مدیریت محتوای نشریات ادواری را برای مدیران مجلات، سردبیران، نویسندگان و داوران ارائه می دهد. در مجموع محقق در بخش اول پژوهش حاضر به این نتایج دست یافت که وجود عناصر و قابلیت های متعدد در سامانه های مدیریت نشریات موجب تسریع در فرایند دریافت مقاله تا زمان انتشار، به روز بودن مقالات علمی و دسترسی سریعتر خوانندگان به مقالات و پژوهش های علمی می شود. سامانه های مدیریت محتوی پایگاه نشریات علاوه بر اختصاص فضای مجازی به کاربران جهت پیگیری امور مربوط به خود در این حوزه، امکان برقراری ارتباطی تعاملی بین کاربران سیستم ها از جمله نویسندگان و داوران مقالات با عوامل دفتر مجله نیز فراهم می شود. در بخش دوم پژوهش، این نتیجه حاصل شد که سامانه های مورد بررسی با اختلافات جزئی، اکثر قابلیت های موجود در یک سیستم استاندارد را دارا؛ و سامانه مدیریت پایگاه نشریات شرکت یکتاوب افزارشرق با اختلاف بسیار جزئی هم سطح سامانه های مدیریت پایگاه نشریات خارجی می باشد. این یافته ها می تواند در طراحی و توسعه ، خرید و یا بکار گیری سیستم مورد استفاده قرار بگیرد.
محمد اعظمی رحمت الله فتاحی
مقدمه/هدف: پایگاه های اطلاعات علمی مهمترین و پرکاربردترین منابعی هستند که اطلاعات موجود در آنها از طریق رابط کار بر قابل دسترسی میباشند. یکی از راهکارها جهت بر طرف ساختن چالش های موجود در حوزه رابط کاربر، بکارگیری نظریه معنابخشی است. رویکرد معنابخشی به کاربر کمک می کند تا موقعیت دشواری را که با آن مواجه شده درک کر ده و نسبت به رفع شکاف شناختی و اطلاعاتی خود با استفاده از عناصر محیط رابط اقدم نماید. هدف این پژوهش ارزیابی محیط رابط پایگاههای اطلاعاتی ابسکو(ebsco)، پروکوئست (proquest) و ساینس دایرکت (sciencedirect) در پشتیبانی از الگوی رفتار اطلاع جویی کاربران بر اساس نظریه معنابخشی می باشد. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که با استفاده از روش پیمایشی و از رویکردی ترکیبی انجام پذیرفته است. جامعه آن از میان دانشجویان مقاطع تحصیلی کارشناسی ارشد و دکتری در حوزه های علوم انسانی/ اجتماعی و علوم پایه/فنی- مهندسی دانشگاه فردوسی انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده های کمی از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزاز آماری spss 16 و داده های کیفی از تحلیل محتوا استفاده گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد میزان قابل فهم بودن عناصر محیط رابط در پایگاه های مورد بررسی میانگینی متوسط به بالاتر دارد. یافته ها همچنین نشان داد میانگین میزان آگاهی کاربران از عناصر محیط رابط پایگاه های اطلاعاتی از سطح متوسط بالاتر است. یافته های دیگر نشان داد میانگین بالای پاسخ ها نشان دهنده وجود هدف در بکارگیری هر یک از عناصر محیط رابط کاربر پایگاه های اطلاعاتی بوسیله آزمودنی ها ست. در همه زمینههای مورد بررسی، یافتههای بدست آمده نشان داد که عناصر شروع، دنبال کردن، مرور، تمایز و برگیری از میانگین بالاتر است، اما در خصوص مولفه رفتار اطلاع جویی ردگیری از میانگین پایین تر است. همچنین آزمون فرضیه ها نشان داد که تفاوتی در رفتار اطلاع جویی کاربران دو حوزه تحصیلی علوم انسانی/اجتماعی و علوم پایه/فنی – مهندسی از نظر بکارگیری عناصر رفتار اطلاع جویی الگوی الیس(شروع، پیوندیابی، مرور، تمایزیابی، ردگیری و برگیری) وجود ندارد. در واقع دانشجویان در فرایند جستجوی خود شش مولفه رفتار اطلاع جویی الیس را بکار گرفته و مورد استفاده قرار دادند. یافته های دیگر پژوهش نشان داد رابط کاربر پایگاه های اطلاعاتی مورد بررسی از فرایند اطلاع جویی کاربران بر اساس مولفه های الگوی معنابخشی دروین پشتیبانی می کند. همچنین این یافته ها مشخص کرد که کمک محیط رابط پایگاه اطلاعاتی از رفتار اطلاع جویی کاربران در سطح مطلوبی است. نتیجه گیری: از نتایج پژوهش حاضر چنین برآمد محیطهای رابط کنونی نه تنها از رفتار اطلاع جویی کاربران پشتیبانی می کننند، بلکه آنها را در موقعیتهای دشوار، پیچیده و ابهام زا همراهی می کنند. همچنین نتایج بیانگر این است که امکان بهره گیری از راهبردهای الگوی رفتار اطلاع جویی الیس و الگوی معنابخشی دروین در کنار هم وجود دارد. بنابراین، پژوهش حاضر نشان داد هم الگوی رفتار اطلاع جویی الیس و هم رویکرد معنابخشی در محیط رابط کاربر پایگاههای اطلاعاتی کاربرد دارند و احتمالا در بازطراحی و ارتقاء این محیطها می توانند موثر واقع شوند. کلیدواژهها: معنابخشی، برندا دروین، پایگاه های اطلاعاتی، رابط کاربر، الگوی رفتار اطلاع جویی، دیوید الیس
محمد نصیری مقدم محمد حسین دیانی
هدف پژوهش حاضر ارزیابی توان کتابخانه های عمومی شهر مشهد در پاسخگویی به نیازهای فیزیکی و اطلاعاتی معلولان بر اساس استانداردهای جهانی و کشوری می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساختمان، تجهیزات و منابع21 کتابخانه ی عمومی شهر مشهد بود. جامعه انسانی این تحقیق نیز عبارتند از: 1) مسوولان کتابخانه 2) نمونه ای حداقل 30 نفر از معلولین عضو و نمونه ای حداقل 30 نفر از معلولین غیر عضو در 21 کتابخانه ی عمومی شهر مشهد. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش پیمایشی توصیفی انجام گردید. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده استفاده شد. در پژوهش حاضر از دو نوع پرسشنامه برای بررسی دیدگاههای مسوولان و معلولان استفاده گردید. برای سنجش روایی پرسشنامه از استاندارد ida به ada و سیاهه وارسی دسترسی به کتابخانه ها برای افراد دارای معلولیت ایفلا 2005 و نیز سیاهه وارسی ایجاد محیطی بدون مانع برای کتابخانه ها، و نظرات اساتید راهنما و مشاور، و برای سنجش پایایی از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شد که برای پرسشنامه مسوولین 87/. و پرسشنامه معلولان عدد 89/. تعیین گردید که ضریب قابل قبولی بود. یافته های پژوهش نشان داد که: 1) سیاست مدونی برای ارائه خدمات کتابخانه ای به معلولان وجود ندارد، 2) میانگین ارزیابی کلی معلولان از میزان دسترس پذیری به ساختمان کتابخانه های عمومی مشهد امتیاز 6/2 از 4 می باشد که وضعیت متوسط را نشان می دهد، 3) میانگین ارزیابی کلی مسوولان کتابخانه از میزان دسترس پذیری به ساختمان کتابخانه های عمومی امتیاز 1/2 از 4 می باشد که وضعیت ضعیف را نشان می دهد، 4) بیشترین موانع حرکتی برای معلولان به ترتیب وضعیت پارکینگ، سطح شیبدار، فضای اختصاصی، فضای عمومی، و فضای درونی می باشد. 5) بیشترین موانع حرکتی برای معلولان از دیدگاه مسوولان کتابخانه به ترتیب، فضای اختصاصی، پارکینگ، فضای عمومی، فضای درونی، سطح شیب دار می باشد. نتایج پژوهش در ارتباط با فرضیه ها نشان داد که: 1) بین تسهیلات و خدمات خاص معلولین در کتابخانه های عمومی مشهد با تسهیلات و خدمات خاص مشخص شده برای معلولان در استانداردهای بین المللی مربوطه تفاوت وجود دارد. 2) مسوولان کتابخانه سطح تسهیلات و خدمات خاص معلولین در کتابخانه های عمومی مشهد را کمتر از سطحی که برای این موارد در استانداردهای بین المللی مشخص شده است می دانند. 3) معلولین سطح تسهیلات و خدمات خاص معلولین در کتابخانه های عمومی مشهد را در سطحی بسیار کمتر از سطحی می دانند که مورد نیاز آنهاست. 4) بین نظرات مسوولان کتابخانه و معلولان عضو و غیر عضو کتابخانه های عمومی درباره کمیت و کیفیت تسهیلات و خدمات کتابخانه های عمومی برای معلولان تفاوت معنی داری وجود ندارد. کلیدواژه: معلولان و خدمات کتابخانه های عمومی، کتابخانه های عمومی مشهد، خدمات کتابخانه برای معلولان
سید مهدی حسینی رحمت الله فتاحی
چکیده مقدمه/زمینه: برخی امتیازهای محیط رایانهای در فراهم نمودن امکان تعامل، ارائه منابع اطلاعاتی و تسهیل ارتباط علمی، سبب شده پژوهشگران زمان زیادی را به استفاده از این محیط اختصاص دهند. همچنین، برپایه نظریه تجربه خوشایند، غنی بودن محیط تعاملی رابط کاربر، تجربه خوشایندی به کاربر میدهد که وی را به مراجعه بعدی و استفاده بیشتر از منابع اطلاعاتی سوق میدهد. با وجود این، مشخص نیست که "آیا تعامل محیط رایانهای در تحول فکری و رفتاری پژوهشگران نسبت به موضوع و مسئله مورد بررسی نقش دارد و سبب خواهد شد تا کاربران رفتارعلمی متعادلی( یا بهتری) برای بررسی موضوع اتخاذ نمایند؟" هدف: هدف اصلی این پژوهش، آزمون تأثیرگذاری "ویژگی تعامل رابط کاربر پایگاههای اطلاعاتی" بر "رفتارعلمی" کاربران از سویی و "دستیابی به تجربه خوشایند" متأثر از محیط رابط کاربر پایگاه اطلاعاتی بر "رفتار علمی کاربران" از سوی دیگر است. روش: این پژوهش از نوع کاربردی است که با روش ترکیبی انجام شده است. ابتدا شاخصهای سه متغیر "تعامل رابط کاربر پایگاههای اطلاعاتی"، دستیابی به "تجربه خوشایند"، و "رفتار علمی" شناسایی و تدوین گردید. سپس، با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختار یافته دیدگاه اعضاء هیئت علمی و دانشجویان دکتری دانشگاههای علوم پزشکی و فردوسی مشهد گردآوری شد. برای تجزیه وتحلیل دادهها و آزمون فرضیهها از روش "مدلسازی معادله ساختاری" و روش تفسیر مصاحبه استفاده شد. یافتهها: نقش متغیرهای جنس، حوزه پژوهشی، سطح تحصیل و مهارت زبان انگلیسی بر میانگین نمرههای چهار متغیر خودکارآمدی، تعامل رابط کاربر، تجربه خوشایند، رفتار علمی مشخص شد. همچنین، مشخص شد که میانگین توزیع نمرههای هر کدام از چهار متغیر مورد مطالعه در چه سطحی است. در نهایت با استفاده از تحلیل مدلهای ساختاری، تأثیر هرکدام از چهار متغیر مورد مطالعه در نقش مستقل، وابسته، واسط، و مداخلهگر بررسی شد. نتایج: در این پژوهش آزمودنیهایی که خودکارآمدی بیشتری داشتهاند تعامل رابط کاربر پایگاههای اطلاعاتی را بیشتر حس نمودهاند. همچنین، این افراد تحول بیشتری در زمینه رفتار علمی در خود احساس نمودهاند. یعنی، خودکارآمدی ویژگی مهمی برای ایجاد تعامل با رابط کاربر پایگاههای اطلاعاتی و ارتقاء رفتار علمی در افراد است. همچنین، افرادی که ظرفیت بیشتری برای دستیابی به تجربه خوشایند دارند، امکان اینکه رفتار علمی آنها بر اثر تعامل با محیط رایانه تحول یابد بیشتر است. سرانجام باید گفت که تعامل رابط کاربر پایگاههای اطلاعاتی میتواند بر رفتار علمی کاربران تأثیر مثبت داشته باشد. کاربردهای احتمالی: یافتههای این پژوهش ممکن است در حوزههای پژوهشی زیر کاربرد داشته باشد: 1) حوزههای آموزشی مانند "آموزش از راه دور" یا "تربیت پژوهشگر" که در آنها شکلگیری، دگرگونی و اصلاح رفتارهای علمی در کاربران اهمیت دارد. 2) حوزه تعامل انسان- رایانه که به تأثیر محیط رایانه بر رفتار علمی کاربران به عنوان حوزه جدیدی برای پژوهش توجه خواهد کرد. 3) حوزه پژوهشی کاربرد نظریه تجربه خوشایند که تأثیر پذیری رفتار علمی کاربران از تعامل رابط کاربر بر اثر دستیابی به تجربه خوشایند سبب تقویت نظریه خواهد شد. اصالت/ ارزش: این پایان نامه به دو دلیل می تواند سودمند باشد. اول، چارچوب نظری نویی برای انجام پژوهش معرفی نموده است. دوم، رفتار علمی پژوهشگران را از زاویه نویی مورد توجه قرار داده است. کلیدواژهها: رفتار علمی، تعامل رابط کاربر، ویژگیهای تعاملی، تجربه خوشایند، نظریه جریان، خودکارآمدی، مدلسازی معادله ساختاری
سمانه قاسمی محمدرضا داورپناه
در عصر حاضر، مدیریّت دانش به عنوان روشی راهبردی در ارتقاء عملکرد سازمان ها مطرح می شود. بر این اساس سازمان ها برای دست یافتن به برتری در رقابت با یکدیگر بهترین راهکار را استفاده از مدیریّت دانش یافته اند. سازمان های آموزشی و به طور مشخّص دانشگاه ها، از جمله سازمان هایی هستند که به کارگیری نظام مدیریّت دانش، تأثیر قابل توجّهی در ارتقاء عملکرد و دستیابی به اهداف آن ها دارد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نیازهای اطّلاعاتی اعضای هیأت علمی و کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد به منظور زمینه یابی برای طرّاحی نظام مدیریّت دانش برای این دانشگاه است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های محقّق ساخته برای دو گروه اعضای هیأت علمی و کارکنان است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که به طور کلّی، اعضای هیأت علمی نسبت به کارکنان احساس نیاز بیشتری به اطّلاعات می-کنند. نتایج آزمون t نشان می دهد در مورد نیازهای اطّلاعاتی امور اداری و استخدامی، و نیازهای اطّلاعاتی رفاهی تفاوت معناداری میان دو گروه اعضای هیأت علمی و کارکنان وجود ندارد، امّا در مورد نیازهای اطّلاعاتی شغلی-وظیفه ای این تفاوت معنادار است. در مورد اطّلاعات شهروندی، هر دو گروه اعضای هیأت علمی و کارکنان بیشترین نیاز خود به اطّلاعات را در امور اجتماعی و کمترین نیاز اطّلاعاتی خود را در مسائل سیاسی عنوان کرده اند. اعضای هیأت علمی بیشترین اطّلاعات خود را از طریق اینترنت و کارکنان بیشترین اطّلاعات مورد نیاز خود را از طریق پورتال ورود یکپارچه اعضا (پویا) بدست می آورند. مقایسه نیازهای اطّلاعاتی در میان دانشکده های مختلف بیانگر این بوده که کارکنان دانشکده اداری و اقتصاد بیشترین نیاز به اطّلاعات و کارکنان دانشکده ادبیّات کمترین نیاز به اطّلاعات را داشته اند. اعضای هیأت علمی در دانشکده تربیت بدنی بیشترین نیاز به اطّلاعات و اعضای هیأت علمی در دانشکده الهیّات کمترین نیاز به اطّلاعات را ابراز کرده اند. مقایسه نیازهای اطّلاعاتی در میان حوزه های کاری مختلف بیانگر این است که به طور متوسّط کارکنان آزمایشگاه بیشترین نیاز اطّلاعاتی و کارکنان کارگزینی کمترین نیاز اطّلاعاتی را احساس کرده اند. در مجموع، مقایسه میان نیازهای اطّلاعاتی در دانشکده ها و حوزه های کاری مختلف نشان می دهد، در مولّفه هایی که عمومیّت بیشتری دارد رابطه میان نیازهای اطّلاعاتی معنادار است و مولّفه هایی که مربوط به حوزه های کاری خاصّی است رابطه موجود معنادار نیست. در مورد مشکلات موجود در جهت تأمین نیازهای اطّلاعاتی، اعضای هیأت علمی بیشترین مشکل را پاسخگو نبودن مسئولان، و کارکنان بیشترین مشکل را ناهماهنگی در ساختار اداری می دانند
ساناز رهنما رحمت الله فتاحی
امروزه برقراری ارتباط موثر را می توان از الزامات زندگی اجتماعی دانست. کتابداران شاغل در کتابخانه ها نیز با برقراری ارتباط شایسته و مناسب با کاربران می توانند نقش مهمی در مرتفع نمودن نیازهای اطلاعاتی جامعه داشته باشند. پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت مهارت های ارتباطی کتابداران دانشگاه فردوسی مشهد و سنجش میزان رضایتمندی دانشجویان از ارتباط با کتابداران صورت پذیرفت. این پژوهش از نوع کاربردی بوده و به شیوه پیمایشی انجام شد. به منظور گردآوری اطلاعات از کتابداران و دانشجویان از پرسشنامه و فرم اطلاعات جمعیت شناختی بهره گرفته شد. یافته های پژوهش نشان داد، به طور کلی وضعیت مهارت های ارتباطی کتابداران خوب می باشد و در این راستا بررسی رابطه میان رضایتمندی دانشجویان از تعامل با کتابداران و میزان برخورداری کتابداران از مهارت های ارتباطی نشان داد بین این دو متغیر رابطه معناداری وجود دارد. همچنین آزمون سایر فرضیه های پژوهش نشان داد میان متغیرهای "میزان تحصیلات" و "تجربه" کتابداران با میزان برخورداری از مهارت های ارتباطی رابطه معناداری وجود ندارد. افزون بر آن، یافته ها نشان داد وضعیت برخورداری کتابداران از مهارت های ارتباطی در حوزه های تحصیلی چهارگانه، در یک سطح بوده و تفاوت معناداری در این رابطه مشاهده نشد. با این وجود بین میزان رضایتمندی دانشجویان از برقراری تعامل با کتابداران در حوزه های تحصیلی چهارگانه تفاوت معناداری وجود دارد و بررسی تاثیر متغیر "جنسیت" بر میزان رضایتمندی دانشجویان نشان داد، ارتباط معناداری میان رضایتمندی دانشجویان از تعامل با کتابداران همجنس و غیرهمجنس وجود ندارد. یکی دیگر از اهداف پژوهش حاضر شناسایی مهمترین عوامل موثر بر تعامل بین فردی از دیدگاه کتابداران بود. نتایج به دست آمده نشان داد، مهمترین عوامل موثر بر تعامل بین فردی، ابتدا عوامل سازمانی است و پس از آن عوامل محیطی، فردی و فرهنگی تاثیرگذار می باشند. افزون بر این، در رابطه با مهمترین عوامل رضایتمندی دانشجویان از تعامل با کتابداران، یافته های پژوهش نشان داد مراجع پذیر بودن، اشارات و حرکات، اعلام آگاهی از حضور دیگران، اجتناب از کاربرد واژگان خاص، گوش دادن فعال، پایان رضایت بخش به تعامل، لحن صدا و تنظیم عواطف مهمترین این عوامل عنوان شده که میزان رضایت نیز در حد مناسبی تعیین گردید
علی مرادنژاد اعظم صنعت جو
هدف پژوهش حاضر، بررسی هزینه- اثربخشی کتاب های چاپی لاتین و پایگاه های اطلاعاتی مقالات تمام متن الکترونیکی لاتین دانشگاه فردوسی مشهد در دو حوزه موضوعی علوم انسانی- اجتماعی و فنی- مهندسی می باشد. بخش اول پژوهش با رویکردی کیفی و با استفاده از دو سوال پژوهشی به تشریح راهکارهای فعلی مجموعه سازی و ارائه پیشنهادها و راهکارهایی درباره انتخاب مناسب کتاب های چاپی و پایگاه های اطلاعاتی لاتین می پردازد. جامعه آماری برای پاسخگویی به سوالات این بخش دست اندرکاران بخش سفارشات در دانشکده های حوزه های موضوعی علوم انسانی- اجتماعی و فنی- مهندسی بودند که با روش نمونه گیری غیر احتمالی افزایشی انتخاب شدند. بخش دوم پژوهش با رویکردی کمّی و با کمک سه فرضیه پژوهشی به تعیین میزان استفاده کاربران (دانشجویان، اعضای هیأت علمی و دیگر کارکنان دانشگاه فردوسی مشهد) و تعیین هزینه های خرید کتاب های چاپی و هزینه های اشتراک پایگاه های اطلاعاتی لاتین پرداخت. جامعه آماری این قسمت پژوهش عبارت بودند از 1897 عنوان کتاب چاپی لاتین و پایگاه های اطلاعاتی مقالات تمام متن الکترونیکی لاتین (elsvier؛ proquest؛ springer؛ scopus؛ ieee؛ acs؛ asme؛ ebsco؛ emerald؛ oxford؛ sage publication و wiley). درباره کتاب های چاپی از نمونه گیری تصادفی طبقه ای استفاده شد و با استفاده از فرمول مورگان و کرجسی حجم نمونه 320 عنوان تعیین شد. ارزشیابی مجموعه در این پژوهش از سه روش علمی "بررسی دیدگاه دست اندرکاران امر سفارشات در مورد مجموعه، با توجه به اسناد و مدارک مجموعه سازی"، شمارش "فراوانی استفاده" و "تحلیل هزینه- اثربخشی" انجام پذیرفت. در این راستا برای گردآوری اطلاعات، از ابزارها و روش های بررسی اسنادی، مشاهده و مصاحبه استفاده شد. در ابتدا با بررسی اسنادی، اسناد و مدارک کتابخانه ای مانند "قبض های انبار کتاب های چاپی"، "دفتر ثبت کتاب های چاپی" و "توافق نامه-های مجوز استفاده" پایگاه های اطلاعاتی، جهت تعیین تعداد کل جامعه و حجم نمونه مورد استفاده قرار گرفتند. پس از تعیین نمونه ها، برخی اطلاعات دیگر، مانند قیمت خرید کتاب های چاپی و قیمت اشتراک پایگاه های اطلاعاتی از طریق این ابزارها گردآوری شدند. جهت مطالعه رفتار کاربران و میزان استفاده آنها از منابع به روش مشاهده (ثبت وقایع) عمل شد. در این راستا با بررسی رخدادهای امانت نرم افزار سیمرغ برای کتاب های چاپی و همچنین بررسی این رخدادها از طریق "تحلیل گزارش های تراکنش" برای پایگاه های اطلاعاتی، آثار به جا مانده از رفتارهای کاربران استخراج گردید. درباره سیاست-های مجموعه سازی نیز اطلاعات از طریق بررسی اسناد و مدارک و نیز "مصاحبه متمرکز گروهی" با دست اندرکاران سفارشات کتابخانه های مورد مطالعه انجام گرفت. یافته های پژوهش نشان داد، کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد در ارتباط با کتاب های چاپی و پایگاه های اطلاعاتی، از روش ها و رویه های اصولی و علمی مجموعه سازی استفاده نمی کنند. در نهایت آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد: 1. میزان استفاده از کتاب های چاپی لاتین در حوزه فنی- مهندسی بیشتر از حوزه علوم انسانی- اجتماعی است؛ 2. میزان استفاده کاربران در حوزه های موضوعی علوم انسانی- اجتماعی و فنی- مهندسی از پایگاه های اطلاعاتی لاتین بیشتر از کتاب های چاپی لاتین است؛ 3. هزینه- اثربخشی پایگاه های اطلاعاتی لاتین در حوزه فنی- مهندسی بیشتر از حوزه علوم انسانی- اجتماعی است؛ 4. هزینه- اثربخشی کتاب های چاپی لاتین در حوزه فنی- مهندسی بیشتر از حوزه علوم انسانی- اجتماعی است.
واحد بهرامی اعظم صنعت جو
فناوریهای وب2 به دلیل قابلیت های تعاملی و ارتباطی فراوانی که دارند کاربردهای فراوانی در کتابخانه های جهان در سالهای گذشته داشته اند، اما بررسی ها حکایت از استفاده اندک و بسیار کم از این فناوریها در کتابخانه ها و خصوصا" کتابخانه های دانشگاهی ایران داشته است. بدین منظور هدف پژوهش حاضر، شناسایی میزان آشنایی و استفاده کتابداران کتابخانه های دانشگاهی ایران از فناوریهای وب2 و شناسایی مهمترین عوامل بازدارنده بر بکارگیری فناوریهای وب2 در کتابخانه های دانشگاهی ایران است. بر این اساس 45 عامل بازدارنده در بکارگیری فناوریهای وب2 در کتابخانه ها شناسایی شد که در قالب سه دسته کلی (عوامل مربوط به کتابداران، عوامل مربوط به کاربران و عوامل زیرساختی و فرهنگی) مورد برسی قرار گرفت. جامعه پژوهش حاضر شامل کتابداران کتابخانه های مرکزی دانشگاههای کشور است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته ای است که براساس مطالعه منابع و مرور متون مربوطه و مشاهدات پژوهشگر از ابزارهای وب 2.0 طراحی شده است. روایی و پایایی ابزار گردآوری داده ها با استفاده از روش اعتبار محتوا و آلفای کرونباخ (88%) تأیید شد. یافته های پژوهش نشان داد که میزان آشنایی و استفاده کتابداران از فناوریهای وب2 کم و بسیار کم است. بر اساس نتایج بدست آمده بیشترین میزان آشنایی کتابداران از فناوریهای وب2 مربوط به فناوری وبلاگ و کمترین میزان آشنایی کتابدارن مربوط به فناوری فهرستنویسی اجتماعی است. همچنین بر طبق نتایج بدست آمده، کتابداران از ابزار ویکی بیشتر از سایر ابزارها استفاده می کنند و کمترین میزان استفاده آنان مربوط به فناوریهای سایت های برچسب گذاری و نشانه گذاری اجتماعی است. نتایج پژوهش همچنین نشان داد که هر سه دسته عامل مورد بررسی، در بکارگیری فناوریهای وب2 در کتابخانه های دانشگاهی تأثیر دارد و در این میان بیشترین تأثیر مربوط به عوامل مرتبط با کاربران و کمترین تأثیر مربوط به عوامل مرتبط با کتابدارن است. نتایج پژوهش همچنین نشان داد از نظر کتابداران استفاده از فناوریهای وب2 در کتابخانه های دانشگاهی ضرورت زیادی دارد و بیشترین ضرورت نیز مربوط به فناوری آر.اس.اس با میانگین 1.95 است. در پایان پژوهش پیشنهادهایی توسط پژوهشگر در جهت رفع موانع استفاده از فناوریهای وب2 در کتابخانه های دانشگاهی ایران ارائه شده است.
محمدرضا کیانی محمدحسین دیانی
چکیده مقدمه/ زمینه: در عصر اطلاعات، نمونه های بسیاری از عدم استفاده از اطلاعات را در پیرامون خودمان و حتی در رفتار اطلاعاتی خودمان شاهد هستیم. در چنین فضایی پرداختن به عدم استفاده از اطلاعات در جایگاهی مستقل از مفهوم استفاده از اطلاعات و نه به معنای معکوس آن، دغدغه ای است که به نظر می رسد از اهمیت بالایی برخوردار باشد. این مفهوم اگرچه خیلی دیر و در ابتدای قرن بیست و یکم، جایگاهی مستقل یافته است، لیکن در سر آغاز راهی است که ادامه آن نیل به نظریه ای منسجم را درباره این رفتار مهم اطلاعاتی نوید می دهد. هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی و آزمون الگوی روابط میان عدم استفاده اجباری از اطلاعات و مقوله های فرعی آن با اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و عدم تحمل بلاتکلیفی و مقوله های فرعی آن ها و با رویکردی شناختی است تا میزان ارتباط هر یک از این متغیرها را با موضوع اصلی پژوهش و با هم بسنجد. روش شناسی: این پژوهش از نظر تجزیه و تحلیل فرضیه ها، توصیفی و از نوع همبستگی (با استفاده از تحلیل معادلات ساختاری) است. نوع کار تحقیقاتی، کاربردی است و گردآوری داده ها به روش پیمایشی (پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختار یافته اجرا شده در نمونه ای به حجم 214 نفر، حاصل از جامعه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد) انجام شده است. برای بررسی روابط مورد نظر پژوهش و درک چرایی این روابط، پژوهشگر از رویکرد ترکیبی (کمی و کیفی) بهره گرفته است. یافته ها: حوزه تحصیلی و جنسیت آزمودنی ها تأثیری بر میزان متغیرهای مورد مطالعه نداشتند، اما مقطع تحصیلی بر دو متغیر اجتناب شناختی و جهت گیری منفی به مشکل موثر و بر متغیرهای عدم استفاده اجباری از اطلاعات و عدم تحمل بلاتکلیفی بی تأثیر بود. داده های کمی و کیفی همسو با هم تأثیر عوامل شناختی را بر عدم استفاده اجباری از اطلاعات تأیید کردند. اغلب آزمودنی ها به طور متوسط شرایط مرتبط با اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل و عدم تحمل بلاتکلیفی را هم خود تجربه کرده بودند و هم در همتایان خود سراغ داشتند و ضمناً نقش این عوامل را بر عدم استفاده اجباری از اطلاعات مهم قلمداد می کردند. در ادامه با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری و به منظور آزمون فرضیه ها و سوال ها، روابط میان متغیرها و شاخص های آن ها با هم آزمون و تحلیل شد و در نهایت یک مدل کلی از عدم استفاده اجباری شناختی از اطلاعات آزمون و برازش شد. نتایج: نتایج نشان داد متغیرهای مداخله گر موثر بر عوامل شناختی رفتار عدم استفاده اجباری از اطلاعات عبارتند از: خود کارآمدی ادراک شده، وضعیت عاطفی قبلی و نزدیکی تهدید به فرد. این پژوهش توانست از دو طریق (تأیید نقش شاخص های شناختی مدل پژوهش و تأیید نقش متغیرهای مستقل پژوهش)، تأثیر عوامل شناختی را در عدم استفاده اجباری از اطلاعات تأیید کند. دستاورد بعدی این پژوهش تفکیک عوامل شناختی منجر به رفتار عدم استفاده اجباری از اطلاعات به دو بخش جنبه های احساسی و عاطفی (روان شناختی) شناخت و جنبه های اطلاعاتی و دانشی (غیر عاطفی) شناخت، بود. کاربردهای احتمالی: یافته های این مطالعه ممکن است در حوزه های زیر کاربرد داشته باشد: در ابتدا این رساله با معرفی شرایط منجر به عدم استفاده اجباری از اطلاعات، و با تشریح موانع شناختی منجر به این رفتار و طراحی ابزار لازم، زمینه را برای شناخت هرچه بهتر حرفه مندان و متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی از این رفتار مهیا می سازد. نتیجه چنین شناختی کمک به پیشرفت رشته در عرصه های نظری و عملکردی خواهد بود. شناخت رفتار عدم استفاده از اطلاعات به عنوان رفتاری مستقل و تمیز دادن انواع و شرایط منجر به این رفتار اطلاعاتی، برای همه و به خصوص حرفه مندان و متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی ضروری است. شناسایی عوامل موثر بر این رفتار به آنان یاری می رساند تا حد امکان این رفتار را از شرایط اجبار و غیر قابل اجتناب خارج سازند؛ و در کاهش آن در خود و در کاربران مراکز اطلاع رسانی محل اشتغال خود، موفق تر عمل نمایند. اصالت/ ارزش: این رساله از سه جهت می تواند اصیل و نو باشد. اول موضوع آن که در ایران برای اولین بار و در سطح بین المللی دومین مطالعه ای است که به عدم استفاده از اطلاعات به عنوان موضوعی مستقل از استفاده از اطلاعات پرداخته است. رویکرد شناختی به این موضوع نیز کاملاً اصیل و بی همتا در سطح ملی و بین المللی است. روش مورد استفاده در تجزیه و تحلیل داده ها (مدل معادلات ساختاری) در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی در کمتر مطالعه ای مورد استفاده قرار گرفته است. در پایان این پژوهش الگویی از روابط میان متغیرها و شاخص های مورد مطالعه عرضه شده است که حاصل همین مطالعه و برخاسته از نتایج کمی و کیفی آن در ترکیب با چارچوب نظری و پیشینه مطالعاتی آن است. کلیدواژه ها: عدم استفاده از اطلاعات، عدم استفاده اجباری، اجتناب شناختی، جهت گیری منفی به مشکل، عدم تحمل بلاتکلیفی، موانع شناختی، آستانه کمبود دانش، کم توجهی، پالایش اطلاعات
رضا خسروی مهری پریرخ
بهترین عامل برای تعیین میزان موفقیت یک سیستم اطلاعاتی کاربران هستند. عدم امکان استفاده موثر کاربر از یک سیستم اطلاعاتی موجب هدر رفتن هزینه های هنگفتی می شود که هر سازمان برای تولید و بهبود آن سیستم صرف کرده است. دانشگاه فردوسی مشهد به دنبال دسترسی به اهداف کلان دانشگاه و به منظور گردآوری و سازماندهی اطلاعات علمی تولید شده توسط اعضاء هیأت علمی از سال 1385 اقدام به طراحی سیستمی تحت عنوان "سیستم اطلاعات علمی دانشگاه فردوسی مشهد" (ساعد) کرده است. نتایج پژوهشها نشان می دهد که در صورتی که راهنماهای مناسب در سیستم مدیریت اطلاعات وجود داشته باشند، اعضای هیأت علمی به راحتی و با کمترین خطا می توانند اطلاعات آثار خود را در ساعد ذخیره کنند. در همین راستا این پژوهش به دنبال آن بود تا بعد از اجرا و پیاده سازی راهنماها (شامل انواع راهنماهای متنی و فیلم های آموزشی) بر روی کاربرگه ها میزان تمایل و رضایت اعضای هیأت علمی به استفاده از ساعد را بررسی کند. استفاده پذیری در این پژوهش بر دو مفهوم تمایل به استفاده و رضایت مندی (شامل مفید بودن و کارآمدی) اشاره دارد. تحلیل داده های گردآوری شده نشان داد که راهنماها با میانگین 64/3 و فیلم های آموزشی با میانگین 85/3 توانستند تمایل اعضای هیأت علمی به استفاده از ساعد را افزایش دهند. نتایج آزمون t برای آزمون فرضیه نیز مشخص کرد که راهنماها و فیلم های آموزشی توانسته اند رضایت مندی اعضای هیأت علمی دانشگاه فردوسی مشهد را در استفاده از ساعد افزایش دهند. نتایج نشان داد، چنانچه راهنماها بر اساس نیاز کاربران آن ها و منطبق بر اصول پایه راهنماها و تظریه های آموزش رایانه محور طراحی شوند، می توانند استفاده پذیری انواع سیستم های اطلاعاتی، نرم افزارهای رایانه ای و کتابخانه ایی را تا حد قابل توجهی افزایش دهند. همچنین از آنجایی که کتابداران با انواع این سیستم ها (مخازن سازمانی)، بیش از سایر افراد آشنا هستند، در دسترس ترین افراد برای طراحی و تهیه راهنماها هستند و می توانند کمک شایانی در راستای افزایش استفاده پذیری سیستم ها و نرم افزارهای متفاوت داشته باشند.
حمیدرضا کیانی محمدرضا داورپناه
این پژوهش با استفاده از روش علم سنجی در پی بررسی ساختار طبقه بندی رشته ها و همپوشانی آن ها در طبقه بندی موضوعی isi، به منظور شناسایی خطاهای نظام مند ناشی از آن در مطالعات علم سنجی است. جامع? پژوهش کلیّ? مقالات نمایه شده در پایگاه وب آو ساینس در سال 2007 به عنوان سال پایه به همراه استنادهای آن ها در طول سال های 2007 تا 2011 می باشد. یافته های پژوهش نشان داد بین مقالات نمایه نامه استنادی جامع علوم، علوم اجتماعی، و هنر و علوم انسانی همپوشانی برقرار است. نمایه نامه استنادی علوم اجتماعی با 32420 عنوان (79/32%)، بالاترین میزان همپوشانی را به نسبت کلّ مقالات خود با نمایه نامه استنادی جامع علوم دارد و نمایه نامه استنادی هنر و علوم انسانی نیز با 1308 مقاله (47/4% به نسبت حجم خود و 16/0% به نسبت حجم نمایه نامه استنادی جامع علوم)، کمترین میزان همپوشانی با نمایه نامه استنادی جامع علوم را دارد؛ همچنین 4085 عنوان از مقالات (97/13%) نمایه نامه استنادی هنر و علوم انسانی با مقالات نمایه نامه استنادی علوم اجتماعی همپوش هستند، امّا همپوشانی نسبی این نمایه نامه با توجّه به حجم نمایه نامه استنادی علوم اجتماعی 13/4% است. با توجّه به چند رشته ای بودن سه پایگاه نمایه نامه استنادی جامع علوم، نمایه نامه استنادی علوم اجتماعی و نمایه نامه استنادی هنر و علوم انسانی و مشخّص نبودن مرز میان رشته ها در طبقه بندی موضوعیisi، نوعی همپوشانی در رشته های مختلف موجود در این سه پایگاه ایجاد شده است. این وضعیت منجر به افزایش حجم و میزان رویت پذیری برخی رشته ها شده است. بیشترین افزایش حجم نسبت به حجم اوّلیه و رویت پذیری نسبت به رویت پذیری اوّلیه در رشته های حوز? هنر و علوم انسانی مشاهده شد. همچنین با در نظر گرفتن منشاءِ تولید مقالات مشخّص شد که بین متوسط استناد به هر مقاله در سه حوز? علوم، علوم اجتماعی و هنر و علوم انسانی تفاوت معناداری وجود دارد، به طوری که متوسط استناد به هر مقاله در حوز? علوم بیشتر از حوز? هنر و علوم انسانی است و در حوز? علوم اجتماعی، و هنر و علوم انسانی تفاوت معناداری مشاهده نگردید. جهت همپوشانی موضوعی یا تداخل محتوایی رشته های حوز? علوم بیشتر به سمت علوم اجتماعی است و برعکس؛ امّا در جهت همپوشانی موضوعی رشته های حوز? هنر و علوم انسانی با حوز? علوم و علوم اجتماعی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
الهام یوسف زاده نجدی تبریز اعظم صنعتجو
با وارد شدن فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی در بافت کتابخانه ها و گسترش خدمات الکترونیکی، توجه به کیفیت خدمات الکترونیکی و ارزیابی آن اهمیت بیشتری یافته است. هدف از پژوهش حاضر، ارزیابی کیفیت خدمات الکترونیکی کتابخانه های دانشگاه فردوسی مشهد از دیدگاه کتابداران، به عنوان خدمت دهندگان و دانشجویان تحصیلات تکمیلی به عنوان کاربران آن ها است. در این پژوهش برای بررسی دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی و کتابداران نسبت به کیفیت خدمات الکترونیکی کتابخانه های دانشگاه فردوسی، از پرسشنامه ای تلفیقی از مدل های ارزیابی کیفیت خدمات متشکل از هشت بعد و 84 گویه و در دو سطح کیفیت خدمات موجود و کیفیت خدمات مورد انتظار استفاده شده است. 315 نفر از دانشجویان تحصیلات تکمیلی شامل 250 دانشجوی کارشناسی ارشد و 65 دانشجوی مقطع دکتری و 40 کتابدار شاغل در بخش های مرجع، امانت، نشریات و اطلاع رسانی کتابخانه های دانشگاه فردوسی به پرسشنامه این پژوهش پاسخ دادند. یافته های حاصل از آزمون فرضیه ها حاکی از آن است که خدمات الکترونیکی ارائه شده در کتابخانه های دانشگاه فردوسی نتوانسته است سطح انتظارات دانشجویان تحصیلات تکمیلی این دانشگاه را در هیچ کدام از ابعاد خدمات الکترونیکی برآورده سازد. همچنین سطح کیفیت خدمات الکترونیکی موجود از دیدگاه کتابداران نتوانسته است در هیچ یک از ابعاد به سطح انتظارات دانشجویان دست یابد یا از آن فراتر رود. براساس یافته های پژوهش، بین دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی و کتابداران دانشگاه فردوسی پیرامون کیفیت خدمات الکترونیکی موجود در تمامی ابعاد تفاوت معناداری وجود دارد. یافته های پژوهش همچنین نشان داد که بین انتظارات دانشجویان تحصیلات تکمیلی از خدمات الکترونیکی و درک کتابداران از این خدمات تفاوت معناداری مشاهده نشد و بنابراین کتابداران توانسته اند درک درستی از خدمات مطلوب دانشجویان تحصیلات تکمیلی و انتظارات آن ها داشته باشند. یافته ها همچنین نشان از تفاوت میزان تأثیر ابعاد خدمات الکترونیکی بر کیفیت این خدمات از دیدگاه دانشجویان و کتابداران دارد. از دیدگاه کاربران منابع و مواد الکترونیکی بیشترین تأثیر و کتابخانه به عنوان اجتماع کم ترین تأثیر را بر کیفیت خدمات الکترونیکی داشته است. کتابداران نیز بعد مواد و منابع الکترونیکی را تأثیرگذارترین بعد تشخیص داده و تماس و ارتباط را به عنوان کم اثرترین بعد شناسایی کرده اند. همچنین مشخص شد دانشجویان گروه های چهارگانه آموزشی (علوم، علوم انسانی، کشاورزی و مهندسی) به استثنای بعد کتابخانه به عنوان یک اجتماع درباره میزان تأثیرگذاری ابعاد کیفیت خدمات الکترونیکی دیدگاه یکسانی دارند. به طور کلی نتایج پژوهش حاضر نشان داد که کیفیت خدمات الکترونیکی ارائه شده در کتابخانه های دانشگاه فردوسی نتوانسته است سطح انتظارات دانشجویان تحصیلات تکمیلی این دانشگاه را برآورده سازد و بنابراین ارتقای سطح کیفیت خدمات الکترونیکی و نزدیک شدن به خواسته های دانشجویان باید مورد توجه قرار گیرد.
صفیه رنگ آمیز طوسی مهری پریرخ
مقدمه/ هدف: بهره گیری از مهارت های سواد اطلاعاتی افراد را در موقعیت های مختلف زندگی توانمند می سازد. آموزش مهارت های سواد اطلاعاتی در کودکی به نهادینه شدن آن در ذهن کمک می کند. از سوی دیگر، وب به شکلی گسترده بر زندگی امروزی بشر چیره شده و توانسته افزون بر کارکردهای گوناگونی که دارد نقشی آموزشی را در محیط مدرسه و یا خانه برای کودکان بر عهده گیرد. به این ترتیب، انتظار میرود این بستر بتواند به پرورش مهارتهای بنیادین سواد اطلاعاتی که لازمه زندگی موفق در این زمان است کمک نماید. هدف از انجام پژوهش جاری تحلیل توانمندی وب سایت ها در پرورش مهارت های سواد اطلاعاتی کودکان گروه سنی "ب" می باشد. روش: این پژوهش کاربردی، از روش آمیخته، تحلیل محتوا و پیمایش برای دستیابی به هدفهای خود استفاده کرد. ابزار گردآوری اطلاعات، سیاهه وارسی پژوهشگر ساخته بود. به منظور ساخت این سیاهه نخست استانداردهای سواد اطلاعاتی برای دانش آموزان شامل nets-s , aasl , big6 تحلیل و هشت مهارت سواد اطلاعاتی به عنوان مفهومهای بنیادین انتخاب شد. سپس، پیشینه ها و رهنمودهای موجود برای طراحی وب سایت های کودکان تحلیل گردید. از ترکیب دستاورد این دو فاز ابزار نهایی شامل 54 مصداق ساخته شد. نمونه پژوهش در بخش وب سایت های انگلیسی، 10 وب سایت آموزشی انتخاب شده از سیاهه "بهترین وب سایت ها برای کودکان " را دربرداشت که به روش هدفمند و سپس تصادفی نظاممند انتخاب گردید. در بخش دیگر نیز 10 وب سایت آموزشی که سه صفحه اول آن فارسی بود و کل جامعه پژوهش را تشکیل می داد در نظر گرفته شد. یافته ها/ نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان داد که وب سایت های مورد بررسی در بسترسازی برای پرورش 8 مهارت سواد اطلاعاتی در وضعیت مطلوبی قرار ندارند. نتایج آزمون تی مستقل در مورد فرضیه نخست نشان داد که بین میزان حضور انواع مصداق های شناسایی شده مهارت های سواد اطلاعاتی در وب سایت های فارسی و انگلیسی تفاوت وجود دارد. آزمون فریدمن نیز در مورد فرضیه دوم نشان داد بین الویت میزان حضور مصداق های شناسایی شده مهارت های سواد اطلاعاتی در وب سایت های بررسی شده تفاوت وجود دارد. اصالت: دستاوردهای پژوهش حاضر سیاهه ارزیابی وب سایت های مناسب برای کودکان و جدول رتبه بندی وب سایت های آموزشی فارسی و انگلیسی بر پایه مهارت های سواد اطلاعاتی می باشد. این مطالعه پیشنهادهایی برای کتابداران و طراحان وب سایتها برای تبدیل آن به بستری برای پرورش مهارتهای سواد اطلاعاتی نیز در بر دارد.
اعظم بیگ لو محمدرضا داورپناه
هدف: هدف عمده این پژوهش، محاسبه میزان بار اطلاعاتی واژه¬های متون علمی فارسی و بررسی رابطه برخی ویژگی¬های واژه و بار اطلاعاتی آن بر مبنای مقیاس آنتروپی شانون است. روش: پژوهش حاضر با روش تحلیل محتوا و در جامعه آماری شامل 752 مقاله برگرفته از فهرست مجلات علمی پژوهشی در سال 1388 صورت پذیرفت. نمونه پژوهش شامل 320 مقاله بود که با توجه به گستردگی آن در هر حوزه تنها 10 درصد از مقالات به صورت تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. بدین ترتیب، در این پژوهش در مجموع 111119 واژه بررسی شد که 61170 واژه مربوط به حوزه ادبیات و علوم انسانی، 8277 واژه مربوط به حوزه علوم پایه، 14162 واژه مربوط به حوزه فنی و مهندسی، و 27510 واژه مربوط به حوزه کشاورزی و منابع طبیعی است. یافته¬ها: پژوهش حاضر نشان داد بار اطلاعاتی واژه با احتمال رخداد آن رابطه¬ای معکوس دارد که این احتمال رخداد با افزایش تعداد حالات ممکن واژه، افزایش یافته و بنابراین، واژه اطلاعات کمتری منتقل مـــــی¬نماید. علاوه بر میزان اطلاعات واژه، میزان اطلاعات متن نیز قابل محاسبه است که این اطلاعات در متون با افزایش آنتروپی کاهش می¬یابد. مقایسه آنتروپی در چهار حوزه ادبیات و علوم انسانی، علوم پایه، فنی و مهندسی، و کشاورزی و منابع طبیعی نشان داد، حوزه¬های مختلف علمی در میزان اطلاعاتی که انتقال می¬دهند یکسان نیستند و حوزه علوم انسانی بیشترین میزان آنتروپی و کمترین میزان اطلاعات را نسبت به سایر حوزه¬ها داراست.
فرشید دانش رحمت الله فتاحی
زمینه/هدف: یکی از زمینههای پژوهش در قلمرو وبسنجی مطالعه میزان حضور و اثربخشی وبی دانشمندان است. با توجه به اینکه اطلاعات دقیقی در زمینه میزان و چگونگی حضور و اثربخشی اعضاء هیأت علمی علم اطلاعات و دانششناسی ایران در دست نیست، پژوهش حاضر به این مسأله اساسی میپردازد. افزون بر این، وضعیت این مسأله در ارتباط با عملکرد علمی و حرفهای جامعه پژوهش مشخص نیست. بنابراین، هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی میزان و چگونگی حضور و اثربخشی اعضاء هیأت علمی رشته علم اطلاعات و دانششناسی ایران و پیبردن به رابطه آن با کسب امتیازهای مادی و معنوی در چارچوب نظریه قشربندی اجتماعی در علم و ترسیم قشرهای جامعه پژوهش حاضر می باشد. روششناسی: این پژوهش از نوع کاربردی است و به دو روش پیمایشی با رویکرد توصیفی و وبسنجی انجام میشود. جامعه پژوهش را کلیه اعضاء هیأت علمی شاغل در گروه های آموزشی علم اطلاعات و دانش شناسی ایران دارای مدرک تحصیلی دکتری تخصصی و مرتبه استادیاری به بالا و نیز دارای تولیدات علمی و استنادهای وبی آن ها تشکیل میدهند. از سیاهه وارسی برای گردآوری دادههای وبی در مورد زمینههای حضور آثار و پرسشنامه به منظور جمعآوری دادههای مربوط به فعالیتهای علمی و حرفهای استفاده شده است. همچنین گردآوری دادههای وبی در بستر سه پایگاه گوگل، گوگل پژوهشگر و نمایه استنادی علوم ایران انجام گرفت. داده ها با استفاده از روشهای آمار توصیفی مانند توزیع فراوانی، درصد، میانگین و همبستگی اسپیرمن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: تحلیل دادهها نشان داد که از نظر میزان حضور و اثربخشی برای مجموع آثار فارسی و انگلیسی اعضاء هیأت علمی گروههای دانشگاههای فردوسی مشهد، شهید چمران اهواز، شیراز، خوارزمی و دانشگاه آزاد اسلامی بیشترین حضور را در قشر مرکزی دارند. یافتهها درخصوص زمینههای حضور مجموع آثار جامعه پژوهش در گوگل حاکی از آن است که زمینههای حضور پایگاه اطلاعات علمی، خود استنادی و وبسایتهای دانشگاهی جایگاههای نخست تا سوم را به خود اختصاص دادهاند. تحلیل دادهها همچنین تفاوت بین میزان حضور و اثربخشی جامعه پژوهش و محل اخذ مدرک دکتری از داخل و خارج را تأیید نمود. در ادامه مشخص شد که بین میزان حضور و اثربخشی جامعه پژوهش با مرتبه علمی تفاوت وجود دارد. در مورد فرضیه نخست مشخص شد که بین میزان حضور و اثربخشی جامعه پژوهش رابطه معنیدار وجود دارد. تحلیل دادهها در خصوص فرضیه دوم نیز نشان داد که بین میزان حضور جامعه پژوهش و حضور آثار آنها در گوگل رابطه معنیدار است. در مورد فرضیه سوم نیز رابطه بین قشربندی مبتنی بر عملکرد علمی و حرفهای و قشربندی وبی تأیید گردید. نتایج: تحلیل نتایج حاکی از آن است که دانشآموختگی در خارج از کشور، تسلط به زبان انگلیسی، نگارش مقالههای گروهی با دانشمندان بینالمللی، عضویت در گروههای پژوهشی معتبر، اشتغال در گروههای آموزشی پر سابقه و دارای تحصیلات تکمیلی از علتهای اصلی حضور برخی از اعضاء جامعه پژوهش در قشر مرکزی به شمار میآید. همچنین، داشتن وبلاگ یا وبسایت شخصی روز آمد و دارای محتوا، عضویت در شبکههای اجتماعی علمی و پایگاه اطلاعاتی برخی از علتهای اصلی میزان حضور بالای آثار در موتور کاوش گوگل میباشد. کاربردهای احتمالی: در کنار شاخصهای سنتی موسسه اطلاعات علمی، با استفاده از شاخص ارزیابی جدید مطرح شده با عنوان "شاخص حضور و اثربخشی وبی" میتوان دانشمندان، دانشگاهها و کشورها را ارزیابی و پایش نمود. اصالت/ ارزش: پژوهش حاضر چارچوب نظری نوینی برای انجام پژوهش معرفی کرده است. همچنین نتایج بدست آمده از آن تصویری روشن از وضعیت کنونی جامعه پژوهش هم از جنبه حضور و اثربخشی در وب و هم از نظر عملکرد علمی و حرفهای ارائه نمود. افزون بر این، پیشنهادهای کاربردی برخاسته از این پایاننامه میتواند به عنوان نقشه راهی برای دانشمندان جوان و کم سابقه قلمروهای علمی مختلف ارائه نماید. به بیان دیگر، آنها میتوانند با استفاده نتایج بدست آمده در این پژوهش و توجه به عوامل و علتهای موفقیت برخی از افراد جامعه پژوهش از آنها ایده گرفته و در زندگی علمی و حرفهای خود از این الگوها استفاده نمایند.
ابوالفضل طاهری رحمت الله فتاحی
یکی از کاستی¬های عمده فهرست¬های رایانه¬ای در گردهم¬آوری و نمایش آثار وابسته (خانواده¬های کتابشناختی) ناشی از روشن نبودن نوع و شیوه نمایش روابط کتابشناختی و تنوع زیاد در واژگان نمایانگر انواع وابستگی¬ها می¬باشد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف واکاوی چگونگی روابط کتابشناختی میان آثار وابسته حوزه ادبیات فارسی و واژگان نمایانگر آن¬ها در پیشینه¬های کتابشناختی و در ساختار یونی مارک انجام شده است. جامعه این پژوهش، پیشینه¬های مرتبط با چهار خانواده شاهنامه فردوسی، مثنوی معنوی، دیوان حافظ و گلستان سعدی است. از روش تحلیل محتوا به منظور شناسایی نوع روابط کتابشناختی و تحلیل واژگان نمایانگر وابستگی¬ها در پیشینه¬های این چهار اثر در فهرست رایانه¬ای کتابخانه ملی ایران استفاده شد. سپس، ابزار¬های سازماندهی اطلاعات فارسی (سرعنوان¬های موضوعی و طرح¬های رده¬بندی) به منظور شناسایی انواع وابستگی¬های موجود در آن¬ها و هم خوانی با روابط مطرح در مدل اف آر بی آر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته¬ها: وابستگی¬هایی همچون "برگزیده¬ها" با 25/18 درصد؛ "بازنگری" با 91/15 درصد؛ "بر اساس نسخه خاص" با 54/13 درصد؛ "شرح¬ها" با 65/10 درصد و "اقتباس" با 39/8 درصد جزء فراوانترین نوع وابستگی¬ها به حساب می-آیند. همچنین، ترتیب وابستگی¬ها در همه خانواده¬ها متفاوت است. 3/61 درصد از واژه¬ها تنها یک یا دو بار در پیشینه¬ها مشاهده شدند و اغلب وابستگی¬های سطح بیان دارای تنوع واژگانی بالا هستند. تحلیل عناصر (فیلدهای) کتابشناختی نیز نشان داد که عنوان، یادداشت، عنوان فرعی و موضوع از مهمترین و "عنوان قراردادی" و "سر شناسه" از کم-اهمیت¬ترین عناصر کتابشناختی از نظر میزان تنوع وابستگی¬ها بودند . به طور کلی، 45/82 درصد از واژه¬های نمایانگر وابستگی¬ها تنها در یک یا دو فیلد حضور داشتند. انواع وابستگی¬های سطح بیان نیز در پنج چهریزه "حجم"، "محتوا"، "زبان"، "همراهی" و "بازنگری" قرار گرفته¬اند. یافته های بخش دوم نشان داد در ابزار¬های سازماندهی، 37 وابستگی کلی و فرعی در سطح بیان و 6 وابستگی در سطح نمود وجود دارد. همچنین، تطبیق وابستگی¬های ابزارهای سازماندهی فارسی با روابط مدل اف آر بی آر نشان داد تنها 11 وابستگی در سطح بیان و نیز 2 وابستگی در سطح نمود دارای نمونه همخوان در این مدل می¬باشند. همچنین، 76 فیلد از ساختار یونی مارک امکان ذخیره روابط کتابشناختی را داشتند که 39 مورد آن¬ها به عنوان فیلد رابطه¬ای مناسب برای سازماندهی خانواده¬های کتابشناختی در نظر گرفته شدند. به کارگیری فایل خوشه بندی شده¬ واژگان نمایانگر انواع وابستگی¬ها در فهرست¬های رایانه¬ای و طراحی این نظام¬ها بر پایه مدل چهریزه¬ای سبب نمایش بهتر اطلاعات ¬می¬گردد. همچنین، توجه به آن دسته وابستگی¬های حوزه ادبیات فارسی که در ساختار مدل اف آر بی آر وجود ندارند، در بومی سازی این مدل ضروری است. در پایان نیز، با روش مبتنی بر شواهد، پیشنهادهای بایسته برای مدیریت بهینه روابط کتابشناختی در ساختار یونی مارک ارائه شده است.
مسعود شفیعی رحمت الله فتاحی
هدف: استفاده از فراداده های مناسب در سامانه های اطلاعاتی پیش نیاز ارائه قابلیت های نمایه پذیری، جستجو و بازیابی اطلاعات می باشد. هدف کلی پژوهش حاضر ارزیابی فراداده های به کار رفته در سامانه اطلاعات علمی دانشگاه فردوسی مشهد (ساعد) از جنبه قابلیت های جستجو، بازیابی و نمایه پذیری اطلاعات در راستای کارآمدتر کردن سازماندهی اطلاعات در این سامانه و به ویژه در موتورهای جستجو است. روش شناسی: این پژوهش به روش مطالعه ای موردی (مورد پژوهی) با رویکرد ارزیابانه درباره سامانه ساعد و فراداده های بکار رفته در آن انجام گرفت. به این منظور، از میان پیشینه مقاله های ذخیره شده در سامانه اطلاعات علمی دانشگاه فردوسی مشهد، به روش نمونه گیری تصادفی، 392 عنوان مقاله و 269 نام عضو هیئت علمی انتخاب گردید. افزون بر آن، 7 مخزن سازمانی نمونه یعنی eprints، dspace، sobekcm، simpledl، arxiv، escholarshipe و digital commons برای مقایسه قابلیت¬های جستجو و بازیابی آن ها با سامانه ساعد انتخاب شد. روش گردآوری داده به صورت مشاهده سیستمی و ابزار آن نیز سیاهه وارسی تهیه شده توسط پژوهشگر بود که روایی آن توسط برخی استادان متخصص تأیید گردید. یافته¬ها: یافته ها نشان داد نمایه¬پذیری سامانه ساعد در دو موتور جستجوی گوگل و گوگل پژوهشگر بر اساس عنوان مقاله ها بیش از 60 درصد و پیشینه های به زبان فارسی، نمایه پذیری بهتری نسبت به پیشینه های به زبان انگلیسی داشتند. همچنین، بین دو موتور جستجو در نمایه سازی اطلاعات سامانه ساعد بر اساس عنوان، همگونی معنی داری وجود داشت. نسبت نمایه پذیری سامانه ساعد بر اساس نام نویسندگان در بخش فارسی با میانه 80/0، انگلیسی 67/0 و به طورکلی 71/0 بود. این میزان در گوگل پژوهشگر برای نام های فارسی 37/0، نام های انگلیسی 42/0 و درکل 39/0 بود. بین میزان نمایه پذیری نام نویسندگان در این دو موتور جستجو نیز تفاوت معناداری وجود داشت. میزان بکارگیری عناصر فراداده ای (تعداد فیلدها) در سامانه ساعد برای ارائه قابلیت مرور 1، قابلیت جستجو 5، قابلیت نمایش 1، قابلیت محدودسازی 3 بود و هیچ قابلیتی برای مرتب سازی نتایج جستجو وجود نداشت. نتیجه¬گیری: سازماندهی اطلاعات در سامانه ساعد به صورت بهینه صورت نمی پذیرد و وضعیت نمایه پذیری آن در موتورهای جستجو نیز مطلوب نبود. همچنین سامانه ساعد، به عنوان یک مخزن سازمانی، نتوانسته از عناصر فراداده ای در ارائه انواع قابلیت های مختلف نمایش، مرور، محدودسازی نتایج و انتخاب نحوه مرتب سازی نتایج استفاده بهینه را ببرد. با بهره گیری هدفمند و سازماندهی فراداده ها می توان قابلیت های جستجو، بازیابی و نمایه پذیری اطلاعات را ارتقاء بخشید که در این راستا پیشنهادهای کاربردی جهت ارتقاء سامانه ساعد ارائه گردید.
نعیمه ظریف قاسمیان رحمت الله فتاحی
با پیشرفت و توسعه وب، جستجو برای یافتن تصویر یکی از مهمترین رویکردهای کاربران و در عین حال یکی از عمده¬ترین چالش¬های آنها به شمار می¬رود. هدف پژوهش حاضر بررسی دیدگاه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد در مورد معیارهای ذهنی و عینی قضاوت ربط در بازیابی تصاویر از موتور کاوش گوگل به منظور ارائه راهکارهایی برای بهبود رویکرد ذخیره و بازیابی در نظام¬های بازیابی تصاویر است. این پژوهش از نوع کاربردی است که با استفاده از روش پیمایشی انجام شد. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان شاغل به تحصیل در دوره¬های تحصیلات تکمیلی در دانشگاه فردوسی می¬باشد.30 دانشجوی دختر و پسر دوره¬های کارشناسی¬ارشد و دکترا از رشته¬های مختلف دانشکده فنی-مهندسی دانشگاه فردوسی مشهد نمونه¬های این پژوهش را تشکیل دادند. داده¬های پژوهش از طریق پرسشنامه دربرگیرنده چهار بخش گردآوری شد که بخش اول و دوم پرسشنامه پیش از آغاز جلسه جستجو و بخش سوم و چهارم پرسشنامه پس از پایان جلسه جستجوی تصاویر، در اختیار آزمودنی¬ها قرار گرفت. در این راستا، تجربه و مهارت استفاده از رایانه و محیط وب از یک سو، و عوامل مربوط به ویژگی¬های فردی کاربران از سوی دیگر مورد توجه قرار گرفت و طی آن میزان شناخت کاربران از عناصر اطلاعاتی، قضاوت و گزینش تصاویر در بستر وب واکاوی شد. افزون بر آن، معیارهای ذهنی و عینی قضاوت کاربران در ارتباط با تصاویر مورد مطالعه قرار گرفت تا مشخص شود که کاربران با چه معیارهایی درباره مرتبط بودن تصاویر قضاوت نموده و تصمیم به انتخاب آنها می¬گیرند. یافته¬های پژوهش نشان داد که هرچند برخی از ویژگی¬های فردی (مانند سن) بر قضاوت ربط تصاویر به شکل خاص تأثیر دارد. اما سایر ویژگی¬های فردی و مهارت و تجربه کاربران بر معیارهای قضاوت ربط تصاویر تأثیری نداشت. در مجموع در هر دو مرحله قضاوت ذهنی و عینی، به جز معیار "موضوع"، معیارهای "روزآمدی"، "جاذبه تصویر"، "دسترس پذیری" و " کیفیت اطلاعات" به منزله مهم¬ترین معیارهای قضاوت دانشجویان مربوطه درباره ربط تصاویر بازیابی شده در موتور کاوش گوگل شناسایی شد. افزون بر معیارهای گفته شده، مشاهده شد که کاربران به مقوله "اثر¬گذاری اطلاعات" با تأکید بر معیارهایی مانند "جالب بودن" و "لذت بخش بودن" توجه کردند و میانگین متوسط به بالای این معیارها نشان از میزان اهمیت آنها دارد. یافته¬ها همچنین بیانگر آن بود که کاربران اهمیت کمتری به پدیدآورنده(های) تصویر به عنوان یک معیار ویژه در محیط وب می¬دهند و این معیارها جزو اولویت¬های اصلی آنها در گزینش اطلاعات محسوب نمی¬شود. به طور کلی، می¬توان گفت، قضاوت خود کاربر براساس نیازها، احساسات و موقعیتی که در آن قرار می¬گیرد بسیار مهم است. توصیه می¬شود پژوهش¬های بیشتری در این زمینه انجام گیرد تا با به دست آوردن یافته¬های جدید بتوان به طراحی اصولی¬تر و مناسب¬تر موتورهای جستجوی تصاویر که با رفتارها و ویژگی¬های کاربران همخوانی داشته باشد، کمک کرد.
حسن بهزادی اعظم صنعت جو
نظام های بازیابی اطلاعات باید به گونه¬ای طراحی شوند که مبتنی بر ویژگی¬های جسمی و روانی جستجوگران بوده و رضایت، کاربرپسندی و تعامل بیشتری را برای کاربران و طراحان نظام به دنبال داشته باشند. از این رو، پژوهش حاضر با هدف شناسایی هیجان¬های کاربران در مراحل مختلف بازیابی اطلاعات، بر مبنای مدل بازیابی اطلاعات در محیط وب و همچنین، شناخت هیجان¬های فرعی کاربران پس از اتمام جستجو، بر اساس مدل انتساب هیجان¬های وینر انجام شد. از نظر روش¬شناسی، پژوهش حاضر آزمایشی و از نظر نوع کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه بین المللی امام رضا (ع) در مقطع کارشناسی ارشد رشته¬های علوم انسانی، تشکیل می¬دادند. نمونه آماری جامعه پژوهش، شامل 72 دانشجو بود که در 3 گروه مورد آزمون قرار گرفتند: 30 نفر گروه اصلی آزمون و دو گروه 21 نفره به عنوان گروه¬های القای هیجانی مثبت و منفی. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار g*power و بر اساس روش نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای، تعیین شد. گردآوری داده¬ها با استــفاده از: پرسشــنامه ویژگی¬های جمعیت¬شناختی و سابقه کار با اینترنت، پرسشنامه¬ی سبک¬های اسنادی، پرسشنامه¬ی پس از جستجو، پرسشنامه موفقیت / شکست در بازیابی اطلاعات، فایل¬های ثبت رخداد (تحلیل گزارش داد و گرفت)، مقیاس عواطف مثبت و منفی (panas)، پایگاه تصاویر عاطفی ژنو (gaped) و تصاویر ضبط شده از چهره کاربران، صورت گرفت. یافته¬های پژوهش نشان داد که: 1- انطباق داده¬های گردآوری شده بر اساس مدل بازیابی اطلاعات در وب چو، دتلور و ترنبال (2000) نشان داد که در مرحله¬ی جستجوی آغازین، هیجان ترس و در مرحله پیوندیابی، هیجان¬های منفی در مجموع با 3/49% بیشترین میزان فراوانی را داشتند. همچنین در دو مرحله¬ی مرور و تمایز، هیجان شادی بیش از سایر هیجان¬ها مشاهده شدند. 2- بین هیجان¬های مختلف کاربران در مراحل چهارگانه¬ی بازیابی اطلاعات، رابطه معناداری مشاهده شد. 3- اسناد موفقیت¬ها و شکست¬ها به علت¬های درونی در بین هر سه گروه مورد آزمون، بیشترین سهم را به خود اختصاص داد که بر اساس نظریه¬ی وینر، این اسناد در موفقیت، هیجان فرعی غرور و در شکست، دو هیجان فرعی گناه و شرمساری را به دنبال داشت. همچنین، آزمودنی¬ها، عامل تلاش را اصلی¬ترین علت موفقیت خود در بازیابی اطلاعات می¬دانستند که این انتساب، هیجان فرعـــی امـــید را برای این افراد در پی داشـــت. 4- بررسی هیجان¬های کاربران در جستجوهای انجام شده نیز نشان داد که در جستجوی ساده، هیجان شادی بیشترین و هیجان تنفر، کمترین هیجان بروز داده شده توسط آزمودنی¬ها و در جستجوی دشوار نیز هیجان¬های غم و عصبانیت به ترتیب بیشترین و هیجان تنفر، کمترین هیجانی بود که توسط آنان بــروز داده شد. در مجــموع هیجان¬های منفی (ترس، عصبانیت، غم و تنفر) در جستجوی دشوار بیشتر از جستجوی ساده بود و بین سطح دشواری وظایف جستجــو و نوع هیجان¬های کاربران رابطه معنا اری وجود داشت. 5- بین دو گروه آزمودنی¬ با القای هیجانی مثبت و منفی، تفاوت معناداری بین عملکرد آنان در جستجوی ساده وجود نداشت، اما در جستجوی دشوار، این تفاوت معنادار بود. 6- بررسی میانگین رضایت کلی آزمودنی¬های دو گروه مثبت و منفی نشان داد که میانگین رضایت گروه مثبت، هم در جستجوی ساده و هم در جستجوی دشوار نسبت به گروه منفی، اندکی بیشـــتر بود، اما این تفاوت معنادار نبود. 7- آزمودنی¬های دارای سبک اسناد درونی، نسبت به آزمودنی¬های سبک اسناد بیرونی، دارای رضایتمندی بیشتری بودند. همچنین، آزمودنی¬هایی که در بازیابی اطلاعات، موفقیت خود را به توانایی خویش نســـبت داده¬ بودند، نسبت به افرادی که انتساب¬های دیگری داشتند، دارای میزان رضایت بیشتری بودند. 8- آخرین یافته پژوهش نیز نشان داد که بین الگوی کلی انتساب هیجان¬های کاربران و الگوی انتساب هیجان¬های آنان در بازیابی اطلاعات، در جستجوی ســاده رابطه¬ای معناداری وجود ندارد، اما این رابطه در جستجوی دشوار و مجموع دو جستجو، رابطه وجود دارد. نتایج نشان می¬دهند که نظـام¬های بازیابی اطلاعات و یا واسط¬های اطلاعاتی (همانند کتابداران) باید بتوانــند با کم¬رنگ کردن و یا از بین¬بردن ضعف¬های کاربران در بازیابی اطلاعات و فراهم¬نمودن تهمیداتی همانند: راهنماها، اصطلاحنامه¬ها، شیوه¬نامه¬ها و دستورالعمل¬های جستجو، زمینه¬ی ارتـقای توانمند¬های کاربران در بازیابی اطلاعات و در نتیجه افزایش رضایتمندی کاربران را فراهم نمایند تا آنان موفقیت خود را مدیون توانایی¬های خویش که عاملی درونی و پایدار است، بدانند تا بدین وسیله خودکارآمدی و عزت نفس آنان افزایش یابد.
محمد زره ساز رحمت الله فتاحی
این پژوهش بر آن است تا رفتار راهنمایابی کاربران را در هنگام اطلاع یابی آنها در کتابخانه دیجیتال، با بررسی عوامل روانشناختی و مهارتی موثر بر شکل گیری، نوع موقعیت های راهنمایابی و نحو? تقاضا و استفاده از منابع راهنما و کمک دارای سطوح تعاملی متفاوت، مورد واکاوی قرار دهد. بدین منظور رفتار راهنمایابی کاربران (دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه فردوسی مشهد) بر پای? مراحل مختلف یک مدل تعدیل شده اطلاع یابی (که برمبنای مدل اطلاع یابی مارکیونینی است) مورد بررسی قرار گرفت.
فاطمه اصغری محمد حسین دیانی
وجین بخش مهمی از جریان مجموعه گستری می باشد. نیاز به کنترل رشد مجموعه، حفظ روزآمدی و پویایی آن، افزایش سطح دسترسی، و برطرف کردن کمبود فضا از جمله مهمترین دلایل وجین منابع کتابخانه ای تلقی می شوند. هدف این پژوهش که از نظر نوع، کاربردی و از نظر روش، اسنادی و پیمایشی توصیفی می باشد، ارزیابی عملکرد پیشین وجین کنندگان و بررسی منافع یا صدمات احتمالی معیارهای (علت های) شش گانه و عملکردهای حاکم بر وجین، به مجموعه، بر اساس نظرات وجین کنندگان کتابخانه مرکزی و کتابخانه های وابسته سازمان کتابخانه ها، موزه ها و مرکز اسناد آستان قدس رضوی می باشد. جامعه آماری اول این پژوهش شامل 74243 کتاب چاپی وجین شده در محدوده سال های 1388 و 1389 می باشد. جامعه آماری دوم تعداد 47 نفر از کتابداران مرتبط با کار وجین بودند که به سوالات پرسشنامه پاسخ دادند. در این پژوهش از سه ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شد: جدول ثبت داده ها در محیط access و نرم افزار سیمرغ (پایگاه کتاب های فارسی و عربی و لاتین و همچنین سیستم امانت این نرم افزار) و پرسشنامه محقق ساخته. گفتنی است در این پژوهش فقط از آمار توصیفی و برای این منظور از نرم افزار excel استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که وجین این سازمان در وضعیت مناسب و قابل قبولی قرار دارد. از طرفی، بازارزیابی نمونه ای از وجین انجام شده نیز نشان از درستی عملکرد وجین داشت. مطابق با یافته های این پژوهش بیش از نیمی از کتاب های وجین شده به علت کهنگی محتوا (عدم اعتبار علمی) وجین شده اند. رده موضوعی بیشتر کتاب های وجین شده به علت کهنگی محتوا، رده های 600 (تکنولوژی)، 800 (ادبیات) و 500 (علم) در نظام رده بندی دیویی است. عدم استفاده علت دوم وجین کتاب های سازمان بوده است. این کتاب ها بیشتر در رده های 600 (تکنولوژی)، 200 (دین) و 800 (ادبیات) جای داشتند. دلیل عمده دیگر وجین کتاب ها، وجود نسخه های تکراری از کتاب ها در مجموعه می باشد. کتاب های رده 200 (دین) به ویژه در سال 1388 به میزان زیادی به این علت وجین شده اند. هر سه گروه از کتاب های ذکر شده بین سال های 1371 تا 1380 منتشر شده بودند. از نتایج مهم این پژوهش، میزان کم تعداد کتاب های وجین شده در مقایسه با کتاب های افزوده شده به پایگاه و کتاب های به امانت رفته از مجموعه در دوره زمانی مورد بررسی است.
نجمه باباغیبی رحمت الله فتاحی
چکیده ندارد.
فرشته طبرسا محسن نوکاریزی
چکیده ندارد.
حمید علیزاده محمدرضا داورپناه
پژوهش حاضر به بررسی کارآمدی شیوه های موجود در بازیابی اطلاعات بین زبانی(بازبین)فارسی- انگلیسی با رویکرد واژه نامه دوزبانه ماشین خوان پرداخته است. این پژوهش کاربردی بوده و با استفاده از روش های پژوهش نیمه تجربی و تحلیل محتوا انجام شده است. در این پژوهش ضمن بررسی میزان تاثیر انجام پردازش های زبان طبیعی بر روی ترجمه عبارت های جستجو، میزان و نحوه این تاثیر با آزمون فرضیه های پژوهش مشخص گردید. فنون پردازش زبان طبیعی که در این پژوهش بکار گرفته شد شامل قطعه بندی متن، شناخت گونه های زبانشناختی، حذف سیاهه بازدارنده، تحلیل مورفولوژیک و برچسب زنی انواع کلام بوده است. جامعه آماری این پژوهش پیشینه های موجود در موتور جستجوی گوگل بوده است که با استفاده از 40 عبارت جستجو، بازیابی شده و آنگاه با استفاده از روش نمونه گیری مخزن سازی و انجام قضاوت های ربط، داده های مورد نیاز برای انجام این پژوهش مهیا شده است. آزمون فرضیه اول این پژوهش نشان داد که در هنگام ترجمه عبارت های جستجوی فارسی به انگلیسی با واژه نامه دوزبانه ماشین خوان، استفاده از روش ترجمه انتخاب اولین برابرنهاده منجر به دستیابی به میانگین متوسط دقت بازیافت(map) معادل 223/. شد که در مقایسه با شیوه انتخاب همه برابرنهاده ها که میانگین متوسط دقت بازیافت برای آن 168/. بود موجب کارآمدی بیشتر بازبین می گردد. آزمون فرضیه دوم نشان داد که اگرچه تحلیل مورفولوژیک واژه هایی که به وسیله واژه نامه ترجمه نشدند باعث افزایش ضریب دقت بازیافت می گردد اما تفاوت معناداری با عدم انجام این تحلیل ایجاد نمی نماید. بررسی فرضیه سوم این پژوهش نیز نشان داد که ترجمه عبارتی در مقایسه با ترجمه واژه به واژه باعث کارآمدی بیشتر بازبین فارسی- انگلیسی می گردد. نمرات میانگین متوسط دقت بازیافت برای این دو شیوه ترجمه به ترتیب 319/. و 223/. بود. نتایج دیگر این پژوهش نیز نشان داد که دگرنویسی واژه های فارسی ترجمه ناپذیر به حروف زبان انگلیسی و قرار دادن آنها در عبارت جستجوی نهایی در مقایسه با حذف آنها از عبارت های جستجو می تواند منجر به افزایش کارآمدی بازبین فارسی- انگلیسی به میزان 74% گردد. در نهایت بررسی های انجام شده نشان داد که بازبین فارسی- انگلیسی در بهترین حالت بازیابی، به 64% کارآمدی بازیابی یک زبانه عبارت های جستجوی انگلیسی دست می یابد.
محبوبه فراشباشی آستانه رحمت الله فتاحی
در این پژوهش به بررسی ساختاری 599 اثر مرجع چاپی فارسی در فاصله سالهای 1374-1383 و رعایت معیارهای ساختاری منتشرشده در میان ناشران ایرانی پرداخته شده است. به این منظور هفت نوع چک لیست تهیه شد ه و به مقایسه آنها در میان شاخص های طراحی شده پرداخته شده است.
محسن حاجی زین العابدینی رحمت الله فتاحی
هدف این پژوهش بررسی مشکلات اینترنت در زمینه سازماندهی و بازیابی اطلاعات شناسایی علل بوجود آمدن و ارائه راهکاری برای حل این مشکلات است.