نام پژوهشگر: علی رضازاده
علی رضازاده ناصر صنوبر
افزایش عملکرد و کسب مزیت رقابتی توسط سازمان ها مستلزم اثربخشی اجرای استراتژی بازاریابی است. از طرف دیگر ایده ی هماهنگی و یکپارچگی، محور مفهوم مدیریت استراتژیک می باشد. با این وجود نقش روابط متقابل حوزه های کارکردی مختلف در اثربخشی اجرای استراتژی بازاریابی کمتر مطالعه شده است. از این رو در این پایان نامه تلاش گردیده که با توجه به مفاهیم تئوری مدیریت استراتژیک فرضیه ی اصلی وجود رابطه میان هماهنگی کارکردهای بازاریابی- منابع انسانی و اثربخشی اجرای استراتژی بازاریابی همراه با فرضیه های فرعی مربوط آزمون شود. داده های مورد استفاده برای آزمون این فرضیه ها به وسیله ی پرسشنامه از 54 شرکت تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران گردآوری شده است. نتایج آزمون رگرسیون مرحله ای برای تحلیل داده ها، فرضیه های اصلی پژوهش مبنی بر وجود رابطه ی مثبت بین «اثربخشی روابط» و «اثربخشی اجرای استراتژی بازاریابی» و رابطه ی منفی بین «تعارض میان کارکردی» و «اثربخشی اجرای استراتژی بازاریابی» را تأیید می کند.
علی رضازاده محمد علی حاجچی ده آبادی
چکیده پیشگیری از جرم، امروزه از ابزارهای مهم و موثر در امر مبارزه با بزهکاری است که مورد توجه متولیان سیاست جنایی نظامهای حقوق کیفری قرار گرفته است . پیشگیری از وقوع جرم و مدیریت آن هرچند مطابق با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، وظیفه قوه قضاییه می باشد، اما نهادها و سازمان های دیگری نیز لازم است در این امر مهم مشارکت و همکاری فعال داشته باشند، زیرا یک برنامه موفق پیشگیری از جرم نمی تواند صرفا به نهاد های قضایی و انتظامی در جهت کنترل و مهار جرم متکی باشد . از میان نهادهای غیرقضایی دولتی، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی می تواند نقش بسزایی در این زمینه ایفا نماید، زیرا بیکاری به عنوان معضلی اجتماعی زمینه ساز بسیاری از ناهنجاری ها، انحرافات اجتماعی و جرایم می باشد . و ایجاد اشتغال و کارآفرینی و کاستن از میزان فقر و افزایش رفاه اجتماعی و تحت پوشش قرار دادن اقشار آسیب پذیر در یک جامعه می تواند گامهایی موثر در پیشگیری از جرم محسوب گردد . سوالات اصلی ما در این تحقیق این است که 1- چگونه وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی می تواند با وظایفی که بر عهده دارد و ماموریت هایی که به آن محول شده در پیشگیری از جرم نقش بسزایی ایفا نماید ؟2- چگونه این وزارتخانه امکانات و ابزارهای لازم را برای نیل به این اهداف دارد ؟و آن چه از این پژوهش نتیجه گیری می شود این است که کار و اشتغال در پیشگیری اولیه از جرم و بزهکاری نقش انکارناپذیری دارد. رابطه فقر و انحرافات اجتماعی چنان به یکدیگر وابسته است که کمتر عاملی را مانند آن می توان در ارتکاب جرم موثر دانست.در نتیجه پیشنهاد می شود که با ایجاد کارگروههای مشخص همکاری میان این وزارتخانه با قوه قضاییه برقرار گردد تا این دو نهاد بتوانند با توجه به امکانات و ظرفیت های متقابل، برنامه ریزی های لازم و اقدامات مناسبی در زمینه پیشگیری از جرم انجام دهند. واژگان کلیدی : پیشگیری از جرم ـ وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی ـ فقر ـ بیکاری ـ انحرافات اجتماعی
علی رضازاده حسین اصغرپور
هدف اصلی تحقیق حاضر تعیین سبد بهینه سهام شرکتهای صنایع غذایی بورس اوراق بهادار تهران در چارچوب ارزش در معرض خطر است. جهت نیل به این هدف، با استفاده از بازده¬های هفتگی سهام 10 شرکت منتخب صنایع غذایی از دی¬ماه 1386 تا اردیبهشت ماه 1393، میزان var با استفاده از مدل garch مارکوف- سوئیچینگ و شبیه¬سازی بوت استرپ برآورد شده و سبد بهینه سهام تشکیل شد. نتایج به دست آمده از دو روش نشان داد که با افزایش سطح اطمینان ارزش در معرض خطر سهام، مرز کارای سرمایه¬گذاری به سمت راست جابجا می¬شود. به عبارت دیگر در سطح بازدهی انتظاری معین سرمایه¬گذار با ارزش در معرض خطر و در نتیجه ریسک بیشتری مواجه می¬شود. نتایج حاصل از بهینه¬سازی سبد سهام نشان می¬دهد که بالاترین وزن در سبد بهینه به سهامی اختصاص دارد که دارای بیشترین بازدهی مورد انتظار بوده و ارزش در معرض خطر پایینی دارند. نتایج آزمون¬های اعتبار سنجی کوپیک و تابع زیان لوپز که با استفاده از داده¬های 10 هفته آتی (هفته سوم اردیبهشت تا هفته پایانی تیرماه 1393) انجام شد، عملکرد بهتر روش پارامتریک نسبت به روش ناپارامتریک مورد تایید قرار داد. بنابراین سبد-های بهینه سهام که در چارچوب ارزش در معرض خطر محاسباتی روش ms-garch به دست آمده¬اند، به عنوان سبدهای نهایی مورد پذیرش قرار گرفتند. همچنین بر اساس یافته¬های تحقیق، نسبت دارایی ریسکی یعنی سهام با افزایش درجه ریسک¬گریزی سرمایه¬گذار کاهش می-یابد. به عبارت دیگر یک سرمایه¬گذار ریسک¬پذیر نسبت به سرمایه¬گذار ریسک¬گریز حاضر است مبلغ بیشتری را جهت سرمایه¬گذاری روی دارایی ریسکی (سهام) وام بگیرد. از طرف دیگر با افزایش درجه ریسک¬گریزی، میزان ریسک (ارزش در معرض خطر) پرتفوی و بازدهی آن کاهش می¬یابد. نتایج حاصل نشان داد که با افزایش نرخ بهره بدون ریسک، مرز کارای جدید تغییر یافته و نقطه تماس دو مرز کارا یعنی پرتفوی بهینه ریسکی با افزایش این نرخ به سمت راست حرکت می¬کند. به عبارت بهتر با افزایش نرخ بهره بدون ریسک، بازدهی و ریسک پرتفوی بهینه ریسکی برای همه سرمایه¬گذاران رو به افزایش می¬گذارد. همچنین با افزایش نرخ بهره بدون ریسک، بازده و ریسک سبد بهینه ریسکی (سهام) نیز با آهنگ ملایم افزایش می¬یابد.
علی رضازاده جهانگیر جهانگیری
چکیده ندارد.