نام پژوهشگر: علی سیاح
علی سیاح عباسعلی گائینی
آگاهی از ویژگیهای آنتروپومتریکی، آمادگی جسمانی و آمادگی مهارتی دانشجویان تربیت بدنی از اهمیت زیادی برخوردار است و ارتباط نزدیکی باعملکرد موفقیت آمیز این دانشجویان دارد. موفقیت در رشته تربیت بدنی نیازمند برخورداری از سطوح بالای سرعت، چابکی، انعطاف پذیری، توان و ظرفیت بی هوازی و... است. بنابراین ، شناخت و ارزیابی این عوامل و تعیین نقش هرکدام از آنها در موفقیت دانشجویان تربیت بدنی حائز اهمیت می باشند. هدف از پژوهش حاضرمقایسه ویژگیهای آنتروپومتریکی، آمادگی جسمانی و آمادگی مهارتی دانشجویان پسر سال اول تربیت بدنی با دانشجویان سال اول سایررشته های دانشگاه زنجان می باشد. بدین منظور28 دانشجوی پسرسال اول رشته تربیت بدنی(با میانگین سن 68/21سال، وزن 36/64کیلوگرم و قد93/ 177 سانتی متر) و 28 دانشجوی پسر سال اول غیر تربیت بدنی (با میانگین سن 82/21 سال، وزن 68/68 کیلوگرم و قد 18/ 177 سانتی متر) مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای ارزیابی ویژگیهای آنتروپومتریکی از شاخص قد، وزن، درصد چربی بدن، شاخص توده بدن، طول دست ها،عرض شانه ودور قفسه سینه؛ برای ارزیابی ویژگیهای آمادگی جسمانی از شاخصهای استقامت قلبی – تنفسی(آزمون بروس)، استقامت عضلانی، توان بی هوازی (آزمون سارجنت)،چابکی(آزمون اجرن)، انعطاف پذیری،نیروی عضلات دست ، سرعت (آزمون دو 45 متر)، و سرعت عکس العمل دست؛ و برای ارزیابی ویژگیهای آمادگی مهارتی از شاخصهای دریبل توپ بسکتبال ، ضربه سر فوتبال و سرویس کوتاه بدمینتون استفاده شد. از آمار توصیفی برای محاسبه میانگین، انحراف استاندارد اطلاعات بدست آمده ، از آزمون ناپارامتری کلموگروف – اسمیرنوف برای تعیین توزیع طبیعی داده ها و از آزمون های t مستقل و یومن - ویتنی برای بررسی اختلاف میانگینهای به دست آمده دو گروه استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد اختلاف معناداری بین دورقفسه سینه ، درصد چربی بدن، شاخص توده بدن، استقامت عضلانی ، توان بی هوازی ، چابکی ، سرعت ، نیروی عضلات دست ، انعطاف پذیری و سرعت عکس العمل دست دو گروه وجود دارد. با توجه به نتایج پژوهش حاضر می توان گفت موفقیت در رشته تربیت بدنی به عوامل زیادی وابسته بوده و دانشجویان موفق باید دارای ویژگیهای آنتروپومتریکی،آمادگی جسمانی و آمادگی مهارتی خوبی باشند .
علی سیاح ابوالفضل شاه آبادی
در مطالعات تجربی در زمینه بررسی عوامل موثر بر تقاضای گردشگری شاهد گونه¬ای نقص در مدلسازی تابع گردشگری هستیم. چرا که توجه اصلی در مطالعات بر روی متغیرهای متداول همچون درآمد سرانه کشورهای مبدأ تمرکز یافته است و بررسی تأثیر عوامل کشور میزبان که به عنوان عوامل سمت عرضه نامیده می¬شوند، مورد غفلت واقع شده است. به همین منظور و با توجه به تفاوت معنی¬دار کشورهای توسعه¬یافته و کشورهای درحال توسعه در جذب عایدات گردشگری بین¬المللی، اقدام به بررسی تأثیر عوامل موثر بر تقاضای گردشگری بویژه زیر¬ساخت¬های اقتصادی ( همچون زیرساخت¬ حمل ونقل، شاخص فناوری ارتباطات و اطلاعات، مخارج بهداشت و آموزش عمومی) و همچنین مولفه¬های نهادی و حکمرانی بر تقاضای گردشگری با استفاده از داده¬های 2000 -2011 کشورهای منتخب توسعه¬یافته و درحال توسعه با رویکرد پانل دیتا داشته¬ایم. نتایج نشان می¬دهد علاوه بر درآمد سرانه واقعی و جمعیت کشورها و نرخ ارز، زیرساخت¬های حمل و نقل از اهمیت بسزایی در جذب گردشگر برخوردارند. به گونه¬ای که بین توسعه زیرساخت حمل و نقل هوایی با تقاضای گردشگری بین¬المللی در کشورهای توسعه¬یافته و در حال توسعه یک رابطه معنادار و مثبتی وجود دارد. البته اثر توسعه زیرساخت حمل ونقل در کشورهای در حال توسعه نسبت به کشورهای توسعه یافته بیشتر است. همچنین یافته¬های تحقیق بیان می¬کند اثر مولفه حکمرانی کل در کشورهای توسعه¬یافته و در حال توسعه معنی¬دار و اثر مثبت دارد. ضریب مولفه حکمرانی کل در کشورهای در حال توسعه نسبت به کشورهای توسعه یافته بزرگتر و از سطح اطمینان بیشتری برخوردار است. این مطلب بیان¬کننده لزوم حرکت جدی کشورهای در حال توسعه نسبت به بهبود شاخص-های حکمرانی است. علاوه بر این یافته¬های تحقیق نشان می¬دهد توسعه زیرساخت فناوری ارتباطات و اطلاعات و همچنین سطح آموزش عمومی اثر مثبتی بر تقاضای گردشگری بین¬المللی دارد. شاخص¬ مخارج بهداشت و سلامت در کشورهای توسعه¬یافته برخلاف کشورهای درحال توسعه، رابطه معنی¬دار و مثبتی با میزان بهرمندی از عایدات گردشگری دارد.