نام پژوهشگر: سمیه کریمی

شرایط تأثیرگذاری قرآن (بر انسان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم - دانشکده علوم قرآنی قم 1388
  سمیه کریمی   محمد مهدی گرجیان

مسئله ای که در این رساله بررسی می شود، شرایط تأثیر قرآن بر انسان است. منظور از شرایط، عوامل موثّر و نبود این شرایط همان موانع تأثیر گذاری قرآن بر انسان است؛ بنابراین عمده ی مباحت رساله، حول محور عوامل و موانع تأثیر قرآن استوار است. در ابتدا اثبات شده است که قرآن با توجّه به آن چه خود می گوید و با توجّه به آن چه در سخنان معصومین علیهم السلام آمده است، موثّر است و در اصل نازل شده است که انسان را در کنار سایر عوامل به سعادت برساند؛ اما این قابل و تأثیر پذیر است که با وجود موانعی نمی تواند اثرات قرآن را دریافت کند. بسیاری از عوامل اثر پذیری از قرآن، به حوزه ی اخلاق بر می گردد و انسان باید مجموعه ای از صفات اخلاقی نیک را در خود ایجاد کند و پرورش دهد و از طرفی رذایل اخلاقی را از خود دور کند تا ظرف وجودش پاک شود و انوار الهی در آن بتابد. شرایط یا عوامل تأثیر پذیری انسان از قرآن به سه دسته تقسیم شده است: بعضی از این شرایط در متن قرآن به آن ها اشاره شده است و از آن ها به عنوان شرایط نفسانی یا روحی و روانی یاد شده است؛ مثل تقوا، تفکّر و تعقّل. دسته ای دیگر از شرایط، آن هایی هستند که انسان در تعامل با آن هاست و از آن ها گریزی نیست، مثل وراثت، لقمه ی حلال، تربیت و ... که از آن ها به عنوان شرایط فردی یا عوامل خارجی یاد شده است. از طرف دیگر، هر کتاب و نوشتار از جمله قرآن، برای آن که تأثیر گذار باشد، باید مجموعه ای از ویژگی های کلامی را داشته باشد، کم و کیف گفتار، نوع کلام، بافت موسیقیایی و ... که آن ها هم به عنوان شرایط کلامی مورد بحث قرار گرفته است. موانع تأثیر قرآن مجموعه ای از صفات و رذایل اخلاقی است که مانع بهره مندی از قرآن می شوند که این موانع نیز بیان شده اند. تأثیراتی که رساله به آن ها پرداخته است، تأثیرا ت اخلاقی و رفتاری است که قرآن به آن ها اشاره می کند و هدف نزول خود را تحقّق این اثرات می داند: افزایش ایمان هنگام تلاوت قرآن، شفا و رحمت، خشیّت و شوق و... نمونه هایی از این اثرات هستند که انتظار می رود از قرائت و تلاوت قرآن حاصل شود.

سری های زمانی و شبکه های پیچیده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده علوم انسانی 1390
  سمیه کریمی   امیر حسین درونه

نظریه شبکه ها روشی دیگر برای بررسی سامانه های پیچده است. در این روش اجزاء سامانه به صورت گره و برهم کنش هر دو جزء را با پیوندی میان گره های مریوط به آن ها نشان می دهیم. برای هر شبکه می توان کمیت های بزرگ مقیاس یا توپولوژیک تعریف کرد که اطلاعاتی راجع به حالت کلی شبکه در اختیار ما می گذارند. مطالعه این کمیت ها به ما کمک می کند تا شناخت از سامانه مورد بررسی خود پیدا کنیم. بررسی چنین سامانه هایی به روش های گوناگونی انجام می شود. گاهی کمیتی مشاهده پذیر از این سامانه را می توان در زمان های متوالی اندازه گیری کرد. بدین ترتیب سری زمانی به دست می آید که در خود اطلاعاتی راجع به سامانه را نهفته است. روش های مختلفی برای آشکار سازی اطلاعات درون سری زمانی وجود دارد که یکی از مهم ترین آن ها تحلیل روند زدای افت و خیز هاست. یافتن ارتباط بین روش های مختلف برای بررسی سری زمانی مسئله مهمی است. در این مطالعه می خواهیم با روشی جدید سری زمانی را به شبکه ای پیچده بنگاریم و بین کمیت های ماکروسکوپیک آن ها ارتباطی بیابیم.

بررسی اثر برهم کنش دوقطبـی – دوقطبـی بر روی نوسان های شبکه غبـاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم پایه 1390
  سمیه کریمی   حسین حکیمی پژوه

این پایان نامه به بررسی اثر برهم کنش دوقطبی – دوقطبی بر روی نوسان های شبکه غباری اختصاص می یابد. بدین منظور معادله نوسان های موج غبار- شبکه در یک بعد را در یک پلاسمای کریستال غباری با غبارهای غیرکروی، شامل: الکترون ها و یون های بولتزمنی و ذرات غبار باردار منفی غیرگرمایی به دست آورده ایم. سپس تأثیر شکل ذرات غبار را به صورت برهمکنش بین گشتاورهای دوقطبی آنها وارد کرده و در نهایت نشان داده ایم که موج غبار- شبکه می تواند در اثر آن ناپایدار شود. همچنین وابستگی سرعت فاز این امواج را به جهت گشتاورهای دوقطبی الکتریکی به دست آورده ایم. اثرات غیرخطی نیز مورد بررسی قرار گرفته و نشان داده ایم که در حد طول موج های بلند و با در نظر گرفتن پتانسیل برهم کنش دوقطبی ها، سالیتون های روشن و تاریک در محیط منتشر خواهند شد. در نهایت حالتی را در نظر گرفتیم که وابسته به جهت گیری دوقطبی ها، جمله غیرخطی در مرتبه دوم بسط اختلالی صفر شود. برای دامنه جابه جایی های مرتبه بالاتر به جواب های پوش سالیتونی رسیده ایم و نشان داده ایم که جابه جایی های مرتبه بالاتر به شکل هارمونیک های بالاتر ظاهر می شوند.

تاثیر فعالیت های هوازی انفرادی و اجتماعی بر حافظه کاری مردان سالمند شهرستان کاشمر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اراک - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  سمیه کریمی   علیرضا بهرامی

چکیده: هدف و زمینه، حافظه کاری یک اصطلاح کلی برای اندوزش موقتی اطلاعات است که امکان می دهد در آن واحد چندین نوع اطلاعات نگهداری و مورد استفاده قرار گیرد، هدف تحقیق حاضر، تاثیر فعالیت بدنی هوازی انفرادی و اجتماعی بر حافظه کاری سالمندان بود. مواد و روش ها، روش تحقیق از نوع نیمه تجربی با طرح تحقیق پیش آزمون - پس آزمون با دو گروه تجربی و یک گروه گواه است. گروه تجربی اول در یک برنامه پیاده روی دو ماهه و سه جلسه در هفته، تقریبا معادل 120 کیلو کالری انرژی مصرفی در هر جلسه از طریق 20 دقیقه قدم زدن با سرعت 100 متر در دقیقه و گروه تجربی دوم در یک برنامه دو ماهه بسکتبال و سه جلسه در هفته، تقریبا معادل 120 کیلو کالری انرژی مصرفی در هر جلسه از طریق 12 دقیقه بازی بسکتبال شرکت کردند، و گروه گواه بدون هیچ گونه فعالیت بدنی در این طرح شرکت کردند. جامعه آماری مورد نظر مردان 70-60 سالمند شهرستان کاشمر بود. برای گزینش نمونه های تحقیق از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، تعداد نمونه ها 45 نفر بود که با پرسشنامه اطلاعات فردی همگن شدند، برای سنجش حافظه از آزمون حافظه کاری((n-back استفاده شد. از آزمون آماری تی زوجی و تحلیل واریانس با سطح معنی داری 0/05 جهت آزمودن فرضیه ها استفاده گردید. تمام تحلیل ها در بسته نرم افزاری spss نسخه 16/5 صورت گرفت. نتایج، حافظه کاری در سالمندان فعال هوازی انفرادی و اجتماعی بیشتر از حافظه کاری سالمندان غیر فعال است ولی بین تاثیر فعالیت هوازی انفرادی و اجتماعی بر حافظه کاری سالمندان تفاوت وجود ندارد. نتیجه گیری، نتایج تحقیق نشان داد سالمندانی که فعالیت هوازی انجام می دهند از حافظه کاری بیشتری برخوردارند، بنابراین پیشنهاد می شود با برنامه ریزی و تلاش برای ایجاد انگیزه در سالمندان موجبات شرکت آنها را در فعالیت های هوازی فراهم کنیم. لغات کلیدی: حافظه کاری، فعالیت هوازی، سالمندان

تحلیل زمانی – مکانی بیماری سالک در استان کرمانشاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  سمیه کریمی   حجت الله یزدان پناه

چکیده بیماری سالک پوستی (لیشمانیوز) از جمله بیماری هایی است که در مناطق گرمسیر ی دنیا گزارش شده است. استان کرمانشاه از جمله این مناطق گرمسیری می باشد که در سال های اخیر با گسترش بیماری سالک جلدی (لیشمانیوز پوستی) مواجه است. مناطق گرمسیری این شهرستان از کانون های مهم آلودگی بیماری سالک استان کرمانشاه بر اساس شرایط آب و هوایی و شرایط اکولوژیکی می باشد. این بیماری به عنوان یک مشکل بهداشتی مهم مورد توجه قرار گرفته است. مخزن این بیماری در نوع روستایی (مرطوب) جوندگان و در نوع خشک (شهری) انسان است. ناقل این بیماری پشه خاکی به نام فلبوتوموس می باشد. در مناطقی از استان کرمانشاه که دارای آب و هوای نیمه گرم و خشک می باشد، پشه خاکی در فصل گرم سال شروع به فعالیت می-کند، و با نیش زدن انگل بیماری زا را وارد بدن میزبان می کند خسارات روحی و روانی که این بیماری به علت جای زخم و جوش گاه و هم چنین هزینه های ناشی از درمان دارد قابل توجه است؛ لذا شناسایی این مناطق در استان لازم و ضروری است. در حقیقت با شناسانده شدن این مناطق می توان مسئولین بهداشت در استان زمان های خطر مبتلا به بیماری را به مردم گوشزد کنند؛ و توصیه های لازم برای جلوگیری از مبتلا به بیماری در مناطق بومی و غیر بومی به مردم استان ارائه کنند. در این پژوهش سعی بر شناسایی مکان هایی در استان کرمانشاه که مستعد برای شیوع بیماری هستند؛ و هم چنین شناسایی زمان هایی از سال که این مکان ها دارای بیشترین میزان بروز هستند دارد. داده های بیماری سالک در این پژوهش از پرونده بیماران، در مرکز بهداشت استان کرمانشاه در طی دوره آماری 1390-1382 استخراج شده است. داده های هواشناسی که شامل دما، بارش، رطوبت نسبی می باشد، نیز به صورت ماهانه از ایستگاه های اقلیمی و سینوپتیک مستقر در استان کرمانشاه استفاده شده است. سپس داده های هواشناسی با استفاده از نرم افزار اکسل و داده های بیماری با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. هم چنین برای نشان دادن پراکنش فضایی بیماری بر حسب جمعیت در نقاط مختلف و تهیه نقشه های پراکنش بیماری و نقشه های اقلیمی مرتبط با آن از نرم افزار gis استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد مناطق شیوع این بیماری منطبق بر آب و هوای نیمه گرم و خشک می باشد. فصل مبتلا به بیماری اوایل فصل تابستان و فصل بروز بیماری فصل پاییز می باشد. در فصل تابستان که متوسط دما بالاست بیماری پایین است و در فصل پاییز که بیماری بالا می باشد دما پایین است. همزمان با بالا رفت رطوبت و میزان بارش بیماری هم افزایش می یابد. مردان بیشتر از زنان به بیماری مبتلا می شوند. از نظر سنی، گروه سنی فعال جامعه بیشتر از دیگر افراد جامعه مبتلا می شوند. شایان ذکر است که در مناطق غیر بومی بیماری به علت مسافرت به مناطق بومی بروز پیدا می کند. واژه های کلیدی : استان کرمانشاه، اقلیم، سالک پوستی، فلبوتوموس

پترولوژی سنگ های دگرگونی در پهنه سنندج - سیرجان شمالی (موته - الیگودرز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1391
  سمیه کریمی   سید محسن طباطبایی منش

سنگ های دگرگونی موته - الیگودرز شامل کمپلکس دگرگونی شمال گلپایگان و گستره دگرگونی الیگودرز - خوانسار می باشد. این دگرگونه ها از نظر ساختاری جز پهنه سنندج - سیرجان بوده و در محل برخورد صفحه ایران با صفحه عربی قرار دارند. هدف از این مطالعه، بررسی تحولات تکتونوماگمایی پهنه سنندج - سیرجان، بررسی شرایط ترمودینامیکی تشکیل و توسعه متاپلیت ها می باشد. براساس مطالعات پتروگرافی و کریستال شیمی، سنگ های دگرگونی موته - الیگودرز سه فاز دگرگونی را به صورت پیشرونده و یک فاز دگرگونی را به صورت برگشتی متحمل شده اند. سنگ های کالک سیلیکلاته و مرمر، آمفیبولیت و متاپلیت ها محصول دگرگونی دیناموترمال، هورنفلس ها محصول دگرگونی حرارتی و میلونیت ها محصول دگرگونی دینامیکی هستند. سنگ های مذکور در جریان یک دگرگونی پیشرونده تا حد رخساره آمفیبولیت بالایی متحمل دگرگونی ناحیه ای شده اند. فاز دگرگونی قهقرایی منجر به دگرگونی برگشتی این سنگ ها در حد رخساره شیست سبز شده است. این بخش از پهنه سنندج - سیرجان حداقل سه فاز دگرشکلی را از ژوراسیک به بعد تجربه نموده است. تشکیل ساختارهای صفحه ای s1 تا s4، وجود پورفیروبلاست های pre- tectonic، syn- tectonic و post- tectonic در سنگ ها و همچنین سه مرحله رشد پورفیروبلاست های گارنت از شواهد این سه فاز دگرشکلی هستند. براساس مطالعات ژئوترموبارومتری، دولومیت مرمرها و کالک سیلیکات های شمال گلپایگان طی یک دگرگونی دیناموترمال به ترتیب زون های تالک (دمای کمتر از c?500 و فشار کمتر از kbar5)، ترمولیت، دیوپسید و فورستریت (دمای حدود 800 درجه سانتی گراد) و همچنین رخساره های شیست سبز و آمفیبولیت را تجربه کرده اند. آمفیبولیت های شمال گلپایگان در جریان دگرگونی پیشرونده تا رخساره آمفیبولیت (زون سیلیمانیت) دگرگون شده و سپس متحمل یک دگرگونی برگشتی در حد رخساره شیست سبز شده اند. متاپلیت های شمال گلپایگان، محدوده دمائی c?622-515 و محدوده فشاری kbar 6-2 و متاپلیت های الیگودرز - خوانسار، محدوده دمائی c?566-490 و محدوده فشاریkbar 54/5-8/1 را تحمل نموده اند. براساس مطالعات پتروژنز و ژئوتکتونیک، متاپلیت های موته – الیگودرز از سنگ والد پلیتی (شیل های پلاژیک) حاصل شده اند و شبیه به سنگ های موجود در محیط های جزایر قوسی هستند. میلونیت گرانیت های شمال گلپایگان از نوع فوق آلومین (peraluminous) با منشاء پوسته قاره ای و اغلب از نوع گرانیتوئیدهای همزمان با برخورد (syn-colg) هستند که در حین واقعه کوهزایی لارامید تشکیل شده اند .در واقع به دلیل حضور فشار جهت دار حاصل از عملکرد فاز کوهزایی لارامید در طی تبلور، محصول نهایی تبلور مذاب، یک گرانیت میلونیتی است. آمفیبولیت های شمال گلپایگان از دگرگونی بازالت های تولئیتی با ماهیت مورب حاصل شده اند. به نظر می رسد که این آمفیبولیت ها باقی مانده پوسته اقیانوسی نئوتتیس بوده که اندکی با آب دریا واکنش داده، سپس به زیر صفحه قاره ای ایران فرورانش کرده و متحمل فرآیند دگرگونی در حد رخساره آمفیبولیت شده اند و در انتها در اثر حوادث تکتونیکی بعدی به سطح زمین رانده شده اند. در کمپلکس دگرگونی شمال گلپایگان، سنگ های میلونیتی بیشتر در قسمت مرکزی کمپلکس متمرکز شده اند، این مساله به دلیل عملکرد گسل های امتداد لغز راستگرد اسفاجرد و ورزنه با راستای عمومی nw-se می باشد. تکه تکه شدن این کمپلکس دگرگونی به بلوک های مجزا نتیجه عملکرد سایر گسل ها به موازات گسل های اصلی منطقه است. همچنین فعال شدن پنج گسل راستگرد f1 تا f5 بعد از برخورد نئوژن باعث بالاآمدگی و رخنمون سنگ های کمپلکس دگرگونی شمال گلپایگان با امتدادی عمود بر امتداد اصلی زون سنندج - سیرجان شده است. کمپلکس دگرگونی الیگودرز – خوانسار دارای راستای کلی nw-se به موازات راستای کلی زون سنندج - سیرجان است. کمپلکس مزبور تاقدیسی با محور nw-se بوده که در اثر عملکرد گسل های معکوس زاگرس، زاینده رود و نجف آباد متحمل بالاآمدگی شده است. در پهنه پلی فاز موته - الیگودرز، سنگ های پالئوزوئیک تحت تاثیر دو فاز دگرگونی دیناموترمال در زمان های ژوراسیک بالایی - کرتاسه پایینی (فاز کوهزایی کیمرین پسین) و کرتاسه بالایی - پالئوسن (فاز کوهزایی لارامید) تا حد رخساره آمفیبولیت بالایی دگرگون شده اند. از آنجا که دگرگونی های بعدی ضعیف تر از دگرگونی های قبلی بوده، سنگ های قدیمی تر متحمل دگرگونی قهقرایی شده اند. نفوذ توده های بازیک کرتاسه همزمان با فاز کیمرین پسین و توده های گرانیتوئیدی پالئوسن همزمان با فاز لارامید در دگرگونه های فوق منجر به ایجاد دگرگونی مجاورتی گردیده است. فشارهای ناشی از فاز لارامید در زمان پالئوسن منجر به ایجاد دگرگونی برشی در سنگ های منطقه و میلونیتی شدن آن ها شده است.

بررسی دیدگاه های کارکنان بانک صادرات شهرستان زابل در رابطه با تاثیر مهارت های مدیریتی مدیران بر سودآوری شعب بانک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده مدیریت و حسابداری 1392
  سمیه کریمی   محمد قاسمی

هدف اصلی از این تحقیق بررسی دیدگاه¬های کارکنان بانک صادرات شهرستان زابل در رابطه با تاثیر مهارت¬های مدیریتی مدیران بر سودآوری شعب بانک می¬باشد. این پژوهش در بازه زمانی مرداد تا بهمن 1392 در شعب بانک صادرات شهرستان زابل انجام شده است. جامعه آماری مورد بررسی شامل تعداد 80 نفر کارکنان رسمی و قراردادی شعب بانک صادرات شهرستان زابل می¬باشد. پژوهش حاضر از نظر نحوه گردآوری داده¬ها، پژوهش توصیفی از نوع تحلیلی است که به شکل میدانی انجام شده است. برای گردآوری داده¬ها از روش کتابخانه¬ای و میدانی استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده¬ها با توجه به ماهیت داده¬ها و مقیاس اندازه-گیری، برای دو سطح آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی(آزمون t تک نمونه¬ و آنالیز واریانس) از نرم افزار 91spss استفاده گردید. با استفاده از نتایج فرضیه¬های تحقیق و تحلیل آن¬ها تاثیر مهارت¬های ادراکی و انسانی مدیران بر سودآوری شعب بانک صادرات شهرستان زابل تایید نشد و تاثیر مهارت¬های فنی مدیران بر سودآوری شعب بانک صادرات شهرستان زابل تایید شد.

واکاوی همدید آماری تیپ های هوای ارومیه طی دهه های اخیر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  سمیه کریمی   محمد دارند

از گامهای اساسی در راه شناخت آب و هوای یک منطقه، شناسایی تیپ¬های هوای موثر بر آن است، یک تیپ هوای همدید را می¬توان مجموعه¬ای از ویژگی¬های هواشناختی دانست که در زمان معین در یک مکان خاص مشاهده می¬شود. از مطالعات مهم در این راستا، یافتن روابط میان الگوهای گردشی با تیپ¬های هوا است. اقلیم¬شناسان زیادی از زمان گذشته تا حال حاضر به شناسایی تیپ¬های ¬هوا و کشف رابطه¬ی آن¬ها با الگوهای پراکندگی فشار یا الگوهای گردشی هوا پرداخته¬اند. از مهمترین اهدافی که در این پژوهش مدنظر گرفته شده است، عبارتند از: 1- شناسایی و واکاوی تیپ¬های هوای ارومیه و وردایی بسامد رخداد آنها طی دهه¬های اخیر 2- بررسی آرایش الگوهای گردشی جوی هنگام رخنمود هر کدام از تیپ¬های هوا.با توجه به اهداف این پژوهش دو فرضیه¬ی در نظر گرفته شده است که عبارتند از: 1- طی دهه¬های اخیر تیپ¬ هوای بارشمند ارومیه بسامد رخداد کمتری از خود نشان می¬دهند. 2- هر کدام از تیپ¬های هوا تحت تأثیر آرایش و پیکربندی خاصی از الگوهای گردش جوی رخنمود دارند.برای انجام این پژوهش داده¬های روزانه¬ی 34 سنجه¬ی مختلف جوی ایستگاه همدید ارومیه طی بازه¬ی زمانی 1/1/1961 تا 30/6/2013 استفاده شد. پایگاه داده¬ای در نرم¬افزار متلب به صورت آرایش ماتریس p_(m×n) تشکیل شد که ابعاد ماتریس اصلی 40×19174 می¬باشد که 6 ستون اول آن تاریخ شمسی و میلادی است. از تجزیه و تحلیل خوشه به روش ادغام وارد استفاده شد و از 11 نمایه¬ی کنترل کیفیت پراش درون¬گروهی برای سنجش و ارزیابی خوشه¬ها به کار گرفته شد. یافته¬های این پژوهش نشان داد که طبقه¬بندی کردن تیپ¬های هوا به 7 گروه بهینه¬ترین تفکیک به حساب می¬آید چرا که پراش درون¬گروهی در تفکیک یاد شده نسبت به سایر طبقه¬بندی¬ها کمینه است. تیپ هوای دوم با میانگین روزانه¬ی بارش 6/6 میلی¬متر در هر روز بارشی و احتمال رخداد بارش 7/65 درصد، پربارش¬ترین تیپ هوایی است که ارومیه تجربه می¬کند. تیپ هوای چهارم، گرم¬ترین، خشک¬ترین و کمبارش¬ترین تیپ هوایی است که در یک سوم روزهای سال در ارومیه رخنمود دارد. شاخص رخداد آن 89/0 و با ماندگاری 9 روزه پایسته¬ترین تیپ هوا است. در مقابل تیپ هوای سوم با شاخص رخداد 43/0 و مانایی 7/1 روز، گسسته¬ترین تیپ هوای ارومیه است. این تیپ هوا با فراوانی پیایی 1/21 درصد سازگارترین تیپ هوایی است که در پی تیپ هوای دوم رخنمود دارد. شاخص تنوع روزانه¬ی تیپ¬های هوا در ماه مارس از فصل زمستان به اوج خود می¬رسد و برابر با 69/0 است درحالیکه در برخی روزهای ماههای ژوئیه و اوت شاخص تنوع برابر با صفر است و بیانگر حاکمیت قاطع تیپ هوای چهارم است. همبستگی بین بسامد رخداد ماهانه¬ی تیپ¬های هوا با مقادیر سه سنجه¬ی بارش، دما و رطوبت نسبی به لحاظ آماری در سطح اطمینان 95 درصد معناداری است و این تأییدی بر طبقه¬بندی و یافته¬های پژوهش است.

ارزیابی ژنوتیپهای گندم نان با استفاده از صفات مرفوفیزیولوژیک، شاخص های مقاومت و مارکرهای مولکولی issr
thesis دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه - دانشکده علوم انسانی 1391
  سمیه کریمی   علیرضا زبرجدی

به منظور بررسی تنوع ژنتیکی 20 ژنوتیپ مختلف گندم نان، تحقیق حاضر در سال زراعی 1390-1389 در دو بخش زراعی و مولکولی در مزرعه تحقیقاتی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه رازی اجرا شد. ارزیابی صفات زراعی، مورفولوژیکی و مقاومت به خشکی براساس طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و در دو شرایط تنش و نرمال انجام گردید. تنوع ژنتیکی علاوه بر صفات زراعی، فیزیولوژیک، مورفولوژیک با استفاده از نشانگر مولکولی issr نیز مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه واریانس و مقایسه میانگین، اختلافات بین ژنوتیپ را آشکار کرد، همچنین نتایج تجزیه واریانس مرکب نشان داد که بین دو شرایط تنش آبی و نرمال از نظر اکثر صقات تفاوت وجود دارد. تجزیه خوشه ای با استفاده از روش وارد، بر مبنای عملکرد و اجزای عملکرد، خصوصیات مورفولوژیک، فیزیولوژیک و فنولوژیک ژنوتیپ ها را در سه گروه جداگانه در شرایط تنش آبی و نرمال قرار داد. تجزیه واریانس ساده و مرکب صفات مورد بررسی در انتقال مجدد با روش محلول پاشی و فویل آلومینیوم در شرایط نرمال و تنش نشان داد بین ژنوتیپ ها اختلاف معنی دار در سطوح 1 و 5 درصد وجود دارد و ارزیابی ژنوتیپ ها از لحاظ میزان انتقال مجدد در روش محلول پاشی و فویل آلومینیوم براساس شاخص ysi نشان دهنده برتری آنها در انتقال مجدد و اختلاف کمتر وزن دانه در سطوح شاهد و محلول پاشی بود. ژنوتیپ های شماره 2، 8، 17 و 10 جزء ژنوتیپ های انتخابی از طریق شاخص های مقاومت به خشکی می باشند. شاخص های mp، sti و gmp برای گزینش ژنوتیپ هایی که در شرایط تنش و نرمال خوب عمل کرده بودند شاخص های مناسب تری بودند. تجزیه خوشه ای بر اساس داده های حاصل از نشانگر issr، ژنوتیپ ها را در چهار گروه جداگانه قرار داد که با نتایج حاصل از شاخص های مقاومت به خشکی و آزمون جوانه زنی تا حدودی مطابقت داشت.آزمون مانتل بین داده های فنوتیپی در شرایط تنش و داده های فنوتیپی در شرایط نرمال و با داده های نشانگر issr همبستگی معنی داری نشان داد که این موضوع می تواند حاکی از تطابق داده های مولکولی و زراعی باشد.

بررسی تطبیقی تحول ژئومورفولوژی آهک های کارستیک (در منطقه کرمانشاه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1387
  سمیه کریمی   شهرام روستایی

چکیده ندارد.

بررسی عوامل تاثیرگذار بر اجرای موفق بازمهندسی فرایندهای کاری در سازمانهای دولتی ایران (شهرداری اصفهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی 1387
  سمیه کریمی   علی رضاییان

چکیده ندارد.

بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر فرسودگی شغلی پرستاران زن شاغل در برخی بیمارستان های علوم پزشکی اهواز با کنترل نوبت کاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1388
  سمیه کریمی   نجمه حمید

در پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری بر فرسودگی شغلی در سه بعد خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و کفایت شخصی پرستاران مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه پرسنل کارشناس زن پرستار در بیمارستان های گلستان، رازی و ابوذر بوده است. تعداد 233 نفر از آن ها بر اساس پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش مورد ارزیابی قرار گرفتند و از بین افرادی که بر اساس پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش، نمره فرسودگی شغلی آنان یک انحراف معیار بالاتر از میانگین بود، به طور تصادفی، تعداد 30 نفر برگزیده شدند. سپس با همتا کردن وضعیت تجرد و تاهل به شیوه تصادفی به 2 گروه آزمایش و گواه تقسیم شدند. همچنین نوبت کاری نیز در نمونه گیری کنترل شده است. گروه آزمایش، 9 جلسه آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی-رفتاری دریافت کردند. نتایج حاصل از جلسات مداخله نشان داد که روش آموزشی در بهبود علایم فرسودگی شغلی موثر بوده است. تحلیل کوواریانس چند متغیری (mancova) تفاوت های معنی داری را بین دو گروه نشان داد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس در متن مانکوا بر روی میانگین نمره های خستگی هیجانی، مسخ شخصیت و کفایت شخصی نشان داد که آموزش مدیریت استرس باعث کاهش مسخ شخصیت و افزایش کفایت شخصی آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه شده است، اما این روش درکاهش خستگی هیجانی آزمودنی های گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه موثر نبوده است. همچنین نتایج دوره پیگیری نشان داد که جلسات آموزشی مدیریت استرس باعث تداوم کاهش مسخ شخصیت و افزایش کفایت شخصی بوده است اما باعث کاهش خستگی هیجانی نبوده است.