نام پژوهشگر: سعید خماری
سعید خماری کاظم قاسمی گلعذانی
کلزا (brassica napus l.) یکی از مهم ترین گیاهان دانه روغنی است که در سراسر جهان زراعت می شود. سبز شدن ضعیف گیاهچه ها و آسیب های ناشی از سرمای زمستان، از مشکلات عمده ای است که عملکرد این گیاه زراعی مهم را در مناطق شمال غرب ایران محدود می سازد. در راستای رفع مشکلات، در این پژوهش اثرات قدرت بذر و دوره خوگیری به سرما بر قابلیت تحمل دماهای یخ زدگی توسط کلزای پاییزه (رقم اوکاپی) در شرایط آزمایشگاهی و مزرعه ای مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی آزمایشگاهی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. در این آزمایش، اثرات قدرت بذر (sv2، sv1 و sv3) و دوره خوگیری به سرما (0، 14، 28 و 42 روز) بر قابلیت تحمل دماهای یخ زدگی (3-، 6-، 9- و 12- درجه سانتی گراد)، غلظت اجزای کلروفیل، حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم ?? (fv/fm)، الگوی الکتروفورزی پروتئین های محلول و ایزوزیم های هیدرولاز اسیدی و آنتی اکسیدان در گیاهچه های کلزای پاییزه مورد بررسی قرار گرفت. با کاهش قدرت توده های بذری، قابلیت تحمل دماهای یخ زدگی نیز به طور معنی داری کاهش یافت به طوری که گیاهان حاصل از بذرهای قوی (شاهد، sv1) بیشترین تحمل به یخ زدگی را در مقایسه با توده های بذری ضعیف نشان دادند. میانگین درصد گیاهچه های زنده در دماهای یخ زدگی بر اثر خوگیری به سرما به طور قابل ملاحظه ای افزایش یافت. بالاترین تحمل به یخ زدگی برای گیاهچه های حاصل از همه توده های بذری پس از 28 روز خوگیری به سرما به دست آمد. در روز بیست و هشتم خوگیری به سرما، lt50 دیسک های برگی به میزان 8/7 درجه سانتی گراد در مقایسه با تیمار عدم خوگیری کاهش یافت. گیاهچه های حاصل از بذور قوی بیشترین مقدار انواع کلروفیل را دارا بودند. کاهش معنی داری از نظر مقادیر کلروفیل a، b و a+b گیاهچه ها در طی دوره خوگیری مشاهده شد. کاهش برگشت پذیر معنی داری در نسبت fv/fm (حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم ??) برگ های گیاهچه های تولید شده از توده های بذری مختلف در طی دوره خوگیری به سرما مشاهده گردید. خوگیری به سرما موجب تغییر مقدار برخی از نوارهای پروتئینی گردید. مقادیر نوارهای 4/61، 0/39، 9/24 و 9/22 کیلودالتون در مراحل اولیه خوگیری (هفته دوم) افزایش یافت و تجمع آن ها تا آخر دوره (هفته ششم) تداوم پیدا کرد. در مقابل، مقادیر نوارهای 5/43 و 2/30 کیلودالتون در روز چهاردهم خوگیری به سرما افزایش و سپس تا پایان روز چهل و دوم کاهش پیدا کرد. فعالیت cat1 و sod1 در گیاهچه های حاصل از بذور قوی (sv1) بیشتر از گروه های بذری ضعیف (sv2 و sv3) بود. فعالیت cat1 و pox1 در برگ های کلزا پس از 14 روز خوگیری به سرما افزایش یافت. فعالیت est1، acp1 و acp2 در گیاهچه های حاصل از بذور قوی (شاهد) بیشتر از گیاهچه های حاصل از توده های بذری ضعیف بود. فعالیت ایزوزیم های استراز و اسید فسفاتاز پس از 14 روز خوگیری به سرما به حداکثر مقدار خود رسید و سپس با ادامه روند خوگیری به تدریج کاهش یافت. به منظور ارزیابی اثر قدرت بذر بر بقای زمستانی گیاهچه ها و عملکرد دانه کلزای پاییزه در مزرعه، دو آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با شش تکرار در طی سال های 1388-1386 پیاده شد. گیاهچه های حاصل از بذور قوی، سریع تر سبز کرده و با رسیدن به وزن و اندازه مطلوب تر قبل از وقوع یخبندان زمستانی، زنده مانی بهتری در طول فصل زمستان در مقایسه با گیاهچه های حاصل از بذور فرسوده نشان دادند. ثبت تاریخ های مربوط به مراحل نموی (گل دهی، نیام دهی و رسیدگی) گیاهان کرت های آزمایشی در سال های اول و دوم نشانگر تاخیر در وقوع این مراحل در گیاهان حاصل از بذور ضعیف در مقایسه با شاهد بود. گیاهان حاصل از بذور ضعیف اساسا به دلیل استقرار و زمستان گذرانی ضعیف گیاهچه ها، نیام و عملکرد دانه در واحد سطح پایین تری تولید نمودند.
زهرا رستگار سعید خماری
به منظور بررسی تاثیر قدرت بذر سویا و مواد حاصل از تراوش بذر گاوپنبه روی برخی از ویژگی های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهچه سویا آزمایشی در سال 1389 در آزمایشگاه فیزیولوژی و تکنولوژی بذر دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار انجام شد. رقم مورد استفاده رقم سازگار و غالب منطقه شمال کشور به نام dpx و تیمارهای آزمایشی شامل ایجاد 3 سطح قدرت بذر با استفاده از آزمون پیری سریع ( شاهد، 90 و 80 درصد جوانه زنی) و غلظت مواد آللوپاتیک حاصل از تراوش بذر گاوپنبه در 5 سطح (صفر، 25، 50، 75 و 100 درصد) بود. این آزمایش شامل دو بخش بررسی صفات فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهچه بود. نتایج نشان داد که سطوح مختلف فرسودگی بذر کلیه ویژگی های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی را به طور معنی داری تحت تاثیر قرار داد، ولی غلظت های مختلف عصاره، از میان صفات مورد بررسی بر درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی روزانه و متوسط جوانه زنی روزانه تاثیر معنی داری نشان نداد. میزان استفاده از ذخایر بذر، کارایی استفاده از ذخایر بذر و کسر ذخایر مصرف شده تحت تاثیر سطوح فرسودگی و غلظت های عصاره به طور معنی داری کاهش یافت، به طوری که افزایش زمان فرسودگی و غلظت عصاره به ترتیب موجب کاهش 8 و 4 درصدی استفاده از ذخایر بذر نسبت به شاهد شدند. فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانت با افزایش سطح فرسودگی و غلظت های مختلف عصاره افزایش چشمگیری نسبت به شاهد نشان داد، ولی در بررسی فعالیت آنزیم پراکسیداز مشخص شد که روند افزایش فعالیت در غلظت 75 و 100 درصد عصاره متوقف شد و روند نزولی داشت. بررسی ضرایب همبستگی نیز حاکی از این است که بین صفات درصد جوانه زنی، درصد گیاهچه عادی، طول گیاهچه، وزن خشک گیاهچه، ضریب سرعت جوانه زنی، میزان استفاده از ذخایر بذر و کارایی آن، کسر ذخایر مصرف شده و همچنین، شاخص وزنی بنیه گیاهچه همبستگی مثبتی وجود داشت، ولی این صفات با سرعت جوانه زنی روزانه و میانگین جوانه زنی روزانه همبستگی منفی داشتند. بررسی ضرایب کانونیک در این پژوهش نیز نشان داد که بین صفات بیوشیمیایی مورد بررسی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد.
سید حمید مقدم سعید خماری
به منظور بررسی اثر روش های کنترل علف های هرز بر عملکرد و اجزای عملکرد گل همیشه بهار آزمایشی در سال 1389 در مزرعه آزمایشی مرکز تحقیقات کشاورزی مشهد انجام شد. طرح آزمایشی مورد استفاده، طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار بود. تیمارهای آزمایشی شامل وجین دستی، کنترل تلفیقی (کنترل شیمیایی به وسیله علف کش گلایفوسیت به صورت تیمار پیش کاشتی و کنترل مکانیکی به وسیله بیل)، کنترل شیمیایی به وسیله علف کش ترفلان به صورت تیمار پس از جوانه زنی بین ردیف ها، کنترل شیمیایی به وسیله گلایفوسیت به صورت تیمار پیش کاشتی و در نهایت تیمار شاهد یا تیمار فاقد هر گونه روش مدیریتی علف هرز بود. نتایج نشان داد که روش های کنترل اثر معنی داری بر عملکرد گل، گلبرگ، دانه، وزن هزار دانه، تعداد کاپیتول در هر بوته، عملکرد کل گل، رنگیزه های گلبرگ های گل (بتاکاروتن،فلاوونوکساتین و لوتئین) و در نهایت بر تراکم علف های هرز نیز اثر معنی داری داشت. روش های کنترل توانست عملکرد گل و دانه را بسته به نوع روش در حدود 15 تا 35 درصد افزایش دهد و از سویی دیگر تراکم علف های هرز را بین 20 تا 70 درصد کاهش دهد که البته به نوع روش مدیریتی بستگی دارد. مهمترین علف های هرز تشخیص داده شده در این آزمایش عبارت بودند از سلمه تره، نی، پیچک، تاج خروس، علف هفت بند و گل زرد. بهترین روش مدیریتی علف-هرز در این آزمایش روش کنترل تلفیقی و وجین دستی بود، زیرا در مقایسه با شاهد توانست علف های هرز را به شکل بهتری کنترل نماید (بین 60 تا 70 درصد). اعمال روش های شیمیایی به تنهایی تاثیر قابل توجهی بر روی علف های هرز نداشتند، علی رغم اینکه معنی دار بودند. روش های شیمیایی در مقایسه با دیگر روش ها و شاهد غلظت کاروتنوئید، لوتئین و فلاوونوکساتین را بین 15 تا 25 درصد کاهش دادند و وجین دستی و کنترل تلفیقی نیز در مقایسه با شاهد از تاثیر منفی کمتری بر رنگیزه ها برخوردار بودند. لازم به ذکر است این رنگیزه ها همان مواد موثره دارویی است که در فرآوری و تولید دارو مورداستفاده قرار می گیرد.
بهمن امان پور بالانجی محمد صدقی
به منظور مطالعه اثر شدت فرسودگی و انواع پیش تیمار بذر بر روی بذور لوبیای چیتی رقم خمین، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار به اجرا درآمد. تیمارهای آزمایش شامل سه سطح فرسودگی بذر (شاهد، 90 و 80 درصد جوانه زنی) و پرایمینگ بذر (شاهد، هیدرو، اسمو، هورمون و هالوپرایمینگ) بود. به منظور ایجاد بذور با سطوح قدرت متفاوت یک آزمایش مقدماتی در دمای 40 درجه سانتی گراد به مدت 24 روز جهت تعیین سطوح مناسب فرسودگی اجرا گردید. نتایج نشان داد که اثر متقابل فرسودگی و پرایمینگ بر همه صفات فیزیولوژیک گیاهچه معنی دار بود. بیشترین درصد جوانه زنی از تیمار اسموپرایمینگ و بدون فرسودگی به دست آمد، ولی با شاهد تفاوت معنی داری نداشت. تیمار هالوپرایمینگ با سطح فرسودگی سوم بیشترین مقدار هدایت الکتریکی را نشان داد. با افزایش فرسودگی بذر، از میزان پروتئین کل کاسته شد ولی، تیمار پرایمینگ توانست میزان پروتئین را تا حدودی افزایش دهد. بررسی آنزیم های آنتی اکسیدانت حاصل از گیاهچه لوبیا نشان داد که فعالیت همه آنزیم ها با افزایش میزان فرسودگی کاهش یافته است. ولی، تیمارهای پرایمینگ تا حدود زیادی توانست فعالیت آنزیم ها نسبت به شاهد را افزایش دهد. نتایج کلی آزمایش بیانگر آن است که پرایمینگ بذور لوبیا به طور غیر مستقیم موجب افزایش قدرت بذر می شود و از طریق افزایش سرعت جوانه زنی می تواند موجب بهبود استقرار گیاهچه در مزرعه شود.
فریده عباسی شاهمرسی علی عبادی
به منظور بررسی تأثیر نیتروژن معدنی بر برخی ویژگی های فیزیولوژیک، مورفولوژیک و بیوشیمیایی یونجه رقم همدانی تحت شرایط شوری آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار و به دو صورت گلدانی و هیدروپونیک در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1389 اجرا شد. در سیستم هیدروپونیک تنش شوری در مقادیر صفر، 100، 200 میلی مولار توسط naclو تیمارهای نیتروژن با استفاده از کودهای شیمیایی نیترات پتاسیم و نیترات کلسیم در چهار غلظت صفر، 1، 2 و4 میلی مولار اعمال گردید. در آزمایشات گلدانی نیز تنش شوری در 3 سطح صفر، 100 و 200 میلی-مولار و تیمارهای نیتروژن با استفاده از اوره در چهار سطح 0، 30، 60، 90 کیلوگرم در هکتار اعمال شد. با افزایش سطوح شوری پتانسیل اسمزی، محتوای رطوبت نسبی، کلروفیل، فلورسانس کلروفیل، سطح برگ، کارآیی مصرف آب، کارآیی مصرف نیتروژن، درصد پروتئین و نیتروژن برگ، طول ریشه و ساقه، عملکرد گیاه کاهش یافت. در صورتی که مقاومت روزنه ای، میزان عناصر سدیم، کلسیم، آهن و همچنین میزان پرولین و قندهای محلول به طور معنی داری افزایش یافت. مصرف نیتروژن نیز سبب افزایش کلروفیل a، بیوماس گیاه و کارآیی مصرف آب و کاهش کارآیی مصرف نیتروژن گردید. مصرف نیتروژن نتوانست تأثیری روی این صفات در شرایط تنش شوری داشته باشد
مریم بهی مجید شکرپور
برای ارزیابی مقاومت به یخ زدگی و بررسی میزان تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های جو از لحاظ صفات مورفوفیزیولوژیک، نشانگرهای پروتئینی و مولکولی و بررسی ارتباط آن ها، 20 ژنوتیپ جو در مزرعه و گلخانه مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه واریانس صفات تنوع قابل ملاحظه ای را بین ژنوتیپ ها نشان داد. تاثیر دمای خوگیری بر روی تغییرات میزان پرولین، حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم ii، میزان کلروفیل و میزان قندهای محلول بررسی شد. سپس تیمار یخ زدگی در دماهای 4-، 7-، 10-، 13- و 16- اعمال و دمای 50% کشندگی (lt50) آن ها تعیین شد. 20 ژنوتیپ مورد بررسی در آزمایش مجزا در مزرعه کشت شد تا شاخص fsi (درصد زنده مانی در مزرعه) آن برآورد شود. نتایج بدست آمده در مجموع نشان دهنده ی وجود یک روند کاهشی در حداکثر عملکرد کوانتومی فتوسیستم ii و یک روند افزایشی در میزان قند محلول و میزان پرولین بود. در بررسی همبستگی بین صفات، همبستگی منفی و معنی داری بین شاخص مزرعه و lt50 (601/0-)، به دست آمد. همچنین بین برخی صفات مورفوفیزیولوژیک با شاخص fsiو lt50 همبستگی وجود داشت. در تجزیه خوشه ای که توسط صفات فیزیولوژیک انجام شد، ژنوتیپ های f-a1-1، f-a1-2، f-a2-11و f-grb-85-5 و ارقام صحرا، سهند، دشت و ماکوئی در یک گروه قرار گرفتند که شاخص fsi بالا و lt50 پایینی داشتند. رقم ماکوئی با داشتن 66/17- lt50= و بالاترین درصد زنده مانی در مزرعه مقاوم ترین ژنوتیپ شناخته شد. در تجزیه a-page برای پروتئین های ذخیره ای بذر، ژنوتیپ ها در تجزیه خوشه ای به 4 گروه تقسیم شدند. تجزیه issr با استفاده از 9 آغازگر، 50 نوار چند شکل در ژنوتیپ های مورد مطالعه تولید کرد. میانگین pic و mi برای کلیه آغازگرها به ترتیب 37/0 و 72/1 بدست آمد. تجزیه خوشه ای داده های مولکولی با استفاده از ضریب تشابه ژاکارد، ژنوتیپ ها را به 4 گروه متمایز منتسب کرد. نتایج گروه بندی بر اساس داده های مولکولی و پروتئینی نشان داد که بین این دو گروه بندی تطابق زیادی وجود دارد. رابطه بین نشانگرهای مولکولی و صفات مورد مطالعه از طریق تجزیه رگرسیون چندگانه بررسی شد. صفت طول سنبله با 9 نشانگر رابطه ی معنی داری نشان داد و با داشتن ضریب تبیین تصحیح شده برابر با 98/0 دارای بیشترین میزان تغییرات تبیین شده توسط نشانگرها بود. همچنین 5 نشانگر 94/0 از تغییرات fsi و همچنین 5 نشانگر مثبت 94/0 از تغییرات lt50 را تبیین کرد. بنابراین ممکن است بتوان از این نشانگرها برای انتخاب و گزینش لاین های مقاوم در برنامه های اصلاحی بهره گرفت.
ژاله حقیقت شیشوان سعید خماری
این پژوهش به منظور بررسی اثر پیش تیمار بذور سورگوم بر برخی خصوصیات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی رقم اسپیدفید در سال 1390در آزمایشگاه فیزیولوژی و تکنولوژی بذر و گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. آزمایشبه صورت فاکتوریل و بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی اجراو بذور مورد نیاز از موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج تهیه گردید. از پلی اتیلن گلایکل (peg)، نمک nacl و سالیسیلیک اسید (sa) برای پیش تیمار کردن بذور و 4 سطح شوری(mm 0، 40، 80 و 120) استفاده شد. برای تعیین بهترین زمان و غلظت پیش تیمارهای مربوطه، یک آزمایش مقدماتی جوانه زنی استاندارد، سرعت جوانه زنی و رشد گیاهچه اجرا گردید. اطلاعات حاصل در آزمون های اصلی جوانه زنی به کار رفت. جهت بررسی اثرات فاکتورهای مورد مطالعه (پیش تیمار و شوری) بر برخی از صفات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی، آزمایشی در 3 تکرار طراحی اجرا گردید. نتایج نشان دادند که پیش تیمار بذر با sa بر صفات جوانه زنی (درصد بذور زنده، درصد جوانه زنی استاندارد، سرعت جوانه زنی، وزن و طول ریشه چه، ساقه چه و گیاهچه، شاخص قدرت بذر) بیش از سایر پیشتیمارها اثر مثبت داشت. اثرات بازدارنده شوری نیز بر تمام صفات اندازه گیری شده مشاهده گردید. شوری سبب افزایش میزان پرولین در ریشه و برگ و قندهای محلول در برگ گردید اما بر تجمع قندهای محلول در ریشه اثر کاهشی داشت. پیشتیمار بذر بر میزان پرولین بی تأثیر، بر قندهای محلول ریشه اثر کاهشی و بر قندهای محلول برگ اثر افزایشی داشت. اثر پیش تیمار بر شاخص کلروفیل و هدایت روزنه ای معنی دار نبود. اما شوری سبب کاهش کلروفیل و هدایت روزنه ای گردید. روند تغییرات هدایت روزنه ای تا 9 روز پس از سبز شدن کاهشی و سپس تا روز دوازدهم افزایشی بود.این روند در شاخص کلروفیل تا روز ششم پس از سبز شدن افزایشی بود و سپس روندی ثابت و بدون تغییر داشت. پیشتیمار با sa و peg میزان عملکرد فتوسیستم دو را افزایش دادند ولی پیشتیمار با nacl مقدار fv/fm را کاهش داد. روند تغییرات fv/fm در طول زمان در سطوح شوری مختلف، متفاوت بود.در سطوح mm0 و 40 در طول زمان مقدار fv/fm افزایش یافته و سپس روندی ثابت و بدون تغییر داشت. در سطح شوریmm 80 به مرور زمان fv/fm افزایش و سپس کاهش یافت.
احمد جوادی سعید خماری
پژوهش حاضر در سال 1390 در آزمایشگاه فیزیولوژی و تکنولوژی بذر و گلخانه ی دانشکده ی کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی انجام شد. بررسی اثر فاکتورهای آزمایش بر مولفه های جوانه زنی در 4 تکرار و آزمایش های گلخانه ای در 3 تکرار انجام شد. بذور کلزای پاییزه (brassica napus l.) رقم اوکاپی از موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج تهیه گردید. تیمارهای آزمایشی نیز شامل دو سطح فرسودگی (98 و 88 درصد جوانه زنی)، شش ترکیب غلظتی از عناصر بور و کلسیم (بور: از 40 تا 480 میکرومولار و کلسیم: 5 و 15میلی مولار) و سه سطح شوری (0 ، 50 و 100 میلی مولار) بود. جهت ایجاد بذور برخوردار از سطوح قدرت متفاوت و تعیین بهترین غلظت عناصر بور و کلسیم، آزمون های مقدماتی جوانه زنی و رشد گیاهچه انجام شد. نتایج نشان داد که سطوح مختلف فرسودگی بذر و شوری اثرات بازدارنده ای بر قابلیت جوانه زنی و استقرار گیاهچه ها داشتند. با افزایش سطوح فرسودگی بذر و شوری نیز مقادیر پتاسیم، کلسیم و انواع کلروفیل گیاهچه ها کاهش، اما مقادیر سدیم و پرولین گیاهچه ها افزایش یافتند. میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز برگ گیاهچه ها با فرسودگی بذر کاهش و با شورتر شدن محیط افزایش نشان داد. با کاهش قدرت بذور در محیط شور، درصد جوانه زنی بذور، شاخص طولی قدرت، درصد سبز شدن و تعداد برگ گیاهچه های کلزا به طور معنی داری کاهش یافت. مقادیر پتاسیم، کلروفیلa و پرولین گیاهچه های بدست آمده از بذور ضعیف نیز در سطوح مختلف شوری کاهش معنی داری را نشان دادند. افزودن هر دو غلظت تکمیلی عنصر بور و غلظت سه برابری عنصر کلسیم به محلول غذایی سبب بهبود اثرات سوء ناشی از فرسودگی بذر از نظر سرعت جوانه زنی بذور و سبز شدن گیاهچه ها گردید. استفاده از غلظت های تکمیلی عناصر بور و کلسیم اثر بهبود دهنده-ای بر قابلیت جوانه زنی بذور کلزا در محیط شور نداشت، اما در محیط گلدانی سبب افزایش تعداد برگ گیاهچه های کلزا شد. غلظت های شش و دوازده برابر عنصر بور و سه برابر عنصر کلسیم در سطوح شوری 50 و 100 میلی مولار سبب افزایش مقادیر پتاسیم و انواع کلروفیل گیاهچه ها، و کاهش میزان سدیم گیاهچه ها گردید. مقدار کلسیم گیاهچه ها تنها در حضور غلظت تکمیلی کلسیم افزایش یافت. مقادیر پرولین و فعالیت آنزیم پراکسیداز گیاهچه های کلزا در حضور نمک با افزودن غلظت های شش و دوازده برابر عنصر بور به محلول غذایی در مقایسه با شاهد افزایش یافت، اما غلظت سه برابر عنصر کلسیم اثر معنی داری بر صفات مذکور نداشت.
امیر مشتاقی خاوران سعید خماری
پژوهش حاضر در سال 1390 در آزمایشگاه فیزیولوژی و تکنولوژی بذر وگلخانه ی دانشکده ی کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی انجام شد. بررسی اثر فاکتورهای آزمایش بر مولفه های جوانه زنی در 4 تکرار و آزمایش های گلخانه ای در 3 تکرار انجام شد. بذور سویا (glycine max (l.) merr.) رقم l17 از شرکت دانه های روغنی پارس آباد اردبیل تهیه گردید. در این آزمایش سه عامل اندازه، قدرت و پرایمینگ بذر در نظر گرفته شد. عامل اندازه در چهار سطح (شاهد، درشت، متوسط و ریز)، فرسودگی در سه سطح (شاهد، سطح اول فرسودگی و سطح دوم فرسودگی) و پرایمینگ نیز در سه سطح (شاهد، هیدرو- و هالو- پرایمینگ) مورد بررسی قرار گرفت. توده بذری بر اساس وزن هزار دانه به سه اندازه درشت، متوسط و ریز جدا شدند. بخشی نیز به عنوان شاهد از توده بذری در نظر گرفته شد. جهت ایجاد بذور برخوردار از سطوح قدرت متفاوت و تعیین بهترین زمان و غلظت پیش تیمار، آزمون های مقدماتی جوانه زنی و رشد گیاهچه انجام شد. نتایج نشان داد که اثر اندازه بذر بر اکثر صفات جوانه زنی و استقرار گیاهچه های سویا معنی دار بود، اما درصد بذور زنده و سبز شدن گیاهچه ها تحت تأثیر اندازه بذر قرار نگرفت. اندازه بذر بر مقدار کلروفیل b و قند محلول گیاهچه ها نیز اثر معنی دار نداشت. فرسودگی اثر بازدارنده ای بر قابلیت جوانه زنی و استقرار گیاهچه های سویا داشت. با افزایش سطوح فرسودگی کلیه شاخص های جوانه زنی بذور سویا کاهش یافت به طوری که بذور قوی (شاهد) بیش ترین و بذور ضعیف (سطح سوم فرسودگی) کم ترین میزان این شاخص ها را دارا بودند. درصد سبز شدن گیاهچه های سویا تحت تأثیر پیش تیمار بذر قرار نگرفت، اما سایر شاخص ها جوانه زنی با پیش تیمار بذر بهبود یافت. پیش تیمار نمک در مقایسه با پیش تیمار آبی اثر بهبود دهنده بیش تری بر شاخص های جوانه زنی داشت. با افزایش فرسودگی مقدار کلروفیل a، b، قند محلول و پروتئین گیاهچه ها کاهش یافت، اما پیش تیمار بذر موجب بهبود مقدار این صفات شد که اثر بهبود دهندگی پیش تیمار نمک بیش تر بود. اثر متقابل سه جانبه عامل های آزمایش بر هیچ یک از صفات مورد بررسی معنی دار نگردید.
محمد سلطانی نژاد سعید خماری
پژوهش حاضر در سال 1390 در آزمایشگاه فیزیولوژی و تکنولوژی بذر دانشکده ی کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی انجام شد. بررسی اثر فاکتورهای آزمایش بر مولفه های جوانه زنی در 3 تکرار انجام شد. تیمارهای آزمایشی نیز شامل دو سطح فرسودگی (96 و 80 درصد بذور زنده)، پنج سطح تنش شوری و اسمزی (شاهد، پتانسیل آبی 3/0- و 6/0- مگاپاسکال تحت تنش شوری و پتانسیل آبی 3/0- و 6/0- مگاپاسکال تحت تنش اسمزی) و سه سطح پیش تیمار (شاهد، پیش تیمار هورمونی و پیش تیمار آبی) بود. جهت ایجاد بذور برخوردار از سطوح قدرت متفاوت و تعیین بهترین زمان پیش تیمار، آزمون های مقدماتی جوانه زنی و رشد گیاهچه انجام شد. اطلاعات حاصل در آزمون های اصلی جوانه زنی به کار رفت. نتایج نشان داد که افزایش سطح فرسودگی بذر و تنش شوری و اسمزی اثرات بازدارنده ای بر قابلیت جوانه زنی، درصد بذور زنده، سرعت جوانه زنی، شاخص طولی قدرت، وزن خشک و طول گیاهچه داشتند. اثر پیش تیمار بر درصد بذور زنده و وزن خشک گیاهچه معنی دار نبود، اما درصد و سرعت جوانه-زنی، شاخص طولی قدرت و طول گیاهچه را افزایش داد. با افزایش سطح فرسودگی بذور و همچنین سطح تنش های شوری و اسمزی میزان کلروفیل a و b در گیاهچه کاهش یافت در حالی که پیش تیمار اثر بهبود دهنده ای بر میزان کلروفیل a و b گیاهچه داشت. پیش تیمار بر مقدار پرولین و فعالیت آنزیم پراکسیداز گیاهچه های گلرنگ اثر معنی داری نداشت در حالی که با افزایش سطح تنش شوری و اسمزی، مقدار پرولین و فعالیت ویژه آنزیم پراکسیداز گیاهچه های گلرنگ افزایش داشت. افزایش سطح فرسودگی بذور باعث کاهش در فعالیت آنزیم پراکسیداز شد در حالی که میزان پرولین گیاهچه ها را افزایش داد.
مهدی یوسفی نیا امید سفالیان
جو یکی از مهم ترین محصولات زراعی است. شوری یکی از مهم ترین عوامل کاهش رشد گیاهان در مناطق خشک و نیمه خشک می باشد. به منظور بررسی اثر شوری بر رشد جو، 10 ژنوتیپ از این گیاه مورد مطالعه قرار گرفتند. ژنوتیپ ها به روش هیدروپونیک کشت شدند و به مدت 10 روز در سه سطح شاهد، 50 و 100 میلی مولار تحت تنش قرار گرفتند. پروتئین های ذخیره ای بذر ژنوتیپ ها استخراج شد و الگوی الکتروفورزی آن ها مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان داد با افزایش شوری، رشد گیاهچه ها کاهش یافت. شوری باعث کاهش پایداری غشاء شد. در اثر شوری، میزان قند ها و پروتئین های محلول افزایش یافت. با افزایش شوری، جذب یون سدیم افزایش یافت و مانع از ورود یون پتاسیم شد و نسبت پتاسیم به سدیم کاهش یافت. در بیشتر ژنوتیپ های مورد بررسی میزان کلروفیل a و b و کارتنوئید ها کاهش یافت ولی در برخی ژنوتیپ ها میزان رنگیزه ها با افزایش شوری افزایش یافت. با افزایش شوری میزان فلورسانس افزایش می یابد. ژنوتیپ ها از لحاظ میزان فلورسانس در زمان های مختلف و کارایی فتوسیستم ii دستگاه فتوسنتزی با یکدیگر متفاوت بودند. ژنوتیپ ها از نظر پروتئین های ذخیره ای، تنوع پایینی داشتند و همبستگی کمی بین الگوی الکتروفورزی با صفات مورفولوژیک و فیزیولوژیک مشاهده شد. نتایج آزمایش نشان داد که ارقام دشت و لیسیوی و لاین 4، نسبت به سایر ژنوتیپ ها، مقاومت بیشتری به شوری داشتند. رقم سهند نیز بیشترین حساسیت به شوری را از خود نشان داد.
عفت قوی عزم محمد صدقی
به منظور بررسی اثر سختی بذر بر کیفیت بذور حاصل از نواحی مختلف گل آذین همیشه بهار آزمایشی در سال زراعی 91-90 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده دانشگاه محقق اردبیلی در قالب طرح پایه بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. تیمارها شامل دو عامل سختی و موقعیت بذر در گل آذین بود. سختی بذر در سه سطح به صورت تیمار با cacl2 و آب مقطر و شاهد و موقعیت بذر شامل نواحی داخلی و بیرونی گل آذین بود. برای این منظور بذور طی 2 مرحله سخت و در مزرعه کاشته شدند. در مرحله 50% گلدهی نمونه گیری جهت سنجش کاروتنوئیدهای گلبرگ همیشه بهار انجام گرفت. در مرحله برداشت، بذور از 2 ناحیه بیرونی و درونی طبق جمع آوری و جهت انجام آزمون جوانه زنی استاندارد و رشد گیاهچه به آزمایشگاه انتقال داده شدند. نتایج نشان داد که بیشترین میزان بتاکاروتن (86/3 درصد) در سخت کردن بذر با cacl2 به دست آمد. در آزمون جوانه زنی استاندارد نتایج نشان داد که در هر 3 سطح سخت کردن بذر، بذرهای موجود در قسمت بیرونی گل آذین دارای بیشترین درصد جوانه زنی (98%)، سرعت جوانه زنی (99/3 بذر در روز)، طول لپه (55/1 سانتی متر)، وزن خشک گیاهچه (067/0 گرم) و وزن خشک باقی مانده (153/0 گرم) بودند و بیشترین وزن تر گیاهچه (999/0 گرم)، وزن تر باقی مانده (981/0 گرم)، طول ریشه چه (24/4 سانتی متر) و طول ساقه چه (27/4 سانتی متر) مربوط به بذور واقع شده در قسمت بیرونی گل آذین در تیمار سخت کردن با cacl2 بود. در آزمون فرسودگی در هر 3 سطح سخت کردن بذر، بذرهای موجود در قسمت بیرونی گل آذین دارای بیشترین درصد جوانه زنی (92%)، سرعت جوانه زنی (79/3 بذر در روز)، طول ریشه چه (26/4 سانتی متر)، طول لپه (59/1 سانتی متر)، وزن تر باقی مانده (998/0 گرم) و وزن خشک باقی مانده (138/0 گرم) بودند. بیشترین طول ساقه چه (95/3 سانتی متر)، بیشترین وزن تر گیاهچه (985/0 گرم) و وزن خشک گیاهچه (058/0 گرم) مربوط به بذور واقع شده در قسمت بیرونی گل آذین در تیمار cacl2 مشاهده شد.در آزمون سرما، تیمار سخت کردن بذر و موقعیت بذر در گل آذین در بذور پیش سرمادهی شده همیشه بهار تأثیر معنی داری بر روی درصد جوانه زنی، سرعت جوانه زنی، طول ساقه چه، طول لپه، وزن تر گیاهچه، وزن تر باقی مانده، وزن خشک گیاهچه و وزن خشک باقی مانده داشتند. در آزمون جوانه زنی استاندارد بعداز انبارداری بیشترین درصد جوانه زنی (96%) و سرعت جوانه زنی (91/3 بذر در روز) مربوط به بذور بیرونی گل آذین بود. بیشترین طول ساقه چه (79/4 سانتی متر)، طول ریشه چه (71/5 سانتی متر)، وزن تر باقی مانده (908/0گرم)و وزن خشک گیاهچه (016/0 گرم) مربوط به بذور واقع شده در قسمت بیرونی گل آذین در تیمار با cacl2 بود. بود. بیشترین وزن تر گیاهچه (178/0 گرم) و وزن خشک باقی مانده (061/0 گرم) مربوط به بذور واقع شده در قسمت بیرونی گل آذین در تیما با آب مقطر بود.
امیر علیپورسودمند سعید خماری
آگاهی از ویژگی های بذر علف های هرز می تواند نقش مهمی در کنترل علف های هرز داشته باشد. این آزمایش به منظور مطالعه تاثیر شرایط رشد و نمو گیاه مادری بر خصوصیات بذر خردل وحشی در سال 1390 در دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. از این رو بذور رسیده خردل وحشی از دو ارتفاع مختلف کانوپی گیاه مادری (یک دوم بالایی و یک دوم پایینی) از سه شهر اردبیل، سراب و پارس آباد طی ماه های تیر و مرداد جمع آوری شدند. برای آزمایش تاثیر نیتروژن، بذر خردل وحشی در چهار سطح 0، 50، 100 و 150 کیلوگرم نیتروژن در هکتار و سه تکرار کشت شد. همچنین، برای ارزیابی تاثیر رژیم رطوبت، بذر خردل وحشی در گلدان هایی با دوره های آبیاری 10، 7 و 5 روز طی گلدهی در سه تکرار انجام شد. نتایج نشان داد که بذور خردل وحشی رسیده شده در محل های سرد (سراب و اردبیل) نسبت به محل های گرم (پارس آباد) درصد جوانه زنی، سرعت و متوسط زمان جوانه زنی کمتر و درصد خواب و وزن بیشتری داشتند. موقیعت بذور روی گیاه مادری تاثیر بر صفات فوق نداشت. استفاده از سطوح مختلف کود نیتروژن باعث افزایش وزن و خواب بذور، کاهش جوانه زنی بذور نسبت به تیمار شاهد (بدون کود) شد. البته بین سطوح کود تفاوت معنی داری در صفات فوق وجود نداشت. وجود استرس خشکی طی رسیدگی بذور خردل وحشی، سرعت و درصد جوانه زنی آنها را افزایش ولی خواب و متوسط زمان جوانه زنی بذور را کاهش داد.
زینب سعادتی بهروز اسماعیل بور
از زمان وجود بشر در کره خاکی سبزی از مهمترین منابع تامین غذای انسان بشمار می رود. امروزه نیز افزایش دانش صحیح در رابطه با تغذیه براساس طعم و مزه، سلامت و کیفیت غذاها گسترش یافته است و اهمیت مصرف سبزی ها بعنوان یکی از اجزاء مهم یک رژیم غذایی سالم در حال افزایش است. این گیاهان بدلیل دارا بودن خاصیت آنتی اکسیدانی، ویتامین ها، املاح معدنی، مواد سلولزی، اسید های آلی، روغن های اتر دار و مواد ضد باکتریایی جایگاه ویژه ای از نظر ارزش فیزیولوژیکی دارند. طبق بررسی های انجام شده 46درصد از ویتامین a موردنیاز بدن از سبزی ها تامین می شود. جعفری با نام علمی petroselinum crispum mill.گیاهی متعلق به تیره آمبلیفراسه است. جعفری گیاهی دو ساله است که در سال اول تولید برگهای سبز و ترد می کند که از آنها بعنوان سبزی استفاده می شود. ریشه جعفری ظریف و نازک ولی محکم است و عمق نفوذ آن زیاد است (تا عمق 160سانتی متر). از مجموع حجم ریشه حدود50 درصد آن در عمق 20 سانتی متر، 30 درصدآن در عمق 50 سانتی متر و 20 درصد بقیه در عمق 80 تا 120سانتی مترخاک قرار دارند. ارتفاع این بوته (روزت) به 30 سانتی متر می رسد. درسال دوم بوته ها تولید ساقه گل دهنده عمودی و گوشه دار با ارتفاع 60 سانتی متر می کند. طول دوره رویش آن کوتاه است شکل برگها در سال اول و دوم متفاوت است، در سال دوم رنگ برگها تیره تر شده و مقداری چین و چروک در آن ایجاد می شود. قبل از گلدهی برگها صاف بوده و فاقد طعم تند است اما در سال دوم برگها چروکیده و تند می شوند. شکل برگها و رشد و نمو جعفری بستگی به عوامل محیطی دارد. در انتهای ساقه گل دهنده گلها بصورت چتر نمایان می شود. رنگ گلها زرد مایل به سبز است. بذر جعفری ریز بوده و به رنگ سبز مایل به خاکستری است و طول آن 2 تا 3 میلی متر بوده و دارای بوی مخصوصی می باشد و وزن هزاردانه آن 2-5/1 گرم است. بذر جعفری دیر جوانه زده و جوانه زنی آن 20 تا 25 روز طول می کشد و روند رشد بوته نیز کند است(دانشور، 1378). در میان تنش های غیر زیستی تنش خشکی یکی از مهم ترین تنش هاست که رشد و توسعه گیاه را محدود کرده و در نهایت عملکرد را کاهش می دهد. بنابراین توزیع و پراکنش گیاهان در سرتاسر دنیا تا حدود زیادی متاثر از میزان آب می باشد. کشور ما ایران نیز در بخشی از کره زمین قرار گرفته است که نزولات جوی در بسیاری از نقاط آن نیاز آبی گیاهان را تامین نمی کند و برای تولید عملکرد رضایتبخش باید کمبود آب از طریق آبیاری تامین گردد. تنش خشکی ممکن است از فعالیت ناکافی یا بیش از حد آب در محیط گیاه بوجود آید. معمولاً تنش خشکی زمانی اتفاق می افتدکه آب در دسترس خاک کاهش یافته و شرایط اتمسفری باعث از دست دهی مداوم آب بوسیله تبخیر و تعرق می شود (جلیل و همکاران،2008). -پیشتیمار جوانه زنی و رشد سریع گیاهچه در گیاهان یکساله از عوامل موثر بر استقرار گیاهچه است.اعمال تیمارهای پیش از کاشت، برای تسریع، همزمانی جوانه زنی ، استقرار قوی گیاهچه، تحریک رشد رویشی و عملکرد محصولات در بسیاری از محصولات مثل گندم (اکبال و اشرف،2007)، نخود (کائور و همکاران، 2002)، و هویج ( بریسکو ، 2005) استفاده شده است. در گونه های مختلفی از گیاهان استفاده از تیمارهای پیش از کشت باعث مقاومت به پاتوژن ها، حشرات و تنش های غیرزیستی شده است (بکرز و کونراس، 2007). این تیمار بذرها می تواند جوانه زنی و یکنواختی ظهور گیاهچه را بویژه در شرایط نامساعد محیطی و تنش های غیرزیستی مثل دمای بالا و پایین ( بریسکو، 2005؛پریرا و همکاران، 2009 )، کمبود آب ( بریسکو، 2005؛ حسین و همکاران2008؛ بهنام نیا و همکاران، 2009) یا شوری (صدقی و همکاران،2010؛ سیورتیپ و همکاران، 2005) بهبود بخشد. کارایی مواد مختلف پیش تیمار با شرایط تنش مختلف و گونه های مختلف محصولات متفاوت است (اشرف و فولاد، 2005). - اسید سالسیلیک اسم اسید سالسیلیک از کلمه سالیکس ، نام علمی درخت بید گرفته شده است. هم سرخپوستان آمریکایی و هم مصریان باستان می دانستند که برگها و تنه درخت بید می تواند بعنوان یک برطرف کننده درد و تب بر استفاده شود. استیل اسید سالیسیلیککه بطور تجاری بعنوان آسپرین شناخته شده است، یکی از بهترین «ترکیبات ضد تنش» است که توسط بشر شناخته شد.اسید سالیسیلیک (ارتوهیدروکسی بنزوئیک اسید) یک فنل گیاهی است که دارای یک حلقه آروماتیک همراه با یک گروه هیدروکسیل یا مشتقات فعال آن می باشد.اسید سالیسیلیک یک هورمون گیاهی است که در سراسر سلسله گیاهی بطور وسیعی شناخته شده است و در بیش از 34 گونه گیاهی یافت شده است. اسید سالیسیلیک بوسیله سلولهای ریشه تولید شده و در تنظیم فرآیند های فیزیولوژیکی مختلف مثل رشد، تکامل گیاه، جذب یون، فتوسنتز، جوانه زنی ، نفوذ پذیری غشا، تنفس میتوکندریایی، بسته شدن روزنه ها، انتقال مواد، سرعت رشد و سرعت فتوسنتز نقش محوری ایفا می کند (شاکرووا و ساهابوتدینوا،2003). اسید سالیسیلیک باعث تولید مواد فنولی می شود که در دیواره سلولی بعنوان یک مانع در برابر هدررفت رطوبت عمل کرده و مانع انتشار بیشتر بیمارگر می شود. فنولیک ها بطور ذاتی در گیاهان نقش آنتی اکسیدانی داشته و باعث به دام انداختن رادیکال های آزاد تولید شده توسط فرآیند اکسیداسیون می شوند (بورگوئرز و همکاران، 2007). - پاکلوبوترازول یک دسته از تنظیم کننده های رشد که امروزه توجه زیادی را به خود جلب کرده اند تریازول ها هستند. این ترکیبات هم نقش قارچکشی دارند و هم بعنوان تنظیم کننده رشد استفاده می شوند (فلچر و همکاران،2000). پاکلوبوترازول یکی از مهم ترین و کاربردی ترین مواد کند کننده ی رشد مربوط به گروه تریازولهاست که بیوسنتز جیبرلین را تا حدود زیادی محدود می نماید . از روش های متداول کاربرد پاکلوبوترازول محلول پاشی و کاربرد خاکی است (داویس و همکاران ،1988) اسید آسکوربیک از نظر شیمیایی از مشتقات قندها است و بیوسنتز آن از گلوکز و گالاکتوز و یا مشتقات آنها انجام می شود. اسید آسکوربیک از اجسام احیا کننده قوی به شمار می رود و با از دست دادن دو اتم هیدروژن به دهیدروآسکوربیک اسید تبدیل می شود. دهیدرو آسکوربیک اسید نیز دارای خواص ویتامین c است. بنابراین به نظر می رسد که عوامل شیمیایی فعال ویتامین c گروه دی انول باشد، که می تواند به دو صورت اکسید شده و احیا شده وجود داشته باشد. اسید آسکوربیک در فرآیند های رشد گیاه از جمله تقسیم سلولی، گسترش دیواره سلولی و سایر پدیده های رشدی نقش دارد (پینوکچی و فویر، 2003).اسید آسکوربیک یکی از مهم ترین آنتی اکسیدانهایی است که به فراوانی در گیاهان وجود دارد و بطور معمول غلظت آن در برگ ها بیشتر از قسمت های دیگر گیاهان بوده و 10-5 برابر بیشتر از گلوتاتیون است (اسمیرنوف، 2005). گزارش های متعددی مبنی بر اثر مثبت اسید آسکوربیک بر جنبه های مختلف فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی گیاهان مختلف وجود دارد، ازجمله می توان به گزارش هایی بر روی نخود (بلتاگی، 2008) در خصوص افزایش پارامتر های رشد بر روی آفتابگردان (السیدی و همکاران، 2011) اشاره کرد. اسید آسکوربیک درون زا با کاربرد خارجی اسید آسکوربیک از طریق محیط ریشه (چن و گالی، 2004) یا بصورت محلول پاشی و یا پیش تیمار کردن بذور افزایش می یابد. کاربرد خارجی اسید آسکوربیک پیش از انبار داری سبب افزایش نگهداری ویژگی های فیزیولوژیکی و کاهش زوال بذر قهوه در طول مدت انبار داری می شود (بریسکو، 2005).فواید رشدی ایجاد شده توسط اسید آسکوربیک ممکن است بدلیل فعالیت آنتی اکسیدانی این ماده باشد که گیاهان را از آسیب ناشی از تنش غیر زیستی محافظت می کند (اسمیرنوف، 2005). با توجه به بررسی منابع ذکر شده فوق و نظر به اینکه جعفری به عنوان یکی از سبزی های پرمصرف در جیره غذایی انسان از اینرو تحقیق حاضر به منظور نیل به اهداف زیر در گروه علوم باغبانی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. 1- ارزیابی تاثیر تنش خشکی بر رشد و شاخص های فیزیولوژیک جعفری 2- بررسی تاثیر پیش تیمار بر رشد و شاخص های فیزیولوژیک جعفری - تهیه بذور و مواد شیمیایی بذر جعفری مورد استفاده در این آزمایش، از شرکت پاکان بذر اصفهان تهیه گردید. مواد شیمیایی اسید سالیسیلیک ، پاکلوبوترازول و اسید آسکوربیک از محصولات شرکت سیگما خریداری شد. این آزمایش بصورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار اجرا شد که فاکتور های مورد آزمایش شامل فاکتور اول : تنش خشکی در سه سطح آبیاری کامل، تنش خشکی 50 درصد و 25 درصد ظرفیت مزرعه و فاکتور دوم : پیش تیمار با سه ماده شیمیایی اسید سالیسیلیک ، پاکلوبوترازول و اسید آسکوربیک هر کدام با سه غلظت 0، 100 و 200 میلی گرم بر لیتر بود. در ابتدا بذور هم اندازه جعفری با هیپوکلرید سدیم یک درصد به مدت 5 دقیقه ضدعفونی شده و پس از سه با شستشو با آب مقطر، با غلظت های 100 و 200 میلی گرم بر لیتر از اسید سالیسیلیک، پاکلوبوترازول و اسید آسکوربیک به مدت 24 ساعت داخل پتری دیش های حاوی یک کاغذ صافی واتمن پیش تیمار شدند. پس از پیش تیمار بذور شسته شده و تا رسیدن به رطوبت اولیه در دمای اتاق خشک شدند. - اعمال تنش خشکی برای این منظور ابتدا بافت خاک، چگالی ظاهری خاک، رطوبت خاک در نقطه پژمردگی، ظرفیت مزرعه و آب قابل نگهداری خاک به شرح زیر تعیین شده، سپس تنش خشکی اعمال گردید. وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی پس از برداشت بوته ها از ارتفاع 4-3 سانتی متر سطح خاک گلدان، وزن تر بخش هوایی با دقت 001/0 گرم اندازه گیری شد. سپس اندام هوایی هر گلدان درون پاکت هایی بطور جداگانه در داخل آون در دمای 78 درجه سانتیگراد به مدت 24 ساعت خشک شدند. توزین بوته های خشک شده بوسیله آون نیز با دقت 001/0 گرم انجام شد. ریشه های داخل هر گلدان با دقت درآورده شده و کاملاً شسته شدند. وزن تر ریشه با دقت 001/0 محاسبه شد و برای محاسبه وزن خشک ریشه در دمای 78 درجه سانتیگراد به مدت 24 ساعت داخل آون قرار گرفتند و وزن تر پس از درآوردن ریشه ها از آون اندازه گیری شد. جهت ارزیابی اثر پیش تیمار در شرایط تنش خشکی بر سیستم فتوسنتزی گیاه از پارامتر های کلیدی فلورسانس کلروفیل استفاده شد. در اواسط مرحله رویشی از هر تیمار سه گلدان و از هر گلدان یک برگ از قسمت میانی گیاه انتخاب و فلورسانس آن ثبت گردید. میزان فلورسانس کلروفیل با استفاده از دستگاه کلروفیل فلورومتر (os-30pusa) قرائت شد که در ابتدا حدود 30 دقیقه با استفاده از گیره های مخصوص دستگاه سازگاری به تاریکی روی برگها انجام گرفت. این گیره ها دارای شکل ویژه ای هستند که دیود دستگاه به راحتی روی آن ها محکم می شود. گیره ها دارای دریچه هایی هستند که با بستن آن، قسمت مورد نظر برگ در تاریکی قرار می گیرد. پس از آن دیود به گیره متصل شده و سپس دریچه گیره باز شده و داده ها قرائت می شوند. استخراج پرولین با استفاده از روش بیتز و همکاران (1973) صورت گرفت. برای این منظور 8 هفته پس از اعمال تنش تعدادی از برگ های میانی بصورت تصادفی از هر گلدان برداشت شد. بلافاصله بعد از جدا شدن برگ از گیاه در داخل فویل آلومینیومی پیچیده شد و درون ظرف پر از یخ قرار گرفت تا تمام فعالیت های آنزیمی در همان حال متوقف گردند. سپس نمونه ها داخل یخ به آزمایشگاه منتقل شد و تا زمان اندازه گیری در یخچال با دمای70- درجه سانتی گراد نگهداری شد. محتوای پرولین آزاد در برگها طی مراحل زیر تعیین گردید. روش استخراج پروتئین ابتدا 100 میلی گرم از هر نمونه را برای هر تکرار وزن کرده و در هاون چینی کوچک قرار داده شدند. سپس مقداری ازت مایع روی آن ریخته و تا حد پودر شدن کوبیده شدند. سپس 1 میلی لیتر بافر استخراج به آن اضافه کرده و مخلوط حاصله را درون اپندروف 2 میلی لیتری ریخته و مشخصات نمونه روی آن نوشته شد و بلافاصله لوله ها داخل یخ گذاشته شدند (لازم به توضیح است که تمام مراحل روی یخ انجام گرفت) و به مدت 1 ساعت در یخ ماندند. سپس نمونه ها با استفاده از سانتریفیوژ (10000 دور بر دقیقه در دمای c?4) به مدت 10 دقیقه سانتریفیوژ شدند و قسمت بالائی را برداشته و داخل اپندورف دیگر ریخته و مشخصات نیز به لوله جدید منتقل شدند. این نمونهها برای تعیین مقدار کمی پروتئین ها به روش براد فوردمورد استفاده قرار گرفتند. تجزیه آماری داده های مربوط به آزمایش با استفاده از نرم افزار آماری sas تجزیه شده و مقایسه میانگین تیمارها نیز با آزمون چند دامنه ای دانکن در سطح احتمال 5 درصد صورت گرفت. نمودارها نیز با استفاده از نرم افزار excel رسم شد.نتایج حاصل از تجزیه واریانس تاثیر تنش خشکی و پیش تیمار بر شاخص های رشد جعفری(جدول 3-1) نشان داد که اثر تنش خشکی بر صفات وزن خشک بوته و ریشه در سطح احتمال یک درصد و برارتفاع و وزن تر بوته در سطح احتمال پنج درصد معنی دار شد و برای صفات سطح برگ و تعداد انشعاب معنی دار بدست نیامد. اثر پیش تیمار بر صفات ارتفاع بوته، وزن تر و خشک بوته و وزن خشک ریشه در سطح احتمال یک درصد و تعداد انشعاب در سطح احتمال پنج درصد معنی دار شد و برای صفت سطح برگ معنی دار بدست نیامد. همچنین اثر متقابل تنش خشکی و پیش تیمار تنها برایارتفاع بوته در سطح یک درصد و برای صفات وزن خشک ریشه و سطح برگ در سطح احتمال پنج درصد معنی دار بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس تاثیر تنش خشکی و پیش تیمار بر شاخص های فیزیولوژیک جعفری (جدول 3-2) نشان داد که تاثیر تنش خشکی بر صفات میزان پروتئین محلول، در سطح احتمال 1 درصد و برای صفات میزان پرولین برگ، هدایت روزنه ای و محتوای کلروفیل a برگ در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود و برای صفات محتوای فسفر و پتاسیم، کلروفیل b و کاروتنوئید برگ معنی دار نبود. تاثیر پیش تیمار بذر نیز بر صفات هدایت روزنه ای برگ و محتوای پتاسیم برگ در سطح احتمال 1 درصد و برای شاخص های میزان پرولین ومحتوای کلروفیل a برگ در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود و برای صفات میزان پروتئین، فسفر، کلروفیل b و کاروتنوئید برگ معنی دار بدست نیامد. همچنین، اثر متقابل تنش خشکی و پیش تیمار بذر برای شاخص های هدایت روزنه ای و محتوای کلروفیل a برگ در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود. نتایج حاصل از تجزیه واریانس شاخص های فلورسانس کلروفیل (جدول 3-3) نشان داد که اثر تنش خشکی بر تمام شاخص های فلورسانس کلروفیل معنی دار بوده و اثر پیش تیمار نیز بر فلورسانس حداکثر، متغیر و عملکرد کوانتوم معنی دار بدست آمد. همچنین اثر متقابل تنش خشکی در پیش تیمار بذور برای صفات فلورسانس حداکثر، فلورسانس متغیر و پتانسیل عملکرد کوانتوم در سطح احتمال یک درصد معنی دار بود.
هادی قمری سعید خماری
به منظور بررسی اثرات سطوح نانو اکسید روی و حضور نمک در بستر بذور یک رقم کلزا (اکاپی) بر قابلیت جوانه زنی و رشد گیاهچه ها، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه های دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی در سال 1391 انجام شد. تیمارها شامل پنج غلظت نانو اکسید روی (0، 3/0، 6/0، 2/1 و 8/1 میلی مولار) و چهار سطح شوری (0، 50، 100 و 150 میلی مولار کلرید سدیم) بود. نتایج نشان داد که شوری اثر بازدارنده بر قابلیت جوانه زنی، رشد و شاخص های قدرت گیاه چه ها داشت، در حالی که نانو اکسید روی با افزایش میانگین این شاخص ها اثرات تنش شوری را کاهش داد. با افزایش سطوح شوری مقادیر پتاسیم، کلسیم، نسبت پتاسیم به سدیم و نسبت کلسیم به سدیم گیاه-چه ها کاهش، اما مقدار سدیم گیاه چه ها افزایش یافت. نانو اکسید روی بالعکس مقادیر پتاسیم، کلسیم، نسبت پتاسیم به سدیم و نسبت کلسیم به سدیم گیاه چه ها را افزایش و مقدار سدیم گیاه چه ها را کاهش داد. شوری میزان پروتئین کل گیاه چه ها را کاهش، ولی فعالیت آنزیم های آسکوربات پراکسیداز، گایاکول پراکسیداز و کاتالاز را افزایش داد. نانو اکسید روی مقدار پروتئین کل گیاه چه ها را کاهش، فعالیت آنزیم آسکوربات پرکسیداز را افزایش، فعالیت آنزیم کاتالاز و گایاکول پراکسیداز را در شرایط غیر شور افزایش داد. در غلظت-های دوم و سوم شوری، فعالیت آنزیم های کاتالاز و گایاکول پراکسیداز بدون تغییر معنی دار بوده و در سطح چهارم شوری فعالیت آنزیم های کاتالاز (به جز در غلظت پنجم نانو اکسید روی) و گایاکول پراکسیداز کاهش یافت. در میان تیمارهای نانو اکسید روی بکار رفته تیمار 6/0 میلی مولار بهترین کارایی را در کاهش اثرات ناشی از تنش شوری بر صفات اندازه گیری شده داشت. بنظر می رسد با بکارگیری نانو کودها ضمن کاهش آلودگی محیط زیست می توان از اثرات مضر تنش ها کاست و با افزایش قدرت گیاهان توانایی آن ها برای مقابله با شرایط نامساعد را افزایش داد تا ضمن استفاده بیشتر و بهتر از منابع محیطی بتوان بر کمیت و کیفیت محصولات زراعی افزود.
سمیه عظیمی سدابه جهانبخش
برای ارزیابی تحمل تنش دمای پایین و تنوع ژنتیکی در گیاه پنبه و ارتباط آن با صفات فیزیولوژیکی، نشانگرهای مولکولی و پروتئینی آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار و سه سطح تنش (25، 5 و 15 درجه سانتی گراد) با استفاده از 20 ژنوتیپ پنبه در گلخانه و آزمایشگاه اصلاح نباتات مولکولی دانشگاه محقق اردبیلی انجام گردید. با توجه به نتایج به دست آمده، برخی از صفات فیزیولوژیک مانند فعالیت آنزیم کاتالاز، غلظت پرولین، قند محلول و پروتئین محلول تحت تاثیر تنش دمای پایین در بیشتر ژنوتیپ ها روند افزایشی نشان داد. بر اساس دو شاخص mp و ssi ژنوتیپ بختگان متحمل ترین ژنوتیپ به تنش دمای پایین ارزیابی گردید. مقایسه الگوی نواری پروتئین های محلول برگ نشان داد بعضی از نوارهای پروتئینی نه تنها از نظر محل قرار گیری روی ژل و وزن مولکولی، بلکه از لحاظ تراکم و شدت بیان نیز با یکدیگر اختلاف نشان دادند. تجزیه خوشه ای به روش ward انجام گرفت و در سطح شاهد ژنوتیپ ها را در دو گروه و در سطح خوگیری و بعد از خوگیری در سه گروه مجزا قرار داد. ژنوتیپ های شیرپان 603، 4:s:4، بلی ایزووار، تاشکند و سیندوز در هر سه سطح مورد مطالعه در گروه های بهتر قرار گرفتند. تجزیه نشانگرهایissr با استفاده از 12 آغازگر تصادفی، 48 نوار چند شکل در ژنوتیپ های مورد مطالعه تولید کرد. میانگین pic (میزان اطلاعات چند شکلی) و mi ( معیار کارایی در تعیین چند شکلی) و emr (میزان اطلاعات موثر چند شکلی) به ترتیب 283/0، 065/1 و 3 بود. تجزیه خوشه ای داده های issr با استفاده از روش upgma و ضریب تشابه ژاکارد، ژنوتیپ ها را به 4 گروه متمایز کرد. رابطه بین نشانگرهای مولکولی و صفات مورد مطالعه در سطوح تنش دمای پایین از طریق تجزیه رگرسیون چند گانه بررسی و نشانگرهای مثبت مرتبط با تحمل سرما شناسایی شد. بیشترین تغییرات تبیین شده در سطح شاهد مربوط به فعالیت آنزیم پلی فنل اکسیداز (74/0)، در سطح خوگیری مربوط به صفت نشت الکترولیت و در سطح بعد از خوگیری (82/0) مرتبط با پتانسیل عملکرد کوانتوم بود.
مرتضی اسمعیلی سعید خماری
پژوهش حاضر در سال 1391 در آزمایشگاه فیزیولوژی و تکنولوژی بذر دانشگاه محقق اردبیلی به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی انجام شد. بررسی اثر فاکتورهای آزمایش بر مولفه های جوانه زنی در 4 تکرار انجام شد. بذور چغندرقند(beta vulgaris l.) رقم جلگه از موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج تهیه گردید. تیمارهای آزمایشی نیز شامل پنج روش پرایمینگ] شاهد(بدون پرایمینگ)، هیدروپرایمینگ، هالوپرایمینگ (پرایمینگ با (nacl، پرایمینگ با سالسیلیک اسید و پرایمینگ با نانو اکسید روی[ و سه سطح شوری (صفر،50 و 100 میلی مولار) بود. ابتدا آزمونی جهت تعیین مدت زمان پرایمینگ انجام شد. پس از انجام پیش تیمار، بذور در محیط های با شوری معین کشت شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل سطوح شوری و روش های پرایمینگ به جز از نظر مقادیر پتاسیم و کلسیم گیاهچه ها به لحاظ سایر صفات مورد بررسی، معنی دار نگردید. همه تیمارهای پرایمینگ به جز پیش تیمار آبی باعث کاهش معنی دار در درصد جوانه زنی استاندارد در مقایسه با تیمار شاهد شدند. روش های پرایمینگ باعث بهبود سرعت جوانه زنی، طول ریشه چه، ساقه چه و گیاهچه شدند. از میان تیمارهای پرایمینگ، هیدروپرایمینگ بیشترین درصد و سرعت جوانه زنی را به خود اختصاص داد، بنابراین برای دستیابی به استقرار مطلوب و یکنواخت گیاهچه ها در مزرعه می توان پیش تیمار آبی بذور را برای کشاورزان پیشنهاد کرد. بیشترین طول ریشه چه مربوط به تیمار هالوپرایمینگ بود. پتانسیل منفی که بوسیله nacl در تیمار هالوپرایمینگ اعمال شد باعث کاهش درصد جوانه زنی شد. زیرا این نمک هم بوسیله بذور جذب می شود و سدیم موجود درنمک nacl سمیت ایجاد می کند و هم در پوسته بذر تجمع می یابد و پس از کاشت پتانسیل منفی ایجاد می کند و مانع جوانه زنی می شود. پرایمینگ با سالسیلیک اسید و نانواکسید روی باعث کاهش درصد جوانه زنی و افزایش طول ساقه و گیاهچه شدند. تنش شوری نیز همان طور که انتظار می رفت باعث کاهش صفات سرعت جوانه زنی، طول گیاهچه و وزن تر و خشک گیاهچه شد همچنین با افزایش غلظت شوری مقدار سدیم گیاهچه نیز افزایش یافت. مقدار پتاسیم و کلسیم موجود در گیاهچه های چغندرقند نیزتحت تاثیر اثر متقابل عوامل آزمایش قرار گرفت و مقدار پتاسیم و کلسیم گیاهچه های چغندرقند، بسته به نوع پرایمینگ واکنش های متفاوتی را در برابر سطوح شوری دارند مثلا در شاهد و هالوپرایمینگ و پرایمینگ با سالسیلیک اسید با افزایش شوری مقدار کلسیم افزایش اما در پرایمینگ با نانواکسید روی،با افزایش شوری کاهش کلسیم را مشاهده می کنیم. از میان پرایمینگ ها می توان هیدروپرایمینگ را نوع مفید پرایمینگ دانست. زیرا علاوه بر افزایش شاخص های قدرت گیاهچه درصد جوانه زنی استاندارد را نیز افزایش داده و برای ایجاد یک مزرعه یکنواخت با تراکم مناسب مفیدتر از سایر پرایمینگ ها برای چغندرقند عمل می کند.
رقیه مقنی باشی منصوریه امید سفالیان
سیر با نام علمی allium sativum l. یکی از مهمترین گیاهان دارویی است. در این تحقیق کالوس زایی و باززایی درون شیشه ای گیاه سیر با استفاده از ریزنمونه های برگ اولیه، طبق و نوک ریشه تحت تاثیر سطوح مختلف تنظیم کننده های رشد گیاهی 2,4-d، naa، کینتین و bap مورد بررسی قرار گرفت. ریزنمونه های طبق و برگ اولیه در شرایط درون شیشه ای بعد از گذشت یک هفته در اکثر محیط های کشت متورم شده و تولید کالوس کردند. اما ریزنمونه نوک ریشه فقط در تعداد محدودی از محیط های کشت به القای کالوس پاسخ داد. بیشترین درصد کالوس زایی( 07/91% و 71/85%) در ریزنمونه برگ اولیه و محیط کشت ms حاوی 5/1 میلی گرم بر لیتر naa به همراه 5/0 میلی گرم بر لیتر bap و 5/2 میلی گرم بر لیتر naa به همراه یک میلی گرم بر لیتر kin بدست آمد. بیشترین وزن تر کالوس در محیط ms حاوی 5/1 میلی گرم بر لیتر 2,4-d به همراه 5/0 میلی گرم بر لیتر bap و 5/0 میلی گرم بر لیتر naa به همراه 5/0 میلی گرم بر لیتر kin ( به ترتیب، 5613/0، 5132/0 گرم) مشاهده شد. بیشترین درصد رشد ساقه (88/55%، 05/44%، 81/43%) با ریزنمونه طبق به ترتیب در محیط کشت ms حاوی 5/0 میلی گرم بر لیتر naa به همراه 5/0 میلی گرم بر لیتر bap همچنین در محیط ms حاوی 5/2 میلی گرم بر لیتر naa به همراه یک میلی گرم بر لیتر bap و در محیط ms حاوی 5/2 میلی گرم بر لیتر naa به همراه یک میلی گرم بر لیتر kin بدست آمد. بالاترین درصد رشد ریشه (38/43%، 85/42%) در ریزنمونه طبق در محیط-های ms حاوی 5/2 میلی گرم بر لیتر naa به همراه یک میلی گرم بر لیتر kin و محیط حاوی تنها 5/0 میلی گرم بر لیتر bap در ریزنمونه طبق بدست آمد. کالوس های جنین داده و بیشتر جنین های سوماتیکی تبدیل به کیاهچه شده (ساقه و ریشه داده) در محیط رشد و تکامل جنین حاوی naa و bap بیشتر از محیط کشت ms بدون هورمون بود. به منظور ایجاد و استقرار کشت سوسپانسیون، کالوس های تولید شده به محیط کشت های متفاوتی انتقال داده شده روی شیکر 120 دور در دقیقه تکان داده شدند. نتایج نشان داد که سلول ها در محیط کشت s1 ) متشکل از عناصر ماکرو آلی محیط n6 و عناصر میکرو محیط b5 به اضافه 2 گرم بر لیتر عصاره مخمر و 3/0 میلی گرم بر لیتر 2,4-d و 1/0 میلی گرم بر لیتر bap) رشد بیشتری نسبت به محیط های دیگر داشتند.
محمد نوروزی گیوی بهروز اسماعیلپور
به منظور بررسی اثر پیش تیمار بذر فرسوده گوجه فرنگی با مواد اسپرمین، اسپرمیدین، پوترسین و متیل جاسمونات بر شاخص های جوانه زنی و رشد گیاهچه در دمای پایین دو آزمایش به صورت فاکتوریل و در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه ای انجام پذیرفت. در ابتدا به منظور تعیین غلظت و مدت بهینه برای پیش تیمار از غلظت های 0، 5/0، 1، 5/1 و 2 میلی مولار اسپرمین، اسپرمیدین و پوترسین و از غلظت های 0، 50، 100، 250 و 500 میلی گرم در لیتر متیل جاسمونات در دو مدت زمان 18 و 24 ساعت استفاده شد. نتایج آزمون جوانه زنی بذر نشان داد غلظت 5/0 میلی مولار اسپرمین و پوترسین و غلظت 5/1 میلی مولار اسپرمیدین و غلظت 50 میلی گرم در لیتر متیل جاسمونات مناسب ترین عملکرد جوانه زنی را ایجاد کردند. نتایج آزمون جوانه زنی و رشد گیاهچه های بذور پیش تیمار شده با غلظتهای انتخاب شده مواد در شرایط دمایی 10، 15 و 20 درجه سانتی گراد نشان داد که پیش تیمار موجب بهبود شاخص های جوانه زنی از جمله مدت جوانه زنی و وزن خشک ریشه در دمای پایین شد. به منظور بررسی اثر پیش تیمار بر شاخص های رشد و باردهی گیاهچه در دمای پایین گیاهچه های حاصل از بذور پیش تیمار شده در مرحله شش برگی در شرایط دمای 4 درجه سانتی گراد به مدت 4 ساعت در سه روز متوالی قرار گرفتند و پس از آن به گلخانه منتقل شده و تا زمان تولید اولین محصول در گلخانه نگهداری شدند. نتایج نشان داد که پیش تیمار بذر موجب افزایش شاخص های ارتفاع گیاهچه، کلروفیل برگ و فعالیت آنزیم پراکسیداز برگ شد. همچنین پیش تیمار موجب تسریع گلدهی و میوه دهی و افزایش عملکرد محصول نسبت به شاهد شد.
مسلم مددی سعید خماری
به منظور بررسی اثر انواع پرایمینگ با عناصر نانو اکسید روی و کلسیم بر شاخص های جوانه زنی، پروتئین های محلول و آنزیم های آنتی اکسیدانی گیاه دارویی سیاه دانه تحت سطوح مختلف تنش شوری، آزمایشی بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار در آزمایشگاه فیزیولوژی و تکنولوژی بذر دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی انجام شد. تیمارها شامل پنج نوع پرایمینگ (شاهد، هیدروپرایمینگ، پرایمینگ با عناصر نانو اکسید روی و کلسیم و نیز پرایمینگ با ترکیبی از عناصر نانو اکسید روی و کلسیم) و سه سطح شوری (0، 50، 100 میلی مولار کلرید سدیم) بود. نتایج نشان داد که شوری اثر بازدارنده بر قابلیت جوانه-زنی، رشد و شاخص های قدرت گیاهچه ها داشت، در حالی که پرایمینگ با افزایش میانگین این شاخص ها اثرات تنش شوری را کاهش داد. با افزایش سطوح شوری مقادیر پتاسیم و کلسیم کاهش، اما مقدار سدیم گیاهچه ها افزایش یافت، اما تیمارهای پرایمینگ باعث اثر معنی داری بر افزایش پتاسیم و کلسیم و کاهش مقدار سدیم گیاهچه ها نسبت به تیمار شاهد شد. شوری محتوای پروتئین کل گیاهچه ها را کاهش، اما فعالیت آنزیم های پراکسیداز و کاتالاز را افزایش داد. اما در اثر اعمال پرایمینگ فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی افزایش و در نتیجه پراکسیداسیون لیپیدهای غشای سلول کاهش یافت. در این تحقیق، گیاهان تیمارشده با عناصر نانو اکسید روی و کلسیم و آب مقطر، بطور معمول فعالیت آنتی اکسیدانی (کاتالاز و پراکسیداز) و پروتئین محلول بالاتری را در مقایسه با گیاهچه های تیمار نشده نشان دادند. در میان تیمارهای بکار رفته تیمار پرایمینگ با نانو اکسید روی و کلسیم بصورت ترکیبی بیشترین کارایی و بهترین عملکرد را در کاهش اثرات ناشی از تنش شوری داشت
علی اصغر عسکری رسول اصغری زکریا
خشخاش ایرانی با نام علمی papaver bracteatum lindl. از تیره papaveracea یکی از گیاهان دارویی بسیار مهم می¬باشد. این تحقیق به¬منظور بررسی اثر متیل¬جاسمونات و امواج فراصوت بر فعالیت¬ آنزیم¬های آنتی¬اکسیدانت و تعین میزان 2o2h که یکی از عوامل مهم ترارسانی علامتی درگیر در اثر متقابل بین محرک و سلول¬های گیاهی است، در سوسپانسیون سلولی خشخاش ایرانی در شرایط درون شیشه¬ای انجام گرفت. برای این منظور ابتدا بذور این گیاه ضدعفونی شده و در محیط جامد کشت داده شد. سپس کالوس¬های حاصل از ریزنمونه¬های هیپوکوتیل و کوتیلدون به¬منظور تهیه کشت سوسپانسیون سلولی به محیط کشت ms مایع حاوی یک میلی¬گرم بر لیتر 2-4-d، 1/0 میلی¬گرم بر لیتر کاینتین و 15 میلی¬گرم بر لیتر آسکوربیک اسید منتقل شد و بر روی شیکر با سرعت 120 دور بر دقیقه قرار گرفت. پس از استقرار کشت سوسپانسیون و تکثیر سلول¬ها، تیمارهای متیل جاسمونات با غلظت 100 میکرومولار و امواج فراصوت به مدت زمان 30 ثانیه بر سلول¬ها اعمال شد و در زمان های 12، 24، 36، 48 ساعت و هم¬چنین 6 روز بعد از اعمال تیمار سلول¬ها نمونه¬برداری گردید و صفات وزن خشک سلولی، جریان پروتونی و ph محیط کشت، فعالیت آنزیم¬های کاتالاز، پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز و میزان rosهایی مانند پراکسید هیدروژن مورد بررسی قرار گرفت.
قاسم نجفی علی عبادی
پژوهش حاضر در سال 1392 در آزمایشگاه فیزیولوژی و تکنولوژی بذر دانشکده ی علوم کشاورزی دانشگاه محقق اردبیلی بصورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی در چهار تکرار انجام شد. بذور کلزای پاییزه رقم اکاپی و اپرا از موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج تهیه گردید. تیمارهای آزمایشی شامل دو رقم کلزا (اکاپی و اپرا) سه سطح قدرت {sv1 (شاهد)، sv2 و sv3} و دو سطح پرایمینگ (شاهد و هیدروپرایمینگ) بود. به منظور ایجاد بذور برخوردار از سطوح قدرت متفاوت و تعیین بهترین زمان پیش تیمار، آزمون های مقدماتی جوانه زنی و رشد گیاهچه انجام شد. بین ارقام از نظر کلیه صفات به جز طول ریشه چه و ساقه چه و فعالیت آنزیم پراکسیداز تفاوت معنی داری مشاهده شد. قدرت بذر و هیدرو-پرایمینگ تاثیر معنی داری بر کلیه صفات مورد ارزیابی داشتند. رقم اکاپی در سطح اول قدرت از نظر کلیه صفات مورد ارزیابی به جز وزن خشک ساقه چه نسبت به رقم اپرا برتری نشان داد. با کاهش سطح قدرت رقم اکاپی نسبت به رقم اپرا کاهش بیشتری از نظر تمامی صفات به جز وزن خشک ساقه چه و ریشه چه و فعالیت آنزیم پراکسیداز نشان داد. پیش تیمار آبی بذور سبب افزایش درصد جوانه زنی و شاخص های طولی و وزنی قدرت گیاهچه در هر دو رقم کلزا گردید، که این افزایش در رقم اپرا (به ترتیب با 15، 28 و 6/22 درصد) نسبت به رقم اکاپی (به ترتیب با 6 و 17 و 83/9 درصد) مشهودتر بود.
جلال حسینی بابک عندلیبی
کلید واژه: فرسودگی بذر، پرایمینگ، جوانه¬زنی و استقرار، سورگوم چکیده: این پژوهش در سال 1392 در آزمایشگاه تکنولوژی بذر وگلخانه¬ی دانشکده¬های کشاورزی دانشگاه¬های محقق اردبیلی وزنجان به صورت آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در چهار تکرار انجام شد. بذور سورگوم دانه ای (sorghum bicolor moench l.) رقم کیمیا از موسسه تحقیقات اصلاح و تهیه نهال و بذر کرج تهیه گردید. عامل¬های آزمایش شامل فرسودگی بذرها در دو سطح (شاهد و فرسوده به مدت شش روز)، انواع روش های پرایمینگ در پنج سطح(شاهد، هیدرو-، هالو-، هورمون- و نانو اکسید روی-پرایمینگ) و دمای پیش تیمار در دو سطح (15و 25 درجه سانتی گراد) بود. بذور ضعیف در مقایسه با بذور قوی (شاهد فرسوده نشده)، حدود 15 درصد کمتر جوانه زدند. پیش¬تیمار بذور فرسوده با zno در دمای 15 درجه و نیز هالو-پرایمینگ بذور شاهد در همان دما به طور معنی¬داری تعداد گیاهچه¬های عادی حاصل از این توده¬های بذری را بهبود بخشید. پیش¬تیمار بذور فرسوده¬ی سورگوم با هورمون اسید¬سالسیلیک موجب افزایش معنی¬دار در سرعت جوانه¬زنی و کاهش در میزان هدایت الکتریکی گردید. به طوری که در مقایسه با سایر روش¬های پرایمینگ بهترین نتیجه را از نظر بهبود سرعت جوانه¬زنی و کاهش میزان مواد نشت یافته از بذور ضعیف نسبت به بذور شاهد (فرسوده نشده) در بر داشت. طول گیاهچه¬های حاصل از بذور فرسوده¬ی سورگوم در پاسخ به پیش¬تیمار با نمک و zno در مقایسه با بذور قوی به طور معنی¬داری کاهش یافت، در حالی¬ که پیش¬تیمار آبی و هورمون-پرایمینگ بذور ضعیف منجر به تولید گیاهچه¬های طویل¬تر نسبت به بذور پیر شده گردید. اثر پرایمینگ بذر بر وزن خشک گیاهچه-های سورگوم مثبت بود، ولی با افزایش درجه فرسودگی بذر، کارایی پیش¬تیمار کاهش یافت. بیشترین شاخص قدرت گیاهچه مربوط به پرایمینگ بذور قوی با zno در دمای 15 درجه (حدود 1887) و کمترین میزان شاخص قدرت متعلق به بذور فرسوده¬ی پیش¬تیمار نشده (حدود 1412) بود. همچنیندر اثر پیری سریع برخیاز صفات فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاهچه ها نظیر میزان انواع کلروفیل و مقدار کربوهیدرات های غیر ساختاری و همچنین میزان انواع آنزیم ها کاهش یافت. بیشترین میزان پروتئین گیاهچه (50/152 میلی گرم در گرم)از تیمار zno ودر دمای 25 درجه و از سطح اول قدرت بذر و بیشترین مقدار قند محلول از پیش تیمار هورمون-پرایمینگ (68/204 میلی گرم در گرم) در دمای 25 درجه واز سطح اول قدرت بذر به دست آمد. اثرات متقابل قدرت × پرایمینگ، قدرت×دما، پرایمینگ×دما و هر سه عامل بر میزان کاتالاز در سطح احتمال یک درصد معنی دار شد به نحوی که بیشترین سطح فعالیت کاتالاز (75/141 میلی مولار) از هورمون-پرایمینگ در دمای 25 درجه و سطح اول قدرت بذر و از طرف دیگر بالاترین فعالیت نسبی آنزیم پراکسیداز به واسطه پیش تیمار بذور قوی سورگوم با نانو اکسید روی به دست آمد. بیشترین میزان کلروفیل a (75/350 میلی مولار) از پرایمینگ بذور فرسوده نشده با اسید سالسیلیک در دمای 25 درجه و بیشترین میزان کلروفیل bاز هیدرو-پرایمینگ در دمای 25 درجه و از سطح اول قدرت به دست آمد. بیشترین میزان کلروفیل کل از پیش تیمار آبی در دمای 25 درجه و بیشترین میزان کاروتنوئید از پیش تیمار هورمونی در دمای 25 درجه به دست آمد. از میان انواع پیش¬تیمار¬های اعمال شده، zno-پرایمینگ و پیش تیمار هورمونی نسبت به سایر روش¬ها مطلوبتر بود. در کل انواع مختلف پیش¬تیمار بذور سورگوم در دمای 15 درجه سانتی گراد نتایج بهتری را به نمایش گذاشتند. در پایان توجه به این نکته ضروری است که سطح اولیه قدرت بذور سورگوم به لحاظ سودمندی پرایمینگ در ترمیم آسیب¬های ناشی از فرسودگی فوق العاده موثر است.
مهدی قاسم بگلو بهمن پاسپان اسلام
به منظور بررسی اثر تنش خشکی بر روی کمیت و کیفیت بذور ژنوتیپ¬های کلزای پاییزی آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک¬های کامل تصادفی در سه تکرار در سال1392 پیاده گردید. عامل ژنوتیپ شامل18 رقم کلزای پاییزه به نام¬های ks7) ، کرج 3 ، کرج 2 ، kr4 ، hw 118 ، l 207 ، l 5، sw 101، l 183 ، l 210، l 146، hw 101 ، l 72 ، l 73 ، kr 18 ، کرج 1، rs 18 ، hw 113 و عامل تنش شامل 3 سطح مختلف آبیاری (i1 آبیاری کامل،i2 قطع آبیاری در مرحله گل¬دهی و i3 قطع آبیاری در مرحله پر شدن دانه بود. نتایج نشان داد که تنش خشکی تاثیر معنی داری بر عملکرد دانه داشت، به طوری که بیشترین عملکرد دانه در آبیاری کامل و کمترین عملکرد دانه در قطع آبیاری از مرحله پر شدن دانه¬ها بدست آمد. تنش خشکی تاثیر معنی¬داری بر وزن هزار دانه داشت، به نحوی که بیشترین وزن هزار دانه در قطع آبیاری از مرحله گل¬دهی و کمترین آن در قطع آبیاری از مرحله پر شدن دانه حاصل شد. تنش خشکی اثر معنی¬داری بر طول خورجین داشت، بیشترین طول خورجین در آبیاری کامل و کمترین طول خورجین در قطع آبیاری از مرحله گل¬دهی مشاهده گردید. تنش خشکی تاثیر معنی¬داری بر نسبت خورجین پر به خورجین کل داشت، بیشترین نسبت خورجین پر به کل در آبیاری کامل و کمترین نسبت در قطع آبیاری از مرحله گل¬دهی بدست آمد. مساحت خورجین تحت تاثیر تنش خشکی قرار گرفت و بیشترین مساحت خورجین در آبیاری کامل و کمترین مساحت خورجین در قطع آبیاری از مرحله گل¬دهی بدست آمد.. تنش خشکی تاثیر معنی¬داری بر درصد جوانه¬زنی استاندارد نداشت. درصد بذور زنده به طور معنی¬داری از تنش متاثر شد به طوری که بیشترین درصد بذور زنده در آبیاری کامل و کمترین آن در قطع آبیاری از مرحله گل¬دهی بدست آمد. تاثیر تنش خشکی بر روی طول گیاهچه معنی¬دار بود، بیشترین طول گیاهچه در قطع آبیاری از مرحله گل¬دهی و کمترین طول گیاهچه در قطع آبیاری از مرحله پر شدن دانه بدست آمد. تاثیر تنش خشکی بر سرعت جوانه¬زنی معنی-دار بود و بیشترین سرعت جوانه¬زنی در قطع آبیاری از مرحله پر شدن دانه و کمترین سرعت جوانه-زنی در قطع آبیاری از مرحله گل¬دهی بدست آمد. تاثیر تنش خشکی روی وزن خشک ریشه¬چه معنی¬دار نگردید ولی اثر تنش بر وزن خشک ساقه¬چه و وزن تر ریشه¬چه و ساقه¬چه معنی¬دار گردید، بیشترین وزن تر و خشک ساقه¬چه و وزن تر ریشه¬چه در قطع آبیاری از مرحله گل¬دهی و کمترین آن در قطع آبیاری از مرحله پر شدن دانه بدست آمد. تنش خشکی تاثیر معنی¬داری بر شاخص قدرت گیاهچه داشت ، بیشترین شاخص قدرت در قطع آبیاری از مرحله گل¬دهی و کمترین شاخص در قطع آبیاری ازمرحله پر شدن دانه بدست آمد. تنش خشکی اثر معنی¬داری بر نشت الکترولیت¬ها از بذور داشت به طوری که بیشترین میزان نشت الکترولیت¬ها از بذور در قطع آبیاری از مرحله گل¬دهی و پر شدن دانه و کمترین میزان نشت درآبیاری کامل بدست آمد. تاثیر تنش خشکی در نشت الکترولیت¬ها در بین ژنوتیپ¬های مختلف و اثر متقابل ژنوتیپ و تتنش معنی¬دار گردید.