نام پژوهشگر: فاطمه منفرد دارنجانی
فاطمه منفرد دارنجانی عبدالحسین رضایی راد
دموکراسی در مغرب زمین ، در مقابل دیکتاتوری و حکومت مونوکراسی مطرح شد وپایه ی این نظام، خواست مردم در امر حکومت بود. به گونه ای که مردم باید مصالح خود را تشخیص دهند و تعیین کننده ی مفاسد و زیان های خود باشند و تشخیص و خواست افراد قانون را وضع می کند و آن را به اجرا می گذارد در نتیجه می توان دموکراسی را "حکومت مردم بر مردم" نامید که به "مردم سالاری" ترجمه شده است تا به حال تعریف دقیق و جامعی از مردم سالاری ارائه نشده است اگر چه از میان تعاریف می توان به مشترکاتی دست یافت. از زمان مطرح شدن دموکراسی در نظام سیاسی مسلمانان ، امری مخالف با نظام اسلامی دانسته شد و در مقابله با این نظام ، متفکران نظریه های مختلفی را ارائه داده اند. عده ای آن را ضد دین و ناسازگار با آن دانستند و این که دین نمی تواند این نظریه را تایید کند و عده ای دیگر آن را عین دین دین دانستند و گروهی دیگر دموکراسی را به گونه ای تعبیر کردند که قابل اجتماع با دین باشد و این دیدگاه های متضاد درباره ی اجتماع دین و دموکراسی به اختلاف برداشت ها و تفسیر های متفاوتی بر می گردد که از دین و دموکراسی دارند. این رساله با هدف تبیین مبانی و محورهایی برای جلوگیری از افراط و تفریط در مردمی بودن و یا دینی بودن یک حکومت و ایجاد تعامل بین دین و مردم برای تشکیل یک حکومت دموکراتیک دینی انجام شده است، اصول ومبانی حکومت دموکراسی وحکومت مردم سالاری دینی را مورد بررسی قرار می دهد.