نام پژوهشگر: شیرین قاسمی
شیرین قاسمی حمید طاهری
چکیده واژه ی « قلندر » ، هر چند از لحاظ ریشه، در هاله ای از ابهام قرار گرفته است؛ اما، از نظر تاریخ فرقه شناسی ادیان و مذاهب و سیر عرفانی، دارای دو رویکرد تاریخی و عرفانی است. اگرچه این واژه در کنار واژگانی چون : خرابات، می، گلخن، رند، قلّاش، کفر، بت، زنّار، نمونه ای از واژگان نامقدس و گویای فرهنگی ضد دینی است؛ اما، در شعر عارفانی همچون سنایی، عطار، مولانا و حافظ، دارای قداست معنایی می باشد. قلندر، هر دو جهان را در ره جانان درمی بازد و از جان خویش نیز رها می شود و در کوی بی نشان عاشقی، فانی در ذات الهی می گردد. قلندران به عنوان چهره های انقلابی در کنار دیوانگان فرزانه، رندان و مغان در جهت بازسازی آرمان شهری هستند که از فساد دینی و ریای حاکم بر آدمیان خبری نیست و آنچه قداست دارد، عدالت، مساوات و دین سالم به دور از تزویر است. سنایی و عطار، با وارد کردن مضامین و اندیشه های قلندرانه به درون غزلیات، طرح اندیشه هایی چون افکار مبارزه ی اجتماعی – سیاسی و عارفانه – عاشقانه را می افکنند. بزرگان ادب یکی از انواع غزل را غزل قلندرانه دانسته اند. سعی نگارنده بر این بوده که شاخصه های زبانی،ادبی وفکری این نوع از غزل را در غزل های سنایی و عطار بیان کند. پژوهش حاضر کوششی است در جهت تبیین چهره ی قلندران حقیقت در اشعار سنایی و عطار، بیان اندیشه و عاطفه ی حاکم بر آن و بررسی زبانی – ادبی غزل های قلندرانه ی سنایی و عطار و بیان مولفه های شعرقلندری. کلید واژه ها : مولفه – قلندر – غزل – سنایی – عطار – موسیقی – تصویر – اندیشه و عاطفه.