نام پژوهشگر: فریبا بیاتی

بررسی عوامل اجتماعی موثر بر قانون گریزی در مترو تهران توسط مسافران درون شهری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1388
  فریبا بیاتی   بیژن زارع

این رساله با عنوان عوامل اجتماعی موثر بر قانون گریزی به ریشه یابی علل بی اعتنایی و عدم رعایت مقررات توسط مسافران درون شهری در محیط اجتماعی مترو تهران درسال1388 می پردازد. مترو که سامانه زیرزمینی جدیدی در تهران بزرگ، باهدف کاهش مشکلات آلودگی هوا و ترافیک در سطح خیابانها به حساب می آید، نیازمند رفتارهای اجتماعی قانون گرایانه مسافران در قالب احترام به مقررات تعیین شده جهت برقراری نظم، سهولت و سرعت در جابجایی است؛باوجود این بارها مشاهده شده است که مسافران از توجه و رعایت چنین مقرراتی بویژه در ساعات پرتردد خودداری می کنند.؛ بر این اساس کاوش عوامل حقیقی و تبیین کننده موضوع فوق ،هدف اصلی این پژوهش است. دیدگاههای نظری تحقیق ازآنجا آغاز شده است که طبق دیدگاه کارکردگرایی ساختاری، علت بروز قانون گریزی بعنوان یک پدیده اجتماعی نه فقط یک عامل بلکه زنجیره ای از عوامل است که دریک ساخت کلی و شبکه ای عمل می کند؛ ضمناً این پدیده کارکردهایی منفی برای جامعه و کارکردهایی مثبت برای فرد قانون گریز زمانی که فواید ناشی از رعایت قانون بسیار کمتر از محسنات عدم اجرای آن برای فرد است، بدنبال دارد. در ادامه مباحث نظری از دیدگاههای نظریه پردازان بزرگی چون دورکیم،ماکس وبر، پارسونز، مرتون، گیدنز و...... بهره بردیم و متغیرهایی نظیرآنومی،آموزش توسط بخش های رسمی و غیررسمی جامعه و پایگاه اجتماعی(تحصیلات، شغل و درآمد) را ازمیان آنها و با مطالعه تحقیقات گذشته، استنباط کردیم. روش تحقیق حاضر بصورت پیمایشی و کمی بوده و جامعه آماری آن شامل کلیه مسافران درون شهری در ایستگاههای مترو تهران در فاصله سنی 14 تا 68 ساله است. روش نمونه گیری از نوع خوشه ای دومرحله ای بوده که طبق محاسبات حجم نمونه، تعداد 318 نفر، 184 نفر مرد و 134 نفر زن، منتخب و مورد آزمون قرار گرفتند. تکنیک جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه ای حاوی 25 سوال و گویه بوده که اطلاعات جمع آوری شده از آن با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. کلیه متغیرها در سه سطح اسمی، ترتیبی و فاصله ای قرار داشتند که برحسب مورد از آماره های متفاوتی برای آزمون رابطه متغیرها استفاده شده است. طی یافته ها ونتایج حاصله حدود 27 درصد از مسافران مترو در حد زیاد ،حدود 52 درصد در حد متوسط قانون گریزند و نسبت به رعایت مقررات بی اعتنا هستند و فقط 21 درصد از آنها درحد کمی قانون گریزند وبه مقررات تعیین شده احترام می گذارند.از این میان به ترتیب وجود احساس آنومی و ناهنجاری در مترو، پایین بودن آموزش قانون پذیری توسط بخش غیررسمی نظیر شرکت مترو، نهاد خانواد و گروه همسالان، سطح تحصیلات رسمی و پایین بودن سطح آموزش قانون پذیری توسط نهادهای رسمی نظیر سازمان آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بیشترین تاثیر را بر قانون گریزی و متغیر پایگاه شغلی کمترین تاثیر را بر میزان قانون گریزی مسافران دارد که به تفصیل به شرح آنها می پردازیم.