نام پژوهشگر: نسرین سخایی
عماد کوچک نژاد احمد سواری
جمعیت لارو ماهیان در سواحل شرق و غرب کانال خورموسی در استان خوزستان(خلیج فارس) از اردیبهشت 1386 تا فروردین 1387 بررسی گردید. نمونهبرداری به صورت ماهانه و با استفاده از تور پلانکتون با چشمه تور 300µm و به صورت مایل از نزدیک بستر تا سطح آب با زاویه °45 انجام شد. در مجموع 22 خانواده از لارو ماهیان شناسایی گردید ( bregmacerotidae، callionymidae، carangidae، clupeidae، cepolidae، cynoglossidae، gobiidae، leiognathidae، mugilidae، platycephalidae، scaridae، sciaenidae، scatophagidae scorpaenidae، sillaginidae، soleidae، sparidae، stromateidae، syngnathidae، engraulidae ،trichiuridae، triacanthidae). 25 تیپ ناشناخته که با کلیدها و امکانات در دسترس شناسایی نگردید، نیز معرفی گردیدند. فراوانی و درصد فراوانی هر یک از گونهها طی دوره مطالعه محاسبه شد. بیشترین فراوانی به ترتیب متعلق به خانوادههای gobiidae با %22/26 ، clupeidae با %17/61 و sparidae با %8/77 بوده است. بیشترین تراکم لارو ماهیان در ابتدای فصل بهار بودهاست. 2 پیک واضح جمعیتی در دوره مورد مطالعه دیده شد. اولین پیک جمعیتی مربوط به ابتدای بهار و ماه فروردین است و دومین پیک جمعیتی در اواسط تابستان و ماههای مرداد و شهریور مشاهده گردید. اهمیت فصل بهار برای لارو ماهیان تجاری منطقه بیشتر است زیرا ترکیب جمعیتی لاروهای فراوان در این فصل را خانوادههای تجاری sciaenidae ،sparidae و clupeidae تشکیل میدهند. آنالیز خوشهای بر اساس میانگین سالیانه فراوانی لارو 12 خانواده شناسایی شده، ایستگاهها را در سطح شباهت 70% در سه گروه مجزا نمایش داد. نتایج این آنالیز نشان داد که سه ایستگاه غربی 1، غربی 2 و غربی 3 از سایر ایستگاهها مجزا هستند. تراکم بالای لارو ماهیان در ایستگاههای غربی نشان داد که سواحل غربی کانال خور موسی، مکان مناسبتری برای رشد و نمو لارو ماهیان است. سه شاخص تنوع زیستی غنای گونهای مارگالف، غالبیت سیمپسون و تنوع زیستی شانون در ایستگاههای مختلف سواحل شرقی و غربی کانال خورموسی و ایستگاههای بینسواحل روند تغییرات مشابهی نشان دادند. به این معنی که روند کاهشی مقادیر شاخصهای شانون و مارگالف از فروردین تا اسفند و روند افزایشی شاخص سیمپسون از فروردین تا اسفند در ایستگاههای مختلف، تقریبا یکسان بود. مقایسه شاخصهای تنوع شانون و سیمپسون نشان میدهد که نتایج حاصل از دو آزمون، کاملا عکس یکدیگرند و بنابراین یکدیگر را تایید میکنند.
نسرین سخایی پریتا کوچنین
این تحقیق با هدف شناسایی ، بررسی تراکم و پراکنش مراحل لاروی گونه ها و جنسهای مختلف خرچنگهای گرد در ماههای مختلف در سواحل استان خوزستان در دوره یک ساله از اردیبهشت 86 تا فروردین 87 انجام گردید. نمونه برداری مورب بوسیله تورپلانکتون گیری بونگو با چشمه های 300 میکرومتر از 14 ایستگاه به صورت ماهانه انجام شد. در طی دوره مطالعاتی مجموعاً 13 خانواده مختلف از لارو خرچنگهای گرد تشخیص داده شد . بررسی این خانواده ها منجر به شناسایی مراحل لاروی 6 گونه از خانواده leucosiidae ، 14 گونه از خانواده ocypodidae ،4 گونه از خانواده portunidae ، 4 گونه از خانواده xanthidae، 2 گونه ازخانواده pilumnidae، 2 گونه از خانواده grapsidae، 3 گونه از خانواده majidae و 1 گونه از هر یک از خانواده های dromidae، dorippidae، calappidae، pinnotheridae و parthenopidae گردید. در این بررسی خصوصیات ریخت شناسی گونه ها برای اولین بار در خلیج فارس ارائه شده است. تحقیقات نشان می دهد، بیشترین درصد فراوانی نسبی مربوط به خانوادهocypodidae به میزان 9/79% می باشد. در ماههای گرم سال لارو گونه macrophthalmus depressus در فروردین ماه و لارو گونه ilyoplax frater در تیر ماه دارای بیشترین تراکم به ترتیب به میزان 1264 و 457 لارو در متر مکعب بوده است. اما در ماههای سرد لارو گونه sp1 camptandrium در آبان ماه و لارو گونه pilumnus vespertilio در دی ماه دارای بیشترین فراوانی به ترتیب به میزان 76 و 18 لارو در متر مکعب محاسبه شده است. در این تحقیق مشخص گردید که زوآی یک دارای بیشترین در صد فراوانی مراحل مختلف لاروهای خرچنگهای گرد به میزان 1/62% می باشد. با استفاده از تحلیل مولفه اصلی(pca) تفکیک ماههای نمونه برداری از نظر فراوانی کل مورد ارزیابی قرار گرفت. این نتایج نشان می دهد که ماه فروردین دارای جدا شدگی مشخصی نسبت به سایر ماهها بوده است که آن هم به دلیل اختلاف فاحش در فراوانی کل لارو خرچنگها بویژه خانواده ocypodidae و خانواده pilumnidae در فروردین ماه نسبت به سایر ماهها بوده است. همچنین در طی این بررسی مرحله لاروی گونه pinnotheres pholadis گزارش شده که تا کنون گزارشی از حضور بالغین آن در خلیج فارس یافت نشده است. خصوصیات ریخت شناسی مراحل لاروی گونه hexapus sexpes نیز احتمالاً برای اولین بار در منطقه معرفی گردید. تاثیر فاکتورهای مختلف محیطی بر ترکیب جمعیتی لاروهای خرچنگ گرد با استفاده از تحلیل مولفه اصلی(pca) و آزمون اسپیرمن مورد ارزیابی قرار گرفت . نتایج نشان داد که بین شوری و فراوانی کل خرچنگها ، فراوانی لارو خانواده ocypodidae همبستگی منفی معنی دار و همچنین بین دما و فراوانی لارو خانواده های portunidae، dorippidae، hexapodidae، majidae، dromidae همبستگی مثبت معنی دار وجود دارد. نتایج تنوع گونه ای لاروهای خرچنگ گرد نشان می دهد که بیشترین میزان شاخص تنوع شانون در خردادماه به میزان 35/2 می باشد. با استفاده از معیار در صد تشابه بری کورتیس نیز مشخص شد که 3 گروه اصلی در سطح 60% تشابه بین ایستگاهی در منطقه سواحل استان خوزستان تشکیل شده است. در نهایت کلید شناسایی لارو خرچنگ گرد که مختص آبهای خوزستان می باشد، برای اولین بار در خلیج فارس ارائه گردید.
مهرناز شیرمحمدی سیمین دهقان مدیسه
این مطالعه به منظور بررسی تأثیر ترال بر روی تغییرات خصوصیات بستر، تنوع و پراکنش پرتاران و شکم پایان، دو رده غالب ماکرو بنتوزهای منطقه صیادی بحرکان در سواحل شمال غربی خلیج فارس، انجام شد. نمونه برداری طی سه نوبت به صورت قبل از شروع فصل ترال (25 اردیبهشت) و دو هفته (14 شهریور) و سه ماه (23 آبان) بعد از اتمام فصل ترال در سال 1389 انجام شد. به این منظور 18 ایستگاه در دو محدوده عمق 6 و 10 متر تعیین شد که در هر عمق 9 ایستگاه در نظر گرفته شد. نمونه های رسوب به وسیله گرب van veen با سطح مقطع 025/0 متر مربع بالا آورده شد. نهایتاً 62 گونه شکم پا و 36 گونه پرتار شناسایی شد. در هر دو عمق میزان فراوانی شکم پایان و پرتاران دو هفته و سه ماه بعد از ترال نسبت به قبل از ترال بطور معنی داری کاهش پیدا کرده است (p<0.05) بین میزان فراوانی شکم پایان و پرتاران با میزان درصد مواد آلی و سیلت و رس و کربن آلی در هر دو عمق همبستگی معنی دار و معکوس مشاهده گردید (p<0.05). تغییرات زی توده شکم پایان و پرتاران مشابه با تغییرات فراوانی می باشد. بعد از ترال موجودات با اندازه کوچک غالب شده اند. گونه غالب شکم پایان در هر دو عمق بعد از دو هفته از ترال گونه acteocina involuta و گونه غالب پرتاران گونه cossura longocirrata می باشد. در هر دو عمق شاخص های تنوع شانون و غنای مارگالف و یکنواختی پیلو در شکم پایان بعد از دو هفته از ترال کاهش ولی غالبیت سیمپسون افزایش پیدا کرده است. در حالی که سه ماه بعد نسبت به دو هفته بعد از ترال همه این شاخص ها به جز غالبیت افزایش یافته اند. همچنین در هر دو عمق شاخص غنا و تنوع در پرتاران روندی رو به کاهش و غالبیت روندی رو به افزایش را نشان می دهد. یکنواختی پیلو دو هفته بعد از ترال افزایش یافته درحالی که سه ماه بعد نسبت به دو هفته بعد از ترال کاهش یافته است. همچنین نتایج آنالیز خوشه ای نشان میدهد که بیشترین درصد شباهت در ایستگاه های هر دو عمق، مربوط به ایستگاه های دو هفته بعد از ترال به میزان بالای 70 درصد می باشد. بیشترین اثرات ترال بر روی رده شکم پایان و عمق 6 متر بوده است. در این مطالعه پارامتر های محیطی آب مثل شوری، کدورت، اکسیژن محلول، دما، اسیدیته اندازه گیری شده است. در بررسی بافت بستر، مقدار درصد سیلت و رس در اعماق 6 و 10 متری به ترتیب (48/99- 4/92)% و (76/99- 08/89)% و مقدار درصد مواد آلی در اعماق 6 و 10 متر به ترتیب (41/28- 75/19)% و (97/27-29/19)% و میزان کربن آلی در اعماق 6 و 10 متر به ترتیب (18/12- 9/4) میلی گرم بر لیتر و (68/12- 7/4) میلی گرم بر لیتر ثبت شد که در هر دو عمق میزان آنها بعد از ترال افزایش پیدا کرده است. ولی سه ماه بعد از ترال نسبت به دو هفته بعد از ترال مقدار کربن آلی و مواد آلی کاهش یافته و بین درصد سیلت و رس سه ماه و دو هفته بعد از ترال اختلاف معنی داری مشاهده نشده است (p<0.05).
نجمه شبانی بابک دوست شناس
جمعیت لارو و بالغین فوق خانواده سرجستیده در سواحل استان خوزستان (خلیج فارس) درسال 86 و به صورت فصلی بررسی گردید.نمونه برداری با استفاده از تور پلانکتون با چشمهµm 300 و به صورت مایل از نزدیک بستر تا سطح آب با زاویه 45 درجه انجام شد. در مجموع 2 خانواده سرجستیده و لوسیفریده از این فوق خانواده شناسایی گردید. از خانواده سرجستیده گونه های acetes japonicus وacetes sp و از خانواده لوسیفریده گونه های lucifer hanseni ،lucifer faxoni ، lucifer penicillifer ، lucifer intermedius ،lucifer chocei شناسایی و معرفی گردیدند. فراوانی و درصد هر یک از خانواده ها و گونه ها طی دوره مطالعاتی محاسبه گردید که درصد فراوانی سرجستیده برابر با 79.9 و درصد فراوانی خانواده لوسیفریده برابر با 20 می باشد. اولین پیک جمعیتی در انتهای بهار و مربوط به acetes spp است. پیک جمعیتی خانواده لوسیفریده مربوط به پاییز است. همچنین آنالیز خوشه ای بر اساس میانگین فراوانی گونه های شناسایی شده در سطح شباهت 60% در سه گروه مجزا محاسبه شد. نتایج این آنالیز خوشه ای نشان میدهد که ایستگاه ورودی کانال خور موسی از سایر ایستگاهها جدا بوده و تراکم پایین لاروها در این ایستگاه و همچنین تراکم بالای بالغین در آن نشان می دهد که این مکان جایگاه مناسبی برای لارو این میگوها نمی باشد.سه شاخص تنوع زیستی و غنای گونه ای مارگالف ، غالبیت سیمپسون و تنوع زیستی شانون در ایستگاههای مختلف و ماههای مختلف اندازه گیری شدند . شاخص شانون و مارگالف از بهار تا پاییز روند افزایش و شاخص غالبیت سیمپسون روند کاهشی داشتند که نتایج دو آزمون یکدیگر را تایید می نمایند ونشان دهنده افزایش تنوع در فصل پاییز هستند.در این تحقیق همچنین ارتباط بین فاکتورهای محیطی و تراکم موجودات نیز از طریق آزمون تحلیل مولفه اصلی و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام گردید و نتایج حاصل نشان داد تراکم لاروها با افزایش دما نسبت مستقیم و با افزایش شوری نسبت عکس دارد.
سرور پیغان نسرین سخایی
چکیده پاروپایان از فراوان ترین زئوپلانکتون ها محسوب می شوند و نقش اساسی را در زنجیره غذایی، در تمام اکوسیستم های آبی ایفا می کنند. برای بررسی ساختار اجتماعات پاروپایان پلانکتونیک در آبهای بحرکان (خلیج فارس) نمونه برداری در ماه های تیر، شهریور، آبان، دی، اسفند 1389 و اردیبهشت 1390 صورت گرفت. برای دست یابی به اهداف پروژه، 6 ایستگاه در منطقه انتخاب گردید. نمونه ها با استفاده از تور پلانکتون با چشمه 100 میکرون برداشت شدند و پارامترهای محیطی مانند شوری، اسیدیته، دما و اکسیژن محلول سنجیده شدند. در نهایت 29 گونه شناسایی شد که فروان ترین گونه ها در طول سال گونه های acartiella faoensis ، paracalanus parvus و coryceaus andrewsi بودند که به ترتیب فراوانی نسبی 18%، 13% و 11% را داشتند. بیشترین تراکم پاروپایان در شهریور ماه و کمترین میزان آن در اسفند ماه گزارش شد. در طول این تحقیق گونه a. faoensis برای اولین بار از آبهای ایرانی خلیج فارس و گونه saphirella- like copepodid برای اولین بار از کل آبهای خلیج فارس گزارش داده شد. محدوده شاخص شانون در طول سال7/2-2/0 بود که بیشترین مقدار درتیر ماه مشاهده شد. نتایج حاصل از آزمون همبستگی مهمترین فاکتورها در تراکم پاروپایان را، دما و شوری نشان داد.
ایلیا اعتمادی دیلمی تورج ولی نسب
پژوهش حاضر در سال 1389 با هدف مطالعه و بررسی تاکسونومیک و اکولوژیک خرچنگ های حقیقی مناطق جزر و مدی و زیر جزر و مدی دریای عمان (محدوده ی شرق استان هرمزگان)، با در نظر گرفتن پنج منطقه ی مطالعاتی شامل سه ناحیه ی بالا، میان و پایین جزر و مدی در سواحل نخل ناخدا، بندر سیریک، بندر جاسک، خور خلاصی و ساحل ونک و همچنین پنجاه و شش ایستگاه دریایی، حدفاصل محدوده ی دریایی بندرعباس تا منطقه ی دریایی میدانی، صورت پذیرفت. طی این مطالعه در مناطق جزر و مدی 9 خانواده شامل 14 گونه و در مناطق مطالعاتی دریایی 7 خانواده شامل 12 گونه شناسایی شدند. تمام گونه های مورد بررسی در این پژوهش تا حد گونه شناسایی شده و صحت شناسایی ها با دپارتمان سخت پوست شناسی موزه ی senkenberg دانشگاه فرانکفورت مورد بحث و تایید قرار گرفت. از بین خانواده های شناسایی شده، خانواده ی portunidae و xanthidae در منطقه ی مطالعاتی جزر و مدی و دریایی مشترک بوده، اما گونه های مشترک بین این دو منطقه به خانواده ی portunidae (portunus segnis و p. pelagicus) تعلق داشتند. از بین خانواده های صید شده در منطقه ی مطالعاتی دریایی، بیشترین فراوانی گونه ها، مرتبط با خانواده ی portunidae با 56% و بعد از آن خانواده ی epialthidae با 15% می باشد. ضمناً کمترین فراوانی گونه ها به دو خانواده ی parthenopidae و galenidae هر کدام با 2%، تعلق داشت. در بین خانواد های مناطق مطالعاتی جزر و مدی، خانواده ی dotillidae با 30% بیشترین فراوانی نسبی و خانواده ی pilumnidae با 2% کمترین فراوانی نسبی را در طول سال از خود نشان داده اند. بررسی شاخص های اکولوژیک و تاثیر فاکتورهای محیطی با توجه به بروز پدیده ی آب و هوایی مانسون در منطقه، بر روی مناطق مطالعاتی جزر و مدی و گونه های خرچنگ، طی سه فصل پیش مانسون (اردیبهشت)، مانسون (شهریور و مهر) و پس مانسون (اسفند)، بیشترین میزان شاخص های تنوع زیستی (96/0) و غنای گونه ای (79/0) را به ترتیب در فصلول پیش مانسون و مانسون نشان داد. تنوع و فراوانی در فصل مانسون در اثر پدیده ی مانسون و تغییر شرایط اقلیمی پایین تر از دو فصل دیگر بود. از بین مناطق مطالعاتی جزر و مدی، بندر جاسک و خور خلاصی بالاترین میزان در شاخص های زیستی را دارا بوده و بندر سیریک پایین ترین میزان را دارا بوده است. بیشترین شباهت بین مناطق مطالعاتی، بین بندر سیریک و ساحل ونک به ثبت رسید.
حسین اکبریان احمد سواری
برای بررسی تنوع زیستی لارو و بالغین میگوهای کاریده در منطقه دهانه های رودخانه اروند و بهمنشیر، نمونه برداری از اسفند 89 تا مهر 90 بصورت ماهانه صورت پذیرفت. برای دسترسی به اهداف پروژه، نمونه برداری در 7 ایستگاه انجام گرفت. نمونه ها با استفاده از تور با چشمه 300 میکرون برداشت شدند و فاکتورهای محیطی مانند شوری، دما، اکسیژن محلول و میزان اسیدی بودن آب سنجیده شد. 6 گونه در این منطقه مورد شناسایی قرار گرفت که گونه های exopalaemon styliferus، alpheus lobidens، alpheus estuarensis و athanas parvus به ترتیب با فراوانی نسبی24%، 23%، 22% و 17% گونه های غالب را تشکیل می دادند. بیشترین تراکم میگوهای کاریده در مرحله پلانکتونیک در اردیبهشت ماه و کمترین میزان آن در اسفند ماه مشاهده شد. گونه های alpheus lobidens، athanas parvus، latreutes anoplonyx و periclimenes brevicarpelisبرای اولین بار در آب های ایرانی خلیج فارس و گونه ی alpheus estuarensis برای اولین بار از کل خلیج فارس مورد شناسیایی و گزارش قرار گرفت. بررسی سالانه آنالیز خوشه ای در کل سال شباهت بالای 83% را میان ایستگاه های مورد مطالعه نشان داد که بیان کننده عدم تفاوت از نظر درصد ترکیب گونه ها و چگونگی پراکنش آنها در بین ایستگاه ها است. محدوده شاخص شانون در ماه های مورد مطالعه 92/0 تا 09/2 به دست آمد. بیشترین میزان این شاخص در شهریور(09/2) و فروردین(06/2) ثبت شد و کمترین مقدار آن نیز در اسفند ماه(92/0) بود. نتایج حاصل از آزمون همبستگی مهمترین فاکتور در تراکم میگوهای کاریده در مرحله پلانکتونیک را ، دما و شوری نشان داد.
زهره آرا بابک دوست شناس
هدف از این تحقیق شناسایی و بررسی تراکم و پراکنش میکروزئوپلانکتون ها و تعیین کیفیت آب با استفاده از شاخص saprobic و شاخص کیفیت آب((wqi در رودخانه بهمنشیر(خلیج فارس) بود. نمونه برداری در 5 ایستگاه بر حسب تغییر گرادیان شوری، در فصول بهار،تابستان، پاییز و زمستان 1390 انجام گردید. نمونه های زئوپلانکتونی با استفاده از تور پلانکتون 100 میکرون جمع آوری گردیدند. فاکتورهای فیزیکوشیمیایی مانند شوری، اسیدیته، دما و اکسیژن محلول، هدایت التریکی، کدورت، نیترات و فسفات سنجیده شد. در این بررسی 17 گونه از پاروپایان، 13 گونه از گردان تنان، 3 گونه از کلادوسرا، 3 گونه از مژه داران و لارو بی مهرگان (کرم های پرتار، دو کفه ای ها و سخت پوستان) شناسایی گردید. بیشترین میانگین تراکم میکروزئوپلانکتون ها در فصل تابستان (3745) تعداد در متر مکعب و کمترین میزان آن در فصل پاییز (340) تعداد در متر مکعب ثبت شد. نتایج حاصل از همبستگی، فاکتور هدایت الکترکی و شوری را به عنوان مهم ترین فاکتور موثر بر تراکم میکروزئوپلانکتون ها نشان داد. نتایج حاصل از آزمون cca نشان داد فاکتور هدایت الکترکی و شوری بیشترین تأثیر را بر پراکنش میکروزئوپلانکتون ها دارد. میزان شاخص saprobic و wqi به ترتیب 31/2 و 50 ثبت شد.
راضیه عناناتی نسرین سخایی
نمونه برداری بصورت فصلی و درهرفصل یکبار در جزر و یکبار در مد از تابستان ?? تا بهار ?? و در? ایستگاه در رودخانه بهمنشیر برحسب تغییر گرادیان شوری انجام شد. نمونه برداریها به منظور شناسایی فیتو پلانکتون ها با استفاده از تور ?? میکرون انجام شد. در طی نمونه برداری، نمونه های آب جهت سنجش نیترات،فسفات و کلروفیل در ظروف پلاستیکی جمع آوری شده و در یخ نگهداری شدند. فاکتورهای محیطی دما(°c)، اکسیژن محلول(میلی گرم در لیتر)، هدایت الکتریکی و ph توسط دستگاه multiparameter مدل hach ، شوری(psu) توسط رفراکتومتر و کدورت نیز توسط کدورت سنج اندازه گیری شد. دراین مطالعه، 134 گونه فیتوپلانکتون، متعلق به 64 جنس و 45 خانواده از 6 شاخه bacillariophyta، charophyta، chlorophyta ، chromophyta ، cyanophyta و pyrrophyta شناسایی شد. لازم به ذکر است که 5 گونه از گونه های موجود درنمونه نیز بطور کامل شناسایی نشدند. از نظر شوری، گونه های این منطقه به چهارگروه یوری هالین، استنو هالین، لب شور و آب شیرین تقسیم شدند. شاخصهای اکولوژیکی شانون، مارگالف، سیمپسون و هیل و شاخصهای بیولوژیکی ساپروبیک، دیاتومه و تروفیک دیاتومه نیز محاسبه شدند. بیشترین مقدار شاخص مارگالف در پاییز و مد و کمترین آن بهار در جزر، بیشترین تنوع در پاییز در مد و کمترین آن در زمستان در جزر، بیشترین مقدار غالبیت در زمستان در جزر و کمترین آن در پاییز در جزر، بیشترین مقدار شاخص هیل در بهار در جزر و کمترین آن در زمستان در مد محاسبه شد. طبق شاخص ساپروبیک، رودخانه بهمنشیر دارای وضعیت آلفا مزو ساپروبیک می باشد. از نظر شاخص دیاتومه، رودخانه بهمنشیر دارای آلودگی سنگین است و فقط تعداد کمی از گونه های مقاوم به آلودگی در آن حضور دارند. همچنین رودخانه بهمنشیر از نظر وضعیت تروفی در وضعیت خوبیست و عاری از آلودگیهای مهم آلی می باشد.
مرضیه نصراله زاده نسرین سخایی
به منظور مطالعه فیلوژنتیکی میگوهای خانواده penaeidae سواحل بحرکان، از روش تعیین توالی ژن 16s rrna استفاده شد. استخراج dna از عضله پای شنای میگوها با روش ctab انجام شد. قطعه ژنی 16srrna با استفاده از آغازگرهای جهانی 16sar/16sbr تکثیر گردید. گرچه بعد از نمونه برداری میگوی metapenaeus sp. به عنوان گونه m. affinis، شناسایی و جداسازی شد ولی blast نتایج حاصل از تعیین توالی ژن 16s rrna نشان داد که توالی مورد نظر به طور کامل با ژن 16s rrna، گونه m. monoceros منطبق می باشد. همچنین آنالیزهای بیشتر با استفاده از نرم افزار mega ver. 5 نتیجه به دست آمده را تایید کرد. نتایج حاصل از هم ردیفی توالی هایm. monoceros با استفاده از نرم افزار clustal w نشان دهنده 17مکان پلی مورفیسم بود که از این تعداد 10 مکان پارسیمونی تشخیص داده شدند. نتایج هم ردیفی توالی 16s rrna گونه p stylifera، 14 مکان پلی مورف و 4 مکان پارسیمونی را نشان داد. نتایج حاصل از نرم افزار arlequin ver 3 تنوع هاپلوتیپی را برابر 1 نشان داد. این توالی ها غنی از تیمین و آدنین (2/64 درصد) بودند. میزان شاخص r، 418/1 و میانگین واگرایی این دو گونه از هم 9/10 درصد محاسبه شد. بر اساس نرخ موتاسیون دو درصد به ازای هر میلیون سال برای mtdna، زمان اشتقاق این دو گونه از هم پنج میلیون و چهارصد و پنجاه سال پیش تخمین زده شد.
شهرام بذرافشان احمد سواری
جهت بررسی جمعیت مایسیدها و مراحل لاروی آنومیوراها در آبهای سواحل خوزستان نمونه برداریهایی در ماه های اسفند، فروردین، اردیبهشت، خرداد، تیر، شهریور و مهر از 7 ایستگاه در مصب بین رودخانه های اروند و بهمنشیر انجام شد. نمونه برداری با استفاده از تور پلانکتون با چشمه 300 میکرون به صورت سطحی انجام شد. 2 گونه از مایسیدها و 2 گونه از آنومیوراها شناسایی شدند، خصوصیات ریخت شناسی آنها ترسیم شد و تراکم گروه های مورد مطالعه در ایستگاه ها و ماه های نمونه برداری محاسبه گردید. بیشترین میزان تراکم میانگین مایسیدها در خرداد ماه و کمترین میزان تراکم آنها در ماه های اردیبهشت و تیر محاسبه گردید. بیشترین میزان تراکم میانگین آنومیوراها در اردیبهشت ماه و کمترین میزان تراکم میانگین در ماه های اسفند و فروردین محاسبه گردید. بیشترین میزان میانگین شاخص شانون برای مایسیدها در فروردین ماه و بیشترین میزان میانگین این شاخص برای آنومیوراها در شهریورماه محاسبه گردید. بیشترین میزان میانگین شاخص مارگالف برای مایسیدها در مهر ماه و بیشترین میزان میانگین این شاخص برای آنومیوراها در فروردین ماه محاسبه گردید. بیشترین میزان میانگین شاخص هیل برای مایسیدها در فروردین ماه و بیشترین میزان میانگین این شاخص برای آنومیوراها در شهریورماه محاسبه گردید. نتایج حاصل از همبستگی نشان داد که آنومیوراها تنها با شوری همبستگی دارند.
سپیده سلیمانی پی سیمین دهقان مدیسه
این تحقیق بر روی اجتماعات پلانکتونیک میگوشکلان در منطقه زیستگاه های مصنوعی سواحل خوزستان(منطقه بحرکان) به مدت یکسال از اردیبهشت 1390 تا فروردین1391 به صورت ماهانه انجام گردید. نمونه برداری با استفاده از تور پلانکتون با چشمه 300 میکرومتر انجام شد. در مجموع دو فوق خانواده penaeoidea ،sergestoidea ، زیر راسته caridea و چهار خانواده sergestidae، luciferidae، penaeidae، alpheidae شناسایی گردید. از خانواده penaeidae گونه های metapenaeus affinis ، penaeus indicus، parapenaeus stylifera ، از خانواده luciferidae گونه lucifer hanseni ، از خانواده alpheidae گونه alpheus sp و از خانواده sergestidae گونهacetes sp شناسایی و معرفی گردیدند. درصد فراوانی هر یک از سه گروه اصلی و گونه ها طی دوره مطالعاتی محاسبه گردید که درصد فراوانی فوق خانواده penaeoidea برابر با 54 درصد، فوق خانواده sergestidae برابر با 28 درصد و زیر راسته caridea برابر با 18 درصد می باشد. در کل دوره مطالعه، فراوان ترین گونه metapenaeus affinis با فراوانی نسبی 32 درصد از خانواده penaeidae بود. در مجموع دو پیک فراوانی مشاهده شد که پیک اول در شهریور ماه و پیک دوم در آبان ماه بود. آنالیز خوشه ای بر اساس میانگین فراوانی گونه های شناسایی شده برای ایستگاه ها و ماه های مختلف محاسبه شد. نتایج آنالیز خوشه ای ایستگاه ها، تقریبا هیچ گونه اختلافی بین ایستگاه ها نشان نداد و در آنالیز خوشه ای ماه ها،آنها در دو دسته مجزا قرار گرفتند. سه شاخص غنای گونه ای مارگالف ، تنوع زیستی شانون و غالبیت سیمپسون در ایستگاه های مختلف و ماههای مختلف اندازه گیری شدند. روند تغییرات شاخص غالبیت سیمپسون کاملا بر عکس شاخص تنوع شانون است. در واقع مقایسه شاخص های شانون و سیمپسون نشان می دهد که این دو همدیگر را تایید می کنند. در این تحقیق همچنین ارتباط بین فاکتورهای محیطی و تراکم موجودات نیز از طریق آزمون تحلیل مولفه اصلی و ضریب همبستگی اسپیرمن انجام گردید و نتایج حاصل نشان داد که تراکم لاروها با افزایش دما نسبت مستقیم و با شوری هیچ رابطه ای ندارد. کلید واژه ها: منطقه بحرکان، زیستگاه های مصنوعی، میگوشکلان ،penaeoidea، sergestoidea، caridea
محبوبه راه نورد بابک دوست شناس
طبقه بندی زیستگاههای حساس ساحلی شمال جزیره قشم با استفاده از نسخه ی1/3 سیستم طبقه بندی استاندارد اکولوژیک زیستگاههای ساحلی – دریایی (cmecs) انجام گرفت. بدین منظور منطقه مورد مطالعه به 5 زیر ناحیه تقسیم شد و نمونه برداری به طور فصلی در طی یک سال از آبان ماه 1388 تا مرداد ماه 1389 انجام گردید. نمونه برداری در ناحیه بین کشندی و زیر کشندی به ترتیب با کوادرات 5/0 × 5/0 و گرب 4/0 مترمربع انجام شد. اطلاعات به دست آمده از هر زیستگاه با استفاده از سامانه gis پردازش و برای تهیه نقشه ی زیستگاهها به کار رفت. طبق این روش، با توجه به تفکیک گرهای شوری و عمق، تمامی زیستگاههای ساحلی در شمال جزیره ی قشم جزء سیستم دریایی و زیر سیستم بین کشندی نزدیک ساحل هستند. در بررسی جزء زمین شناسی سطحی با هدف تعیین خاستگاه بیوژنیک یا زمین شناسی بستر شش زیرکلاس از مجموعه ی هشت زیرکلاس معرفی شده در سیستم در طبقه بندی مورد استفاده قرار گرفت و مجموعاً چهارده کد تعیین شد که نشان می دهد تمام سواحل شمالی جزیره، خاستگاه زمین شناسی داشته اند و بستر در هیچ یک از زیر ناحیه ها با ساختارهای حاصل از فعالیت های موجودات زنده طبقه بندی نمی شود. با اعمال طبقه بندی جزء زیستی بنتیک در ساحل شمالی جهت طبقه بندی مناظر بیولوژیکی زنده بستر دریا، در مجموع تعداد 114 زیستگاه پوششی شناسایی گردید که در برگیرنده ی 13 کد و 10 گروه زیستی از سیستم طبقه بندی cmecsمی باشند. فراوان ترین گروه زیستی گیاهی طبقه بندی شده درختچه های مانگرویی جوان و کوتاه قامت موجود در ناحیه ساحلی است که در تمام زیر ناحیه های منطقه مطالعه شده وجود دارند. کرمهای پرتار، جوامع گل خورک ها، خرچنگ uca sp. نیز فراوان ترین گروه های زیستی جانوری این منطقه اند. با بررسی جزء زمین ریخت شناسی نیز کل منطقه مورد مطالعه در سطح مجموعه ی جغرافیای طبیعی در محدوده ی فلات قاره یا جزیره قرار گرفت و طبقه بندی سطوح ژئوفرم های ساحلی و انسان ساخت در سرتاسر منطقه انجام گردید. در مجموع پنج ژئوفرم طبیعی در ناحیه ساحلی و چهار ژئوفرم انسان ساخت شناسایی شد. فراوانترین ژئوفرم طبیعی و انسان ساخت این ناحیه به ترتیب شامل پهنه های گلی و مشتاهای ماهیگیری محلی است. نتایج به دست آمده و تعداد زیاد زیستگاههای شناسایی شده نشان می دهد کاربرد این روش جهت طبقه بندی و کدگذاری اکوسیستم های ساحلی شمال جزیره قشم موفقیت آمیز بوده است.
شمشاد شهبازی احمد سواری
این پژوهش با هدف بررسی خصوصیات ریخت شناسی و تراکم جمعیت مراحل لاروی پلئوسیماتا در آبهای ساحلی جزیره هنگام (خلیج فارس) انجام گرفت. جهت این امر نمونه ها از زمستان 1390 الی پاییز 1391 به صورت فصلی در فصول زمستان، بهار، تابستان و پاییز در 6 ایستگاه در آب های پیرامون جزیره هنگام جمع آوری گردید. نمونه برداری با استفاده از تور پلانکتون با چشمه 300 میکرون به صورت مورب انجام شد. فاکتورهای محیطی همچون دما، شوری، اکسیژن محلول و اسیدیته در فصول مختلف پژوهشی مورد بررسی قرار گرفت و اختلاف معنی داری را بین فصول و ایستگاه های مورد مطالعه نشان داد (p<0.05). در کل دوره پژوهشی 16 گونه از لارو پلئوسیماتا شناسایی گردید، که 4 گونه متعلق به میگوهای کاریده، 7 گونه خرچنگ های گرد و 5 گونه به لارو آنومیوراها تعلق داشت. به طور کلی مراحل لاروی 9 گونه از پلئوسیماتا برای اولین بار از خلیج فارس گزارش گردید، و همچنین برای اولین بار گونه pilumnus kempi و جنس xantho از خلیج فارس گزارش شد. خصوصیات ریخت شناسی آنها ترسیم شد و تراکم گروه های مورد پژوهش در ایستگاه ها و فصول نمونه برداری شده محاسبه گردید. بیشترین میانگین تراکم لارو پلئوسیماتا در فصل تابستان و کمترین میانگین تراکم آنها در فصل زمستان محاسبه گردید و همچنین در کل دوره پژوهشی گونه leptodius exaratus با 180 و گونه menaethiops nodulosus با 25 فرد در متر مکعب بیشترین و کمترین فراوانی را دارا بودند. محدوده شاخص شانون در طول سال بین 21/0 تا 41/2 بود، که بیشترین میزان آن در فصل تابستان مشخص گردید. نتایج حاصل از آزمون همبستگی مهمترین فاکتور در تراکم و پراکنش لارو پلئوسیماتا را دما نشان داد، و همچنین نتایج حاصل از آزمون cca فاکتور شوری را مهمترین عامل در پراکنش آنها نشان داد.
تهمینه سلطانی الکوه نسرین سخایی
مدوزها از مهم ترین گروه های زئوپلانکتونی هستند و نقش مهمی را در پویایی جمعیت زئوپلانکتون ها در اکوسیستم های دریایی ایفا می کنند. مدوزها در اکثر نقاط دنیا شناسایی شده اند اما در آسیا، از جمله ایران، مطالعات گسترده در این زمینه انجام نشده است. به منظور شناسایی و تعیین تراکم و پراکنش مدوزکیسه تنان درمنطقه ی بحرکان (خلیج فارس) نمونه برداری در 6 ایستگاه در ماه های تیر، شهریور، آبان، دی و اسفند 1389و اردیبهشت 1390 انجام گردید. نمونه برداری با استفاده از تور پلانکتون با چشمه ی 300 میکرون صورت گرفت. پارامتر های محیطی مانند شوری، اسیدیته، دما و اکسیژن محلول اندازه گیری شدند. 37 گونه مدوز شناسایی شد. فراوانترین گونه ها در طول سال، گونه های eirene kambara، aequorea parva و tima flavilabris بودند که به ترتیب فراوانی نسبی 9/16% ، 3/10% و 07/9% را داشتند. بیشترین تراکم در تیر ماه و کمترین میزان آن در دی ماه ثبت شد. دو گونه ی octophialucium funerarium و eutima gegenbauri برای اولین بار از سواحل ایرانی خلیج فارس گزارش شدند. دامنه ی شاخص شانون در این مطالعه 79/1 – 22/0 بود. بیشترین میزان این شاخص در آبان ماه ثبت شد. نتایج حاصل از همبستگی، فاکتور دما را به عنوان مهم ترین فاکتور موثر بر تراکم مدوزها نشان داد. نتایج حاصل از آزمون pca نشان داد فاکتور دما بیشترین تأثیر را بر پراکنش گونه های غالب مدوزها در ماه های مختلف دارد.
علی نظمی بابک دوست شناس
تالاب بین المللی انزلی در سواحل دریای خزر دراثر فعالیتهای مخرب انسانی در فهرست تالاب های تخریب شده مونترو قرار گرفته است. این مطالعه در سال 1391 بر روی تالاب بین المللی انزلی بر اساس مدل تخریب مخدوم و تعمیم آن از خشکی به پهنه آبی انجام گردید. در این بررسی ابتدا تالاب به سلول های 100 هکتاری شبکه بندی شده و سپس، به 4 منطقه ی تالاب شرق، تالاب مرکزی، تالاب غرب و حوضچه تالاب تقسیم بندی و برای هر منطقه 6 ایستگاه نمونه برداری انتخاب گردید. جهت نمونه برداری فاکتورهای فیزیک وشیمیایی آب: اکسیژن محلول، اکسیژن بیولوژیکی، اکسیژن شیمیایی، کل جامدات محلول، نیترات، فسفات کل، نیتروژن کل، کلرفیل(a)، هدایت الکتریکی، کلیفرم مدفوعی و کلیفرم کل به عنوان عوامل تخریب مورد سنجش قرار گرفت. و نتایج با تصاویر ماهواره ای ده سال گذشته تالاب به عنوان شاهد مدل مقایسه گردید. نتایج بدست آمده و سنجش داده ها با استاندارد و تصاویر ماهواره ای نشان می دهد، بیشتر مناطق تالاب از حد آلودگی بالایی برخوردارند و جز مناطق حساس طبقه مندی می گردند و نیازمند اقدام حفاظتی شدید با توجه به جدول فازی مخدوم (2002) می باشد.
هومن گرجی زاده بابک دوست شناس
این تحقیق به منظور تعیین میزان اسید های چرب مختلف در فیتوپلانکتونهای غالب مصب بهمنشیر و همچنین گونه های مورداستفاده درتکثیروپرورش همانندisochrysis sp. ,spirulina sp.,tetraselmis sp. ,chlorella sp. و nannochloropsis oculata انجام پذیرفت. نمونه های ریز جلبک در فصل بهار 1392 از 5 ایستگاه از رودخانه بهمنشیر به وسیله بطری نمونه بردار برداشت و در آزمایشگاه خالص سازی و به کشت نیم انبوه رسید. به منظور آنالیز اسیدهای چرب, با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی گازی(gc)مدل مجهز به آشکارساز یونیزاسیون شعله (fid)پروفیل اسیدهای چرب تعیین گردید. درمطالعه حاضر 48 گونه فیتوپلانکتونی شناسایی گردید. بیشترین تراکم مربوط به گونه chaetoceros sp1با فراوانی 1294 فرد در مترمکعب بود. در این پژوهش 19 اسید چرب از گونه های مختلف شناسایی شد. بیشترین میزان اسید چرب اشباع در مورد فیتوپلانکتونهای کلی و کشت گونه ی خالص میکرو جلبک chaetoceros sp1 مربوط به اسید پالمیتیک به ترتیب به میزان 9/63% و 15/21% بود. در مورد اسید های چرب با یک بند دوگانه نیز اسید اولئیک به میزان 52/44% بیشترین مقدار را در فیتوپلانکتون های بهمنشیر به خود اختصاص داده بود, در حالی که در پروفیل اسیدی chaetoceros sp1 خالص شده از بهمنشیر اسیدپالمیتولئیک به میزان 30/33% بیشترین درصد را دارا بود. همچنین در میان اسیدهای چرب اشباع نیز, اسید پالمیتیک در میکروجلبکهای spirulina sp. ,isocrysis sp., tetrasalmis sp., chlorella sp.و n. oculataبه ترتیب با 30/1%, 30/02%, 29/47% ,25/17% و 30/68% بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده بود. در میان اسیدهای چرب غیر اشباع با یک بند دوگانه, اسید اولئیک درمیکروجلبک هایspirulina sp. (34%), isocrysis sp.(35/64%),chlorella sp.(16/37%), tetrasalmis sp.(18/31%)و n. oculata (24/1%) به ترتیب بیشترین مقدار را به خود اختصاص داده بود. در مورد اسیدهای چرب غیر اشباع با چند بند دوگانه نیز, اسید لینولئیک درspirulina sp. به بیشترین مقدار خود یعنی 18/8% , isocrysis sp. به 16/84%, n. oculata به 9/99% و tetrasalmis sp. به 1/18% رسید لذا می توان spirulina sp.را به عنوان منبعی غنی جهت استخراج اسید های چرب امگا 6 معرفی نمود. . اما درمورد اسید الفا لینولنیک از اسیدهای چرب امگا 3 تنها chlorella sp. به مقدار 9/66% بیشترین مقدار را بخود اختصاص داد. لذا می توان spirulina sp.را به عنوان منبعی غنی جهت استخراج اسید های چرب امگا 6 معرفی نمود.
فاطمه بهردینی بابک دوست شناس
هدف از این تحقیق، بررسی شرایط سلامت اکوسیستم در خور گوبان و دورق واقع در شمال غرب خلیج فارس بود.. نمونه برداری در 20 ایستگاه، در ماه های آبان و اسفند 1391، با استفاده از گرب انجام گردید. فاکتورهای محیطی مانند شوری، اسیدیته، دمای آب، اکسیژن محلول، هدایت الکتریکی، درصد کل مواد آلی و دانه بندی رسوبات مورد سنجش قرار گرفت. در پژوهش حاضر، 27 گونه ماکروبنتوز شناسایی گردید. بیشترین و کمترین میزان تراکم و توده زنده ماکروبنتوزها به ترتیب در خور گوبان و دورق ثبت گردید. گروه های پرتاران و شکم پایان به عنوان گروههای غالب و مقاوم ماکروبنتوزی معرفی گردیدند. نتایج حاصل از آزمون همبستگی نشان داد، درصد کل مواد آلی بیشترین همبستگی را با تراکم و توده زنده ماکروبنتوزها دارد. با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه، اثر فصول مختلف بر تراکم ماکروبنتوزها، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که در فصل پاییز و زمستان، فراوانی ماکروبنتوزها به طور معنی داری با یکدیگر تفاوت دارند. دامنه تغییرات شاخص شانون بین 48/2-96/0 بود. بیشترین میزان آن در خور گوبان ثبت شد. بر اساس منحنی های مقایسه ای توده زنده- فراوانی، خور گوبان و دورق به ترتیب، آلودگی متوسط و شدید را نشان دادند.
سمرقند جعفری محمدباقر نبوی
مطالعه حاضر به منظور بررسی پراکنش و تنوع پرتاران و اثرات پساب کارخانه آب شیرین کن قشم بر روی آنهاست. بر این اساس، 9 ایستگاه نمونه برداری انتخاب شد و 3 نمونه رسوب از هر ایستگاه با استفاده از گرب van veen (0/025m2) در طول تابستان و زمستان 92 برداشته شد. در همان زمان پارامترهای محیطی مثل شوری، اسیدیته، دما، اکسیژن محلول، درصد مواد آلی و کل کربن آلی بررسی شد. غلظت فلزات سنگین مثل آهن، روی، نیکل، سرب، مس وکادمیوم) در نمونه های رسوب هر ایستگاه اندازه گیری شد. در طی این مطالعه 93 گونه که متعلق به 48 جنس، 26 خانواده و 3 زیر رده شناسایی شد. دو خانواده (cossuridae, orbiniidae) به ترتیب در تابستان و زمستان غالب بودند. در ایستگاههای 4 و 5 که میزان ذرات رسوبی(سیلت و رس) بود، درصد مواد آلی و کل کربن آلی بیشتری داشت. در میان فلزات اندازه گیری شده غلظت سرب(3/05±165/75) و نیکل(20/48±78/44) بیشتر از سطح استاندارد ( florida، noaa، maff) بود. نتایج کلی نشان می دهد که پساب کارخانه آب شیرین کن اثرات منفی روی توزیع و پراکنش اجتماعات پرتاران و همچنین کیفیت آب دارد.
عاطفه اشکیور سیدمحمدباقر نبوی
در برخی از شهرهای جنوبی ایران، به علت بارش کم باران، تبخیر زیاد و نبود آب کافی برای مصرف مردم، کارخانه های تولید آب شیرین احداث شده است. با توجه به استفاده گسترده از آب شیرین کن، نگرانی هایی درباره مواد سمی ضد جرم و ضد رسوب مورد استفاده در واحدهای آب شیرین کن و تنش حرارتی منتشره از سیستم ها وجود دارد. به همین دلیل مطالعه حاضر به بررسی تاثیرات فیزیکوشیمیایی تخلیه های کارخانه آب شیرین کن جزیره قشم از قبیل: شوری، حرارت، ph، فلزات سنگین و تاثیر این کارخانه ها بر تنوع و پراکنش مایوفون ها با تاکید بر روزنه داران انجام شده است. برای این منظور، نمونه برداری در مجاورت آب شیرین کن قشم از 9 ایستگاه با موقعیت های جغرافیایی مختلف در دو فصل سرد و گرم صورت گرفت. در هر نوبت نمونه برداری، فاکتورهای محیطی (شوری، دما، ph و...) اندازه گیری شدند. نمونه ها پس از انجام روش های معمول شست و شو و جداسازی شدند. جهت بررسی دقیق تر با استفاده از میکروسکوپ الکترونی نگاره (sem) از نمونه ها عکس گرفته شد. دانه بندی،tom ، tocو مقدار فلزات سنگین رسوبات سنجیده شد. در این مطالعه 36 گونه، متعلق به 21 خانواده از 7 راسته شناسایی شد. بطور کلی در فصل تابستان تنوع و فراوانی گونه های مایوفون بیشتر از فصل زمستان محاسبه شد. و همچنین شاخص های تنوع و غنای گونه ای و یکنواختی در فصل گرم بیشتر بودند. فراوان ترین گونه ها در کل دوره مطالعاتی متعلق به خانواده های hauerinidae، elphidiidae،loxoconchidae بودند. میزان مواد آلی و کربن آلی بیشتر تحت تاثیر دانه بندی تشخیص داده شدند. بین تراکم مایوفون ها با درصد سیلت و رس در هر دو فصل همبستگی مثبت و معنی داری وجود داشت و در فصل تابستان بین تراکم مایوفون ها و شوری همبستگی منفی و معنی داری وجود داشت. غلظت فلزات مس، کادمیوم و سرب در هر دو فصل در ایستگاه های نزدیک به آب شیرین کن مقدار بیشتری داشت. همچنین طبق مشاهدات، پسآب آب شیرین کن بر تغییر مورفولوژیکی مایوفون ها تاثیری نداشت.
زهرا علی مددی نسرین سخایی
پاروپایان فراوان ترین گروه زئوپلانکتونها در اکوسیستم های دریایی بوده که نقش مهمی را در ارتباط با تولید اولیه و سطوح غذایی بالاتر ایفا می کنند. این گروه ترکیب اصلی اکوسیستم های آب شیرین و شور جهان بوده و هم چنین نشانگرهای حساس به تغییرات شرایط آب و هوایی محلی و جهانی محسوب می شوند. در تحقیق حاضر، شناسایی مورفولوژیک و مولکولی گونه acartia (odontoacartia) ohtsukai (پاروپایان: کالانوئیده) در امتداد سواحل خوزستان (دورق، بحرکان، چوئبده و اروند) با استفاده از کلیدهای شناسایی و نشانگرهای میتوکندریایی مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری از پاروپایان از نواحی انتخابی رودخانه اروند، ساحل بحرکان، چوئبده و خور دورق (شمال غرب خلیج فارس) انجام شد. فاکتورهای فیزیکو شیمیایی از قبیل دما، شوری، اسیدیته، اکسیژن محلول، هدایت الکتریکی، کدورت، نیترات و فسفات در هر ایستگاه اندازه گیری شد. نمونه ها به منظور آنالیزهای ژنتیکی در الکل 95% تثبیت شده و بخش مربوط به بررسی مورفولوژیکی در محلول 5% فرمالین ـ آب دریا تثبیت شدند. پاروپایان بر اساس خصوصیات مورفولوژی شان با استفاده از میکروسکوپ فاز معکوس شناسایی شدند. کالانوئیدهای بالغ از میان نمونه ها جداسازی شدند. نتایج آزمون همبستگی نشان داد که اکسیژن محلول و نیترات بیش ترین تأثیر را بر تراکم پاروپایان راسته کالانوئید دارد. جهت مطالعه ویژگی های مورفولوژیکی از کلیدهای شناسایی استفاده شد. نتایج ثابت کرد که a.ohtsukai فراوان ترین گونه در میان نمونه ها بود. به علاوه، مطالعه مورفولوژیکی این گونه، حضور a.ohtsukai را در هر ایستگاه نشان داد. a.ohtsukai از a.pacifica توسط ویژگی های انشعابات دمی و آنتنول ها در ماده و قطعات یوروزوم و پای پنجم در نر قابل تشخیص است. به منظور انجام مطالعات مولکولی، تعداد 100 عدد از نمونه های a.ohtsukai از هر ایستگاه جداسازی و مورد مطالعه قرار گرفتند. در این مطالعه اختلاف توالی dna به دست آمده از نمونه ها برای بخش هایی از دو ژن میتوکندریایی coi و 16s rrna مورد بررسی قرار گرفت. آنالیزهای مولکولی با استفاده از نرم افزار mega 6 و arlequin انجام شد. داده های توالی شناسایی 100% a.ohtsukai را از بحرکان، چوئبده و خور دورق ثابت کرد. علاوه بر این گونه tortanus.sp برای نخستین بار از آب های رودخانه اروندرود با تشابه 86% گزارش شد. مقایسه نتایج توالی mtcoi با توالی های ثبت شده در بانک جهانی ژن نشان داد که گونه جدید tortanus (eutortanus) derjugini smirnov با تشابه 86% از این ناحیه از خلیج فارس می باشد. 5 توالی a.ohtsukai به دست آمده در این مطالعه در بانک جهانی ژن برای نخستین بار ثبت شد.