نام پژوهشگر: سعید عابدینی

رابطه هوش هیجانی و سرمایه اجتماعی پژوهشگران در مرکز تحقیقات صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1389
  سعید عابدینی   طاهره فیضی

امروزه در کنار سرمایه های انسانی، مالی و اقتصادی، سرمایه دیگری در سازمان ها و جوامع مطرح شده است با عنوان "سرمایه اجتماعی" که سرمایه بستر مناسبی را برای بهره برداری و بهره وری نیروی انسانی در سازمان های مختلف فراهم می آورد. از سوی دیگر، بهره گیری از دیگر سرمایه های سازمانی نیز در پرتو این سرمایه امکان پذیر است که همین نکته، اهمیت آن را در سازمان نشان می دهد. سرمایه اجتماعی مجموعه هنجارهای موجود در نظام های اجتماعی است که موجب ارتقای سطح همکاری اعضای آن جامعه و پایین آمدن هزینه های ارتباطات می شود. (فوکویاما 1999 به نقل از طلوعی و کاوسی،1385 ) هوش هیجانی می تواند نقشی اساسی در محیط کار داشته باشد (2002,goleman ,boyatzis ,mckee). دانیل گلمن (1998, golman) مولفه های هوش هیجانی را خودآگاهی ، خودتنظیمی ، خود انگیختگی ، همدلی ، و مهارت های اجتماعی تعریف می کند. با توجه به وابسته بودن سرمایه اجتماعی به روابط بین افراد و تاثیر غیر قابل انکار نقش هوش هیجانی بر شیوه شکل گیری روابط بین فردی، در این پژوهش تلاش شد اثر هوش هیجانی با تکیه بر پنج مولفه آن به عنوان متغیرهای مستقل، بر ارتقای سرمایه اجتماعی و مولفه های آن ( اعتماد، شبکه های ارتباطی، اهداف مشترک) به عنوان متغیرهای وابسته در بین پژوهشگران و مدیران مرکز تحقیقات صداوسیما بررسی شود. این پژوهش از نوع پژوهش های توصیفی- پیمایشی است که براساس آن، ارتباط متغیرهای مستقل و متغیر وابسته با توجه به داده های پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته و همچنین از آمار توصیفی و آمار استنباطی به منظور انجام دادن تحلیل ها و ارائه مدل استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد که بین مولفه های هوش هیجانی و سرمایه اجتماعی رابطه ای مستقیم وجود دارد و بنابر این با در نظر گرفتن شاخص هوش هیجانی در بدو خدمت و آموزش هوش هیجانی در حین خدمت می توان به ارتقای سرمایه اجتماعی سازمان اقدام کرد.

بررسی عناصر دستور تاریخی در کتابهای جامع الحکمتین و زادالمسافرین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد 1389
  سعید عابدینی   علی اصغر پهلوان حسینی

چکیده ناصرخسرو (481-394 ه‍ . ق.)، شاعر پرآوازه ای که نام او با دره یمگان و اسماعیلیان گره خورده است، علاوه بر مهارت در شعر و شاعری، آثار منثوری نیز در مسائل کلامی و فلسفی دارد. وی کتاب جامع الحکمتین را در جواب قصیده ابوالهیثم به تحریر رساند و زادالمسافرین را نیز در ردّ شبهات و توضیح مسائل فلسفی و کلامی مورد نظر خود به نگارش درآورد. در این پایان نامه، بعد از پرداختن به شرح حال ناصرخسرو و مختصری درباره آثار وی، مباحث مربوط به دستور تاریخی در دو کتاب جامع الحکمتین و زادالمسافرین را در 7 فصل (فعل، اسم، صفت، ضمیر، قید، حروف و وندها) مورد بررسی قرار داده ایم. هر چند عناصر دستور تاریخی در هر دو اثر دیده می شود، امّا وجود این عناصر در جامع الحکمتین، برجسته تر و پررنگ تر است. ناصرخسرو از لحاظ ویژگی های سبکی و دستوری، تابع و همراه با دوره و عصر خود است به گونه ای که تنها چند ویژگی سبکی شخصی می توان برای آثار منثور او در نظر گرفت. در مجموع، ویژگی های دستور تاریخی در جامع الحکمتین و زادالمسافرین، پربسامد و نزدیک به نثر دوره اوّل است. بعضی از این ویژگی ها، در تمام کتاب و صفحات مشاهده می شود و بعضی دیگر، کاربردی انگشت شمار و اندک دارند، که از مهمترین آنها به موارد ذیل می توان اشاره کرد: 1- کاربرد ماضی بعید از فعل «بودن»؛ 2- مجهول ساختن افعال معلوم با معین فعل های «آمدن» و «شدن»؛ 3- کاربرد فعل های آغازی؛ 4- نکره آوردن اسم با استعمال لفظی «یکی»؛ 5- کاربرد افعال کهن چون «آهنجیدن» و «الفنجیدن»؛ 6- جمع کلمات مختوم به الف بدون الحاق «ی»؛ 7- جمع بستن برخی اسامی جمع، چون: مردمان، خلقان، گروهان. کلید واژه ها ناصرخسرو، زادالمسافرین، جامع الحکمتین، دستور تاریخی، نثر دوره اوّل.