نام پژوهشگر: علی کرمی
یاسر بستانی املشی حسین افراخته
امروزه با رشد روزافزون تقاضای انرژی الکتریکی، تجدید ساختار و نیز حرکت سیستم های قدرت از ساختار سنتی به سمت ساختار رقابتی و در جهت کاهش مشکلات اقتصادی و زیست محیطی در نیروگاه های بزرگ سبب شده است که تولیدات پراکنده جایگاه ویژه ای پیدا کنند. بر اساس تعاریف منتشر شده در اتحادیه ها و آژانس های انرژی، تولید پراکنده به منابعی اطلاق می گردد که ظرفیت آنها از چند کیلو وات تا حدود 10 مگا وات باشد. تولید پراکنده (dg) با حذف هزینه های غیرضروری انتقال و توزیع، نیروی برق را در مکانی نزدیک به مصرف کننده تولید می کند. استفاده از تولیدات پراکنده، برای جبران رشد بار و ظرفیت خطوط انتقال، بهبود کیفیت توان و ارتقای قابلیت اطمینان در سیستم های توزیع در حال افزایش است. این واحدها در پست ها و فیدرهای توزیع و در نزدیکی بارها قرار می گیرند. همچنین، پیش بینی می گردد که تولیدات پراکنده در آینده سهم قابل توجهی در تولید انرژی الکتریکی بر عهده گیرند. دلیل این امر مزایای متعدد این منابع است که از جمله آنها می توان به کاهش تلفات، بهبود قابلیت اطمینان و بهبود پروفیل ولتاژ اشاره کرد. در این تحقیق، روشی جدید برای بهبود قابلیت اطمینان و کاهش تلفات در سیستم های توزیع به کمک الگوریتم pso ارائه شده است. با استفاده از این روش می توان تعداد، مکان و ظرفیت منابع تولیدات پراکنده را بصورت بهینه برای سیستم های توزیع شعاعی تعیین کرد. با روش پیشنهادی شاخص های قابلیت اطمینان شبکه ضمن کاهش تلفات در شبکه بهبود می یابد. همچنین، با توجه به ماهیت متغیر بار در شبکه های توزیع و اثر این تغییرات در بهینه سازی ذکر شده، بارهای متغیر به صورت فازی مدل سازی شده است. در نهایت، روش پیشنهادی به شبکه شعاعی 33 شینه ieee اعمال و نتایج بدست آمده با در نظر گرفتن مدل های فازی و ثابت برای بارهای مصرفی متغیر با زمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است
محمد بیگلراحمدی علی کرمی
در حال حاضر به دلیل مسائل اقتصادی و محیطی، سیستم های انتقال بسیار نزدیک به حدود پایداری خود مورد بهره برداری قرار می گیرند. آنالیز پایداری ولتاژ به توانایی ارزیابی ولتاژ همه شین های سیستم (شین های بار) تحت شرایط عادی و پس از اینکه مورد اغتشاش قرار گرفت مربوط می شود. تعدادی از ابزارها برای پیش بینی مسئله پایداری ولتاژ به طور متداول موجود هستند. تعدادی از این ابزارها براساس رهیافت های مرسوم مانند منحنی های pv وqv، اندیس های حساسیت می باشند. دیگر ابزارها از مفهوم های متفاوتی از قبیل تئوری دوشاخگی، تابع انرژی و تجزیه مقادیر استثنائی و غیره استفاده می کنند. اگرچه این ابزارها نتایج کامل و دقیقی فراهم می کنند، ولی برای کاربردهای بهنگام، مناسب نیستند چرا که بخاطر نیاز به محاسبات پخش بار تکراری ، خیلی زمان بر می باشند. برای مانیتور کردن بهنگام پایداری ولتاژ، شاخصهایی که به آسانی قابل محاسبه و در عین حال دقیق هم باشند، مطلوب است. یکی از این شاخص ها، شاخص معرفی شده توسط کسل و گلاویچ است. این شاخص دارای دقت کافی و همچنین دارای کاربرد عملی برای ارزیابی پایداری ولتاژ است و تحلیل پایداری ولتاژ را آسان میسازد. درسال های اخیر شبکه های عصبی برای ارزیابی بهنگام پایداری ولتاژ مورد توجه قرارگرفته اند. این پروژه یک شبکه عصبی پرسپترون (mlp) چند لایه را برای ارزیابی بهنگام پایداری ولتاژ، با در نظرگرفتن ساختار متغیر شبکه ارائه می کند. یک شبکه عصبی mlp برای تخمین شاخص پایداری ولتاژ که شاخص l نامیده میشود، تحت توپولوژی های مختلف سیستم و همچنین شرایط کاری استفاده می شود. آموزش شبکه عصبی با انتخاب ویژگیهای مناسب به عنوان ورودیها و شاخص l به عنوان هدف(خروجی) انجام می شود. همچنین از آنالیز مولفه اساسی برای کاهش ابعاد داده های ورودی استفاده می گردد. سیستم 39 شینه new england هم برای نشان دادن دقت و کارایی روش پیشنهادی استفاده خواهد شد.
علی کرمی احمد براآنی دستجردی
پایگاه داده سیار، یکی از انواع پایگاه داده های توزیع شده است. دسترسی به داده ها در هر زمان و در هر مکان از جمله ویژگی های مطلوب این نوع از پایگاه داد ه ها می باشد این ویژگی سبب استفاده گسترده از پایگاه داده های سیار در سیستم های پردازش داده از جمله تجارت الکترونیک، بانکداری سیار و کنترل ترافیک می شود. از پروتکل های کنترل همروندی به منظور کنترل تاثیرات تراکنش های همروند بر یکدیگر استفاده می شود. قطع شدن مشتری های سیار از سرویس دهنده، در زمان نامشخص و به مدت نامعلوم، به دلیل متحرک بودن مشتری های سیار، از جمله محدودیت های وسایل سیار هستند. این محدودیت ها سبب می شود که کنترل همروندی تراکنش ها در پایگاه داده های سیار با مدل مشتری- سرویس دهنده با چالش هایی روبرو باشد. در پروتکل های همروندی متعارف بدبینانه بر اساس قفل گذاری، در زمان قفل گذاری یا قفل برداری، و در پروتکل های بدبینانه بر اساس مُهرزمانی در زمان خواندن یا نوشتن می بایست ارتباط بین مشتری سیار و سرویس دهنده وجود داشته باشد. در صورتی که این ارتباط پیوسته و دائمی نباشد تراکنش های همروند با مشکلاتی از قبیل بلوکه شدن و انتظارات طولانی مدت مواجه هستند. این مسئله سبب می شود که پروتکل های بدبینانه در محیط سیار مناسب و کارا نباشند. در پروتکل های خوش بینانه نیاز به ارتباط پیوسته مشتری سیار با سرویس دهنده نیست اما این نوع پروتکل ها برای محیط های خوش بینانه که برخورد بین عملگرهای تراکنش ها کم می باشد، مناسب می باشند. در سایر محیط های غیرخوش بینانه نرخ ساقط شدن تراکنش ها بر اساس پروتکل های خوش بینانه بالا می باشد. در این تحقیق یک پروتکل کنترل همروندی بر اساس روش های خوش بینانه معرفی شده است. کاهش ارتباطات بین مشتری سیار و سرویس دهنده ، کاهش نرخ بلوکه شدن و بن بست تراکنش ها و افزایش درجه همروندی مهمترین انگیزه استفاده از روش خوش بینانه بعنوان روش پایه پروتکل معرفی شده می باشد. به منظور کاهش نرخ ساقط شدن تراکنش ها که مهمترین مشکل روش های خوش بینانه می باشد به عملگرهای تراکنش ها در هنگام اجرا برچسب زمانی تخصیص داده می شود از برچسب زمانی تخصیص داده شده در هنگام نهایی شدن تراکنش روی سرویس دهنده، به منظور بررسی ویژگی مرتب بودن زمانبند بر اساس زمان نهایی شدن، استفاده می شود. سریال بودن زمانبندهای ایجاد شده بر اساس پروتکل معرفی شده با کمک از گراف سریال اثبات شده است. ارزیابی نتایج حاصل شده از شبیه سازی نشان داد که استفاده از پروتکل کنترل همروندی معرفی شده در این تحقیق نسبت به پروتکل کنترل همورندی قفل گذاری دو مرحله ای و پروتکل کنترل همروندی خوش بینانه نرخ ساقط شدن و زمان انتظار تراکنش را کاهش می دهد.
لیلا صفری چولابی غلامرضا باقرسلیمی
با رشد تکنولوژی، تکنیک های ارسال داد? پر سرعت روی کانال های مخابراتی موضوع مهمی برای تحقیق شده و همسان سازی کانال نقش مهمی را در استخراج داد? صحیح از داد? نویزی و تخریب شده با تداخل بین سمبل ها و اعوجاج غیرخطی کانال ایفاء می کند. عملکرد همسان سازهای خطی زمانی که سیگنالها برروی کانال غیرخطی ارسال می شوند و اعوجاج غیرخطی کانال شدید باشد محدود شده و نمی توانند به خوبی کار کنند. در چنین مواردی روش های همسان سازی غیرخطی به کار گرفته می شود. مطالعات نشان داده اند که روش های همسان سازی غیرخطی عملکرد بهتری را نسبت به روش های خطی دارا می باشند. یکی از این روش ها استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی می باشد. از آنجا که این شبکه ها برای تقریب نگاشت بین ورودی و خروجی به کار رفته و قادر به ایجاد نواحی تصمیم با مرزهای غیرخطی هستند کاربرد وسیعی در همسان سازی کانال های مخابراتی دارند. تکنولوژی رادیو- بر- تار برای دسترسی آسان بی سیم استفاده می شود و می توان آن را در شبکه های دستیابی رادیویی به روش های مختلف به کار برد. این زیر شبکه باعث ایجاد تعدادی آثار مخرّب شده که اساساً از رفتار غیرخطی سیستم انتقال نوری، بویژه دیود لیزری ناشی می شود. آسیب زیرسیستم نوری می تواند باعث کاهش کیفیت سیگنال های انتقالی و در نتیجه سبب افت عملکرد سیستم شود. شماهای مدولاسیون در شبکه های دستیابی رادیویی در بیشتر موارد فقط روی جبران آسیب های کانال رادیویی خطی تغییرپذیر با زمان متمرکز می شوند و آثار غیرخطی ناشی از زیرسیستم نوری را در بر نمی گیرند. در نتیجه اگر بخواهیم از مزایای رادیو- بر- تار به طور کامل استفاده کنیم نیاز شدیدی به ارائه و ارزیابی و فراهم کردن راهکاری برای این نوع آسیب اضافی خواهیم داشت. همسان سازی یک زیرسیستم نوری در یک شبک? رادیو - بر- تار در یک شبکه دستیابی رادیویی با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی به منظور حذف آثار غیرخطی مبنای کار این پژوهش می باشد.
سیده سهیلا موسوی غلامرضا باقرسلیمی
انتخاب نوع مدولاسیون یکی از مراحل مهم انتقال داده برروی خطوط نیرو به شمار می آید. مدولاسیون چند حاملی یک نگرش مورد توجه برای مخابره داده پُرسرعت روی خطوط نیرو می باشد. در این رساله پس از بررسی مدل سازی خطوط نیرو به عنوان یک کانال مخابراتی با در نظر گرفتن ماهیت چند مسیره بودن آن که منجر به تداخل سمبل های ارسالی می شود و همچنین مدل سازی نویز این خطوط بر اساس مشخصات آماری و زمانی آن در محیط داخل ساختمانی، منطبق با استاندارد p1901 ieee ، عملکرد مدولاسیون چندحاملی dwt-ofdm به کمک شاخص ber بر حسب e_b/n_o ، برای ارتباطات باند پهن در محیط داخل ساختمانی مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج شبیه سازی نشان می دهند که سیستم dwt-ofdm در مقایسه با dft-ofdm در کانال با فیدینگ انتخابگر فرکانسی عملکرد بهتری از خود نشان می دهد.
محسن رضایی آدریانی آلفرد باغرامیان
با رشد سریع تقاضا برای انرژی الکتریکی و تجدید ساختار در صنعت برق، سیستم های قدرت بسیار نزدیک به حدود پایداری خود مورد بهره برداری قرار می گیرند. در واقع سیستم های قدرت امروزی بیش از گذشته در معرض ناپایداری قرار دارند. بنابراین در بهره برداری از یک سیستم قدرت دیگر نمی توان تنها به مسائل اقتصادی توجه داشت بلکه باید ملاحظات پایداری نیز مورد توجه قرار گیرد. نقطه کار بهینه یک سیستم قدرت از نظر اقتصادی، معمولاً توسط محاسبات پخش بار بهینه (opf) به دست می آید ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که نقطه کار به دست آمده از یک برنامه پخش بار بهینه، از نظر پایداری گذرا (ts) هم پایدار باشد. در یک سیستم قدرت با تنظیم مناسب متغیرهای کنترلی می توان علاوه بر پایدار گذرا نمودن سیستم، آن را از نظر اقتصادی هم تا حد امکان بهینه (زیر بهینه) نمود. چنین مسئله ای در مطالعات سیستم های قدرت به عنوان پخش بار بهینه مقید به پایداری گذرا (tscopf) شناخته می شود. در این پایان نامه ابتدا روش جدیدی برای حل مسئله پخش بار بهینه مقید به پایداری گذرا با در نظر گرفتن یک یا چند حالت اضطراری به کمک یک روش بهینه سازی جدید به نام الگوریتم جمعیت زنبورهای عسل مصنوعی (abc) ارائه می شود. از طرفی شرایط کاری یک سیستم قدرت به طور مداوم در حال تغییر است و بنابراین لازم است نقطه کار بهینه مقید به پایداری گذرای سیستم هم متناظر با این تغییرات، مجدداً محاسبه شود. اما با توجه به این که محاسبات مربوط به روش بهینه سازی طرح شده در این پایان نامه برای محاسبه tscopf زمان بر است، از سرعت بالای شبکه های عصبی پرسپترون چند لایه (mlp) برای تنظیم بهنگام متغیرهای کنترلی هم استفاده شده است. روش های طرح شده بر روی سیستم 9 شینه wscc و 39 شینه new england اجرا شده و نتایج به دست آمده درستی این روش ها را تایید می نماید.
علی کرمی علیرضا سمیعی اصفهانی
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر سازمانهای مردم نهاد بر کارآمدی نظام سیاسی ایران پرداخته است. بر این اساس سوال اصلی که در صدد پاسخ یابی آن برآمده ایم عبارت از بررسی نقش و جایگاه سازمان های غیر دولتی در کارآمدی نظام سیاسی ایران می باشد. به عبارت دیگر با توجه به اینکه همه ی نظام های سیاسی به نوعی دارای دغدغه ی کارآمدی می باشند و نظام سیاسی ایران نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد و از طرف دیگر با توجه به واقعیت رشد و اشاعه مدل سازمان های مردم نهاد در جهان کنونی چگونه می توان از این پتانسیل در راه کارآمدتر نمودن نظام سیاسی ایران بهره گرفت؟. علاوه بر این سوال اصلی سوالات فرعی تری نیز مطرح و تا حدودی که در توان محققین بوده است پاسخ داده شده اند از جمله اینکه سازمان غیر دولتی چه نوع سازمانی است و پیشینه این سازمانها در سطح جهانی و نیز ایران چگونه بوده است؟ چه نظریاتی در ارتباط با شکل گیری و کارویژه های این سازمان ها مطرح شده است و اینکه کارآمدی چیست و انواع آن کدامند؟ و نیز تفاوت معیارهای کارآمدی در نظام سیاسی ایران و سایر نظام ها چگونه است؟، و بالاخره چشم اندازها و چالش های سازمان های مردم نهاد در ایران کدامند؟. از جمله نظریات مختلفی که برای پاسخ گویی به چرایی شکل گیری سازمان های مردم نهاد شکل گرفته اند این نظریات مورد برسی قرار گرفت؛1- نظریه انسجام اجتماعی2- نظریه جنبش های اجتماعی جدید3- نظریه سرمایه اجتماعی4- نظریه جامعه مدنی5- نظریه شبکه و شبکه های اجتماعی مشارکت. همانطوری که در متن پژوهش نیز نشان داده شده است برای بررسی نقش سازمانهای مردم نهاد در کارآمدی نظام سیاسی ایران نظریه شبکه و شبکه های اجتماعی مشارکت به کار گرفته شده است و بر این اساس فرضیه اصلی مطرح شده در پژوهش عبارت از این است که سازمان های مردم نهاد به عنوان یکی از کانال های مشارکت مردم در نظام های اجتماعی مختلف با نهادینه و تجمیع نمودن خواسته های مشارکت کنندگان پاسخ گویی نظام سیاسی را به این درخواست ها کارآمدتر نموده از طرف دیگر تامین کننده مشارکت مردمی که لازمه ی موفقیت نظامهای سیاسی در حیطه های گوناگون از جمله کارآمدی است بوده و بالاخره خطرات مشارکت توده ایی و غیر نهادینه که باعث به مخاطره افتادن موجودیت نظام سیاسی خواهد شد را نیز رفع خواهند نمود. بنابراین در این پژوهش سعی خواهد شد با استفاده از روش کیفی و بهره گیری از منابع کتابخانه ایی نقش سازمان های مردم نهاد در کارآمدی نظام سیاسی ایران تحلیل و تبیین گردد.
امین رستمی علی کرمی
پخش بار بهینه (opf) یکی از مسائل مهمی است که در هنگام طراحی و همچنین بهره برداری از یک سیستم قدرت مورد استفاده قرار می گیرد. هدف اصلی یک برنامه پخش بار بهینه مرسوم، چگونگی بهره برداری از سیستم قدرت با هدف حداقل نمودن تلفات توان و یا هزینه تولید انرژی الکتریکی است. برای این منظور متغیرهای قابل کنترل در یک سیستم قدرت مانند توان اکتیو تولیدی و دامنه ولتاژ ژنراتورها و نیز تنظیم تپ ترانسفورماتورها، طوری تغییر داده می شوند تا یک تابع هدف مینیمم شود. اما امروزه به دلیل افزایش مصرف انرژی الکتریکی و همچنین مسائل اقتصادی و زیست محیطی، سیستم های قدرت تحت بارگذاری شدید قرار دارند. از طرفی یک سیستم قدرت تحت بارگذاری شدید، همواره در معرض وقوع مسئله ناپایداری است. اما از آنجائیکه مسئله فروپاشی ولتاژ (voltage collapse) عامل اصلی بسیاری از خاموشی های سرتاسری در بسیاری از سیستم های قدرت در جهان تشخیص داده شده است، امروزه توجه بیشتری به بهبود پایداری ولتاژ (voltage stability) می شود. به همین دلیل در هنگام طراحی و بهره برداری از یک سیستم قدرت، دیگر نمی توان تنها به مسایل اقتصادی توجه کرد، بلکه باید از سیستم طوری بهره برداری نمود که برخی از قیود مانند قید پایداری ولتاژ هم رعایت شود. در این پایان نامه از الگوریتم بهینه سازی گروه ذرات (pso ) برای حل مسئله پخش بار بهینه مقید به پایداری ولتاژ (vscopf) با در نظر گرفتن یک یا چند حالت اضطراری استفاده شده است. با توجه به این که محاسبات مربوط به روش بهینه سازی طرح شده در این پایان نامه برای محاسبه vscopf زمان بر است و همچنین شرایط کاری یک سیستم قدرت مدام در حال تغییر هستند، از سرعت بالای شبکه های عصبی پرسپترون چند لایه (mlp) برای بدست آوردن مقادیر متغیرهای کنترلی سیستم به صورت بهنگام (on-line) و متناظر با وضعیت کنونی سیستم، استفاده شده است. روش طرح شده بر روی سیستم تست10 ماشینه و 39 شینه نیوانگلند اجرا شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که پخش بار بهینه با در نظر گرفتن پایداری ولتاژ می تواند یک نقطه کار زیر بهینه با حاشیه پایداری ولتاژ بالا را ایجاد نماید.
امین جعفری ارنگه علی کرمی
امروزه سیستم های قدرت به دلیل افزایش بارگذاری و همچنین مسائل اقتصادی و زیست محیطی، بسیار نزدیک به حدود پایداری خود مورد بهره برداری قرار می گیرند. برای استفاده کامل از ظرفیت یک سیستم قدرت، لازم است تمهیداتی برای مقابله با اغتشاش های احتمالی در نظرگرفته شود تا سیستم قادر به حفظ پایداری خود باشد. عدم پایداری یک سیستم موجب مشکلاتی در سیستم خواهد شد. یکی از این مشکلات وقوع نوسانات فرکانس پائین (lfo) است که به دلیل ناکافی بودن میرائی ذاتی سیستم ایجاد می شود. در حال حاضر راه حل کم هزینه برای تولید میرائی اضافی در هنگام وقوع نوسانات فرکانس پائین، استفاده از پایدارساز مرسوم سیستم های قدرت (cpss) است. اما پایدارسازهای مرسوم بر مبنای مدل خطی شده سیستم قدرت حول یک نقطه کار خاص طراحی می شوند و بنابراین چنانچه سیستم قدرت از نقطه کار اولیه خود فاصله زیادی بگیرد، این نوع پایدار سازها عملا نه تنها قادر به تولید میرائی اضافی نخواهند بود، بلکه حتی ممکن است موجب تولید میرائی منفی هم بشوند. در این پایان نامه با استفاده از معادلات غیرخطی یک سیستم قدرت و با کمک روش دوم (یا روش مستقیم) لیاپانف، یک پایدارساز غیرخطی به نام lpss برای سیستم های قدرت تک ماشینه متصل به شین بی نهایت (smib) طراحی می شود. برای این منظور ابتدا با در نظر گرفتن معادلات غیرخطی سیستم، یک تابع لیاپانف برای سیستم بدست می آید و سپس با استفاده از متغیرهای حالت سیستم، روش کنترلی ارائه می شود که با افزایش نرخ هدر رفتن انرژی سیستم، موجب تولید میرائی اضافی در هنگام بروز نوسانات فرکانس پائین شود. همچنین به منظور تنظیم بهنگام بعضی از پارامترهای این پایدارساز غیرخطی، از یک شبکه عصبی پرسپترون چند لایه(mlp) استفاده می شود. روش طرح شده به طور موفقیت آمیزی بر روی یک سیستم قدرت تک ماشینه تحت شرایط کاری و همچنین راکتانس متغیر خط انتقال، اجرا شده است.
کمیل محمودی گلوگاهی علی کرمی
پایداری گذرا یکی از مهم ترین عواملی است که حداکثر توان قابل انتقال در خطوط انتقال انرژی بلند را محدود می نماید. هزینه بالای احداث خطوط انتقال انرژی جدید به همراه مشکلات زیست محیطی، مهندسین قدرت را مجبور کرده است که از خطوط انتقال موجود، بیشترین بهره برداری را بنمایند. در سال های اخیر تحقیقات قابل ملاحظه ای در زمینه استفاده از ادوات facts سری و موازی به منظور کنترل پارامترهای یک سیستم قدرت، مانند امپدانس خط انتقال، زاویه و اندازه ولتاژ شین ها صورت گرفته است. یکی از این ادوات facts، جبران کننده استاتیکی سنکرون statcom است که از ادوات موازی facts به حساب می آید. هدف اولیه استفاده از یک statcom، تنظیم ولتاژ شین با تزریق و یا مصرف توان راکتیو سیستم است. اما از آنجایی که سرعت پاسخ این عنصر facts بالا است، از آن می توان برای بهبود پایداری گذرای سیستم های قدرت و میرا نمودن نوسانات زاویه رتور ژنراتورها، نیز استفاده کرد. در این پایان نامه با استفاده از روش تابع انرژی گذرا (tef) یک روش کنترلی برای statcom استخراج شده است که قادر است حداکثر میرایی را در هنگام وقوع خطاهای شدید (اتصال کوتاه سه فاز متقارن) در سیستم، ایجاد نماید. روش کنترلی statcom طوری بدست آمده است که کاملاً منطبق با معیار روش مستقیم لیاپانف است، طوری که انرژی گذرای سیستم به سرعت از بین می رود. همین روش کنترلی برای سیستم های قدرت چند ماشینه نیز به کار گرفته شده است. علاوه بر این، برای آنکه بتوان ضریب بهره مورد نیاز statcom را متناسب با تغییرات شرایط کاری سیستم به سرعت بدست آورد، از یک شبکه عصبی (nn) پرسپترون چند لایه (mlp) استفاده شده است. شرایط کاری قبل از وقوع خطای سیستم به عنوان ورودی و ضریب بهره statcom به عنوان خروجی شبکه عصبی پرسپترون چند لایه به کار می رود. روش طرح شده بر روی سیستم 9 شینه wscc و 39 شینه new england اجرا شده و نتایج بدست آمده درستی این روش را تایید می نماید.
امیر شریفیان علی کرمی
با توجه به گسترش روز افزون تقاضای انرژی الکتریکی و همچنین محدودیت های اقتصادی و زیست محیطی در ساخت نیروگا ه ها و خطوط انتقال جدید، سیستم های قدرت بسیار نزدیک به حدود پایداری خود مورد بهره برداری قرار می گیرند و این امر موجب شده است که احتمال وقوع مساله پایداری گذرا در سیستم های قدرت افزایش یابد. در هنگام بهره برداری از یک سیستم قدرت، ممکن است شرایط کاری و یا آرایش (ساختار) سیستم تغییر نماید و بنابراین مطالعاتی که در زمینه پایداری گذرا در مرحله طراحی سیستم انجام شده اند ممکن است برای شرایط کار کنونی سیستم قدرت معتبر نباشد و لازم است که مطالعات مذکور مجددا انجام شوند تا در هنگام مواجه شدن سیستم با شرایط ناامن، اپراتورهای سیستم قادر به انجام اعمال کنترلی بازدارنده مناسب باشند. با توجه به اینکه شبیه سازی معادلات دینامیکی حاکم بر یک سیستم قدرت در حوزه زمان حتی با بکارگیری کامپیوترهای مدرن امروزی بسیار زمان بر است، در سال های اخیر تلاش های زیادی برای استفاده از روش های مبتنی بر هوش محاسباتی مانند شبکه های عصبی برای ارزیابی پایداری گذرا در سیستم های قدرت صورت گرفته است. از طرف دیگر علاقه مندی در بکارگیری سیستم های فازی-عصبی برای حل مسایل عملی در زمینه های علمی و فنی رو به افزایش است. چنین سیستم هایی حاصل ترکیب توانایی یادگیری در شبکه های عصبی با توانایی تفسیر زبانی، توسط طبقهبندی کننده فازی هستند. در این پایان نامه یک روش بر مبنای سیستم های فازی-عصبی برای ارزیابی بهنگام پایداری گذرا در سیستم های قدرت طرح شده است. در سیستم فازی-عصبی طرح شده، از یک شبکه عصبی برای تعیین زمان رفع خطای بحرانی (cct)، استفاده می شود. از آنجائیکه در عمل اندازه گیری مربوط به شرایط کاری در سیستم قدرت با عدم قطعیت همراه است، از یک سیستم فازی نوع2 برای پوشش بهتر عدم قطعیت موجود در شرایط کاری سیستم قدرت استفاده شده است. روش طرح شده در این پایان نامه، برای انجام پخش بار در سیسم های قدرت نیز مورد استفاده قرار گرفته است. به منظور استفاده از روش طرح شده در سیستم های قدرت بزرگ، از یک روش آنالیز حساسیت بر مبنای شبکه های عصبی به منظور کاهش تعداد ورودی ها استفاده شده است. علاوه بر این با استفاده از یک سیستم فازی نوع2-عصبی مساله پایداری گذرا بصورت کیفی بررسی شده است و سیستم قدرت از نظر پایداری به سه دسته: خیلی امن (very secure)، امن (secure) و ناامن (insecure)، طبقه بندی بندی شده است. روش فازی-عصبی طرح شده بر روی سیستم تست 3 ماشینه و 9 شینه ieee، و همچنین سیستم 10 ماشینه و 39 شینه نیوانگلند پیاده سازی شده است. نتایج شبیه سازی های انجام شده کارایی روش های پیشنهادی را تایید می نمایند.
علی کرمی محمد جواد زارع
تلاش های بسیاری جهت مقابله با تنش شوری انجام گرفته است. سودمندی های ریزسازواره ها مانند باکتری های محرک رشد گیاهان و قارچ ها بر گیاه بخصوص تحت تنش های محیطی مانند شوری اثبات گردیده است. 4،2-d علف کش، اما داری ویژه گی های مانند هورمون اکسین است. سطح های پایین از غلظت این علف کش به مانند هورمون عمل می کند. دو آزمایش جهت ارزیابی قابلیت باکتری جنس azospirillum (آزوسپیریلوم) و نیز قارچ piriformospora indiaca (پیریفورمواسپورا ایندیکا) در کاهش تنش شوری طراحی شد. آزمایش ها تحت شرایط گلخانه انجام شدند. از گیاهان یونجه و گشنیز جهت بررسی توانمندی این ریزسازواره های دورن زی ریشه جهت تقلیل اثرات شوری استفاده گردید. در یکی از آزمایش ها اثر قارچ پیریفورمواسپورا ایندیکا و 4،2-d بر گیاه گشنیز رشد داده شده تحت شوری بررسی گردید. طرح آزمایشی فاکتوریل با بلوک های کامل تصادفی، تشکیل شده از سه تیمار اعمال و عدم اعمال شوری، کاربرد و عدم کاربرد 4،2- d و تلقیح و عدم تلقیح با قارچ پیریفورمواسپورا ایندیکا بود. در آزمایشی دیگر توان سویه های مختلف آزوسپیریلوم، قارچ و نیز کاربرد هورمون 4،2- d بر رشد یونجه تحت تنش شوری مورد بررسی قرار گرفت. طرح آزمایشی فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی با چهار تیمار شامل سطوح شوری مختلف (سه سطح)، تلقیح و عدم تلقیح با پیریفورمواسپورا ایندیکا و تیمار و عدم تیمار با آزوسپیریلوم بود. قارچ رشد و جذب عناصر گیاهان تیمار و تیمار نشده با هورمون4،2- d را افزایش داد. گیاهان تلقیح شده با قارچ از غلظت کمتر عناصر بازدارنده مانند سدیم و کلر برخوردار بودند. تلقیح به تنهای با قارچ و باکتری و نیز تلقیح دوگانه آنها منجر به رشد مطلوب تر گیاه یونجه تحت هر دوشرایط شوری و غیر شور گردید. 4،2- d نیز اثر مشابهی تحت چنین شرایطی بر گیاه داشت. گیاهان تیمار شده با این هورمون تحت هر دو شرایط شوری و غیر شوری از وزن تازه و خشک بالاتری برخوردار بودند. هر دو ریزسازواره (قارچ و باکتری) و نیز 4،2- d موجب محدودیت جذب عناصر سدیم و کلر به گیاهان گردیدند. نتیجه کلی نشان داد کاربرد این دو ریزسازواره و نیز کاربرد سطوح پایین 4،2- d می تواند جهت کاهش اثرات سوء شوری راه کار مطمئنی باشد
علی کرمی مجید فکری
امروزه نگرانی روز افزونی در ارتباط با هدرروی عناصر غذایی از خاک های کشاورزی به وجود آمده است. هدر روی عناصر غذایی موجب کاهش حاصلخیزی خاک و آلودگی منابع آب های سطحی و زیر زمینی می گردد. این نگرانی در مورد خاکهای با بافت سبک، بیشتر است که علت آن را می توان در ظرفیت پایین این خاک ها در نگهداری عناصر غذایی جستجو نمود. تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر کاربرد کود مرغی و کود فسفر (kh2po4) بر میزان آبشویی برخی از کاتیون ها و آنیون ها و توزیع عمقی این عناصر در خاک انجام گردید. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با اعمال تیمارهای کود مرغی در سه سطح (شاهد، 2% و 4%)، کود فسفر در سه سطح (شاهد، 50 و 100 میلی گرم بر کیلوگرم خاک)، آبشویی در سه سطح50 درصد حجم تخلخل ( pv5/0)، 100 درصد حجم تخلخل (pv 1) و200 درصد حجم تخلخل ( pv 2) و تیمار عمق در سه سطح (صفر تا 5، 5 تا 10 و 10 تا 20 سانتی متر) در سه تکرار و در شرایط آزمایشگاهی با استفاده از ستون خاک انجام شد. همچنین برماید به میزان 200 میلی-گرم بر کیلوگرم از منبع برماید پتاسیم پس از انکوباسیون به صورت محلول به ستون ها اضافه گردید. در پایان آزمایش، غلظت کاتیون های سدیم، پتاسیم،کلسیم، منیزیم محلول، آنیون های کلر، بی کربنات، برماید محلول و غلظت فسفر قابل استفاده در عمق های مذکور اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که افزودن کود مرغی و فسفر سبب کاهش آبشویی کاتیون ها و افزایش آبشویی آنیون ها در خاک گردید. افزایش حجم آبشویی سبب آبشویی و انتقال همه پارامترهای اندازه-گیری شده (فسفر قابل استفاده به مقدار جزئی) در خاک گردید، به نحوی که کمترین و بیشترین آبشویی پارامترهای مورد نظر به ترتیب مربوط به 5/0 و 2 برابر حجم منفذی بود. غلظت همه پارامترهای مورد بررسی (به جزء کلسیم و منیزیم) در عمق های پایینی بیشتر از سطح بود. در واقع توزیع عمقی کاتیون های کلسیم و منیزیم محلول روند خاصی نداشتند. یافته های این تحقیق اهمیت پرداختن بیشتر به نقش ترکیب کودهای آلی و شیمیایی و حجم آبشویی بر میزان آبشویی عناصر غذایی از خاک را در راستای جلوگیری از هدررفت این عناصر و آلودگی منابع آب های زیر زمینی نشان می دهد.
میلاد آصفی یزدی علی کرمی
نیاز روز افزون به انرژی الکتریکی و همچنین مشکلات اقتصادی و زیست محیطی موجب شده است که سیستم های قدرت امروزی تحت شرایط پرفشار و نزدیک به حدود پایداری خود مورد بهره برداری قرار بگیرند. در واقع این امر باعث شده است سیستم های قدرت مدرن بسیار آسیب پذیر باشند. می توان نشان داد، با افزایش میزان توان قابل انتقال در خطوط انتقال انرژی، پایداری گذرای سیستم های قدرت بهبود می یابد. برای تحقق این هدف، عناصر facts و به خصوص انواع سری آن راه حل مناسبی به نظر می رسند. در این پایان نامه از خازن سری کنترل شده با تریستور (tcsc) که امروزه مورد توجه خاصی است، برای بهبود پایداری گذرای سیستم های قدرت استفاده می شود. در استفاده از tcsc برای بهبود پایداری گذرای سیستم های قدرت لازم است راکتانس این عنصر facts متناسب با تغییر رفتار سیستم در طی شرایط گذرا، تغییر نماید. در این پایان نامه از یک روش کنترل غیرخطی به نام خطی سازی فیدبک مستقیم (dfl) برای کنترل و تغییر راکتانس tcsc طوری استفاده می شود که نوسانات ایجاد شده در اثر وقوع یک خطا، هرچه سریع تر میرا شوند. از طرفی برای اعمال روش dfl در سیستم های قدرت معمولا از مدل تک ماشینه متصل به شین بی نهایت (smib ) برای سیستم استفاده می شود. ولی در عمل، اغلب سیستم ها چندماشینه هستند و استفاده مستقیم از روش dfl در سیستم های قدرت چندماشینه کار دشواری است. بنابراین برای غلبه بر این مشکل، در این پایان نامه ابتدا با اجرای یک روش دو مرحله ای، مدار معادل smib یک سیستم قدرت چندماشینه به دست می آید و سپس روش dfl به مدار معادل smib به دست آمده، اعمال می شود. در مرحله اول از روش مذکور؛ دامنه ولتاژ داخلی، زاویه ولتاژ داخلی و راکتانس بقیه سیستم متصل به یک ژنراتور خاص، محاسبه می شوند و در مرحله دوم نیز ثابت میرایی و ثابت اینرسی این ژنراتور معادل با استفاده از یک روش مبتنی بر حداقل مربعات خطای بازگشتی (rlse) تخمین زده می شوند. سپس سیستم دوماشینه حاصل به یک سیستم smib تبدیل می شود. همچنین برای تخمین بهنگام ضرایب بهره (گین) کنترل کننده dfl طرح شده، از یک شبکه عصبی پرسپترون چند لایه (mlp) استفاده می شود. روش طرح شده بر روی یک سیستم تست چندماشینه با موفقیت پیاده سازی می شود و نتایج شبیه سازی های انجام شده نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. همچنین مقایسه ای بین نتایج به دست آمده از کنترل کننده پیشنهادی (dfl) با روش کنترل bang-bang صورت می گیرد.
سجاد رشیدی علی کرمی
معمولاً شرایط کاری یک سیستم قدرت، با آنچه در مرحله طراحی سیستم فرض شده است متفاوت است. اما در عمل یک سیستم قدرت باید در هر لحظه از زمان دارای پایداری کافی باشد و شرایط حالت مانای سیستم را برآورده سازد و همچنین در برابر پیش آمده های اضطراری محتمل، امن باشد. با افزایش بارگذاری سیستم های قدرت، در سال های اخیر مسئله ناپایداری ولتاژ بیش از گذشته مورد توجه قرار محققان و طراحان سیستم قرار گرفته است و به عنوان یکی از عوامل اصلی در ناپایداری این گونه سیستم ها مطرح شده است. اطلاع از میزان نزدیکی شرایط کار کنونی یک سیستم قدرت به شرایط کاری متناظر با نقطه فروپاشی ولتاژ، برای عملکرد امن و با قابلیت اطمینان بالای سیستم، ضروری است. از طرفی دامنه ولتاژ شین های یک سیستم قدرت به تنهایی نمی توانند برای مشخص نمودن وضعیت سیستم از نظر فروپاشی (ناپایداری) ولتاژ، مورد استفاده قرار گیرند. بنابراین معمولاً از شاخص هایی برای تعیین میزان نزدیکی سیستم به فروپاشی ولتاژ و همچنین برای اجرای عملیات اصلاحی بازدارنده مناسب، استفاده می شود. در این پایان نامه، ابتدا به کمک روش تابع انرژی، نوعی حاشیه (شاخص) پایداری استاتیکی ولتاژ در سیستم های قدرت، ارائه می شود. در محاسبه ی این شاخص پایداری ولتاژ، به مقادیر (پاسخ های) ولتاژ پایین (کم دامنه) مربوط به شین های سیستم، نیاز است. اما در حالت کلی محاسبه این پاسخ های ولتاژ پایین در سیستم های قدرت چند شینه کار دشواری است. بنابراین، سپس در این پایان نامه، با معادل سازی یک سیستم چند شینه به یک سیستم قدرت دو شینه، روش جدیدی برای محاسبه پاسخ های ولتاژ پایین، ارائه می شود. روش طرح شده بر روی دو سیستم تست 5 شینه و 14 شینه به طور موفقیت آمیزی اجرا می شود و نتایج بدست آمده مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. از طرفی به منظور افزایش سرعت محاسبات برای کاربردهای بهنگام، از یک شبکه عصبی برای تخمین حاشیه پایداری ولتاژ طرح شده، استفاده می شود. نتایج بدست آمده دقت شبکه عصبی را در تخمین حاشیه پایداری ولتاژ مذکور بر روی دو سیستم تست مورد استفاده در این پایان نامه، تأیید می نماید. علاوه بر این در پایان نامه حاضر، یک روش حذف بار بهینه به عنوان یکی از عملیات اصلاحی برای جلوگیری از وقوع پدیده فروپاشی ولتاژ در سیستم های قدرت، ارائه می شود. الگوریتم حذف بار مذکور بر مبنای روش تابع انرژی طرح شده است و درستی آن با نتایج شبیه سازی های بدست آمده بر روی دو سیستم تست فوق، مورد تأیید قرار می گیرد.
آرش داداشیان علی کرمی
امروزه به دلایل اقتصادی و همچنین زیست محیطی، سیستم های قدرت بسیار نزدیک به حدود پایداری خود مورد بهره برداری قرار می گیرند. در واقع مسئله حفظ پایداری گذرا در سیستم های قدرت پر فشار امروزی، نقش ویژه ای برای عملکرد امن سیستم ایفاء می نماید. پایداری گذرا به عدم تعادل بین توان مکانیکی ورودی به ژنراتورها و توان الکتریکی خروجی آن ها بستگی دارد و می توان با کنترل مناسب عناصر facts مانند sssc، statcom و upfc، پایداری گذرای یک سیستم قدرت را بهبود بخشید. در این پایان نامه ابتدا با در نظر گرفتن دو عنصر sssc و statcom که از ادوات نسل سوم facts به حساب می آیند و به کمک روش تابع انرژی، دو قانون کنترلی برای افزایش پایداری گذرای سیستم-های قدرت استخراج می شود. سپس با ترکیب قوانین کنترلی مربوط به sssc و statcom، یک قانون کنترلی برای upfc به منظور افزایش پایداری گذرای سیستم های قدرت چند ماشینه، ارائه می شود. اما نشان داده می شود که به کارگیری قانون کنترلی طرح شده برای upfc ، مستلزم انتخاب مقادیر عددی مناسبی برای ضرایب بهره (گین) جبران کننده های سری و موازی upfc است. بنابراین در این پایان نامه از الگوریتم بهینه سازی ابتکاری pso برای یافتن ضرایب بهینه مذکور استفاده می شود. اما در عمل زمان اجرا الگوریتم pso زیاد است و از طرفی برای هر شرایط کاری یک سیستم قدرت نیز ضرایب بهینه خاصی مورد نیاز است. برای غلبه بر این مشکل، در این پایان نامه از یک شبکه عصبی پرسپترون چند لایه (mlp) برای تخمین بهنگام این ضرایب بهینه استفاده می شود. از شرایط کاری مربوط به سیستم قبل از خطا به عنوان ورودی ها و از ضرایب بهینه مربوط به جبران کننده های سری و موازی upfc، به عنوان خروجی های شبکه عصبی طرح شده استفاده می شود. همچنین برای بیان مناسب مفاهیم مطرح شده در این پایان نامه، شبیه سازی های فراوانی هم بر روی یک سیستم قدرت تک ماشینه متصل به شین بی نهایت (smib) و هم سیستم های چند ماشینه انجام می شود و نتایج به دست آمده به طور کامل مورد بحث و تجزیه و تحلیل قرار می گیرد.
علی کرمی مصطفی غیور
چکیده پیشرفت صنایع مختلف کاربردهای جدیدی برای ربات ها ایجاد کرده است که در آن هم مهارت بازو و هم بزرگی ابعاد فضای کاری بطور همزمان نیاز است. از این رو دسته جدیدی از ربات های مار شکل ساخته شده اند. از مشخصات اکثر ربات های مار شکل داشتن افزونگی درجات آزادی است که این افزونگی درجات آزادی را می توان برای انجام وظایف جانبی و یا برای بهینه کردن شاخص هایی به کار برد. از آنجا که اکثر کاربردهای ربات های مار شکل در محیط های ناشناخته و بعضا پیچیده است، لزوم ایجاد روش های کنترلی متفاوت با کنترل زمان مبنا برای کنترل آنها احساس می شود. در تحقیق حاضر ابتدا سینماتیک ربات های مار شکل صفحه ای بررسی می شود. در ادامه روشی برای بدست آوردن معادلات دینامیکی ربات های مار شکل ارائه و با استفاده از آن معادلات دینامیکی حاکم بر سه نوع ربات های مار شکل بدست آورده می شود. در قسمت بهینه سازی دو نوع معیار کلی اکسترموم انرژی جنبشی لحظه ای و اکسترموم انتگرال انرژی جنبشی ارائه می گردد. از طرف دیگر دو نوع معیار دیگر اکسترموم کار انجام شده در طی مسیر و اکسترموم زمان طی مسیر ارائه می گردد و بیان می شود که بر حسب شرایط کاری کدام یک از روش ها مناسب تر است. در بخش کنترل ابتدا روش کنترل زمان مبنا1 بررسی می شود که در آن با استفاده از کنترل pid و با تغییر در یکی از پارامتر های حرکت سرپنوئیدی و با هدف کاهش خطا که از مقایسه موقعیت ربات با یک خط دلخواه بدست می آید سعی می شود سر ربات خط دلخواه را تعقیب کند. در انتها با مقایسه نتایج مشاهده می شود که کنترل رویداد مبنا2 برای ربات های مار شکل در تعامل با محیط های پیچیده و در سازگاری با حوادث پیش بینی نشده و نامعینی های سیستم بسیار موفق تر از کنترل زمان مبنا عمل می کند. پس از آن یک ربات مار شکل پانزده درجه آزادی در تعقیب به منظور رسیدن به یک هدف متحرک شبیه سازی شده و نتایج حاصل از چهار معیار مختلف اکسترمم سازی (انرژی جنبشی لحظه ای ، انتگرال انرژی ، کار انجام شده در مسیر و زمان طی مسیر) با کنترل رویداد مبنا ارائه و مقایسه گردیده و معایب و محاسن هر یک از آنها مقایسه می گردد.
شهاب الدین خورسند پریزاد علی کرمی
در این پروژه پایداری یک سیستم بادی در هنگام وقوع خطا و روش های بهبود آن مورد بحث و بررسی قرار می گیرد.بدین ترتیب که یک سیستم بادی با تمامی اجزای خود شامل ژنراتور القایی از دوسو تغذیه،توربین،شفت و گیربکس،بانک خازنی،ترانسفورماتور و شبکه مدلسازی شده و رفتار آن در شرایط وقوع خطا شبیه سازی می شود.در این بررسی ها ضمن اشاره به مفاهیم و ساختار توربین های بادی به معیار های پایداری در ژنراتور القایی نیز پرداخته می شود.برای شبیه سازی سیستم بادی مورد مطالعه از نرم افزار digsilent استفاده شده است.روش های مورد بررسی برای افزایش پایداری ژنراتور شامل افزایش مقاومت روتور و افزایش اینرسی و تزریق توان راکتیو با استفاده از بانک خازنی می باشد.روش های مذکور به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار می گیرند.
محمدعلی هادی علی کرمی
امروزه سیستم های قدرت به دلیل افزایش بارگذاری و همچنین مسائل اقتصادی و زیست محیطی، در نزدیکی حد پایداری خود مورد بهره برداری قرار می گیرند. برای استفاده کامل از ظرفیت یک سیستم قدرت، لازم است تمهیداتی جهت مقابله با اختلالات احتمالی در نظر گرفته شود تا سیستم قادر به حفظ پایداری خود باشد. میرایی ضعیف نوسانات توان یکی از مهمترین عواملی است که امنیت سیستم های قدرت را به مخاطره می اندازد. پایداری گذرا بستگی به عدم تعادل بین توان مکانیکی ورودی به ژنراتورها و توان الکتریکی خروجی آنها دارد و می توان پایداری گذرای یک سیستم قدرت را با استفاده از ادواتfacts و با تغییر منحنی توان-زاویه رتور ژنراتورها در دوره گذرا، بهبود بخشید. در این پایان نامه، ابتدا با استفاده از روش تابع انرژی و با در نظر گرفتن یک مدل غیر خطی برای سیستم های قدرت، یک روش کنترلی مبتنی بر متغیرهای حالت سیستم برای upfc که یکی از ادوات نسل جدید facts به حساب می آید، استخراج می شود. سپس به منظور پیاده سازی روش کنترلی مبتنی بر کنترل متغیرهای حالت سیستم، از اندازه گیری های محلی سیستم شامل توان اکتیو و راکتیو جاری در خطوط انتقال استفاده می شود. اما در روش کنترلی مبتنی بر اندازه گیری های محلی، لازم است مقادیر عددی مناسبی برای ضرایب بهره کنترل کننده upfc، انتخاب شود. در واقع تنها با انتخاب درست مقادیر عددی مناسب برای این کنترل کننده، پایداری سیستم تضمین خواهد شد. بنابراین در این پایان نامه از الگوریتم بهینه سازی اجتماع پرندگان (pso) برای یافتن ضرایب بهینه بهره کنترل کننده upfc استفاده می شود. درستی روش های کنترلی ارائه شده در این پایان نامه با انجام شبیه سازی های متعدد در یک سیستم قدرت تک ماشینه متصل به شین بینهایت (smib) و تحت شرایط متفاوت خطا مورد، تائید شده است.
محمد حاجی زاده علی کرمی
یکی از مشکلات عمده در بهره برداری از سیستم های قدرت، مسئله وقوع نوسانات فرکانس پایین در سیستم است. هنگامیکه یک سیستم قدرت تحت بارگذاری شدید مورد استفاده قرار می گیرد و ژنراتورهای سیستم هم دارای میرایی طبیعی کافی نیستند، احتمال وقوع پدیده نوسانات فرکانس پایین در سیستم بسیار زیاد است. این مسئله ما را مجبور می سازد برای حفظ پایداری دینامیکی سیستم، سطح بارگذاری آن را کاهش دهیم و این امر از نظر اقتصادی مطلوب نیست. راه حل دیگر برای غلبه بر مشکل نوسانات فرکانس پائین، استفاده از پایدارساز در سیستم های قدرت است. در هنگام وقوع نوسانات فرکانس پایین در سیستم، یک پایدارساز مرسوم سیستم قدرت (cpss)می تواند با تولید میرایی اضافی در سیستم موجب شود که نوسانات مذکور میرا شوند و پایداری سیستم حفظ گردد. اما چنانچه یک پایدارساز با پارامترهای ثابت برای تمام نقاط کاری یک سیستم قدرت مورد استفاده قرار گیرد، در این صورت وقتی شرایط کاری سیستم تغییر می نماید، این پایدار ساز ممکن است نتواند موجب میرا شدن نوسانات مذکور شود، در عوض ممکن است به ناپایداری سیستم نیز کمک نماید. هدف اصلی این پایان نامه تخمین بهنگام پارامترهای بهینه یک پایدارساز مرسوم در سیستم های قدرت به کمک شبکه های عصبی و نیز منطق فازی است. برای آموزش شبکه های عصبی و نیز منطق فازی طرح شده، ابتدا تعداد کافی الگوهای آموزشی برای پارامترهای یک cpss و برای شرایط کاری مختلف سیستم قدرت بدست می آید. بعد از مرحله آموزش، پارامترهای بهینه cpss به سرعت و تقریبا آنی از خروجی شبکه های عصبی و منطق فازی قابل محاسبه است. روش های طرح شده در این پایان نامه به طور کامل بر روی یک سیستم smib اجرا شده و نتابج بدست آمده به طور کامل مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. روش مذکور سپس برای اعمال در سیستم های قدرت چند ماشینه توسعه داده شده است. برای این کار شبیه سازی هایی برای بدست آوردن مدل خطی یک سیستم قدرت چند ماشینه دو ناحیه ای ذکر شده است که با کمک آن می توان روش های طرح شده را در سیستم های چند ماشینه پیاده سازی نمود.
علی کرمی محمدرضا عبدلی
فعالان بازار سرمایه و ذینفعان شرکت های عرضه کننده سهام به ابزاری نیاز دارند تا بتوانند از طریق آن شرکت های مشابه را مقایسه نمایند و بر این اساس و با در نظر گرفتن هدف از سرمایه گذاری سهام مورد نظر را انتخاب نمایند. بنابراین طراحی مدل ارزیابی عملکرد و رتبه بندی شرکت های بیمه به عنوان یکی از صنایع فعال در بورس اوراق بهادار تهران هدف اصلی این تحقیق بوده است. در این پژوهش جهت ارائه مدل ارزیابی مالی شرکت های بیمه حاضر در بورس با استفاده از روش دلفی و مدل ahp گروهی و با نظر سنجی از پانزده خبره مالی و نظارتی صنعت بیمه عوامل اصلی و زیر فاکتور های مدل شناسایی و اولویت بندی گردیده است. سپس با استفاده از مدل بدست آمده و اطلاعات شرکت های بیمه حاضر در بورس که از طریق اسناد و مدارک معتبر و رسمی جمع آوری گردیده، این شرکت ها رتبه بندی گردیده اند. در نتیجه تحقیق عوامل اصلی مدل به ترتیب اولویت شامل عوامل مبتنی بر فعالیت بیمه گری با وزن 706/0 ، عوامل مبتنی بر بازار بورس با وزن 164/0 و عوامل مبتنی بر حسابداری با وزن 130/0 می باشند که در هر دسته زیر فاکتورهایی جهت محاسبه نمره کل شرکت شناسایی گردیده است. در نهایت پنج شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل حاضر و با محاسبه شاخص های مالی، بیمه ای و بازار سرمایه رتبه بندی گردیده اند
محمدحسین قاسمی نژاد علی آبادی علی کرمی
چکیده ندارد.
آزاده کیانی سرکله علی کرمی
چکیده ندارد.
فرشته پورآهنگریان علی کرمی
چکیده ندارد.
ابوبکر مرادی علی کرمی
چکیده ندارد.
علیرضا عبدالهی علی کرمی
چکیده ندارد.
علی کرمی
چکیده ندارد.
علی کرمی
در تکنولوژی ساخت نیمه هادی ها، به کوره هایی با دقت زیاد در دمای بالا نیاز است تا در آنها عملیات آلیاژسازی، نفوذ، رشد اکسید و غیره انجام گیرد. برای داشتن ادوات نیمه هادی با مشخصات یکسان، کنترل یکنواخت درجه حرارت کوره در محدوده 1 درجه سانتیگراد ضروری است . در این پروژه کوره الکتریکی جهت عملیات روی نیمه هادی مطالعه و بررسی شده است . پس از بررسی ساختاری، مراحل شناسائی، شبیه سازی و کنترل دما روی یک نمونه آزمایشگاهی کوره الکتریکی در محدوده دمائی 200 تا 800 درجه سلسیوس انجام گرفته است . کلیه سخت افزارها و نرم افزارهای کنترل کننده های الکترونیکی، مدارات واسطه کامپیوتری، مدارات قدرت و سیستم های فرمان و کنترل آنها طراحی و ساخته شده است . الگوریتم های متعدد کنترل و شناسایی سیستم بر روی سیستم ساخته شده، اجرا شده است و در نهایت کنترل کننده ای براساس روش a-pid بکار گرفته شده است که دقت فوق الذکر را فراهم ساخته است .