نام پژوهشگر: جعفر جمشیدی

جداسازی کانیای میکا و تورمالین از سنگ فلدسپات معدن رباط پشت بادام یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  جعفر جمشیدی   سید محمد جواد کلینی

معدن پشت بادام یزد در فاصله 28 کیلومتری از جاده ی اصلی ساغند-رباط قرار گرفته است. شناسایی سنگ نمونه ی این معدن از طریق آنالیزهای شیمیایی xrd و مطالعات میکروسکوپی انجام پذیرفت. طی این مطالعات کانی های فلدسپات، کوارتز، میکا و تورمالین شناسایی شده و مقدار درصد آنها به ترتیب بّرابر با 64، 26،7 و3 درصد تعیین شد، در ضمن کلیه آنالیزها بر اساس آنالیز تصویری انجام پذیرفت که عیار بصورت درصد سطحی هر کانی در نظر گرفته شد و بر اساس این آنالیز، در هر تست درصد سطحی کانی های فلدسپات، میکا و تورمالین مورد آنالیز تصویری قرار گرفت و مقدار آنها در هرتست اندازه گیری شد. هدف از تحقیق جداسازی کانی های میکا و تورمالین از نمونه ی فلدسپات بود. برای این کار از روش ثقلی مارپیچ همفری، روش مغناطیسی و همچنین روش فلوتاسیون استفاده گردید. برای نمونه ی فلدسپات درشت دانه از روش ثقلی مارپیچ همفری به دلیل اختلاف در وزن مخصوص کانی-های میکا، تورمالین با فلدسپات استفاده شد. آزمایش های مارپیچ همفری با در نظر گرفتن فاکتورهای تاثیرگذار و قابل کنترل دبی و زاویه دریچه تحتانی مارپیچ انجام پذیرفت که طی آن میکا با میزان بازیابی وزنی02/76درصد و عیار(درصد سطحی کانی میکا) 45/0 درصد، تورمالین با بازیابی وزنی 41/64درصد و عیار(درصد سطحی) 5/1 درصد از نمونه ی فلدسپات جدا گردید. جهت فراوری نمونه ی فلدسپات ریز دانه از روش های فلوتاسیون با انجام طراحی آزمایش(روش تاگوچی) جهت حذف میکا و روش مغناطیسی- فلوتاسیون برای حذف تورمالین استفاده شد که طی آن و تحت شرایط بهینه فلوتاسیون میکا با بازیابی وزنی22/71درصد و عیار(درصد سطحی کانی) 3/1درصد، تورمالین با بازیابی وزنی85/98درصد و عیار سطحی 3/4 از نمونه ی مورد نظر جدا گردید. آنالیز نمونه ها با استفاده از روش آنالیز تصویری(پردازش تصویر) و نرم افزارclemex vision 3.5 انجام پذیرفت که طی آن از نمونه ها عکس گرفته شد و مساحت در بر گیرنده هرکدام از کانیها با استفاده از نرم افزار clemex vision 3.5 بدست آمد سپس با انجام یک سری محاسبات واحد سطح به واحد حجم و سپس به واحد وزن تبدیل شد. لازم به توضیح می باشد که کل بازیابی ها بصورت بازیابی وزنی محاسبه شدند.

بررسی پرده آب بند در جهت بهبود در کارایی آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان 1389
  جعفر جمشیدی   محمد رضا سهرابی

برای اصلاح و بهسازی وضعیت پی سدها باید از راهکارهایی استفاده کرد تا بتوان از فرار آب و یا نفوذپذیری آن کاست، زیرا فرار آب ذخیره شده در پشت سدها در صورتی که کنترل مناسب وجود نداشته باشد باعث بروز مشکلات جدی برای سد می شود. به منظور دستیابی به این امر بسته به شرایط زمین شناسی منطقه و ساختگاه سد از آب بندهای مناسب استفاده می گردد که کارایی خاص خود را دارند در این تحقیق، پرده آب بند که یکی از مهم ترین روش های به کار گرفته می باشد و بخش زیادی از ترمیم و بهسازی پی ها را به خود اختصاص می دهد مورد بررسی قرار می گیرد. اساس طراحی پرده آب بند طولانی کردن مسیر تراوش و همچنین ایجاد حائلی با آبگذری کم و قابل کنترل و اقتصادی در مسیر محور سد و تکیه گاه های آن می باشد که در صورت امکان بهتر است پرده آب بند به لایه ای با نفوذپذیری کم متصل گردد. این پایان نامه به دو بخش تفکیک شد: بخش اول مربوط به طرح هایی است که یکسری آزمایشاتی برای دستیابی به طرحی مناسب جهت استفاده از افزودنی هایی نظیر بنتونیت و کریزوپلاست که دردرزه ها استفاده شده می باشد. از مهم ترین پارامترهایی که باید در پرده آب بند مورد توجه قرار گیرد نفوذپذیری و پایداری دوغاب است، پس از بررسی ملاحظه گردید که علاوه بر نسبت آب به سیمان، میزان استفاده از بنتونیت تأثیر بسزایی بر این دو پارامتر دارد. برای اینکه نفوذ آمیزه تزریق در درزه ها و پایداری دوغاب بیشتر باشد می توان از سیمان ریزدانه استفاده کرد. در ادامه نیز با انجام آزمایشات ملاحظه شد که با کنترل دمای آب می توان دمای دوغاب را نیز کنترل نمود. بخش دوم مربوط به بررسی پرده آب بند در یکی از سدهای در حال اجرا می باشد. در این پایان نامه تزریق پذیری ساختگاه سد مخزنی زیردان با توجه به نتایج تزریق های انجام شده در ساختگاه، مورد مطالعه قرار گرفت.این سد از نوع سد بتنی وزنی غلتکی می باشد که در 60 کیلومتری شمال غرب پیر سهراب( 150 کیلومتری چابهار) در یک ناحیه چین خورده از سلسله جبال مکران که ارتفاع آن از پی سد 5/64 متر و طول تاج 350 متر و ارتفاع 5/274 متر از سطح دریا می باشد. با توجه به بررسی های انجام شده پرده آب بند این سد در یک ردیف انجام شد.