نام پژوهشگر: غلامرضا خوش فر

بررسی تاثیر اعتماد اجتماعی بر مشارکت سیاسی:مطالعه موردی افراد20سال و بالاتر شهر بابل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1389
  علی بابازاده بایی   قربانعلی ابراهیمی

موضوع اصلی پژوهش حاضر بررسی تاثیر اعتماد اجتماعی بر مشارکت سیاسی مثبت و منفی می باشد. علاوه بر اعتماد، پنج متغیر زمینه ای نیز مورد توجه محقق قرار گرفته است. این متغیر ها شامل جنس، سن، تحصیلات، تـأهل و درآمد می باشد. چهارچوب نظری تحقیق بر پایه دیدگاه پوتنام درباره مشارکت سیاسی و نظریات لیپست، میلبراث و گوئل ، اندروس و برادول درباره متغیرهای زمینه ای قرار دارد. روش پژوهش در این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از ابزار پرسشنامه به روش توأم با مصاحبه حضوری استفاده شده است. برای سنجش پایایی ابزار پژوهش از آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل افراد 20 ساله و بالاتر است که در زمان تحقیق (اسفند 1388) در شهر بابل سکونت دارند. جهت تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. حجم نمونه402 نفر و شیوه نمونه گیری نیز خوشه ای چند مرحله ای می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تفاوت میانگین اعتماد اجتماعی زنان(64/166) و مردان(95/156) معنادار می باشد. اما تفاوت میانگین دو گروه در مشارکت سیاسی مثبت معنادار نمی باشد. در ارتباط با مشارکت سیاسی منفی باید گفت که تفاوت میانگین دو گروه معنادار است و میانگین مشارکت سیاسی منفی مردان(83/13) بیشتر از میانگین مشارکت سیاسی منفی زنان(13/13) می باشد. همچنین؛ تفاوت میانگین اعتماد اجتماعی افراد متـأهل و مجرد معنادار نمی باشد. اگرچه تفاوت میانگین مشارکت سیاسی مثبت افراد متـأهل(59/31) و مجرد(72/29) معنادار می باشد اما تفاوت دو گروه در مورد مشارکت سیاسی منفی معنادار نیست. رگرسیون خطی ساده نشان می دهد که تاثیر اعتماد اجتماعی بر مشارکت سیاسی مثبت معنادار است. همچنین؛ تاثیر اعتماد اجتماعی بر مشارکت سیاسی منفی نیز معنادار می باشد. البته نوع تاثیرگذاری منفی است. در رگرسیون خطی چند متغیره متغیرها مستقل با متغیر مشارکت مثبت، مدل نهایی ارائه شده شامل پنج متغیر اعتماد به نظام سیاسی، اعتماد نهادی، اعتماد بین شخصی، تحصیلات و سن می باشد. مقایسه بتاها نشان می دهد که بیشترین و کم ترین میزان تاثیرگذاری بر متغیر وابسته مشارکت سیاسی مثبت از سوی اعتماد به نظام سیاسی و اعتماد بین شخصی اعمال می شود. ضریب استاندارد شده متغیرهای مذکور به ترتیب 492/0 و 081/0 می باشد. بطور کلی مدل نهایی ارائه شده 8/54 درصد تغییرات متغیر وابسته مشارکت سیاسی مثبت را توضیح می دهد که بیشترین(8/48%) و کم ترین(7/0%) سهم آن به متغیرهای اعتماد به نظام سیاسی و تحصیلات اختصاص دارد. رگرسیون خطی چند متغیره متغیرهای مستقل با متغیر مشارکت سیاسی منفی نشان می دهد که از میان 8 متغیر، تنها دو متغیر درآمد و اعتماد به کنشگران سیاسی در مدل نهایی باقی ماندند و بقیه متغیرها از معادله حذف شدند. مدل مذکور تنها 4 درصد تغییرات متغیر وابسته را توضیح می دهد. جهت سنجش میزان تاثیرات غیر مستقیم و همچنین مستقیم و ارزیابی مجدد میزان تاثیرگذاری متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته مشارکت سیاسی مثبت، از تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بیشترین میزان تاثیرگذاری به متغیر اعتماد به نظام سیاسی اختصاص دارد که میزان ضریب آن 468/0 می باشد. کم ترین میزان اثرگذاری نیز به متغیر اعتماد تعمیم یافته مربوط می شود که میزان ضریب آن 036/0 است.

بررسی رابطه سرمایه فرهنگی با موفقیت تحصیلی (مطالعه موردی دانش آموزان دوره های راهنمایی و متوسطه شهرستان جوین)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1390
  مهدی سپهر   حیدر جانعلیزاده چوب بستی

این پژوهش با هدف بررسی تاثیر سرمایه فرهنگی خانواده بر موفقیت تحصیلی دانش آموزان دوره های راهنمایی و متوسطه شهرستان جوین انجام شده است. موفقیت تحصیلی به عنوان متغیر وابسته بر حسب نمره معدل و نمرات برخی دروس دیگر تعریف گردید. مطابق نظریه ی سرمایه ی فرهنگی، مدل های بازتولید فرهنگی و تحرک فرهنگی و همچنین تحقیقات تجربی و قابل دسترس، مفهوم سرمایه ی فرهنگی تعریف (نظری و عملیاتی) شد. به روش نمونه گیری طبقه ای نسبی، 400 نفر از بین دانش آموزان دوره های راهنمایی و متوسطه شهرستان جوین انتخاب شدند و با 369 نفر از والدین این دانش آموزان به صورت حضوری مصاحبه به عمل آمد. نتایج این پژوهش نشان می دهد از بین شاخص های مختلف سرمایه فرهنگی سه شاخص: دانش والدین از نهاد آموزشی، منش های فرهنگی و رفتار مطالعاتی آنها بیشترین سهم را در پیش بینی نمرات معدل سال دانش آموزان کل نمونه ایفاء می نمایند (0.518 = ). از جمله یافته های دیگر این تحقیق آن است که هرچند سرمایه فرهنگی والدین تاثیر قابل ملاحظه ای بر موفقیت تحصیلی فرزندان آنها دارد ولی سرمایه فرهنگی خانواده چنین ارتباطی با طبقه و سرمایه اقتصادی آنها ندارد. این یافته می تواند به عنوان مدلی جدید در این عرصه تلقی شود، و همگرایی فرهنگی نامیده شود.

بررسی میزان مصرف برق خانگی بین ساکنان مناطق شهری ( مطالعه موردی: شهر گرگان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1390
  آرزو محمدی   صادق صالحی

چکیده: اهمیت برق در ایران سبب شده است تا فصل ویژه ای از قانون هدفمندکردن یارانه ها به این حامل انرژی بپردازد. طبق برآورد منابع رسمی، بیشترین اتلاف انرژی در ایران در حوزه برق صورت می گیرد. بخش خانگی در ایران به عنوان بزرگترین مصرف کننده برق در میان سایر بخش های مصرف کننده شناخته شده است. سهولت استفاده، محسوس نبودن آن نسبت به سایر کالاهای مصرفی توسط افراد و..... ، موجب شده است تا این حامل انرژی کمتر توسط افراد مورد توجه قرار گیرد. در این پژوهش سعی شد تا به بررسی عوامل موثر بر سرانه میزان مصرف برق خانگی پرداخته شود. هدف اصلی از انجام پژوهش حاضر شناخت عوامل موثر بر سرانه میزان مصرف برق در بخش خانگی شهر گرگان می باشد. به عبارت بهتر، تحقیق حاضر درصدد پاسخ دادن به این سوال است که چه عواملی بر سرانه میزان مصرف برق در بخش خانگی تأثیر گذار است؟ در این پژوهش، از روش پیمایش استفاده شده است. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، از مجموع خانوارهای ساکن در شهر گرگان، 382 خانوار به عنوان نمونه تحقیق انتخاب گردید. ابزار مورد استفاده پرسشنامه محقق ساخته است که از چندین بخش متناسب با سنجش ابعاد مورد بررسی، ساخته شده است. برنامه مورد استفاده جهت تحلیل داده ها استفاده از نرم افزار spss16 می باشد که با تکیه بر آمار توصیفی و استنباطی داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که از میان متغیرهای مورد بررسی بین متغیرهای سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی، جنسیت، سن، سطح تحصیلات، وضعیت اشتغال پاسخگویان، تعداد لوازم برقی موجود در منزل، نگرش افراد در زمینه هدفمند شدن یارانه ها، بعد خانوار، درآمد ماهانه سرپرست خانوار، نحوه تملک مسکن و نوع مسکن با متغیر وابسته مورد بررسی (سرانه میزان مصرف برق)، ارتباط معنی داری وجود دارد. نتایج حاصل از ضرایب رگرسیونی نشان داد که بعد خانوار و سرمایه اقتصادی افراد، بیشترین تأثیر را در تبیین سرانه میزان مصرف برق دارند. کلید واژه: سرانه میزان مصرف برق، سرمایه فرهنگی، سرمایه-اقتصادی، سبک زندگی، دانش مصرف برق، نگرش مصرف انرژی، ارزش زیست محیطی.

بررسی عوامل جامعه شناختی موثر بر میزان شادی جوانان (مطالعه موردی شهر بابلسر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1390
  فاطمه اکبرزاده   غلامرضا خوش فر

شاد زیستن پاسخی به چگونه زیستن است، به ویژه برای جوانانی که به دنبال زندگی هدفمندند و آینده سازان این سرزمین به شمار می روند. به دلیل اهمیت شادی و نقش آن در زندگی جوانان، انجام پژوهشی در این زمینه ضروری به نظر می رسید. از این رو، هدف تحقیق حاضر شناخت میزان احساس شادی جوانان شهر بابلسر و شناسایی عوامل جامعه شناختی موثر بر آن می باشد. نوع روش تحقیق از نظر کنترل شرایط پژوهش، پیمایشی و از نظر زمانی، مقطعی است (نیمه اول سال 1390). متغیرهای مستقل این تحقیق نیز شامل سرمایه های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی بوده و تعیین رابطه این سه نوع سرمایه با میزان احساس شادی از مهمترین فرضیه های این تحقیق می باشند. برای انجام این پژوهش از یک نمونه 380 نفری از ساکنان 29- 15 سال بابلسر، استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که میزان شادی پاسخگویان به طور کلی در حد متوسط است. از بین متغیرهای زمینه ای و جمعیت شناختی مورد مطالعه، هیچ کدام با شادی رابطه نداشتند. همچنین از میان ابعاد سرمایه های اجتماعی و فرهنگی، ارتباطات اجتماعی، اعتماد اجتماعی، اعتماد تعمیم یافته و سرمایه فرهنگی عینیت یافته با شادی رابطه داشتند. متغیرهای سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی نیز تبیین کننده های شادی در این تحقیق بوده اند. میزان تأثیرگذاری انواع سرمایه بر شادی نیز به ترتیب اهمیت عبارتند از: سرمایه اجتماعی، سرمایه اقتصادی و سرمایه فرهنگی. مدل بدست آمده از متغیرهای موثر بر اساس رگرسیون چند متغیره نیز، 23 درصد از واریانس احساس شادی در جامعه آماری را تبیین می کند.

بررسی تأثیر ساختار توزیع قدرت در خانواده بر میزان مشارکت اجتماعی در مناطق روستایی و شهری (مورد مطالعه: مناطق روستایی و شهری آمل)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  کاظم احمدی اهنک   قربانعلی ابراهیمی

چکیده به فارسی: مشارکت اجتماعی یکی از نیازهای اصلی جامعه بشری در عصر حاضر است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر ساختار توزیع قدرت در خانواده بر میزان مشارکت اجتماعی (رسمی و غیررسمی) می باشد. چارچوب نظری تحقیق بر مبنای ترکیبی از نظریه منابع و نظریه ی اینگلهارت در باره مشارکت اجتماعی شکل گرفته است. روش پژوهش در این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از ابزار پرسشنامه به روش توأم با مصاحبه حضوری استفاده شده است. برای سنجش پایایی ابزار پژوهش از آلفای کرونباخ استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه افرادی که در شهرستان آمل سکونت دارند را شامل می شود. جهت تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شده است. حجم نمونه 386 نفر و شیوه نمونه گیری نیز خوشه-ای چند مرحله ای می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد که تفاوت میانگین مشارکت اجتماعی رسمی و غیررسمی در شهر و روستا و در بین متأهلان و مجردان معنادار می باشد. همچنین میانگین مشارکت اجتماعی رسمی در بین مردان بیشتر از زنان می-باشد در حالی که میانگین مشارکت اجتماعی غیررسمی در بین زنان و مردان تفاوت معناداری ندارند. همچنین بین دموکراتیک بودن خانواده و استبداد گرا بودن خانواده با میزان مشارکت اجتماعی رسمی و غیررسمی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان می دهد که بیشترین تأثیر بر مشارکت اجتماعی رسمی و غیررسمی را به ترتیب دموکراتیک بودن خانواده و نحوه ی اجتماعی شدن دارد. واژگان کلیدی: ساختار قدرت در خانواده، دموکراتیک بودن خانواده، استبدادگرا بودن خانواده، مشارکت اجتماعی رسمی، مشارکت اجتماعی غیررسمی، شهر و روستا

بررسی تأثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی (مطالعه موردی افراد بالای 20 سال شهر بهبهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1390
  حمید عزیزی   قربانعلی ابراهیمی

موضوع تحقیق حاضر، «بررسی تأثیر فرهنگ سیاسی بر مشارکت سیاسی افراد بالای 20 سال شهر بهبهان» است. یکی از ارکان گذار به دموکراسی و اعمال حاکمیت مردم در هر نظام مردم¬سالاری مشارکت سیاسی مردم است. فرهنگ سیاسی به عنوان مجموعه¬ای از تمایلات و جهت¬گیری¬ها نسبت به سیاست، حکومت و عملکردهای آن، بستر و شالوده مشارکت سیاسی می¬باشد. این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر فرهنگ سیاسی و ابعاد آن بر مشارکت سیاسی افراد بالای 20 سال شهر بهبهان انجام شده¬است. در این پژوهش با بهره¬گیری از نظریه از آلموند و وربا به عملیاتی کردن مفهوم فرهنگ سیاسی پرداخته¬ایم. همچنین مفاهیم فرهنگ سیاسی مردم ایران و فرهنگ سیاسی دینی را مورد سنجش قرار داده¬ایم. بر این اساس به بررسی تجربی فرضیه¬ی رابطه بین فرهنگ سیاسی و مشارکت سیاسی افراد بالای 20 سال شهر بهبهان پرداخته شد. برای بررسی این رابطه یک نمونه 383 نفری انتخاب شد که به منظور بالا بردن اعتبار تحقیق تعداد 440 پرسشنامه پخش شده، که در نهایت 412 پرسشنامه قابل استفاده بوده¬اند. نمونه¬گیری به صورت خوشه¬ای چند مرحله¬ای انجام شده¬است. روش تحقیق، از نوع پیمایشی است. نتایج پژوهش نشانگر این است که: از لحاظ میانگین مشارکت سیاسی انتخاباتی بین زنان و مردان تفاوت معنی¬داری وجود ندارد. اما از لحاظ مشارکت سیاسی غیر انتخاباتی و همچنین مشارکت سیاسی کل بین زنان و مردان تفاوت معنی¬داری به سود مردان وجود دارد. افراد دارای پایگاه اقتصادی- اجتماعی متوسط، مشارکت سیاسی کل بالاتری نسبت به سایر طبقات داشته¬اند. همچنین یافته¬ها بیانگر این است که فرهنگ سیاسی(2)، فرهنگ سیاسی دینی، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و هویت محلی رابطه معنی¬داری با مشارکت سیاسی کل دارند. از میان متغیرهای مستقل تحقیق، متغیرهای فرهنگ سیاسی(از لحاظ شناختی، عاطفی)، فرهنگ سیاسی(2)، فرهنگ سیاسی دینی، و پایگاه اقتصادی- اجتماعی قدرت تبیین¬کنندگی مشارکت سیاسی کل را داشته¬اند.

ارزیابی تاثیرات اجتماعی سد مخزنی کنگیر (تنگ شمیران) در استان ایلام
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده علوم انسانی و اجتماعی 1386
  حق شناس ملکی سرتنگی   قربانعلی ابراهیمی

چکیده ندارد.

تأثیر سرمایه اجتماعی بر مشارکت سیاسی مطالعه موردی استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم اجتماعی 1387
  غلامرضا خوش فر   محمدسعید ذکایی

چکیده ندارد.