نام پژوهشگر: فاطمه شمسی
فاطمه شمسی فرهاد طباطبایی قمشه
هدف: کفی های دارای گوه خارجی برای کاهش نیروی عمل کننده روی کمپارتمان داخلی زانو از طریق کاهش گشتاور اداکشن خارجی اعمالی به زانو طراحی شده اند. علیرغم کاربرد بالینی گسترده و موفقیت ارتزهای پا، درک ما از اثرات بیومکانیکی این ارتزها نسبتاً محدود است. هدف این مطالعه بررسی اثر کفی های دارای گوه خارجی خلف پا و گوه خارجی قدام پا بر گشتاور اداکشن زانو و نیروهای عکس العمل زمین بود. روش بررسی: در این مطالعه پیش آزمون-پس آزمون، تجزیه و تحلیل سه بعدی الگوی راه رفتن روی 20 مرد سالم بین 18-30 انجام شد. گشتاور اداکشن زانو و نیروهای عکس العمل زمین بین سه وضعیت کفی ساده، کفی با گوه خارجی خلف پا با زاویه 6 درجه و کفی با گوه خارجی قدام پا با زاویه 6 درجه با هم مقایسه شدند. یافته ها: هیچ تفاوتی در گشتاور اداکشن زانو در وضعیت استفاده از کفی ساده و کفی های دارای گوه خارجی مشاهده نشد(05/0p>). نیروهای عکس العمل زمین و پارامترهای فضایی-زمانی نیز تحت تاثیر هیچ یک از کفی ها قرار نگرفته بودند(05/0p>). نتیجه گیری: بر پایه یافته های مطالعه حاضر، جایگاه قرار گیری گوه خارجی زیر سطح کف پایی، چه در قسمت پاشنه و چه در قسمت جلو پا تاثیری بر اثرگذاری این نوع کفی ها بر روی گشتاور اداکشن زانو و نیروهای عکس العمل زمین ندارد.
فاطمه شمسی زهره زرشناس
عنوان این رساله بررسی حرکات موزون آیینی در ایران و هند باستان است. هدف از آن اثبات ارتباط بین حرکات موزون بین این دو تمدن است. مذهب و نمایش از دیرباز در این دو سرزمین به هم تنیده بودند و نمود آن را در برگزاری آیین های نمایشی می توان دید. این رساله حاوی مقدمه و 6 فصل می باشد. در فصل اول به اختصار سعی شده است که ارتباط و امتزاج فرهنگی تمدن ها ی کهن را مورد بررسی قرار گیرد. در فصل دوم درآمدی بر پیشینه ی یوگا و برخی نماد های بنیادین و مشترک بین تمدن ایران و هند بیان شده است. در فصل سوم به بررسی اشتراکات اسطوره ای دو تمدن و در فصل چهارم به باختر پرداخته شده است، جایی که فرهنگ یونانی،هندی و ایرانی به هم می آمیزند. در فصل پنجم به بررسی حرکات موزون آیینی در هند و در فصل ششم به بررسی این حرکات در ایران پرداخته شده است. در انتها نیز دستاورد پژوهش در قالب نتیجه گیری آورده شده است، و در آنجا بر پایه ی شباهت های شواهد باستانشناسی یاد شده قدمت یکسان دو تمدن در هنر رقص به اثبات رسید.
فاطمه شمسی پرتو روشندل
چکیده در تحقیق حاضر تکنیک های شکست خواب بذر در پنج گونه از جنس atriplexمتعلق به تیره chenopodiaceae مورد بررسی قرار گرفت. دو گونه atriplex leucoclada و a. verrucifera از هالوفیتهای بومی ایران می باشند ولی گونه های a. canescens، a .halimus، a .lentiformis وارداتی بوده و برای اصلاح مناطق خشک و نیمه خشک ایران کشت می شوند. نتایج تحقیق حاضر نشان داد برخلاف a. lentiformis، گونه های a. canescens، a. halimus، a. leucoclada، a. verrucifera دارای خواب اولیه هستند. در این میان دی مورفیسم بذر در گونه های a. canescens، a. leucoclada، a. verrucifera مشاهده شد. در a. leucoclada و a. canescens بذرهای بزرگ تر، قهوه ای و بذرهای کوچک تر، سیاهرنگ ولی بذرهای بزرگ تر a. verrucifera سبز رنگ و کوچک تر آن قهوه ای رنگ بودند. به منظور شناسایی موثرترین روش های شکست خواب بذر در گونه های یاد شده دو سری آزمایش در غالب طرح کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد: گروه اول بذرهای بدون سایش و گروه دوم بذرهای یک-بار سایش دیده (با کاغذ سنباده). بذرهای هر دو گروه به طور همسان تحت تیمارهای بعدی قرار گرفتند از جمله: پیش تیمارهای اسید جیبرلیک (ppm 1000، 500، 250، 100) ، کاینتین (ppm 1000، 500، 250، 100)، اتفان (ppm 200)، نیترات پتاسیم (mm100، 50، 25، 10، 1)، تیوره (mm100، 50، 25، 10، 1) - همگی در دو سطح زمانی 24 و 48 ساعت/ در دو دمای 4 و 20 درجه سانتیگراد- ، پیش تیمار آب جاری (1، 2، 3، 4 روز)، پیش تیمار سرما (20 روز/ °c4) + تیمار 14 روزه با [اسید جیبرلیک ( ppm1000، 500، 250، 100) یا نیترات پتاسیم (mm 100، 50، 25، 10، 1) یا تیوره (mm 100، 50، 25، 10، 1)] در محفظه رشد. در همه تیمارها و در هر دو سری آزمایش، بذرها برای جوانه زنی و رشد یک دوره 14 روزه را در محفظه رشد در شرایط نوری (d12l/12)و تناوب دمایی (c°20c/°30) طی کردند. برای بذرهای سبز رنگ a. verrucifera بالاترین درصد جوانه زنی (90%) و شاخص ویگور (9690) در تیمار 10 میلی مولار نیترات پتاسیم پس از پیش تیمار یک بار سایش + سرما (20 روز/ °c4) به دست آمد. ولی دانه-های قهوه ای رنگ این گونه بالاترین درصد جوانه زنی (37%) و شاخص ویگور (749) را در تیمار 14 روزه ppm1000 اسید جیبرلیک پس از پیش تیمار یک بار سایش + سرما (20 روز/ °c4) نشان داد. به این ترتیب، خواب این گونه می-تواند ناشی از پوسته بذر (فیزیکی) و جنین (فیزیولوژیکی) باشد. به نظر می رسد مواد بازدارنده نیز در خواب بذر این گونه نقش بسزایی دارند زیرا پیش تیمار آب جاری نیز باعث تحریک جوانه زنی آن شد (25%). جوانه زنی گونه a. halimus در تیمار 14 روزه ppm 1000 اسید جیبرلیک بعد از طی پیش تیمار یک بار سایش + سرما (20 روز/ °c4) به بالاترین حد با درصد جوانه زنی 3/93% و شاخص ویگور 11590 رسید و این امر بیانگر آن است که خواب در این گونه نیز ترکیبی از خواب فیزیکی و فیزیولوژیکی می باشد. به دلیل دست نیافتن به درصد جوانه زنی مطلوب پس از اعمال تیمارهای فوق الذکر، برای دو گونه a. canescens و a. leucoclada آزمایشات تکمیلی متشکل از (دو گروه سایش دیده و ندیده) اسکاریفیکاسیون مکانیکی (سایش دوباره بذرها با کاغذ سنباده، شکاف دهی پوسته بذر با سوزن تشریح و آب داغ 70 و 90 درجه سانتی گراد به مدت 15 دقیقه)، اسکاریفیکاسیون شیمیایی (اسید سولفوریک 75% در چهار سطح زمانی 5، 10، 20، 30 دقیقه)، انبار داری (3 ماه/°c20) و استراتیفیکاسیون سرد طولانی مدت (3 ماه/°c4) به کار گرفته شد. طبق نتایج بدست آمده خواب در a. canescens از نوع ترکیبی می باشد یعنی دانه ها به طور همزمان دارای خواب فیزیولوژیکی و فیزیکی هستند زیرا بهترین تیمارها برای رفع خواب بذر این گونه پیش تیمار یک بار سایش با کاغذ سنباده+سرما (3 ماه/ c°4) برای بذرهای قهوه ای رنگ با درصد جوانه زنی 7/96% و شاخص ویگور 11490، و برای بذرهای سیاه رنگ پیش تیمار دو بار سایش با درصد جوانه زنی 3/73% و شاخص ویگور 7813 به دست آمد. نتایج نشان داد خواب در گونه a. leucoclada صرفا از نوع فیزیکی می باشد. بالاترین درصد جوانه زنی (3/73%) و شاخص ویگور (8860) در مورد بذرهای قهوه ای رنگ و برای بذرهای سیاهرنگ (درصد جوانه زنی 3/63% و شاخص ویگور 7710) مربوط به پیش تیمار دوبار سایش بذرها با کاغذ سنباده بود. نتایج حاکی از آن بود که خواب در بذرهای کوچک تر (سیاه رنگ) گونه های a. canescens و a. leucoclada و بذر قهوه ای رنگ a. verrucifera عمیق تر و تیمار موثر در شکست آنها متفاوت از رنگ مقابل یعنی بذرهای بزرگ تر (قهوه ای رنگ) در a. canescens و a. leucoclada و بذر سبز رنگ در a. verrucifera می باشد. نتایج نشان داد گونه a. lentiformis فاقد خواب اولیه بوده و در آب مقطر 73% جوانه زنی دارد. برخی از تیمارهای بکار رفته باعث تحریک جوانه زنی بذرهای این گونه شد به نحوی که تیمار 10 میلی مولار نیترات پتاسیم همزمان با سرما (°c4) به مدت 48 ساعت بالاترین درصد جوانه زنی (90%) و شاخص ویگور (11220) را برای این گونه به همراه داشت.
فاطمه شمسی راضیه شیخ الاسلامی
هدف از این مطالعه بررسی نقش سبک های فرزندپروری در خودکارآمدی خلّاق و خلاقیت هیجانی دانش آموزان دبیرستانی شهر شیراز بود.بدین منظور،394 دانش آموز دوم دبیرستانی(197 دختر، 197 پسر)از نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شیراز به شیوه خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسش نامه تجدید نظرشده سبک های فرزندپروری(براون و همکاران، 1993)،پرسشنامه خودکارآمدی خلّاق(کارووسکی، 2010)و پرسش نامه خلاقیت هیجانی(آوریل، 1999)استفاده گردید.به منظور بررسی پایایی وروایی پرسش نامه هابه طور کلی از روش آلفا کرونباخ و همبستگی تک تک سوالات با ابعاد استفاده شد.پایایی و روایی پرسش نامه ها در حد مطلوب بود.تحلیل داده هابااستفاده از رگرسیون چندگانه نشان دادندکه سبک پذیرش از سبک های فرزندپروری،پیش بینی کننده مثبت خودکارآمدی خلّاق و سبک هدایت، پیش بینی کننده مثبت خلاقیت هیجانی و مولفه اثربخشی/صدافت می باشدوسبک طرد، پیش بینی کننده منفی مولفه آمادگی از خلاقیت هیجانی می باشد. نتایج حاصل از آزمون تی مستقل در دو گروهدختران وپسران نشان داد که میانگین نمرات دختران درسبک هدایت از سبک های فرزندپروری والدین و همچنین در خلاقیت هیجانی و ابعاد آن، بیش از پسران است و در سبک های کنترل و طرد،میانگین نمرات پسران بیش از میانگین نمرات دختران است. در متغیرخودکارآمدی خلّاق، تفاوت معناداری بین دختران وپسران دیده نشد. همچنین نقش سبک های فرزندپروری پدران ومادران در متغیرها نیز به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته شد.