نام پژوهشگر: نسرین یوسف زاده
نسرین یوسف زاده امید پورحیدری
این تحقیق برای اولین بار در محیط اقتصادی ایران عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه را با استفاده از رویکرد مدلسازی معادلات ساختاری مورد بررسی قرار می دهد. این مطالعه سعی دارد تا اهمیت نسبی هر یک از عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه را مشخص نماید. دوره زمانی تحقیق از ابتدای سال 1376 تا پایان سال 1386 می باشد. جامعه آماری تحقیق کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد که داده های مورد نیاز تحقیق از آنها قابل استخراج باشد. نمونه آماری تحقیق به روش حذفی (غربال) از بین شرکتهای جامعه انتخاب شد. در این مطالعه از مدل شاخص های چندگانه- علل چندگانه (mimic)که در واقع حالت خاصی از مدل سازی معادلات ساختاری است برای بررسی عوامل تعیین شده ساختار سرمایه استفاده گردید و تاثیر فاکتورهای شرکتی شامل؛ رشد، ارزش وثیقه ای دارایی ها، سودآوری، نوسان پذیری سود، اندازه شرکت و نوع صنعت بر سازه پنهان ساختار سرمایه مورد بررسی قرار گرفت. ساختار سرمایه به طور همزمان، با دو نسبت بدهی های کوتاه مدت و بدهی های بلندمدت بر ارزش بازار حقوق صاحبان سهام مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که ارزش وثیقه ای دارایی ها مهمترین عامل تعیین کننده ساختار سرمایه شرکتهاست. دیگر عوامل تعیین کننده ساختار سرمایه به ترتیب اهمیت شامل؛ اندازه شرکت، سودآوری، رشد، نوسان پذیری سود و صنعت می باشد. همچین نتایج این مطالعه حاکی از آن است که نسبت بدهی های کوتاه مدت مهمترین شاخص معرف ساختار سرمایه است.
بهاره شریفی پور عبدالمهدی انصاری
هدف این پژوهش، تعیین ارتباط بین خطای پیش بینی سود مدیریت و سطح محافظه کاری و هم چنین بررسی تاثیر دشواری های پیش بینی، عدم اطمینان خاص شرکت و تامین مالی خارجی بر این رابطه می باشد. خطای پیش بینی تفاوت بین مقادیر پیش بینی شده با مقادیر واقعی می باشد.یکی دیگر از مفاهیمی که در این تحقیق به آن پرداخته شده است محافظه کاری می باشد؛ محافظه کاری عبارت است از کاربرد درجه ای از مراقبت که جهت انجام برآورد در شرایط ابهام موردنیاز است به گونه-ای که درآمدها یا دارایی ها بیش تر از واقع و هزینه ها یا بدهی ها کم تر از واقع ارائه نشود. محافظه کاری سبب می شود تا مدیران که از اطلاعات داخل واحد تجاری آگاه هستند، نسبت به سایر گروه های طرف قرارداد با شرکت که اطلاعات کمتری نسبت به مدیران دارند، مزیت و برتری خاصی نداشته باشند. از این رو محافظه کاری به وسیله ی ملزم کردن به قابلیت تائید بیشتر سبب کاهش پیش بینی های خوش بینانه مدیر و رفتار جانبدارانه او می شود. محافظه کاری محصول عدم اطمینان و ابهام شناخته می شود. عدم اطمینان نقطه مقابل اطمینان است. به طور کلی، واژه عدم اطمینان نتیجه ی عدم دانش کافی شخص در مورد حوادث آینده است که بر میزان اطمینان تصمیم گیرنده از آینده اثر خواهد گذاشت. علاوه بر این انتظار می رود که مدیران در مواقع نیاز به تامین مالی خارجی (از طریق بدهی و حقوق صاحبان سهام) اقدام به پیش بینی خوش بینانه سود نمایند. زیرا، خوشنامی شرکت در گزارشگری سود منجر به جذب سرمایه ی بیشتر می شود. در راستای این هدف، اطلاعات مالی مربوط به 147 شرکت بورسی در طی دوره ی زمانی پژوهش(1390-1385) جمع آوری گردید و با استفاده از رگرسیون چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. محافظه کاری با استفاده از مدل خان و واتس اندازه گیری شده است. و خطای پیش بینی ازتقسیم تفاضل سود هر سهم در سال t و سود پیش بینی شده توسط مدیر برای سال t بر قیمت هر سهم در پایان سال t-1 محاسبه گشته است. نتایج حاصله نشان می دهد که با کاهش محافظه کاری خطای پیش بینی سود مدیریت افزایش یافته و از سویی دیگر، باطولانی شدن چرخه عملیاتی و افزایش نوسانات سود در شرکت های مورد آزمون و دشوار شدن شرایط پیش بینی، کاهش محافظه کاری حسابداری منجر به افزایش خطا در پیش بینی سود توسط مدیریت شده است.
سیده سحر داودی عبدالمهدی انصاری
هدف اصلی از هر سرمایه گذاری کسب بازده می باشد. سرمایه گذاران برای سرمایه گذاری در سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس، به عوامل مختلفی توجه می کنند. یکی از عواملی که سرمایه-گذاران در هنگام سرمایه گذاری مورد توجه قرار می دهند سود حسابداری و اجزای آن می باشد. همچنین سرمایه گذاران به منظور انتخاب بهینه هنگام سرمایه گذاری در سهام، نیازمند اطلاعاتی از قبیل ارزیابی نقدینگی، توانایی پرداخت دیون واحد تجاری و نیز میزان سودآوری شرکت ها هستند. بنابراین معیارهای دیگری که جهت اندازه گیری عملکرد می تواند مورد استفاده قرار گیرد، معیارهای مربوط به جریان های نقد می باشد. لذا در این پژوهش رابطه ارزشی سود حسابداری و معیارهای جریان نقد ( جریان نقد عملیاتی، جریان نقد ناشی از سرمایه گذاری ها، خالص جریان نقد، جریان نقد مربوط به مالکان) با توجه به ویژگی اندازه شرکت در بازار سرمایه ایران بررسی شده است. آزمون فرضیه ها با استفاده از داده های ترکیبی 99 شرکت از شرکت های پذیرفته شده در بورس بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1379 تا 1390 انجام شده است. نتایج تحقیق نشان داد که سود در تبیین بازدهی نسبت به معیارهای مختلف جریان نقد، هم در دوره های اندازه گیری کوتاه مدت و هم در بازه های بلند مدت حاوی اطلاعات بیشتری می باشد. همچنین مشخص گردید که با افزایش طول دوره های اندازه گیری، توانایی معیارهای جریان نقدی نسبت به سود برای انعکاس عملکرد شرکت افزایش می یابد. از سوی دیگر با کنترل متغیر اندازه شرکت مشخص شد که قدرت تبیین بازده سهام به واسطه متغیرهای مستقل بهبود یافته است.
زهره عسکری زاده راویزی عبدالمهدی انصاری
اطلاعاتی برای اتخاذ تصمیمات تجاری و اقتصادی مفید هستند که یکسان و همزمان دراختیار تمامی استفاده کنندگان قرار گیرند. در صورتی که اطلاعات مورد نیاز به صورت نامتقارن بین افراد توزیع شود می تواند نتایج متفاوتی را نسبت به موضوعی واحد سبب شود و در نتیجه سبب تصمیم گیری نادرست آنها شود. سود حسابداری و افشای اختیاری از جمله اطلاعات در دسترس استفاده کنندگان می باشند.
سمانه موسی فرخانی امید پورحیدری
هدف تحقیق، بررسی ارتباط بین مولفه¬های حاکمیت شرکتی با توانایی پیش بینی سود است. داده¬های تحقیق با استفاده از نمونه¬ای شامل 100 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، برای دوره¬ی زمانی 1391-1386 به روش داده¬های ترکیبی و مدل اثرات تصادفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته¬اند. نتایـج تحقیق نشان داد که سـود خالص به تنهایی در شرکت¬های مورد مطالعه برای پیش بینی جریان نقد عملیاتی آتی مفید است. همچنین، نتایج نشان داد که با اضافه شدن متغیرهای اندازه¬ی هیات مدیره، استقلال اعضای هیات مدیره و درصد سرمایه¬گذاران نهادی به مدل رگرسیون، شدت ارتباط بین سود و جریان نقد عملیاتی به صورت رابطه¬ی مثبت افزایش یافته است. اما اضافه شدن متغیر دوگانگی وظیفه¬ی مدیرعامل منجر به افزایش توانایی پیش بینی سود نمی¬شود.
مریم شکری امید پورحیدری
این پژوهش به بررسی رابطه بین جریان های نقدی شرطی با سرمایه گذاری در شرکت های با محدودیت مالی، می پردازد. در این پژوهش از روش رگرسیون چندگانه و با استفاده از داده های تلفیقی به بررسی فرضیات پژوهش پرداخته شده است. نتایج بیانگر این موضوع است که در شرکت های با محدودیت مالی، بین نوسانات جریان نقد و سرمایه گذاری در مخارج سرمایه ای، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین یافته های پژوهش نشان می دهد که در شرکت های با محدودیت مالی با رشد منفی (مثبت) در جریان های نقدی، بین نوسانات جریان نقدی گذشته و سرمایه گذاری در مخارج سرمایه ای، رابطه منفی (مثبت) و معناداری وجود دارد. علاوه بر این، نتایج حاکی از این است که، در شرکت های بدون محدودیت مالی، در مجموع هیچ ارتباطی بین نوسانات جریان نقد و سرمایه گذاری در مخارج سرمایه ای وجود ندارد. اما در شرکت های با محدودیت مالی، میزان ذخایر نقدی بر رابطه بین نوسانات جریان نقدی و سرمایه گذاری در مخارج سرمایه ای تأثیر معناداری ندارد.