نام پژوهشگر: هادی رهنما

بررسی روند تغییرات کمی و کیفی منابع آب های زیرزمینی (مطالعه موردی: دشت جوین، استان حراسان رضوی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1388
  هادی رهنما   محمدرضا قنبرپور

دشت حاصلخیز جوین در شمال شرق ایران ،شمال شهرستان سبزوار و غرب شهرستان نیشابور در استان خراسان رضوی و مختصات جغرافیایی? 30 ?56 تا ? 30 ?58 طول شرقی و ? 15 ?36 تا ? 45 ?36 عرض شمالی واقع گردیده است. راه آهن تهران- مشهد در ایستگاههای نقاب، آزادوار و سلطان آباد و جاده های آسفالته سبزوار- نیشابور و سبزوار- قوچان امکان ارتباط با آن دشت را مقدور می نمایند. کمبود آب از جمله چالش های مهم زیست محیطی مناطق خشک و نیمه خشک می باشد با توجه به هیدروگراف واحد سالانه دشت جوین، سه دوره افت شدید در آبخوان دشت جوین قابل مشاهده می باشد. افت سطح ایستابی از سال آماری 74 تا 77 از 07/53 به 09/54 رسیده این روند، روند تقریبا نرمالی از افت را در جوین نشان می دهد اما از سال آماری 1377 به بعد تا سال 82 رقم افت از عدد 09/ 54 به 5/58 متر میرسد یعنی نزدیک به 5/4 متر افت را طی 4 سال آبی اتفاق افتاده است . نتایج هیدروگراف واحد سالانه سطح آب زیرزمینی دشت جوین نشانگر آنست که به دلیل کاهش بارندگی ، وجود چاههای عمیق بیشتر (حدودا 890 حلقه چاه عمیق) و برداشت بیش از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی در این دشت، سطح آب زیرزمینی بطور غیر منتظره ای از سال های 1375-1374 تا سال آبی 1386-1385 افتی معادل 10 متر را به طور میانگین نشان می دهد که با پیشرفت این روند در آینده ای نه چندان دور شاهد خشکی تعداد زیادی از چاههای عمیق این منطقه و نیز آسیب پذیری آبخوان دشت مذکور در مقابل آلودگی در اثر بهره برداریهای بی رویه از آن خواهیم بود . نتایج حاصل از ترسیم نقشه های کیفی نیز کاهش شدید کیفیت این آبخوان را نشان می دهند.همچنین مقادیر بیشینه و کمینه افت، طی این دوره در دشت مذکور به ترتیب دراواخرزمستان و اوایل پائیزمی باشد. بطور کلی هیدروگراف سالانه دشت جوین در طی 12سال آبی 10 متر افت را برای دشت مذکور ترسیم می کند.

نقد و بررسی نظریه زبان سمبلیک در قرآن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم - دانشکده علوم قرآنی تهران 1389
  محمد رضا ترابیان   علی غضنفری

این نکته که خداوند با زبان نمادین با بشر سخن گفته، شایسته تامل و تفکر و تعمق است. زیرا قائل شدن به این نظریه نگاه تفسیری به قرآن را دگرگون خواهد کرد. بنابراین در این نوشتار سعی شده است از دیدگاه های مختلف، نظریه سمبلیک بودن زبان قرآن مورد بحث و بررسی قرار بگیرد. برای رسیدن به این منظور بخش ها و فصول ذیل تدوین شده است: فصل اول، با عنوان کلیات، شامل تعریف مفهوم زبان قرآن، تعریف اصطلاحات و پیشینه بحث در میان غربی ها و مسلمانان است، که مدخلی برای ورود به مباحث سایر فصول می باشد.زیرا در این فصل نگارنده بر آن است تا بیان مسئله و اهداف تحقیق و تعریف جامعی از زبان سمبلیک برای خوانندگان محترم ارائه دهد و همچنین در آخر فرق اساسی مجاز و تمثیل را که دو واژه نزدیک به معنای نماد می باشند، بیان کند. در فصل دوم تحت عنوان اصول و مبانی زبان سمبلیک، نگارنده به جمع آوری کلیه ویژگی های و اصول و مبانی زبان سمبلیک پرداخته است زیرا از آنجا که بررسی دقیق این نظریه منوط به شناسایی اصول و مبانی اولیه ی است که سنگ زیر بنای ورود به بحث محسوب می شود، سعی شده به تفصیل به هر یک از این ویژگی ها بپردازد. در بخش سوم به عنوان دلائل قائلین و عدم قائلین به وجود زبان سمبلیک در قرآن با هدف فهم دقیق آرا و نظرات دو گروه مخالف یعنی کسانی که قائل به وجود زبان سمبلیک در قرآن هستند با کسانی که قائل به وجود این زبان در قرآن نیستند، پرداخته شده و سعی شده که با انصاف و به دور از هرگونه تعصب به تفصیل نظریات دو طرف آورده شود، تا خواننده بتواند خود با بررسی نظرات دو طرف داوری منصفانه ای داشته باشد. در بخش چهارم به عنوان نقد و بررسی نمونه های قرآنی به بررسی آیاتی چنداز قرآن که از دیدگاه برخی از مفسرین به صورت سمبلیک تفسیر شده پرداخته شده تا به صورت عینی دلائل این گروه مورد بررسی قرار گیرد. آیاتی که در این فصل مطرح شده عبارتند از: آیه خلقت انسان، عالم ذر، امانت، خطابه آسمان و زمین، سخن گفتن سلیمان با مورچه ها و آیاتی که در مورد اعجاز پیامبران می باشد.

تحلیل فرآیند گفته پردازی در قرآن کریم با تکیه بر نشانه شناسی بسطی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  هادی رهنما   حسن سعادت مصطفوی

چکیده: هدف رساله حاضر معرفی نشانه شناسی یا الگوی بسطی (tensive semiotics/ model) و نشان دادن کارآمدی آن در مطالعه گفته پردازی قرآن کریم است. نشانه شناسی بسطی که در متون نشانه شناسی فارسی اغلب با تعبیر «تنشی» از آن یاد می شود، توسط فونتانی (j. fontanille) و زیلبربرگ (c. zilberberg)، از نسل دوم نشانه شناسان مکتب پاریس، معرفی شده است. در این روش که با هدف تحلیل فرآیند تولید و دریافت معنا در متون و گفتمان ها سامان یافته است، دو بُعد بنیادین ادراک همچون ابعاد و ظرفیّت های معناسازی لحاظ می شود: بعد فشاره ای (قبضی، محتوایی، احساسی) و بعد گستره ای (بسطی، بیانی، شناختی)، حدود فضای قبض-بسطی را که محل ظرفیت های نشانه-معنایی (نشانه-معناهای بالقوه) است مشخص می کنند. در مدلسازی این فضا بر پایه دستگاه مختصات دکارتی، بعد فشاره ای بر محور یا بردار عمودی (y) و بعد گستره ای بر محور افقی (x) قرار می گیرد. در فضای قبض-بسطی، سطوح مشخصی از فشاره و گستره پیوند می یابند و در محل هم پیوندی آنها (در فضای بین دو محور افقی و عمودی) صورت بندی نشانه-معنا (بیان-محتوا) شکل می گیرد. ابعاد قبض-بسطی شاخص هایی کمّی و قابل سنجش اند. بعد قبضی-احساسی بر اساس شاخص «انرژی» و شدّت (فشاره ) و بعد بسطی-شناختی بر اساس شاخص های کمّی شمار و فاصله زمانی- مکانی (گستره ها یا بسط ها) سنجیده می شود. در این رساله که نخستین کوشش در جهت تحلیل گفته پردازی قرآنی با تکیه بر نشانه شناسی بسطی محسوب می شود، ساختار و فرآیندهای گفتمانی قرآن کریم در دو رویکرد اساسی تحلیل شده است: در رویکرد جانشینی، با تمرکز بر واحدهای نشانه -معنا (بیان-محتوا)، ساخت شاکله های جدید معنا در فرآیند گفته پردازی قرآنی تحلیل شده است و برای نمونه شاکله های معنایی «برّ»، «اخوّت» و «کرامت» در گفتمان قرآنی تحلیل شده اند (فصل دوم). در رویکرد همنشینی، گفته پردازی «متن «های قرآنی در دو سطح آیه و سوره تحلیل شده اند. از یک سو فرآیند گفته پردازی مجموعه ای از آیات متناظر به مثابه یک گونه سبکی (متن های قرآنی «آیه نما») تحلیل شده اند و از سوی دیگر فرآیندهای قبض-بسطی سوره های «حمد» و «قارعه» مورد مطالعه قرار گرفته اند (فصل سوم). کلیدواژه ها: نشانه شناسی، فضای قبض-بسطی، دلالت، گفتمان، گفته پردازی، قرآن کریم، برّ، برادری، کرامت، متن های آیه نما، سوره حمد، سوره قارعه.