مریم بختیاریان
استادیار گروه فلسفه هنر، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران.
[ 1 ] - مواجههی گفتمان هنری و اقتصادی در هنرهای تجسمی
گفتمان اقتصادی و هنری با مؤلفههای مشابهی سر و کار دارند، اما اولویت آنها در هر یک متفاوت است. نگاه هنرمند و اقتصاددان به یک چیز متفاوت است، مثل تفاوت نگاه دوشان و یک صنعتکار به چرخ. این تفاوت، اقتصاد هنر را استثنایی میکند، به ویژه در هنرهای تجسمی، که با وجود قیمت بالا، یک اثر هنری به کالای اقتصادی تبدیل نمیشود. هدف این پژوهش، بیان تفاوتها و شباهت-های سیستم هنر و اقتصاد و پرسش درباره قدرت و...
[ 2 ] - تأملی بر بحثهای فلسفی معاصر دربارهی بیمعنایی در هنر
هنرها در آفرینش، کاربرد، تفسیر و در نتیجه معنا از هم متفاوتند. دشواریِ دستیابی به معنا، اهمیت مطالعهی معنا و بیمعناییِ هنر را مضاعف میکند. زمانی معنا در واقعیتی جست و جو میشد که اثر هنری بازنمود آن بود، اما در هنر غیربازنمای معاصر، معنا همان رازی است که هستیِ هنر بر آن استوار است. اکنون جای بسی تأمل است که بدون معنا، هنر چگونه هستی میگیرد و چرا برخی بیمعناییِ هنر را تحسین میکنند وقتی هنوز چی...
[ 3 ] - فرمالیسم از نگاه کلایو بل و نیکلاس لومان
در تحلیلهای زیباشناختی همواره اندیشمندان سعی بر آن داشتهاند تا هنر را با ویژگی خاصی تعریف کنند که فصل مشترک تمام آثار هنری باشد. اما، آنچه آنان ارائه کردهاند، مانند بازنمایی و فرانمایی صرفاً برخی آثار هنری یا دورههای هنری را پوشش میدهد. فرمالیسم چونان روشی در تحلیل زیباشناختی با غرض فائق آمدن بر این معضل، بر عناصر ساختاری و ویژگیهای صوری، حسی یا ادراکی تأکید میکند. ضرورت بکارگیری چنین رو...
[ 4 ] - رویکردی متفاوت به دیگری در هنر: با یک رویکرد لومانی
چکیده در رویکرد لومانی، هنر بهمثابه سیستمی اجتماعی از جنس ارتباطاتِ غیرمستقیم و فرازبانی است که با ابتنا بر عملکردهای خود-ارجاع، فروبسته عمل میکند. سیستم با رجوع به عملکردهای پیشین در افق زمانی گذشته، افق زمانی آینده را به روی خود گشوده نگه میدارد. حاصل این امر، پدید آمدن سبکهای هنری یکی پس از دیگری است که برخی عناصر یکدیگر را نقد، تأیید، یا تعدیل کردهاند. برای نمونه، سبک «امپرسیونیسم»، حا...
[ 5 ] - نقش مشاهده در هنر معاصر امکان و ضرورت مشاهده در غیاب فرم در هنرهای تجسمی، نمایشی و موسیقی از نظر لومان
نیکلاس لومان، در مسیر روشنتر ساختن کارکرد سیستم هنر، با تحلیل روابط پیچیدهی مشاهده، تمایز و فرم، بر نقش تعیینکنندة مشاهده در هنر تأکید کرده است. با سه مشاهدهگر فعال، یعنی سیستم هنر، هنرمند و مخاطب، کار تولید اثر هنری، تا ادراک آن ادامه مییابد. نزدیکیِ تولید و ادراک به معنای متفاوت مشاهده و فرم بازمیگردد که شرط تحقق آنها، وجود تمایزات است. در هنگام مشاهده هر فرم، تنها یک سوی تمایز آشکار و ...
[ 6 ] - ارزیابی نظریهٔ دیوید هیوم در خصوص زیبایی و ذوق
«دیوید هیوم» ضمن مطرح ساختن بحث تازه ذوق در مقالهای با عنوان «در باب معیار ذوق»، زیبایی را برخلاف پیشینیان خود، ویژگی و صفتی در شیء ندانست، بلکه آن را احساسی برشمرد که در ذهن مخاطب آن شکل میگیرد. او از این طریق اندیشههای زیبایی شناسانه پس از خود را بهطور اساسی متحول ساخت، بهگونهای که رهیافت ذهنی و نگاه مدرن به زیبایی و زیباییشناسی قوت گرفت و معیارهای کلاسیک و رهیافت عینی بهتدریج رنگ باخ...
[ 7 ] - مناسبت میان زیبایی و انسانیت در اندیشۀ فلسفی فریدریش شیلر
یوهان کریستوف فریدریش فون شیلر، شاعر نمایشنامهنویس، نقدپرداز و نظریهپردازی است که توانست نظریههای خویش را در آثار ادبیاش به شهودی شاعرانه مبدل کند؛ و همچنین بهزعم آثار ادبی خویش توانست در تنویر افکار و ارتقاء درک و شعور سیاسی مردم آلمان سهم بسزایی داشته باشد. او در طرح نظام استتیک خود باهدف غلبه بر «دوگانه انگاری» کانتی و زدن پلی میان ضرورت طبیعی و آزادی اخلاقی و نیز هماهنگ ساختن دو انگیزۀ...
[ 8 ] - تواناییهای خیال و نسبت میان زیبایی طبیعی و هنری از نظر جوزف ادیسون
جوزف ادیسون با تمرکز بر ادراک زیباشناختی، شأن خیال را به عنوان یک نیروی خدادادهی ذهنی که چندین امکان مثبت و منفی برای لذت بردن فراهم میکند، بالا میبرد. بخشی از نیروی خیال بدور از هر گونه علائق و انگیزههای معرفتی، توأم با یک نگرش بیغرض، میان حس و فاهمه آزاد عمل میکند و لذات اولیه را از ابژههای طبیعی یا حاضر و لذات ثانویه را از تصور و بازنمایی آنها موجب میشود و این گونه ضرورت ارتباط هنر و...
[ 9 ] - Monroe Beardsley’s Anti-Intentionalism in Analysis selected Photographs by Andreas Gursky
Monroe Beardsley describes the features of artwork that provokes the aesthetic experience which include: unity, complexity and intensity. These features can be pursued in deadpan photography as the value of art, because the photographer’s feeling, when taking a photo, is not the key to understanding the meaning of the image. The deadpan genre in photography is a kind of unconventional photograp...
Co-Authors