سید محمد رضا حسینی بهشتی

دانشیار فلسفه، دانشگاه تهران

[ 1 ] - تحلیل اسطوره ای مخاطرات

  انسان همواره در پی شناخت پدیده‌های مخاطره‌آمیز محیط اطراف زندگی بوده است. افراد و جوامع همواره به رابطة معنادار بین پدیده‌ها معتقد بودند و بیشتر از طریق احساس و تصورات ذهنی آنها را درک می‌کردند. درک تطور این شناخت یک ضرورت است. موضوعی که در این مقاله به آن پرداخته می‌شود، ارتباط و هماهنگی شناخت اسطوره‌ای با پدیده‌های مخاطره‌آمیز است. در این راستا به این پرسش پاسخ می‌دهیم که چرا مخاطرات اسطوره...

[ 2 ] - اصل‌های برهان و ملکۀ نوس تأملی در باب ادراک کلیات نزد ارسطو با نظر به کتاب تحلیلات ثانوی 2.19

ارسطو پس از سامان یک نظام برهانی در تحلیلات ثانوی، کتاب را با پرسش از مبادی برهان به پایان می‌برد که سلسله‌وار به اصل‌هایی می‌رسند که نخستین و ضروری‌اند و نمی‌توان آنها را دیگر از راه استدلال برهانی شناخت. آنها گزاره‌هایی‌ هستند که بر محور یک مفهوم کلی استوار شده‌اند و ضرورتشان از آن روست که محمول از دل خودِ این مفهوم برآمده است. از این رو، ادراک مبادی برهان روی دیگر ادراک کلی‌هاست. اما این اصل‌...

[ 3 ] - هایدگر و گادامر: دو رویکرد به مفهوم حقیقت نزد افلاطون

حقیقت در فلسفة هایدگر، یکی از مضامین اساسی است. وی از آغاز اندیشة خویش کوشید مفهوم بنیادی‌تری از حقیقت عرضه کند و در طول فعالیت فلسفی خویش رویه‌های گوناگونی در این خصوص در پیش گرفت. با وجود این هرگز از این بصیرت اساسی خویش دست نکشید که حقیقت ἀλήθεια است؛ یعنی کشاکش میان پوشیدگی و آشکارگی. به‌علاوه، هایدگر معتقد است در فلسفة افلاطون، تحولی در ذات حقیقت پدید آمده، به‌طوری که حقیقت به «درستی» مبدل...

[ 4 ] - انرگیا و انتلخیا: نقدی بر ارسطو از منظر رویکرد منادولوژیک

مقاله‌ی حاضر کوششی است برای ارزیابی و نقادی نظریه‌ی حرکت ارسطویی از منظر رویکرد منادولوژیک - رویکردی که می‌کوشد همه چیز را بدون دخالت معجزه‌آسای غیر، و صرفا با اتکا به درون‌زایی جوهر توضیح دهد. این رویکرد میراثی لایب‌نیتسی است و در این نوشته نیز چیستی آن با رجوع به منادولوژی لایب‌نیتس توضیح داده خواهد شد. اتخاذ رویکرد منادولوژیک در فهم نقادانه‌ی ارسطو موجب پدید آمدن تعبیری متفاوت با تعبیر رایج ...

[ 5 ] - Ḥadīth in Islamic period art historiography: obstacles and restrictions

Ḥadīth is considering as the most important source to know the religion of Islam after the Quran. Therefore, studying Ḥadīths is necessary to know Islam teachings in respect of beauty, art and recognizing art condition in the early Islamic period. However, little attention is paid to Ḥadīth in art studies. For having the most out of Ḥadīths, obstacles and restrictions confronting the art resear...