پرستو کریمی
هیئت علمی دانشگاه اصفهان
[ 1 ] - سبک شخصی حافظ در رنگ آمیزی تصاویر شعری
شاعران برای ایجاد تصویرهای شعری و بیان مطالب در سروده های خویش از رنگ ها بهره می گیرند اما شیوه به کارگیری رنگ و میزان توجه هر یک از شاعران به رنگ ها با دیگری متفاوت است. ناقدان و سخن سنجان نیز در بررسی های خود به نقش رنگ در آثار ادبی توجه چندانی نداشته اند و این در حالی است که بربر تعمی شیوه های کاربرد رنگ در آثار ادبی میتواند پژوهندگان شناخت سبک و شیوه بیان شاعران یاری دهد. این مقاله برگرفته ...
[ 2 ] - تحلیل ساختاری طرح داستان کیومرث بر اساس الگوهای تودوروف، برمون و گریماس
نگاه ساختاری به آثار ادبی به سبب بررسی عناصر درون متنی و کشف الگوی پیوند آنها، زمینه های دریافت شایسته تر از ماهیت ادبیات را فراهم می آورد و با ارائه ی شگردهای خلق آثار برتر ادبی می تواند به گسترش الگوهای پردازش اثر ادبی کمک کند. گروهی از منتقدان ساختارگرا به فرمهای روایی و بررسی عناصر داستان و قوانین ترکیب آنها پرداخته اند. از جمله «تزوتان تودوروف»، «کلود برمون» و «گریماس» با ابداع نظام های مب...
[ 3 ] - داستان بهرام گور و کنیزک در آیینه ادب و هنر
Many ancient Iranian stories are artistically emblazoned by poets as well as painters and artists. The story of Bahram Gur’s hunting trip with his slave girl- Kanizak- is among a number of anecdotes about the life of the Sassanid king that has been told differently by various sources. Comparisons of the details have taken distinct art forms and descriptions. With poets like Ferdowsi and N...
[ 4 ] - حواس پنجگانه و حسامیزی در شعر
شعر معمولاً حاصل تجربه ها و یافتههای شاعر است. بسیاری از این تجربهها و یافتهها تنها به یاری یکی از حواس به دست نیامده است. شاعر برای بیان کردن و انتقال دادن اینگونه موارد نیازمند آن است که حواس گوناگون مخاطب را همزمان تحت تأثیر قرار دهد. یکی از راههای این کار حسامیزی است. این آرایه گاه از راه به کار بردن واژگان و تعبیرات مربوط به حسی درباره حس دیگراست؛ همچنین ممکن است با استفاده از معانی ای...
[ 5 ] - بررسی «ورجمکرد» در مقایسه با نمونههای برجسته آن در اساطیر ایران و جهان
بدون شک بزرگترین معمای ناگشوده، مرموز، غریب و رعبآور برای انسان، معمای مرگ است. انسان، همواره خواستار جاودانگی و بیمرگی بوده و هست. یکی از روشهای اقناعی که وی برای دستیابی به آرامش نسبی در برابر این پدیدة مرموز در پیش گرفته، خلق فضاها و مکانهایی انتزاعی است که مرگ را به آن راهی نیست؛ دژها، ورها، کاخها و باغهای بهشتسانی که از یک سوی اشباعکنندة حسرت او در بازگشت به بهشت از دست رفته هستند...
Co-Authors