امرالله معین

استادیار، گروه فلسفه، دانشگاه شهرکرد، شهرکرد، ایران

[ 1 ] - خودانگیختگی در فلسفۀ نقّادی کانت و فلسفۀ لایب‎نیتس

خودانگیختگی، مفهوم اصلی در مبحث آزادی در نظام فلسفی کانت و لایب‎نیتس است. لایب‎نیتس این مفهوم را شرط ضروری آزادی و اختیار می‌داند و عموماً آن را در جایگاه نفی و ردّ هر نوع ضرورتی تعریف می‎کند. طبق نظر لایب‎نیتس هر جوهری صرفاً علّت حالات خودش است؛ بنابراین هر تغییری که در آن رخ دهد به گونه‎ای خودانگیخته حادث می‎شود. مفسّران فلسفۀ لایب‎نیتس، دو نوع خودانگیختگی را در فلسفۀ او مشخّص کرده‌اند: خودانگیختگی...

[ 2 ] - بررسی و مقایسه آراء معتزله و لایب نیتس در مسأله عدل الهی

نظریه عدل الهی در اسلام با فرقه کلامی معتزله شناخته می‌شود. این گروه به همراه فرقه کلامی امامیه به عدلیه نیز معروفند. مهم‌ترین نظریات این گروه دفاع از اراده آزاد در خدا و انسان، حسن و قبح ذاتی افعال، نفی شر و ظلم از ساحت الهی، نفی اراده گزافی از خداوند، وجوب نظام اصلح و موارد دیگری است که مقدمه اثبات عدل الهی قرار می‌گیرند. بر طبق نظر معتزله اعلام اینکه خدا عادل است مرادف با این است که بگوئیم ا...

[ 3 ] - آزمون جهان‌هایِ ممکن از نظرگاه طرفداران ارجاع‌های مستقیم

مطابق نظر لایب نیتس، تعداد نامتناهی از جهان‌های نامتناهی وجود دارند که خداوند بهترین آن‌ها را برای خلق کردن انتخاب می‌کند. خود لایب نیتس از فاهمه‌ی الهی به‌مثابه‌ی قلمرو واقعیت‌های ممکن سخن می‌گوید. تاکنون تفاسیر متعددی از جهان‌های ممکن ارائه شده است. در میان این دیدگاه‌ها، دیدگاه‌ فیلسوفان تحلیلی اواخر قرن بیستم از اهمیت شایانی برخوردار است. برخی از این فیلسوفان با نام طرفداران ارجاع مستقیم، ب...

[ 4 ] - تحول وجودی معرفت شناختی نفس بر اساس عقل فعال ملا صدرا و مقایسه آن با مفهوم مطلق هگل

صرفنظر ازوجود نفسی ، ملاصدرا با معرفی وجود أنفسی یا وجود رابطی عقل فعال در اشراق الثالث شاهد سوم از مشهد سوم کتاب الشواهد الربوبیه چشم انداز نوینی در نظرگاه صیرورت نفس پدید آورد .او نشان می دهد که گرچه وجود فی نفسه عقل فعال عین وجود آن برای نفس است و لذا شأنی از شئون آن است اما غایت و کمال نفس نیز به شمار می آید .ازاین لحاظ او تلاش می کند تأثیر و انفعال نفس از وجود أنفسی عقل فعال و سرانجام اتصا...

[ 5 ] - تسبیح موجودات غیر ذی‌شعور از دیدگاه قرآن

«تسبیح» به معنای تنزیهی است که توأم با علم و آگاهی باشد و از روی قصد صورت گیرد و تسبیح خداوند به معنای منزّه دانستن او از عیوب و نقایص امکانی است. «حمد» نیز به معنای ستایش فعل جمیل اختیاری است. وجه تقارن «حمد» و «تسبیح» در آیات مورد نظر این است که موجودات، با صفاتی خدا را حمد می‌گویند که محدود به حدود خود آنان است، ولی ذات خداوند منزّه از هر محدودیّت است. بنابراین، آمدن «حمد» و «تسبیح» در کنار هم،...