علی سلمانی

استادیار فلسفه هنر، گروه گرافیک، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه بوعلی سینا، همدان ایران

[ 1 ] - کلیت احکام استتیکی در اندیشه‌ی بومگارتن

بومگارتن مدعی است که زیباشناسی، یک علم یا شاخه‌ای از فلسفه است. بدون شک علم‌بودن مستلزم لوازمی چون تمایز از سایر حوزه‌ها، بهره‌مندی از قانون‌مندی ویژه، حاکمیت اصول و ادعای کلیت است. به عبارت دیگر، بومگارتن باید برای معرفی زیباشناسی به‌عنوان علم، نخست خصوصیات منحصربه‌فرد این حوزه و تبعیتِ آن از قوانین خاص را توضیح دهد تا بدین وسیله آن را از سایر شاخه‌ها و حوزه‌ها متمایز کند. اشاره به اصول بنیادی ...

[ 2 ] - نقد و بررسی دیدگاه پیش‌شناختی و چندشناختی در بحث از هماهنگی آزاد خیال و فاهمه

علت اصلی طرح مفهوم هماهنگی آزاد از سوی کانت، تبیین کلیت احکام ذوقی است. او مدعی است که احساس سوبژکتیو دخیل در داوری زیباشناختی، خود ناشی از حالتی ذهنی به‌نام بازی آزاد یا همان هماهنگی آزاد قوای شناختی است. از آن رو که او معتقد است تنها شناختْ انتقال‌پذیر است، می‌کوشد تا با دخالت‌دادن قوای شناختی در داوری ذوقی، ادعای اعتبار کلیِ آن را توجیه و تبیین کند. تلاش کانت برای روشن‌کردن مفهوم هماهنگی آزاد ...

[ 3 ] - رابطۀ زیبایی با اخلاق در زیباشناسی کانت

در وهلۀ اول به نظر می‌رسد که کانت درصدد تمایزگذاری جدی میان زیبایی و اخلاق است. این نکته را می‌توان از آنجا استنباط کرد که او در تحلیل امر زیبا بر حسب کیفیت، میان امر مطبوع، امر خیر یا اخلاقی و امر زیبا تمایز قائل می‌شود و اعلام می‌کند که لذت ناشی از امر زیبا نه برای ارضای تمایلات جسمانی ماست (مطبوع) و نه برای رسیدن به هدفی اخلاقی. از سوی دیگر کانت در برخی از فقرات نقد قوۀ حکم از نوعی ارتباط می...

[ 4 ] - رابطۀ ادراکِ حسی، کمال و لذت با زیبایی در استتیکِ کریستین وُلف

  دیدگاه کریستین وُلف دربارۀ ‌‌ادراک حسی که چارچوبی لایب‌‌‌نیتسی دارد، اساس استتیک او را برمی‌‌‌سازد. او با توجه به ماهیت واضح ولی مغشوشِ ‌‌ادراک حسی در این چارچوب، مفهوم کمال و لذت را تبیین می‌‌‌کند و از همین معبر ره به تعریف زیبایی می‌‌‌برد. به این ترتیب، از نظر او، کمال همانا توافق یا هماهنگی کثرات یا انبوهی از اشیاء یا اجزای آن‌هاست؛ لذت، حاصل شهود کمال در اشیاء است؛ و زیبایی هم عبارت است از ...

[ 5 ] - مفهوم بی‌علقگی در اندیشة ژان اسکات اریگنا، لرد شافتسبری، فرانسیس هاچسن ودیوید هیوم

مفهوم «بی‌علقگی» یکی از مفاهیم بنیادین در تجربة زیباشناختی است که بیشتر با نام کانت به ذهن متبادر می‌شود. او در دقیقة اوّل «نقد قوّة حکم» خویش به آن می‌پردازد. در واقع، تجربة بی‌علقه و یا به عبارت دیگر، بی‌علقگی خصوصیّت منحصر به‌ فرد تجربة زیباشناختی است که آن را از سایر تجربه‌ها متمایز می‌سازد. با نگاه به اندیشة فیلسوفان پیش از کانت مشخّص می‌شود که این مفهوم پیش از کانت نیز مطرح بوده، امّا کمتر به ...

[ 6 ] - رابطۀ ادراک حسی با تجربۀ استتیکی و زیبایی در استتیک لایب‌نیتس

شرح لایب­نیتس از ادراک حسی برای درک سنت استتیک عقل­گرایانۀ آلمانی در قرن هجدهم بسیار حایز اهمیت است. تأملات او در این باب چارچوبی دکارتی دارد و برای دیدگاه­های او دربارۀ تجربۀ استتیکی بسیار کانونی است. او با توجه به ماهیت واضح ولی مغشوش ادراک حسی، مفهوم کمال و لذت را تبیین می­کند و از همین معبر ره به تعریف زیبایی می­برد. کمال عبارت است از نیرو یا توانایی متحدساختن ویژگی­های کثیر در یک ویژگی؛ لذ...

[ 7 ] - نبوغ و نقش آن در اندیشه‌ی آرتور شوپنهاور

نبوغ در زیباشناسی مدرن، از جایگاه بسیار ویژه‌ای برخوردار است. اگر‌چه این مفهوم در ابتدا از دلالت معنایی بسیار گسترده‌ای برخوردار بوده است، اما معنای آن در قرن هفدهم و هجدهم محدود می‌شود و تا اندازه‌ی زیادی منحصر به مباحث زیباشناختی می‌گردد. غالب متفکرانی که در نظام زیباشناختی خود به این مفهوم پرداخته‌اند آن را قریحه‌ی ابداعی می دانند که منجر به خلق اثر هنری جدید می گردد. نبوغ یک مفهوم کلیدی در ...