داوود میرزایی

دانشجوی دکتری فلسفه هنر، گروه گرافیک، دانشکده هنر و معماری، دانشگاه بوعلی سینا، همدان ایران

[ 1 ] - کلیت احکام استتیکی در اندیشه‌ی بومگارتن

بومگارتن مدعی است که زیباشناسی، یک علم یا شاخه‌ای از فلسفه است. بدون شک علم‌بودن مستلزم لوازمی چون تمایز از سایر حوزه‌ها، بهره‌مندی از قانون‌مندی ویژه، حاکمیت اصول و ادعای کلیت است. به عبارت دیگر، بومگارتن باید برای معرفی زیباشناسی به‌عنوان علم، نخست خصوصیات منحصربه‌فرد این حوزه و تبعیتِ آن از قوانین خاص را توضیح دهد تا بدین وسیله آن را از سایر شاخه‌ها و حوزه‌ها متمایز کند. اشاره به اصول بنیادی ...

[ 2 ] - مقایسه مفهوم غایتمندی در مقدمه و دقیقه سوم تحلیل امر زیبا در نقد قوه حکم و نتایج ناشی از آن

یکی از دغدغه‌های بنیادین کانت در نقد قوه حکم، مسئله غایت‌شناسی است. غایت به عنوان امری که در فلسفه‌های قدیم به ویژه فلسفه ارسطو و پیروان وی یکی از ارکان مهم دستگاه‌های فلسفی را تشکیل داده بود، در فلسفه‌های جدید و به ویژه توسط دکارت و اسپینوزا از قلمرو تبیین فلسفی عالم کنار گذاشته شد. کانت به عنوان پرچمدار فلسفه جدید در نقد قوه حکم دوباره به مسئله غایت و غایتمندی باز می‌گردد. او معتقد است که ...

[ 3 ] - نسبت ایده‌آل زیبایی و زیبایی وابسته در فلسفه کانت

کانت در «نقد قوة حکم»، امر زیبا را در چهار دقیقه متناظر با احکام منطقی بررسی می‌کند. او در دقیقة سوم بر مبنای تحلیل مفهوم کلیدی «غایت‌مندی»، به تعریفی فرم‌محور از زیبایی یعنی غایت‌مندی بدون غایت (غایت‌مندی ذهنی) می‌رسد. در ذیل همین دقیقه، دو مفهوم «زیبایی وابسته» و «ایده‌آل زیبایی» نیز مطرح می‌شود که داوری زیباشناختی در هر دوی آن‌ها بر مبنای غایت‌مندی عینی است و مفهومی دال بر چیستی عین و کمال ع...