سجاد آیدنلو
دانشیار دانشگاه پیام نور ارومیه
[ 1 ] - بازشناسیِ روایات «اکوان دیو» در سنّتِ داستانیِ ایران
داستان نبرد رستم و اکوان دیو یکی از روایات مستقل و در عین حال کوتاهِ شاهنامه (186 بیت در تصحیح دکتر خالقی مطلق) است که احتمالاً به دلیل این اختصار، کمتر از روایاتِ پهلوانیِ رستم، در ادب رسمی و عامیانه مورد توجّه قرار گرفته است. با این حال ظاهراً اکوان دیو در سنّت داستانهای ایرانی نقش و حضور بیشتری داشته و نشانههایی از این تنوّع و تعدّد را هرچند به صورت پراکنده و کلّی میتوان بازشناسی کرد. از جمله گویا ...
[ 2 ] - نگاهی به واژههای ترکی شاهنامۀ فردوسی
وامواژههای مختلف زبان ترکی در کهنترین متون و نمونههای نظم و نثر فارسی راه یافته است. دربارۀ لغات و ترکیبهای عربی در مفصلترین و مهمترین منظومۀ بازمانده از سدۀ چهارم، شاهنامة فردوسی، پژوهشهای بسیاری انجام شده است؛ اما هیچ پژوهش مستقلی دربارۀ واژههای ترکی این متن وجود ندارد. در این مقاله برای نخستینبار لغات و نامهای ترکی حماسۀ ملی ایران بر اساس جدیدترین و منقّحترین تصحیح آن، ویرایش دوم ...
[ 3 ] - همایون نامه زجاجی و شاهنامه
همایون نامه منظومه ای به بحر متقارب و در حدودِ شصت هزار بیت است که سَراینده ای به نام زَجّاجی آن را در سدۀ هفتم سروده. موضوع این اثر با ولادت پیامبر (ص) و رویدادهای صدر اسلام آغاز می شود و با گزارش تاریخ اسلام و ایران تا روزگار ارسلان بن طغرل سلجوقی – البتّه با افتادگی هایی در روندِ روایتِ حوادث- ادامه می یابد. این منظومه دو بخش دارد و تنها نسخۀ فعلاً شناخته شده از نیمۀ دوم آن ناقص است و ابیات در پایان...
[ 4 ] - چند واژه نادر و نویافته در منظومه پهلوانی زرّین قبانامه
یکی از منظومههای پهلوانی تا امروز ناشناختة ادب حماسی ایران، زرّین قبانامه است که سَرایندهای ناشناس آن را احتمالاً در عصر صفویه به نظم کشیده است. این منظومه 23533 بیت دارد. زمان داستان آن روزگار شهریاری کیخسرو در ایران مقارن با پیامبری حضرت سلیمان (ع) است. موضوع اثر با آمدن فرستادۀ سلیمان(ع) که زرّین قبا نام دارد و بعدها دانسته میشود نوادۀ رستم است، آغاز میشود و در آن روایات گوناگون به شیوۀ داست...
[ 5 ] - مردم کدام فردوسی و شاهنامه را می پسندیدند؟ (بررسی تلقیات عامیانه درباره فردوسی و شاهنامه)
منظور از تلقّیات عامیانه درباره فردوسی و شاهنامه، روایات، باورها و دانسته های عامّه مردم ایران - به غیر از طبقه اهل قلم و فرهیختگان- است که هم خاستگاه و شیوه حفظ و انتقال آنها شفاهی بوده و هم برخلاف آگاهی ها و خواسته های دسته دیگر (ادبا و مورّخان) مجال کتابت نیافته است. بخشی از این روایاتِ شفاهی/ مردمی در جلد نخستِ مجموعه فردوسی نامه استاد انجوی شیرازی گردآوری شده است و بررسی تحلیلی و طبقه بندی آنه...
[ 6 ] - بررسی و تحلیل چند رسم پهلوانی در متون حماسی
در بیشترِ پژوهشهایی که تا امروز دربارة «آیینهای ایرانی» در ادب حماسی منتشر شده، شواهد عموماً محدود به شاهنامه بوده و در این حدود نیز آداب و رسوم نادر و درخور بحث از توجّه و بررسی به دور مانده است. در مقالة حاضر با مطالعه در ادب حماسیِ ایران به معنای کامل و دقیق این اصطلاح، چند نمونه از رسوم، ویژگیها و بنمایههای کمتر شناخته شدة پهلوانی استخراج و تحلیل شده است. مطابقِ این چند آیین و مضمون داستانی...
[ 7 ] - زرّینقبانامه: منظومه پهلوانی ناشناخته
یکی از منظومههای پهلوانی تا امروز ناشناخته ادبِ حماسی ایران زرینقبانامه است که در سه دستنویسِ موجود از آن با نامهای شاهنامه اسدی، رستم و سلیمان و زرینقبای هفتلشکر معرفی شده است. سراینده شیعی متن ناشناس است و بنابر قراینی اثر خویش را در عصر صفویان و در شصتسالگی ـ و شاید یکیدو سال پیش و پسـ به نظم درآورده است. داستان منظومه در زمان پادشاهی کیخسرو در ایران و پیامبری حضرت سلیمان(ع) روی میده...
[ 8 ] - مقدّمهای بر نقّالی در ایران
نقّالی در فرهنگ و ادب ایران پیشینه دیریازی دارد؛ ولی اسناد و اشاراتِ مربوط به آن، از روزگار صفویان به این سو است. اندازه نفوذ گسترده این فن در میان عامّه مردم از گزارشهای گوناگون و بعضاً خیره کننده مجالس سهراب کشی بر میآید و در ادوار رونق و رواج آن (عصر صفوی تا میانههای عهد پهلوی) حتّی بر ادبیات و هنر رسمی زمان نیز تأثیر گذاشته و شواهدی از شعر سخن سَرایانی چون: سلیم تهرانی، صحبت لاری، قاآنی و... و ...
[ 9 ] - ذوالفقار، از تاریخ تا افسانه (ویژگیهای داستانی ذوالفقار در فرهنگ و ادب ایران)
خواست و پسند انسان از روزگار باستان تا طبقه عامّه در ادوار متأخّرتر، غالباً علاقهمند نگهداشتِ روایات و الگوهای اساطیری بوده و بنابر همین ویژگیِ ناتاریخی بودنِ حافظه جمعی، بعضی از کسان و حوادث تاریخی را بر مبنای نمونه های مثالی به قالب اسطوره و حماسه و داستان کشانیده است (اسطوره ای شدن/ کردن تاریخ). در فرهنگ، ادبیّات و معتقدات ایرانی محتملاً امام علی(ع) برجستهترین نمونه تبدیل یک شخصیّت تاریخی به چهره...
[ 10 ] - جام هایِ ویژۀ چند شخصیّتِ داستانی و تاریخی در متون ایرانی
غیر از دو جامِ مشهورِ جمشید و کیخسرو با ویژگیِ گیتینمایی، بعضی شخصیّتهایِ داستانی و تاریخیِ دیگر نیز در متون و روایتهای ایرانی جامهای مخصوصی دارند. از آن جمله، کاووس، شهریارِ نامدارِ کیانی، در سنّتِ نقّالی صاحبِ جامِ جهانبینِ معروف است. کید هندی به اسکندر جامی پیشکش میکند که محتوایِ آن با نوشیدن کاسته نمیشود و در بعضی منابع خاصیّتِ جهاننمایی هم دارد. جام اسکندر/ سکندر/ سکندری در شعر فارسی ناظر بر این جام ...
[ 11 ] - چند نکته و بنمایۀ داستانیِ حماسیاساطیری در یک طومارِ نقّالیِ کهنِ ترکی
یکی از طومارهایِ نقّالیِ نسبتاً کهن و ناشناخته کتابی است به نام کلیّات شاهنامۀ فیلسوف شهیر حکیم ابوالقاسم فردوسی که در سال (1339 ه.ش) در تبریز چاپ شده است. این متن به نثر ترکی است و داستانهای آن از پادشاهی گیومرث تا دو روایتِ بابک و ساسان و اردشیر و کرم هفتواد از دورۀ ساسانیان را شامل میشود. مأخذِ فارسیِ دستِکم دو روایتِ این طومار مربوط به عصر صفوی است و زمانِ گردآوری و ترجمۀ باز دستِکم دو داستانش، پای...
[ 12 ] - کَرز (karz) واژهای از گویش خراسان در شاهنامه؟ (طرح مسأله و اقتراح)
مصراع «شب تیره و گُرزهای گران» در شاهنامه دو بار از زبان رستم تکرار شده است. بخش دومِ این مصراع در نسخههای شاهنامه «کرزهای کران» نوشته شده است و تقریباً همۀ چاپکنندگان و مصحّحانِ این متن آن را «گُرزهای گران» خواندهاند که ترکیبی آشنا و پرکاربرد در سخن فردوسی است. یکی از مصحّحانِ شاهنامه در چاپ خویش این ترکیب را به «کُرزههای گران» تصحیحِ قیاسی کرده و «کُرزه» را در معنای «کشتزار» ناظر بر خوید و سبزهزا...
[ 13 ] - رخش یا دخش؟ (بررسی صورتنگاشت یک لغت در نسخههای شاهنامه)
در این مقاله کوشش شده است تا مبتنی بر رویکردی تحلیلی – مقایسهای اختلاف صورتنگاشتههای دو واژة «رخش» و «دخش» در فعل مرکب «رخش / دخشکردن به معنای «تیره و سیاه کردن» در چهار بیت شاهنامة فردوسی واکاوی، مقایسه و شرح شود. بنابراین، در مسیر شرح و پردازش مباحث نوشتار، به بررسی جایگاه صرفی و معنایی این واژگان، در چارچوب رویکرد مقایسهای به نسخههای مورد بررسی شاهنامه پرداختهایم. نتایج پژوهش از جمله...
[ 14 ] - غیبت بهرام گور (بررسی مضمونی حماسی- اساطیری در روایاتِ پایانِ زندگیِ بهرام پنجم ساسانی)
این مضمون که کسی به غار، چاه، گودال، قبر، زیر زمین و... می رود و در آنجا عروج می کند و غایب می شود یا زندگانی ابدی می یابد و تا رستاخیز زنده می ماند/ می خوابد تا در آخرالزمان ظاهر شود، نمونه های مختلفی در روایات حماسی- اساطیری، آیینی- اعتقادی و تاریخی دارد. بهرام پنجم ساسانی (ملقّب به بهرام گور) هم- که ظاهراً به مرگ طبیعی درگذشته- در داستانهای متعدّدِ پایانِ کارش در غار یا گنبدی ناپدید می شود و یا ب...
[ 15 ] - ماه هاماوران یا شاه هاماوران؟
در داستان رستم و اسفندیار کتایون برای اینکه مانعِ رفتنِ پسرش اسفندیار به سیستان و رویارویی با رستم بشود خدمات و پهلوانیهای رستم را یادآوری میکند و از جمله میگوید: «همان ماه هاماوران را بکشت/نیارست گفتن کس او را درشت» در این بیت منظور از ترکیب «ماه هاماوران» سودابه است و با اینکه فقط در یک نسخه (لندن/ بریتانیا 675 ه.ق) آمده در همۀ چاپهای معتبر و نیمه معتبرِ شاهنامه انتخاب شده است، امّا نگاشتۀ ...
[ 17 ] - معرّفیِ یک طومارِ نقّالیِ کهن به زبان ترکی
در سال 1339 ه.ش کتابی به نام کلّیات شاهنامۀ حکیم ابوالقاسم فردوسی در تبریز چاپ شد که به نثر ترکی است و برخلافِ نامِ آن، ترجمه یا بازنویسی شاهنامه نیست. این متن در اصل یک طومار نقّالی است که دو داستان آن در سال 1039ق به فارسی تدوین/ تحریر و در سال 1164ق به ترکی ترجمه شده است. بر این اساس، پیشینۀ نقل و تدوینِ بخشی از روایات آن به ادوارِ صفوی و افشاری میرسد. محتوایِ داستانیِ این طومار از فرمان...
[ 18 ] - رسالهای در نقد نقّالی از دورۀ قاجاری
در کتابخانۀ مجلس نسخهای به شمارۀ 13415 وجود دارد که بخش نخست آن در بارۀ نقّالی است. نویسندۀ این رساله جواد اصفهانی نام دارد و بنابر قرینهای که از خود متن به دست میآید، آن را در دورۀ سلطنت مظفرالدین شاه قاجار نوشته است. موضوع این رساله نقد و نکوهش نقّالی (در معنای عام داستانگزاری) است و نویسنده به استناد دلایلی، در یکی از ادوارِ اوجِ رونقِ نقّالی به رد و انکار این فن پرداخته که در نوع خود کم...
[ 19 ] - تصحیح نوآیینِ شاهنامه؛ بررسی ویرایشِ فریدون جنیدی
شگفتانگیزترین تصحیح شاهنامه در تاریخچۀ متنشناسی حماسۀ ملّی ایران، ویرایش شش جلدی (یک جلد پیشگفتار و پنج جلد متن) فریدون جنیدی (تهران، بنیاد نیشابور، 1387) است. در این کار که برخلاف شیوۀ متداول در تصحیح علمی-انتقادیِ متون، به جای توجّه به دستنویسهای شاهنامه و مقابلۀ آنها غالباً از معیارهای فرعی و جانبی برای ویرایش استفاده شده 33779 بیت شاهنامه الحاقی و فقط 16095 بیت، ...
[ 20 ] - بکُشتی، به گُشنی یا به کُشتی؟ (بررسیِ مجدّدِ چهار بیت بحثبرانگیز شاهنامه دربارۀ ضحّاک)
فردوسی در اوایل پادشاهی ضحّاک چهار بیت در بیان بیرسمیِ هوسآلود او سروده است: پس آیین ضحّاک وارونهخوی ز مردان جنگی یکی خواستی کجا نامور دختری خوبروی پرستنده کردیش در پیش خویش چنان بُد که چون میبدیش آرزوی بکشتی/ به گُشنی/ به کشتی که با دیو برخاستی به پرده اندرون پاک بیگفتوگوی نه رسم کیی بُد نه آیین کیش دشواری اصلیِ این قطعه در ضبط، قرائت و معنای مصراع دومِ بیت د...
[ 21 ] - دربارۀ چند بیتِ منسوب به فردوسی
در بعضی نسخ و چاپهای شاهنامه یا منابعِ منظوم و منثورِ دیگر، تکبیتها یا دوبیتهایی به نام فردوسی آمده است که پشتوانۀ استواری در دستنویسهای کهن و معتبرِ شاهنامه ندارد و از این روی سرودۀ فردوسی نیست، ولی به دلایلی مانند: مضمونِ اخلاقی و تعلیمی، زیباییِ ادبی، مَثَلشدگی و تکرار، در سنّت ادبی ایران به نام فردوسی مشهور و متداول شده و در مآخذ مختلف (عمدتاً مربوط به امثال فارسی) آمده...
[ 22 ] - جهان را بلندی و پستی توی (بحث درباره یک بیت منسوب به فردوسی)
یکی از افسانههای آشنا دربارهی فردوسی داستان شیخی است که بر پیکر او نماز نخواند و شبهنگام حکیم را در خواب دید که به سببِ یک بیت توحیدی آمرزیده و بهشتی شده است. در غالبِ منابعِ نقلِ این داستان، بیتِ موجبِ بخشودگی این است: جهان را بلندی و پستی توی/ ندانم چهای هرچه هستی توی فعلاً کهنترین مآخذِ مکتوبِ این افسانه که بیت را هم آورده دو کتاب تاریخ گزیده و ظفرنامهی حمدالله مستوفی ...
[ 23 ] - توضیح دو ضبط از دیوان حافظ («جام اسکندر» و «دیو مسلمان نشود»)
در این دو بیت از دیوان حافظ: خیال آب خضر بست و جام اسکندر(کیخسرو) به جرعهنوشی سلطان ابوالفوارس شد اسم اعظم بکند کار خود ای دل خوش باش که به تلبیس و حیل دیو مسلمان(سلیمان) نشود ضبطهای «جام کیخسرو یا اسکندر؟» و «دیو سلیمان نشود یا مسلمان؟» محلّ بحثِ محقّقان مختلف بوده است. در نمونۀ نخست، «جام اسکندر» مستند بر یک نسخه(خلخالی827ه.ق) است و همۀ دستنویسهای معتبرِ دیگر «جام کی...
[ 24 ] - زنی که بهرام چوبین او را دید که بود؟
در یک داستان عجیب و افسانهای در بخشِ اصطلاحاً تاریخیِ شاهنامه (دورۀ پادشاهیِ هرمزدِ ساسانی) بهرام چوبین با زنی تاجدار در کاخی دیدار میکند و پس از این ملاقات هم خون میگرید، هم سر بر آسمان میفرازد و هم منش و گفتارش دگرگون میشود و ادّعای شاهی میکند. دربارۀ کیستیِ این بانوی رازناک از متنِ خودِ روایت شاهنامه تا نوشتههای معاصران، هشت تفسیر و دیدگاه مختلف عرضه شده است: 1. زن جادوگر 2. بخت بهرام 3. پری...
Co-Authors