خدیجه رحیمی صادق

دانشگاه شهید باهنرکرمان

[ 1 ] - بررسی نوع روایی داراب‌نامۀ بیغمی

سنّت قصّه‌گویی و داستان‌پردازی نزد ایرانیان سابقه‌ای بسیار طولانی داشته است. از دیرباز در ایران، گروهی داستان‌‌های حماسی و ملّی را برای مردم بازگو می‌کرده‌اند. بعضی از شاهان و امیران نیر قصّه‌گویانی در دربار خود داشته‌اند که این قصّه‌ها و داستان‌ها را برای دفترنویسان روایت می‌کرده‌اند تا آنها قصّه‌هایشان را به صورت نوشتاری دربیاورند.یکی از داستان‌های شفاهی بازمانده از ادبیّات کهن فارسی که صورت نوشتاری...

[ 2 ] - بررسی اجزای کلام در داراب‌نامۀ بیغمی

نوشتۀ حاضر داستان داراب‌نامه را بر پایۀ نظریۀ روایت تودوروف دربارۀ اجزای روایت، شامل اسم، صفت و فعل (شخص، ویژگی و کنش)، بررسی می‌کند. اساس این شیوۀ بررسی مبتنی است بر روشن کردن سازوکار روایت و به طور خاص قصّه‌هایی که تودوروف آنها را «روایت اسطوره‌ای» نامیده و ضمن برشمردن ویژگی‌های این نوع روایت‌ها، آنها را از جنبه‌های مختلف مورد توجه قرار داده-است. داراب‌نامۀ مولانا محمد بیغمی، یکی از داستان‌های...