مسعود اسماعیلی
[ 2 ] - بررسی و ارزیابی دیدگاه شلایرماخر در باب ماهیت تجربه و معرفت عرفانی
شلایرماخر مؤسس جریانی است که تجربه عرفانی را از سنخ عواطف و احساسات میشمرند. وی البته اینگونه تجارب را خالی از هر گونه حیث معرفتی نمیداند و با تفکیک میان دو نوع از احساسات و دو نوع از آگاهی، تجربه عرفانی را از سنخ احساساتی میداند که واجد نوعی آگاهی مستقیم و مباشر است که در آن، فاصله میان مدرِک و مدرَک برداشته میشود. وی در توضیح این احساس و آگاهی خاص، که ماهیت تجربه و معرفت عرفانی را تشکیل می...
[ 3 ] - مفاهیم فلسفی از دیدگاه سهروردی
سهروردی همه مفاهیم فلسفی را به طور کلّی ذهنی دانسته و برای آنها هیچ حیثیت منشأ انتزاعی در خارجْ، حتی به نحو عینیت با معروض، قائل نشده است. سهروردی، تقریباً در طرح این بحث و در ساختارهای اصلی فکری در این مسئله، کاملاً متأثر از مشائیان به ویژه بهمنیار است. وی با توجه به جوانبِ نظریه خویش، تمام توضیحاتش را به گونهای ارائه کرده که با اعتباری بودنِ معقولاتِ فلسفی سازگار باشد. وی حمل مفاهیم را بر ماهیات و...
[ 4 ] - بیانپذیری عرفان؛ تقریر و ارزیابی ادله ناظر بر زبان، ادراک و کیفیات نفسانی
بیانناپذیری عرفان، با مفهوم «استحاله به قالب لفظ درآمدنِ تجربه عرفانی»، یکی از مشخصههای شهود یا تجربه عرفانی تلقی شده است. وجود این خصیصه درباره تجربه عرفانی، به طیف وسیعی از استدلالها مستند است که از آن جمله میتوان به این استدلالها اشاره کرد: نابینایی معنوی، مانعیت عقل، فروتربودن رتبه معانی موضوعله نسبت به معانی شهودی، مفهومناپذیری تجربه عرفانی، استحاله کلام حین وصال، انتقالناپذیری وجود...
[ 5 ] - بازخوانی نظریۀ «تروّح جسم انسان» از دیدگاه ملاصدرا بهمثابه راهحلّی برای مسائل مربوط به آخرت
در دیدگاهی غیرمشهور از ملاصدرا، افزون بر تطوّرات نفس، بدن نیز سیری اشتدادی در پیش دارد و میتواند از مرحلۀ کون و فساد تا مرحلۀ اکتفاء بالذات، اشتداد یابد و حالتی به نام تروّح بیاید که در آن حالت، با وجود بقا در نشئۀ دنیا، چنان لطیف شود و خواص روحانی را چنان بپذیرد که به وِزان نفس، مناسب حضور در آخرت باشد. بر این اساس، همانطور که در ابتدا نفس با جسم، تنها ترکیبی حقیقی، ولی تعلّ...
[ 6 ] - علیت در عرفان نظری
عارفان به گونه ای به علیت معتقدند. به رغم نبودِ تمایز در وجود حقیقی، اگر آن را با غیر (ظهورات) بسنجیم، میتوان نوعی ثانویت و توقف در بهره مندی از آن یک وجود را به ممکنات نسبت داد؛ اما آیا این، علیت در وجود است؟ در عرفان، پس از استناد موجودیتِ حق به ممکنات، به نحوِ بالعرض و بالمجاز، نوعی تقرر و نفس الامر برای آنها در نظر گرفته میشود که نوعی غیریت نفس الامری میان نِسَب و اضافات نسبت به وجود حق ...
Co-Authors