سید محمد حکاک
هیئت علمی دانشگاه بینالمللی امام خمینی
[ 1 ] - برهان تمانع به تقریر استاد مطهری و علامه طباطبایی
برهان تمانع از جملة برهانهای اقامهشده بر یگانگی خداست. این برهان در آیة 22 سورة انبیاء آمده است. متکلمان و فیلسوفان اصطلاح تمانع را از مفاد آیه برگرفته و وضع نمودهاند. آنان این برهان را ناظر به توحید در خالقیت و وجوب وجود دانسته و با این کار علاوه بر تقریر یک برهان کلامی و فلسفی، درواقع، آیه را نیز تفسیر کردهاند. استاد مطهری از جملة این گروه است اما علامه طباطبایی برهان را ناظر به توحید رب...
[ 2 ] - برهان نظم در نظر دو فیلسوف معاصر (استاد مطهری ـ استاد جوادی آملی)
سادهترین و عمومیترین و به اعتباری مؤثرترین برهان در خداشناسی، برهان نظم است. این برهان به علت عمومی بودن، یعنی گستردگی حوزۀ اقامهکنندگان و مخاطبان برهان تا حد تقریباً عموم آدمیان، مورد بیدقتیهایی در تقریر و فهم و مدعای آن واقع شده است؛ تا آنجا که شبهههایی نابجا بر آن وارد کردهاند. استاد مطهری و استاد جوادی آملی دو فیلسوف متکلم و متکلم فیلسوف هستند که دربارة این برهان بحث کرد...
[ 3 ] - عرفان و سیاست
[ 4 ] - علامه طباطبایی، چون احیاگر
[ 5 ] - رابطه ی عقل با ایده نزد فلوطین و مقایسه ی آن با نظر ملاصدرا درخصوص وحدت و کثرت عقل
فلوطین دمیورژ را عقل به شمار میآورد و صور افلاطونی را به درون عقل میبرد و در عین حال، هر صورت را نه اندیشهای وابسته به عقل، بلکه عقلی میپندارد که با اندیشیدن به خود، به همۀ صور میاندیشد و بدینترتیب با کل اقنوم عقل عینیت مییابد. این نظریه که به «نظریۀ درون بودگی» مشهور است، از مشخصات بارز فلسفۀ فلوطین و یکی از بحثانگیزترین مسائل در حیطۀ فلسفههای نوافلاطونی است. این نظریه تا حدی در اث...
[ 6 ] - استقرا و تجربه در نظر فارابی
مشکل استقرا یکی از مسائلی است که فیلسوفان بسیاری برای حل آن کوشیدهاند. اینکه آیا میتوان با مشاهده جزئیات به دانش کلی و یقینی دست یافت، مسئلهای بوده که در تمام ادوار ذهن فیلسوفان را به خود مشغول داشته است. فارابی نیز در این مسیر گام نهاده و سعی کرده است در ابتدا استقرا را در قالب قیاس بریزد تا بتواند نتیجه حاصل از آن را یقینی کند؛ اما خودش ناکارآمدی آن را در مییابد، سپس با تلفیق استقرا و ...
[ 7 ] - مقایسهی آرای فلوطین درخصوص صادر اول با آیات و روایات
فلوطین به سه اقنوم احد، عقل و نفس قائل است که اقنوم دوم قابل تطبیق با صادر اول است. احد عقل را بیآنکه بداند، بهوجود میآورد. عقل بهمثابهی تصویر احد، ابتدا واحد و نامتعین است، اما سپس میلی گناهآلود او را از احد جدا میکند. عقل پس از جدایی، گویی پشیمان میشود و دوباره به سوی احد بازمیگردد. این بازگشت باعث متعینشدن عقل و کاملشدن فعلیت او و پیدایی ایدهها میشود. با اینکه تبیین فلوطین تفا...
Co-Authors