سید ناصر جابری اردکانی

استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خلیج فارس، بوشهر، ایران

[ 1 ] - خلاقیّت بلاغی مولانا در کاربرد آیه‎های قرآن (با تمرکز بر استعاره، تشبیه و پارادکس)

مولانا، در کاربرد آیات در مثنوی خود، نوآوری‌های مهمی دارد که تا کنون دربارۀ آن پژوهش برجسته‌ای انجام نشده است. قرآن خود معجزۀ بلاغت است و زمینه‌ای برای آفرینش واژگان و ترکیباتی بدیع و هنری در مثنوی قرار گرفته است. بر این اساس، در این پژوهش، خلاقیت مولانا در کاربرد آیات بررسی شده است. روش مطالعه، تطبیقی-تحلیلی و مبتنی بر بررسی تمامی شواهد، تطبیق آیات و ابیات مثنوی و تبیین تفاوت روش مولانا و در ع...

[ 2 ] - باژگونگی امور عالم در مثنوی مولانا

باژگونگی امور عالمْ اصلی است که مبنای بسیاری از قصّه‌ها و اندیشه‌های مثنوی بر آن گذاشته ‌شده ‌است و بررسی آن می‌تواند یکی از مهم‌ترین عوامل جذابیّت این اثر را تبیین کند. بر این اساس، در این مقاله نخست گونه‌هایی از باژگونگی معرّفی می‌شود؛ مواردی مانند: ترجیح مرگ بر زندگی، دیوانگی بر خردمندی، بلاهت بر هوشیاری، غلامان بر سروران، قهر بر لطف،مطلوبِ نزدیک بر دور، مدارا بر انتقام،نفی بر اثبات و... . سپس به...

[ 3 ] - مطالعۀ بینامتنی تمثیل در معارف بهاءولد و مثنوی مولانا

معارف بهاءولد یکی از مهمترین آثاری است که بر مثنوی تأثیر شگرفی داشته است و تاکنون دربارۀ برخی از وجوه این تأثیرگذاری مطالعه نشده است؛ تمثیل از این جمله است. در این تحقیق ضمن لحاظ نظریۀ بینامتنیّت، تأثیرگذاری معارف بر مثنوی بررسی شده است وبرای دقت نتایج، از نرم‌افزارهای عرفان 3 و مثنوی نور نیز بهره گرفته شده است. تطبیق شواهد نشان می‌دهد که مولانا در مقولۀ تمثیل از جنبه‌های گوناگونی از بهاءولد مت...

[ 4 ] - شطح و شیوۀ بیان آن در مثنوی

این پژوهش به منظور بررسی مقولۀ شطح در مثنوی انجام شده ‌است. برای این منظور به شیوۀ تحلیلی- توصیفی؛ نخست با مطالعۀ دو کتاب شرح شطحیات و تذکرة الأولیاء و برخی از کتب و مقالاتی که به این موضوع پرداخته‌اند، حدود و مصادیق شطح تبیین شده است. سپس با مطالعۀ مثنوی مولانا آن‌چه را که می‌تواند از مصادیق شطح به شمار آید با نمونه‌های روزبهان و عطار مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفته است و با توجه به گوناگونی مضا...

[ 5 ] - کارایی فرضیه در ادبیا‌ت‌پژوهی

دانش ناگزیر از پژوهش است؛ پژوهشی سخته و پرورده که دغدغۀ رفع مشکلات و حلّ مجهولات را داشته باشد و به استانده‌های علمی‌نگری و علمی‌نگاری پایبند بوده باشد. ادبیات نیز آن‌گاه که نه به‌مثابه «متن‌بودگیِ خلّاقانه»، که همچون ابژه‌ای قابل شناسایی بدان نگریسته می‌شود، شایستة آن است که از جوانب متفاوت و به شیوه‌های مختلف به‌شکل علمی واکاوی شود (:ادبیات‌پژوهی). پژوهش ادبی اصیل نیز چونان هر پژوهش اصیلی در دیگ...