مینا محمدی وکیل
استادیار گروه نقاشی دانشگاه الزهرا
[ 1 ] - رابطه هنر و اخلاق در فلسفه ارسطو
از آنجا که ارسطو، در هر دو زمینة اخلاق و هنر دارای رسالاتی مستقل است، لذا مطالعة آن دو و توجه به رویکرد اخلاقی در هنر از مباحثی است که غالب شارحان فلسفة ارسطو به نحوی از انحا به آن پرداختهاند. اما نظریات ایشان دارای اختلافات و بعضاً تناقضات آشکار با یکدیگر، و گاه حتی در تقابل با آرای ارسطو است. این نکته را میتوان از یکسو ناشی از مفقود شدن بخشی از رسالة فن شعر و دیگر آثار ارسطو و از سوی دیگر، ...
[ 2 ] - جستاری در باب نمود پیکر انسان در هنر معاصر، با تأکید بر نظریات بودریار
انگارههای مرتبط با پیکر انسان، بدنمندی و تقابلهای جنسیتی از دیرباز در بازنمود انسان در هنر نقشی تعیینکننده داشتهاند. پس از دهۀ 1970، پژوهش پیرامون جایگاه تن و واکاوی گسترههای معنایی آن، دامنۀ وسیعتری یافت. هدف این جستار، تطبیق معانی مذکور در دو حوزۀ فلسفه، مشخصاً با تأکید بر اندیشۀ بودریار و نیز مصادیق هنری ملهم از آن معانی است. در این زمینه نظریاتی همچون شیءشدگی، مفهوم عضوـ شیء، پایان ج...
[ 3 ] - از تحریم صورتگری تا صورتنگاری عریان:نگاهی به سیر تحول نمایش پیکرة انسان در تاریخ هنر و به ویژه ایران
چکیده مرزهای تلقی ادیان از پیکرة انسانی،گاه مقدس به عنوان تمثیلی از صورت الهی و گاه مذموم به سبب نمایش حالات گناهآلود و خودنمایانه بشر، بحث دربارة هنر انساننما را مورد توجه قرار میدهد. از هنر پیشاتاریخی تا هنر معاصر، موضوع تصویر انسان در کانون اهمیت قرار دارد؛ در پارهای مواقع، همچون هنر انسان غارنشین، تصویرسازی عصر آخناتون در مصر، آیین بودا، دین یهود، دین اسلام و جنبش شمایلشکنی بیزانس، تم...
[ 4 ] - دیالکتیک شعر قدسی و شهود معنا در اندیشة بیدل دهلوی
سامانة معرفتی و هویّت هنری بیدل در دو سطح تجربة شهودی و متن قدسی، قابل واکاوی است که پیوندی وثیق، ازحیث هستیشناسی و معرفتشناسی، این دو لایة معرفتی- هنری را با هم متّحد میسازد؛ نخست، تجربة شهودی که ناشی از سلوک «تَبَتُل تا فنا» و معراج «پلهپله تا خدا»ست و دوم، مجموعهای رازآلوده از متنهای قدسی که غزل فلسفی، مقوّم آن است. این مجموعه، با زبانی نمادین، وصفناپذیری حق را رمزگشایی میکند و خدا را در م...
[ 5 ] - نگاهی به چگونگی استحاله مفهوم «خدا-انسان» از اسطورههای غربی یونان تا انسانمحوری
در اندیشة یونان باستان انسان و خدایان با یکدیگر نسب مشترک، آمیختگی و امتزاج دارند. قرابت میان انسان و خدا در اساطیر سبب شده است در سیر تحولات اندیشه نیز انسان یونانی با سهولت بیشتر، نسبت به سایر فرهنگها، جایگزین خدایان شود. این تساهل فرهنگی یونانیان با گذشت زمان خلعکنندة قدرت فرجامین خدایان و تسلط مطلق آن در اندیشهپردازیها شد. سپس با انسانیشدن عقل الاهی بستر ظهور فلسفه مهیا...
[ 6 ] - از عقل مسیحی قرون وسطی تا عقل انسانی رنسانس (پژوهشی در نسبت میان ایمان و خرد در اندیشۀ غربی با ابتنای بر آرای سنت آگوستین)
آغاز فلسفة قرون وسطی عموماً به سنتآگوستین بازمیگردد، او در آموزة «من گناهکارم، پس هستم» حقیقت و هستی انسان را برای نخستین بار در گرو یک کنش انسانی و غیرالهی تعریف میکند. مطالعة سیر اندیشه از عبارت مذکور سنتآگوستین تا «من فکر میکنم، پس هستم» دکارت، از یکسو نشاندهندة چالش طولانی در حل رابطة میان فهم و حقیقت است و از سوی دیگر، ریشههای نوگرایی را در برخی آرای قرون وسطایی مشخص میکند. در مقا...
Co-Authors