غلامرضا ذکیانی

دانشیار گروه فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی

[ 1 ] - مبنای نظری و روش‌های عملی امام موسی صدر در ایجاد وحدت ملی

هدف: تحقیق حاضر به منظور تبیین روش « وحدت بخشی» امام موسی صدر و الگو برداری از آن صورت گرفته است. روش: این تحقیق بر مبنای روش « استنتاجی پس رونده» انجام شده است به این معنا که از عمل امام موسی صدر مبنای فکری او استنتاج شده است. یافته ها: صدر از عناصر ملیت، قومیت و دین و مذهب برای ایجاد وحدت در لبنان سود جسته است. راهکارهای وی برای وحدت بخشی به مردم: آگاهی بخشی، دعوت به حفظ حاکمیت ملی، مخالفت با...

[ 2 ] - مبناپذیری اشکال چهارگانه ی قیاس ارسطویی

هدف از این پژوهش معرقی مفهومی جدید در قیاس حملی ارسطویی به نام مبناپذیری است؛ به عبارتی ضربی از ضروب 24گانه­ی منتج قیاس ارسطویی مبناپذیر است اگر تنها با مفروض گرفتن یک ضرب به همراه قواعد برهان خلف، تداخل، عکس ساده، نقض محمول و نقض سور بتوان ضروب منتج دیگر قیاس حملی ارسطو را اثبات کرد. بدین منظور در این مقاله نشان داده خواهد شد که تنها 15 ضرب منتج از ضروب 24گانه­ی منتج منطق حملی ارسطو دارای خاصی...

[ 3 ] - نظریه ی قرون وسطایی اطلاق: دلالت شناسی پنهان در رساله ی «در پیرامون ابطال-های سوفیستی» ارسطو

نظریه­ی اطلاق (Supposition Theory) یکی از نظریه­های مهم منطقی-دلالت­شناسی است که در تألیفات و تفاسیر منطق­دانان قرون وسطایی در ذیل بحث «ویژگی­های حدود» مطرح گردیده است. از آنجایی که این نظریه دارای پیامدهای منطقی، فلسفی و الاهیاتی مهمی است در این پژوهش به بررسی ریشه­ی مفهومی و تاریخی آن می پردازیم. مدعای اصلی این پژوهش وجود پیوندی معنادار به لحاظ تاریخی و مفهومی بین نظریه­ی قرون وسطایی اطلاق و ...

[ 4 ] - انواع مبانی علم نزد ارسطو؛ پاسخ به دشواری‌هایی در تحلیل‌ثانی، دفتر نخست 2 و 10‏

ارسطو در تحلیل ثانی، الف.2 اصل‌های علم را معرفی می‌کند. او در تحلیل ثانی، الف.10 سه دسته از مبانی علم را ‏توضیح می‌دهد. به نظر می‌رسد میان تقسیم‌بندی ارسطو در الف.2 با سه دسته مبانی ‏علم در الف.10 ناسازگاری وجود ‏دارد. همچنین، روشن نیست کدامیک از انواع اصل‌ها و مبانی علم می‌تواند همۀ ‏ویژگی‌های مقدمۀ علم را داشته باشد. ‏این مقاله دشواری‌هایی که در رابطه با تفسیر متن‌های مذکور به وجود می‌آید را ...

[ 5 ] - نقد تمایز علم از وجود ذهنی در معرفت شناسی صدرایی

یکی از تفسیرهای رایج در معرفت شناسی صدرایی دیدگاهی است که علیرغم پایبندی به نگاه وجودیِ صدرا در تبیین حقیقت علم، فاصله معناداری در دیگر فروع و احکام بحث، از قبیل نسبت میان علم و وجود ذهنی، تعیین مصداق معلوم بالذات در علم حصولی و دیگر مسائلی از این دست، با مواضع صریح مرحوم آخوند دارد. کلید اصلی این اختلافات، قول به تفکیک و مغایرت وجودی میان علم و وجود ذهنی است و نتایجی که از این تفکیک حاصل می شود...