مرجانه سوزن کار

دانشجوی دکتری فلسفه هنر دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران

[ 1 ] - شأن وجودشناختی هنر و صنعت نزد هیدگر

در مقام تعریف غالبا صنعت را مجموعه ابزار و وسایلی می­دانیم که توسط صنعتگر تولید شده است. همچنین است نگاه­مان به هنر؛ مجموعه آثاری همچون نقاشی، شعر و غیره که هنرمند آن­ها را به وجود آورده است. در نگرشی موجودشناسانه تعریف­های انسان­مدار از این قبیل صحیح هستند، اما اگر در پی ذات یا حقیقت چیز­ها باشیم و بخواهیم شأن وجودشناسانه آن­ها را تعیین کنیم تعریف­های صحیح کافی نیستند؛ چرا که ذات هر چیز عبارت ...

[ 2 ] - شأن وجودشناختی هنر و صنعت نزد هیدگر

در مقام تعریف غالبا صنعت را مجموعه ابزار و وسایلی می­دانیم که توسط صنعتگر تولید شده است. همچنین است نگاه­مان به هنر؛ مجموعه آثاری همچون نقاشی، شعر و غیره که هنرمند آن­ها را به وجود آورده است. در نگرشی موجودشناسانه تعریف­های انسان­مدار از این قبیل صحیح هستند، اما اگر در پی ذات یا حقیقت چیز­ها باشیم و بخواهیم شأن وجودشناسانه آن­ها را تعیین کنیم تعریف­های صحیح کافی نیستند؛ چرا که ذات هر چیز عبارت ...

[ 3 ] - Art and Technique as two Different Territory for Dasein’s Being

In Being and Time Heidegger believes that Dasein is the only being who has existence, he also argues Dasein has two existential modes: authenticity and in-authenticity. inauthenticity is usual Dasein’s existence, A way of Being in which Dasein has strayed away of himself and has fallen into the chaos of others. In this way of Being he deals to beings as others do, just in terms of efficiency an...