زهرا محمدی محمدیه
دانشجوی دکتری فلسفه و حکمت اسلامی ـ حکمت متعالیه، دانشگاه فردوسی مشهد
[ 1 ] - بررسی تطبیقی سیر از کثرت به وحدت در هستیشناسی افلاطون و ملاصدرا
مباحث مربوط به خلقت و ترتیببندی موجودات، اصل خیر را در رأس هرم هستیشناسی خود مینهد و سعی در توجیه ارجاع کثرات به وحدت متعالی دارد. از سوی دیگر ملاصدرا نیز بر مبنای اصول فلسفی و دینی خود با نگاهی وحدتمحور با طرح نظریة بدوی خود یعنی (وحدت تشکیکی وجود) و نظریة نهایی خویش (وحدت شخصی وجود) به نحوی خاص میکوشد تا چگونگی ارجاع این کثرات به وحدت متعالی را مبین سازد. با وجود تفاوتهایی که در این زمی...
[ 2 ] - محوریت نظام نمادشناسی افلاطون در بازخوانی هستیشناختیِ ارتباط موجودات با خدا
افلاطون واژۀ نماد را به صورت آشکار در مباحث فلسفی خود بهکار نبرده است، اما با تدقیق در آثار وی بر اساس اصل حکایتگری نماد از امر نمادینهشده و نوع نگاه وی به هنر و اثر معرفتی آن، میتوان به معنای نماد در تفکر فلسفی وی پی برد. اهمیت نظریۀ ایده که مرکز ثقل نظریههای هستیشناسی افلاطون است، در مفهومشناسی نماد نقش محوری ایفا میکند، بهطوری که رابطۀ نماد و امر نمادینهشده بر پایۀ رابطۀ سایه یا تص...
Co-Authors