محمد جواد عبدالهی
دانشجوی دکترای تاریخ /دانشگاه تهران
[ 1 ] - از بیکاری پنهان به بیکاری آشکار: تأثیر اصلاحات ارضی در به رسمیت شناختن بیکاری
برخلاف آمارهای رسمی، ایران پیش از اصلاحات ارضی در وضعیت اشتغالِ کامل قرار نداشت. شیوۀ مرسوم بهرهبرداری از زمین و رشد جمعیت در نتیجۀ بهبود امکانات بهداشتی و غذایی، سبب کافینبودن منابع تولیدی برای جمعیت روستایی و رشد بیکاری پنهان در روستاها شده بود. به همین علت اضافه جمعیت روستایی بهویژه با پایان فصل کشاورزی به شهرها سرازیر میشدند. همچنین، کاهش برنامههای عمرانی دولت در دهههای 1320 و 1330 مو...
[ 2 ] - بیکاری بهمثابه مفهومی تاریخی: طرحی برای تحقیق در تاریخِ بیکاری در ایران
در ایران بیشترِ پژوهشها دربارۀ تاریخ بیکاری، تحقیقاتی هستند که نهادهای زیرمجموعۀ دولت انجام دادهاند. این پژوهشها عمدتاً کوشیدهاند تا بهزعم خود، برپایۀ آمارهای رسمی، سیاستهایی برای برنامهریزی دولت در زمینۀ بیکاری فراهم کنند. فرض پنهان در این بررسیها با روشهای کمّی، غیرتاریخیبودن و ایستایی مفاهیم اقتصادی از قبیل بیکاری است. با اینحال، آنچه در این تحقیقات مغفول میماند، ناهمگنبودن معنای ...
[ 3 ] - راهبرد برنامۀ عمرانی سوم (1341-1346) برای اشتغال مهاجران از روستاها
هدف: راهبرد برنامۀ عمرانی سوم برای اشتغال مهاجران روستایی ازطریق سرمایهگذاریهای صنعتی در شهرهای بزرگ معرفی و سبب ناکامی آن توضیح داده میشود. روش/ رویکرد پژوهش: دادههای این مقاله از مدارک آرشیوی و منابع کتابخانهای گردآوری و تحلیل شدهاست. یافتهها و نتیجهگیری: دَرپیِ اصلاحات ارضی در دهۀ 1340، مهاجرت روستاییان به شهرها بهشکل اصلی...
[ 4 ] - ناکارآمدی سرشماری عمومی سال 1335ش در احصاء بیکاری؛ نمونهای از نسبت آمارهای اقتصادی با امر واقع تاریخی
از سال 1335ش تاکنون، سرشماریهای ادواری عمومیِ نفوسِ جمعیت کشور، اصلیترین منبع رسمی است که در آن آمار بیکاران کشور احصاء میشود. براساس نتایج سرشماری 1335ش، جامعۀ ایران در آن زمان در وضعیت اشتغال کامل قرارداشت. این در حالی بود که در دهههای 1320 و 1330ش، از سویی سرمایهگذاریهای عمرانی به بخشهای غیرمولد یا دیربازده سوق یافته بود و از سوی دیگر، جمعیت روستایی که اکثریت جمعیت آن زمان کشور را تشکیل...
[ 5 ] - مسأله ی عاملیت سیاسی فرودستان در تاریخ فرهنگی: یک مطالعه ی مقایسه ای
در تاریخ فرهنگی کلاسیک، نخبگان کارگزاران فرهنگ و سیاست قلمداد میشدند و ازاینرو در این نوع تاریخنگاری، جریانهای فرهنگی-سیاسی برآمده از مردمان عادی را جریانهایی مستقل از فرهنگ تولیدیِ نخبگان نمیدانستند. با این حال، یکی از مهمترین جهتگیریهای تاریخ فرهنگی جدید، تغییر موضوع مطالعه از نخبگان به فرودستان و مردمان عادی است.هدف از مقاله حاضر پاسخ بدین پرسش است که چگونه در تاریخ فرهنگی جدید، مردمان...
Co-Authors