محمد جواد صافیان

استادیار گروه فلسفه دانشگاه اصفهان

[ 1 ] - روش‌ پژوهش هایدگر در کتاب «وجود و زمان»

مارتین هایدگر موضوع فلسفه‌ی خود را وجود قرار می‌دهد و معتقد است این موضوع در تاریخ تفکر مورد غفلت قرار گرفته و باید توجه خود را به آن معطوف داشت‌‌. وی اساس تفکر خود را توجه به هستی و پرسش از وجود می‌داند ولی نقطه‌ی آغاز و روش پژوهش او متفاوت است. او برای این کار از وجود خاص انسان (دازاین) شروع می‌کند که پرسش از وجود، از ویژگی‌های اساسی اوست. روش وی که به پدیدارشناسی هرمنوتیکی معروف شده است با ر...

[ 2 ] - جنبه های شناخت شناسانه و ایدئالیستی فلسفۀ شوپنهاور

فلسفۀ شوپنهاور، تا آنجا که به جهان به عنوان بازنم ود، نحوة شناخت و رابط ۀمیان فاعل شناسا و متعلق شناخت می پردازد، هم سو با فلسف ۀ نظری کانت وشناختشناسی اوست. هم رسالۀ دکترای شوپنهاور و هم بخش اول اثر مشهورجهان به عنوان اراده و بازنمود او صبغ ۀ شناخت شناسی کانتی دارند . خودشوپنهاور نیز اذعان کرده است که ف لسفهاش مبتنی بر فلسف ۀ کانت است . ویدر حوز ة شناخت شناسی انقلاب کپرنیکی کانت را می پذیرد. ه...

[ 3 ] - قوام «اصل1» اینهمانی در دورة پیشا سقراطی2

یکی از مهم ترین مسایل مورد توجه بشر «اصل» اینهمانی است. مراد از این "اصل" چیست؛ چگونه آغاز گرفت؟ آیا اساساً بحث از آغاز چیزی- در اینجا «اصل» اینهمانی- امکان پذیر است؛ آیا اصول، اموری هستند که به مرور زمان آشکار و یا کشف می شوند؟ متفکران اولیه یونان هر یک با معرفی عنصر اولیه، بطور ضمنی نگرش خود نسبت به مسائلی چون وحدت و کثرت و همانی و نه آنی را نشان دادند. ادراکی که در ابتدا بصورت ثبات و عدم تغیّ...

[ 4 ] - تفسیر شوپنهاور بر اصل جهت کافی

اصل جهت کافی یکی از اصول بسیار مهم فلسفی است. آرتور شوپنهاور فیلسوف مشهور آلمانی، بر این اصل بسیار تأکید کرد و آن را مدخلی برای ورود به نظام فلسفی خویش قرار داد. وی بر آن است تا حدود و شرایط اطلاق این اصل را به نحو دقیق مشخص کند و از کاربرد ناروای آن در ساحت ماورای واقعیت پدیداری بپرهیزد. این اصل در نظام فلسفی وی حاکم بر روابط و نسب میان پدیدارها و اعیان است. به علاوه، اصل مذکور در نظام فلسفی و...

[ 5 ] - بررسی رابطة میان سکنی‌گزیدن و فراخواندن از نظر هیدگر

در تفکر جدید، آدمی به فاعل شناسا تبدیل شده است و جهان به امتداد صرف و متعلّق شناسایی. حاصل این تفکر، جدایی بین عالم و آدم و بیگانگی آدمی از جهان است. تلاش هیدگر آن است که بار دیگر بین جهان و انسان قرابتی را که تا پیش از دورة جدید وجود داشته است، احیا کند، چرا که از جمله مهمترین ویژگی‌های دورة جدید، سوبژکتیویسم (اصالت فاعل شناسا) است که خود باعث شده تا این بیگانگی معنایی مضاعف پیدا کند. لذا وی به...

[ 6 ] - تفسیر از آن خویش کنندۀ اخلاق نیکوماخوس به مثابۀ راهبر پدیدارشناسی هرمنوتیک هایدگر جوان

ارسطو از فلاسفه تأثیرگذار بر روی تفکر هایدگر جوان است. هدف مقاله حاضر روشن کردن بخشی از این تأثیرگذاری است. هایدگر در خلال سال‌های ۱۹۲۲-1926 عمیقا به فلسفه ارسطو می‌اندیشد. اخلاق نیکوماخوس اثری از ارسطو است که بیش از سایر آثار، مورد توجه هایدگر قرار گرفته است. برای درک مواجهه هایدگر در این سالها با تفکر ارسطو بر روی سه اثر مهم این دوره « پدیدارشناسی در ارتباط با ارسطو» به سال ۱۹۲۲،  «مفاهیم بنی...

[ 7 ] - نظری به الهیات مجازی در فلسفه‌ی نیچه

ازنظر نیچه، روان‌ آزاد برای رسیدن به مرحله‌ی آفرینش ارزش‌های نوین باید از دو گام حمل ارزش‌های فرادهش و نقد این ارزش‌ها عبور کند. اما در راه نیل به مرحله‌ی سوم، این مانع وجود دارد که روان آزاد هنوز در چارچوب ارزش‌نهیِ سنتی، به آفرینش ارزش‌ها مبادرت کند. ازدیگرسو، فلسفه‌ی نیچه که نام دیونوسوس را با خود یدک می‌کشد، گویی خود جلوه‌ای است از دل‌بستگی به ارزش‌های سنتی، چراکه دیونوسوس، ایزدی از ...