سیمین اسفندیاری
استادیار دانشگاه رازی کرمانشاه
[ 1 ] - رویکردی فلسفی- کلامی به ایمان در فلسفهی دکارت و ملاصدرا
یکی از مباحث مهم پیرامون ماهیت ایمان، مسألهی نسبت دین و عقل یا نسبت ایمان با تصدیق عقلی است. براین اساس، همواره در میان فلاسفه و متکلمان مسلمان و مسیحی دیدگاههای متعددی درباره ماهیت ایمان و اینکه آیا ایمان همان تصدیق عقلی به وجود خداست یا ماهیتی متفاوت دارد، مطرح بوده است. مسألهایی که بدین منظور مطرح است این است که میان یقین عقلی و ایمانی چه نوع رابطهایی قابل تصور است و آیا میتوان به نوعی ...
[ 2 ] - مبنای انسان شناختی تمایز عقل و ایمان نزد توماس آکویناس و دکارت
در بحث رابطه عقل و ایمان بهعنوان یکی از مباحث مهم در حوزه الهیات و فلسفه، توماس آکویناس یکى از متکلمان برجسته مسیحى در قرون وسطا بارویکرد عقلگرایى خود، عقل را مستقل از ایمان، بلکه حاکم بر آن مىداند. در عقلگرایی جدید نیز که دکارت مؤسس آن دانسته میشود، چیزی فراتر از عقل وجود ندارد؛ به عبارت دیگر هر آنچه با عقل قابل شناسایی نباشد، در حوزه معرفت قرار نمیگیرد. هرچند دکارت و توماس آشکارا دو رو...
[ 3 ] - مطالعه تطبیقی آثار انسان شناختی سوبژکتیویسم و وجود تعلقی صدرایی
با تأمل در فلسفۀ ملاصدرا میتوان دریافت که انسان موجودی است دارای استعدادهای نامحدود که با به فعلیت رسیدن در این عالم معنا پیدا میکند و چون به عنوان موجودی محدود تعلق وجودی به وجود لایتناهی دارد، تلاش میکند وجود خود را تحقق و معنا بخشد. لذا باتوجه به وجود تعلقی انسان و نقش عالم در معنا بخشی به وجود او، میتوان به نسبت انسان با عالم و حرکت به سوی حقتعالی که غایت همۀ حرکت های اوست، پی برد. ...
[ 4 ] - رویکردی تطبیقی به تکامل نفس صدرایی و تعالی وجودی یاسپرس در پرتو حرکت جوهری
حقیقت انسان نزد ملاصدرا و یاسپرس حقیقتی سیال و همواره در حرکت و صیرورت است. مسئله این است که ملاصدرا و یاسپرس بر چه اساسی از پذیرفتن فصل ثابت و نامتغیر برای انسان ابا دارند؟ البته این نظر مشترک مبانی خاص و علل متفاوت دارد؛ بدین معنا که صدرا بر اساس حرکت جوهری و یاسپرس بر اساس امکان استقبالی و وجود آزادی در انسان به آن اصل رسیدهاند. به علاوه، ملاصدرا و یاسپرس هر دو حقیقت انسان را نفس او میدانن...
[ 5 ] - سوبژکتیویسم دکارت: نقطه عزیمت فلاسفه عصر جدید
در مقاله حاضر، ابتدا به توضیح مختصر «کوگیتو»ی دکارت و تأثیر آن در اصالت و قوامبخشی انسان پرداخته میشود. در واقع، دکارت با تأسیس اصل«کوگیتو» و تفسیر آن به عنوان بنیاد تزلزلناپذیر هستی، یگانه «سوژه» حقیقی را «من» انسانی از آن جهت که فکر میکند، میداند. بر اساس تلقی دکارت، انسان به مثابه ماشینی است که برخورداری از نفس او را از سایر موجودات ممتاز میسازد. این وجه ممیزه، یعنی نفس، که ذات آن اندیشه است...
[ 6 ] - اولویت اراده و آثار آن در اندیشه شوپنهاور با تأملی در فلسفه ابنسینا
شوپنهاور، فیلسوف قرن نوزدهمی آلمان، این جهان پدیدار را از لحاظ ماهیت درونیاش اراده دانسته که خود عامل تنازع در جهان مادی است؛ لذا رنج، یکی از نتایج خواست و اراده است. در میان فلاسفه اسلامی، ابنسینا با تأکید بر مسئله علم الاهی و اینکه لازمه جهان مادی عدم انفکاک شرور از آن است و با توجه به حکمت و غایتمندی افعال الاهی، وجود نظامی بهتر از نظام کنونی را ناممکن دانسته است. در این مقاله ضمن تبیین ا...
[ 7 ] - تطبیق «خودشناسی» ازمنظر کییرکگارد و شیخ اشراق
چکیده در مقاله حاضر به بررسی موضوع خودشناسی از بعد عرفانی و فلسفی از دیدگاه شیخ شهابالدین سهروردی و سورن کییرکگارد با نگاهی مقایسهای پرداخته میشود .کییرکگارد معتقد است پرداختن به امور کلی و ماهیت اشیاء موجب شده که انسان از خویشتن را خویش غافل شود. شیخ اشراق نیز در آثار متعدد به خصوص در داستانهای رمزیاش همواره به عوامل غفلت انسان از ذات خویش پرداخته است.آنچه کییرکگارد به عنوان سیر ...
Co-Authors