مهدی سلیمانی خورموجی
دانشجوی دکتری دانشگاه بینالمللی امام خمینی(ره) قزوین
[ 1 ] - همسویی نظریهی کارکرد صحیح با موضع ضدشکاکانه غزالی در تکیه بر خداباوری
به نظر میرسد اتکایِ غزالی بر خداباوری، جهت خروج از شکاکیت، میتواند یکی از طرق محتمل در مواجهه با مسائلی باشد که بهطورسنتی با ماهیت معرفت گره خوردهاند. ما پس از بازنویسی موضع غزالی، درمجموع، دو گزینه را برای تفسیر موضع وی ارائه خواهیم داد. در همان ابتدای مقاله، گزینه اول رد میشود. برای دفاع از گزینهی دوم، بهطورمفصل به واکاوی وضع معرفتی خویش در قبال باورهای ناظر به جهان خارج خواهیم پرداخ...
[ 2 ] - Place Goes Wrong in Treating Mind-brain Relationship Clarifying why identity theory is neither reasonable nor a mere scientific problem in disguise
پِلِیس بر این باور است که مسائل فلسفی مرتبط با ماهیتِ نسبتِ میان ذهن و مغز، در نهایت بهنفعِ مادیگرایی -خصوصاً نظریه اینهمانیِ نوعی- کنار گذاشته یا منحل خواهند شد. او این مدعا را فرضیهای علمی و مستدل میداند. من در این مقاله نشان خواهم داد که ماجرا بهگونهای نیست که او میپندارد. اگر چه این متن، سراسر، حاوی جزئیات فراوانی در باب موضع پِلِیس است ولی به منظور فراهم آوردن بستری برای نقد، در ابتدا، روی...
[ 3 ] - تقریر و نقد سه ایراد عمده بر مقالة گتیه
تبعات انتشار مقالة گتیه، آنچنان گسترده و عمیق بود که برخی از معرفتشناسان را برآن داشت تا برای رهایی از این مخمصه، اساسِ مدعای گتیه را زیر سؤال ببرند. ما از میان ایرادهای وارد شده بر وی، سه مورد عمده را انتخاب کرده و شرح دادهایم که عبارتند از: 1ـ تردید در شمول مثالهای نقض گتیه؛ 2ـ تردید در اهمیت تاریخی و معرفتشناسانه مدعای وی؛ 3ـ تردید در اعتبار استنتاجهای درون مثالهای نقض گتیه. در نقد ای...
[ 4 ] - بررسی انتقادی غایتگریزی دکارت در فیزیک
با آنکه برخی دکارتپژوهان، ادعای صریح وی مبنی بر استنتاج فیزیک از متافیزیکش را اغراقآمیز (یا حتی گمراهکننده) میدانند، برخی دیگر از آنان، ادعای او را جدی (یا حتی تعیینکننده) میدانند. این مقاله با تکیه بر آراء گروه دوم، سعی دارد تا غایتگریزی دکارت در فیزیک را بر اساس مبانی متافیزیکیاش تبیین کند. مؤلفان پنج تبیین متفاوت را پیشنهاد میدهند. (1) غایتگریزی، اقتضای راهکار وی دربارۀ اعتبارِ معرف...
[ 5 ] - مشخصههای امر پیشین نزد کانت
فهم محتوای نقد عقل محض منوط به فهم معنای امر پیشین است و کانت نیز بههمیندلیل، بخش عمدهای از اینکتاب را به تبیین شأن معرفتی، جستوجوی خاستگاه، تعیین محدوده اعتبار و تشریح مصادیق آن اختصاص داده است. بااینهمه، حتی باآنکه وی در هر دو ویرایش نقد، کموبیش، مشخصههایی (مانند ضروری، اکیداً کلی، محض، واضح، قطعی و مستقل از تجربه) را برای امر پیشین معرفی کرده است ولی، چون اینمشخصهها در سنتهای پیش...
Co-Authors