مهدی همازاده ابیانه

معاون پژوهشی مؤسسه آموزش عالی هنر و اندیشه اسلامی/استادیار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی

[ 1 ] - ناکامی تئوری‏های بازنمودگرایی مرتبه‌ی اوّل در تبیین خصیصه‌ی سوبژکتیو تجربه

این مقاله، کارآمدی تئوری‏های بازنمودگرایی مرتبه‌ی اوّل برای تبیین خصیصه‌ی سوبژکتیو تجربیات پدیداری را موردبررسی قرار می‏دهد. نویسنده پس از توضیحی کوتاه درباره‌ی بازنمودگرایی، به سراغ توضیح مسأله‌ی این مقاله می‏رود: تبیین خصیصه‌ی سوبژکتیو تجربیات که علاوه بر خصیصه‌ی کیفی، معضل دشوار فیزیکالیسم برای تقلیل پدیدارشناسی به حیث التفاتی است. نویسنده به تئوری‏های کارکردگرایانه‌‌ی شومیکر و خودبازنمودگرای...

[ 2 ] - ناکارآمدی نظریه‌ی «ابتناء» در تبیین علیّت ذهنی

این مقاله معضل علیتِ حالات/ویژگی‌های ذهنی برای حالات/ویژگی‌های فیزیکی یا حالات/ویژگی‌های ذهنی دیگر را بر اساس یکی از نظرات مهم راجع به ارتباط ویژگی‌های ذهنی و فیزیکی بررسی کرده است. این نظریه (که توسّط فیلسوف تحلیلی، دونالد دیویدسون، هم‌زمان با ارائه‌ی نظریه‌ی این‌همانی مصداقی ارائه گردید) سعی داشت با پرهیز از گرفتار شدن در دام تقلیل‌گرایی و حفظ دوئیت ویژگی‌های ذهنی و فیزیکی، نوعی ارتباط منطقی بی...

[ 3 ] - وجوه تشابه و تفاوت نوظهورگرایی با علم النفس ملاصدرا

مقاله حاضر به بررسی مقایسه‏ای نظریۀ حکمت متعالیه دربارۀ حدوث و نحوۀ وجود نفس با یکی از نظریات فلسفۀ ذهن معاصر در این‏باره می‌پردازد. ابتدا به‌تفصیل نظریۀ مشهور به «نوظهورگرایی» واکاوی می‌شود و با تفکیک دو نسخۀ قوی و ضعیف این نظریه، دو چالش مهم تبیینی که فیلسوفان فیزیکالیست علیه این نظریه اقامه کرده‏اند را توضیح داده‌ایم. در ادامه، ضمن مروری اجمالی بر نظریۀ صدرالمتألهین دربارۀ حدوث و مراتب نفس، ...

[ 4 ] - پدیده هنری و معیار مواجهه فقهی

          این مقاله، معیار بحث فقهی را در مواجهه با هنر بررسی کرده است. نویسنده با تفکیک بحث به سه حوزه «هنرمند»، «مخاطب» و «متن اثر» معیار مواجهه فقهی با هر حوزه را به‏طور جداگانه بحث کرده است. ‏وی در بخش مربوط به آفرینشگر اثر هنری، قصد و نیّت هنرمند را معیار بحث می‌داند و در دو شقّ «هم‏راستا بودن قصد با نوع تأثیر» و «هم‏راستا نبودن قصد با نوع تأثیر» پیش می‌رود. بدین ترتیب...

[ 5 ] - مقایسه فیلم با هنرهای سنّتی؛ نقدی فلسفی بر سنّت‏ گرایی از منظر حکمت متعالیه

این مقاله به‏دنبال سنجش دیدگاه سنّت‏گرایی درباره هنرهای مدرن دارای شخصیت‏ها و ماجراهای زمانی-مکانی است. مسئله تحقیق اینست که نگرش سنّت‏گرایی درباره هنرهای مدرن، تا چه میزان از منظر حکمت متعالیه – که مورد تأیید سنّت‏گرایان است – قابل تصدیق است؟ بدین منظور ابتدا راهبرد نمادپردازی را از منظر سنّت‌گرایان تبیین می‏کند که به تناظر صورت‏های هنری با حقایق ازلی در عالَم مثل تکیه دارد و در نتیجه فرامکان و کلّی...

Co-Authors