منیره طلیعه بخش
دانشگاه تربیت مدرس
[ 1 ] - معرفت و موقعیت های مرزی در مثنوی مولوی
برخلاف تصور رایج که متون عرفانی را فاقد گزارههای معرفتی و فلسفی میداند، گزارهها و مبانی شناختی و فراشناختی بهوفور در متون عرفانی، بهویژه مثنوی مولوی بهچشم میخورد. مولوی از نقش شاکلهها، ذهنیتها و موقعیتها در شکلگیری شناخت آدمی آگاهی دارد.اگرچه این مکتب اگزیستانسیالیسم بود که نخستین بار تجربههای وجودی را مفهومسازی کرد، از آن زمان که بشر وجود داشته است، خود را درگیر آنها یافته است. م...
[ 2 ] - منفیت و نقدِ سنّت با تکیه بر سنّت عرفانی
نحوهای که امروزه از سنت پرسش میشود و در آن اندیشه میرود، بیبنیاد (groundless) است. بیبنیادی شاخصۀ دوگانۀ سنت یا تجدد است. در حالی که بنیاد اصیل، بهواسطۀ تجربۀ دقیقۀ «نفی» بنیادی مغاکی/ عدمی است. رویکردهای بیبنیادی چون «هرمنوتیک رمانتیک، تاریخگری، بنیادگرایی و سنتگرایی» سنت را امری سپریشده فهم میکند در حالی که «هرمنوتیک فلسفی، تاریخمندی و سنتمندی» سنت را گذشته حاضر در اکنون میدانند...
[ 3 ] - نقدِ نقدهای هایدگر بر سوژة دکارتی
خوانش رایج سوژة دکارتی، آن را بهمنزلة نقطة عطفی در«خودبنیادی» انسان درنظر گرفته است. بخش مهمی از فلسفة قرن بیستم به تأسی از هایدگر، بالاترین اهتمام خود را نقد سوژة دکارتی تعریف کرد؛ گویی سوژة دکارتی عامل اصلی انحراف مسیر فلسفه از لحاظ کردن وجود بماهو وجود بوده است. بسیاری منتقدان بحرانهای مدرنیته را مولود خودبنیادی سوژة دکارتی میدانند تا جایی که میگویند سوژة دکارتی نه تنها فلسفه بلکه بشریت ...
Co-Authors