مسعود امید
دانشیار گروه فلسفه دانشگاه تبریز
[ 1 ] - چیستی «فلسفه اخلاقی» (در باب امکان و مطلوبیت تأسیس شاخهای نو در حوزه اخلاقپژوهی فلسفی)
در تاریخ اخلاقپژوهی، تاکنون شاخهای مستقل با عنوان «فلسفه اخلاقی» وجود نداشته است. از نظر این نوشتار هم امکان و هم مطلوبیت چنین شاخهای در کنار دیگر شاخههای مربوط به اخلاق، وجود دارد. تاکنون بیشتر توجه پژوهشگران حوزه اخلاق (در علم اخلاق، فلسفه اخلاق، تاریخ اخلاق و...) بر این بوده است که بهنحو فلسفی، تاریخی و... «در اخلاق» بنگرند. در عرصه «فلسفه اخلاقی» تأکید بر این است که به شیوه فلسفی، «با ...
[ 2 ] - مبانی «برنهاد منطق ریاضی» راسل
با در نظر گرفتن دو جریان فراگیر فلسفی قرن نوزدهم یعنی ایدهآلیسم و رئالیسم، آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد این است که راسل بر پایه کدام نظام فلسفی منطقگرایی خود را بنا کرد. طرح منطقگرایی راسل در سه دوره فکری بررسی میشود. در دوره اوّل راسل در بررسیهای منطقی خویش رویکرد ایدهآلیستی دارد. در دوره دوّم با پایهریزی فلسفه رئالیستی خود نسخه اوّلیه منطقگراییاش را در اصول میآورد. ...
[ 3 ] - کانت و مسالۀ معنیداری یا بیمعنایی متافیزیک
اینکه آیا از نظر کانت متافیزیک، معنادار است یا نه، مسأله اصلی این نوشتار است. در اینجا برآنیم تا در راستای این مسأله کلی، نظر کانت را در ذیل دو سوال زیر مورد بررسی قرار دهیم: 1-اساساً معناداری و بیمعنایی متافیزیک آنگونه که در فلسفه معاصر محوریت دارد، برای کانت نیز موضوعیت داشت؟ آیا معنیداری و بیمعنایی متافیزیک مسأله اصلی و بنیادی کانت است یا تنها زمینهها و دلالتهایی کلی در میان است؟ 2-...
[ 4 ] - رویکرد «نظریه محور» در باب شک دکارتی
رویکرد «نظریه محور» در باب شک دکارتی1این مقاله به دنبال تحقیق در شک دکارتی و پی افکندن نگاهی دیگر به این موضوع است. در این نوشتار پس از تعیین روششناسی تحقیق در فلسفة دکارت و تفکیک دو مقام رویکرد و روش در دو منظر درونی و بیرونی، به این نکته پرداخته میشود که تا حال در نزد بیشتر دکارتپژوهان با دید حداقلی به موضوع شک نظرشده است؛ درحالی که آرای دکارت نشان از این دارد که میتوان با دید حداکثری نیز...
[ 5 ] - چیستی تعبیر «فلسفه استعلایی» کانت و شمول آن
تعبیر «فلسفه استعلایی» یکی از مهمترین و پرمحتواترین تعابیری است که کانت در توصیف فلسفه خود به کار برده است. مقاله حاضر، با اتخاذ روشی توصیفی- تحلیلی کوشیده است این تعبیر را، فارغ از شهرت و فراگیری آن، مورد بررسی و تحلیل قرار دهد و بدین طریق مضمون و محتوا و نیز دامنه شمول آن را مشخص نماید. از بررسی و تحلیل تعاریف و توصیفات کانت از «فلسفه استعلایی» و تدقیق در عناصر و مقوّمات اصلی آن تعاریف و نیز...
[ 6 ] - سوژه سه ساحتی در فلسفه اسلامی معاصر (دیدگاه مرتضی مطهری)
چکیده می توان تعریف یا تفسیر سوژه یا فاعل شناسا را در نظام های مختلف فلسفی که متضمن بحث از آن اند یا باآن مرتبط اند، مورد پرسش و پی جویی قرار داد.با این وصف مساله تحلیل و تفسیر مقایسه ای حقیقتی به نام فاعل شناسا را می تواند یکی از مهم ترین مسایل مربوط به فرا معرفت شناسی(metaepistemology) به شمار آورد. در همین چارچوب،مساله این نوشتار آن است که اگرماهیت سوژه یا فاعل شناسا در فلسفه جدید و در نزد ...
[ 7 ] - معرفت شناسی رئالیستی اصول فلسفه و روش رئالیسم و چند دشواری مبنایی در آن
کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم در عین برخورداری از آشکارگری و سادگی در بیان مواضع معرفت شناختی خود حاوی عمق و غنای قابل توجهی است و از همین رو نیازمند بازخوانی و بازسازی های مستمر در گذر زمان است. در همین راستا، در این مقاله طی بازخوانی این اثر مهم، به پی جویی برخی دعاوی و مبادی دیدگاه مختار این کتاب برآمده و این نتیجه حاصل می شود که آنچه معرفت شناسی رئالیستی، در این کتاب و برخی کتب همسو تحت عنو...
[ 8 ] - جرح و تعدیل نظریه تعریف ارسطویی در منطق سینوی
از دیدگاه ارسطو، تعریف منطقی اشیا، نخستین گام برای دستیابی به معرفت علمی و برهانی است و شناخت کامل اشیا تنها در سایه شناختن ذات آنها و تعریف حدی امکانپذیر است. ابنسینا هم که به پیروی از ارسطو، معرفت کامل اشیا را وابسته به شناخت ذات آنها میداند. او ضمن اعتراف به دشواری مطلق تعریف، بر اساس مشرب ذاتگرایانۀ خود چنین اظهار میکند که حد و تعریف حقیقی باید بر ماهیت، حقیقت و کمال وجود ذاتی شیء محد...
[ 9 ] - کارکردهای من استعلایی کانت
من استعلایی کانت سوژۀ نهایی مطلقی است که بنیاد منطقی معرفت و تجربه را تشکیل میدهد. من استعلایی امری کاملاً سوبژکتیو است که در مقام ضروریترین و بنیادیترین رکن معرفتشناسی کانت هر گونه حکم، شهود و تصور، تألیف، مقوله و در یک کلام هرگونه معرفت و تجربه را به نحو پیشین همراهی میکند. یکی از مسائل بسیار اساسی و مهم دربارۀ من استعلایی، کارکردهای آن در معرفتشناسی کانت است. این مقاله چهار...
Co-Authors