Na‘imeh Pourmohammadi

University of Religions and Denominations, Faculty of Islamic Sects

[ 1 ] - KIERKEGAARD AND THE ASH‘ARITES ON REASON AND THEOLOGY

Neither the Ash‘arites nor Kierkegaard’s systems of theology are anti-rational, for Kierkegaard regards the contradiction present in the object of faith as absolute rather than logical, suggesting thereby the existential dialectics for understanding this contradiction instead of resolving it. The Ash‘arites also hold that one can understand the existence of God through absolute reason, or reaso...

[ 2 ] - مقارنه‌گرایی (اکازیونالیزم) درمکتب دکارتی و اشعری

مقارنه‌گرایی (اکازیونالیزم) عبارت است از نفی رابطه علیت و نشاندن اراده و فعل خدا در جای آن، که دستاورد مهم فیلسوفان دکارتی (از دکارت تا لایب‌نیتس) محسوب می‌شود. واقعیت آن است که این اندیشه در کلام اشعری نیز به عنوان اندیشه‌ای محوری و مرکزی حضور دارد و پایه طبیعیات و حتی الاهیات آنهاست. اشاعره با طرح نظریه «عادت‌الله»، قانون «العرض لایبقی زمانین»، ماهیت عرضی نفوس، سببیت خدا در معرفت و نظریه «کسب...

[ 3 ] - رویکرد کلامی علامه مجلسی؛ اخباری‌گری یا اخبارگرایی؟

روش اندیشه کلامی علامه محمدباقر مجلسی از جهت انحصار منبع معرفت کلامی در روایات به روش اخباریان نزدیک است. اما آیا می‌توان او را همچون محمدامین استرآبادی و ابن ابی‌الجمهور احسایی متکلم اخباری به شمار آورد؟ لازمه پاسخ به این پرسش بررسی نقش عقل در آثار اوست. عقل به منزلة ابزار معرفت در اندیشه مجلسی حضور چشم‌گیری دارد. وی هم در مرحلة تحقیق حدیث از عقل استفاده صوری می‌کند و هم در شرح و کشف معنای حدی...

[ 4 ] - دفاع از براهین کلاسیک اثبات خدا بر مبنای طرح ماهیت اصلاح‌شدة برهان جورج ماورودس

جورج ماورودس، فیلسوف دین و معرفت‌شناس اصلاح‌شده، تلقی جدیدی از برهان ارائه ‌می‌کند که با کمک آن ‌می‌توان نگاهی جدید به برهان‌های سنتی اثبات وجود خدا داشت. او در ماهیت برهان با افزودن دو شرط «قطعیت» و «قانع‌کنندگی» بر دو شرط سابق «اعتبار» و «صحت»، برهان را یک مفهوم ترکیبی یا دوبعدی تلقی ‌می‌کند که متشکل از دو عنصر عینی (اعتبار و صحت) و دو عنصر ذهنی (قطعیت و قانع‌کنندگی) است. با فرض این توصیف از ...

[ 5 ] - پاسخ به مسئلۀ اگزیستانسی شر در الهیات مسیحی

اگر از پارادایم عقلی بیرون بیاییم و به پارادایم عاطفی و هیجانی نزدیک شویم مسئلة شر، نه از نوع منطقی (مسئلۀ منطقی شر) یا فلسفی (مسئلۀ قرینه‌ای شر)، بلکه از نوع عاطفی و اگزیستانسی خواهد بود؛ صورت سادة این مسئله این است که رابطه با خدا، بیش‌تر از هر رابطة شخصی دیگر نیازمند اعتماد، امنیت، رضایت خاطر، آرامش، و امید است. اما انسان با مشاهدۀ شر گزاف در زندگی خود از نظر روانی قادر نیست به رابطة عاشقانة...